مبانی نظری و فرا نظری در برنامه درسی

 

چکیده

آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد ، مبانی نظری و فرانظری در برنامه درسی است . بدواً ضمن ارائه مقدمه به تعریفی از مبانی نظری و فرانظریو برنامه درسی خواهیم پرداخت . سپس تئوری های نظری و عواملی که در تدوین تئوری های نظری نقش داشته را بیان نموده و آنگاه به مبانی فرانظری یامتالوژی خواهیم پرداخت و در نهایت به یک نتیجه خواهیم رسید .

برنامه درسی به عنوان یک موضوع جدیدی است که به عنوان یک مسئله مورد توجه علاقه بشر تازگی ندارد . در همه اعصار گذشته والدین و سایر افراد جامعه همواره در این فکر بوده اند که چگونه به فراگیران خویش کمک کنند تا بهتر رشد کرده و به بلوغ همه جانبه برسند و مسئولیت خطیر آنان در تفکر و عمل مشخص گردد . از آنجائیکه جامعه در رشد و تعالی افراد خویش مسئول است صاحبنظران را به تفکر جدی در جوامع مختلف برانگیخت که منجر به این پرسش شد :

(که چه باید اموزش داده شود ):

 

در پاسخ به این سوال ، فعالیت هایی صورت گرفته که این پاسخ ها ریشه های تاریخی تئوری های برنامه درسی را تشکیل می دهد .

مبانی نظری :

 

به مجموعه ای از بیانه هایی مرتبط که به توضیح و تبین و پیش بینی پدیده ها می پردازد .

 

فرانظری :

یک تئوری درباره مجموعه ای از تئوری ها را گویند .

 

به مجموعه ای از بیانیه هایی مرتبط که به توضیح و تبیین و پیش بینی  پدیده های درسی که در یاددهی و یادگیری اشاره دارد را گویند . 

 

مبانی نظری:

 

برنامه درسی به عنوان یک حوزه تخصصی در اوایل قرن بیستم پدید آمد . زمان پیدایش رسمی برنامه درسی مصادف با انتشار کتاب برنامه درس نوشته فرانکلین بوبیت در سال 1918 است ، کتاب بوبیت رشته برنامه درسی را فراهم آورد . اگر چه بوبیت تحت تأثیر اصول مدیریت های علمی عصر خود قرار گرفت ، لذا او در صدد کار بست این اصول در امر برنامه درسی بوده است . اثر بوبیت پایه های نظری را در برنامه درسی پی ریزی کرد که مشوق دیگران در امر برنامه درسی بود .

به دنبال آثار سایر متخصصان برنامه درسی خصوصاَ پس از تشکیل انجمن برنامه درسی و رهبری آموزشی در سال 1947 در دانشگاه شیکاگو ، خلاء نظری رشته برنامه درسی کاملاً هویدا شد و همین کنفرانس باعث شد تا پروفسور جورج بوشامپ در صدد تهیه مبانی نظری برنامه درسی برآید وی پس از 14 سال مطالعه در سال 1961 نخستین کتاب نظریه برنامه درسی را به رشته تحریر درآورد و بدین ترتیب رشته برنامه درسی از پشتوانه نظری برخوردار گردید و در دو خانواده بزرگ نظری یعنی نظریات مربوط به طراحی برنامه درسی (تعیین عناصر تشکیل دهنده یک برنامه درسی با توجه به چگونگی تصمیم گیری این عناصر با تعیین نقشه ای برای آموزش) و نظریات مربوط به برنامه ریزی درسی (تعیین مراحل اجرا و روش کار با توجه به اقشار تصمیم گیرنده در حوزه برنامه درسی) را مطرح :

 

 

گفتنی است که بوشامپ در کتاب خود به نام نظریه در برنامه درسی 1981 ، نظریات برنامه درسی را در خانواده نظریه های تعلیم و تربیت قرار داده که آنها را نیز در خانواده اجتماعی قلمداد نموده است . پس از او پروفسور هریس کلیه نظریات را در چهار خانواده و مقوله بزرگ طبقه بندی کرد .

