تجربه یک معلم ریاضی

  • تجربه یک معلم

    کار شناسان تعلیم وتربیت معتقدند که اگردانش اموزان دارای مهارت حل مساله باشند به احتمال کمتری به بزهکاری -مصرف مواد مخدر-الکل و.........مبتلا می شوند س باید قدرت حل مساله را بین دانش اموزان افزایش دهیم بخصوص حل مساله ریاضی که ما معلمان ودانش اموزان در ان مشکل داریم:               چند مقایسه برای افرادی که توانایی حل مساله را دارند یا فاقد ا ن هستند:               مهارت حل مساله                                       عدم مهارت حل مساله 1-توانایی برنامه ریزی وتولید راههای متعددبرای حل  1-ضعف برنامه ریزی وعدم توانایی درتولیدراههای مفید                                                                                                                                                                         مشکل-دور اندیشی-توانایی توصیف-تجزیه وتحلیل              2-احساس عدم امنییت تحصیلی- افسردگی                                                                          3-سطحی نگری-عدم انگیزه وتوانایی تحلیلی                                                                              منطقی وتفکر مستقل                                                                          4-عدم رغبت وتوانایی در دستیابی به مدارج علمی                                                                          5-شکستهای پی درپی 2-شجاعت-انعطاف پذیری ومیل به ریسک 3-دارای تفکر واگراوانتقادی وقدرت نو اوری وابتکار توانایی انطباق با تغییر محیط 4-توانایی دستیابی به مقاطع بالای علمی5-موفقیتهای درسی وتحصیلی وروحیه مشارکت



  • یک تجربه به یاد ماندنی

    روز شنبه برای من روز بیاد ماندنی بود.چون دانش آموزان  که مثل همیشه هلاک تعطیلی هستن وفکر میکردن بین دو تعطیلی ،تعطیل میشه.متاسفانه تیرشون به هدف نخورد و مجبور شدن بیان مدرسه وبه قول خودشون اصلا ، حسش نبود  که بیان مدرسه ومدیر مدرسه از همین فرصت استفاده کرده واز قبل طرح معلم همیار را  برای روز شنبه مشخص کرده بود . البته تجربه خوبی برای دانش آموزان بود که به شرایط شغل معلمی  وحساسیت آن پی ببرند.البته من تصمیم گرفتم که سر کلاسم حاضر بشم .البته به عنوان دانش آموز نه به عنوان یک معلم . به محض ورود به کلاس بچه ها تعجب کردن.گفتن خانم شما برید استراحت کنین  ما خودمون کارمون بلدیم .به اونا گفتم  :قبول دارم که شما به کار خودتون وارد هستین ولی من امروز دوست دارم جای شما باشم .البته هر چند جای شما بودن من قبلا تجربه کردم.منتها میخوام امروز خودم در آینه شما ببینم . یک از بچه ها گفت : یعنی منظورتون اینه که میخواین نقش واقعی خودتون ببینین؟ با خنده گفتم اشکالی داره؟ یکی از بچه های دیگه گفت :خانم هیچ کس مثل ،مثل هیچکس نیست. به اوگفتم: این یک امر مسلم است .ولی  نقش هم که میتونیم بازی کنیم.چون همه توی دنیا یک بازیگریم .منتها نقش هر کدام  از ما باهم فرق داره. یکی دیگه از دانش آموز ان گفت : خانم اگه کسی نقش شما را بازی کنه ناراحت نمی شید؟ گفتم : نه تنها ناراحت نمی شم بلکه به بهترین نقش جایزه میدم.از بچه یکی که از هم شیطون تر بود واعتماد به نفس بیشتری داشت .گفت :خانوم من حاضرم  که این کار را انجام بدم. البته بچه های دیگه در ایفای  نقش به اون کمک میکردن .یکی میگفت:وقتی وارد میشی شانه ات بالا بگیر .دیگری میگفت : با اخم بگو امروز پاک کردن تخته باکی هست؟ نفر بعدی میگفت : حس بگیر بگو :عزیزان زندگی بدون ریاضی  یعنی  هیج و درس امروز به ما میگه ریاضی ترجمه زندگیه و.... نفر بعدی حالت من هنگام  امتحان گرفتن برای بازیگر کارگردانی میکرد.دانش آموز بعدی رفتار من هنگام دادن نتیجه امتحان به هنر پیشه نقش من گوشزد میکردو..... با خنده گفتم : همه اینها که نمایش داده شد من بودم؟ بچه ها گفتن: خانوم این مشتی از نمونه خروار بود.البته خانوم شما صفات خوبی هم دارین ولی به قول خودتون اگه کسی خوبه نیاز نیست بگین .همین که درک کنین  کافیه.چون اگه کسی بفهم خوبه ،همون روز روز نابودیشه. برام خیلی جالب بود بچه ها تمام حرکات ورفتار و حرفهاو...من به تمام وکمال ثبت کرده بودن.پی بردم ای کاش من زودتر از بچه ها خواسته بودم که این کار را انجام داده بودن .وپی بردم  که دانش آموز چگونه از معلم الگو برداری میکنه و اگر ما الگو خوبی در اعمال ورفتارمون نباشیم واگر ...

