خبر آمد خبری در راه است...

حوادث 21 دسامبر سال 2012 میلادی

قوم آشوری یکی از تمدن های شرق قدیم در بین النهرین بوده که در 2800 سال قبل از میلاد مسیح می زیسته اند که طی حفاری ها و تحقیقات بعمل آمده روی آثار بجای مانده از آنها , مشخص شده که این مردم برای عمر جهان دو دوره ی مجزا در نظر می گرفتند که پیشگویی آنها برای پایان دوران دوم و عمر جهان (البته با تاریخ خودشان که محقق ها آن را به تاریخ میلادی تبدیل کرده اند) مطابق سال 2012 میلادی است.

در سال 636 قبل از میلاد رومی ها با کشف روابطی بین اعداد به پیشگویی حوادث آینده پرداختند که از جمله ی آن پیشگویی سقوط روم در سال 389 قبل از میلاد بود.

شبیه همین روش در چین هم رواج داشت. پیشگویی به روش ایچینگ که توسط یک فیلسوف چینی اختراع شد بطوریکه امروزه هم از روش ایچینگ برای پیشگویی در امر ازدواج و معاملات تجاری استفاده می شود. این روش با انداختن سه سکه (سکه های چینی به شکل یک دیسک کوچک (نماد آسمان مدور) و یک مربع خالی در وسط آن (نماد زمین مسطح) ساخته شده) و ثبت حالات افتادن آنها در هر بار پرتاب و سپس رسم جدول و نمودار آن، انجام می شود.

 

در سال 1970 میلادی دانشمندی بنام ترنس مک کنا خالق نظریه ی موج زمان صفر، به اقتباس از روش ایچینگ با کشف روابطی بین اعداد اقدام به پیشگویی حوادث آینده کرد. وی با ابداع تئوری جدول زمانی بیان داشت که سال 2012 نزدیک به روز داوری (آخرالزمان) است.

این جدول که با روشی مشابه پرتاب سکه های چینی و سپس تهیه ی نموداری از روی آن درست شده است برای هرسال فرم خاصی را ارائه کرده بطوریکه هر بار که سطح نمودار افول می کند جهان بروز حوادث ناگواری چون بحران و جنگ را تجربه میکند.

برای مثال در تصاویر برنامه مستند پخش شده در برنامه بسوی ظهور سیمای جمهوری اسلامی مک کنا از روی همین جدول رکود اقتصادی سال 2008 را پیشگویی کرده و خط منحنی نمودار ترسیمی او در نقطه ی سال 2012 به زیر صفر رسیده و خط محور X را قطع کرده بود و تفسیر مک کنا برای این مسئله ... از کنترل خارج شدن وضعیت جهان ... تغییر در شرایط زمان و کشف ماشین زمان در سال 2012.

وی با اختراع این الگوی ریاضی برای تغییرات زمان اعلام کرد که در سال 2012 مسیر سرنوشت بشر تغییر می کند و این سال زمانی نزدیک به روز داوری است. ترنس سالها پیش نظریه جنجالی خود را به نام "تئوری آگاهی" ارائه کرد و به کمک نرم افزاری کامپیوتری سطح ناولتی جهان را نسبت به زمان شبیه سازی کرد. از خصوصیات غیر قابل باور این تئوری توانایی پیش بینی آینده و تغییرات ناولتی است به عنوان مثال او به کمک این نرم افزار کشتار میدان تیان آمن را نشان می دهد و یا حادثه ی 11 سپتامبر و یا جنگ خلیج را سالها قبل از بوقوع پیوستن پیش بینی می کند. به کمک این نظریه می توان نشان داد که چه هنگام تغییری وسیع در سطح ناولتی رخ می دهد اما نمی توان مشخصاً دلیل آن را ارائه کرد مثلا در 11 سپتامبر او پیش بینی می کرده که اتفاقی بزرگ رخ می دهد اما از محل و نوع آن بی اطلاع بوده است نکته ی جالب در مورد این نرم افزار این است که در تاریخ 21 دسامبر سال 2012 میزان ناولتی در جهان به صفر می رسد ! جالبتر اینکه این نرم افزار تماما از معادلات ریاضیات فرااکتالی استفاده می کند و نتیجه ی آن دقیقا مطابق با پیش بینی مایاها است.

 

 

همچنبن قوم مایاها که هزاران سال پیش در مناطق آمریکای مرکزی زندگی میکردند و چندین پیشگویی که درستی آنها ثابت شده است داشته اند ، سال 2012 میلادی را سال پایان دنیا می دانستند. در زمان کشتار مردم سرخ پوست مایا به دست استعمارگران اروپائی، ارتش سفید پوست به دستور کلیسای واتیکان که در آن زمان هنوز در حکومتهای اروپایی‌ نفوذ زیادی داشته یکی‌ از بزرگ‌ترین کتابخانهای تاریخ بشر که به مایاها تعلق داشته را آتش زدند به عبارت دیگر واتیکان با این کار مدارک تمدن مایاها را نابود کرد. نکتهٔ بعد دربارهٔ این قوم همین شکل بناهای مایاها است که به شکل هرمی ساخته شده و بسیاری از محققین این بناها را با اهرام ثلاثهٔ مصر و داستان کشتی حضرت نوح مرتبط می دانستند البته عده ای هم معتقدند این نوع ساختار فقط بخاطر در امان بودن از سیل بوده است.

 

در رابطه با سال 2012 نظریات بسیاری وجود دارد که لزوما به معنی پایان بشریت نیست و احتمال اینکه در 21 دسامبر 2012 جهان دچار دگرگونی شگرفی شود بسیار زیاد است و این قضیه توسط ترنس مک کنا و به کمک معادلات ریاضی فراکتالی نیز اثبات گردیده است. در مورد اتفاقاتی که ممکن است در این تاریخ رخ دهد نظریات فراوانی وجود دارد. بسیاری معتقدند که این تاریخ پایان بشریت است و بسیاری بر عکس اعتقاد دارند که این تاریخ نقطه ی جهش عظیمی برای انسان است (دلیل آن را فعال شدن کدهای ژنتیکی غیر فعال در حالت عادی در دی ان ای انسان عنوان می کنند). به هر حال می توان منتظر اتفاقاتی بزرگ در این تاریخ بود.  

 

 

فیلم سینمائی 2012

رولند امریچ که در فیلم های قبلی اش، روز استقلال، روزی پس از فردا و گودزیلا، مهارت خود را در به تصویر کشیدن ویرانی زمین به رخ جهانیان کشیده بود، این بار در فیلم 2012، همه کره ی زمین را کاملاً ویران میکند.

