خواص خربزه

 خواص خربزه

تذکر: تکراری بودن برخی نسخه ها بخاطر منابع مختلف است، در این متن سعی شده از نسخه غیر ترکیبی استفاده شود.

ميوه خربزه‏

نامهاى ديگر: خربزه- بطيخ.Melon

مشخصات: ميوه گياهى است از خانواده‏Cucurbitaceae ، بوته آن شبيه بوته خيار است و مثل آن خزنده و يك ساله. برگهاى آن پهن، پرزدار و خشن و پيچك دارند. گلهاى آن زردرنگ و يك پايه است، گلهاى نر روى اولين ساقه‏ها و گلهاى ماده بعد از آن روى ساقه ‏هاى جوانتر ظاهر مى ‏شوند. ميوه آن معمولاً تخم‏ مرغى شكل با هيكلى بزرگ است كه تعداد زيادى تخم در آن وجود دارد و طعم ميوه معمولا شيرين و رنگ گوشت داخل آن سفيد يا سبز يا نارنجى و پوست آن اكثراً زرد يا سبز بوده و داراى نژادهاى مختلفى مى ‏باشد.

طبيعت آن معتدل و تر است و شيرين آن گرم و تر مى‏باشد.

تركيبات شيميايى: در هر يك ‏صد گرم گوشت شيرين قابل خوردن آن مواد زير وجود دارد.

آب 91 گرم- هيدراته اى كربن 5/ 7 گرم- كلسيم 14 ميلى‏ گرم- پتاسيم 251 ميلى‏ گرم- فسفر 16 ميلى ‏گرم- تيامين 04/ 0 ميلى‏گرم- رايبوفلاوين 03/ 0 ميلى‏گرم- نياسين 6/ 0 ميلى ‏گرم- تركيبات يددار- مواد ازته- مواد چرب- پروته ‏آز- پپتيداز- اوره آز- سلولز- آهن- مس. ويتامين‏هاى‏A 3400 واحد بين ‏المللى-B 2 -B وC 33 ميلى‏ گرم در آن وجود دارد.

خواص درمانى: 1- آن را بخوريد. عرق و شير را زياد مى‏كند، ادرار آور و قاعده ‏آور است، دماغ را مرطوب مى‏نمايد، سلول هاى بدن را ترميم مى‏ كند و كم ‏خونى‏ هاى مختلف را برطرف مى‏ سازد، بدن را چاق مى ‏كند، جوانى را تجديد مى‏نمايد، براى كليه مفيد است و سنگ مثانه را خارج مى ‏كند، سل ريوى، استسقا، يرقان، نقرس، بواسير و رماتيسم را درمان مى ‏كند.

2- اگر قبل از غذا خورده شود اشتها را باز مى‏كند.

3- اگر به جاى شام شب سه كيلو خربزه تنها خورده شود مسهل است.

4- خربزه آب ‏تراش ‏كرده را با نيشكر مخلوط كنيد و بخوريد. نفخ معده و سوءهاضمه را برطرف مى‏ سازد.

5- اگر آن را با تمام اجزاء خشك كنيد و به‏ صورت گرد درآوريد و بخوريد. براى ضد قى و تسكين آشفتگى مفيد است.

6- گوشت آن را له كنيد و به شكل ضماد روى سوختگى‏هاى سطحى پوست بدن بگذاريد بهبود حاصل مى‏شود ضماد مزبور همچنين براى تسكين ورم دور چشم و درمان ورمهاى سخت نافع است.

تذكر: اگر با شكم خالى و ناشتا خورده شود ممكن است ايجاد تب ‏هاى صفراوى كند، اگر قبل از غذا خورده شود ممكن است توليد ورم روده و اسهال نمايد، اگر بعد از غذا خورده شود ممكن است موجب ترش كردن غذا گردد، كسانى كه بيمارى دستگاه گوارش دارند يا مبتلا به ديابت هستند و كودكانى كه اسهال دارند بايد از خوردن آن پرهيز كنند، اگر خربزه زياد شيرين چند روز صبح ناشتا خورده شود ادرار افراد گرم ‏مزاج را خون‏آلود مى ‏سازد.

