فرهنگ لغات مدلهای رادیوکنترل

A


1/2A يك كلاس براي اندازه موتورهاي سوختي با حجم جابجائي سيلندر برابر با 0.05 اينچ مكعب يا كمتر.
2 Stroke دو زمانه مخفف سيكل دو زمانه است و به نوعي موتور اشاره دارد كه در هواپيماهاي مدل و برخي تجهيزات صتعتي ديگر كابرد دارد. دو زمان عبارتند از حركت رو به پائين و رو به بالاي پيستون در درون سيلندر. حركت رو به پائين پيستون باعث ايجاد فشار در محفظه ميل لنگ ميشود كه اين فشار باعث كشيدن مخلوط سوخت و هوا به درون قسمت بالائي سيلندر شده و در همين حال، گازهاي سوخت مصرف شده را نيز از طريق خروجي اگزوز به بيرون ميراند. حركت رو به بالاي پيستون باعث بسته شدن خروجي اگزوز و كنارگذر شده و فشار محفظه ميل لنگ افت ميكند. اين كار باعث مكش مقدار ديگري از سوخت به درون سيلندر ميشود در حالي كه فشار مخلوط قبلي سوخت و هوا در درون سيلندر افزايش مي يابد تا اينكه توسط شمع مشتعل ميشود. فشار حاصل از اشتعال سوخت، پيستون را به پائين ميراند و سيكل بعدي آغاز ميشود. توجه نمائيد كه در موتورهاي دوزمانه با هربار رسيدن پيستون به بالا ، شمع عمل ميكند.
2/3 AA يك نوع باتري كه در اكثر پارك فلايرها و نيز ماشينهاي باگي/تراك اندازه 1/18 يافت ميشود. اندازه سل هاي اين باتري حدود 2.8 سانتيمتر طول و 1.8 سانتيمتر پهنا دارند. اين باتريها در ظرفيتهاي از 300 تا 1400 ميلي آمپر ساعت و ولتاژ از 7.2 ولت تا 10.8 ولت وجود دارند.
27 MHz يك فركانس كه براي كاربردهاي عمومي تجاري رزرو شده است. معمولا در اسباب بازي ها و ساير وسايل الكترونيكي مصرفي كه اطلاعات را بصورت بيسيم ارسال ميكنند بكار ميرود، به همين علت امكان تداخل امواج در اين باند زياد است. برخي اوقات بر روي اسباب بازيهائي كه از اين باند استفاده ميكنند، كانال آنها ذكر نميشود و اين كار باعث سخت تر شدن استفاده همزمان از چند تاي آنها ميشود.
3D نوعي پرواز با راندمان بالا كه معمولا در آن دو مانور را با هم و همزمان تركيب ميكنند. مثلا تركيب roll با loop كه ميشود roll زدن در حال loop زدن و غيره..
4 Stroke چهار زمانه مخفف سيكل چهار زمانه است كه اشاره به نوعي موتور دارد كه در هواپيماهاي مدل، اتوموبيل ها و ساير ماشين آلات بكار ميرود. چهار زمان عبارتند از دو حركت رو به پائين و دو حركت رو به بالاي پيستون در درون سيلندر. اولين حركت رو به پائين پيستون را مكش مينامند كه فشار درون سيلندر را كاهش ميدهد. اين كار با باز شدن سوپاپ هوا، مخلوط سوخت را به درون سيلندر ميمكد. حركت دوم پيستون (رو به بالا)، تراكم نام دارد كه در حالي كه هر دو سوپاپها بسته اند، سوخت متراكم ميشود تا اينكه توسط جرقه شمع منفجر ميشود. حركت سوم پيستون (رو به پائين)، توان نام دارد كه در طي آن، نيروي حاصل از انفجار سوخت، پيستون را به پائين ميراند. حركت چهارم (رو به بالا)، تخليه نام دارد كه در حالي كه سوپاپ دود باز است، گازهاي حاصل از احتراق به بيرون از سيلندر رانده ميشوند. توجه كنيد كه شمع موتورهاي چهار زمانه بطور يك در ميان با رسيدن پيستون به بالا عمل ميكند.
4 Wheel Drive به حالتي در ماشينها گفته ميشود كه هر چهار چرخ از موتور براي حركت ماشين نيرو ميگيرند. اين حالت باعث عملكرد بهتر ماشين بخصوص در سطوح ناهموار ميشود.
4-Link نوعي سيستم تعليق تراك كه يك محور مستقيم را در بر ميگيرد كه توسط 4 تا اتصال به تراك و با يك كمك به بالا وصل ميشود. اين سيستم در سنگ نوردي و يا بمنظور دقت در ساختن يك تراك خاص بكار ميرود.
4D نوعي سيستم نيرو كه توانائي تراست معكوس دارد.
50-Grit Pass انجام يك حركت Knife Edge يا پرواز وارونه با هواپيما بطوري كه ارتفاع آن آنقدرپائين باشد كه مقداري از روكش هواپيما يا بالسا و يا فوم آن بر روي آسفالت باند بماند. در باندهاي چمني به اين كار غالبا Cartwheel گفته ميشود.
540 Stall در پرواز هليكوپتر، يك صعود سريع و بدنبال آن، در حالي كه هليكوپتر در حال توقف است، چرخش 540 درجه هليكوپتر بدور خود.
72 MHz باند فركانسي FM كه براي وسائل پرنده رزرو شده است (هواپيماها، هليكوپترها و غيره). اغلب براي وسائل كنترل از راه دور با فرستنده و گيرنده اختصاصي و كريستالهاي قابل تعويض بكار ميرود. كانالهاي 11 تا 60 در اين باند فركانسي در دسترس هستند.
75 MHz باند فركانسي FM كه براي وسائل زميني رزرو شده است (ماشينها، قايقها و غيره). اغلب براي وسائل كنترل از راه دور با فرستنده و گيرنده اختصاصي و كريستالهاي قابل تعويض بكار ميرود. كانالهاي 61 تا 90 در اين باند فركانسي در دسترس هستند.
ABC حروف اول كلمات Aluminum (آلومينيوم) و Brass (برنج) و Chrome (كروم) است. اين كلمه به موتورهائي اطلاق ميشود كه از پيستون آلومينيومي و سيلندر برنجي كه روكش كرومي دارد ساخته شده اند. اين موتورها از راندمان بالاتري برخوردارند.
ABN حروف اول كلمات Aluminum (آلومينيوم) و Brass (برنج) و Nickel (نيكل) است. اين كلمه به موتورهائي اطلاق ميشود كه از پيستون آلومينيومي و سيلندر برنجي كه روكش نيكلي دارد ساخته شده اند. اين موتورها از راندمان بالاتري برخوردارند.
Ackerman Angle زاويه اكرمن   اين زاويه كه بنام رودولف اكرمن ناميده شده است، عبارتست از كه بايد چرخهاي متحرك داشته باشند تا بطور موثري دور زدن انجام گيرد. در دورهاي استاندارد، چرخي كه به درون پيچ نزديكتر است بايد يك خط منحني شديدتري را نسبت به چرخ بيروني دنبال كند. با تنظيم بازوهاي فرمان ميتوان زاويه پيچش را بخوبي طوري تنظيم نمود كه چرخ داخلي با زاويه بزرگتري نسبت به چرخ بيروني دور بزند. اين كار باعث بهتر باقي ماندن ماشين در مسير پيچ ميشود.
