هر چه دارم از تو دارم ای پدر+دانلود آهنگ پدر از روزگار


ولادت حضرت علی(ع)
vtn25mdo5jwxs3nfssjc.gif
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت . . .
تبریک به کسی که نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی
و... بسیار سخت است ...
پدرم روزت مبارک . . .
 
tp054qvwb072ok3bfzre.png 


لینک فایل حجم فایل
علیرضا_روزگار_....پدر....وبلاگ_امام_حسین.mp34048.500 KB

حال ما در هجــــر بـابـا کمتر از یعقوب نیست....!
او پسر گم کرده بود و ما پـــــــــدر گم کرده ایم...
ای مظــهـــر رنـــــــج بی نهایت...
ای کوه غــــــرور ، تا به غایت...
بر آن همه غیـــــرت تو، احسنت ،تبارک...
ای تکیه گه من ، پـــــــــدرم
،روزت مبارکـــــــــ
پــــــــــــدر عــــــزیزم
روزتــــــــ مبارکــــــــــ. . . .

o2i8rwlfph1tys5v6pd.jpg 
نمیدونم دل توام برای من تنگ شده یا نه؟!
دلت با گریه هام هماهنگ شده یا نه؟!
نمیدونم که اشکهامو میبینی بابا؟
ولی با این همه بازم آرومی یا نه؟!
نمیدونم که هق هق دوساله ی شبانه روزم
همه اش رسید به گوشت بابا یا نه؟!
نمیدونم که این همه ظلم و جفا رو
به پاره ی تنت خوب دیدی یا نه؟!
نمیدونم دلت برای من،حالا تنگ شده یانه؟!

za77xgwgj6an2w74t8pn.jpg 
بابا مرا به خون جگر پروریده ای
یک عمر بهر من به جهان رنج دیده ای
این درد را چگونه تحمل توان نمود؟
من زنده ام،تو در دل خاک آرمیده ای...
 
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من
مه گردون ادب بودی و در خاک شدی
خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من
از ندانستن من، دزد قضا آگه بود
چو تو را برد، بخندید به نادانی م
آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت
کاش میخورد غم بی‌سر و سامانی من
 
of31ta80fihxwc99jusj.jpg 
 
این روزها هم گذشت.
اما مثل بقیه روزها نگذشت...
این روزها گذشت اما با غم،با ناراحتی ،با دلواپسی...
این روزها گذشت اما با اشک،با ناله،با دعا ،با التماس...
این روزها تلخ بود مثل زهر.طولانی بود مثل هزاران سال.
این روزها معنی واقعی پدر را حس کردم و شاید معنی واقعی نبود پدر را ،هرچند برای لحظاتی.
18enkqejs2qm8o3sws.jpg
این روزها به گذشته که برمیگردم میبینم چقدر روزهای زندگیم خالی بود از شکر. روزهایی که من میپنداشتم خسته کننده و کسل شده و شاید به جای شکر ناشکری هم کردم.
نمیدانم به حرمت کدام قطره اشک بود یا به حرمت کدام دست رو به آسمان که خدا دوباره پدر را به من برگرداند.
هر چه بود قدرت خدا دوباره رخ نمایی کرد و صد البته رحمانیتش بیشتر.
ولی این روزهای تلخ درس بزرگی به من داد.درسی که هیچگاه فراموشش نخواهم کرد.
prugb4xnxbe7c5blz2d.jpg
این روزها آموختم که چقدر باید شاکر خدایم باشم به خاطر بی نهایت نعماتی که بر من عطا کرده.آموختم که چه مهربان آفریدگاری دارم که با همه ناشکریهایم باز خواسته ام را بی پاسخ نگذاشت.آموختم تا خودش نخواهد برگی از درخت بر زمین نخواهد افتاد.
 
برای پدرم که....

5z2bav2r2zwhregygp4.jpg 
برای پدرم که اولین کلامهایم را با او شروع کردم ساده ترین و دلنشینترین کلام" بابا"
  7cu2ylcfrj88gr5d6u62.jpg
برای پدرم که اولین قدمهایم را روی پاهای مردانه ی او تاتی تاتی کردم
برای پدرم که در کودکی می پنداشتم قویترین و بزرگترین مرد دنیاست
برای پدرم که تنها نان نداد " عشق" داد
دوستت دارم بابا جــــــــون
 