 

این نظریه در صدد است که یک چارچوب ادراکی برای قانع کردن جنبه های معظل پدیده ها به وجود آورد و بر اساس آن دست به تبیین و شناسایی پدیده ها می زند و به صورت مجموعه ای از راه حل ها و انکارهای عالی تجلی پیدا می کند .

نظریه شناختی (پیاژه) نظریه تقویت اسکینر نظریه شخصیتی فروید و نظریه جان دیوئی در زمینه ارتباط دانش و عمل جزء این خانواده ها از نظریه می باشند .

 

این نظریات بیشتر به صورت فرضیات فلسفی مطرح شده است و شکل و خاستگاه ایدئولوژی پیدا کرده و معمولاً به صورت توضیحات استدلالی یا اقناعی تجلی می یابد. مثلاً فرض فلسفی ایجاد شده اینکه باید فرصت های تربیتی را بدون مرز بندی ها و محدودیت ها در اختیار همگان قرار داد.

این نظریه ها متشکل از ساختار و اصول منسجم می باشند . در واقع نظریه های کاربردی به عنوان کاربرد نظریه های تبیینی هستند و دارای دو ویژگی است

.

(الف : دارای اعتبار تجربی و آزمایشگاهی است .

 

         ب) خصوصیات عملگرایی دارند .

 

اگر نظریه تقویت یادگیری اسکینر نظریه تبیینی است. نظریه کاربردی آن ایجاد ماشین های آموزش خودیادگیری است. 

 

اساس این نظریه بر مبنای عمل متخصص استوار است . عمل و شیوه کار وی مبنای این نظریه را فراهم می کند . در واقع تئوریزه کردن عمل متخصص را تئوری عمل گویند . مثل عمل جراحی قلب به شیوه بارنارد . 

              تئوری های نظری در برنامه ریزی درسی :

1) سنت گرایان : به حاکمیت مدیریت علمی در برنامه درسی معتقد بودند مانند تایفر .

2) تجربه گرایان مفهومی : به کاربرد مفاهیم علوم اجتماعی در برنامه درسی معتقدند (شوآب)

3) بازنگران مفهومی : آنان قائل به تجدید نظر در برنامه درسی و قرار دادن مفاهیم نو مانند برنامه ریزی درسی مستقر اعتقاد دارند و به انطباق دنیای خارج مدرسه و داخل مدرسه از طریق نظریه انضباط و عملکردی معتقدند .

4) نظریه کنترل : محدودیت این نظریه عمل است . اعتقاد به مراحل و روش کار و فن آوری و فن شناسی دارندو می گویند هدف ها و کلیه فعالیت ها باید قابل کنترل و ارزیابی باشد مثل بوبیت .

5) نظریه تعبیری : این نظریه به مبنای تصورات و اندشه ها شکل گرفته ، گرین معتقد است که محتوای برنامه درسی را باید در حد فهم و شعور شاگردان تهیه کرد .

6) نظریه انتقادی : به جنبه های عملی و نظری توجه دارد و به اتصال دیوار مدرسه به دیوار فرهنگ زنده جامعه معتقدند و در صدد است که به تبیین پدیده های تربیتی با نگرش جامع بپردازد .

 

این نظریه بیشتر به عناصر برنامه درسی و ارتباط آن با ساختار تصمیمات برنامه درسی پرداخته و از حوزه فلسفه تعلیم و تربیت استفاده کرده و از رشته های انسان شناسی و جامعه شناسی بهره جسته است .

این نظریه به بررسی و تحلیل تأثیر کل نظام تربیتی و برنامه های آن بر کل شخصیت است . این نظریه بر مطالعه ابعاد ارزش طیف وسیع مدرسه و جامعه می پردازد و در آزاد سازی ابعاد انسانی در دانش آموزان تأکید دارد . هدف اساسی این تئوری خودشناسی به ادراک ، درک توانائی های اساسی و وضع و امکانات بر آزادسازی ابعاد انسانی در دانش آموزان است .

 

 

این نظریه در صدد آن است که موضوعات درسی یا محتوا را نمایان سازد . آنان اعتقاد دارند که برنامه درسی فعال با شکست مواجه است .