البته 2012 را به حق می توان مادر فیلم های فاجعه ای – حادثه ای نامید چون از حیث تعدد صحنه های جلوه های ویژه مقام اول را در سینمای جهان دارد. هزار متخصص در پانزده ابر شرکت مختلف برای تولید صحنه های جلوه های ویژه ی این فیلم کار کرده اند بطوریکه تنها برای ساختن ماکت های فیلم از پانصد میلیون کیلو اهن و فلز استفاده شده که در ورای همه این ماکت ها یک « پرده ی آبی » عظیم در ابعاد 180 متر عرض و 12 متر ارتفاع هم نصب گردیده بود. فیلم 2012 یک پیروزی مطلق برای فولکر انگل و مارک ویگرت، مدیران جلوه های ویژه ی این فیلم، به شمار می رود.

صحنه های نابودی بناهای معروف و تاریخی شهرهای جهان من جمله بازیلیکای سن پیتر در واتیکان، مجسمه ی مسیح بر فراز ریو و بنای یادبود واشینگتن است. 2012 دقیقاً همان چیزی را به تماشاگر نشان می دهد که تماشاگر از این فیلم انتظار دارد و قطعاً تماشاگران سینما تا کنون از تماشای هیچ فیلم حادثه ای چنین سیراب و راضی نشده اند. تماشای نزدیک دو ساعت صحنه های عظیم ویرانی و فروپاشی زمین، آن هم با زوایای دوربینی مناسب و تدوین بسیار لایت و ملایم، می تواند برای تماشاگران فیلم بسیار لذت بخش باشد. امریچ که می داند تماشاگران برای چه به تماشای فیلم اش آمده اند در نهایت سخاوتمندی اجازه می دهد که آنها بی هیچ شتاب و عجله ای صحنه های جلوه ویژه ای فیلم را ببینند، مزه مزه کنند و به آرامی هضم نمایند.

اما بیان این واقعیت ها به معنای آن نیست که 2012 یک شاهکار سینمایی است. دیالوگ های ضعیف، طرح داستانی پر از ایراد و ابهام از چگونگی این حادثه و تلاش شتابزده در نشان دادن پایان دنیا بعلاوه شخصیت پردازی مبهم هرگز به منتقدان پرتعداد این فیلم اجازه نمی دهد که لقب «شاهکار» یا «بهترین فیلم سال» را به 2012 بدهند. البته باید اذعان کرد که بازیگرهای ماهر این فیلم با بازی های پخته خود ضعفهای بزرگ این فیلم و طرح داستانی مسئله دار آن را تاحدی باورپذیر کرده اند، که این موضوع به علاوه جلوه های ویژه ی شگفت انگیز این فیلم ، نقاط ضعف آن را در چشم تماشاگرانش محو می کند و آنان را موقع تماشای برچیده شدن خیابان ها، فروریختن بناهای تاریخی معروف، به زیر آب رفتن خانه ها و فروپاشی بزرگراه ها، چنان مسحور می کند که دیگر کسی به دیالوگ ها و کاراکترهای دوبعدی آن فکر نمی کند؟

سال 2012 میلادی؛ ترس از پایان (ای. سی. کراپ)

تا آنجا که میدانید درباره سال 2012 میلادی مانند افرادی که اسمشان بد در می رود شایعات و حرف و حدیث های ترسناکی پراکنده شده است. تا همین حالا بیش از نیم دوجین کتاب ترس های نجومی درباره سال 2012 (آخرالزمان) را به علاقه مندان مشتاق در بازار عرضه کرده اند. فیلم سینمایی جدیدی که از جمعه دوم آبان ماه 88 بر پرده ی سینماهای جهان به نمایش درآمد فیلم حادثه ای 200 میلیون دلاری 2012 بود؛ که چنان طراحی و اجرا شد که با صحنه هایی از ترک خوردن قاره ها، سقوط شهاب سنگ ها، سوختن شهرها، و موجی از سونامی که هواپیمایی را به سوی ساختمان کاخ سفید پرتاب می کند رکورد همه ی نمایش های حادثه ای دنیا را شکست.

شعار فیلم چنین است: « حقیقت را دریابید.» و در خبرها آمده که دو فیلم بزرگ دیگر نیز درباره ی پایان دنیا در سال 2012 میلادی در حال تولید است .

با گشت کوتاهی در اینترنت در خواهید یافت که چرا این همه به سال 2012 میلادی توجه می شود. تمدن باستانی مایا ساکن در مکزیک و گواتمالا تقویمی داشتند که معتقد بود که طومار جهان در این سال در هم پیچیده می شود، و این سال پایان تقویم و تاریخ خواهد بود که دلیلش در هم خط شدن منظومه ی شمسی با قلب کهکشان است و  احتمالاً شئ آسمانی سرگردانی در مسیر برخوردی نابود کننده با کره زمین قرار خواهد گرفت.

البته مردم در اطراف شما احتمالاً کمی می ترسند که چگونه نجوم و رازهای تمدن مایا برای رسیدن به پایان دنیا یکی شده اند! در گذشته های نزدیک چنین ترس هایی را تجربه کرده ایم اما هیچ کدام مثل این یکی نبودند. آخرین باری که دنیا از «ورق خوردن» تقویمی به جنب و جوش افتاد 11 دی 1379 اول ژانویه 2000 بود (البته اگر خطای واقعی K2Y تاریخ کامپیوتر را نادیده بگیریم) نویسندگان مسیحی با الهام از پیشگویی های نوستراداموس به انتشار کتاب های ترسناک و یا امیدوار کننده درباره توانایی پیشگویی اتفاقات بزرگ تاریخ پرداخته اند که در آن می توان موج کیهانی بزرگی را یافت که همه چیز را به سوی خیر یا شر سوق خواهد داد. یکی از این نویسنده ها، چارلز برلیتز، ، پیشگوی فرانسوی قرن شانزدهم، در کتاب پایان جهان خودش، که در سال 1360/1981 منتشر شد، فجایعی را پیش بینی کرده است. برلیتز در کتابش هشدار داده که در قرن بیست و یکم خسارت هایی مانند سیل، قحطی و خشکسالی، انواع آلودگی ها، و تغییر قطب های مغناطیسی زمین به جهان وارد می شود. او همچنین به هم خطی استثنایی سیارات در 5 می سال 2000 اردیبهشت 1379، (برای اطلاعات بیشتر به نجوم شماره ی 105، صفحه 24 مراجعه کنید) اشاره کرده و هشدار داده است که این رویداد منجر به بروز شراره های خورشیدی، زمین لرزه های شدید، «تغییرات سرزمین ها» و حتی «انفجارهای لرزه ای» خواهد شد.

