اسامی پسرانه
فشار رسانه های مخالف سینماگران را پشیمان نکرد
یک روز پس از انتشار خبر حمایت 6 سینماگر سرشناس ایرانی از مذاکرات هستهای، مجید مجیدی، سیدرضا میرکریمی و محمد مهدی عسگرپور در مصاحبههایی بر حمایت خود از این حرکت تاکید کردند. به گزارش خبرآنلاین، مجید مجیدی کارگردان فیلم «بچههای آسمان» در گفت و گویی به زمینه های شکل گیری این کمپین اشاره کرد و گفت که این کمپین به دعوت مسئولان در وزارت امور خارجه راهاندازی شده است. عباس کیارستمی، مجید مجیدی، اصغر فرهادی، رخشان بنی اعتماد، سیدرضا میرکریمی و محمدمهدی عسگرپور 6 سینماگرانی هستند که حمایت خود را از مذاکرات هستهای برای رسیدن به توافق اعلام کردهاند. مجیدی با بیان این مطلب که چند روز پیش از سوی آقای جواد ظریف وزیر امور خارجه با ما تماسی گرفته و خواسته شد که عدهای از هنرمندان که وجهه بینالمللی دارند در مسیر مذاکرات هستهای و برای احقاق حقوق حقه مردم ایران، دولت را یاری رسانند، ادامه داد:«به همین منظور پوستری از سوی وزارتخانه آماده شد که ما نیز آن را تایید کردیم.» او افزود:«این مذاکرات از سوی دولت جمهوری اسلامی به منظور حل مشکل پرونده هستهای انجام میگیرد و تاکید همه ارکان نظام بر این است که با حفظ شأن و حقوق مردم باشد و همه هنرمندان از جمله ما شش نفری که حمایت خود را از مذاکرات اعلام کردیم، حرفمان جز حفظ عزت نظام و مردم ایران نیست.» مجیدی با اشاره به اینکه درخواست وزارت خارجه مبنی بر انجام این امر با سرعت بوده است، بیان کرد: «من و دیگر دوستانی که این حرکت را قبول کردیم در جهت منافع ملی کشور اقدام کردیم و دلیل تفسیرها و تعبیرهای غلط که از روز گذشته در برخی رسانهها منتشر شده است، نمیدانم.» اشاره مجیدی به رسانههای مخالف دولت و مذاکرات هستهای است که بلافاصله پس از انتشار خبر حمایت سینماگران ایرانی از مذاکرات هستهای کوشیدند با برجسته سازی برخی از جملات متن تنظیم شده، این حرکت و سینماگران امضا کننده آنرا زیر سوال ببرند. آغاز ماجرا صبح روز سهشنبه هشتم مهرماه پوستری زرد رنگ با عکس شش سینماگر سرشناس ایرانی و همچنین نوشتههایی به زبان انگلیسی روی فضای مجازی قرار گرفت، پوستری که روی آن از توافق هستهای ایرانیان صحبت شده بود و عکس عباس کیارستمی، رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی، رضا میرکریمی، مجیدی مجیدی و محمدمهدی عسگرپور در آن به چشم میخورد. ماجرای پوستر از این قرار بود که این شش سینماگر با راهاندازی صفحهای در فیسبوک و همچنین هشتگی در توییتر از کمپینی صحبت کرده بودند که خواستار رسیدن مذاکرهکنندگان به توافق هستهای بودند. این گروه اعلام کرده بودند که «هیچ توافقی ...