  • تجربه یک معلم

    سخت آشفته و غمگین بودم …به خودم می گفتمبچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم می گیرند درس ومشق خود را … باید امروز یکی را بزنم ، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند …خط کشی آوردم در هوا چرخاندم!چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطیدمشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید!اولی کامل بود،خوبدومی بدخط بودبر سرش داد زدم ...سومی می لرزید ...خوب، گیر آوردم !!!صید در دام افتادو به چنگ آمد زود ...دفتر مشق حسن گم شده بوداین طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشتتو کجایی بچه؟؟؟بله آقا، اینجاهمچنان می لرزید ..."پاک تنبل شده ای بچه بد""به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند""ما نوشتیم آقا"بازکن دستت را ...خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنماو تقلا می کردچون نگاهش کردمناله ی سختی کرد ...گوشه ی صورت او قرمز شدهق هقی کرد و سپس ساکت شد ...همچنان می گریید ...مثل شخصی آرام، بی خروش و نالهناگهان حمدالله، درکنارم خم شدزیر یک میز، کنار دیوار،دفتری پیدا کرد ...گفت : آقا ایناهاش،دفتر مشق حسن !چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بودغرق در شرم و خجالت گشتمجای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بودسرخی گونه او، به کبودی گروید ...صبح فردا دیدمکه حسن با پدرش و یکی مرد دگرسوی من می آیند ...خجل و دل نگران،منتظر ماندم منتا که حرفی بزنندشکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شایدسخت در اندیشه ی آنان بودمپدرش بعدِ سلام،گفت : لطفی بکنید،و حسن را بسپارید به ماگفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟گفت : این خنگ خداوقتی از مدرسه برمی گشتهبه زمین افتادهبچه ی سر به هوا،یا که دعوا کردهقصه ای ساخته استزیر ابرو و کنار چشمش،متورم شده استدرد سختی دارد،می بریمش دکتربا اجازه آقا ...چشمم افتاد به چشم کودک ...غرق اندوه و تاثر گشتممنِ شرمنده معلم بودملیک آن کودک خرد وکوچکاین چنین درس بزرگی می دادبی کتاب ودفتر …من چه کوچک بودماو چه اندازه بزرگبه پدر نیز نگفتآنچه من از سرخشم، به سرش آوردمعیب کار از خود من بود و نمیدانستممن از آن روز معلم شده ام …بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود او به من یاد بداد درس زیبایی را ...که به هنگامه ی خشمنه به دل تصمیمینه به لب دستورینه کنم تنبیهییا چرا اصلا من عصبانی باشمبا محبت شاید، گره ای بگشایمبا خشونت هــرگــز ...                     چه خوب است با لبخند وارد مدرسه و کلاس شویم با لبخند در مدرسه و کلاس بمانیم و با لبخند مدرسه و کلاس را ترک کنیم