در دهه ی 1370/1990، با نزدیک شدن پایان قرن، جنبش های یکپارچه ی «تغییرات زمین» با انواع پیش بینی های هزاره ای شکل گرفتند: زمین لرزه ها، امراض، تغییرات محورهای قطبی زمین، پیشروی دریاها به درون قاره ها ، سر برآوردن دوباره ی جزیره آتلانتیس از دریا و بسیاری پیشگویی های دیگر. در انگلستان، روزنامه ی نیم قطع و مصور سان/Sun هزاره سوم را «هزاره حیرت آور از لذت صلح و شکوفایی» پیش بینی کرد.

به گفته ی ریچارد لندس، تاریخ دان دانشگاه بوستون و مدیر مرکز مطالعات هزاره، « در طول تاریخ جنبش های دیگری نیز پایان دنیا را پیشگوئی نموده اند که نمی توان افراد مشتاق پایان دنیا را نادیده گرفت.» و البته این بار خیلی متفاوت است.

ورق خوردن تقویم

اما تقویم مایا دقیقاً قرار است چه کار کند؟ این تقویم در روز اول دی 1391 ه.ش مصادف با 21 دسامبر 2012، با پایان یافتن چیزی شبیه هزاره در تقویم امروزی، رشته ای از صفرها را نمایش داده است؛ مانند کیلومتر شمار اتومبیل که از نو شروع کند.

البته این زمان در تقویم مایا پایان هزار سال نیست، بلکه پایان بکتون 13 است. تقویم مایا بر چرخه های متعددی از زمان تنظیم شده و بکتون (یا به عبارت بهتر: بک–تون) یکی از آنهاست. یک بکتون 144 هزار روز یا کمی بیش از 394 سال است.

محققان با استفاده از متون تاریخی و کتیبه های باستانی دریافتند که تقویم مایایی چگونه کار می کرده است و به دقت تاریخ های « شمارش طویل » قوم مایا را با تاریخ های معادلشان در تقویم امروز بشر تطبیق داده اند. درست همان طور که ما امروز سال های طی شده از رویدادی مهم و تاریخی یا فرهنگی (مانند تاریخ تولد حضرت عیسی یا هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه) را می شماریم، زمان تمدن مایا هم از تاریخی با اهمیت مذهبی و کیهانی آغاز شده است: تاریخ خلقت نظم دنیای امروزی. تاریخ شمارش طویل، همان شمارش روزهای گذشته از آن آغاز اسطوره ای است. بیشتر کارشناسان بر این باورند که نقطه ی آغاز برابر بوده با 11 آگوست سال 3114 قبل از میلاد مسیح یعنی حدود 5124 سال قبل از امسال.

بیشتر فواصل زمانی در تقویم مایایی مضرب هایی از 20 هستند. فاصله ی زمانی 7200 روز (20×360) را به نام کاتون ( ک- آتون) می شناختند. هر 20 کاتون یک بکتون را می ساختند ( 2×7200= 144000 روز). هرچند برخی از کتیبه های باستانی گذشت 13 بکتون را ورق خوردن یک « هزاره » می دانند، دیگر سنگ نوشته ها نشان می دهند که این مبانی فواصل زمانی همچنان ادامه دارد مثل اینکه هر 20 بکتون یک پیکتون را می سازند.

تا همین اواخر، هیچ کس توجه خاصی به پایان بکتون 13 نکرده بود. در سال 1354/1975، فرانک واترز، نویسنده ی کتاب های اسطوره ای، بخش کوچکی از کتاب خود به نام، جذبه معنوی مکزیک (Mexico Mystique)، را به این موضوع اختصاص داد. او فواصل زمانی 13-بکتونی را به عنوان «چرخه ی بزرگ مایایی» در نظر گرفت و مدت آن را زیاد و 5200 سال برآورد کرد و پنج عدد از این چرخه ها را با پنج دوران اسطوره ای معادل قرار داده که هرکدام از این چرخه ها تقریبا مصادف با نابودی یک دوران و تولد دوباره ی جهان بوده است.

واترز همچنین تاریخ پایان یافتن احتمالی این تقویم را به اشتباه محاسبه کرده است. «پایان این چرخه اخیر تاریخ در 24 دسامبر 2011 میلادی رخ می دهد.» او زمان نابودی این دوران را مصادف با «زمین لرزه های فاجعه بار» اعلام کرده و نوشته «اینک گردونه ی پایان جهان در حال چرخش است. »

نویسندگان دیگری که در سال 1354/1975 به تقویم مایایی توجه کرده اند دنیس و ترنس مک کنا در کتاب The Invisible Landscape: Mind, Hallucinogens, and the I Ching بوده اند که بصورت مبسوطی به این موضوع پرداخته اند. در این کتاب دست کم تاریخ پایان بکتون 13 درست محاسبه شده بود: 21 دسامبر 2012. در این کتاب همچنین به این نکته اشاره شده که این تاریخ زمان انقلاب زمستانی است؛ به نوشته ی آنها، « زمانی که خورشید در صورت فلکی قوس، در فاصله ی حدود 3 در جه ای مرکز کهکشان، قرار دارد که تصادفاً در 2 درجه ای نوار دایره البروج هم قرار دارد. چون نقطه ی انقلاب زمستانی جلو می افتد و نزدیک و نزدیک تر می شود به نقطه ای بر دایره البروج که در نهایت مرکز کهکشان را می پوشاند. » آنها کل این آرایش را با مفهوم نو شدن جهان مرتبط دانسته اند و سال 1391/2012 را لحظه ی ممکن برای دگرگونی جهان تلقی نموده اند.

شهرت سال 1391/2012 در ابتدا در سال 1366/1987 بروز پیدا کرد. خوزه آرگولیس (هنرمند، شـــاعر، و مورخ) در کتاب The Mayan Factor: Path Beyond Technology دوره ی 13-بکتونی را با «پرتو» نامحسوسی از مرکز کهکشان راه شیری دانسته است. به گفته ی آرگولیس، مایاها می دانستند ما چه زمانی وارد این پرتو می شویم و چه زمانی آن را ترک می کنیم و چرخه ی 13- بکتونی خود را چنان تنظیم کردند که عبور ما را از میان آن به دقت نشان دهد. که این پرتو همچون « ریسمان نامرئی حیات کهکشانی » عمل می کند که مردم، زمین، خورشید و مرکز کهکشان را به هم مرتبط می کند. البته این موضوع فلسفه ی شخصی آرگولیس است و نه در سنت مایاها و نه در نجوم امروز دلیلی برای وجود چنین پرتویی ارائه نشده و آنچه مشخص است این پرتو بر «اصل تشدید هماهنگ » تأکید دارد. آرگولیس همچنین نتیجه می گیرد که سیارات ژیروسکوپ هایی هماهنگ در کهکشان اند که در تنظیم جهت و مختصات این پرتو نامرئی مرکز کهکشان نقش دارند؛ پرتویی که بر روند تحول هر چیزی که دارای دی ان ای است اثر می گذارد. بنابراین سال 1391/2012 نسخه ی دیگری از همان آخرالزمان است.

