کی‌روش را وادار کنید با این میراث گرانبها کار کند


اخبارورزشی ,خبرهای   ورزشی, کی‌روش

می‌گویید وقت طلاست، از همین امروز شروع کنید

 

 تیم‌ملی جوانان با شایستگی از صعود به مرحله بعدی جام جهانی بازماند.

 

زاوش محمدی: حالا همه روی تیم جوانان اسم ناکام گذاشته اند. بچه ها با سرهایی پایین افتاده ، برگشتند و شاید کسی هم به استقبال شان نرفت. چرا؟ چون از گروهشان صعود نکرده بودند. تیمی که کلا برای دومین بار در تاریخش به المپیک رسیده ، حالا متهم است به اینکه عرضه صعود نداشته. واقعا این که حالا چنین انتظاری از آنها داشتیم حاصل یک تحول است. تحولی که خود این بچه ها ایجادش کردند.

 

بدون شک برای این تیم جوانان در دو سه سال گذشته خیلی زحمت کشیده شد. بچه ها خیلی خوب با هم تمرین رفتند. دور هم جمع شدند و در بازی های دوستانه خوبی حاضر بودند. امیرحسین پیروانی هم تا مسابقات ، هر آنچه در توانش بود را خوب خرج تیم کرد اما او سطحش همین بود.

 

این تیم اما سقفش این نیست. کلی استعداد ناب دارد. این تیم را باید با تیم بچه های همنسل مهدی مهدوی کیا مقایسه کرد که به اگون کوردس سپردیم شان. آنه رفتند و در مقدماتی المپیک سوختند ولی تیمی شدند که بعدها روزهای باشکوهی برای مان ساختند. روزهای باشکوهی که تا 2006 ادامه داشت.

 

این تیم اما کمی فرق دارد . بچه هایش فوتبال روز را در باشگاه های شان یاد گرفتند. از 14 سالگی تا بازی در لیگ های برتر ایران را تمرین کردند و حالا در آستانه 20 سالگی ، چندنفری شان می توانند در لیگ های اروپایی بازی کنند و پیشنهاد دارند.

 

بیایید نگاهی به بازی ها بیاندازیم. ما کاستاریکا را بردیم. این اولین برد رده های پایه مان در رخدادهای جهانی بود. خودش یک رکورد بود برای مان. بازی با زامبیا 2 گل پیش بودیم. بچه ها یک سر و گردن بالاتر از حریف بودند. چرا باختیم؟ دلیلش ساده بود. موج احساسی کنترل هیجان در این سطح بالا. درست زمانی که تیم گل می خورد چه باید کرد؟ این پاسخی بود که نیمکت مان هم جوابش را نمی دانست. چون حتی کل نیمکت ما تجربه چنین حالتی را نداشت. سرپرست ، مربی ، کمک مربی و بقیه ، هیچ یک در این سطح از بازی‌ها هیچ وقت تجربه نداشتند.

 

خودشان در بازی حل شده بودند. استرس داشتند و در نیمه مربیان ، در زمان بازی با تعویض ها هیچ چیز بیشتری نداشتند که ورق را برگرداند. نه اینکه پیروانی مربی بدی باشد اما سطحش بالاتر از اینی که نشان داد ، نبود. او زحمتش را کشیده بود. هر چه داشت را گذاشته بود اما مرد پروازهای بزرگ نبود و باری بزرگتر از توانش را روی دوشش گذاشته بودیم و انتظارش را داشتیم. امیرحسین درست به همان دردی دچار شد که چند سال قبل از او اکبر محمدی در مسابقات قهرمانی آسیا دچارش شده بود و به کره جنوبی باخت و تیم جهانبخش ، آزمون و سعید عزت اللهی نتوانست جهانی شود.

 

این بار اما تیم در جام جهانی به چنین چالشی دچار شد. بچه ها ولی تک به تک فراتر از انتظار بودند. بیایید نام های شان را باری دیگر مرور کنیم. رضا شکاری. او حالا از لیگ روسیه مشتری دارد. سال قبل او را بازل سوئیس می خواست. پسری که سه فصل است دارد در ذوب آهن بازی می کند و فقط 19 سال دارد. او در این بازی ها برای ایران 3 گل به ثمر رساند!

 

امید نورافکن که کاپیتان تیم است. پدیده استقلال بوده و استقلال با درخشش او از بحران خارج شد. او در نقش هافبک دفاعی یکی از بهترین های تیم ملی بود و تقریبا همه عقیده دارند بزودی جایی بزرگ در فوتبال ملی ایران دارد. شجاعی در خط هافبک ، رضا جعفری 18 ساله در خط هافبک ، مهدی خانی و باقی بازیکنان. تقریبا همه تک به تک می توانند در بالاترین سطح بازی کنند. بچه هایی که سرمایه های آینده فوتبال ما هستند.

 

این بچه ها هستند که امیدمان را می توانند المپیکی کنند. این ها هستند که فوتبال مان را به پیش می برند. برای شان اما از همین امروز چه برنامه ای داریم؟ بیایید حالا تاریخ را ورق بزنیم از اوایل دهه 80 . از زمانی که محمد مایلی کهن را سرمربی تیم امید گذاشتیم. یادتان هست چرا به المپیک نرفتیم؟ او مدتی طولانی تیم را رها کرد و در سایپا ماند و می گفت مربی تیم امید که پولی نمی گیرد. تیم های قبل از او با کوردس و حبیبی هم همین ویژگی را داشتند و به خاطر بی توجهی از المپیک باز ماندند.

 

تیم های بعدی با بگویچ ، سیموئز ، پیروانی، منصوریان و زوج خاکپور مایلی کهن هم تقریبا اسیر همین بی توجهی شدند. این بار اما ما تیمی منسجم داریم که تجربه بازی های بزرگ دارد. قطعا لژیونر خواهد داشت . قطعا تیمی بزرگتر از تیم های قبلی خواهد بود و باز یکی از چالش های اصلی اش نیمکت است.

سالهاست تیم ملی ما با کی روش به انسجامی روی نیمکت رسیده است.

 

الان می دانیم تیم امید را نمی شود خارج از سیستم تیم بزرگسالان اداره کرد چون باز چالش 4 سال قبل را خواهیم داشت. دعواهای کشنده باز از راه می رسند. پس چه ایرادی دارد همان طور که در کشورهایی مثل ژاپن سرمربی بزرگسالان مسئول فنی تیم های پایه است ، بیایید و کی روش را متقاعد کنید برای سرکشی روی تیم های دیگر. اصلا به عنوان مدیر فنی. حالا که همه دیدیم امیرحسین پیروانی به تنهایی نمی تواند در حد سرمربی باشد. وقتی داریم سالی 1 میلیون دلار برای دو دستیار خارجی سرمربی پول می دهیم که یکی از آنها کاپیتان یکی از بزرگترین تیم های پرتغال بوده و ما اعتقاد داریم حالا مغز متفکر نیمکت تیم ملی است.

 

خب چرا آنها را مسئول در تیم دوم مان نمی کنیم. سیستم مدیریت واحد برای شان نمی گذاریم و تیم امید را از حالت کودک سرراهی در نمی آوریم؟

 

امثال اوسیانو و بچه هایی مثل نکونام ، مارکار یا همین امیرحسین پیروانی چرا نباید زوج هایی شوند برای ادامه یک مسیر موفق که اقلا برای 4 سال بعد از کی روشمان دو مربی استاندارد داشته باشیم که وقت عمل مثل امیرحسین پیروانی روی نیمکت کپ نکنند؟