Adjacent Channel Rejection توانائي يك گيرنده راديو براي حذف كردن فركانسهائي كه بالاتر يا پائينتر از فركانس كاري كريستالش هستند را ميگويند.
Adverse Yaw به الران پائيني گفته ميشود كه نيروي پساي بيشتري ايجاد ميكند و هواپيما را به جهت مخالف جهت مورد انتظار ميكشاند. مثلا با دادن دسته به سمت چپ، الران سمت راستي پائين مي آيد و دماغه هواپيما بسمت راست منحرف ميشود مگر اينكه رادر صحيح داده شود. يك مثال خوب براي اين مسئله، هواپيماي Cub است. براي تصحيح اين مسئله، اكثر راديوهاي كامپيوتري امروزي به كاربر اين امكان را ميدهند كه راديو را طوري برنامه ريزي كنيد كه الران را به سمت بالا بيشتر از پائين حركت دهد.
AFR حروف اول كلمات Adjustable Function Rate است كه اين اصطلاح توست شركت فوتابا و بخصوص در مورد راديوهاي 9Z بكار ميرود.
Aileron الران سطح متحرك لولا دار كه در قسمت پشتي هر يك از بالهاي هواپيما قرار گرفته و كنترل هواپيما حول محور چرخش افقي يا محور Roll بر عهده دارد. الران ها در جهت مخالف همديگر حركت ميكنند تا نيروي رو به بالا بر يك بال و نيروي رو به پائين بر يك بال ديگر وارد نمايد. با اين كار هواپيما در جهت الراني كه بالا آمده ميچرخد.
Air Foil بخش يا سطحي مانند بال، ملخ هواپيما، ملخ هليكوپتر يا رادر كه شكل و جهت آن، پايداري، جهت، نيروي بالا برندگي، تراست يا نيروي پيش برندگي را كنترل ميكند. سطح مقطع بال كه معمولا شبيه به قطره آب است.
Alt مخفف altitude بمعناي ارتفاع
AMA حروف اول كلمات Academy of Model Aeronautics. آكادمي هوانوردي مدل. بزرگترين سازمان دولتي مربوط به هوانوردي مدل در آمريكا. http://www.modelaircraft.org
Amp hour آمپر ساعت. بار الكتريكي كه توسط جرياني برابر با يك آمپر در مدت يك ساعت از يك نقطه از مدار الكتريكي عبور مينمايد.
Angle of Attack زاويه حمله. زاويه بين خط وتر يك airfoil (بال يا روتور) و جريان نسبي باد (RW) بر روي ايرفويل را گويند. (در مورد روتور، جريان نسبي باد چرخشي (RRW) مورد استفاده قرار ميگيرد.)
Angle of Incidence زاويه بين وتر Airfoil و محور طولي هواپيما (يك مقدار ثابت است). معمولا بالها را طوري تعبيه ميكنند كه اين زاويه مقداركمي مثبت باشد تا بدنه هواپيما در مقابل جريان باد در پروازهاي نرمال، "تخت" باشد.
Anhedral برعكس dihedral . در نگاه از جلو به هواپيما ، زاويه رو به پائين بالها را ميگويند. اين زاويه باعث كم شدن پايداري هواپيما و در عوض مانور پذيري بالاي آن ميشود.
Anodize پوشاندن يك سطح فلزي با يك اكسيد محافظ يا تزئيني بوسيله روشهاي الكتروشيميائي را گويند.
AOA نگاه كنيد به Angle of Attack .
ARC حروف اول كلمات Almost Ready to Cover . نوعي كيت هواپيما كه با كاور پوشانيده نشده است در نتيجه مدلر ميتواند طرح و رنگ كاور دلخواهش را بر روي آن نصب كند.
ARF حروف اول كلمات Almost Ready to Fly . به كيتهائي گفته ميشود كه تا حدودي آماده پرواز شده اند. تكميل اين كيتها معمولا بين 12 تا 20 ساعت زمان نياز دارد.
Armature قسمت مركزي يك موتور الكتريكي كه معمولا حاوي سيم پيچ است. معمولا چرخ دنده گيربكس يا ملخ به محور آن وصل ميشود.
ARR حروف اول كلمات Almost Ready to Run . در مورد ماشينها بكار ميرود و به كيتهائي اطلاق ميشود كه تا حدود زيادي آماده حركت شده اند و به مقدار كمي كار براي تكميل شدن نياز دارند.
Aspect Ratio اين اصطلاح كه براي هر شيئ فيزيكي اعم از بال، روتور، چرخ و غيره قابل اطلاق است، اشاره به نسبت ارتفاع به عرض آن شيئ دارد. اين نسبت برابر است با ارتفاع تقسيم بر عرض.(در مورد بال، اين نسبت برابر است با وتر تقسيم بر طول بال). بنابراين اين نسبت براي بالي با وتر 10 اينچ و طول بال 40 اينچ (طول فقط يك بال)، برابر است با 0.25 يا 25 درصد.
ATV يا EPA   حروف اول كلمات Adjustable Travel Volume يا End Point Adjustment . مشخصه اي در رايوهاي پيشرفته تر كه امكان تنظيم مقدار حركت بازوي سروو را در دو جهت نسبت به حالت وسط فراهم ميكند.
Autogyro نوعي هواپيما كه از يك نوع ملخ خاص نيرو ميگيرد و نيروي بالا برنده آن توسط يك روتور افقي تامين ميگردد.
Autorotation نام يك مانور در هليكوپتر براي فرود ايمن در هنگام از كار افتادن مونور است. نيروي مومنتوم يا اينرسي چرخش ملخها ميتواند براي كم كردن سرعت هليكوپتر درست در هنگام فرود كافي باشد. با تغيير گام ملخها به منفي، با كم شدن ارتفاع هليكوپتر، جريان هوا رو به بالا از ميان ملخها عبور ميكند و سرعت چرخش ملخها را بيشتر ميكند. موقعي كه هليكوپتر به زمين نزديك ميشود، خلبان بتدريج گام را مثبت ميكند تا نيروي بالا برنده ايجاد شود و از سرعت هليكوپتر كاسته شود. گام مثبت باعث تخليه انرژي چرخشي حاصل از ملخها ميشود بنابراين خلبان فقط يك شانس براي فرود موفق هليكوپتر خواهد داشت.
AUW حروف اول كلمات All Up Weight وزن كلي پروژه. اين وزن شامل تمامي متعلقاتي اعم از گيرنده، سروو، باتري و غيره است كه باعث حركت يا پرواز آن خواهند شد. 
  B
Backlash   اين اصطلاح بيانگر ميزان لقي و فاصله بين دو چرخ دنده است. لقي زياد بين چرخ دنده ها موجب سر خوردن آنها بر روي هم و شكستن لبه آنها ميشود و سفتي بيش از حد آنها هم موجب سايش شديد و خوردگي سريع دندانه ها خواهد شد. فاصله چرخ دنده ها بطور معمول بايد به اندازه ضخامت دو ورق كاغذ باشد.