شایان ذکر است در سال 1365/1987، آرگولیس و طرفدارانش، با ایجاد هیاهو، پیش بینی کردند که در روزهای 16 و 17 آگوست سال 1987م یک «همگرایی هماهنگ» کهکشانی رخ می دهد. که این رویداد علیرغم تبدیل شدن به پدیده ای جهانی و انجام نشستهایی درباره طب سوزنی برای تولید «خازن گردآورنده زیستی- الکترو مغناطیسی واحد و هماهنگ» بدون هیچ اتفاق ملموسی گذشت. وی توضیح داده که این خط هم ممکن است به طور گسترده موجب «یکی شدن موجودات زمینی و الهی» شود و یا شاید موجب جنگ و نابودی هسته ای جهان ما شود. به هر حال احتمالاً پایان منصفانه ای خواهد بود و منجر به نوعی از خیر خواهد شد.

به سال 1374/1995 برویم. در آن سال جان میجر جنکینز چندین نوع از این موضوعات را در کتاب Maya Cosmogenesis 2012 گردآوری کرد. به گفته ی او، نقطه ی انقلاب زمستانی و خط مرکزی کهکشان در روز 21 دسامبر دقیقاً بر هم منطبق می شوند. جنکینــز، با بحث در این بــاره که این موضوع مایاها را ترغیب کرده که تقویمشان را در آن تاریخ به پایان برسانند، نتیجه می گیرد که «این فرصت و دگرگونی عظیمی برای رشد معنوی خواهد بود ؛ گذاری از یک دوره ی جهان به دوره ای دیگر.»

در حقیقت در نجوم نمی توان به چنین هم خطی کیهانی» با دقتی در حد روز و ماه و سال اشاره کرد. این هم خطی یا به تعریف امروزی اختیار استوای کهکشانی و یا ظاهر بصری راه شیری بستگی دارد. هیچ تعریف دقیقی از لبه های راه شیری وجود ندارد؛ خیلی مبهم اند و به شفافیت دید شما بستگی دارند. بنابراین، تعیین موقعیت بصری دقیق برای خط مرکزی آن بسیار مبهم است بطوریکه خورشید انقلاب زمستانی در واقع زمانی بین 1359/1980 تا 1395/2016 از مقابل مرکز راه شیری و از مقابل دید ما می گذرد.

در جای دیگر او این فاصله ی زمانی نزدیکی (خورشید و مرکز کهکشان) را به دوره ای 900 ساله هم می رساند و می نویسد «هم خطی نادقیقی هم وجود دارد که بنظر می رسد روز 21 دسامبر 2012 به طور تصادفی به آن نسبت داده شده و در نجوم نیز ارتباط مستقیمی بین تاریخ پایانی بکتون 13 و هم خطی کهکشانی وجود ندارد و خورشید انقلاب زمستانی هم در واقع مرکز حقیقی کهکشان را نمی پوشاند».

حال ببینیم قوم مایا درباره ی پایان جهان چه فکری می کردند؟

البته هیچ مدرک مستندی در دست نیست که نشان دهد از دید مایاها تقویم یا دوره یا چرخه ای جهانی در 21 دسامبر سال 2012 به صورتی مصیبت بار و یا خوش به پایان برسد. حتی در بعضی از متون شمارش طویل مایاها به تاریخ هایی بعد از بکتون 13 و حتی به پیکتون بعدی اشاره شده است. مثلاً در کتیبه ای از قرن هفتم میلادی که به دستور شاه پاکال ، پادشاه پالنکو (Palenque) ساخته شده، پیش بینی شده که مراسمی به یاد برتخت نشستن او در 15 اکتبر سال 4772 میلادی برگزار خواهد شد.

در برخی متون کشف شده، آوانویسی شده، و ترجمه شده مربوط به شمارش طویل به تاریخی مهم در سال 2012 اشاره شده است مانند لوح شماره ی 6 در منطقه باستانی تمدن مایا در تورتوگرو در استان تاباسکو مکزیک که متن این لوحه آسیب دیده است اما آنچه باقی مانده اشاره ای به پایان جهان در سال 2012 م ندارد.

توطئه ی پنهانی ناسا

برخی از طرفداران آخرالزمان 2012 می گویند که آنچه در واقع موجب ویرانی می شود هم خطی سیارات است. البته در انقلاب زمستانی سال 2012 هیچ هم خطی سیاره ای رخ نمی دهد (نمودار سیارات در آن تاریخ را در ستون سمت راست ببینید). اما طرفداران پایان جهان، هم خطی خیالی را با پیش بینی های نجومی یا ادعاهایی درباره ی تغییر جهت میدان مغناطیسی زمین و طوفان های خورشیدی بی سابقه مرتبط می کنند. بسیاری از نویسندگان فضای مجازی و نیز مهمانانی در برنامه های رادیویی آخرالزمانی (عموماً در رادیوهای آمریکا و کشورهای اروپایی) به دقت این همخطی بی اساس سیارات را شرح می دهند.

به ویژه، چندین رشته از این فلسفه موهوم، شبحی اینترنتی بنام سیاره نیبیرو (گلوله ای که زمین هدف آن است) را خلق کرده؛ که در عالم واقع چنین سیاره ای اصلا وجود ندارد، هرچند اغلب آن را همان اریس می دانند؛ سیاره کوتوله ای که در مداری آرام و دائمی فراتر از پلوتون به دور خورشید می گردد. البته، برخی اصرار دارند که توطئه ای از سوی ناسا در کار است و نیبیرو، که در حال نزدیک شدن به ما و روشن تر شدن است، در نور روز هم از نیمکره ی جنوبی زمین دیده می شود. البته قرار بود از بهار گذشته در آسمان نیمکره ی شمالی هم دیده شود اما فعلاً که خبری از آن نیست.

در فضای مجازی برخی هم که از هم خطی احتمالی خورشید و مرکز کهکشان گیج شده اند ادعا می کنند که خورشید در حال سقوط به درون مرکز کهکشان است و زمین را هم به دنبال خود می کشاند! و نتیجه ی پیش بینی شده نیز تغییر در محور قطبی زمین است. که بنظر می رسد هیچیک از این شبه علم های ادعائی، توجیه مناسبی برای حوادث سال 2012 و تقویم مایاها نمی باشند.

و بیشتر مطالبی که درباره ی اتفاقات سال 2012 توسط امریکائیها و اروپائیها ادعا می شوند نوعی موج سواری و دست پیش گرفتن در این ارتباط است که شاید بعدها به انکار علم نجوم نیز منجر شود!