  • تجربه های یک معلم

    تجربه های یک معلم    اینکه گفته میشود معلمی شغل نیست " هنر است و معلم هنرمندی است که باید هنر خود را با علم و تجربه به بهترین نحو ممکن عرضه نماید . هنر بی محتوا و تجربه بدون بینش در جازدن است و علم بدون تجربه و آراسته به هنر هم بی ثمر خواهد بود . معلم هر روز باید از روز قبل و هر سال از سال قبل خود تجربه کسب کند تجربه خود را در اختیار دیگران قرار دهد و از تجربیات دیگران استفاده کند تا در سریعترین وضع ممکن به حد نرمال وبتدریج به حد ایده آل برسد تا فرزندان معنوی خود را از نور دانش و معرفت بهره مند ساخته و چراغ هدایت جوانان این مرزوبوم بوده  و هدایتگر نسل فردای جامعه خود باشد .  کسب تجربه تنها به سن بستگی ندارد و از راه دیدن –شنیدن و حتی از راه کتاب خواندن به وسیله خود و دیگران کسب می شود. دست کم گرفتن معلم و صرفاتوجه به جنبه های شغلی ،اداری، قانونی و حقوقی صرفا" موجب رفع تکلیف برای معلم شده  و نشستن سر کلاس را برای دانش آموز طاقت فرسا و دیرگذر کرده و انگیزه او را برای کارو تلاش بیشتر و کسب مدارج علمی بالاترناتوان جلوه خواهد داد. دست کم گرفتن معلم،  استفاده از حربه نمره را به معلم خواهد آموخت و علاقه به کسب نمره و مدرک را در دانش آموز افزایش خواهد داد . دست کم گرفتن معلم ، اورا واداربه رفع تکلیف کرده وحضور فیزیکی خود در کلاس را به وقت کشی وسمبل کاری مجبور می کند. در حالی که صدور وابلاغ تمام مقررات اداری و حضور تمام دست اندرکاران و پرسنل اداری برای به حرکت در آوردن چرخهای عظیم الجثه فرهنگی و علمی جامعه است که بر دوش معلم گذاشته شده است، میباشد .    و این نیست مگر اینکه معلم از خودشروع کندو علاقه و انگیزه به هنر خود داشته باشد تا بتواند آن را به دانش آموزان انتقال دهد ( از کوزه همان برون تراود که در اوست . ) . تداوم حیات معلم و ارتزاق از هنر او به وجود شاگردانی بستگی دارد که در صحنه کلاس به تماشای جسمی روحی اخلاقی و علمی اونشسته  و در پایان به طرز زیرکانه ای به قضاوت او خواهند نشست . روح معلم همچون دانش آموزش لطیف شده وبه مرور لطافت وپاکی بیشتری کسب کرده و بااندک برخورد ناخواسته وحساب نشده آزرده خاطر شده واین آزردگی در روح وروان نازک اوموجب اختلال در برنامه های آموزشی – تربیتی شده وکم کم انگیزه وهمت معلم را به بی تفاوتی و بی میلی سوق داده وانگیزه رفتن به کلاس را از او می گیرد . اگرصرف حضورفیزیکی وبه موقع در آموزشگاه وکلاس صرفا برای مدیران مهم باشد وبهترین  دبیر آن دبیری باشد که فقط بتواند به موقع درکلاس درس حاضر باشدوبه خیر وشر کسی کار نداشته، نظم ومقررات آموزشگاه را رعایت کند ،اعتراض و انتقاد وحتی پیشنهادی به ...

