تذهیب اسلیمی

  • تذهیب

    تذهیب

    ای آشنایی شما عزیزان علاقمند به هنر تذهیب و نگارگری ایرانی و آموزش مینیاتور و نقاشی ایرانی در این پست از مجله اینترنتی هنرآباد به شرح واژگان و اصطلاحات تذهیب با درج مثالهای تصویری و نمونه هایی از آنها میپردازیم … بند اسلیمی: اساس کار تذهیب بر قوس حلزونی ، بند اسلیمی است . اگر شاخه اسلیمی روی این قوس قرار گیرد ، حرکت اسلیمی پدید می آید و با آمدن گل و برگ روی قوس حلزونی (بند اسلیمی ) حرکتی بوجود می آید که ختایی نام دارد . چون اصطلاحات در این هنر شناخته نشده هر هنرمندی نامی را که دوست دارد بر آن می نهد . برخی از اصطلاحات از نظر شکل ظاهری به یکدیگر نزدیک اند ولی نام دیگری دارند . اصطلاحات تذهیب با فرش و معماری و کاشی با هم فرق دارند . طراحی سه اسلیمی در تزهیب سه اسلیمی است در صورتیکه در فرش به آن گیس باف می گویند و غالبا این دو اصطلاح را از هم تشخیص نمیدهند خط ثلث و بند اسلیمی اسلیمی : اسلیمی یا اسلامی نقشی است که از گذشته دور برای آذین بندی ظرفها و بافته ها و در حجاری ها به کار می رفته است و شاید در آن روزگاران نامی خاص داشته است . این نقش ظاهرا از دوره های سلجوقی و تیموری به این نام شناخته شده است و به مرورزمان از نظر شکل تکامل یافته است اسلیمی نقشی است که با بند اسلیمی حرکتی را به وجود می آورد . اسلیمی انواع گوناگون دارد  : اسلیمی ساده ، اسلیمی توپر، اسلیمی تو خالی ، اسلیمی دهان اژدری ، اسلیمی ماری و غیره . از بررسی شاخه اسلیمی چنین بر می آید که در زمانهای قدیم همانطور که اشاره کردیم اسلیمی در ایران وجود داشته و در طول تاریخ تکامل یافته تا به شکل کنونی رسیده است . این نقش از کشور دیگر به ایران وارد نشده است برای اینکه به این شکل در نقاشی دیگر کشورها به ندرت دیده شده است شاید بنوان گفت که این نقش از نقاشی ایران به نقاشی دیگر کشور ها نفوذ کرده است . زیرا تکامل شاخه اسلیمی را فقط در ایران می توان دید . مسئله ای که حائز اهمیت است این است که شاخه اسلیمی به صورتی طراحی شده که غالب شکل و اصلاحات با آن ساخته می شود مثلا یک ترنج یا سر ترنج با حرکت نرم شاخه اسلیمی طراحی و ساخته می شود . اسلیمی ختایی : طرح هنری متنوعی است که از ترکیب غنچه گل و برگها بر اساس شیوه هنر های تزیینی ایران پدید می آید . بر این عقیده اند که این طرح را در دوره مغول از چین به ایران آورده اند . بررسی سیر تکاملی کاربرد طرح  گلها در دوره های مختلف از دوره هخامنشی تا کنون حاکی از آن است که گلهای ختایی در نقش های دوره هخامنشی و اشکانی در بافته های ساسانی و در آثار هنری دوره های بعد از آن نیز دیده میشود . اگر میان نقش های ختایی هنر نقاشی ایران و نقشهای موجود در هنر ...



  • تذهیب 1

    در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرةالمعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب، در یک دوره ی خاص از تاریخ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که  کناره ها و اطراف صفحه ها، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند. مکتبهای تذهیب تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دوره های خاصی است؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز، تبریز، خراسان و ... را می توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگها، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف، عامل این  تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می شده است؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است. می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده  چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم، سده هشتم ه.ق پرشکوه ونیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی،هنرمندان مذهّب زیاد جلوه ...