ترجمه: شادی حامدی آزاد

 

می گویند سال 2012 ، یک اتفاق خارق العاده در کره زمین می افتد ؛ البته هنوز هیچ کس از ماهیت واقعی آن خبری ندارد اما هر چه هست ، خبرهای موجود درباره این سال ، اصلا خوشایند نیست. این را ، هم پیشگویان و منجمان قوم مایا می گویند و هم دانشمندان ناسا.در هشدار ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است که میلیونها نفر در سال 2012 بدون برق و در نتیجه بدون غذا و دارو خواهند ماند و تمام یخچالها، تلفنهای همراه و ماهواره ها خاموش می شوند. به گزارش مهر، ناسا در هشداری اعلام کرد که یک توفان خورشیدی که در سال 2012 به زمین می رسد موجب خواهد شد که برق تمام دنیا خاموش شود.

از ماه دسامبر فعالیت خورشید به آهستگی روبه افزایش می رود. نیروی مغناطیسی این ستاره هر 11 سال یکبار به نقطه ای می رسد که در آن پیک پدیده های فورانهای خورشیدی و پرتاب تاجهای خورشیدی بزرگ مشاهده می شود. این پدیده ها منجر به آزاد شدن میزان زیادی انرژی و تشعشعات می شود. این فورانها می تواند به زمین نیز برسد و منجر به ایجاد توفانهای ژئومغناطیسی زمین شود.
ستاره شناسان این پدیده ها را از سال 1859 رصد کرده اند. در آن زمان یک توفان ژئومغناطیسی ویژه در خطوط تلگراف اروپا و آمریکا اختلال ایجاد کرد. در ماه می 1921 توفان دیگری بسیاری از خطوط برق و تلفن را در دو سر اقیانوس اطلس خارج از استفاده کرد.

در گزارش 132 صفحه ای ناسا و آکادمی ملی علوم آمده است: "انرژی برق کلید فناوری جامعه مدرن امروزی است و تمام زیرساختها و سرویسها به آن وابسته هستند. اگر توفان سال 1859 امروز اتفاق بیفتد به طور حتم خسارتهای اجتماعی و اقتصادی وسیعی برجای خواهد گذاشت."

به گفته دانشمندان ناسا، پیک بعدی این توفانهای خورشیدی بین سالهای 2012 و 2013 خواهد بود که جامعه علمی هنوز بر سر شدت فعالیت خورشید در این دوره جدید به توافق نرسیده اند.

در 2012 چه بر سر ما خواهد آمد؟

نظریه های متفاوتی وجود دارد که در سال 2012 چه اتفاقی می افتد :

1-     طوفان خورشیدی :احتمال وقوع یک حادثه طبیعی جدی در ماه سپتامبر سال دو هزار و دوازده وجود دارد به نوشته روزنامه اینترنتی روسی ایزوستیا ؛دانشمندان آکادمی ملی علوم آمریکا که به بررسی تغییرات و روندهای جاری در خورشید مشغولند اعلام کرده اند در این تاریخ طوفان مغناطیسی بسیار عظیمی در خورشید رخ خواهد داد و بر اثر انفجارهای بسیار شدید هسته ای سیل ذرات یونیزه شده به سوی کره زمین سرازیر خواهد شد. محققان در عین حال اطمینان داده اند که جوّ زمین و میدان مغناطیسی ان در حد قابل توجهی مانع برخورد بخش اعظم این ذرات به سیاره ما خواهند شد اما با این وجود اختلالات گسترده ای در سیستم الکترو مغناطیسی زمین رخ می دهد، اسیب فراوانی به سیستمهای رایانه ای وارد می شود و زیربناهای شهری هم در حد قابل توجهی خسارت می بینند به گفته کارشناسان پس از این طوفان عظیم خورشیدی دوران بحران اقتصادی طولانی آغاز می شود که مقابله با پیامدهای ان بسیار دشوار خواهد بود.

2-     بر عکس شدن حرکت کره زمین : خورشید از مغرب طلوع می کندو در مشرق غروب می کند .... بعضی های می گویند که حرکت کره زمین بر عکس میشه ، اما چیزی که وجود دارد اینه که  روزی  حرکت کره زمین بر عکس میشه که امام زمان بخواهد ظهور کنه .. اما توجه داشته باشید که هیچ کس نمی تواند زمان ظهور امام زمان (عج) را پیش بینی کند ...

21دسامبر 2012 روز جمعه هست و روز جمعه هم امام زمان ظهور خواهد کرد  اما دلیل نمیشه که بگیم  امام زمان در سال 2012 ظهور میکنه ... هیچ کس نمی تواند زمان ظهور امام مهدی(عج) را مشخص یا تعیین کند ...

امام صادق، علیه السلام، در روایتی خطاب به محمدبن سلیم می فرماید:

یا محمد، من اخبرک عنا توقیتا فلاتهابن ان تکذبه، فانا لانوقت لاحد وقتا.

ای محمد سلیم ! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن; زیرا برای هیچکس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.

3- بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد :

ظاهراً، در 21 دسامبر سال 2012 تحول عظیمی در جهان رخ خواهد داد به طوری که بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد

بله، درست متوجه شدید! دیگر برای شغل آینده ی خود برنامه ریزی نکنید! بدنبال خرید خانه نباشید، و در عوض، چند سال آخر زندگی تان را هرآنطور که می خواهید بگذرانید.

اکنون شما 2 سال فرصت دارید که از زندگی لذت ببرید...!!

مایاها قومی بودند که چند هزار سال پیش تو مناطق آمریکای مرکزی زندگی می کردند، البته الان هم از قوم اونها بازماندگانی وجود دارن. و معبد متعلق به مایاها هرمی شکل است و با 365 پله ساخته! به تعداد روزهای سال. مایاها تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده و همشون طبق برنامه دارن اتفاق می افتن، مایاها چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون رو کشف کرده بود، مایا هزاران سال پیش تو معابدش تصاویری از سفینه ها و فضانوردان رو روی سنگ ثبت کردن!
مایاها آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال کره ماه هست محاسبه کرده بود. مایاها از اورانوس و نپتون اطلاع داشتند، تقویم مایا برای 400 میلیون سال استخراج شده است، سال خورشید و زهره را تا چهار رقم اعشار محاسبه کرده اند.

همه اینها رو به دو دلیل اشاره کردم یکیش اینکه بگم مایاها چقدر قدرت محاسباتی و علمی داشته و دوم رو هم تو پی نوشت ها خواهید خوند. حالا بریم سر اصل مطلب، پیشگویی!