  • تجربه های معلمی

    تجربه های معلمی کمیت یا کیفیت؟ موضوع تجربه های صد صفحه ای معلمان برای دست یابی به مراتب شغلی بالاتر از مسائلی است که این روزها خیلی  ها مبتلا به آن هستند. هر چند که این موضوع هنوز شامل من نمی شود و لزومی برای انجامش نداشتم اما برای پرکردن اوقات فراغتم تصمیم گرفتم پشت سیستم بنشینم و بنویسم . از همان روز اولی که تصمیم گرفتم معلم بشوم و چگونگی روندکار شروع کردم و هرسال را با آب و تاب کاملی ادامه دادم .تمام لحظه های خوب و بدش مثل یک فیلم جلو چشمم حاضر می شد و من می نوشتم ساعت های زیادی را صرف نوشتن کردم .از روستاهایی که با مشقت در به دنبال امکاناتی که نبود می گشتم و راه هایی که باید می رفتم و روزهایی که در فراغ خانواده دل نگران اشک می ریختم . از محبت ها ی صادقانه و بی ریای مردم نجیب روستا و بچه هایی که مرا به عنوان یک عضو بسیار مهم در  اجتماع روستایشان پذیرفته بودند و ... کار سه روز ادامه داشت و هر روز شاید بیش از سه ساعت مشغول نوشتن بودم .تمام خاطرات تا همین سال های اخیر ادامه داشت بیش تر صفحه ها پربود از خاطرات روستا و تجربه های شیرینی که با حضور مستمر در بین خانواده های روستایی داشتم و به اصطلاح بیتوته ای بودم . تجربه های مدارس شهری زود تمام شد ونکته ی زیاد برجسته ای نداشت .از فونت "بي زر "شماره ي ۱۴ استفاده كرده بودم و بعد از اين همه پردازش هاي مرتب و نكته به نكته با ذوق تمام به صفحه نگاه كردم در كمال تعجب ماحصل اين سه روز نوشتن تازه شده بود سي و نه صفحه ! يك بار ديگر كنترل كردم من كم تر خاطره ي تجربه خيزي را از ياد برده بودم اما نمي شد دروغ نوشت .اصلا دلم نمي خواهد روزي روزگاري دست به قلم ببرم و به دروغ بنويسم . با خودم گفتم يكي دوصفحه هم براي معرفي خودم نام مدرسه هايي كه بوده ام و سمت ها و پايه هايي كه درس داده ام و يك صفحه به نام خداي فانتزي و نام طر ح كار و يك صفحه فهرست بندي موضوعي و ... بازهم به زور به چهل تا پنجاه صفحه مي رسد.اين بود كه به فكر افتادم و درك كردم كه همكاراني كه چه كنم چه كنم به زبان دارند با چه معضلي مواجه هستند .خصوصا اين كه در زمينه ي مستند كردن تجربه ها به نوشتار كمي هم كند تر عمل نمايند كه آن وقت بازار كسب و كار اين تايپ و تكثيري ها رونق مي گيرد و مثل خيلي از فعاليت هاي نوشتاري از نوع پايان نامه نويسي گرفته تا تحقيق هاي بزرگ و كوچك بايد منتظر باشيم پشت شيشه هاي مغازه هايشان بنويسند . "تدوين تجربه هاي صد صفحه اي معلمان با تضمين" كاش كيفيت كار مهم بود و آن وقت به جاي تقاضاي نوشتارهاي صد صفحه اي از هر معلم يك يا چند تجربه ي كار آمد ماندگار مي خواستند و پس از دريافت در كتاب ها يا مجلد هاي خاصي تكثير و در اختيار ...

  • دانلود+تکلیف آموزش ضرب+ریاضی+سوم

    دانلود+تکلیف آموزش ضرب+ریاضی+سوم

    دانلود+تکلیف آموزش ضرب+ریاضی+سوم برای بزرگ نمایی تصاویر ،روی تصویر کلیک کنید.

  • آموزش جمع و تفریق فرایندی+ریاضی+دوم+سوم

    آموزش جمع و تفریق فرایندی+ریاضی+دوم+سوم

    آموزش جمع و تفریق فرایندی+ریاضی+دوم+سوم آموزش تفریق در ریاضی جدید دوم ابتدایی با فلش آموزش جمع پایه دوم ابتدایی سال 92 با فلش برچسب‌ها: آموزش جمع و تفریق فرایندی, ریاضی, دوم, سوم  عمران مرادنیا