  Ballooned باد كرده، متورم اين اصطلاح اشاره به باتريهاي ليتيوم-پليمري دارد كه بيش از حد شارژ شده يا بيش از حد زير فشار قرار گرفته اند و بخاطر ايجاد گاز در درون سلولهاي آن، متورم شده است. اينگونه باتريها بايد بدرستي معدوم شوند و هيچگاه نبايد مورد استفاده مجدد قرار بگيرند.
  Ballooning اگر به يك هواپيماي با نسبت ليفت بالا (مانند يك هواپيماي ترينر يا آموزشي) اجازه داده شود كه سرعت زيادي بگيرد (مانند شيرجه يا فرود با زاويه زياد)، و آنگاه به حالت افقي قرار داده شود، سرعت اضافي به نيروي بالا برنده تبديل خواهد شد كه باعث بالا رفتن هواپيما خواهد شد كه به آن Ballooning ميگويند.
  Ball Link در هليكوپترها به اتصالاتي گفته ميشود كه اجازه ميدهند بتوان اتصال را از طريق يك توپك و يك لينك حلقه اي كه توپك بداخل آن مي افتد، تنظيم نمود.
Balsa بالسا چوب سبك وزني كه براي ساخت هواپيماهاي مدل و ساير سرگرميها بكار ميرود. اين چوب ارزان بوده و كار با آن بسيار آسان است.
  Base Load Antenna يك آنتن كوتاه شلاقي بطول حدود شش اينچ كه بجاي آنتن درازي كه بر روي گيرنده ها نصب است، بكار ميرود.
  Baseline حداكثر فاصله قبل از fail safe در چك كردن برد راديو، وقتي كه فقط گيرنده و سروو ها كار ميكنند. موتور يا سيستمهاي كنترل موتور، پمپهاي دود، وسائل روشنائي يا هرچيز ديگري كه ممكن است اثر كاهش برد بر روي راديو داشته باشد نبايد كار كند.
  Bash اصلاح و تغيير يك كيت هواپيما براي ساختن يك مدل ديگر يا ورژن ديگري از آن هواپيما. مثلا به اين شكل استفاده ميشود: This T-34C was bashed from a Top Flite T-34B kit
Battery باتري تركيبي از دو يا چند سل كه بطور الكتريكي به هم متصل شده اند تا با هم كار كنند و نيروي الكتريسيتا توليد نمايند. اكثر باتريهاي مورد استفاده در مدل قابل شارژ مجدد هستند.
  Battery Eliminator Circuitry (BEC) مداري است كه باعث ميشود بتوان از باتري مورد استفاده براي راه اندازي موتور، براي راه اندازي گيرنده و سروو ها نيز استفاده نموده و بدين شكل نياز به استفاده از يك باتري مجزا براي گيرنده و سرووها را ازبين ميبرد.
  Bell and Hiller يك سيستم كنترلي كه بطور گسترده در هليكوپترهاي راديو كنترل مورد استفاده قرار ميگيرد كه با كمك پدل ها (Paddles) و برداشتن مقدار قابل توجهي از بار از روي سيستم گنترلي، اجازه ميدهد كه گام ملخهاي اصلي بسته به محل قرار گرفتنشان در هنگام چرخش، تغيير كنند. Bell به قسمتي از سيستم گفته ميشود كه با سواش پليت و لينكها براي تغيير گام در ارتباط است و Hiller قسمتي از سيستم است كه با استفاده از فلاي بار يا پدل باعث ميشود كه فرامين سايكليك بهتر پاسخ داده شوند.
  BDC حروف اول Bottom Dead Center . به موقعي ميگويند كه پيستون در پائينترين نقطه حركتش در درون سيلندر قرار دارد.
  Big Gun Combat يك سرگرمي با ناوهاي جنگي راديو كنترل در مقياس 1:144 كه در آن كشتي هاي مقياسي جنگ اول و دوم جهاني كه به تفنگهاي مجهز به CO2 با سرعت كم مجهز شده اند، درگير جنگ با هم ميشوند.
  Binding يك حالت بد در سرووها كه در آن تنظيمات لينكهاي سروو نميتوانند به اندازه حركت بازوي سروو حركت كنند. اين كار باعث تحميل بار بسيار زيادي بر روي سروو ميشود و ميتواند سروو را در مدت كوتاهي نابود كند.
  Bipe مخفف Biplane . هواپيماي دوباله
  Blender يك مانور ايروباتيك كه جزو مانورهاي 3D محسوب ميشود و در آن هواپيما با زاويه 90 درجه به سمت پائين حركت ميكند و شروع به يك سري رول مينمايد كه بلافاصله تبديل به اسپين معكوس تخت ميشود. بدين صورت انجام ميشود: از ارتفاع بالا شروع كنيد. گاز را ببنديد. دماغه هواپيما را 90 درجه بسمت پائين هدايت كنيد. شروع به رول زدن در يك سمت نمائيد. بطور همزمان رادر مخالف و الويتور پائين بطور كامل را به آن اضافه كنيد. توجه: هواپيماهاي مختلف ممكن است عملكردشان كمي متفاوت باشد. ممكن است لازم باشد بعد از رادر و الويتور كمي هم گاز اضافه شود و يا ممكن است بعد از شروع چرخش، نياز به توقف الران باشد.
  Body Clip يك ميخ يا پين فلزي كه بدنه يا پوسته يك ماشين را بر روي شاسي آن نگه ميدارد.
  Bog موقعي كه يك موتور نيترو با گاز دادن ريپ ميزند. علت اين موضوع ميتواند مقدار اضافه سوخت/روغن در مخلوط سوخت با هوا باشد (تنظيم ريچ) و يا مقدار سوخت/روغن در مخلوط سوخت با هوا بسيار كم باشد (به آن Lean Bogging ميگويند). اين دومي ميتواند منجر به داغ شدن بيش از حد موتور و فرسايش سريع آن شود.
  Boom Strike يك حادثه در هليكوپترهاي مدل كه در آن ، فرود به اندازه اي سخت بوده كه باعث ميشود ملخها به سمت پائين خم شده و با ميله دم (Boom) هليكوپتر برخورد نمايند. اين حالت معمولا باعث تخريب ملخ، ميله دم و سيستم محرك دم ميشود. اين حالت بيشتر بوسيله خلبانان تازه كار تجربه ميشود كه بيش از حد به هليكوپتر فرمان داده اند و باعث كوبيدن هليكوپتر به زمين شده اند.
  Boring holes in the sky پرواز دادن يك هواپيماي راديو كنترل بصورت Fun و بدون هيچ الگو و نظم خاص.
  Box به سطح محدودي گفته ميشود كه در آن مانورهاي ايروباتيك انجام ميشوند. در الگوهاي AMA و FAI اين سطح بصورت 60 درجه به چپ و راست مركز، 60 درجه بالاي افق و 150 فوت پائين تعريف ميشود.
  Brain Fade يك شرايط ذهني كه در آن فردي كه در حال پرواز هليكوپتر است ناگهان فراموش ميكند كه كنترلها را به كدام سمت حركت دهد و يا اينكه اصلا كدام دسته را بايد حركت دهد. اين حالت بدون هيچ دليل خاصي ممكن است بوقوع بپيوندد، حتي موقعي كه شما احساس كنيد با پرواز مشكلي نداريد.
