رمان کی گفته من شیطونم 29


سالن پر از مهمون بود به محض وردمون همه دست زدند اولین کسی که دیدم دانیال بود یه کت و شلوار بامزه پوشیده بود اومد جلو ….
- سلام مامانی ؟
خم شدم طرفش گرفتم بغلم … تو عروسیمم به من میگفت مامان …
- سلام دانیال گلم چه خوشگل شدی ؟
- شما هم خیلی خیلی خوشگل شدی ….
میز به میز رفتیم جلو چند تا از دوست های دانشگاهم رو دعوت کرده بودم بیچاره همین ارمان رو دیدند از ترس از جاش بلند شدن … نمیدونستند من قرار با ارمان ازدواج کنم برای همین خیلی خیلی شکه شدند ….
هر میزی که دختر های با لباس های ناجور بودن ارمان سرش رو میانداخت پایین ….
این حجب و حیاش منو کشته ….
بلاخره بعد از ده بار دور زدن رفتیم تو جایگاه عروس و داماد …
سارگل یه گوشه ای واستاده بود داشت به ارمان نگاه میکرد …زیر گوش ارمان گفتم :
- ارمان ؟
- جونم ؟ چی میخوای ؟
- برو سارگل بگیر بغلت انگار دلش میخواد بیاد پیشت …
- کو ؟ من که نمیبینم
راست میگفت ان قدر که سالن شلوغ بود چیزی دیده نمیشد به طرفی که سارگل ایستاده بود اشاره کردم ….
بعد از چند دقیقه اومد دانیال رو هم با خودش اورده بود ….
سارگل نشست کنار خودش دانیال هم نشست کنار من چند تا عکس با هم گرفتیم ….
سارگل بلیز ارمان رو سفت گرفته بود نمیدونم چرا غریبی میکرد ….
- سارگل خاله میای بغلم ؟
دانیال تا دید دارم این حرف میزنم خودش رو محکم انداخت بغلم ..
من و ارمان از حرکت دانیال زدیم زیر خنده سارگل هم وقتی دید ارمان داره میخنده،، خندید …
- خاله به غیر من هیچ کس نباید باید بغلت باشه ؟
به سارگل زبون دراورد ….
زیر گوشش گفتم :
- دانی خاله این چه حرکتی بود کردی ؟ سارگل مهمون ماست باید باهش دوست باشی ….
- نمیخوای خیلی لوسه همش گریه میکنه ….
قشنگ معلوم بود که حسابی داره به سارگل حسودی میکنه ….
یک ذره با هم بودیم ارمان به بچه ها گفت برن بازی کنند ….
- وا چه کار به بچه ها داری ؟
- اخه میخوام حرکت های +۱۸ سال انجام بدم گفتم مناسب نیست …
خندیدم ….
- ارمان ترو خدا کاری نکنی من خجالت بکشم ها ….
- باشه خانومی ولی دیگه رفتیم خونه خودم رو نمیتونم کنترل کنم ها ….
سوگل اومد جلو دستم رو گرفت که برم برقصم ….
- برم ؟
- برو ولی کاری نکن که من تحریک بشم بیام جلوی همه بوست کنم …
سوگل صداش رو شنید …..
- داداشی تو چه بی ادب شدی ؟
ارمان بلند خندید ….
رفتم وسط برقصم که همه مثل مغولا بهم حمله کردن …..