دوستان قدر بابا هاتون رو بدونید و برای همه بابا های دنیا الفاتحه مع الصلوات
xnml05kzbvh5p3yulrrf.jpg 
«شعر روز پدر»
ای پدر ای با دل من همنشین           ای صمیمی ای بر انگشتر نگین
ای پدر ای همدم تنهاییم            آشنایی با غم تنهاییم
****شعر روز پدر****
ای طنین نام تو بر گوش من          ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار         ای که هستی مثل ابر نو بهار
****شعر روز پدر****
در صداقت برتر از آیینه ای             در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و بی پایدار           می برم نام تو را با افتخار
****شعر روز پدر****
هر چه دارم از تو دارم ای پدر              ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار            مهربانی از مانده یادگار
****شعر روز پدر****
ای پدر بوی شقایق می دهی          عاشقی را یاد عاشق می دهی
با تو سبزم،گل بهارم،ای پدر        هر چه دارم از تو دارم ای پدر
 
lnpu8rnxja3hacd4sjx7.jpg 
«شعر روز پدر»

پدر ای وجودم از تو            قدرت و توان گرفته
ای که از دم نفس هات            هستی من جان گرفته

****شعر روز پدر****
پدر ای که از تو جاری             خون زندگی تو رگ هام
ای که از نور دو چشمت           نور زندگی به چشمام

****شعر روز پدر****
پدر امروز به پاهام            دیگه نای رفتنی نیست
جز دریغی رو لب هام          دیگه حرف گفتنی نیست

zag52ynzaakjkfodvpjy.jpg
****شعر روز پدر****
پدر، پیچ و خم راهم          نمیخوام بی راهه باشه
 گل سرخ آرزوهام          توی فکر غنچه باشه

****شعر روز پدر****
پدر دست یاری تو            اگه دستامو نگیره
 کوره راه رفتن من

مثل شب هام می شه تیره
شاعر:مهدی فرجی

**************شعر روز پدر*************
 
4wkg6ts0ogbsapeti2.png
« خیال پدر»
 شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال   خواب ازسرم به نغمه مرغی پریده بود
در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت         رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

****شعر روز پدر****
درعالم خیال به چشم آمدم پدر     کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
 موی سیاه او شده بود اندکی سپید   گویی سپیده از افق شب دمیده بود

****شعر روز پدر****
یاد آمدم که در دل شبها هزار بار      دست نوازشم به سر و رو کشیده بود از خود برون شدم به تماشای روی او   کی لذت وصال بدین حد رسیده بود
چون محو شد خیال پدر از نظر مرا
اشکی به روی گونه زردم چکیده بود
شاعر:سهراب سپهری

0ujgzjv6nz1h1swogiw3.jpg 
در جستجوی پدر ، شعر استاد شهریار >>
دلتنگ غروبی خفه بیرون زدم از در
در مُشت گرفته مُچ دست پسرم را