پیشگویی می گه: تو 21 دسامبر سال 2012 زندگی روی کره زمین وارد یک دوره جدید می شه. تو چند تا سایت خوندم که این دوره جدید پر از صلح و عشق و آرامش و پیشرفت هست. (مصداق حرف یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا رو صلح و آرامش تو دنیا می دونست
حالا چند تا نظریه دیگه هم هستند که به تفضیل روشون بحث می کنم. یکی از استادان دانشگاه هم اطلاعاتی در این مورد داشت، جالبه که گفت ما به ناسا یه ایمیل فرستادیم و پرسیدیم که آیا سال 2012 اتفاقی تو کهکشان خواهد افتاد؟ ناسا پاسخ داده بود که نارسایی هایی مشاهده می شن ولی نمی تونیم تائید کنیم که این اختلالات آسیبی به زمین می رسونن یا نه!

مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، پایان هر دوره یه اتفاق خیلی بد می افته و دوره جدید شروع می شه. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم هست! و ما وارد دوره ششم خواهیم شد، گفته می شه تمدن حاضر از بین خواهد رفت تا دوره ششم شروع بشه

این کدها در قسمتهای زیادی در مورد یک اتفاق هراسناک خورشیدی در سال 2012 بیان میکند دانشمندان متفق النظر هستند که هر100 سال یا بیشتر شعله های خورشید زبانه می کشند و منظومه شمسی را تحت تاثیر خود قرار میدهند.

دو مطلب جالب: یکی اینکه مایا حتی زمان سقوط قوم خودشون رو پیشبینی کرده بودند و عجیب تر از همه: جنگهای جهانی رو هم پیش بینی کرده بودند!

البته دقت کنید که اتمام دنیا به این معنی نیست که همه چیز از بین می ره، حتما شروعی خواهد بود، برای دوره ششم و هنوز مطمئن نیستیم که این دوره چه چیزی را به ارمغان خواهد آورد.

همین حس کنجکاوی خیلی از مردم و دانشمندان را برانگیخته است که چرا تقویم مایاها در روز ذکر شده تمام می شود. آیا روز 21 دسامبر سال 2012 روزی است که جهان به پایان می رسد یا اینکه آغاز دوره ای جدید است؟ آیا به پایان رسیدن تقویم مایاها را می توان نشانه ای دانست بر وقوع یک اتفاق خاص در جهان؟... به هر حال باید صبر کرد.

 

فیلم 2012

نام این فیلم 2012 است و علاوه بر جذابیت داستانی ،که روایتگر تلاش آخرین انسان ها برای نجات از دوره پنجم زمین و ورود به دوره ششم حیات است ، از بهترین جلوه های ویژه که تا کنون نظیر آن وجود نداشته ، استفاده شده است به گونه ای که تماشاگر ، مجذوب تصاویری مانند ویران شدن یکجای شهرها ، زیر آب رفتن کوه ها و ... می شود و گذر 158 دقیقه این فیلم را متوجه نمی شود.

این فیلم همزمان با اکران جهانی آن در امریکا و سایر کشورهای جهان در فروشگاه های اینترنتی ایران نیز قابل دسترسی است.

دیدن این فیلم مهیج و به یاد ماندنی و صد البته "متفاوت" خاطره ای ماندگار از سینما را در ذهن شما به یادگار خواهد گذاشت ، خاطره ای که شاید با فرارسیدن 21 دسامبر 2012 ، مانند همه چیز این دنیا ، فنا شود!

بر اساس شواهد علمی موجود و مدارك تاریخی قدیمی نظریه هایی كه به احتمال نابودی جهان تا سال 2012 پرداخته است مورد بررسی قرار گرفته است.

بسیاری از دانشمندان با توجه به شرایط كنونی زمین و بحرانهای موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند كه می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود. به اعتقاد برخی نظریه ها پایان یافتن جهان كه در تقویم باستانی اقوام مایا تاریخ آن سال 2012 ذكر شده است می تواند به دلایل مختلفی به واقعیت تبدیل شود. نشریه تلگراف نیز با توجه به این نظریه ها و مدارك به بررسی برخی از این دلایل و میزان احتمال تحقق آنها تا سه سال آینده پرداخته است.

حمله بیگانگان فضایی: این پدیده در ابتدا به موضوع بسیاری از آثار هنری علمی تخیلی تبدیل شد اما به تدریج محققان دریافتند كه نگرانی از حمله بیگانگان به زمین رو به افزایش است. تعداد موارد مشاهده یوفوها افزایش پیدا كرده و نشانه ها و مدارك زیادی از مشاهده این پدیده های غریب ارائه شده است. از جمله این شواهد تلاش دولتهای مختلف در سرتاسر جهان برای كنترل یوفوها طی 50 سال گذشته است. اما با وجود تمامی این شواهد و مدارك كه بسیاری آنها را خیالی و زاده توهم شاهدان می دانند، احتمال وقوع حمله بیگانگان به زمین تا سال 2012 تنها 0.1 از 10 تخمین زده شده است.

برخورد با زمین: هزاران انجمن اینترنتی و سایتهای مختلف اعلام كرده اند زمانی در اوایل قرن 21 میلادی سیاره ای ناشناخته با زمین برخورد كرده و یا از فاصله ای بسیار نزدیك از كنار آن عبور خواهد كرد و در نتیجه تمدن را نابود كرده و یا خسارات و دگرگونی های عظیم و جبران ناپذیری را بر روی زمین به جا خواهد گذاشت. این سیاره با نام خیالی "نیبیرو" سیاره ای در منظومه خورشیدی فرض شده است كه در مداری نامنظم در حركت بوده و هر سه هزار و 700 سال یكبار به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی راه پیدا می كند. شواهد بسیار كمی برای اثبات این نظریه ارائه شده است كه از آن جمله می توان به معرفی 10 سیاره توسط ناسا در سال 2005 اشاره كرد كه در خارج از منظومه خورشیدی به سر می برند و شاید تا سال 2012 به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی وارد شده و از نزدیكی زمین عبور كنند. با این همه احتمال وقوع این برخورد 0.2 از 10 تخمین زده شده است.

بحران خورشیدی: این بحران یكی از معدود سناریوهایی است كه با انتهای تقویم مایاها در ارتباط است و می تواند پایه علمی داشته باشد. در این سناریو كه احتمال وقوع آن 0.3 از 10 برآورد شده است، تابشهای شدید خورشیدی و یا انفجارهای گازی در دسامبر 2012 می تواند زمین را در خود غرق كرده و نوع بشر را به همراه اكو سیستم زمین نابود سازد. تا كنون شواهدی مبنی بر وقوع چنین پدیده ای در سال 2012 ارائه نشده اما ارتباطاتی میان دوره های 11 ساله خورشیدی و چرخه زمانی تقویم مایاها یافته شده است. با این حال با وجود اینكه شعله های خورشیدی می تواند برای برخی از تجهیزات، ماهواره ها و فضانوردان مشكلاتی را ایجاد كند اما از قدرتی كه بتواند زمین را حداقل تا سال 2012 ویران سازد برخوردار نخواهد بود. تنها خطر جدی كه از سوی خورشید زمین را تهدید می كند، اتمام انرژی خورشید و بلعیده شدن زمین توسط این ستاره عظیم است كه آن نیز تا پنج بیلیون سال آینده ممكن نخواهد بود.