  • خصوصیات یک معلم موفق

         اسامی شاگردانتان را به سرعت یاد بگیرید.      مشکلات انضباطی کلاستان را در خود کلاس حل کنید.       سعی کنید ویژگی های فردی شاگردانتان را بشناسید.      از شغلتان بدگویی نکنید.       به موقع و سر وقت در کلاس حضور یابید.      دلیل فرمان هایتان را به دانش آموزان بگویید.      نشان دهید از تدریس و کار با آنها لذت می برید.      خوش برخورد و با حوصله و فروتن باشید و از مقررات خشک و خسته کننده دوری کنید.       آنچه را که می خواهید شاگردانتان به آن عمل کنند واضح ، روشن و با قاطعیت بیان کنید .      از شاگردانتان انتظارهای بیجا و توقع بیش از اندازه نداشته باشید.      دانش آموزان را به سوال کردن تشویق کنید.      در حضور دیگران دانش آموزان را سرزنش نکنید.       به وعده هایتان دقیقا عمل کنید.      با برنامه ریزی دقیق به کلاس وارد شوید.       به سوالات خصوصی دانش آموزان شکل عمومی دهید و سپس پاسخ دهید.      مشورت و دریافت کمک از افراد متخصص یا ماهر یک مهارت است نه نشانه ضعف شخصی شما.      دانش آموز را به عنوان یک شخص مورد حمله قرار ندهید فقط به رفتارهای بد اعتراض کنید.      بر برنامه ریزی درستان مسلط باشید و از شیوه های نو برای تدریس استفاده کنید.      هر روز بر معلومات خود اضافه کنید و هیچ سوالی را بی پاسخ نگذارید.      بیشتر به ریشه های بد رفتاری توجه کنید نه خود بد رفتاری.      صمیمی باشید ولی جریان تربیتی را واژگون نکنید.      نبض کلاس را در دست داشته باشید.      نصیحت بار آموزشی ندارد.ویژگی های معلم در قرن 21 اطلاعات      آشنایی با فن آوری آموزشی     آشنا یی با استانداردهای جهانی کیفیت کار      بالا بردن اطلاعات عمومی       تدریس نوین      شرکت در دوره های ضمن خدمت       آشنایی با اصول روانشناسی تربیتی      داشتن طرح درس ابتکار دومین ویژگی قرن بیست و یکم است .که در این زمینه، معلم باید دارای ویژگی های زیر باشد. خلاق ایجاد دنیای پرسش در کلاس ایجاد دنیای تخیل در کلاس واهمه نداشتن از شکست قدرت تغییر پیش فرض ها تشخیص پیش نیازهای دانش آموزان درمان ناتوانایی های یادگیری شناخت تفاوت های فردی مهارت و سرعت سومین ممیزه ی قرن بیست و یکم است که معلم باید دارای ویژگی های زیر در این مقوله باشد.      مهارت های فردی      مهارت های ارتباطی      مهارت در تدریس       استفاده از وسایل آموزشی (تکنولوژی آموزشی)      مهارت تفکر انتزاعی      مهارت تجزیه و تحلیل مسائل ویژگی های اخلاقی      مراعات آداب و رسوم اجتماعی      نشاط و شادابی      آراستگی ظاهر      سعه ی صدر      اخلاص     شخصیت دادن به ...

  • غیب گویی با کمک ریاضیات

    غیب گویی با کمک ریاضیات غیب گویی با کمک ریاضیات  از دوستتان بخواهید سنش را دو برابرکند (البته به شما نگوید)! - سپس آن را با 5 جمع کرده و در 50 ضرب نماید. - در آخر تعداد سکه‌های موجود در جیبش را به عدد به‌دست آمده اضافه کند و اگر سکه‌ای نداشت مقداری اضافه نکند. - حال عدد نهایی به‌دست آمده را به شما بگوید. کلید:اکنون کافی است مقدار 250 را از عددی که دوست‌تان گفته کم کنید. دو رقم سمت چپ عدد حاصل، سن دوست‌تان و دو رقم سمت راست آن، تعداد سکه‌های موجود در جیب اوست! این روش در صورتی که تعداد سکه‌ها کم‌تر از 100 باشد درست است