  Bridle Hooks به دو قلابي گفته ميشود كه در گلايدرها بر روي طرفين بدنه درست زير بال و درست جلوي مركز ثقل آن قرار ميگيرند و كار آنها جلوگيري از چرخشي است كه هنگام پرتاب با وينچ ممكن است ايجاد شود.
  Brushless Motor يك نوع موتور الكتريكي كه در آن سيم پيجها ثابت بوده و آهنرباها ميچرخند. اين موتورها براي كار نياز به يك راه انداز دارند كه جريان مستقيم را به پالسهاي سه فاز AC تبديل كند. اين راه انداز كار كنترل دور موتور را نيز انجام ميدهد.
  Buddy Box اشاره به حالت آموزشي يك فرستنده راديو دارد. در حالت آموزشي، فرستنده به يك فرستنده ديگر متصل ميشود. يكي از راديوها مال مربي و ديگري در اختيار هنرجو است. راديوي مربي كنترل مدل را بر عهده دارد مگر اينكه مربي كليد آموزش را پائين نگهدارد كه در اين صورت، كنترل مدل به راديوي هنرجو منتقل ميشود تا زماني كه مربي كليد را رها كند. اين روش بهترين روش براي آموزش مبتديان پرواز است.
  Butterfly به آن Crow هم ميگويند. نوعي ميكس است كه در آن فلپران ها بالا ميروند و فلپهائي كه در قسمت داخلي تر هستند، پائين ميروند. اين كار براي كنترل سرعت گلايد ، بدون اسپويلر يا ترمز هوائي انجام ميشود.
  C
CA Glue چسب CA يا قطره اي حروف CA معادل Cyanoacrylate است. اين چسب بسيار سريع خشك ميشود و بر روي چوب، اكثر پلاستيكها و ساير مصالح ساخت بخوبي عمل ميكند. اين چسب سطوح فومي را ميخورد و از بين ميبرد.
CA Hinge لولاي CA نوعي مواد بشكل پلاستيك كه به شكل لولا بريده ميشود و در محل اتصالات متحرك بالها بعنوان لولا بكار ميرود. اين لولاها بسادگي و بسرعت با چسب قطره اي يا CA قابل نصبند.
Cabane Strut ميله هائي كه براي محكم تر كردن بال، از زير بال به بدنه هواپيما وصل ميشوند.
Camber با نگاه از جلو يا عقب به ماشين، به زاويه چرخ نسبت به خط عمود گفته ميشود. اگر چرخ به سمت شاسي ماشين، به سمت داخل متمايل باشد، زاويه camber آن منفي است و اگر به سمت بيرون ماشين متمايل باشد، زاويه camber آن مثبت است. در هواپيماها اين اصطلاح به محني خط وسط يك airfoil اشاره دارد.
Can Motor نوعي موتور ارزان قيمت الكتريكي داراي برسهاي كربني داخلي و آهنرباهاي فريت كه قيمت و نيز راندمان پائيني دارند و در مدلهاي راديو كنترل ارزان قيمت بكار ميروند.
Canard سطح كنترلي و نيز پايدار كننده اي كه در جلوي بال اصلي يك هواپيما قرار ميگيرد.
Carbon fiber فيبر كربن نوعي الياف فوق العاده محكم كه با تغيير شيميائي دادن الياف تركيبي مانند ريون تحت حرارت و تبديل شدن آنها به كربن، بدست مي آيد. بسيار سبكتر و محكمتر از فولاد است. اين الياف استفاده گسترده اي در انواع هواپيماها و هليكوپتر هاي مدل دارند.
Carburetor كاربوراتور وسيله اي در موتورهاي سوختي الكلي يا بنزيني كه هوا و سوخت را با نسبت مناسبي مخلوط ميكند و يك مخلوط قابل اشتعال يا انفجار براي سوختن در محفظه احتراق موتور ايجاد مينمايد. Lean كردن مخلوط بدين معني است كه ميزان سوخت در مخلوط كمتر از حد نياز است. Rich كردن مخلوط بدين معني است كه ميزان سوخت موجود در مخلوط بيش از ميزاني است كه موتور بتواند بخوبي بسوزاند.
  Castor oil روغن كرچك روغن دانه كرچك كه در موتورهاي احتراقي بمنظور روانكاري و نيز خنك كردن موتور بصورت مخلوط در سوخت مورد استفاده قرار ميگيرد.
Cavitation تشكيل ناگهاني و از بين رفتن حبابهاي كم فشار در اثر عوامل مكانيكي، مانند آنهائي كه در اثر چرخش پروانه ايجاد ميشوند. اين اصطلاح غالبا در مورد قايقها بكار ميرود ولي ميتواند در هواپيماها هم بوقوع بپيوندد.
CC واحدي است براي اندازه گيري اندازه موتور. فقط براي موتورهاي كوچك بكار ميرود. CC معادل سانتيمتر مكعب است.
CCPM مخفف كلمات Cyclic Collective Pitch Mixing. نوعي سيستم ميكس مورد استفاده در هليكوپترهاي مدل كه در آن از سه عدد سروو بطور همزمان براي حركت دادن سواش پليت و انتقال فرامين ساكليك استفاده ميشود. در اين سيستم، سرووها با زاويه 120 درجه، مستقيما به سواش پليت متصل ميشوند. اين سيستم دقت بيشتري را براي اجراي فرامين در اختيار خلبان ميگذارد. تمامي ميكسهاي لازم براي اين سيستم بصورت الكترونيكي در راديو انجام ميگيرد.لذا راديوي مورد استفاده بايد قابليت ميكس CCPM داشته باشد.
Celluloid مواد پلاستيكي نازك و شفاف كه شما هنگامي كه ميخواهيد يك هواپيما را از اول خودتان بسازيد، از اين پلاستيكها براي ساختن كابين آن استفاده ميكنيد.
Center of Gravity (CG) مركز ثقل عموما به نقطه توازن مدل هاي پرنده گفته ميشود. اين نقطه، نقطه ايست كه در آن مدل براي پايداري بيشتر و مانور پذيري بهتر، متوازن ميشود. يك نقطه شروع خوب براي اكثر هواپيماهاي معمولي، حدود 25 تا 30 درصد عرض متوسط بال است. مركز ثقل تاثير بحراني در نحوه پرواز هواپيما دارد. اگر مركز ثقل بيش از حد عقب باشد و دم هواپيما سنگينتر باشد، پرواز هواپيما تند و تيز تر خواهد بود و كنترل آن مشكلتر بوده و پايداري كمي خواهد داشت. برعكس، هواپيمائي كه دماغه آن سنگينتر باشد، پرواز پايدارتري دارد ولي پاسخ آن به فرامين ضعيفتر بوده و فرود مشكلي خواهد داشت.
Center of lift نقطه اي بر روي محور طولي هواپيما كه در آن نيروي بالا برنده ايجاد شده بوسيله سطح هواپيما، در دو طرف محور متوازن است. براي اينكه يك هواپيما بطور آيروديناميكي پايدار باشد، اين نقطه بايد در پشت مركز ثقل واقع شود.