  • هنرکاشی کاری - اسلیمی

    اسلیمی اسلیمی یا قوسهای حلزونی که شیوه کار هنرمندان کاشیکار،تذهیب کار وقلمزنهاست حلقه های حلزونی است که از درون به بیرون با قوسهای حلقه ای تشکیل یک اسلیمی را می دهد.با ترسیم گل وبرگ روی شاخه حلزونی پیچک اسلیمی،زیبایی اسلیمی ظاهر می شود وبا حرکتی روی این حلزون و تلفیق گل وبرگهایی می توان اسلیمی را به اسلیمی ختایی مبدل کرد.در دوره های پیش از تاریخ بین اقوام قوس حلزونی را به عنوان نمادهای دینی و مذهبی به کار می بردند وازآن برای آذین کردن ظرفها ومشابه آن استفاده می بردند.در دوره های بعد این حلقه ها شکل کاملتری به خود گرفت و درشیوه های هنری مورد استفاده قرار گرفت. بیشتر هنرمندانی که درکشورهایی مانند مصر،یونان،هند چین  وایران به کا رهنری مشغول بودند ازشیوه قوسهای حلزونی بهره می بردند ودر تزئین وسایل کار روزانه خود مانددظروف لعابی یا جنگ افزارها وسرستونها وبدنه ستونها برای زینت بخشیدن ازآن بهره می گرفتند. بایدیادآور شویم که این قوسها در دوره اشکانیان و ساسانیان درایران متداول بود وبه صورت متکامل تری خود را نشان داد؛بنابراین پس ازظهور اسلام و تلفیق هنر اسلامی با پیش از اسلام حلقه های حلزونی به نام اسلیمی شهرت یافت و به هنر اسلامی کمک مؤثری کرد و درهنر کاشیکاری،تذهیب،قلمزنی وغیره مورداستفاده هنرمندان قرارگرفت. انواع حلقه های حلزونی:  پیچک دو نقطه ای- قوس حلزونی سه نقطه ای- قوی حلزونی سه نقطه ای با کمانهای بازتر یا مثلث در مثلث-قوس حلزونی چهار نقطه ای و مربع د رمربع- قوس حلزونی پنج نقطه ای وقوس حلزونی پنج پیچه گردون  برگرفته از کتاب  کاشی و کاربرد آن- استاد محمود ماهرالنقش

  • طرح اسلیمی

    طرح اسلیمی

  • تذهیب

    تذهیب در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرهٔ المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد.به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند.مکتبهای تذهیبتذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ... را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است. برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است.می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته ، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند ، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند ، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی ، هنرمندان ...

