کودکان خجالتی - خجالتی بودن کودک سه ساله

کودکان خجالتی

تعداد قابل توجهی از کودکان پیش دبستانی که در خانه پرحرف و مطمئن به خود هستند در اجتماع به صورت وابسته به دیگران و خجالتی ظاهر می شوند. در اینجا به چگونگی کمک به آنها می پردازیم.

خجالتی بودن کودک سه ساله

خجالتی بودن کودک سه ساله

در جشن تولدی که همه دوستان مریم 4 ساله با یکدیگر اوقات خوبی را می گذراندند او از پیوستن به جمع آنها خودداری می کرد. مادرش می گوید: «به جای این که با بچه ها بازی کند پای مرا محکم گرفته و گریه می کند.» او در جمع هرگز آرام و قرار ندارد و نمی تواند از بودن با دیگران لذت ببرد.

در حالی که بعضی از کودکان 4-3 ساله نمی توانند رفتارشان را کنترل کنند، بسیاری از بچه های پیش دبستانی کمرو و خجالتی به سختی خود را با محیط اجتماعی خود وفق می دهند، این گونه کودکان در خانه کاملاً پرحرف و فعال هستند ولی در دنیای خارج از منزل اعتماد به نفس  ندارند. اگرچه کودکان خجالتی ممکن است به صورت غیراجتماعی خود را نشان دهند ولی در واقع این طور نیستند. یکی از کارشناسان می گوید: «آنها به افراد و موقعیت های جدید علاقه دارند، اما اضطرابشان مانع از برقرار کردن روابط اجتماعی می شود.»

به عقیده یکی از کارشناسان، اکثر کودکان کمرو، ذاتاً خجالتی به دنیا می آیند. به نظر می رسد آسیب پذیری آنها در برابر افراد و موقعیت های جدید ارثی است و علائم آن در ظاهرشان همان گونه که از روش های روان شناسی مشخص می شود، نمایان است.تحقیقات اخیر نشان می دهد که قسمت خاکستری مغز افراد خجالتی فوق العاده فعال است که این قسمت از مغز واکنش های عاطفی بسیار دقیق را کنترل می کند. دقیقاً مانند عکس العمل های سریعی که افراد عادی در هنگام خطر از خود نشان می دهند و از آن می گریزند، افراد خجالتی نیز هنگام قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی احساس نگرانی می کنند.

برای این که کودکان پیش دبستانی کمرو و خجالتی به تشویق زیادی نیاز دارند، لذا ترتیب دادن و هماهنگ کردن وقایع ساده ای مانند تعیین زمان مشخص بازی، آنها را بیشتر آماده می سازد. البته برای این که یک کودک خجالتی را بتوان از پوست خود بیرون آورد راه ساده ای وجود ندارد. به عقیده یکی از کارشناسان: «اگر شما به زور و اجبار او را وادار به این کار کنید، فرزندتان بیشتر از پیش در کارش پافشاری می کند.» اینک به معرفی چند روش می پردازیم که به کودکان خجالتی کمک می کند تا احساس راحتی بیشتری کنند:

1- مدرسه خوب و بزرگی انتخاب کنید: کودکان خجالتی در محیطی مناسب می توانند شکوفا شوند. سعی کنید مدرسه ای انتخاب کنید که نسبت معلم به دانش آموزان بیشتر از 1 به 20 نباشد. قبل از شروع کلاس ها فرزندتان را به مدت چند روز به مدرسه جدیدش ببرید، همچنین او می تواند معلم ها را از نزدیک ببیند و با محیط مدرسه آشنا شود. به معلمش بگویید که او خجالتی است و با کمک یکدیگر برنامه ای طراحی کنید تا فرزندتان احساس راحتی بیشتری کند. با آموزگار او در طی سال تحصیلی ارتباط نزدیک داشته باشید تا بدین وسیله بتوانید در حل مشکلاتش راحت تر برخورد کنید.

2- به فرزندتان فرصت آمادگی دهید: اگر کودکتان بداند که در تمام موقعیت ها چه اتفاقی می افتد، نگرانی او کم می شود. مثلاً چند روز قبل از یک جشن تولد، شما او را به خانه دوستش ببرید تا با والدین او آشنا شده و همچنین از وقایعی که قرار است در این جشن اتفاق افتد آگاه شود. به نظر روان شناسان بهتر است کودک را از یک هفته قبل برای انجام کاری یا تجربه جدیدی آماده ساخت. مثلاً اگر قرار است که فرزندتان را به دندان پزشکی ببرید یک هفته زودتر او را به مطب برده تا محیط آنجا را ببیند و احساس راحتی بیشتری کند.