Channels كانال در بحث مدلهاي راديو كنترل دو نوع كانال وجود دارد. يكي كانال فركانسي است كه فرستنده راديوئي امواج را در آن كانال ارسال ميكند و ديگري اشاره به تعداد سطوح كنترلي دارد كه يك راديو ميتواند كنترل نمايد.
Chicken Stick تكه چوبي كه برخي از مدلرها به كمك آن ملخ هواپيما را براي روشن شدن موتور ميچرخانند. اين وسيله ساده فقط يك تكه چوب است كه در يك سر آن قطعه اي لاستيك براي تماس با ملخ هواپيما قرار داده شده است.
Choking the Engine اين اصطلاح به قرار دادن يك شيئ بر روي كاربوراتور بمنظور ايجاد مكش براي كشيدن سوخت از باك به درون محفظه احتراق سيلندر اشاره دارد. به اين كار Priming هم گفته ميشود. در برخي تنظيمات قديمي تر، شخص ممكن است براي رسيدن به همان نتيجه، كمي سوخت را مستقيما به كاربوراتور اسپري نمايد.
Chord فاصله بين لبه جلوئي تا لبه عقبي يك سطح پروازي (مانند بال) را گويند. در هواپيماها اين كلمه در خصوص بال اصلي يا پايدار كننده افقي كاربرد دارد. در هليكوپترها اين كلمه در مورد ملخ هاي اصلي بكار ميرود.
Chunky Rain اين يك اصطلاح عاميانه در خصوص تصادف و برخورد در هوا است.
Cirkus Style اين كلمه در مورد يك نوع طرز برخورد و رفتار گفته ميشود. منظور اين است كه شما تمام گذشته و سياستهايتان را در زمين پرواز فراموش كنيد و حداكثر لذت را از اين سرگرمي ببريد. اين كار شامل هدايت يكديگر به سطوح بالاتر مهارتي و ترويج اين سرگرمي با روشي كاملا مثبت است.
Clevis يك وسيله گيره مانند در انتهاي يك ميله كنترل فرمان سروو كه به يك شيپوري يا Horn متصل ميشود. اين وسيله، حركت خطي را به حركت چرخشي تبديل ميكند و باعث ميشود كه سطوح فرمان مانند الران و الويتور، حول لولايشان بتوانند حركت كنند. از اين وسيله ميتوان براي ايجاد اتصال در نقاط ديگري مانند اتصال گاز و غيره هم استفاده نمود.
Clunk وزنه سنگيني است كه در انتهاي لوله سوخت در درون باك سوخت قرار ميگيرد و باعث ميشود كه لوله سوخت در هر حالتي و صرف نظر از وضعيت پرواز هواپيما، هميشه درون سوخت قرار داشته باشد (مثلا وقتي كه هواپيما بصورت وارونه پرواز ميكند.).
Clutch در هليكوپترهاي سوختي از يك كلاچ استفاده ميشود كه با استفاده از آن، موتور هليكوپتر ميتواند درجا كار كند بدون اينكه روتور آن درگير باشد. معمولا در ساختمان كلاچها از كفشكهائي استفاده ميشود كه در اثر چرخش با درام كلاچ درگير شده و باعث چرخش چرخ دنده ها ميشود.
Coanda Effect اثر كواندا تمايل يك سيال براي تبعيت از يك سطح منحني.
Collective يك مكانيزم كنترلي كه به خلبان هليكوپتر اجازه ميدهد كه گام ملخهاي اصلي هليكوپتر را كم و زياد كند. اين كار معمولا با عقب و جلو بردن دسته سمت چپي راديو انجام ميشود و با اين كار، سواش پليت بطورت عمودي بالا و پائين ميرود. اين مكانيزم اين امكان را به خلبان ميدهد تا در صورت از كار افتادن موتور بتواند با استفاده از اينرسي ملخها و انجام مانور اتوروتيشن، فرود اضطراري داشته باشد.
Collective Pitch اشاره به تغيير گام يا زاويه ملخهاي اصلي هليكوپتر بمنظور تغيير نيروي بالا برنده ايجاد شده توسط روتور اصلي را دارد. گام ممكن است مثبت يا منفي باشد.
Collet نوعي آداپتور كه به موتور يك قايق وصل ميشود تا به آن اجازه بدهد كه بتواند به يك محور انعطاف پذير متصل شود.
Community Service كمك كردن به يك دوست براي جمع آوري بقاياي هواپيمايش بعد از يك سانحه شديد كه باعث پخش شدن قطعات هواپيما به اطراف شود.
Computer Radio راديوئي كه داراي امكانات ديجيتالي بوده و به كاربر اجازه ميدهد كه بتواند امكانات مختلف مورد نيازش را در آن برنامه ريزي نمايد.
Con Rod ميله فلزي در موتورهاي سوختي كه پيستون را به ميل لنگ متصل ميكند.
Control Horn شيپوري وسيله اي كه بصورت عمودي بر روي يك سطح كنترلي قرار ميگيرد و به ميله فرمان سروو وصل ميشود و حركت خطي را به حركت چرخشي تبديل ميكند. معمولا شيپوري ها داراي چند نقطه اتصال براي ميله سروو هستند كه با اتصال به نقاط مختلف آن، ميزان حركت سطح كنترلي كم و زياد خواهد شد.
Control Rod ميله كنترل در كليه مدلهاي راديو منترل، ميله اي است كه از يك طرف به سروو و از طرف ديگر به سطح كنترلي مدل متصل ميشود. مانند ميله كنترلي كه سرووي رادر در يك هواپيما را به خود رادر وصل ميكند.
Core (wing) در بالهاي روكش شده به قسمت مركزي قالب ريزي شده يا بريده شده بال گفته ميشود كه روكش بر روي آن كشيده ميشود. معمولا از نوعي فوم سخت يا نيمه سخت ساخته ميشوند تا بتواند حداكثر استحكام را در حداقل وزن ارائه نمايد.
Coreless Motor در سرووهاي معمولي، موتور سروو داراي يك هسته فولادي سيم پيچي شده است كه در درون آهنربا ميچرخد. در سرووهاي جديد با طراحي موتور Coreless ، آرميچر از يك شبكه ظريف سيم استفاده ميكند كه شكل فنجاني را تشكيل ميدهند كه بدور قسمت خارجي آهنربا ميچرخد. اين كار باعث حذف هسته فولادي سنگين ميشود. اين موتورها فاقد آهنرباهائي مانند موتورهاي معمولي سروو هستند بنابراين اين موتورها داراي عملكردي روانتر، با ثبات تر و قويتر از موتورهاي معمولي هستند. موتورهاي معمولي داراي 3 يا 5 آهنربا هستند و وقتي آرميچر در بين آنها قرار دارد، سروو در ضعيفترين حالت خود است.
Covering روكش به موادي گفته ميشود كه براي پوشاندن سطوح خارجي يك هواپيما شامل بال، پايداركننده هاي افقي و عمودل و بدنه مورد استفاده قرار ميگيرد. مواد روكش عبارتند از پارچه، فايبر گلاس ، روكشهاي سينتتيك (پلاستيكي) و ورقه هاي فوم يا چوب.