تخم خربزه‏

طبيعت آن گرم و تر است.

تركيبات شيميايى: ماده گالاكتان- املاح فسفات- روغن ثابت- تريپتوفان- ليزين- سيستين- سيترولين- هيستيدين- ميريستيك ‏اسيد.

خواص درمانى: 1- مغز آن را بخوريد. مهار كننده سرطان است، براى افزايش ترشحات عادت ماهانه مصرف مى‏شود. براى درمان سرفه‏ هاى گرم و درد سينه و خشونت زبان و حلق مفيد است، تبهاى گرم و عطش و سوزش مجراى ادرار را تسكين مى‏ دهد، زخم و خراش حادث در مجراى آلت مرد كه در اثر عبور سنگ مثانه ايجاد شده باشد را التيام مى‏بخشد، بازكننده گرفتگى‏ هاى كبد و زياد كننده ترشح ادرار است، كليه و مثانه را پاك مى ‏كند، ملين است، قوه باه را افزايش مى‏ دهد، براى خارج كردن انگل معده نافع است.

2- با جوشانده نيمكوب‏شده تخم خربزه همراه با پوست خربزه بخور دهيد براى تحليل ورمى كه از سرماخوردگى و برف در چشم ايجاد شده باشد بسيار مفيد است.

3- مغز آن را بكوبيد و با موز له‏شده مخلوط نماييد و بر پوست بماليد. رنگ پوست صورت را روشن مى‏كند، كك‏مك و لكهاى قهوه‏اى صورت را برطرف مى‏سازد.

تذكر: مضر طهال است. و مصلح آن عسل و بنفشه است.

پوست خربزه‏

خواص درمانى: هربار هشت گرم پوست خشك و ساييده آن را بخوريد. براى خرد كردن سنگ مثانه مفيد مى‏ باشد.

گل خربزه‏

خواص درمانى: آن را بو دهيد بعد بكوبيد و به‏صورت گرد درآوريد و در ظرفى چينى يا شيشه ‏اى نگهداريد. براى پاك كردن شكم در موارد سنگينى معده و يا در موارد مسموميتها كه احتياج به قى و استفراغ باشد از آن بخوريد، اگر آن گرد را در بينى كسى فوت كنيد براى رفع زخمهاى داخل بينى مفيد است، كشيدن آن در بينى براى معالجه يرقان خوب است.

ريشه خربزه‏

تركيبات شيميايى: ملون ‏امتين در آن وجود دارد.

خواص درمانى: اگر مى خواهيد استفراغ كنيد. آب دم ‏كرده آن را بنوشيد و يا هفت يا هشت گرم از خشك كوبيده شده آن را بخوريد.[1]