  • تذهیب

    تذهیب

    همیشه و از وقتی که یادم می آید، از دیدن نقوش و طرح های اسلیمی چه در طرح های تذهیب، چه در قالی و چه در کاشی کاری های اسلامی، مدهوش می شده ام. هنر تذهیب ایرانی که شاید در ابتدا تنها به منظور مزین کزدن آیه های قرانی و یا  کتب خطی به کار گرفته میشده است مدت هاست که خود  به عنوان یک طرح مستقل یه کار گرفته می شود.سالها پیش یک همّت مضاعفی (!) کردم و بعد از ظهرهای تابستان از محل کارم در ونک میرفتم رودکی پایینتر از جمهوری، توی اون همه دود و گرما، چند جلسه رفتم کلاس تذهیب انجمن خوشنویسان. سر جمع ۴ جلسه هم نشد اما خیلی‌ خیلی‌ مفید بود. جریان مال شاید ۶ سال پیشه اما بعد از اون ۴ جلسه روزی نبوده که سر کلاس، جلسه، سمینار و هر جای دیگه که مجبور به گوش دادن بوده باشم، با مدادم طرحی نزنم گوشهٔ دفتر و کاغذم.از قضای روزگار، تذهیب با روحیهٔ من خیلی‌ خیلی‌ سازگار در اومد. هنری که باید توش خیلی‌ خیلی‌ صبور باشی‌. یک کار کوچیکه تذهیب سرشار ساعتها کار خیلی‌ ظریفه. یک طرح تذهیب پر از تکرار المان‌های ظریف و خطوط منحنی و لبریز از هارمونیه. شاید به دلیل همون تکرار و انحناست که اینقدر چشم نوازه. هر چی‌ که هست برای من خیلی‌ آرامش بخشه. بر عکس بقیهٔ کارها، می‌تونم ساعتها بشینم و هزار تا گل ریز رو رو شاخه‌های پر پیچ و خم نقش بزنم. هزار بار تکرار کنم برگهای زیبای اسلیمی رو و هیچ وقت خسته نشم.با همون دانش نیم بندم از هنر تذهیب یکی‌ دوتا تابلو هم کشیدم، اما از آنجا که توی اون ۴ جلسه فقط طراحی کار کرده بودیم، هیچ وقت جرأت رنگ کردن پیدا نکردم. حالا دارم میرم رنگ بخرم. می‌خوام رنگ بپاشم روی شاخه‌های در هم رفته. میدونم که رنگ زنده می‌کنه باغ پر گلش رو.*طرح از سایت http://www.raika-design.com

  • هنر تذهیب (1)

    هنر تذهیب (1)

    هنر زیبای تذهیب در فرهنگ‌های فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره‌ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده‌است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغت نامه‌ها، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته‌اند، اما این تمام معنای تذهیب نیست. در دایرة المعارف های فارسی نیز تعریف هایی از تذهیب آمده‌است که به شیوه‌های تذهیب، در یک دورهٔ خاص از تاریخ تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقش های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتاب های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُـنگهای هنری و قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای جای کتاب ها به کار می‌گیرند تا صفحات زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. به این ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرح هایی از شاخه‌ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و... مزین می‌شوند. تذهیب، همچون نقاشی دارای مکتب ها و دوره‌های خاصی است ؛ چنانکه می‌توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبه‌های شیراز، تبریز، خراسان و... را می‌توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگ‌ها، روش قرار گرفتن نقش‌ها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقش‌ها در مکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتب‌ها بازشناخته می‌شود. چون در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می‌شده ‌است، در صورتی که در مکتب های دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته ‌است. شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم‌زمان با نوشتن آن دانست به این معنی که نخست به منظور تعیین سر سوره‌ها، آیه‌ها، جزوه‌ها و سجده‌ها آن را به نوعی تزئین می‌کردند. رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن و همچنین عشق به تجمل، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به کار برند و در نتیجه این آثار از سادگی بیرون آمد و جنبه تزئینی به خود گرفت به خصوص قرآن‌هایی که در برای امرا و بزرگان نوشته می‌شد. این امر خود یکی از علل توجه هنرمندان به تزیین بیشتر و موجب تکامل فن تذهیب شد.

  • تذهیب

    تعریف در فرهنگ‌های فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره‌ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده‌است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه‌ها، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته‌اند، اما این، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرة المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده‌است که به شیوه‌های تذهیب، در یک دورهٔ خاص از تاریخ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُـنگهای هنری و قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای جای کتابها به کار می‌گیرند تا صفحه‌های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرحهایی از شاخه‌ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و... مزین می‌شوند. مکتب‌های تذهیب تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دوره‌های خاصی است ؛ چنانکه می‌توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبه‌های شیراز، تبریز، خراسان و... را می‌توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگ‌ها، روش قرار گرفتن نقش‌ها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقش‌ها در مکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتب‌ها بازشناخته می‌شود. چون، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می‌شده‌است، در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته‌است. می‌توان گفت تذهیبهای دوره‌های مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره‌ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه، سده‌های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده‌های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره‌های گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دورهٔ صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند ...