حرکت اتوبوس ترمینال کرج

  • دوربین اتوبوسی1 :

     دراین پست عکسهایی ازاتوبوسهایی  راقرار داده ام که توسط خودم گرفته شده اند.امیدوارم که ازتصاویر موجود دراین قسمت خوشتون بیاد... مان - عبور از قم     اینم دوتا عکس از اتوبوسی که هرهفته از اراک باهاش میام کرج.. اراک-کرج(میهن نور آریا) ساعت حرکت ۱۴:۳۰ بعد ازظهر   اسکانیا مارال -سه محور -سر پل رباط کریم بی ۹ خرم آباد...  ولوو-بی ۱۲  تی ایکس-اتوبوس خمین - کرج        لطفا نظر  یادتون نره ...



  • کوهپیمایی مسیر مرزن آباد،ولشت،کلاردشت

    کوهپیمایی مسیر مرزن آباد،ولشت،کلاردشت

    به نام خداروز اول16/2/91حرکت به سمت مرزن آبادبرای امروز بلیط داشتیم و باید ساعت 8 خودمونو به ترمینال کرج می رسوندیم و سوار اتوبوس های چالوس می شدیم به اصرار من و با مخالفت حسین خیلی زود به ترمینال رسیدیم و کلی معطل شدیم و تو این مدت حسین چپ  چپ نگاهم می کرد...بالاخره سوار اتوبوس شدیم توی راه هم کلی معطلی داشتیم طوری که به راننده اعتراض کردیم آخه اگه دیر می رسیدیم باید حرکتمون رو تو آفتاب شروع می کردیم که خیلی ضد حال بود....حدود ساعت 10:30 به مرزن آباد رسیدیم و از اتوبوس پیاده شدیم ولی قبل از حرکت باید یه سری وسیله می خریدیم مثل نان،نایلون بزرگ برای ضد آب کردن چادر و مایع دستشویی بعد از خرید و بسته بندی کوله ها به سمت خروجی دریاچه ولشت راه افتادیم خیلی از مرزن آباد دور شده بودیم و یه لحظه فکر کردم که خروجی رو رد شدیم ولی پس از پرس و جو از محلی ها فهمیدیم که یه مقدار دیگه راه مونده و ما هم قبل از اینکه خروجی رو بپیچیم از یه دکه 4 تا بطری آب معدنی خریدیم و حالا دیگه مثل تراکتور شده بودیم هر کدوم از کوله ها حدود 15 20 کیلو بار داشت و باید تو اون گرما و سر بالایی می بردیمشون تازه شده بود مثل سفر طالقان.....!!!اول جاده فرعی یه ایستگاه داغون اتوبوس بود و ما چند دقیقه ای برای استراحت توققف کردیم و حرکت کردیم توی راه به دلیل خلوت بودن جاده جانوران جالبی می دیدیم مثل مار و ....بعد از گذروندن چند تا پیچ دیدیم یه تراکتور به رانندگی یه پیر مرد محلی داره به سمت ما سر پایینی میاد تا ما رو دید گرفت سمت ما و ما هم برای اینکه له نشیم رفتیم تو خاکی هنوزم نفهمیدم دلیل کارش چی بود!!!!عمدی بود یا نه؟!؟!؟!؟خلاصه بعد از چند تا پیچ و سر بالایی آفتاب حسابی از خجالت ما در اومد.....خیس عرق شده بودیم ولی به راهمون ادامه می دادیم تا اینکه به اولین آبادی رسیدیم به سنار.....اونجا آدرس پرسیدیم وقتی محلی ها تیپ مار و دیدن یه آدرس از تو جنگل دادن و گفتن اگه حیوون هم حمله کرد وسیله دارین و میتونید دفاع کنید ما هم یه نگاه به هم کردیم و یه نگاه به مسیر پیشنهادی کردیم که یه جاهاییش بدون یومار و طناب نمیشد رفت و تصمیم گرفتیم جاده رو ادامه بدیم...رفتیم و رفتیم تا به قسمت مسکونی رسیدیم اونجا به  یه دوراهی برخوردیم که یه طرف به سمت آبادی بعدی و دریاچه و دیگری به سمت کلاردشت می رفت ...مسیر دریاچه رو گرفتیم و رفتیم هیچ مغازه و خونه ای باز نبود تا بتونیم دوتا نوشابه بخریم ...!!!!حسین گفت باید یه سری قرص سرما خوردگی بگیریم احتیاج میشه جلوتر که رسیدیم یه خانه بهداشت پیدا کردیم که درش باز بود ولی هر چی صدا کردیم هیچکس جواب نداد تا اینکه حسین تصمیم گرفت ماجرا رو جنایی کنه و وارد خونه ...