بطيخ (خربزه‏) مزاج: در اول دوم سرد و در آخر دوم تر است. بزر خشك كرده‏ اش رطوبت ‏بخش نيست و در اول خشك ‏كنندگى است. ريشه ‏اش خشكى ‏آور است. خاصيت: رسيده‏ اش لطيف و كالش متراكم است. مزاج خربزه نارسيده مزاج خيار است. و به ‏هر حال بازكننده است. گرمك از حيث خلط از ساير انواع خربزه بهتر است و گوشت آن زداينده است و بويژه تخمش بسيار جلا دهنده است. خربزه رسيده و نارسيده هر دو زداينده و تخم آن بيشتر زداينده است. خربزه با هر خلطى كه در معده باشد مى ‏سازد و تبديل به آن خلط مى ‏شود. خربزه بيشتر ميل به بلغم شدن مى ‏كند تا صفرا و سودا شدن. گرمك زود تغيير نمى ‏كند. آرايش: خربزه و بويژه پوست و مغز آن پوست را پاك كند. در برداشتن لكه ‏هاى سياه و لكه ‏هاى سفيد پوست و التهاب پوست نافع است و اگر مغز آن را چنانكه هست با آرد گندم خمير كنند و در آفتاب خشك كنند نافع ‏تر است. چشم: پوستش را بر پيشانى چسبانند نزله ‏هاى چشم را منع مى‏كند و بسيار داروى خوبى است. اندامان غذا: خربزه عموما و بويژه ريشه ‏اش قى ‏آور است. دو درهم يا يك بولوس شربت آن به آسانى قى را تحريك مى‏كند. خربزه اگر خوب هضم نشود قى ‏آور و مسهل گردد. گرمك دير هضم است مگر اينكه با همه محتوياتش تناول شود. گرمك از خربزه مغذى ‏تر و خلطش بهتر است. خربزه را بايد بعد از خوردن طعام خورد كه در غير اين صورت دل را بهم زند و قى آرد. بهتر آن است كه بعد از خربزه كسى كه گرمى دارد سكنجبين خورد و كسى كه رطوبتش زياد است كندر يا زنجفيل پرورده يا شراب كهنه ريحانى. اندامان دفعى: كال و رسيده‏اش مدرّ بول است و علاج براى سنگ مثانه و كليه ولى به شرطى كه سنگ ريز باشد، و در خرد كردن سنگ كليه ويژگى دارد. گرمك كمتر ادرار آور است و شيرين ‏تر است و از خربزه زودتر به معده مى ‏رسد و بويژه اگر گرمك نرم باشد. زهرها: اگر خربزه در معده فاسد شود، سم گردد. و هرگاه گرانى معده حس شود بايد به سرعت معده را خالى كنند و به هر وسيله‏اى باشد استفراغ نمايند.[2]

مقصود از بطيخ كه در ماه ايلول(ماه اول پائیز) خوردنش ممنوع است، ظاهراً خربزه‏ شهرى و دسته انبوه (دستمبو) است و مراد از قثاء كه از خوردن آن در اين ماه تحذير شده خيار چنبر است.[3]

شيرين آن به تندى دگرگون و به زردآب تبديل مى‏شود و گونه ‏هاى ديگر آن فرونشاننده‏ ى تشنگى و نمور كننده و پيشآب ‏آورست، زياده ‏روى در آن شكم روش خونى‏[4] پديد مى‏آورد.[5]

خربزه‏ هم كرم مى ‏كشد و هم آن را با اسهال دادن بيمار بيرون مى‏ آورد.[6]

اگر بيمار بركندگى مثانه يا سستى مثانه به دشوار شاشيدن مبتلا است، پوست خربزه را بخشكاند و خرد كند و بسايد و پر يك كف دست از آن را با شكر قاطى كند و بخورد ممكن است بهره بيند.[7]

چند حدیث

از ابن عباس نقل شده كه پيامبر فرمود: بر شما باد خربزه‏ كه در آن ده خصلت است: غذا و نوشيدنى و مسواك و داراى بوى خوش است و مثانه را شست و شو مى ‏دهد و سردى را قطع مى‏ كند و شكم را مى‏شويد و آب پشت را زياد مى ‏كند و جماع را افزايش مى‏ دهد و سردى را قطع مى ‏كند و بشره را پاك مى ‏سازد.[8]

فرمود: بهار امّت من انگور و خربزه‏ است.

و فرمود: خربزه را به عنوان ميوه بخوريد كه آن ميوه بهشتى است‏

و در آن هزار بركت و هزار رحمت است و خوردن آن شفاى هر دردى است.

و فرمود: خربزه را با دندان بخوريد و آن را قطعه قطعه نكنيد كه آن ميوه مبارك و پاكى است، دهان را پاك و قلب را مقدس و دندانها را سفيد مى‏ كند و خدا را خشنود مى ‏سازد، بوى آن از عنبر و آب آن از كوثر و گوشت آن از بهشت و لذت آن از جنت و خوردن آن از عبادات است.[9]

 پيامبر از ميوه ‏ها انگور و خربزه‏ را دوست مى ‏داشت.