نام های پسرانه و دخترانه گیلکی
نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه( آ-الف) شروع می شوندآرنگ، نام کوهی در اشکورات.ارغش (ارگاش)، اسم تاریخی، از شاهان باستانی گیلان.اسفار، اسم تاریخی، از سرداران.اسفان.اسوار، اسفاراشاکید، اسم تاریخی، از شاهان باستانیاشتاد، اسم تاریخی.افرا، از درختان چنگلی.افراشته، شاعر معروف گیلکیسرا.آلندا، اسم تاریخی، از شاهان باستانی.امینا، امین (با تلفظ رایج در قدیم)انوز، اسم تاریخی، از فرمانروایان گیلان.اُوجا، از درحتان، جواب و پاسخ.اوخان، پژواک، انعکاس صدا.ایجگره، فریاد.ایلشام، اسم تاریخی، از سرداران. نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه( ب) شروع می شوندبازان، اسم تاریخی، از سرداران.باو ، اسم تاریخی، سلسله باوندیان مأخوذ از آن است.باوند، اسم تاریخی، از شاهان باستانی.بکران، از سرداران مرداویج زیاری.بنجاسپ، از سرداران.بُندار، از سرداران. نام شاعر معروف.بویه، پدر موسس سلسله البویه. نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه( پ) شروع می شوند پادوسبان، اسم تاریخی. سلسله پادوسبانان منسوب به آن است.پاموج، راهپیما. همپا.پشنگ، اسم تاریخی، از سلسله پادوسبانان.پلیام (پلیم)، گیاهی که در اطراف رشت «شوند» گویند.پوردیل، آدم با دل و جرأت.پورگیل، اسم تاریخی، از سرداران. نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه( ت) شروع می شوند تالجین، اسم تاریخی، از سرداران.تام، آرام، ساکت.تجاسب، از فرمانروایان. سلسله تجاسپی مأخوذ از ان است.تکیدار، اسم تاریخی، از سرداران.توکا، پرندهای از انواع کاکلیها.توکالی، قله کوه.تیدا، اسم تاریخی، از سرداران.تیرمَزَن، اسم تاریخی. نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه(ج) شروع می شوند جانگول، بدنی که چون گل است.جستان، اسم تاریخی، سلسله جستانیان مأخوذ از ان است.جوانگول، گل شاداب، جوانی که چون گل است.جیمرو، سرخرو. آتشینرخ. [جیم در لغت یعنی جرقه و اخگر آتش.]جیگلی، فریاد. [ژِگِله، در گویش بیهپیشی به معنی جیغ است.] نام گیلکی نام پسرانه گیلکی اسم زیبای گیلکی نام فارسی گیلکی نام زیبای پسرانه گیلکی نام های پسرانه گیلکی که با واژه( چ) شروع می شوند چارخو، از پرندهگانی که کنار نیزار زندهگی میکنند.چیران، ...
نام های زیبای پسرانه
آ · آبتین · آتش · آترین · آتورپات · آذرخش · آذرمه · آذین · آرتین · آرام · آراز (معنی:زلال و پاک) (رود ارس) · آراد · آرتا · آرتان · آرش · آرشام · آرمان · آرمین · آروین (دهخدا:تجربه، آزمایش، امتحان، آزمون ) · آریا · آریابان · آریانا · آریشتا[نیازمند منبع] · آرین · آریوبرزن · آزاد · آزرمگان · آساد · آستیاژ · آستیاگ · آلان بلند، با حرمت، سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان) (کردی) · آوه · آویژه · آیینگشسب · آریو · آریافر · آریامن · آریامنش · آریامهر · آریان ا · اخگر · ارخشا (معنی:درخشان، تیر سریع) · اُرُد · اردشیر · اردلان · اردوان · ارژنگ · ارس · ارشا[نیازمند منبع] · ارشام · اَرَشک · ارشیا (دهخدا:بلغت، زندو پازند تخت و اورنگ شاهان را گویند) · ارمایل · اروند · اژدر · اسفندیار · اشک · اشکان · اشکبوس · افراسیاب · افشار شریک، رفیق، نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران · افشین · البرز · اِلکو نام یکی از سرداران ایرانی[نیازمند منبع] · الوند · امید · اندمان[نیازمند منبع] · انوش · انوشیروان · اورمزد · اورند[نیازمند منبع] · اورنگ · ایرج · ایرمان[نیازمند منبع] · ایشتوویگو ب بابک باربد بامداد بامین بامشاد بردیا بزرگمهر بمانی[نیازمند منبع] بهآیین بهبد بهرام بهمن بهمنش بیژن بهروز بهراد بهرنگ بهزاد بهداد بهشاد بهنام برسام برزو (معنی: قد بلند) (پارسی کهن) برنا برزن برومند اوژن[نیازمند منبع] بنگشت[نیازمند منبع] برزین بهداد پ پارسا پایا پرشان پدرام پرویز پژمان پشنگ پشوتن پورداد پوژمان[نیازمند منبع] پولاد پهلبد پیام پیران پیروز پیشداد پویا پویان پوریا پرهام پیروز پیمان ت تم[نیازمند منبع] تیرداد تهماسب تهمتن تهمورث تورج تابان تیریژ (=پرتو، فروغ) (کردی) ج جاماسب جاوید جمشید جهانگیر جهانبخش جهانشاه جهاندار جیانک[نیازمند منبع] جهان چ چهکو (کردی) چیا (معنی: کوهستان بلند) (کردی) چیاکو (کردی) ...