Covering Iron يك اتوي كوچك دسته دار كه براي اعمال حرارت به روكش هواپيما استفاده ميشود و باعث چسبيدن روكش به بدنه آن ميگردد. اكثر آنها داراي تنظيم دما هستند و بشكلي ساخته شده اند كه بتوان براحتي آنها را مورد استفاده قرار داد.
Cowl قطعه اي هواپيما كه موتور و يا واحد جت يا داكتد فن را ميپوشاند. اين قطعه بصورتي ساخته ميشود كه علاوه بر زيبائي، مقاومت در برابر هوا را نيز كاهش دهد.
Crab وقتي كه يك هواپيما با يك زاويه جانبي نسبت به مسيري كه در آن در حال حركت است پرواز ميكند را گويند. اين ممكن است بدليل باد جانبي باشد و يا بصورت عمدي براي كاهش ارتفاع بدون افزايش سرعت رو به جلو، در هنگام نزديك شدن براي فرود باشد.
Crankshaft ميل لنگ قسمتي از يك موتور احتراق داخلي كه باعث حركت رو به بالا و پائين پيستون ميشود و ملخ هواپيما يا هليكوپتر و يا چرخ ماشين را بحركت در مي آورد.
Crash رويدادي بد كه در آن يك وسيله نقليه بطور ناگهاني در اثر مواجه شدن با يك شيئ ديگر اعم از درخت، ديوار، زمين يا وسيله نقليه ديگر، بطور ناگهاني متوقف شده و يا تغيير مسير دهد. اين رويداد اغلب منجر به وارد آمدن خسارت به وسيله نقليه و/يا شيئ مقابل ميگردد.
Cyanoacrylate سيانوآكريلات يك نوع چسب با پايه آكريلات. چسب قطره اي
Cyclic به فراميني در هليكوپتر گفته ميشود كه حركت افقي هليكوپتر به عقب و جلو و چپ و راست را انجام ميدهند. فرامين سايكليك بر روي دسته سمت راستي راديو قرار دارند.
Cylinder Head سر سيلندر قطعه آلومينيومي پره دار در بالاي موتور كه كار آن انتقال اكثر دماي موتور به هواي اطراف و خنك كردن موتور است. محفظه احتراق در قسمت پائين سر سيلندر بوسيله ماشين تراش ايجاد ميشود.
 D

Damping ميرا شدن. بيانگر كم شدن ضربه وارد شده به ماشين توسط كمك فنرهاي آن است. ميزان ميرائي را ميتوان با تغيير نوع كمك فنر تغيير داد. يك فنر نرم باعث نرمي ماشين و پيروي بهتر آن از پيچ ميشود ولي پاسخ ماشين را ضعيفتر ميكند زيرا ماشن بعد از دور زدن بايد به حالت اول برگردد. از طرف ديگر، فنرهاي سخت تر فرمانپذيري را بهتر ميكنند ولي در دورهاي تند باعث ميشوند ماشين بخوبي عمل نكند.
Dead Stick به هواپيما يا هليكوپتري اشاره دارد كه موتور آن حين پرواز از كار افتاده است. هواپيماها در روياروئي با اين مسئله بايد سر بخورند (گلايد كنند) و هليكوپترها بايد از تكنيك اتو روتيشن براي فرود سالم استفاده نمايند.
Deadband اين يك اصطلاح مهندسي است كه توصيف كننده ميزان خطاي موقعيت سروو است كه آمپليفاير سروو بايد از آن عبور كند تا بمنظور تصحيح موقعيت سروو، سيگنال براي راه انداختن موتور ارسال كند. در امر سرگرميهاي راديو كنترل، برخي از افراد از اين كلمه براي توصيف ميزان لقي يا بازي دسته فرمان قبل از پاسخ سروو استفاده ميكنند.
Decalage اين كلمه معمولا به اختلاف خالص بين زاويه حمله در بال و پايدار كننده (استابيلايزر) دارد.
DEPS مخفف Dual Elevator Pushrod System
Dethermaliser (D/T) يك فيوز آرام سوز يا يك تايمر الكترونيكي يا مكانيكي كه در هواپيماهاي پرواز آزاد استفاده ميشود و بعد از مدت زماني كه از قبل تعيين شده عمل كرده و هواپيما را در حالت سوپر استال قرار ميدهد تا آن را پائين بياورد.
Dialed اين يك اصطلاح عاميانه در دنياي ماشينهاي باگي 1/8 است. براي اين بكار ميرود كه بيان كنند بعد از مقدار زيادي كار سخت براي تنظيم فنرها و ديفرانسيل و ساير تنظيمات، ماشين شما بالاخره تنظيم شده است.
Differential ديفرانسل يك مكانيزم چرخ دنده است كه به چرخهاي متحرك ماشين (چرخهائي كه از موتور نيرو ميگيرند) اجازه ميدهد تا در پيچها بتوانند با دور متفاوت با هم بچرحند. از آنجائي كه در پيچها، چرخ دورتر به مركز پيچ بايد مسافت بيشتري را بپيمايد، ديفرانسيل باعث حذف سر خوردن ماشين ميشود.
Differential Throw به الران هائي گفته ميشود كه طوري تنظيم شده اند كه به سمت بالا بيشتر از پائين حركت داشته باشند. اين كار بمنظور غلبه بر حركت ناخواسته هواپيما حول محور Yaw صورت ميگيرد.
Dihedral عبارت است از زاويه بين دونيمه بال هواپيما. وقته از جلو به هواپيمائي كه Dihedral دارد نگاه كنيم، زاويه بال طوري است كه دو نوك بال بالاتر از مركز آن قرار ميگيرند. اين كار باعث پايداري بيشتر هواپيما ميشود و اغلب در هواپيماهاي آموزشي قابل مشاهده است.
Diode يك وسيله نيمه هادي كه براي كنترل جريان الكتريكي بكار ميرود. گونه اي از ديودها در كنترلرهاي موتورهاي براشلس بمنظور جلوگيري از جريان برگشتي EMF ايجاد شده بوسيله موتور و ورود آن به كنترلر موتور بكار ميروند.
Dive شيرجه حركت يك هواپيما با زاويه زياد رو به پائين و با سرعتي بيشتر از حداكثر سرعت افقي آن.
DOD مخفف كلمات Down On the Deck. پرواز دادن هواپيما نزديك به سطح زمين
Dolly يك چهارچوب داراي چرخ كه مدل براي حركت و بلند شدن از روي زمين، بر روي آن مينشيند. اين وسيله بعد از بلند شدن مدل يا بر روي زمين ميماند و يا يلافاصله به زمين مي افتد.
Dope در علوم هوائي به ماده اي گفته ميشود كه براي ضد آب كردن، مقاوم كردن و غيره بكار ميرود.
Dork(ed) بطور كلي، يك تلاش براي فرود كه در چند ثانيه آخر پرواز موفقيت آميز نبوده است. معمولا باعث صدمات جزئي به مدل شده و يا صدمه اي در پي ندارد. اما در برخي موارد نيز ممكن است هواپيما را بكلي نابود كند.