 

این نظریه در صدد آن است که موضوعات درسی یا محتوا را نمایان سازد . آنان اعتقاد دارند که برنامه درسی فعال با شکست مواجه است .

استخراج ارزش ها و محتوا و فرهنگ های گذشتگان و جهت دهی ارزشی امر برنامه درسی را مد نظر قرار می دهند .

این نظریه به فرآیند تعاملی برنامه درسی اعتقاد داشته و معتقدند که شرایط یادگیری را باید گسترش داد .

این نظریه های پاسخگویی به سوالات ارزشی و چگونگی انتاخب ارزش ها در قالب برنامه درسی .

اعتقاد به محتوای برنامه درسی دارند که تمام دانش انسانی را در برگیرد . برنامه درسی باید نماینده کل این دانش انسانی باشد .

این نظریه معتقد به تجارب تاریخی و اجتماعی و اقتصادی انسان در برنامه درسی است .

                         توجه به کلیه فعالیت های مربوط به فرآیند برنامه درسی است . در واقع فرآیندهای عقلانی متعاملی را که شاگردان در راستای آموزش و عمل به آن مواجه می سازد را مد نظر قرار می دهد .

 

تغییرات برنامه درسی در دو سطح فردی وو سازمانی را در نظر دارد .

این تأکید بر موفقیت تحصیلی شاگردان داشته و فرایند برنامه درسی و مراحل اجرای آن در درجه دوم الویت قرار دارد و به نتیجه و حاصل آموزش و برنامه درسی توجه دارد .

معتقد به ارزش هایی در برنامه درسی دارند که از میراث فرهنگی گذشتگان باقی مانده باشد و در برنامه درسی از آنها بهره گرفته و ارزش های جاودانه را بر شاگردان آموخت و تعقل عملی و نخبه پروری را از اهداف برنامه درسی    می داند.

              این نظریه به ماهیت گرایی معروف است . آموزش و پرورش پایه و محور برنامه های درسی است . خواندن و نوشتن و حساب کردن و استدلال در کانون برنامه درسی قرار دارد .

مشخص کردن هنجارهای مطلبوب در برنامه درس گرایی هنجارها مبین این اجراست که چه چیز و چه امور و پدیده هایی با ارزش است و در امر تصمیم گیری در خصوص برنامه درسی باید مد نظر قرار گیرد .

این نظریه در صدد توصیف و پیش بینی پدیده ها و وقایع تربیتی است .

به رو اصل الف . پیوستگی تجربه ب . اصل تأثیر دو سویه معتقد می باشند و برنامه درسی را از زاویه پژوهش و روش حل مسأله می بینند .

دیدگاه کلی نظری در برنامه درسی:

با مرور آثار و منابع برنامه درسی ، قلمرو برنامه درسی بسیار پیچیده و پراکنده است . هر برنامه درسی با یک جهت گیری اجتماعی و فلسفی و سیاسی شروع و سپس بر اساس آن جهت گیری، هدف ها تعیین می گردد. بر اساس اندازه مقدار جهت گیری ها از مفهوم برنامه درسی می توان طراحی های مختلفی را ارائه داد . البته شکل های مختلف برنامه درسی ممکن و طبیعی است ولی متخصصان تلاش کرده اند تا زبان مشترک در این زمینه ایجاد نمایند .

اصولاً هر برنامه دو بعد کلی دارد . یک بعد آن طرح کلی و بصیرت و بینش کلی را معرفی می کند و بعد دوم آن ساختار راه کار برنامه درسی مفهومی کردن واقعیات مردم و جهان است یعنی واقعیات را به زبان آموزش و پرورش درآورند . با این دیدگاه برنامه درسی برای ما نسبت به دنیا و مردم آن بصیرت ایجاد می کند .  

بعد دوم ساختار است : یعنی سازمانی منسجم برای انتقال جنبه های متفاوت دنیای تجربی به یادگیرنده ، یعنی وقتی پدیده ها به صورت مفاهیم درآمدند از راه ساختار به یادگیرنده منتقل می شوند مثل شیمی ـ ریاضی در این دیدگاه کلی ما باید به این مطلب مهم اشاره کنیم . کسی که برنامه را اجرا می کند ، باید خود نیز در طراحی برنامه درسی سهیم باشد .