یا رب به چه سنگی زنم از دست غریبی
این کلّه ی پوک و سر و مغز پکرم را

هم وطنم بار غریبی به سر دوش
 کوهی است که خواهد بشکاند کمرم را

من مرغ خوش آواز و همه عمر به پرواز
چون شد که شکستند چنین بال و پرم را

رفتم که به کوی پدر و مسکن مألوف
تسکین دهم آلام دل جان بسرم را

گفتم به سرِ راهِ همان خانه و مکتب
تکرار کنم درس سنین صغرم را

گر خود نتوانست زدودن غمم از دل
 زان منظره باری بنوازد نظرم را

کانون پدر جویم و گهواره ی مادر
کانِ گهرم یابم و مهد هنرم را

تا قصّه ی رویین تنی و تیر پرانی است
 از قلعه ی سیمرغ ستانم سپرم را

با یاد طفولیّت و نشخوار جوانی
می رفتم و مشغول جویدن جگرم را

پیچیدم از آن کوچه ی مأنوس که در کام
باز آورد آن لذّت شیر و شکرم را

افسوس که کانون پدر نيز فروکشت
 از آتش دل باقي برق و شررم را

چون بقعه اموات فضايي همه خاموش
اخطار کنان منزل خوف و خطرم را

درها همه بسته است و برخ گردنشسته
 يعني نزني در که نيابي اثرم را

در گرد و غبار سر آن کوي نخواندم
جز سرزنش عمر هبا و هدرم را

مهدي که نه پاس پدرم داشته زين پيش
کي پاس مرا دارد و زين پس پسرم را

اي داد که از آن همه يار و سر وهمسر
 يک در نگشايد که بپرسد خبرم را

يک بچه همسايه نديدم به سرکوي
  تا شرح دهم قصه سير و سفرم را

اشکم برخ از ديده روان بودوليکن
پنهان که نبيند پسرم چشم ترم را

ميخواستم اين شيب و شبابم بستانند
  طفليم دهند و سر پر شور و شرم را

چشم خردم را ببرند و به من آرند
 چشم صغرم را و نقوش و صورم را

کم کم همه را در نظر آوردم و ناگاه
 ارواح گرفتند همه دور و برم را

گويي پي ديدار عزيزان بگشودند
  هم چشم دل کورم و هم گوش کرم را

يکجا همه گمشدگان يافته بودم 
از جمله حبيب و رفقاي دگرم را

اين خنده وصلش بلب آن گريه هجران
اين يک سفرم پر سد و آن يک حضرم را

اين ورد شبم خواهد و ناليدن شبگير
 وآن زمزمه صبح و دعاي سحرم را

تا خود به تقلا بدر خانه کشاندم
بستند به صد دايره راه گذرم را

يکباره قرار از کف من رفت ونهادم
 بر سينه ديوار در خانه سرم را

صوت پدرم بود که مي گفت چه کردي؟
 در غيبت من عاله در بدرم را

حرفم بزبان بود ولي سکسکه نگذاشت
 تا باز دهم شرح قضا و قدرم را

في الجمله شدم ملتمس از در بدعايي
 کز حق طلبد فرصت صبر و ظفرم را

اشکم بطواف حرم کعبه چنان گرم
کز دل بزدود آنهمه زنگ و کدرم را

نا گه پسرم گفت چه مي خواهي از اين در
گفتم پسرم بوي صفاي پدرم

**
p3v19cwejk0cdhzd4jwr.jpg
خونه ی ما بعد از مسافرت طولانی بابا..
درب چوبی شکسته
انگار با رفتنت قلبش شکسته
پنجره های خسته
طوفان تنهایی
غبار یتیمی
نشسته بروی گنجه اتاق
همون جایی که هست جانماز قشنگت
همون مهر شکسته کربلائی
کتاب دعای کمیل
و
جا پای  اشک های شبانه ات بروی  صفحه هاتش
عطر تنت روی تمام  دیوارهای خونه نقش دلتنگی زده
کپسول اکسیژن همون که میگفتی هم نفسته  پر از غبار
انگار هم نفست هم مثل تو بی نفسه
گوشه هایی از سقف خونه ریزش کرده
ستون خونه ترک عمیقی خورده
نور شمع
همون که کنار عکسته
منعکس شده در قطره های اشک مادرم
صدای خس خس ریه ها ت انگار تنها ساز این خونه بوده
که حالا دیگه بی صدا شده
چند یادداشت... پشت عکس های جبهه
با شعری که یه گوشه اش نوشته
 
 
شکستن بال و پرم در قفس انداختنم "
 
چه درقفس باشم چه بیرون زقفس
 
کی کنم پرواز بااین بال وپر شکسته ام
 
خوشا شهیدان رفتن به مقصد رسیدن
خدایا !من هنوز به لطف تو به امید پرواز نشسته ام"
 
هوای دلم ابریست پدرم
....
و من...
....
میبارمو میبارم و میبارم
   
  tbo4wyqbr8fbvf3r9dz2.gif
 
دو بخش دارد : با ... با ... که می شود بابا
همین که هست در آن قاب عکس ، آن بالا
 
همین که زل زده بر چشم های غمگینم
نشسته در دل خاک آن جسم  پاک بابا
 
همین که نیست که غمخوارم شود گاهی
اتاق با نفسش گر بگیرد از گرما
 
همین که نیست کشتی بگیرد او با من
تا در آغوش بگیرمش مثل یک رویا
همین که نیست که با هم  برویم
به مسجد ، هیئت  و یا هرجا
 
همین که نیست که ما را مسافرت ببرد
تهران ، مشهد امام رضا
 
همین که نیست بگوید : خسته نباشی پسرم!
همین که نیست کند آغوش اش را برویم باز
 
چرا ز قاب تکانی نمی خوری ای مرد؟!
چرا سراغ نمی گیری از من تنها...... بابا
 
نگاه کن همه نمره های من عالیست
نگاه کن تو به این برگه حضرت والا!
به گریه سر روی زانو می نهم و خوابم می برد
قاب عکس زمین  می خورد مثل یک رؤیا
 
نشسته است پدر در کنارمن با شوق
بوسه می زد و می گفت پسر من بر پا
ببین کنار تو هستم بلند شو خوش خواب
آهای پسرم  بگیر دستم را
 
کشید چفیه به چشمان ابری و باران...
گرفت خودکار از دست کوچک ام بابا!
 