  • سفر به گنبد کاووس (روز اول)

    سفر به گنبد کاووس (روز اول)

    سفر به گنبد کاووسGonbad-e KavusGonbad-e Qabusمسیر کرج - گنبد کاووس***بعد از یک برنامه ریزی و یک هماهنگی با یکی از دوستان دوران دانشجویی و البته هم اتاقی سال سوم دانشگاه، تصمیم گرفتیم برای تعطیلات نوروزی چند روزی بریم پیششون.البته تو نقشه های گردشگری برای ایران،خواستیم از  برج گنبد قابوس بلندترین بنای آجری دنیا هم دیدن کنیم.شهر کنونی به سال ۱۳۰۵ هجری شمسی، در دوران سلسله پهلوی  به‌دستور رضاشاه بنیان نهاده شد و به سپاس از قابوس بن وشمگیرنام آن‌را گنبد قابوس (که اکنون به گنبد کاووس تغییر یافته‌است) نامیده شد. نقشه اصلی این شهر توسط کارشناسان آلمانی، مطابق با اصول شهرسازی طراحی شد و از اینرو خیابانهای متقاطعی داشته و با الگوی شطرنجی فاقد معابر تنگ و قدیمی است.(منبع:ویکیپدیا( قدم اول خرید بلیط بود که معمولا روزهای عید نوروز خیلی نمی شه ریسک کرد و دقیقه آخری بود، برای گنبد کاووس از تهران بلیط قطار نداشتن و قطار فقط تا گرگان می رفت و ما باید از اتوبوس استفاده می کردیم، به همین منظور از سایت Payaneh.ir برای گنبد گاووس خرید اینترنتی کردیم.روز حرکت با توجه به ناهماهنگی هایی که همیشه گریبان گیر پایانه های اتوبوسرانی هست، می بایست تا ترمینال تهران هم می رفتیم تا رزروی های تهران هم سوار می شدن که از ساعت 7:45 صبح تا ساعت 11 هنوز تهران بودیم.بعد از حرکت از جاده هراز به سمت استان مازندران و گلستان و گرگان و در آخر گنبد کاووس شدیم.مسیری که حدود 14 ساعت تو راه بودیم و به ترافیک خوردیم و به برف و کولاک و باران هم خوردیم و ساعت 9:30 شب رسیدیم گنبد.بعد از هماهنگی با حامد، اومد ترمینال دنبالمون.از اینجای سفر تا چهار روز میهمان این خانواده ی دوست داشتنی و مهربون بودیم. کوچه های خلوت و خونه های ویلایی گنبد، من رو به یاد کوچه های گوهردشت کرج می انداخت که روزگاری پر از خونه های ویلایی بود و الان به کوچه های شلوغ با آپارتمانها و برج های بلند تبدیل شده. خونه آقای نهضتی و جایی که چهار روز خاطره انگیز و به یاد ماندنی را برامون رقم زد.اصلا زندگی همین لحظه های با هم بودن و با هم شاد بودنه.به ما که خیلی خوش گذشت ...

