بهاییان نوفرست

                                                 نخستین بهاییان

 

شگفت نیست که چون دیگر جاها ٬  نخستین بهاییان نوفرست نیز از میان اهل منبر ومسجد برخاستند٬ آخوند ملامحمد حسن فرزند آخوندخراشادی -مکتب دار و آموزش دهنده قرآن به کودکان آن روزِ نوفرست- شاید نخستین کسی  در نوفرست است که به بهاییت گروید٬ گرچه این گرایش هرگز به شکل رسمی آشکار  نشد.

 پدرش٬ آخوند خراشادی( ملا محمد حسین) از خراشاد به نوفرست کوچ کرد ٬چرا و چگونه؟ بر ما پوشیده است .

 او در مکانی که امروز خانه شادروان نورالله خالقی است می زیست و مکتب پر رونق او نیز همان جا بود.

 این تنها مکتب خانه نوفرست در آن زمان بود و شاید اولین آن. بیشتر ِ در گذشتگانی که توانایی خواندن قرآن را داشتند( بچه های دهه اول ودوم ۱۳۰۰ هجری شمسی) در این مکتب آموزش دیده بودند . پس از آن بسیاری از فراگیران خود به آموزش قرآن پرداختند. گرچه برخی  به شکل خانگی و برای چند کودک آموزش قرآن میدادند مانند شادروانان کربلایی حسن و کربلایی لیلا در دره(والدین صبوری ها)٬اما دوره آموزشی رسمی به گفته امروزی ها مکتب آخوند خراشادی بود.

از آخوند باغی باقی مانده است که به نام او باغ آخوند خوانده میشود. این باغ  دربالاسراستخر و آسیاب میان  جای گرفته است.آخوند تا آخر عمر به همین شیوه زیست و هیچ گزارشی از گرایش او به بهاییت یا هر اندیشه دیگری در دست نیست.آخوند ملا محمد حسن در محل امروزی منزل حاج حسن بهلگردی سکونت داشته است.

آخوندخراشادی  دوفرزند پسر داشت یکی ملا علی اصغر که بزرگتر بود ودیگری ملا محمد حسن ٬ملا علی اصغر یک زندگی معمولی داشت و گرایشی به بهاییت نداشت.این آخوند ملا محمد حسن بود که به بهاییت گروید. گفته اند او را ملا محمد حسن آذری نصر آبادی به این سوی کشانید.

نصر آباد ٬پیش از آن که خراشاد جای آن را بگیرد٬  روستایی بسیار آباد و پر رونق بود. همه بازارهای منطقه آنچه نیاز داشتند از نصر آباد تهیه می کردند. روستایی کوچک  در میانه ی  روستاهای دیگر که مردمش  یا به آهنگری و بنایی گرایش داشتند یا به کسب و کار و خرید و فروش ٬ شک نیست که این روستا جایی برای رفت آمد مردم گوناگون با اندیشه های متفاوت  بوده است. چه آنها که از بیرجند و دیگر جاها برای فروش کالا به نصر آباد می آمدند و چه مردم روستاهای همجوار که برای خرید این کالاها به نصر آباد می رفتند . همه رفت و آمدها با الاغ انجام میشد و ناچار هر کس می بایست مدت زیادی در نصر آباد بماند تا هم خودو هم خرش  بیاسایند و هم بارش آماده شود ٬ شاید این چنین بود که مردم با همدیگر در این مرکز تجاری به گپ و گفت می پرداختند و شاید همین گپ ها بود که ملای آذری را با بهاییت آشنا ساخت و او خود یافته هایش را به ملا محمد حسن که  به دلیل وابستگی خراشادی اش بیشتر آنجا و با آنان  رفت و آمد داشت انتقال داد.همه اینها گمان است و ما از آنچه بین این دو  گدشته بی خبریم. شاید دیگر کسان نیز در این میانه بوده اند که آن نیز بر ما پوشیده است و شاید آذری چندان  نقشی در این میانه نداشته است. گشایش دبستان دقیقی - نخستین مدرسه ابتدایی سبک نوین- در خراشاد به دست شادروان دکتر محمد اسماعیل رضوانی  رونق را از نصر آباد گرفت و خراشاد را برکشید.( این بخش درست نیست و ویرایش شد)

اگرباور کنیم که آذری بزرگ خودش بهایی بوده است از گرایش فرزندان او به بهاییت چیزی شنیده نشده است. آذری مردی اهل خواندن و یافتن و دانستن بود و کتابهای متفاوتی را در خانه نگاه میداشت که یکی از آنها کتاب عهد عتیق بود : ترجمه تورات و انجیل به پارسی ٬ آن کتاب را مااز فرزند بزرگش  به امانت گرفتیم و گمش کردیم! او هنوز هم سخن ما را باورنمی کند!(بر اساس گفتار آقای عزیز قدیری نوه آخوند٬آذری مورد نظرما آذری نصرآبادی نبوده است٬این آذری فردی بیرجندی(تهرانی؟) بوده که در دستگرد در منزل احمدی از بهائیان اولیه منطقه با آخوند ملامحمد حسن دیدار داشته و بانی گرایش آخوند به این دین بوده است)