تغییر قطبهای مغناطیسی: بسیاری معتقدند قطبهای مغناطیسی زمین در سالهایی نه چندان دور تغییر خواهند كرد و بر الگوی چرخش مداری زمین تاثیر گذاشته و فاجعه ای بزرگ را به وجود خواهد آورد. این افراد مداركی از تغییر قطبی زمین در گذشته ارائه كرده و معتقدند این تغییرات را می توان با مطالعه نقاط خورشیدی و تئوری میدانهای مغناطیسی مشاهده كرد. در عین حال برخی معتقدند مایاها و مصریان باستان نیز از وقوع چنین پدیده ای در آینده آگاه بوده اند اما این راز امروزه توسط دولتها مخفی باقی مانده است. محققان دانشگاه پرینستون و تولوس در فرانسه با بررسی مدارك مختلف دریافته اند كه سیاره زمین در حدود 800 میلیون سال پیش دورانی را برای متعادل سازی قطبهای خود پشت سر گذاشته است. تغییر زاویه 50 درجه ای در قطب شمال طی 20 میلیون سال از جمله شواهدی است كه محققان به آن دست یافته اند و بر همین اساس معتقدند امكان وقوع چنین پدیده ای وجود دارد اما طی یك میلیون سال آینده و درصد احتمال وقوع آن یك از 10 خواهد بود

ابرآتشفشان: انفجار ابر آتشفشانی یكی از عظیم ترین انفجارهایی خواهد بود كه در تاریخ بشر دیده شده و در اثر افزایش میزان ماگما در هسته زمین و عدم وجود راه فرار از این منطقه از زمین به وجود خواهد آمد. نتیجه چنین انفجاری پراكنده شدن میزان زیادی از گازهای سمی در اتمسفر زمین و پوشانده شدن قسمتهای زیادی از خشكی ها توسط ماگماها خواهد بود. تصاویری كه توسط ماهواره ها طی سالهای گذشته به ثبت رسیده است نشانه هایی از تغییر را در سنگهای مذاب زیر زمینی نمایش می دهد كه می تواند درصد احتمال این انفجار را یك از 10 ساخته و مدارك علمی را برای اثبات این نظریه ارائه دهد.

نقطه اوجنفتی: كاهش ذخایر نفتی جهانی قطعا واقعیتی است كه می تواند به فروپاشی سرمایه گذاری و اقتصاد جهانی منجر شود. اما نظریه نقطه اوج نفتی درباره موضوع افزایش تقاضا در برابر میزان تولید بحث می كند بر اساس این نظریه زمانی فرا خواهد رسید كه تقاضای این منبع انرژی از میزان تولید آن پیشی خواهد گرفت. به گزارش مهر، برخی معتقدند این پدیده در حال حاضر آغاز شده است اما برخی دیگر آغاز آن را سال 2012 اعلام كرده اند. با این همه و با وجود تلاش برای تولید منابع جایگزین انرژی احتمال وقوع این پدیده 4 از 10 محاسبه شده است.

نابودی نسل زنبورها:36 درصد از كندوهای زنبور در ایالات متحده در زمستان 2008 به دلیل اختلالی به نام اختلال نابودی كلونی زنبورها از بین رفتند. این اختلال كه طی آن تمامی زنبورهای كارگر یك كندو به صورت ناگهانی می میرند و تنها زنبور ملكه به جا می ماند در چندین كشور اروپایی از جمله فرانسه، بلژیك، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا رواج یافته است. تا كنون دلایلی مانند آفتها، تغییرات شدید جوی و امواج تلفن همراه عوامل بروز این اختلال اعلام شده اند اما تاثیر هیچ یك از آنها تا كنون به اثبات نرسیده است و از آنجایی كه تا كنون درمانی موثر نیز برای كنترل این اپیدمی ارائه نشده است، پیش بینی می شود نظریه انقراض زنبورها به زودی به واقعیتی تلخ تبدیل شود با توجه به این حقیقت كه پرورش بسیاری از محصولات كشاورزی از جمله سویا، پنبه، دانه های روغنی مانند بادام، انگور، سیب و گلهای آفتابگردان نیازمند حضور زنبورها بوده و فعالیتهای این حشرات كوچك بر روی تولید 30 درصد از غذای جهان تاثیری مستقیم به جا می گذارد، بالاترین احتمال نابودی حیات در اثر پدیده ای طبیعی به این نظریه ارائه شده و 7 از 10 تخمین زده شده است. منبع: مهر

آیا 2012 پایان جهان خواهد بود؟

 روزی که درآن به دلیل وقوع یکی از حوادث طبیعی مانند برخورد یک سیارک به زمین همه انسان ها در سراسر  جهان خواهند مرد و حیات بر روی زمین از بین خواهد رفت؟  بدون شک نخستین جوابی که به ذهن بسیاری از ما خطور خواهد کرد "خیر"  خواهد بود. پایان دنیا در این سال غیرممکن است.

اما از کجا اینقدر مطمئنیم؟ چطور می دانیم که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد؟ ما با اطمینان از اینکه همیشه کسانی هستند که بیش از ما به برسی چنین مسائلی می پردازند و اگر روزی قرار بر این باشد که چنین اتفاقی بی افتد حتماً جلوی آن را خواهند گرفت به سادگی از آن گذشته و چنین مسائلی را غیرممکن اعلام میکنیم. اما آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید که اگر این موضوع حقیقت داشته باشد، به بسیاری از دلایل جوامع و دولت ها از بیان آن خودداری خواهند کرد!؟ آیا میدانید که چنین پروسه ای در طول حیات سیارات کاملاً طبیعی بوده و بارها اتفاق افتاده می افتد؟ تاکنون توجه کرده اید که از مهمترین دلایل انقراض دایناسورها یکی از همین حوادث طبیعی بوده است؟

 

شاید یکی از مشکلات اساسی بسیاری از انسان ها همین موضوع باشد! البته نه سال 2012. بلکه برخورد سطحی و بی توجهی به بسیاری از اتفاقاتی که روزانه در پیرامون آنها در حال وقوع است. عده زیادی بر پایان دنیا در سال 2012 اعتقاد دارند . بد نیست تا پیش از هرگونه پاسخی  مبنی بر قبول یا رد این نظریه نتایج تحقیقات ناسا  که در زیر ارائه شده را نیز در ارتباط با این سال بدانید. قضاوت اینکه آیا 2012 یا 2020 پایان دنیا است یا خیر با شما !