Doubler افزودن قطعه اضافه اي از بالسا براي مقاومتر كردن يك ناحيه تحت استرس مانند زين بال، ديواره آتش(محل قرار گرفتن موتور) يا محل اتصال پايه فرود. به آن Lamanation هم ميگويند.
Down Thrust در هواپيماهاي آموزشي (كه زير بال آنها بصورت تخت است) گاهي لازم است كه موتور با زاويه كمي رو به پائين نسبت به زاويه بال نصب شود . اين كار به غلبه بر نيروي بالا برنده اضافي ايجاد شده بوسيله بال، كمك ميكند.
Drafting به عملي گفته ميشود كه در آن شما ماشينتان را آنقدر نزديك به ماشين جلوئي برانيد كه ماشين شما از نيروي باد روبرو در امان بماند. اين كار در ماشينهاي راديو كنترل بسيار مشكل است.
Drag نيروي مقاوم در برابر حركت هر شيئي در هوا. اين نيرو هم در سائل نقليه سطحي و هم هوائي وجود دارد.
Drive Washer واشري كه پشت ملخ روي شفت موتور بسته ميشود و معمولا داراي شيارهائي بر روي سطحش ميباشد كه باعث درگير شدن بهتر با صفحه پشتي و يا ملخ ميشود.
Droop در صورتي كه ماشين را از زمين بلند كنيد، به فاصله اي گفته ميشود كه چرخ ماشين از حالت معمولي اش به پائين مي افتد. تنظيم آن يا از طريق پيچهاي droop كه بر روي شاسي هستند انجام ميشود و يا از طريق فاصله اندازهاي زير پيستون كمك فنر كه در داخل كمكها هستند. Droop يك امكان تنظيم و تيونينگ ديگر است كه ميتواند تاثير چشمگيري در كنترل پذيري و هندلينگ ماشين داشته باشد.
DSM جديدترين فن آوري راديوئي. در اين فن آوري از باند 2.4 گيگا هرتز و مدولاسيون طيف گسترده ترتيبي مستقيم استفاده ميشود. اين سيستم 79 كانال را اسكن ميكند و كانال خالي را پيدا ميكند. اين كار باعث عملكرد بدون تداخل ميشود. سيستم DSM باند 2.4 گيگاهرتز را بدنبال يافتن يك كانال باز و بدون استفاده اسكن ميكند. هنگامي كه يك كانال از پيدا شد، سيستم در آن كانال قفل ميشود و شروع به ارسال امواج ميكند. اين سيستم مزاياي زير را دارد:
  • نيازي به انتظار جهت آزاد شدن كانال نيست.
  • نياز به وجود تابلو اعلان فركانس و نصب كارت
  • تداخل راديوئي با ساير راديوها وجود ندارد.
  • نيازي به كريستال نيست.
  • باند جهاني 2.4 گيگاهرتز براي استفاده بين المللي تائيد شده است.
  • هنگام سفر به ساير كشورها نيازي به تغيير فركانس نيست.
  • در صورت بروز تداخل امواج، برنامه داخلي Fail Safe سرووها را به حالت از پيش تعيين شده برميگرداند.
  • اكثر راديوهاي داراي ماژول را ميتوان بسادگي با نصب يك ماژول به باند 2.4 گيگاهرتز تبديل نمود.
  • آنتن كوتاه گيرنده كار نصب آن را آسانتر ميكند.
  • ماژول تله متري DSM امكان كنترل لحظه اي مواردي مثل دماي سرسيلندر، دور موتور، سرعت، ولتاژ باتري، زمان طي شده و غيره را فراهم ميكند.
  • تا 79 كاربر ميتوانند بطور همزمان از اين سيستم استفاده كنند.
  • فاصله فركانسي 1 مگاهرتز.
  • برد تا 3000 فوت
  • دقت/كانال 4096 پله
 
Dual Conversion گيرنده هائي كه از سيگنالها دو نمونه ميگيرند تا تداخل امواج ناخواسته را بهتر فيلتر كنند.
Dual Rates كليدي است بر روي فرستنده راديو كه به كاربر اجازه ميدهد دو سري پارامتر را براي فرامين برنامه ريزي كند و در صورت لزوم با تغيير حالت كليد بتوانيد بين دو حالت تعريف شده سويچ كند.
Dumb Thumb اين اصطلاح بطور گسترده اي توسط خلبانان هواپيماهاي مدل استفاده ميشود. اين اصطلاح بيانگر از دست دادن كنترل هواپيما بخاطر فرمان ندادن مغز براي ارسال حركت صحيح توسط انگشتان شصت به دسته هاي راديو است. اين معمولا موجب سانحه ميشود و يا تا آستانه آن پيش ميرود.
E

EDF مخفف Electric Ducted Fan
EGT مخفف Exhaust Gas Temperature
Elevator الويتور فرماني در هواپيما كه به هواپيما امكان چرخش حول محور pitch را ميدهد.
Elevons در هواپيما به يك سطح كنترلي گفته ميشود كه عملكرد الويتور و الران را باهم تركيب ميكند. اين معمولا در هواپيماهاي بال دلتائي ديده ميشود.
Empennage تشكيلات دم يك هواپيما شامل دم افقي و عمودي، الويتور و رادر
EPA مخفف End Point Adjustment امكاني در راديو كه اجازه ميدهد نقطه انتهائي حركت سروو را بتوان تعريف نمود.
ESC مخفف Electronic Speed Control قطعه اي الكترونيكي در وسائل نقليه راديو كنترل كه عملكرد شدت گاز وسيله را كنترل ميكند. برخي از آنها داراي امكان قطع خودكار هستند كه در صورت افتادن ولتاژ باتري به زير حد تعريف شده، جريان موتور را قطع ميكنند. اين كار باعث ذخيره مقداري از باتري براي عملكرد سرووها و كنترل پرنده براي فرود ايمن ميگردد.
Exponential لگاريتمي به آن Expo هم ميگويند. اين يك امكان كنترلي در فرستنده راديو است كه باعث ميشود فرامين دسته ها هنگامي كه دسته ها نزديك به حالت وسطشان هستند، نرم تر عمل كند. اين امكان هنگام پرواز وسائل حساس مانند هليكوپتر و جتها كه ممكن است با اعمال فرمان زياد از كنترل خارج شوند، مفيد است.

F
Fail Safe   عملكردي در فرستنده راديو ( ولي گاهي اوقات در يك وسيله مجزا) كه در صورت قطع ارتباط بين فرستنده و گيرنده براي زمان خاصي، سرووها را به حالت از قبل تعيين شده و ايمن باز ميگرداند.
FET ترانزيستوري كه در آن جريان خروجي توسط يك ميدان الكتريكي متغير كنترل ميشود. مخفف كلمات Field Effect Transistor .
Fiberglass Cloth پارچه فايبرگلاس نوعي پارچه كه از الياف ظريف شيشه بافته شده و مقاومت بالائي دارد و همراه با رزين مخصوص براي ساخت قطعات فايبرگلاس بكار ميرود.
Figure 9 يك مانور ايروباتيك كه در آخر پرواز انجام ميشود. اين مانور مانند لوپ، با كشيدن الويتور انجام ميشود با اين تفاوت كه در هنگام پائين آمدن، حلقه باز ميشود و هواپيما ارتفاع كم ميكند و بعد به حالت افقي ميرسد.