اهنگ که تموم شد با صدای بلندی ارمان رو صدا کردن که بیاید وسط …
مخصوصا دوست هام که تو دانشگاه بود …. ارمان با اخم که همیشه تو دانشگاه میکرد گفت :
- من بلند نیستم برقصم ساحل خودت تنها برقص …..
با رقص رفتم طرفش …..
با عشوه گفتم :
- پاشو جون من یه ذره خودتو تکون بده ….
- ساحل جان میگم بلند نیستم بعدشم مرد که نمرقصه ….
- ارمان ….
صدای اهنگ بلند بیشتر شد همه جیغ زدن … ای چتونه انگار میخوان زایمان کنند ….
با صدای جیغ دختر ها ارمان اخمش بیشتر شد ….
با صدای ارومی گفت :
- ساحل اذیت نکن بابا خیر سرم یه وقتی استادشون بودم نگاه کن دارن چه جوری نگاه میکنند ……
با جیغ گفتم :
- ارمان ….
- خوب بابا تو هم که بد تر از اون ها جیغ میزنی پاشدم …
دستم رو گرفتم با هم رفتیم وسط ….
افتاده نگاهت تو چشم عاشقم، شک نکن هنوزم شبیه سابقم شک نکن هنوزم می لرزه زانوهام، وقتی که بخوام من کنارت راه بیام این منم که مستم مست و خراب تو، دوست دارم بدونم چیه جواب تو دوست دارم بدونم تو با من هستی یا، اشتباه گرفتم تورو با اون چشام وقتی تو چشات زل زدم نشستم، حس می کنم تو دنیای دیگه هستم منم دوست ندارم کس دیگه رو ببینم، روی هر چشی چشامو بستم جونم واست بگه بگه رک و راست، تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس جونم واست بگه بگه رک و راست، تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس افتاده نگاهت تو چشم عاشقم، شک نکن هنوزم شبیه سابقم شک نکن هنوزم می لرزه زانوهام، وقتی که بخوام من کنارت راه بیام جونم واست بگه بگه رک و راست، تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس جونم واست بگه بگه رک و راست، تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس اون کسی که هر روز دیدنش آرزومه، با وجود اینکه همیشه روبرومه اون کسی که اسمش بغض تو گلومه تو هستی بذار بگم من تو هستی دیوونتم من جونم واست بگه جونم واست بگه بگه رک و راست تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس جونم واست بگه بگه رک و راست، تورو می خوامت یه جورای خاص می خوام بگم بذار بگم نشی بی احساس…..
یکی از دست هاشو گذاشت روی شونه ام من کشوند طرف خودش …دست دیگه اش رو هم گذاشت روی کمرم …..
زل زدم به چشم هایی که تمام پنج سال اسیرش بودم … چشم هایی که میدونستم صاف و صادقه …..
زیر لب گفتم :
- جونم واست بگه رک و راست ، تو رو میخوامت یه جورای خاص
اونم زل زده بود به چشم های من ….