اگر کسی که برنامه را اجرا می کند در طراحی آن سهیم نباشد نسبت به آن احساس مالکیت روانی نمی کند . علاوه بر این دانش آموز و والدین و مشاوران و همه در طراحی باید دخیل و سهیم باشند و طراحی باید با توجه به زندگی روزمره و نیاز جامعه باشد . با توجه به دیدگاه ها و فلسفه های مختلف در سطح جهان تلاشهایی صورت گرفته تا طرح هایی را تهیه کنند که پاسخگوی نیازهای مختلف باشد به هر حال نقش برنامه ریزان درسی این است که از میان طرح های مختلف با توجه به شرایط موجود دست به انتخاب بزنند .   

لذا به تعدادی از طرح ها اشاره می شود :

که البته توضیحات و تشریح هر یک مربوط به تحقیق سایر عزیزان است . با توجه به وظایف فوق الذکر برای آگاهی بیشتر به تعدادی از طرح های دیگر در سطح کلان اشاره ای نیز خواهیم کرد .

که جای توضیح موارد بالا با توجه به محدودیت زمانی و عنوان تحقیق در این مقاله نیست . لذا پس از آشنایی با مبانی نظری می توان این واقعیت را بیان کرد که هر یک از نظریات یک نظام طراحی و یک نظام برنامه ریزی درسی را ارائه می دهند که هر یک ماحصل تربیتی و برنامه ای دارد که می تواند راهنمای عمل برای انسنی آرمانی در جامعه مطلوب باشند .   

باید اذعان نمود که در دهه های 80 و 90 نظریه های معنوی مطرح گردیده و بلوغ و غنای این نظریه ها به نحوی بود که منجر به خلق متاتئوری (یا فرانظریه) در برنامه درسی گردید و در واقع ، از طریق متاتئوری نظریه ها را به نظریه می کشانند و در یک قالب نو و با زبان فنی خاص به تبیین پدیده های برنامه درسی در ابعاد مختلف می پردازد .    

همانطوری که گفتم متاتئوری در واقع در کنار هم قرار دادن نظریه در یک قالب موزون و منسجم یک تئوری تحت عنوان متاتئوری به وجود می آید . در واقع می توان گفت متاتئوری عمل تحلیل و ترکیب و تلفیق و نقد نظریه های مختلف مربوط به حوزه معرفی خاص و ترسیم شمای نظریه ها در یک قالب جدید و نظام یافته است .    

             

1) متاتئوری جان میلر : که متشکل از جهت گیری هدف دار ـ شناخت گرا ـ موضوع مدار ـ تحول گرا با عنایت به تغییرات اجتماعی و جهت گیری شایستگی گرا است . میلر می گوید برنامه درسی کار حرفه ای است و باید با دقت و وسواس علمی انجام گیرد . او معتقد است در هر برنامه درسي بايد عوامل زير توجه شود :

2) متالوژي دورثي هونكي : كه مبتني بر طبقه بندي ساختاري ـ ژنريك  موضوعي و سنتي استوار است . هونكي كليه نظريه هاي برنامه درسي را در چهار خانواده قرار داد .

ب ) نظريه ژنريك برنامه درسي : تاكيد اساسي بر كل آثار تربيتي بر روي شخص است كه مردم شناسي  پديده شناسي و جامعه شناسي و تاريخ و سياست در برنامه درسي تاكيد دارند .

4) متاتئوري دكرواكر :آنان كليه نظريه و فعاليت هاي برنامه درسي  را در 3 مقوله عقلاني كردن برنامه ـ تعيين روش كار براي تهيه برنامه هاي درسي ـ مفهومي كردن پديده ها به صورت  مفهومي  طبقه بندي كرده و متاتئوري خود را بر مبناي اين امور ارائه نموده است . در اين راستا پديده ها  مفاهيم اصول حقايق  تعميم ها مشخص نمودند . علاوه بر موارد ذكر شده قلمرو جديدي در رشته برنامه درسي در 3 خانواده بزرگ در متاتئوري طبقه بندي شده است .