  • رکاب زنی انفرادی مسیر کرج-رشت-چالوس

    به نام خدا روز اول  کرج-کوهین بدون توقف  3/1/92 امروز اولین روز سفر من بود و ساعت 7 از خواب بیدار شدم دیشب اصلاً خوب نخوابیده بودم سریع وسایل و چرخ رو بار ماشین کردم و بعد از یه صبحونه مفصل به سمت پل حصارک محل شروع سفر بود حرکت کردیم حدود ساعت 30/8 به محل مورد نظر رسیدم و منم وسایل رو روی دوچرخه سوار کردم و حدود ساعت9 استارت سفر زده شد اوایل یکم دلهره داشتم، دور و اطرافیا خیلی توی دلمو خالی کرده بودن ولی برای این سفر چند ماه تمرین کرده بودم و و هدف داشتم و همین باعث می شد با قدرت رکاب بزنم حدود 10 20 کیلومتر اول رو  که رد کردم دیگه همه چیز عادی شده بود و انگار داشتم تو کوچه رکاب می زدم! نزدیکای هشتگرد که رسیدم یه مقدار زین و روکشی که براش درست کرده بودم اذیت می کرد ولی ادامه دادم مسیر تکراری و بی آب و علف بود و من بعد از گذر از ماشین هایی که به فاصله 1 متر ازم سبقت می گرفتن و ماشین هایی که تو لاین کند رو وایستاده بودن و من ازشون سبقت می گرفتم!!! به مسیرم ادامه می دادم...حدود ساعت 1.30 و بعد از 30/3 ساعت رکاب زدن و نیم ساعات استراحت به خروجی قزوین رسیدم اولین مقصد سفر من خونه دوستم وحید هم خدمتی سابقم باید خودمو تا شب به لوشان می رسوندم.!!!! از یکی از یدک کش هایی که قبل از عوارضی بود راجع به مسیر پرسیدم و اونم گفت تا کوهین جاده گردنه داره ولی از اونجا به بعد سر پایینیه و راجع به سفر و اینکه چرا تنها دارم میرم پرسید... برای همین یه ناهار مختصر خوردم و چند دقیقه روی جدول کنار زیر گذر دراز کشیدم و دوباره شروع کردم به حرکت.از عوارضی قزوین تا عوارضی رشت حدود 10 20 کیلومتر رو رد کردم و به عوارضی رسیدم و حالا دیگه ساعت شده بود حدود 3  و من حدود 50 کیلومتر تا لوشان راه داشتم .... از عوارضی که رد شدم یکیشون به شوخی گفت عوارض نمی دی ....منم گفتم ما که دیگه نباید پول بدیم ولی فکر کنم اگه وای میستادم ازم می گرفتن...... توی راه همش نگران این بودم که پلیس راه جلومو نگیره  و تا اونجا هم هر چی ماشین پلیس دیده بودم معمولاً توش سرباز بود برای همین خیالم تا حدودی راحت شده بود جاده دیگه کسل کننده شده بود مخصوصاً اینکه باد و خاک و خشکی هم قاطی شده بود و من همینجوری داشتم می رفتم دیگه انرژیم تموم شده بود تا اینکه به تابلو امام زاده هاشم 120 کیلومتر رسیدم و دوباره انرژی گرفتم و شروع کردم به رکاب زدن اما 10 20 کیلومتر بعد باز همه چیز تکراری بود حتی کسی هم نبود تا ازش سوال کنی چند دقیقه ای برای استراحت وایستادم توی یه پارکینگ و چند تا عکس گرفتم و دوباره راه افتادم پاهام داشتم برای خودشون رکاب می زدن نزدیکای ساعت 6 بود که یه گشت راهنمایی و رانندگی جلومو گرفت رفتم پیشش ...

  • سفرنامه استانبول ترکیه

    سفرنامه استانبول ترکیه

                                                         

  • سفر به تبریز

    سفر به تبریز

    تبریز برای تب ریزی!اگر قصد سفر به تبریز را دارید، بهتر است چمدان تان را برای تیرماه ببندید؛ تیر و مرداد بهترین ماه‌ها برای سفر به تبریز هستند. در این ماه ها در آذربایجان بادهای سرد سال جایش را به نسیم خنکی داده که حسابی حالتان را جا می‌آورد و خستگی‌تان را درمی‌کند. علاوه بر لذت از آب و هوا، در این شهر می‌توانید در متن تاریخ قدم بزنید و موزه‌ها و بناهایی را ببینید که واقعا ارزش دیدن دارند.  چگونه به تبریز برویم تهران را که مبدا بگیریم، 630 کیلومتر باید طی کنید تا به تبریز برسید. اگر وسیله از خودتان است از آزادراه کرج شروع کنید که تمام مسیر را دو - سه سالی است بزرگراه کشیده‌اند. گازش را بگیرید تا انتها که از 40 کیلومتری مانده به ورودی تبریز سر درمی‌آورید. البته این در صورتی است که بخواهید از طریق بزرگراه مسافرت بکنید و عطای عبور از شهرهای قزوین، خرمدره، ابهر، زنجان، میانه ,هشترود و بستان‌آباد را به لقایش ببخشید؛ می‌توانید از جاده قدیمی هم بروید که البته این روزها حال و روز چندان مناسبی ندارد. از خودروی شخصی گذشته، دم دست‌ترین وسیله برای سفر به تبریز اتوبوس است که ساعت به ساعت از ترمینال‌های غرب و بیهقی(آرژانتین) به سمت تبریز حرکت می‌کنند و هشت ساعته شما را به تبریز می‌رسانند.  خنک و سبک در تبریزبا هر سطح انتظاری که به تبریز بیایید، این شهر پاسخگوی توقعات شما خواهد بود. شب‌های خنکی که بدون نیاز به کولر و پنکه مجبورتان می‌کند نصفه شب بلند شوید و در و پیکر را ببندید، بازارهای پروپیمان و سوغاتی‌های جورواجوری که حرص خرید سوغاتی را در هر تنابنده‌ای فرو می‌نشاند، محل‌های دیدنی برای کسانی که علاقه‌مند به قدم زدن در دل تاریخ هستند و دست آخر هم کلی جای دیدنی طبیعی در اطراف شهر با آب و هوای خوب.  اما بسته پیشنهادی ما در این راهنما پیاده‌روی کردن در مسیری است که از «مسجد کبود» آغاز و به «خانه مشروطیت» منتهی می‌شود؛ پس از آن هم می‌توانید سراغ خوردن بستنی و خرید شیرینی و آجیل به معروف‌ترین قنادی‌های تبریز بروید. این مسیر پیاده‌روی برای شما مصداق همان مثل قدیمی هم فال و هم تماشا خواهد بود.پس از آن، به سراغ سایر نقاط دیدنی شهر می رویم: حدود 200 قدمی که از موزه آذربایجان در امتداد خیابان امام(ره) پیش بروید، می‌رسید به میدان شهرداری(ساعت) یا به قول تبریزی‌ها «ساعات قاباغی»؛ میدانی که عمارت شهرداری و ساعت بزرگ و زیبای قرار گرفته بر تارک آن تداعی‌گر مدنیت شهر تبریز در اوایل قرن حاضر است.در ادامه تبریزگردی‌تان پس از آنکه چرخی دور میدان شهرداری زدید باز هم در مسیر خیابان امام(ره)- و رو به ...