اهنگ که تموم شد پیشونیم رو طولانی بوسید …..

برگشتیم سر جامون این دختر ان قدر که جیغ زده بودن همه صدا هاشون گرفته بود …. ارمان هم هی مسخره اشون میکرد مخصوصا یکی از دوست هامو که خیلی تو دانشگاه اذیتش میکرد ….
- عزیزم من یه سر برم مردونه دوباره زود برمیگردم ….
با عشق گفتم :
- باشه ولی زود بیای ها …..
ارمان پاش رو گذاشت بیرون مریم پرید بغلم ….
- خوب ساحل خانم خوب استاد ما رو تور کردی ها ؟
– مریم ؟ تو هنوزم چشمت به ارمانه خجالت بکش …..
محکم زد تو دستم ….
- گمشو بی ادب مگه مرض دارم چشمم به شوهر دیگران باشه ….
یک ذره با هم حرف زدیم تا ارمان خیلی زود برگشت ….
موقع ی شام رفتیم توی یه اتاق خصوص …. خیلی گرسنه ام بود مخصوصا این که نهار هم کم خورده بود …..
ای بابا باز این فیلم بردارها شروع کردن به دستور دادن که چی کار کنیم …
عکس ها و فیلم ها که تموم شد ما تنها گذاشت که شاممون رو بخوریم ..
نفهمیدم چه جوری قاشق و چنگال برداشتن مثل این هایی که چند روز غذا نخورن شروع کردن به خوردن ….
ارمان با تعجب نگاهم کرد زد زیر خنده ….
- ساحل یه لحظه به خودم شک کردم چرا مثل این زن حامله ها غذا میخوری ….
با دهن پر گفتم :
- اخه از استرس نتونستم خوب نهار بخورم …..
- استرس برای چی ؟
- هیچی بابا بذار بخورم که خیلی گرسنه امه ….
جوجه کباب خودم که تمام شد جوجه کباب ارمانم خوردم بیچاره زل زده بود به من …..
با خنده گفتم :
- چیه ادم ندیدی ؟؟؟؟؟
- چرا ولی هیولا ندیدم بودم …
با چنگال زدم به بازوش …
- هیولا خودتی بی ادب …
شام رو خوردیم دوباره برگشتیم سالن قبلی …
روی صندلی نشستم همیشه عادت داشتم وقتی شام رو میخوردم خوابم میگرفت الان هم که دیگه نگو در حد تیم ملی خوابم میومد ….
مهمون ها که می یومدن برای خداحافظی با گیجی جوابشون رو میدادم ….
- عیبی نداره اینجا خوابت بگیره ولی خونه دیگه خوابت نیاد که تا صبح باهات کار دارم …..
با خواب الودگی گفتم :
- بیخود من برسم خونه با همین لباس عروسی میخوابم ….
اومد جواب بده که مادر جون اومد نزدیکمون …..
- اوا مادر چرا اینطوری شدی ؟
ارمان دستش رو گذاشت پشت کمرم و گفت :
- هیچی مامان جان خوابش میاد هیچیش نیست …..
تو همون حالت یه چرت کوچلو زدم چون واقعا خوابم میومد هی ارمان میزد بهم که خداحافظی کنم …. ابرومون نره … نگن دختره غش میکنه هی …..
دریا اومد جلو کمک کردم شنلم رو تنم کنم ….
- اه ساحل بابا الان چه موقع ی خوابه میخوایم بریم حال کنیم ها فرزاد و ارمان کلی با هم برنامه ریزی کردن برای امشب …..
- میری یه لیوان اب یخ بیاری بخورم تا شاید خواب از سرم بپره ….
- باشه الان میگم یکی از این کارگر ها برات بیارن …..
اب رو که خوردم بهتر شد …. بابا و عمو اومدن تو تا چند تا عکس دسته جمعی بندازیم ….
- عزیزم شنلت رو بنداز سرت دانیال و سامیار میخوان بیان تو …..
موهام رو کامل گذاشتم تو اومدن تو چند تا عکس هم با اون ها انداختیم .
فرزاد یه چشمک به ارمان زد …اونم با خنده جوابش رو داد امشب چه خبره باز من خبر ندارم …..
دیگه کم کم سالن داشت خالی میشد فقط فامیل های نزدیک بودن که میخواستن خونه رو ببین ….
- ارمان بریم خسته شدم ؟
کتش رو از روی صندلی برداشت پوشید ….
- بریم عزیز دلم چشم هاشو نگاه کن چند روز نخوابیدی ؟
والا من تو این چند روز که مثل خرس خوابیدم نمیدونم چرا خوابم گرفته ….
رفتیم بیرون ماشین ها منتظر ما بودند که حرکت کنیم اون هام پشت سر ما بیان ….
- ارمان اون کولر روشن کن پختم این زیر ….
- ای به چشم عزیزم ….
به فرزاد چراغ داد که جلوتر راه بیفته …. همه با بوق اماده ی حرکت شدن …..
ارمانم دستش رو گذاشته بود روی بوق هی میزد …..
خندیدم شنلم رو دادم بالا طوری که فقط چهره ام معلوم باشه ….
مریم خودش رو رسوند به ماشین ما …. همه ی بچه ها ی دانشگاه که دعوتشون کرده بودم تو ماشینش بودن ….
نگاه کن چه جوری روی هم سوار شدن هر کی ندونه میگن این روانین …
همه اشون بلند گفتن :
- استاد یه ذره اروم برید بابا بهتون برسیم ….
با خنده گفتم :
- برید گمشید مزاحم ها …..
ارمان حوصله ی دیگران رو نداشت شیشه رو کشید بالا صدای ظبطش رو زیاد کرد طوری که شیشه های ماشین در حال شکستن بود ….
- ارمان کجا داریم میری ؟
- داریم میرم خونه دیگه …..
دم خونه که رسیدیم فرزاد زود تر ماشین رو پارک کرد پیاده شد با صدای بلندی گفت :
- دوستان اماده اید ……….
وا این ها میخوان چه غلطی کنند خیر سرشون ….