و فرمود: خربزه پيش از غذا شكم را شست و شو مى‏ دهد و بيمارى را به كلى از بين مى ‏برد.

و فرمود: خربزه بخوريد و آن را با دندان بخوريد كه آب آن رحمت و شيرينى آن از شيرينى ايمان است و ايمان در بهشت است، پس هر كس قدرى خربزه بخورد، خدا براى او هفتاد هزار حسنه مى ‏نويسد و از او هفتاد هزار سيئه محو مى ‏كند.

و فرمود: خربزه‏ ده خصلت دارد (كه پيش از اين گفته شد) و اينكه براى پيامبر از طائف خربزه‏اى آوردند آن را بوئيد و بوسيد سپس فرمود: خربزه‏ را با دندان بخوريد كه آن از زينتهاى زمين و آب آن از رحمت خدا و شيرينى آن از بهشت است.

گفته شده كه روزى پيامبر در مجلس يكى از ياران خود بود كه فرمود: خدا رحمت كند كسى را كه ما را با خربزه‏اى اطعام كند، پس على بن ابى طالب عليه السّلام بلند شد و رفت و مقدارى خربزه آورد، پس او و اصحابش از آن خوردند و فرمود: خدا رحمت كند كسى را كه ما را با اين اطعام كرد و نيز خدا رحمت كند هر مسلمانى را كه خربزه بخورد تا روز قيامت.

و فرمود: هيچ زن حامله ‏اى خربزه نمى ‏خورد مگر اينكه نوزاد او زيبا روى و خوش خلق مى ‏شود.

آن حضرت خيار را با نمك و خربزه‏ را با پنير مى ‏خورد و ميوه را به صورت تر مى ‏خورد و گاهى خربزه‏ را با دستان خود مى‏ خورد.

و فرمود: خربزه پيش از غذا شكم را شست و شو مى ‏دهد و بيمارى را به كلى از بين مى ‏برد.[10]

از انس: پيغمبر (ص)، دعوت بندگان را مى ‏پذيرفت، مردم را بر ترك خود مى ‏نشاند، بر روى زمين غذا مى‏ خورد، خيار را با خرما و با نمك ميل مى ‏كرد، ميوه تازه تناول مى ‏نمود، محبوبترين ميوه‏ ها براى او خربزه‏ و انگور بود، خربزه‏ را با نان و گاه با شكر مي خورد، و گاه هم با رطب. در غذا خوردن از هر دو دست كمك مى ‏گرفت.

روزى رطب مى‏ خوردند و با دست راست به دهان مى ‏نهادند و با دست چپ هسته ‏هايش را از دهان مى‏ گرفتند، گوسفندى از نزديك حضرت گذشت، پيغمبر (ص) هسته‏ ها را جلوى دهان حيوان گرفت تا شروع به خوردن نمود پيغمبر (ص) تا آخر خود خرما ميل مى‏ كرد و مرتب هسته‏ ها بگوسفند مي داد.[11]

امام ششم (ع) فرمود: ناشتا خربزه خوردن موجب فلج است.

امير مؤمنان (ع) فرمود: خربزه گوشت زمين است كه نه ضررى دارد و نه- بيمارى زايد.

و فرمود: در آن ده خاصيت است: غذا است، آشاميدنى، ميوه، ريحان، خورشت، حلوا، اشنان، خطمى، و سبزى، دواء است.

از امام صادق (ع): خربزه بخوريد كه ده خاصيت در آن جمع است. گوشت زمين است، بيمارى و ناراحتى ندارد، طعام و شراب، و ميوه، و ريحان، و اشنان و خورشت مي باشد، به قوه باه مى‏ افزايد، مثانه را شست و شو ميدهد، ادرار آور است در حديثى ديگر است: سنگ مثانه را آب مي كند.