Firewall ديواره قسمت جلوئي بدنه هواپيما، پشت موتور را گويند. معمولا موتور به اين ديواره متصل ميشود.
Fish Tail در ماشينها به سر خوردن قسمت انتهائي ماشين ميگويند كه ممكن است در اثر جابجائي ناگهاني وزن يا دلائل ديگر باشد. در اين حالت ماشين بسختي كنترل ميشود و يا ممكن است چپ شود.
Flame Out هنگامي روي ميدهد كه موتور از حركت باز بايستد. اين حالت در اكثر مواقع در اثر نسبت بسيار بالاي سوخت به هوا و يا خراب شدن شمع روي ميدهد.
Flaperon يك سطح كنترلي بر روي بال هواپيما كه هم بصورت Flap و هم بصورت Aileron عمل ميكند.
Flaperons الرانهائي كه ميتوانند هر دو به بالا و يا هر دو به پائين حركت كرده و بعنوان Spoiler و يا Flap عمل نمايند.
Flare يك افزايش تدريجي در زاويه حمله بمنظور كاهش سرعت پرنده، درست قبل از فرود.
Flex Shaft يك نوع شفت كابل مانند و انعصاف پذير كه در قايقها براي چرخاندن پروانه بكار ميرود. اين شفت ميتواند از يك مسير منحني تبعيت كند.
Flip Maneuver در هليكوپتر، خلبان با استفاده از فرامين سايكليك جلو/عقب، حالت پشتك زدن را در هليكوپتر پياده ميكند و دوباره به حالت افقي اوليه برميگردد.
Flooding به حالتي گفته ميشود كه سوخت بيش از حد در محفظه احتراق موتور وارد شده باشد كه بخاطر افزايش فشار باعث كار نكردن موتور و خفه شدن آن ميشود.
Flutter بعنوان تشديد هارمونيك هم شناخته ميشود. اين پديده هنگامي روي ميدهد كه فركانس ارتعاش طبيعي دو يا چند قطعه، با هم جمع ميشوند و باعث افزايش پيوسته در دامنه ارتعاش ميگردند كه اين كار ميتواند منجر به ويراني شيئ شود. رايجترين نوع آن در هواپيماهاي راديو كنترل، ارتعاش سطوح كنترلي است كه معمولا با ايجاد صدا همراه است و ميتواند بسرعت سرووي مربوطه را خراب كند. اين مشكل را ميتوان با تغيير دادن هر يك از پارامترهاي معادله فركانس تصحيح نمود. اين كار ميتواند بسادگي كم كردن سرعت پرواز باشد. و يا يك راه حل دائمي ميتواند تغيير مكانيزم لينك سطح كنترلي باشد.
Fowler Flap اسم تجاري براي نوعي فلپ متصل شده به بال از طريق سيستمي كه به فلپ اجازه حركت به عقب و پائين را ميدهد و باعث افزايش سطح بال ميشود.
Frequency Board سيستمي است براي اينكه خلبانان راديو كنترل بدانند چه فركانسهائي در ناحيه آنان در حال استفاده هستند. فركانس راديوي هر خلبان در سطح ناحيه اعلام يا ارسال ميگردد تا بقيه خلبانان آن ناحيه بدانند چه فركانسهائي در حال استفاده اند تا بدين وسيله از تداخل راديوئي جلوگيري شود.
Full House يك اصطلاح قديمي است كه قبلا براي هواپيماهائي كه داراي الران، تراتل، رادر و الويتور هستند، بكار ميرفت.
Funky Chicken هنگامي بكار ميرود كه يك هليكوپتر راديو كنترل، ازكنترل خارج شده و بعد از سقوط، با حداكثر دور موتور يا نزديك به آن، روي زمين بالا و پائين ميپرد و ميچرخد.
Funnel Maneuver مانور قيف در اين مانور، هليكوپتر حول يك مخروط يا قيف كه راس آن رو به پائين قرار دارد، در حالي كه پايه هاي فرود هليكوپتر بسمت بيرون قيف قرار دارند، ميچرخد. ديواره اين قيف زاويه 20 تا 30 درجه با خط عمود ميسازد.
Fuselage بدنه يك هواپيما را ميگويند.
  G
  GFC مخفف Glass Filled Composite نوعي كامپوزيت كه از يك پليمر تشكيل شده كه درون آن رشته هاي الياف شيشه قرار داده شده اند. اين ماده در صنعت مدل استفاده فراواني براي ساخت قطعات مختلف دارد.
Glassing كلمه مخفف شده Fiberglassing
Glitch به وقفه موقتي در ارتباط راديوئي فرستنده و گيرنده گفته ميشود. با استفاده از روش PCM و حالتهاي ارسال سينتسايز شده، ديگر اين مشكل خيلي كم شده است.
Glow Ignitor گرم كن شمع وسيله اي كه به شمع التهابي متصل ميشود تا آن را به اندازه كافي گرم كند تا عمل احتراق در سيلندر يك موتور سوختي شروع شود. در اكثر حالات، اين وسيله از يك باتري 1.5 ولتي استفاده ميكند.
Glow Plug شمع التهابي مشابه شمع جرقه زن در موورهاي بنزيني است با اين تفاوت كه ازيك رشته النهابي در آن استفاده شده كه گرم ميشود و باعث احتراق سوخت در محفظه احتراق موتور ميشود. براي استارت موتور، از يك گرم كننده شمع براي ملتهب كردن رشته شمع استفاده ميشود. بعد از گرم شدن، يك واكنش كاتاليستي بين متانول درون سوخت و پلاتين درون رشته، رشته را ملتهب نگه ميدارد و بنابراين يك منبع ملتهب براي ادامه كار موتور بعد از روشن شدن و برداشتن گرم كننده، فراهم ميشود.
Governor وسيله اي است كه ميتواند دور موتور را كنترل كند. عموما در هليكوپترها براي ثابت نگهداشتن سرعت چرخش روتور بكار ميرود.
Gyroscope ژيروسكوپ وسيله اي براي اندازه گيري يا ثابت نگهداشتن جهت، بر اساس اصل بقاي اندازه حركت زاويه اي. انواع قديمي تر جايروسكپ، از يك ديسك چرخان بهره ميبردند. اين ديسك در حال چرخش، بخاطر اندازه حركت زاويه اي اش، نسبت به تغيير جهتش مقاومت نشان ميدهد. انواع جديدتر جايرو، از نوع پيزو الكتريك بوده و فاقد ديسك مكانيكي هستند.  


مطالب مشابه :


مدل لباس شب بلند جدید

انواع مدلهاي لباس شب مدل لباس شب ريون جديدترين مدل لباس شب عربي مدل لباس شب




جدول زمان بندی

انواع چرخهاي خياطي و اورلوك شناسايي اصول تبديل الگوي اوليه به مدلهاي (پارچه ريون )




فرهنگ لغات مدلهای رادیوکنترل

تركيبي مانند ريون تحت حرارت و اي در انواع مدلهاي راديو كنترل دو




برچسب :