اسامی قرآنی
دوستاي عزيز اين ليستو از سايت زير نوشتم شايد به بعضي از دوستان كمكي كرده باشم http://www.askdin.com ياسين =لقب پيامبر ،اسم يكي از سوره هاي قرآن مبينا =آشكار و روشن،از اسامي كلام وحي نور =معنيش روشه،از اسامي خدا(نور آسمانها و زمين) نورا=درخشان ،تابان(از نور مياد) مهنا(mohanna) =گوارا و خوش حنيفا= حق ،راست(لقب اديان توحيدي و مسلك حضرت ابراهيم) حنيفه=حق ،راست(لقب اديان توحيدي و مسلك حضرت ابراهيم) مهدي(مهدا خونده ميشه،دخترونست)=هدايت شده ،(اگه موضع ظهور بچه دار شدين بذارين ،هدايت شده بدست مهدي) حورا=حور،حور بهشتي حورانه=مثل حور زيبا فاطميا=اسم حضرت فاطمه به زبان عبري ،حضرت فاطمه با همين نام بر شهري از مردم پرتقال ظاهر شد و خود را صديقه كبرا معرفي كرد كه دوازده فرزند داشت و ...(اين ماجرا مورد تاييد پاپ و تمام كليساييان است) سنا=روشنايي حره= دختر آزاده ،از اسامي حضرت زهرا، از القاب بانوان اشرافي،(حر اسم اولين شهيد كربلا هم هست) حامده= سپاسگزار،حمدكننده خدا حديث=سخني كه از پيامبر(ص) يا بزرگان دين نقل مي كنند ، داستان، سرگذشت، سخن حديثه= نو و تازه عارفه= زن عالم و عارف عفاف= پاكدامني عفيف=پاك دامن عفيفه=زن پاك دامن عليا (elia) = بانوي والا،رفيع ، فكر كنم مونث "علي" باشه عهديه= پاي بند به عهد و پيمان غديره= گيسوي بافته شده، مونث شده كلمه (غدير) غانيه=دختر جوان پاكدامن فائزه= نائل ،رستگار،از اسامي قراني فارهه=دختر زيبا و با نمك فائقه=پيروز شده فريضه=عمل واجب فصيحه= فصيح و گويا،بانوي فهميده ليالي=شبها ماريه= زن سپيد و درخشان، نام يكي از همسران پيامبر حكيمه=زن حكيم و دانشمند،از القاب حضرت زهرا مكرمه (mokrame) = مورد احترام واقع شده،بانوي محترم يسنا=حمد و ستايش،نماز يامين=اسم مادر حضرت يوسف،(مادر بنيامين) راحيل=نام يك فرشته،راحيل عربي شدهٔ لغت عبري رَجِل به معناي بي گناه است. راحيل همسر دوم و محبوب يعقوب و مادر يوسف و بنيامين است. نام او در كتاب پيدايش در تورات ذكر گشتهاست. راحيل دختر لابان و خواهر كوچك تر لياه است. مادر يعقوب، ربقاه ، خواهرلابان بودهاست. راحيل در نزديكي بيتلحم يهوديه مدفون است. سوره=سوره قرآن تبسم =لبخند ابتسام= تبسم،لبخندزدن اكليل= تاج آيه =نشانه ،نشانه خدا آيات= جمع آيه، اسم دختر شاعر شيعه بحريني كه بدست آل سعود شهيد شد http://www.askdin.com/showthread.php?t=11997&p=111071 بشري =بشارت ،از القاب قرآن،(بشارت براي مومنين) هدي =هدايت ،از القاب قرآن،(هدايت براي مومنين) اين دوتا اسم دوتا خواهرن كه يكيشون دوست منه: اسماء الهدي= نامهاي هدايت،از اسامي قرآني(نامهاي هدايت خداوند) اسماءالحسني=نامهاي نيكو،از اسامي قرآني(نامهاي نيكوي خداوند) حسني= ...
