عشق و تاثیر آن در زندگی مشترک-قسمت دوم - تاثیر ازدواج بر عشق

عشق و تاثیر آن در زندگی مشترک-قسمت دوم

اغلب دختران و پسران که ازدواج را به قول خودشان با عشق شروع می کنند چون شناخت کافی و تأمل و تفکر لازم در این امر را مبذول نمی دارند، به مخمصه ای گرفتار می آیند. زیرا به واسطه ناپختگی، ناآگاهی و یا احساساتی شدن، معشوق خود را دارای عالی ترین صفات و درجات اخلاقی گمان می کنند ولی چون پرده عشق کاذب از جلوی چشمان آنها به یک سو می رود همان صفات و خصوصیات عالی تبدیل به صفات بد و زشت می شود؛ عشق کیفیتی است که به علل مختلف به وجود می آید، رشد و نمو و تحول می یابد و کمال می پذیرد، کمال عشق نیز در شناخت و وحدت روحی و جسمی دو فرد است، چنین عشقی اگر به ازدواج بیانجامد، خلل ناپذیر خواهد بود و پایدار خواهد ماند.

تاثیر ازدواج بر عشق

تاثیر ازدواج بر عشق

یک تحقیق در باره ازدواج های درازمدت و پایدار در آمریکا و ژاپن نشان می دهد که این دیدگاه های عاشقانه ممکن است در طول زمان تغییر کند. برحسب شاخص های کمی که از میزان اظهار محبت، علاقه جنسی و رضایت از زندگی زناشویی به دست آمده، ازدواج های آمریکایی در آغاز بیش از ازدواج های سنتی ژاپنی با عشق همراه است، سپس در هر دو گروه به تدریج از میزان عشق کاسته می شود و پس از ده سال، تفاوتی بین دو گروه مشاهده نمی گردد. ( بلاد 1967) همانطور که «گیرالدی»، نویسنده قرن شانزدهم گفته است: «سرگذشت هر ماجرای عاشقانه به یک معنی، حدیث زودگذر بودن آن است».

عشق پدیده ای نیست که اگر آزادانه و مرتب نثار دیگران شود بی رنگ و جلا گردد. برعکس غنا و استحکام آن فزونی می گیرد. این عقیده که بخواهیم یک نفر صرفاً به خاطر ما زندگی کند بسیار خودخواهانه است. اگر عشق را به چشم شیئی بنگریم که بخواهیم صاحب آن شویم و بر آن تسلط داشته باشیم، عشق را بی معنا کرده ایم.

عشق های قبل از ازدواج ، اگر توأم با شناخت و عشق های واقعی بوده باشد و ازدواج با توجه به رعایت کردن معیارها و ارزیابی های دقیق و حساب شده صورت گرفته باشد، برای زندگی بسیار خوب است ولی در غیر این صورت همچون طوفان مخرب زندگی است. پس از ازدواج علی رغم این که ازدواج به چه شکلی صورت گرفته باشد (و نوع آشنایی به چه شیوه ای بوده ،) عشق لازمه و اساس زندگی است. عشق واقعی در حقیقت عالی ترین و نهایی ترین هدفی است که انسان در آرزوی آن است و در اینجاست که به معنای بزرگترین رازی که شعر بشر و اندیشه بارور وی باید آشکار سازد، دست می یابیم. رهایی انسان، از راه عشق و در عشق است به عبارت دیگر تنها راه نجات آدمی برای رهایی از مخمصه سکوت، و ترس و اختلافات زناشویی «عشق» است؛ پی می بریم که چگونه بشری که دیگر همه چیزش را در این جهان از دست داده است هنوز می تواند به خوشبختی و عشق بیاندیشد، به معشوق بیاندیشد، ولو برای لحظه ای کوتاه انسان می تواند از رهگذر عشق های راستین، کرانه های خوشبختی را در زندگی زناشویی خویش، دست یافتنی بیابد.

در زندگی مشترک بسیاری از مردم فقط طالب عشق اند و منتظر عشق ورزی ، بدون آنکه هیچگاه خودشان در این امر پیشقدم بوده باشند. می خواهند دوست داشتنی باشند بدون آنکه دیگران را دوست بدارند. در حالی که غافلند از این امر که به قول «اریک فروم» لذتی است در عشق ورزیدن که در عشق طلب کردن نیست.

«فرانکل» می نویسد:

«عشق به گونه ای عظیم قابلیت پذیرش و کمال ارزش ها را می افزاید. دروازه های کل جهان ارزش ها، همه بر وی عاشق باز می شوند، بنابراین عاشق در تسلیم به معشوق غنایی درونی تجربه می کند که از معشوق فراتر می رود؛ برای او اعتبار کلیت عالم، گسترده تر و ژرف تر می شود، و در تابش آن ارزش هایی که تنها عاشق می بیند درخشش می گیرد. زیرا به خوبی می دانیم کهعشق آدمی را کور نمی کند، بلکه بینا می سازد و توانا می کند تا ارزش ها را ببیند.( فرخ سیف 1368)

و چنانکه «لئوبوسکالیا» می گوید: با هر کس طوری برخورد کنید که گویی فردی با شخصیت است و زندگی پیچیده و اسرار آمیزی همچون خود شما دارد. از پیشداوری و کمک، حتی برای یک لحظه هم که شده دست بردارید و از اظهار نظر کردنی این چنین: «من این تیپ افراد را می شناسم» بپرهیزید.

با انجام دادن این کارها شاید مهم ترین درسی را که عشق به ما می دهد، بیاموزید؛ یعنی هر کس تنها به سبب انسان بودن شایستگی عشق ما را دارد از این حقیقت آغاز کنید که او یکی از مخلوقات خداوند است. هرگز نبایستی متعهد باشیم که فقط اگر منحصراً یکی را دوست بداریم، عاشق هستیم. اتفاقاً قضیه برعکس است ما همگی قادریم در یک زمان عده زیادی را دوست بداریم. عشاق، اقوام، دوستان، آشنایان و مردم را دوست دارند؛ کسی که فقط یک نفر را دوست بدارد، به طور کلی در دوست داشتن مشکل دارد.

بعضی از خانم ها از همسرشان انتظار دارند که همسرشان فقط به او بیاندیشد و به او عشق بورزد در حالی که این همسر، پدر و مادر ، خانواده و دوستان و همکارانی نیز دارد.

منبع: مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج

تألیف : زهره رئیسی


,