  • گزارش صعود ( قلل سهند و جام )

    بسمه تعالی<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />  زمان اجرا: 13 الی 16 خرداد 87 سرپرست برنامه: آقای شاهین صفوی اعضا: آقایان مهدی (آرمان) هاشمی (عکاس)، امیر یاسین (نیما) فلاح، شاهین (علی) صفوی و احمد خاکزاد (گزارش نویس)   دوشنبه 13 خرداد 87 21:00  شروع برنامه: ترمینال غرب تهران (ساعت 21:30 برای مراغه بلیط داریم، ترمینال بسیار شلوغ است.) 21:30  در اتوبوس هستیم، بقدری مسافر زیاد است که حتی در قسمت بار اتوبوس هم مسافر سوار شده! 22:15  با 45 دقیقه تاخیر، اتوبوس حرکت می­کند. اتوبان کرج دارای ترافیک سنگین می­باشد.   سه­شنبه 14 خرداد 87 01:00  همچنان در ترافیک هستیم، حتی در اتوبان قزوین! 03:00  بالاخره به قزوین می­رسیم، دقایقی توقف در کنار اتوبان و سپس ادامه مسیر. دیگر خبری از ترافیک سنگین نیست. خواب به سراغ اعضای تیم می­آید! 07:15  کم­کم از خواب بیدار می­شویم، در جاده­ای سرسبز و خلوت پیش می­رویم. 07:45  به مراغه می­رسیم، شهری که از تصوری که من از آن داشتم، بزرگتر است. در ترمینال پیاده می­شویم و با تاکسی به میدان مسلم می­رویم. (پیش به سوی کله پاچه!) 08:50  پس از صرف صبحانه، با تاکسی عازم میدان مجلس می­شویم تا از آنجا راهی روستای کرده­ده و درنهایت، چهل چشمه (قخ بولاق) بشویم. (جبهه جنوبی سهند و جام) 09:00  در میدان مجلس هستیم، این طور که معلوم است می­نی­بوس این مسیر تنها ساعت 15 هر روز عصر حرکت می­کند و برای ما خبر خوبی نیست. سرپرست تصمیم می­گیرد با توجه به شرایط موجود، با یک اتومبیل سواری به صورت دربست، تا چهل چشمه برویم. خریدهایمان را تکمیل می­کنیم و آماده حرکت می­شویم. (توضیح: بهتر بود به پل کاشانی در مراغه می­رفتیم و از آنجا با خطی­ها، راهی کرده­ده می­شدیم و .... البته پس از بازگشت به این امر واقف شدیم که دیگر دیر بود!) 09:35  حرکت به سمت چهل چشمه (با سواری پیکان). 09:40  تا اینجا همان جاده تهران را آمده­ایم و اکنون از سه راهی داش­آتان، رو به شمال شرق ادامه مسیر می­دهیم (جاده آسفالته). 10:05  روستاهای مردق، آقاجری و ... را پشت سر گذاشته­ایم و اکنون به روستای کرده­ده که آخرین روستای این مسیر است، رسیده­ایم. ظاهرا شغل اصلی مردم این منطقه، باغداری (غالبا سیب) و دامداری است. تا اینجا، جاده آسفالت بود و از اینجا به بعد، خاکی. باغهای سیب جای خودشان را به دشت­های سرسبز می­دهند و هوا بسیار مطبوع است. 10:50  از ماشین پیاده می­شویم و محو تماشای سهند و دشت­های اطراف آن. 11:05  از اینجای مسیر به بعد را تا پای کوه (حدودا 2 کیلومتر) پیاده می­رویم. 11:35  به چشمه که درست در پای یال اصلی خط­الراس قرار دارد، می­رسیم. آب خنک و گوارای آن یک روز بیادماندنی را نوید می­دهد. 11:45  صعود ...