آخوند ملا محمد حسن در نوفرست ازدواج کرد همسرش حوا دخترِ بزرگ کربلایی حسین محمد ابوالحسن -پدر شادروان مصطفی غفرانی- بود. حوا نیز تا پیش از اینکه داستان بهایی شدن آخوند بر سرزبانها بیفتد زنی قرآن خوان بودکه گفته اند هرروز به تلاوت  قرآن می پرداخت . ازاو نقل شده است که :  وقتی میرزا ولی الله( فرزند دومش) را در شکم داشتم هدایت شدم. یعنی حوالی سال ۱۳۰۷ هجری شمسی

آخوند و همسرش دو فرزند پسر داشتند: میرزا حسین و میرزا ولی الله٬محمد علی و محمد رضا اینکه چرا آنان را میرزا می خواندند  روشن نیست .لقب میرزا را بیشتر برای پسری که مادرش سیده است به کار می برند٬ حوا سیده نبود.به جز این میرزا را برای کسانی که نوشتن میدانستند نیز به کار میبردند چنانکه به حسین بشیری پور نیز میرزا حسین کربلایی رضا می گفتند چون به مدرسه می رفت .  کودکان  دیگری نیز در دهه بیست به مدرسه خراشاد می رفتند و لی میرزا نامیده نمی شدند . بگذریم ٬ میرزا حسین به کشاورزی و قالیبافی پرداخت و ولی الله مدرک ششم ابتدایی را گرفت و آموزگار شد.

خانواده دیگری که بهایی بودند و با نوفرست نسبت داشتند خانواده وکیلی دستگردی بود. مادر این خانواده زینبا خواهر شادروانان آقا رضا و کربلایی محمد سر استاد بود(عمه خانم صغری سیفی و شادروان آقا علی).از چگونگی بهایی شدن وکیلی ها خبری نداریم . بهاییان دستگرد و مود گروه دیگری از بهاییان منطقه بودند که  ارتباطی با نوفرست نداشتند.

آخوندملا محمد حسن در زمان کشف حجاب اجباری رضا خان از کوشندگان این جریان بود. او کوشش بسیار کرد تا زنها حجاب  و مردها مندیل و کلاه نمدی را بردارند و بر جایش کلاه پهلوی بر سرگذارند.  آخوند در این همکاری تنها نبود و از همکاری چند نفر دیگر نیز در این راه برخوردار بود ٬ گویا نقش آخوند ملا محمد حسن در این ماجرا به روایت امروزی ها فرهنگی بوده است. او کوشش داشته که روحانی اصلی نوفرست آقا محمد فروغی را به همراهی در داستان کشف حجاب وادار سازدکه موفق نشده است.گروه فشار در این ماجرا چند نوفرستی دیگر بوده اند که گاه به ضرب و شتم زنان نیز در کوچه ها می پرداخته  و با خشونت چادر و روسری از آنان بر می گرفته اند.هیچ کدام از آنان امروز زنده نیستند . بنای ما در این گفتار پرداختن به این بخش ازتاریخ نوفرست نیست.

 حکومتهای استبدادی و غیر دموکراتیک٬خان ها ٬ارباب ها٬کدخدا هاو اراذل و اوباش  همیشه پشتیبانانی در میان مردم پیدا می کنند. بدون یاری این پشتیبان های محلی فراگیر شدن استبداد ممکن نیست. بین مردم کوچه و بازار همیشه کسانی هستند که چه از سر ترس چه به امید آینده ای بهتر و چه برای نمایش خویش به یاری استبداد می شتابند. خریدن٬ ترساندن٬ فریفتن آدمها چندان کار دشواری نیست. هرکسی نرخی دارد و همه مستبدان این را میدانسته اند. بی گمان اگر کسانی که آن روزها در نوفرست  رضا خان پهلوی  رایاری کردند تا  کشف حجاب را عملی کندچنین نمی کردند کسان دیگری یافت می شدندکه این مهم را (شاید با نرخ بالاتری )به انجام رسانند . اگر در یک حکومت استبدادی همه مردم آزادیخواه و ناوابسته و آگاه  می بودند استبداد پای نمی گرفت.ما همیشه یک ستون استبداد بوده ایم.