همین که منو ارمان پیاده شدیم سی چهل تا فشفشه رفت تو هوا یک متر پریدم همزمان هم اهنگ اوپا گانستار پخش شد … جالب این بود که همه

ی ماشین هایی که دور ما بودن این اهنگ رو همزمان گذاشته بودن ….

Oppa is Gangnam style

دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Gangnam style
 
استایلش گانگنامه
 
A girl who is warm and humanle during the day
 
دختری که کل روز عشوه میای
 
A classy girl who know how to enjoy the freedom of a cup of coffee
 
دختر باکلاسی که میدونه چه جوری از قهوه خوردن لذت ببره (راحت و آزاده )
 
A girl whose heart gets hotter when night comes
 
دختری که وقتی شب میرسه جذابتر میشه
 
A girl with that kind of twist
 
دختری که قر میده و راه میره
 
I’m a guy
 
من یه پسرم
 
A guy who is as warm as you during the day
 
کسی که مثل تو کل روز جذابه
 
A guy who one-shots his coffee before it even cools down
 
کسی که قبل اینکه قهوه اش سرد بشه اونو میخوره
 
A guy whose heart bursts when night comes
 
پسری که وقتی شب میشه قلبش تند میزنه
 
That kind of guy Beautiful, loveable
 
از اون پسرای خوشگل و دوست داشتنی
 
Yes you, hey, yes you, hey
 
هی تو آره تو
 
Beautiful, loveable
 
تو که خوشگل و دوست داشتنی هستی
 
Yes you, hey, yes you, hey
 
هی تو آره تو
 
Now let’s go until the end
 
بیا تا تهش بریم
 
Oppa is Gangnam style, Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style, Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady, Oppa is Gangnam style
 
هی خانوم خوشگله دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady oh oh oh oh
 
هی خانوم خوشگله
 
A girl who looks quiet but plays when she plays
 
دختری که ظاهرا ساکته ولی پاش بیفته شیطون میشه
 
A girl who puts her hair down when the right time comes
 
دختری که به موقع موهاشو میریزه رو شونه هاش
 
A girl who covers herself but is more s.e.x.y than a girl who bares it all
 
دختری که خودشو میپوشونه ولی بازم جذابتر از دخترای دیگس
 
A sensable girl like that
 
دختری که منطقیه
 
I’m a guy
 
من یه پسرم
 
A guy who seems calm but plays when he plays
 
پسری که که ظاهرا ساکته ولی پاش بیفته شیطون میشه
 
A guy who goes completely crazy when the right time comes
 
پسری که به موقع دیوونه بازی در میاره
 
A guy who has bulging ideas rather than muscles
 
پسری که به جای عضله ایده های باحال داره
 
That kind of guy Beautiful, loveable
 
از اون پسرای خوشگل و دوست داشتنی
 
Yes you, hey, yes you, hey Beautiful, loveable
 
هی تو آره تو که خوشگل و دوست داشتنی هستی
 
Yes you, hey, yes you, hey
 
هی تو آره تو
 
Now let’s go until the end
 
بیا تا تهش بریم
 
Oppa is Gangnam style, Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style, Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady, Oppa is Gangnam style
 
هی خانوم خوشگله دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady oh oh oh oh
 