3) متا تئوري  جبروپنا و باينر : اين سه نفر كليه نظريات برنامه درسي را در سه خانواده بزرگ 1ـ سنت گرايان           2ـ تجربه گرايان مفهومي 3ـ باز نگران مفهومي قرار داده اند .

الف) نظريه ساختاري : اهداف محتوا روش هاي اجرا ارزيابي در ساختار واحد نظر قرار داده است .

ج ) نظريه موضوعي :د ) نظريه سنتي : مبتني بر هدف و روش و محتوا و ارزيابي است . مبتني بر موضوع و محتوا است .

            

برنامه اي است با جريانات تربيتي يا فعاليت هاي منسجم آموزشي كه نظام آموزش  و پرورش و نظام رسمي دولت ها اعلام مي دارند برنامه رسمي نشات  گرفته از انتظارات مردم  و جامعه است .

برنامه اي است با جريانات تربيتي يا فعاليت هاي منسجم آموزشی كه نظام آموزش و پرورش و نظام رسمی دولت ها اعلام می دارند . برنامه رسمی نشات گرفته از انتظارات مردم و جامعه است .

 

ريشه هاي نظري عميقي دارد . اصولا" طراحان تربيتي برنامه درسي عقيم را در سه زمينه طبقه بندي كرده اند .


به برنامه اي اطلاق مي شود كه شاگردان مفاهيم را به طور ظمني غير رسمي و غير ملموس نظام ارزش ها و هنجار ها و  طرز برداشت ها و جنبه هاي غير آكادميك  مدارس و       جنبه هاي غير رسمي  مدارس كه متاثر از كلنظام تربيتي ساخت و بافت كلي جامعه باشد اطلاق مي شود. در اين خصوص چهار ديدگاه  وجود دارد

فيليپ جكسون در كتابي تحت عنوان زندگي در كلاس درس سه عامل را در كلاس مهم مي داند .

1 ) جمعيت  2 ) قدرت  3 ) تشويق

اگرچه جكسون با اين نگرش عناصر برنامه درس مستتر را به ما شناسانده است اما فاقد تبيين نظري است . 

                      

رابرت در يبين  اين نظريه را مطرح كرد . او معتقد است كه برنامه درسي مستتر در واقع پل اجتماعي بين مدرسه و جامعه است و در اين راستا چهار هنجار را در اين نظريه دخيل مي دارند .

1ـ استقلال  2ـ موفقيت  3ـ عمومي بودن  4ـ متمايز بودن

فرآيند فراگيران در طي تجربيات  روزمره در مراكز آموزشي مفاهيم طبقات اجتماعي را ياد مي گيرند در واقع فراگيران از طريق مبصر و معلم ـ ناظم و معاون و مدير روابط طبقات اجتماعي را مي آموزند و اطاعت  نظم  تربيت  مشروعيت و سلسله مراتب را ياد مي گيرند و مي آموزند كه بايد توسط ديگران اداره مي شوند .

فرهنگ زنده مدارس در ارتباط با كل جامعه  براي شناخت عميق برنامه درسي اين ديدگاه معتقد است كه  ذهن  انسان را بانك يا قلك  يا كيف زيب دار نيست كه هر گاه خواستند در زيب را باز كنند و محتوا را در داخل آن بريزند و سپس دوباره آن را ببندند چون معتقد اند كه شاگردان عناصر منفعلي نيستند بلكه آنان دست به مقاومت ذهني زده و بر اساس آن تغيير وقايع مي پردازند و فرهنگ خاص خودشان را شكل    مي دهند .

5ـ فوق برنامه : ماوراي برنامه درسي  مهارت  skillـ  است .

6ـ  مجازي : ماوراي مكان و زمان ايجاد مي كند . Live skill

با توجه به موارد ذكر شده اولاً برنامه درسي يك رشته تخصصي است كه به مفهومي كردن پديده ها مربوط به انسان و جهان براي تسهيل در امر ياد دهي و يادگيري اشاره دارد .

ثانياً ديدگاه و نظريات افراد در طول تاريخ  براي پاسخ به سؤالي كه چه چيزي  بايد آموزش داده شود مبنايي براي مبناي تئوري نظري گرديده  است .

ثالثاً با توجه به عدم دخيل نمودن نيازهاي دانش آموزان  و والدين و جامعه و عدم در نظر گرفتن قابليت ها توانمندي ها و استعداد ها به صورت كلي  و يك پارچه برنامه اي را طراحي و به سراسر كشور جهت اجرا ارسال مي گردد و در يك برنامه ريزي متمركز است و از سويي در نظر گرفتن قابليت ها  و استعدادها و توانمندي ها و ديدگاه هاي دانش آموزان و جامعه و دست اندركاران نظام آموزشي در سطوح مختلف با بكارگيري امكانات جامعه موجب پديد آمدن برنامه غير متمركز خواهد شد .

رابعاً آنچه در اين مبحث مهم است داشتن تئوري و نظريه در راه طراحي و اجراي برنامه كه متخصص امر تعليم و تربيت را در راه رسيدن به اهداف با انگيزه و مصمم مي كند .

خامساً  نظريات و تئوري ها راهنماي عمل براي انسان و تخصيص جهت طراحي برنامه مطلوب و تطبيق با نيازهاي  جامعه مي باشند .

سادساً  تئوري ها باعث دوام و قوام در يك برنامه شده و به آن حركت  شتاب و جهت مي بخشد .

 

منابع :

1 ) برنامه درسي آموزشي : نوشته لوي آيره ترجمه فريده مشايخ .
2 ) مراحل نگارش متون : انتشارات دفتر همكاري هاي علمي بين المللي وزارت آموزش و پرورش
3 ) روندها و مسايل تجديد نظر در برنامه درسي دفتر همكاري هاي علمي بين المللي وزارت آموزش و پرورش
4 ) روندها و مسايل تجديد نظر در برنامه درسي تاليف آقاي دكتر قورچيان و سركار خانم تن ساز
5 ) از فرمايشات جناب آقاي دكتر قورچيان در كلاس
6 ) نگاهي به فلسفه  ا . پ  دكتر نقيب زاده

7) Education updates volume 1999.

8) Elmore R. and Fuhrman S. the Governance of curriculum Alexanderia: 1995 year book of the Association for supervision and curriculum. Development 1997.

9) Curriculum a comparative perspective bribn holmes and mctean 1989.

 


مطالب مشابه :


خلاصه کتاب مبانی برنامه ریزی آموزشی از دکتر یحیی فیوضات

مطالعات برنامه درسی، آموزش خلاصه کتاب مبانی برنامه ریزی آموزشی از دکتر یحیی




مبانی برنامه ریزی درسی

تعیین هدف­های کلی و جزیی. انتخاب و طرح برنامه درسی. تهیه طرح­های اجرای برنامه درسی




مبانی نظری و فرا نظری در برنامه درسی

چکیده. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد ، مبانی نظری و فرانظری در برنامه درسی است .




مبانی برنامه ریزی آموزشی

مبانی برنامه ریزی اسماعیل مصطفی زاده دکتری برنامه ریزی درسی از علاقمندان حوزه




دانلود رایگان خلاصه دروس مبانی برنامه ریزی درسی دکتر حسن ملکی

وبلاگ شخصی دکتر حسن ملکی - دانلود رایگان خلاصه دروس مبانی برنامه ریزی درسی دکتر حسن ملکی




برنامه‌ریزی درسی

1 مبانی برنامه‌ریزی درسی شامل اسماعیل مصطفی زاده دکتری برنامه ریزی درسی از




موسسه پژوهشی برنامه‌ریزی درسی و نوآوری‌های آموزشی

مبانی برنامه‌ریزی درسی 1 نوآوری‌های آموزشی و تربیتی * کمیته تخصصی تربیت معلم 2




برنامه‌ریزی آموزشی

برنامهریزی آموزشی و برنامهریزی درسی مبانی برنامهریزی آموزشی از نخستین کتب




برچسب :