اين اشعار منسوب بحضرت رضا (ع) است:«زمانه بما از زمين و دار السلام خربزه‏اى هديه كرد.»

جدم مصطفى چنين فرموده: آب است و شيرينى، ريحان، ميوه، اشنان، غذا، خورشت، مثانه را پاكيزه ميكند و چهره را صفا مى ‏بخشد، دهان را خوشبو مى‏كند.» و از حضرت رضا (ع): خربزه ناشتا خوردن فلج و به روايتى قولنج آرد.[12]

پیامبر اکرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خربزه‏ پيش از غذا شكم را بشويد و درد را ببرد.

خيار با نمك مي خورد صلى اللَّه عليه و آله و خربزه با پنير، ميوه تازه مي خورد و بسا خربزه را با دو دست مي خورد.[13]

در علل بسندش تا اينكه امير المؤمنين عليه السّلام يك خربزه‏ گرفت تا بخورد و يافتش كه تلخ است و دورش انداخت و فرمود: دور و نابود باد باو گفته شد يا اميرالمؤمنين اين خربزه‏ چه بود؟ پاسخ داد كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خدا پيمان دوستى ما را از هر جاندار و گياه گرفته و هر كدام پيمان را پذيرفتند شيرين و گوارايند و آنچه نپذيرفتند شور و بدمزه‏ اند.[14]

امام «ع» مى ‏فرمايد: خربزه‏، مثانه را شست‏ و شو مى‏دهد، ادرارآور است و سنگ مثانه را آب مى ‏كند.[15]

خربزه‏ تابستانى گرم و ترست. همه كسى را موافق باشد و با همه طبع ها بسازد. هيچ علّت نه انگيزد، الّا كه چون به افراط خورند صفرا انگيزد. و از پى آن آبكامه و مغز بان‏[16] بايد خورد. و اگر زنجبيل پرورده خورد سود كند و هرچه شيرين ‏تر باشد طبع او گرمتر و هرچه پخته ‏تر گوارنده ‏تر.[17]

مهرداد مهرين مى‏نويسد: «خوردن خربزه با شكم خالى مضر است زيرا روده ها را متورم و توليد اسهال مى‏نمايد. هميشه خربزه بايد بعد از غذا خورده شود. همچنين خوردن خربزه با معده‏ى خالى براى اشخاص مبتلا به آرتريت(Arterite) زيان ‏هاى بيشترى به بار خواهد آورد. كه شايد يكى از آن‏ها فلج و درد مفاصل باشد».

لئونس كارليه مى ‏نويسد: «خربزه سرشار از آب است؛ اشخاصى كه پوست خشكى دارند اگر هر شب صورتشان را با مخلوطى كه از آب مقطر، شير تازه‏ى نجوشيده و آب خربزه به نسبت مساوى تهيّه شده باشد، بشويند بزودى خشكى صورتشان رفع خواهد شد».

پروفسور حاجبى مى‏ نويسد: «خربزه به خاطر دفع سموم بدن ارزش حياتى بالايى دارد.

خربزه سرشار از پتاسيم است و روماتيسم و بيمارى‏ هاى كبدى را بهبود مى‏ بخشد و موجب رشد كودكان شده، ناراحتى‏ هاى سالمندان را برطرف مى ‏سازد و سبب افزايش فعاليّت ‏هاى سلول ‏هاى گوارشى و رفع نقاهت مى‏ گردد».

دكتر جزايرى مى ‏نويسد: «عطر و بوى خربزه مقوّى قلب بوده و عروق را باز مى‏كند و بهترين پاك ‏كننده‏ ى كلّيه و مثانه است. همچنين خوردن تخم خربزه ادرار را زياد كرده و كليّه و مثانه را شستشو داده و مجارى ادرارى را پاك مى‏ كند. همچنين انداختن تكه ‏اى پوست خربزه در ديگ غذا، سبب زود پختن گوشت و طعام مى ‏شود».