هی خانوم خوشگله
 
On top of the running man is the flying man, baby baby
 
بهتر از مرد دونده کسیه که پرواز میکنه عزیزم
 
I’m a man who knows a thing or two
 
من مردیم که از عهده هر کاری بر میام
 
On top of the running man is the flying man, baby baby
 
بهتر از مرد دونده کسیه که پرواز میکنه عزیزم


I’m a man who knows a thing or two

من مردیم که از عهده هر کاری بر میام
 
You know what I’m saying

می دونی که چی میگم

Oppa is Gangnam style, Gangnam style

 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style, Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Oppa is Gangnam style
 
دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady, Oppa is Gangnam style
 
هی خانوم خوشگله دوس پسرت بچه ی گانگنامه
 
Eh- S.e.x.y Lady oh oh oh oh

 
هی خانوم خوشگله….

دختر ها و پسر های جوون با صدای بلند میخونن …. الانه که گشت ارشاد بیاد همه رو بگیره ببره ….

سرم رو بلند کردم تو اسمون پر از فشفشه های رنگی ای بود که فرزاد مینداخت بالا …..

واقعا شوکه شده بودم باورم نمیشد این همه کار های خوب و جالب رو ارمان انجام داده ….

- ارمان جان الان همسایه ها زنگ میزنن۱۱۰ ها

- نگران نباش عزیز دلم با همشون هماهنگ کردم …

وا چه کار ها که نمیکنه این ارمان …

حالا خوبیش این بود که خونمون خارج از شهر بود و زیاد همسایه ها رو اذیت نمیکرد …..

بعد از اون شب که ارمان تو خونه اش ازم خواستگاری کرده بود دیگه نیومده بودم دلم میخواست برم ببینم تو چه خبره ولی مگه میشد از بین این همه ادم رد شد …

نگاهم افتاد به گوسفنده بیچاره اون مثل من شوکه شده بود ……

یکی ساعتی تو کوچه بودیم حالا مگه فرزاد بس میکرد به دریا اشاره کردم بیاد ….

- دریا بابا بیا برو جلوی این شوهرت رو بگیر مردم خوابن گناه دارن ….

- مردم خوابن یا تو خوابت میاد ….

با خنده گفتم :

- حالا چه فرقی میکنه من یا همسایه ها ….

- به همین خیال باش که ارمان بذاره تو. الان بخوابی ….

ارمان اشاره کرد که دیگه بس کنند …

رفتیم تو مهمون ها زود تر از ما رفتند تا خونه رو ببیند …. حالا کی این ها رو بیرون کنه …….

خدا رو شکر مامان خیلی زود محترمانه بیرونشون کرد ….

خودشونم دیگه زیاد نموندن و از همون دم در خداحافظی کردم دریا چشمک زد ….

- خوش بگذره خواهر جون …..

- کوفت ….

دانیال گریه میکرد میخواست بمونه پیشم فرزاد با خنده هی بهش میگفت :

- پسرم نمیشه بمونی که قیافه ای عمو ارمان روببین …..

در رو بستند شنلم رو باز کردم خیره شدم به تاب پشت سرم همون جایی که ارمان بهم اعتراف کرد دوست دارم ….

همون جایی که به قول خودش مقدمه رو انجام داده بود ….

- ساحل چرا نمیای بریم تو …..

لباسم رو زدم بالا که به زمین کشیده نشه ….

- اومدم ارمان ……

رفتیم تو وای چه خونه ای بود با اینکه خونه ی خودمون دوبلکس بود ولی اینجا مثل قصر میموند …. از این خونه هایی که هر دختری ارزوش رو داره…..

هر طرفش یه رنگ و لعابی داشت ….

دکوراسیونشم که دیگه نگو واقعا قشنگ بود ….

- خوشت اومد عزیزم اگر از هر کدوم از وسیله ها یا مبل ها خوشت نمیاد بگو تا عوض کنم…..

- نه بابا مگه دیوانه ام همه ی وسایله ها خیلی عالیه ….

رفت تو اشپزخونه ….