آخوند ملا محمد حسن تنها کسی نبود که فریفته سخنان بهاییان شد. آن روزها  در نوفرست چندین و چند نفر دیگر نیز با این جریان کم وبیش همراهی نشان دادند. برخی هر گزآشکارنکردند و برخی بر اساس گفتارهایشان دلبسته این آیین شناخته شدند مانند آقا محمد باقر که او نیز ملای روضه خوانی بود.بابی گری و بهاییت جدای از درستی یا نادرستی آن سخنی نو بود. آنها  بر برخی خرافات رایج در مذهب شیعه انگشت گذاشتند دیدگاههای متفاوتی را بازگو کردند و خواستار شیوه های دیگری در اداره امور مذهبی شدند . این سخنان مانند هر سخن نوی دیگری خریدارانی یافت . مانند همه آنچه در تاریخ گذشته و هنوز هم می گذرد برخورد نادرست با این سخنان تازه کمک کرد که سخن بهاییان شنیده شود . این گروه کوچک که چندان اهمیتی نداشتند با برخوردهای سخت و هیاهوها و جنجالها به کانون توجه بسیاری از مردم و سیاسون و دست نشاندگان خارجی آن زمان تبدیل شدند و این خود تبلیغی شد برای این آیین تازه٬ سالها بعد که با پیدایش حزب توده جنبشهای روشنفکری غیر مذهبی فراگیر شد این  سخن توده ای ها بود که جای بهاییان را در همه شهرها و روستا ها گرفت٬ جنبش بابی و بهایی از رونق افتاد و بهاییان بعدی فرزندان تازه  بهایی شدگانی مانند آخوند ملامحمد حسن بودند.حقیقت آن است که  ده ها سال است  که دیگر حتی یک نفر در نوفرست و روستاهای همجوار به این آیین نپیوسته است. جنبش بابی و بهایی گری که دست ساخته برخی از دانش آموختگان حوزه بود مغلوب جنبش های سیاسی برساخته دانشگاهیان شد.شاید اگر تلاش انجمن واپس گرای حجتیه و مانند آن نبود بهاییت سالها قبل از یادها رفته بود.اینجا هم مخالفان بودند که کمک کردند همبستگی بین بهاییان پایدار بماند٬فرزندان بهایی ها ٬بهاییت را هویت خود بپندارند و برای برجای ماندن آن هر رنجی را به جان بخرند!

اولین درگیری بین بهاییان و نوفرستی ها ٬درگیری بین وکیلی ها و قدیری ها از یک طرف و  حاج محمد بشیری و بستگان از سوی دیگر بود. سال ۱۳۲۸هجری شمسی٬نزاعی بر سر ملکی که مورد اختلاف بین ولی الله قدیری و محمد بشیری بود آغاز شد. این اختلاف به برخوردهای خونینی انجامیدکه ما در هفته آینده به آن خواهیم پرداخت. ماجرای دفن حوا کربلایی حسین ٬همسر آخوند ملا محمد حسن دومین برخورد  بهاییان ونوفرستی  ها بود که  دیگر به بهانه اختلاف آب و ملک نبود٬اختلاف بر سر دفن زنی بود که مسلمانان اورا از خود میدانستندوبهاییان از خود..

                                           تا هفته ای دیگر بدرود

 


مطالب مشابه :


رمضان93

نوفرست روستای من - رمضان93 - - نوفرست روستای من نوفرست دهي است از دهستان نهارجانات بخش حومه




بهاییان نوفرست

نخستین بهاییان شگفت نیست که چون دیگر جاها ٬ نخستین بهاییان نوفرست نیز از میان اهل منبر




بهاییان نوفرست بخش سوم

نوفرست - بهاییان نوفرست بخش سوم - توسعه پایدار روستای نوفرست




روزمردم

نوفرست - روزمردم - توسعه پایدار روستای نوفرست تاش کوه، هر کاره. نوفرستی ها به ان کوه تک




فعالیت شورا و دهیاری را در مدت سپری شده چگونه ارزیابی می کنید؟

نوفرست روستای من - فعالیت شورا و دهیاری را در مدت سپری شده چگونه ارزیابی می کنید؟ - - نوفرست




بهائیان نوفرست بخش شانزدهم

نوفرست - بهائیان نوفرست بخش شانزدهم - توسعه پایدار روستای نوفرست




بهائیان نوفرست بخش دهم

نوفرست - بهائیان نوفرست بخش دهم - توسعه پایدار روستای نوفرست




آدرس دهی:

نوفرست رایانه - آدرس دهی: - طول 128 بیت اولین تغییر ازip v.4 به ip v.6 ، طول آدرس شبکه است.




مفاهیم شبکه

نوفرست رایانه - مفاهیم شبکه - tcp/ip: يک پروتکل جامع در اينترنت بوده و تمام کامپيوترهايی که با




برچسب :