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست
 
 
پدرم ندیدنت دلم را شکانده است....
کجا تو را بیابم نازنین تر از گل
برایم سخت است ندیدنت
وعده های دروغین به دل دادن
مرد میخواهد...
صبور باش دل نا آرام من..
igl5a8ek4agxmvnr4p.jpg
 
وقتی نباشی پدرخاطراتت بپچاره ام میکنند
خاطرات نه سر دارند  و نه ته...
بی هوا می ایند تا خفه ات کنند...
میرسند گاهی وسط یک فکر ...!
گاهی وسط یک خیابان ...
سردت می کنند...داغت می کنند...
رگ خوابت را بلدند...زمینت می زنند...
خاطرات تمام نمی شوند...
تمامت می کنند...
 
  q7a3i5bypqud63mabm7.gif
یه ۵ شنبه دلگیر
نزدیکای غروب افتاب
کنار قبر بابا
فقط من ومن و من...و یه دنیا حرف که فقط به بابا میخوام بگم
کم کم داشت اذان مغرب رو میگفت میگن بده غروب توی خلدبرین باشی اما من نمیتونستم دل بکنم
بعد رفتن بابا  من موندم و این لحظه ها...
سکوت مطلق
من و یه عالمه سنگ قبر
من و سنگ قبر  بابا
گونه های خیس از  اشکهام
کاش بودی
کاش...
کاش من نبودم ...
کاش پیش تو بودم....
 
 
 iuyjwfj4dq1a5jqaug10.jpg
 
 //www.bargozideha.com/static/portal/32/321571-279806.jpg
 
 


مطالب مشابه :


معکوس کردن مقادیر در خود آرایه

برنامه ی زیر یک آرایه ی n عنصری را تعریف می کند.سپس مقادیر عددی را از کاربر دریافت می کند و در آرایه قرار می دهد.در نهایت،مقادیر عددی را در خود آرایه معکوس می کند.




لیست آدرس وب دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران

... دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران شامل دانشگاههای دولتی پیام نور جامع علمی کاربردی و . ... دانشگاه علم و صنعت ايران ... دانشگاه يزد .... مركز آموزش علميكاربردي خانه كارگر · http://www.workersuniversity.org ... خانه ریاضی پرفسور هشترودی تبریز




استراحتگاهها و زائر سراها

آدرس:یزد تقاطع بلوار جمهوری خ انقلاب جنب مسجد ابوالفضل استراحتگاه خانه کارگر ... خ دانشگاه ـ دانشگاه9 ـ پ18 ـ استاد سرای دانشگاه علمی کاربردی خانه کارگر تلفن




‌اطلاعيه ‌سازمان‌ سنجش‌ آموزش‌ كشور

3 ا کتبر 2009 ... دانشگاه جامع علمي- كاربردي براساس استان محل تحصيل داوطلبان ... قزوين- شهرستان البرز- خيابان سهروردي – روبروي دادگستري – مركز آموزش علمي- كاربردي خانه كارگر. قم. قم ... يزد- صفائيه – بلوار شهيدان اشرف- مجتمع آموزشي ملاصدرا




دانلود نوحه در سوگ رحلت امام خمینی (ره)

دانشگاه علمی کابردی خانه کارگر یزد. ○ پایگاه اطلاع ..... لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز ... نوشته شده در تاريخ سه شنبه سیزدهم خرداد 1393 توسط مجید بیدکی (یزد).




2 اطلاعيه سازمان سنجش در رابطه با آزمونهاي دانشگاه جامع علمي - كاربردي

7 سپتامبر 2010 ... 2 اطلاعيه سازمان سنجش در رابطه با آزمونهاي دانشگاه جامع علمي - كاربردي .... بعد از شهرك جواد الائمه- مركز آموزش علمي-كاربردي خانه كارگر واحد گرگان ... يزد, يزد, يزد- صفائيه- بلوار شهيدان اشرف- مركز آموزش علمي- كاربردي جهاد كشاورزي




دانلود ممد نبودی فایل صوتی و تصویری+مطالب در مورد آزادسازی خرمشهر

مركز علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد. ○ مرکز آموزش علمی ... دانشگاه علمی کابردی خانه کارگر یزد ..... نوشته شده در تاريخ شنبه سوم خرداد 1393 توسط مجید بیدکی (یزد).




ولادت امام حسین، حضرت عباس و امام سجاد(علیه السلام)

مركز علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد ... دانشگاه علمی کابردی خانه کارگر یزد ..... چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص) رسید، به خانه‏ ى حضرت على و فاطمه (ع) آمد .... در سال 1355 شمسی، یكی از وعاظ شهر یزد، به نام شیخ ذاكری، به بندرعباس می‌آید و از




هر چه دارم از تو دارم ای پدر+دانلود آهنگ پدر از روزگار

مركز علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد. ○ مرکز آموزش ... دانشگاه علمی کابردی خانه کارگر یزد. ○ پایگاه اطلاع ..... گفتم به سرِ راهِ همان خانه و مکتب تکرار کنم درس .... نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت 1393 توسط مجید بیدکی (یزد) .




برچسب :