- من برم یه قهوه درست کنم تا شاید خواب از سر تو بپره ما بی مقدمه نمونیم …..

با خنده گفتم :

- ارمان میشه تلویزیون رو روشن کنم …

با اخم گفت :

- این چه حرفیه میزنی اخه این جا دیگه خونه ی تویه هر کاری دوست داری بکن ….

به ساعت نگاه کردم نزدیک های ۲ بود …..

ارمان با دوتا قهوه اومد کنارم نشست ….

- بفرمایید خانم خوشگله ؟

- دستت درد نکنه میگم لباس های منو اوردی از خونه ؟

با شیطنت گفت :

- لباس میخوای چی کار کنی ؟؟؟؟؟؟

- ارمان لوس نشو بگو اوردی یا نه .؟ اصلا من کلی چیزی میخوام ….

- هم خودم برات کلی چیزی خریدم هم اینکه وسیله ها که اماده کردی بودی رو همه رو اوردم برات …..

- دستت درد نکنه راستی تو هنوز سوغاتی ها رو به من نشون ندی ها ؟

- فردا نشون میدم کار های مهم تر از سوغاتی داریم ….

جوابش رو ندادم …..تا شاید یادش بره ولی انگار دوست نداشت بحث رو عوض کنیم ….

- ارمان من برم بالا این لباس عروس رو در بیارم که شفته شدم ….

- برو گلم برات لباس گذاشتم روی تخت چیزی خواستی بهم بگو ….

از این که ان قدر به فکر بود غرق شادی شدم … ولی خونه به این بزرگی حتما چند تا اتاق خواب داره دیگه … من از کجا بدونم باید کدوم اتاق برم ….

- ارمان کدوم اتاق برم ؟

- چهار تا اتاق خواب بالاست برو اتاق که درش قهوه ای اون اتاق مشترکمونه …..

- باشه ؟

- تو برو منم الان میام قهوه ات هم که نخوری ؟

- میام میخورم ….

از پله ها رفتم بالا … وارد اتاقی شدم که خودش گفته بود …

یه اتاق کاملا رویایی یه تخت دو نفره ی خیلی خوشگل وسط اتاق بود چشم افتاد به لباس خوابی که ارمان گذاشته بود روی تخت ….

بی حیا این این چه لباس خوابیه که تو گذاشتی اگه هیچی نپوشم که سنگین ترم ….

یه لباس خواب بنفش کمرنگ که خیلی کوتاه بود از بالا هم که دیگه قربونش برم هیچ نداشت ….

کنار تخت یک قاب عکس خوشگل از من و خودش بود …

میز توالتم هم گوشه ای اتاق بود با رنگ و مدل تخت ست بود …

پر از لوازم ارایش و عطر های گرون قیمت بود …

رفتم جلو تر نگاهم افتاد به خودم واقعا خوشگل شده بودم دلم نمیخواست لباس عروسی رو از تنم در بیارم ….

در کمد رو باز کردم پر از لباس های مارک دار بود …. لباس های خودم رو گذاشته بود طبقه ی دوم خم شدم یه تاب و شلوارک صورتی دراوردم

دستم رو دراز کردم زیپ لباس رو باز کنم که نشد هر چی تلاش کردم بی فایده بود ….

شلوارکم رو از زیر لباس پوشیدم ….

در اتاق باز شد ارمان اومد تو سینی قهوه تو دستش بود …

- اه چرا لباس هاتو عوض نکردی ؟

- اخه نمیتونم زیپش رو باز کنم …

سینی قهوه رو گذاشت روی میز عسلیه ی کنار تخت …

- بیا این جا برات باز کنم ….

یکی از دست هامو گرفتم به لباس که باز کرد یه دفعه از تنم در نیاد ….

دست سردش که به بدنم خورد یه جوری شدم …..

زیپ رو برام به ارومی باز کرد ….

با شیطنت تمام گفت :

- بفرمایید عزیزم حالا میتونی لباس خواب رو بپوشی ….