اسم هاي زيباي پسرانه به همراه معني
اسم هاي زيباي پسرانه به همراه معني آبـتين = يکي از شخـصيت هاي شاهـنامه، پدر فريدونآتـش = آتـشآذين = نام فرمانده لشگر بابک خـرمدين، تـزيـين و آرايشآراد = نام فرشته ايآرام = ساکتآرتان =نام پدر زن داريوش کبـيرآرش =يکي از پهـلوانان سنـتي ايرانآرشام =بسيار نيرومند، پدر بزرگ داريوش کبـيرآرمان =هـدفآرمين =يکي از شخـصيت هاي شاهـنامهآريا=نام باستاني ايرانآريامنش =داراي خلق و خوي آريايي، نام پسر داريوشآريانا =منسوب به نژاد و قوم آرين يا آرياييآرين =مربوط به نژاد آريا آزاد =آزادآويژه =خاص و خالص، پاک و پاکيزهاخـگر= پاره آتشاردشير= يکي از شخـصيتهاي شاهـنامهاردلان اردوان= يکي از شخـصيت هاي شاهـنامهارژنگ =يکي از شخـصيت هاي شاهـنامهارسلان =شيرارشيا =تخـتاسفنديار =يکي از شخصيتهاي شاهنامه اشکان =بنيانگذار سلسله اشکانيان افشار =شريک، معاون، رفيقافشين =نام سردار ايرانياميد= آرزوامير= شاهانوش =جاودانانوشيروان =نام يکي از پادشاهان ايراني در زمان ساسانياناورنگ= ادراکايرج =نام يکي از شخصيتهاي شاهنامهبابک =يکي از شخصيت هاي شاهنامهباربد =نام نوازنده نامي دربار خسرو پرويزبامداد =آغاز صبحبامشاد =نام نوازنده نامي دوران ساسانيانبامين برديا =نام يک شاهزاده(برادر کمبودجيه پسر کوروش)ربرسام =يکي از سرداران يزدگرد ساسانيبرنا = جوانبروز =بلند بالا، نام پسر سهراببرزن =نام پهلوان ايراني، نام پسر گرشاسببزرگمهر =يکي از شخصيتهاي شاهنامهبه آئين =به دينبهبد =نگهبانبهراد بهرام =مريخ، يکي از شخصيتهاي شاهنامهبهرنگ =رنگ نيکبهروز =روز خوب و نيکبهزاد =کسي که به نيکي زاده شدهبهمن =يازدهمين ماه ايراني، نام يکي از شخصيت هاي شاهنامهبهمنش =داراي مش و کردار شايستهبهنام =مشهوربهنود =نام شاهان هندبيژن =يکي از شخصيتهاي شاهنامهپارسا =ايراني، مقدسپاشا =نامي آذري به معناي پروردگارپرشان = رزمجوپرويز =يکي از شخصيت هاي شاهنامهپرهام =نام يک پيامبرپژمان پوريا پويا =جستجو، جوياپژمان =آرزوپولاد =نام يکي از پهلوانان ايراني در زمان کيقبادپهلبد =آهنگساز دوران خسرو پرويز ساسانيپيام =پيامپيروز =يکي از شخصيتهاي شاهنامهپيروزان =نام برادر شاپور اولپيمان =قبولتورج =يکي از شخصيت هاي شاهنامهتهماسب =يکي از شخصيت هاي شاهنامهتهمورث =نام يکي از شاهان ايرانيتيرداد تيمور جاويد= ابديجمشيد =نام شاهي باستاني، يکي از شخصيت هاي شاهنامهجهاندار= دارنده جهانجهانشاه =شاه جهانجهانگير =فاتح جهانحامي =مدافعخداداد =هديه اي از طرف خداخسرو =يکي از شخصيتهاي شاهنامهخشايار= نام يکي از شاهان هخامنشيداديه دارا =ثروتمند، ...