  • گزارش صعود کشوری به قله دالانکوه (اصفهان)

    به نام خالق کوهستان سرپرست برنامه: شاهین صفوی گزارش: شاهین صفوی روز پنجشنبه مورخ 14/3/88 در ساعت 6:18 صبح ، من (شاهین) به همراه همنورد خوبم آقای حسین ادراکی و با همراهی خانم م. مساوات بعنوان کوهنورد آزاد از تهران جهت شرکت در صعود سراسری قله دالانکوه از ترمینال بیهقی تهران (میدان آرژانتین) راهی اصفهان شدیم .(قیمت بلیط اتوبوس 55000 ریال) (قبل از هر چیز باید یادآوری کنم که قله دالانکوه را به اشتباه قله آنالوجه نیز می نامند. آنالوجه روستایی است که آغاز مسیر صعود از آنجا صورت می گیرد و نه نام قله مورد نظر) بعد از حرکت از ترمینال، وارد اتوبان کرج و از آنجا وارد اتوبان آزادگان به سمت جنوب،حرکت خود را آغاز کردیم. 7:43  پمپ بنزین حافظیه 8:37  عوارضی شهر قم 9:20 جهت استراحت در استراحتگاه بین جاده ای مارال که از امکانات خوبی هم برخوردار بود به مدت 20 دقیقه توقف داشتیم و مجددا در ساعت 9:40 حرکت کردیم. 10:52  شهرستان دلیجان 11:46  شهرستان میمه و در نهایت در ساعت 13:00 به ترمینال کاوه در شهر اصفهان رسیدیم. (در ترمینال کاوه امکانات خوبی جهت رفاه حال مسافران از قبیل اغذیه فروشی ، حمام ، فروشگاه صنایع دستی و سوپر مارکت و . . . ایجاد شده است) از اونجایی که خیلی گرسنه بودیم در همان ترمینال تا ساعت 13:30 ناهار را خوردیم و بعد به سمت ورزشگاه تختی که محل تجمع برای آغاز برنامه بود حرکت کردیم. ساعت 14:00 جلوی ورزشگاه تختی بودیم. ما قبل از صعود از هیئت کوهنوردی استان تهران معرفی نامه دریافت کرده بودیم، ولی پس از صحبت با مسئول مربوطه متوجه شدیم که قبل از حضور باید جهت شرکت در این صعود در هیئت کوهنوردی اصفهان ثبت نام می کردیم. این در حالی بود که برای ما 3 نفر تدارک وسیله نقلیه دیده نشده بود. خلاصه قرار شد ما به همراه گروه کوهنوردی وتوس قم با سرپرستی آقای مهدی مصطفی لو که جهت شرکت در برنامه حاضر بودند و در مینی بوس شان جای خالی برای 3 نفر هم داشتند تا روستای آنالوجه برویم. جا داره از کلیه بچه های با صفای گروه وتوس قم مراتب تشکر خودم رو اعلام کنم . بعد از 45 دقیقه اتلاف وقت که نمایانگر عدم برنامه ریزی صحیح بود در ساعت 14:45 به سمت روستای آنالوجه حرکت کردیم. مسیر را به سمت جاده چادگان که از شهر های نجف آباد ، تیران ، رضوان شهر می گذشت، به سمت داران ادامه دادیم. بعد ازگذشتن از پلیس راه دامنه به سمت روستای آنالوجه حرکت کردیم تا در ساعت 18:15 در جلوی حسینه روستا در ارتفاع حدود 2500 متری از سطح آزاد دریا بودیم. (این روستا در شمال غربی شهر اصفهان واقع شده است) پس از ثبت نام اعضای شرکت کننده در آنجا ، من و حسین در حسینه آقایان مستقر شدیم. محل اسکان خانم ها هم با فاصله حدود 400 متری ...