خربزه؛ مليّن، قاعده‏ آور، درمان ‏كننده ‏ى استسقا، يبوست، نقرس، روماتيسم، كم‏خونى، لاغرى، سل، يرقان و ضعف جنسى و از عوامل جوان ماندن است و ضماد آن براى تسكين درد و تورم چشم به كار مى ‏رود.

در كشور گواتمالا از مغز تخم خربزه براى رفع كرم معده استفاده مى ‏كنند. ماليدن گوشت خربزه به تن موجب جلا و لطافت پوست و رفع لك و پيس و برص و بدرنگى پوست مى شود. براى اين منظور تخم خربزه را كوبيده با آب خمير كنيد و به شكل ضماد بر پوست بگذاريد و اين عمل را تا رفع لكه ‏ها حدّ اقل روزى يكبار انجام دهيد.

لئونس كارليه مى ‏گويد: «افراد مبتلا به ديابت بايد از مصرف خربزه پرهيز كنند».

كسانى كه به سرماخوردگى، سينه ‏درد و ورم امعا دچار هستند بايد از مصرف خربزه پرهيز كنند. زيرا زياد خوردن آن توليد نفخ مى‏كند. خوردن خربزه با پنير براى طحال ضرر دارد.[18]

خوردن خربزه‏ با اغذيه كثيف مانند پنير باعث گير و سده در اندرون ميگردد و بعد از طعام موجب كرم و تخمه مي شود و بهترين اوقات خوردن آن ميان دو غذا يعنى در وقتى است كه غذاى اول در معده هضم شده باشد.

از خاصيت خربزه است كه بسرعت خود را به خلط غالب مي رساند يعنى اگر حرارت در مزاج غلبه كرده باشد آن را قوى ‏تر ساخته و اگر برودت زورآور شده باشد آن را نيرومند تر و آزارنده ‏تر مي سازد.

خربزه زيادتر موافق طبع  صفراوى ‏مزاج‏ها و سودائى‏ ها و خوردن آن در ناشتا موجب تبهاى تند مي شود.

خربزه باعث جريان بول و زياد شدن شير و عرق و لطيف‏ كننده پوست و نرم كننده غذا در معده و سبب هضم طعام مي باشد.

گذاشتن گوشت خربزه بر روى چشم دردناك درد و ورم آنرا فرونشانده تسكين مي دهد.

ماليدن گوشت خربزه با (بوره) به تن باعث جلا و لطافت پوست و ادامه آن رفع لك و پيس و برص و بدرنگى پوست مى ‏كند.

ضماد پوست او كه كوبيده بر پيشانى و سينه بندند، خصوصاً در اطفال رفع نزله و آب ‏ريزش بينى و خلط سينه مي كند.

خوردن مشتى از پوست خشك كوبيده او تا چند روز با آب سنگ كليه را مي ريزاند.

انداختن تكه ‏اى پوست خربزه در ديگ غذا سبب زود پختن گوشت و طعام شده و به تجربه رسيده است.

خوردن 5 تا 10 گرم از ريشه كوبيده او با آب، قى ‏آور قوى و باعث غثيان مي شود.

ضماد كوبيده ريشه او با عسل زخم و جوش ‏هاى شير آبه ‏دار را بهبود مي دهد.

تخم او گرم و خشك و خوردن مشتى از كوبيده مغز آن طبع را لينت داده، سدّه‏ هاى امعاء و جگر را گشوده باعث فربهى و نعوظ مي شود.

خوردن مشتى از كوبيده مغز تخم او ادرار را زياد كرده كليه و مثانه را شسته مجارى بول را پاك مى ‏كند.

همچنين خوردن تخم خربزه جراحت مجارى بول را كه از گذشتن سنگ مثانه بهم ‏رسيده باشد علاج و درد و سوزش آن را تسكين مي دهد.