نام پسر ایرانی (اسم پسرانه)
اسم پسر ایرانی با حرف الف : آبادان : خرم و باصفاآبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیآبدوس : نام یکی از درباریان اردوان سوم اشکانیآبستا : اوستاآتروپات : نام والی آتروپاتن(آذرآبادگان)آترین : نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگآتش : فروغ و روشناییآخشیج : نماد، عنصرآدُر : آذر، آتشآدُرباد : نام موبد موبدان دوران شاپورآذر بُرزین : نام موبدی بودهآذر بُرزین : نام موبدی بودهآذرآیین : نام پسر آذرساسانآذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیارآذرباد : نام موبد موبدان روزگار شاپور دومآذربُد : نام پسر هومت که نوشتن نامه دینکرد را به انجام رساندآذربود : موبدی در زمان یزدگردآذرپَژوه : پسر آذرآیین پسر گستهم نویسنده کتاب گلستان دانشآذرپناه : نام یکی از ساتراپ آذرآبادگانآذرخش : صاعقه، برقآذرفر : در اوستا به دارنده فرآذرآذرکیوان : از موبدان بزرگ شیراز در روزگار حافظآذرمهر : نام موبدی است در زمان کوادآذرنوش : در اوستا به دوستدار فرهنگآذین : زیور، نام فرمانده لشکر بابک خرمدینآراستی : نام عموی اشوزرتشت و پدر میدیوماهآرتمیس : نام فرمانده نیروی دریایی خشایارشاهآرتین : نام هفتمین پادشاه مادآرش : پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانیآرمان : آرزو، خواستهآرمین : آرامش، آسودگیآریا : اصیل و آزاد ، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورشآریامن : نام فرمانده ناوگان خشایار شاهآریامنش : نام پسر داریوشآریامهر : دارنده مهر ایرانآرتاباز: از نامهای برگزیدهآریوبَرزَن : دلاور و پهلوان. سردار داریوش سومآزاد : نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شدهآزاد منش : راد، جوانمرد، دارنده خوی آزادگیآزادمهر : از نام های برگزیدهآژمان : بی زمانآسا : نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شدهآستیاک : نام چهارمین و آخرین پادشاه مادآونگ : آویخته، نگهدارندهآویز : آویختن، نگهداریآیریک : نام نیای یازدهم اشوزرتشتاَبدَه : بی آغازاَبیش : بی رنجاپرنگ : نام پسر ساماَپروَند : دارنده بلندی و شکوه یا فرهمنداَپروَیژ : پیروزمند و شکست ناپذیر . نام خسرو دوم پادشاه ساسانیاَپیوه : نام پسر کیقباد نخستین پادشاه کیانیاَترس : دلیر، بی ترساَرتان : راستگو. نام پسر ویشتاسبارج : ارزنده. نام یکی از نیاکان اشوزرتشتارجاسب : اوستایی آن یعنی دارای اسبان پرارزشارجمند : با ارزشارد : نام سیزدهمین پادشاه اشکانیاردشیر : نام پادشاه هخامنشی و ساسانیاردلان : از واژه ارد ایرانی استاردوان : در اوستا ، پشتیبان راستی و درستی استارژنگ : نام سالار مازندرانارشا : راست و درستارشاسب : دارنده اسبهای نراَرشام : پسر عموی داریوش بزرگاَرشان : نام نیای داریوش بزرگارشک : نام نخستین پادشاه اشکانیاَرشَن : نام برادر ...