خجالت کشیدم سرم رو انداختم پایین چه فکری کرده بود که این لباس خواب برای من خریده بود …. فکر کرده منم الان میگم چشم و این میپوشم ….

رفت طرف کمد یه بلیز و شلوارک برای خودش اورد بیرون ….

خواست بلیزش رو دربیاره که بلند جیغ کشیدم …..

- هی چته ساحل ترسیدم باز چی شده چرا جیغ میکشی ….

- این همه اتاق میخوای جلوی من عوض کنی ….

دستش رو گذاشت به کمرش ….

- میشه بگی چرا نباید عوض کنم جلوی تو …

- ارمان خواهش میکنم برو بیرون هم من لباسم رو عوض کنم هم خودت عوض کن ….

با لحن جدی ای گفت :

- دلیلی نمیبنم که برم بیرون ولی این دفعه باشه حرف رو گوش میکنم تو هم به این بلیز شلوارک برو اون لباس خوابی رو که برات گذاشتم بپوش …من الان زود برمیگردم …

به همین خیال باشه اقا ارمان که امشب این لباس رو بپوشم …..


مطالب مشابه :


لباس خواب توری زنانه گلبهی

لباس خواب توری زنانه گلبهی , تاپ و شلوارک ست دخترانه 2014 , لباس خواب تور دو تیکه زنانه , تاپ یقه شل پشت گیپور دخترانه , لباس حریر با آستر , لباس شب جدید




مدل های لباس خواب برای خانم ها و دخترخانم ها

آماده خواب می‌شوند تا در زمان استراحت راحت باشند. اما بر اساس حالات بدنتان، باید جنس لباس خواب خود را طوری انتخاب کنید تا به هنگام شب اذیت نشوید. حال بر اساس




مدل های لباس خواب برای خانمها و دختر خانمها

مدل های لباس خواب برای خانمها و دختر خانمها لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show




بهترین های جنسی

16 مارس 2013 ... بهتر است هنگام آمیزش زوجین لباس خواب زیبا داشته باشند ومرد لباس زن را از تن خارج کند . این روش به لذت جنسی کمک می کند. ( از امام صادق ع




لباس خواب

ادرس عکس رو گذاشتم خودتون باز کنید چون لباس این مدلها بازه ممکنه وبلاگ بسته بشه. قیمت همه لباس خوابها تکی 27000 و عمده 23000میباشد لباس خواب کد SG2556




معمای مسخره

30-اگه یه فیل لباس خواب صورتی بپوشه بهش چی میگن؟ 31-اگه یه فیل لباس خواب آبی بپوشه بهش چی میگن؟ 32-همه حیوونای جنگل سوار ماشین بودن که تصادف میکنن.




لباس خواب زنانه

تولیدی پوشاک هستی - لباس خواب زنانه - تولید و پخش لباس زیر تولید و بورس انواع لباس و لباس زیر زنانه- سویشرت، شال و روسری ، - تولیدی پوشاک هستی.




تعبیر های کوتاه و مفید خواب

خواب نزدیک اذان صبح خیلی خوب و قریب به صحت است و کم خوری و پاکیزه بودن جسم و روح و لباس خواب تاثیر بسزایی در صحت خواب دیدن دارد و البته بر حسب ماههای




*** دنیای مد ***(مدل لباسهای خواب مارک دار و شیک)

لباس خواب یکی از مهم ترین چیزهایی است که هر زن باید به آن بدهد لباسهایی که علاوه بر اینکه بر زیبایی شما بیفزاید بلکه کاملا راحت بوده و به پوست و سلامتی شما




رمان کی گفته من شیطونم 29

من برم یه قهوه درست کنم تا شاید خواب از سر تو بپره ما بی مقدمه نمونیم … ... خجالت کشیدم سرم رو انداختم پایین چه فکری کرده بود که این لباس خواب برای من خریده بود




برچسب :