3- به حرف های او با صبر و حوصله گوش کنید: کودکتان را تشویق کنید تا در مورد آن چه که او از آن واهمه دارد صحبت کند و سعی کنید بدون این که نگرانی اش را فراموش کند برروی تجربیاتش تأکید کنید. باید بگویید: «بعضی اوقات من هم این احساس را دارم.»

4- در خانه با او تمرین کنید: بازی های مختلفی خارج از فعالیت های روزمره فرزندتان انجام دهید مانند ملاقات با یک شاگرد جدید در مدرسه. کارها و بازی هایی کنید تا او بتواند به طور یکسان همه موقعیت های اجتماعی را تجربه کند. به فرزندتان کمک کنید تا آن چه را که انجام می دهد، تجربه کند. مثلاً اگر کودک دیگری عروس کش را می خواهد با هم بازی کنند و یا اگر پسربچه ای سعی در گرفتن اسباب بازی ش را دارد تا با همدیگر از آن وسیله استفاده کرده و لذت ببرند. به عقیده روان شناسان «تکرار بعضی از بازی ها و نقش ها کمک می کند تا فرزندتان کمتر احساس ترس و نگرانی کرده و راحت تر دوستی صمیمانه ای با دیگران داشته باشند.»

5- بد بینی او را از بین ببرید. خجالتی بودن معمولاً از الگوها و تفکرهای منفی که باعث بد بینی می شود نشأت می گیرد (مانند بچه ها مرا دوست ندارند) با تقویت و جایگزین کردن افکار مثبت به فرزندتان در از بین بردن بد بینی و تفکرهای منفی ذهن او کمک کنید. (مثل شما خیلی خوب با آن بچه بازی کردید) و او را تشویق کنید که خود را باور کند و بداند که او هم می تواند مثل دیگران خوب بازی کند و کاری را انجام دهد.

اگرچه، معمولاً فکر می کنیم خجالتی بودن یک معضل اجتماعی است ولی این گونه افراد در آینده بزرگسالانی حساس و سرشار از حس همدردی هستند. یکی از روان شناسان می گوید: «آنها یک دنیای غنی و پربار مخصوص به خود دارند.» آنها وقتشان را در تجزیه و تحلیل می گذرانند که چرا مردم کارهایی می کنند که آنها انجام می دهند و به طور کلی تصورات و افکار عجیب و غریبی دارند. «در حقیقت برخی از بازیگران معروف از دوران بچگی تاکنون با مشکل کمرویی و خجالتی بودنشان مبارزه می کنند.»

در پایان، به دلیل این که کودکان خجالتی آمادگی زیادی در گوشه گیری دارند، پس بهتر است بزرگسالان مواظب رفتار خود باشند و به کودکشان اجازه دهند تا نظاره گر کارهای اجتماعی آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره شان باشند. با این وجود بهتر است که صبور باشید. اگرچه به فرزندتان کمک می کنید تا با یک برنامه ریزی صحیح در موقعیت های جدید احساس خوب و راحتی داشته باشد، ولی نتایج کارتان به مرور زمان خود را نشان دهد.

چگونه کودکان ی مستقل داشته باشیم
ممکن است کودکان ی که در بیرون از خانه به طور عادی رفتار می کنند می توانند در موقعیت های خاصی خجالتی و کمرو شوند. مثلاً، اگر فرزندتان دوست دارد تا در جشن تولد کنار شما بماند، مشکلی نیست ولی باید در چارچوب قوانین مشخص شده ای قرار گیرد. به او بگویید: «می توانی برای چند دقیقه پیش من باشی، ولی من دوست دارم با بچه های دیگر بازی کنی.» یا «در جشن تولد روی پای من نمی نشینی.»

در طول مسیری که به جشن تولدی می روید او را از اوضاع و احوال آنجا آگاه کنید. (بگوئید: ما الان داریم به جشن تولد یکی از دوستانت می رویم، وقتی به آنجا برسیم، می بینی که همه بچه ها با یکدیگر بازی می کنند، سپس به شما یک آب نبات می دهند و قبل از این که به خانه بیایی همه با هم کیک می خورید.) اگر قرار است که او را در آنجا بگذارید و سپس خودتان بروید، بگویید چه وقت برمی گردید (بعد از این که همگی کیک خوردید، دنبالت می آیم). همچنین اگر قرار است که در جشن تولد بمانید، ولی فرزندتان می ترسد که شما او را ترک کنید، کودک را از این که جایی نمی روید، مطمئن سازید.
منبع : سایت PARENTS – ترجمه رزیتا شاهرخ


,