لیست نام های زیبای فارسی beautiful farsi names
نام های زیبای فارسی اصیل (اسم دخترانه و اسم پسرانه) اسامی که از زمان های دور باقیمانده اند و جز فرهنگ کهن ایران و سرزمین فارس هستند. اسم های زیبای دختر و پسر که در حال حاضر در فرهنگ ما وجود دارند شامل 2 قسمت نامهای پارسی و سایر اسمهای وارد شده به فرهنگ ما هستند ( شامل نام های عربی، عبری، ارمنی، ترکی و ... و حتی اسامی انگلیسی یا فرانسوی)>> مشاهده لیست کامل نامهای زیبا: اسم ایرانیتمامی نام های ایرانی اصیل نه تنها هر یک معانی زیبایی دارند، بلکه اکثرشان دارای ریشه هایی در فرهنگ اصیل ایرانی هستند. اسم هایی که به لطف شاهنامه فردوسی سینه به سینه تا به امروزبین نسل های ایرانیان منتقل شده است.
اسامی پسر ایرانی با معنی
اسامی پسر مرتب شده بصورت ترتیب حروف الفبای فارسی اسم پسر معنی ( ها ) آبـتين يکي از شخـصيت هاي شاهـنامه، پدر فريدون آتـش آتـش آذين نام فرمانده لشگر بابک خـرمدين، تـزيـين و آرايش آراد نام فرشته اي آرام ساکت آرتان نام پدر زن داريوش کبـير آرش يکي از پهـلوانان سنـتي ايران آرشام بسيار نيرومند، پدر بزرگ داريوش کبـير آرمان هـدف آرمين يکي از شخـصيت هاي شاهـنامه آريا نام باستاني ايران آريامنش داراي خلق و خوي آريايي، نام پسر داريوش آريانا منسوب به نژاد و قوم آرين يا آريايي آرين مربوط به نژاد آريا آزاد آزاد آويژه خاص و خالص، پاک و پاکيزه اخـگر پاره آتش اردشير يکي از شخـصيتهاي شاهـنامه اردلان اردوان يکي از شخـصيت هاي شاهـنامه ارژنگ يکي از شخـصيت هاي شاهـنامه ارسلان شير ارشيا تخـت اسفنديار يکي از شخصيتهاي شاهنامه اشکان بنيانگذار سلسله اشکانيان افشار شريک، معاون، رفيق افشين نام سردار ايراني اميد آرزو امير شاه انوش جاودان انوشيروان نام يکي از پادشاهان ايراني در زمان ساسانيان اورنگ ادراک ايرج نام يکي از شخصيتهاي شاهنامه بابک يکي از شخصيت هاي شاهنامه باربد نام نوازنده نامي دربار خسرو پرويز بامداد آغاز صبح بامشاد نام نوازنده نامي دوران ساسانيان بامين برديا نام يک شاهزاده(برادر کمبودجيه پسر کوروش)ر برسام يکي از سرداران يزدگرد ساساني برنا جوان بروز بلند بالا، نام پسر سهراب برزن نام پهلوان ايراني، نام پسر گرشاسب بزرگمهر يکي از شخصيتهاي شاهنامه به آئين به دين بهبد نگهبان بهراد بهرام مريخ، يکي از شخصيتهاي شاهنامه بهرنگ رنگ نيک بهروز روز خوب و نيک بهزاد کسي که به نيکي زاده شده بهمن يازدهمين ماه ايراني، نام يکي از شخصيت هاي شاهنامه بهمنش داراي مش و کردار شايسته بهنام مشهور بهنود نام شاهان هند بيژن يکي از شخصيتهاي شاهنامه پارسا ايراني، مقدس پاشا نامي آذري به معناي پروردگار پرشان رزمجو پرويز يکي از شخصيت هاي شاهنامه پرهام نام يک پيامبر پژمان پوريا پويا جستجو، جويا پوژمان آرزو پولاد نام يکي از پهلوانان ايراني در زمان کيقباد پهلبد آهنگساز دوران خسرو پرويز ساساني پيام پيام پيروز يکي از شخصيتهاي شاهنامه پيروزان نام برادر شاپور اول پيمان قبول تورج يکي از شخصيت هاي شاهنامه تهماسب يکي از شخصيت هاي شاهنامه تهمورث نام يکي از شاهان ايراني تيرداد تيمور جاويد ابدي جمشيد نام شاهي ...