 

 آیا Y2K را به خاطر می آورید؟ به خاطر برنامه ریزی موثر و تحلیل های دقیق و موفقیت آمیز ، این سال بدون ناله و شیون زیادی آمد و رفت. گذشته از اثرات ویژه و احساس برانگیز 21 دسامبر 2012، آن روز پایان دنیا نخواهد بود.

2012 نیز همانند Y2K مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است . برخلاف برخی از عقاید عمومی موجود، پشت پرده پایان دنیا به سرعت آشکار شد. دانشمندان ناسا به سوالات مختلفی که درباره 2012 پرسیده شده پاسخ گفته اند  که در ذیل آورده شده است.

 

سوال: آیا در 2012 تهدیدی برای زمین وجود دارد یا خیر؟ بسیاری از وب سایت ها می گویند که دنیا در دسامبر 2012 پایان خواهد یافت.

 جواب: در 2012 هیچ اتفاق بدی برای زمین رخ نخواهد داد. سیاره مان برای بیش از 4 میلیارد سال به خوبی به حیات خود ادامه خواهد داد. دانشمندان مشهوری در سراسر دنیا تایید کرده اند که در 2012 هیچ تهدیدی برای زمین وجود نخواهد داشت.

 

 

سوال: منشاء این پیش بینی که جهان در 2012 پایان خواهد یافت از کجاست؟

 جواب: داستان از اینجا شروع شد که نیبرو (Nibiru) به سمت زمین در حرکت است. نیبیرو یک سیاره فرضی است که توسط سامریانز عنوان شد. این حادثه اساساً  برای ماه می 2003 پیش بینی شده بود  اما وقتی در آن تاریخ هیچ اتفاقی نیفتاد، روز رستاخیز به دسامبر 2012 تغییر یافت. این دو افسانه با پایان دوره ها در تقویم باستانی مایان (Mayan) مصادف با انقلاب زمستانی (winter solstice) 2012 همزمان شده. از اینرو روز رستاخیز را مصادف با 21 دسامبر 2012  دانستند.

 

 

سوال: آیا تقویم مایان در 21 دسامبر 2012 پایان می یابد؟

 جواب: درست مثل تقویمی که به دیوار آشپزخانه تان آویزان کرده اید و در آن هیچ روزی بعد از 31 دسامیر مشخص نشده، در تقویم مایان نیز هیچ موردی برای روز 21 دسامبر 2012 تعیین نشده. در این تاریخ دوره طولانی مدت مایان پایان می یابد. اما پس از آن _ درست مثل تقویم شما که دوباره در تاریخ 1 ژانویه شروع می شود_ در تقویم مایان نیز دوره طولانی مدت بعدی شروع می شود.

 

 

سوال: آیا پدیده ای مثل یک برخورد عظیم اتفاق خواهد افتاد؟

 جواب: در دهه بعدی هیچ برخورری اتفاق نخواهد افتاد، زمین در 2012 با هیچ جرم آسمانی برخورد نخواهد کرد، حتی اگر برخوردی هم وجود داشته باشد اثرات آن بر روی زمین بسیار ناچیز خواهد بود. زمین و خورشید در ماه دسامبر تقریباً در مرکز کهکشان راه شیری قرار میگیرند و این پدیده ای است که  به طور سالانه اتفاق می افتد.

صحنه ای از motion picture 2012. Courtesy Columbia Pictures

 

دان یومانس (Don Yeomans) دانشمند محقق ارشد ناسا می گوید: "ظاهراً علاقه و توجه زیادی نسبت به اجرام آسمانی، موقعیت و مسیر حرکت آنها در پایان سال 2012 وجود دارد. من عاشق یک کتاب خوب یا یک فیلم مثل the next guy هستم، اما اجرام پرنده در فضای خیالی، تلوزیون و فیلم ها پایه علمی ندارند. حتی اخبار جعلی از ناسا نیز در آنها دیده می شود..."

 

 

سوال: آیا یک سیاره یا کوتوله قهوه ای (brown dwarf) بنام نیبیرو (Nibiru) یا سیاره ایکس (Planet X) یا اریس (Eris) وجود دارد که در حال نزدیک شدن به زمین  و تهدید آن باشد؟

جواب: نیبیرو و داستان های دیگر درباره سیارات متمرد یک برنامه و شوخی اینترنتی بیش نیست و پایه و اساس واقعی ندارد. اگر نیبیرو و سیاره ایکس واقعی بود و قرار بود تا 2012 با زمین برخورد داشته باشد، اخترشناسان حداقل طی دهه گذشته باید آن را شناسایی می کردند و الان نیز با چشم غیر مسلح قابل رویت بود. بدیهی است که چنین چیزی وجود ندارد. اریس واقعیت دارد اما آن یک سیاره کوچک مثل پلوتو (Pluto) است که در حاشیه خارجی منظومه شمسی باقی خواهد ماند. کمترین فاصله ای که تا زمین باید طی کند 4 میلیارد مایل است.

 

 

سوال: تئوری تغییر قطبیت (polar shift) چیست؟ آیا حقیقت دارد که پوسته زمین به دور هسته چرخش 180 درجه دارد که به طور روزانه انجام می گیرد؟

 جواب: واژگونی در چرخش زمین امری محال و غیرممکن است. حرکات آهسته قاره وجود دارد (مثلاً قاره قطب جنوب در صدها میلیون سال قبل در نزدیک استوا قرار داشته) اما اظهار واژگونی قطب ها یک موضوع بی ربط است. هرچند بسیاری از سایت ها برای افراد ساده حرف هایی دارند. آنها اظهار می کنند ارتباطی بین چرخش و قطبیت مغ


مطالب مشابه :


خبر آمد خبری در راه است...

پیشگویی به روش ایچینگ که توسط یک فیلسوف چینی و یا ناخوشایند در 2012، علم در کجا قرار




معرفی صد کتاب برتر از دیدگاه دکتر حسین الهی قمشه ای

در طول دوهزارو ششصدسال گذشته بزرگان و برگزيدگان جهان و اصحاب علم و فرهنگ (ایچینگ




فال یک واقعیت است یا یک دروغ ؟

مانده که : آیا شما واقعا به فال اعتقاد دارید یا خیر؟ آیا فال علم است یا خرافات ؟




صد کتاب برتر جهان

صد کتاب برتر جهان از نگاه دکتر الهی قمشه ای شماره نام کتاب نویسنده مکان و زمان




برچسب :