ضماد تخم او كه با پوست كوبيده باشند و بمالند پوست را جلا داده لكه ‏هاى بدرنگ آن ‏را پاك مى ‏كند.

سركه و آب انار ترش رافع ضرر او مي باشد.[19]

هاشم مالکی

تیر 1393

 

 

 

 

 

 



[1] - اسرار گياهان دارويى، ص: 456

[2] - قانون (ترجمه شرفكندى)، ج‏2، ص: 92

[3] - طب الرضا (طب و بهداشت از امام رضا عليه السلام)، ص: 156

[4] - هيضه: گذشتگان شكم روش سخت به همراه دل ‏پيچه را« هيضه» مى‏ناميدند. نام شكم روش ميكروبى وبا از آن ريشه مى‏ گيرد.

[5] - المنصوري في الطب (ترجمه)، ص: 198

[6] - قانون (ترجمه شرفكندى)، ج‏5، ص: 67

[7] - قانون (ترجمه شرفكندى)، ج‏5، ص: 171

[8] - طب النبي و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 41

[9] - طب النبي و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 40

[10] - طب النبي و طب الصادق (روش تندرستى در اسلام)، ص: 43

[11] - ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 58

[12] - ترجمه مكارم الاخلاق، ج‏1، ص: 352

[13] - آسمان و جهان (ترجمه السماء و العالم بحار الأنوار)، ج‏6، ص: 239

[14] - آسمان و جهان (ترجمه السماء و العالم بحار الأنوار)، ج‏10، ص: 35

[15] - آئين تندرستى، ص: 238

[16] -  بادام.

[17] - فرخ نامه، متن، ص: 130

[18] - دانشنامه طب اهل بيت عليهم السلام، ص: 261

[19] - كتب طبى انتزاعى (فارسى) (طهران قديم)، ج‏1، ص: 285


مطالب مشابه :


خوراکی ها چه طبعی دارند؟ (طبع سرد یا گرم یا معتدل ، خشک یا تر )

هر آنچه باید درباره گیاهان مختلف بدانیم - خوراکی ها چه طبعی دارند؟ (طبع سرد یا گرم یا معتدل




خربزه

طب سنتی ایران - خربزه - احیای طب ایرانی و شناخت گیاهان دارویی لیست مواد غذایی به تفکیک طبع.




خواص خربزه

«طب اسلامی و ایرانی» - خواص خربزه همه كسى را موافق باشد و با همه طبع ها بسازد.




طبع غذا ها-جمشید خدادادی

سلامت - طبع غذا ها-جمشید خدادادی ١-خربزه گرم و تر ٢-هندوانه




خواص خربزه

مطالب جالب و خواندنی طب سنتی - خواص خربزه - طب سنتی لیست مواد غذای به تفکیک طبع.




طبع غذاها

طبع غذاها. شناخت مغزهای گیاهی: بادام درختی شیرین، بادام زمینی، تخم طالبی، تخم خربزه و کنجد




غذای طبع های بلغمی،سوداوی،دموی*

خط خطی - غذای طبع های بلغمی،سوداوی،دموی* -




خواص میوه ها و گیاهان دارویی: خربزه

طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی - خواص میوه ها و گیاهان دارویی: خربزه - یاران سالم وصالح منجی




خوراکی ها چه طبعی دارند؟(طبع سرد یا گرم یا معتدل،خشک یا تر)

فاتحین - خوراکی ها چه طبعی دارند؟(طبع سرد یا گرم یا معتدل،خشک یا تر) - وبلاگ شخصی مدیریت موسسه




کتاب 15 روز تا سلامتی - فصل 8 - طبع میوه ها

کتاب 15 روز تا سلامتی جمشید خدادادی - کتاب 15 روز تا سلامتی - فصل 8 - طبع میوه ها - کتاب پانزده روز




برچسب :