شعر برای فوت پدر

  • شعری برای پدر

    رابرت هايدن، شاعر سياهپوست آمريكايي ( 1980- 1913 ) شهرت جهاني خود را مديون شعري است كه براي پدرش سرود. اين شعر ساده، سرشار از حس دردناك پشيماني، به كتاب هاي درسي بسياري از كشورهاي دنيا راه يافت و مظهر قدرشناسي از مقام پدر شد. بركت اين شعر به حدي بود كه «رابرت هايدن» به عنوان مشاور فرهنگي كتابخانه كنگره آمريكا انتخاب شد و اين نخستين بار بود كه يك سياهپوست به چنين مقامي دست مي يافت. وي چهار سال پيش از مرگش به لقب «ملك الشعرايي آمريكا» نيز مفتخر شد.                     آن يكشنبه‌هاي زمستاني نيز يكشنبه‌ها صبح زود برمي‌خاست پدرم و در آن سرماي استخوان‌سوز، كت بر دوش با آن دستان ترك‌خورده از كار طاقت‌فرساي هفته آتش مي‌افروخت در هيزم ِ خواب آلود ِ بخاري ديواري. كسي تشكر نمي‌كرد از او. ميان خواب و بيداري مي‌شنيدم صداي رميدن سرما را شكستن مقاومتش را در شعله‌هاي آتش. وقتي گرما اتاق‌ها را پر مي‌كرد، پدرم صدايم مي‌زد، و من آرام بر مي‌خاستم و لباس مي‌پوشيدم، مقهور ِ صلابت ِ غريب ِ آن خانه. پاسخش را با كلماتي كوتاه مي‌دادم با لحني سرد بي‌اعتنا به گرماي خانه و كفش‌هاي واكس‌زده و براقم در دست‌هاي او. چه مي‌دانستم من؟ كجا خبر داشتم از تنهايي ِ ژرف و زهد ِ زلال ِ عشق؟



  • شعر سهراب سپهری در مورد پدر

    شعر سهراب سپهری در مورد پدر. شعر سهراب سپهری در مورد پدر. شعر سهراب سپهری در مورد پدر. شعر سهراب سپهری در مورد پدر. شعر سهراب سپهری در مورد پدر.   شب بود و ماه و اختر و شمع و من و خیال خواب از سرم به نغمه ی مرغی پریده بود در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود در عالم خیال به چشم آیدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود موی سیاه او شده بود اندکی سپید گفتی سپیده از افق شب دمیده بود از خود برون شدم به تماشای روی او کی لذت وصال بدین حد رسیده بود؟ دستی کشید بر سر و رویم به لطف و مهر یکسال می گذشت و پسر را ندیده بود یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار دست نوازشم به سر و رو کشیده بود چون محو شد خیال پدر از نظر مرا اشکی به روی گونه زردم چکیده بود

  • شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت

    شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوتشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوتزدم فریاد خدایا این چه رسمی استرفیقان را جدا کردن هنر نیسترفیقان قلب انسانند خدایابدون قلب چگونه می توان زیست ؟شعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت مادرز هجران تو پرپر می زند دلز دل تنگی به هر در می زند دلچو بلبل در فراق رویت ای گلبه دیوار قفس سرمیزند دلشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت پدرشبی از سوز دل گفتم قلم رابیا بنویس غم های دلم راگفتا برو بیمار عاشقندارم طاقت این همه غم راشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت برادریه لحظه دلم خواست صدایت بکنمگردش به حریم با صفایت بکنمآشوب دلم به من چنین فرمان داددر سجده بیفتم و دعایت بکنمشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت خواهرامروز را برای بیان احساس به عزیزت غنیمت شمارشاید فردا احساسی باشد اما عزیزی نباشدشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت مادر بزرگارزش بودنت را همیشه از اندیشه یک لحظه نبودنت می توان فهمیدشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت و درگذشتنمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد؟نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساختولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازدگلویم سوتکی باشد به دست کودک گستاخ و بازیگوشو او یک ریز و پی در پی دمگرم خویش را در گلویم سخت بفشاردو خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند سکوت مرگبارم راشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت دوستامروز اومده بود دیدنمبا یه نگاه مهربونهمون نگاهی که سالها آرزوشو داشتمو ازم دریغ میکردگریه کرد و گفت دلش  واسم تنگ شدهوقتی رفت سنگ قبرم از اشکاش خیس شده بودشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت رفیقشب است و آسمان را غم گرفتهسکوتم با نگاهش دم گرفتهشب است و کهکشانی در کنارمولی از دوریت من بیقرارمشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت جدیدامشب این خانه عجب حال و هوایی داردگپ زدن با در و دیوار صفایی داردهمه رفتند از این خانه بجز غمباز این یار قدیمی چه وفایی داردشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت قشنگمن آن شمعم که شبها در شبستان تو می سوزمبه ظاهر شاد و در باطن ز هجران تو می سوزمشعر و متن زیبا برای تسلیت مرگ و فوت 92زندگی کن!حتی اگر بهترینهایت را از دست دادیچون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت می سازد

  • یاد یه شعر از پروین اعتصامی افتادم ...در سوگ پدر....

    پروين اعتصامی پس از درگذشت پدر، اين ابيات را در سوك وي سروده :پدر،آن تيشه كه برخاك تو زد دست اجلتيشه اي بود كه شد باعث ويرانـي منيوسفت نام نهادند و به گـرگت دادنـدمرگ، گرگ توشد، اي يوسف كنعاني منمه گردون ادب بودي و در خاك شديخاك، زندان توگشت، اي مه زنداني مناز نـدانستن مـن، دزد قضـا آگه بودچو تو را برد، بخنديد به نادانـي منآنكه در زير زمين، داد سر و سامانـتكاش ميخورد غم بي سر و ساماني منبه سر خاك تو رفتم، خط پاكش خواندمآه از اين خط كه نوشتند به پيشاني منرفتي و روز مرا تيره تر از شب كرديبي تو در ظلمتم اي ديده نوراني مـنبي تو اشك و غم حسرت، همه مهمان منندقدمـي رنجه كن از مهر، به مهماني منصـفحه روي ز انـظار، نـهان ميدارتا نخوانند در اين صفحه، پريشاني مندهر بسيار چو من سر به گريبـان ديده استچه تفاوت كندش سر به گريباني من ؟عضو جمعيت حق گشتـي و ديگر نخوريغم تنهايي و مهجوري و حيرانـي منگل و ريحان كدامين چـمنت بـنمودند؟كه شكستي قفس، اي مرغ گلستاني منمـن كه قدر گـهر پاك تـو ميدانستمز چه مفقود شدي، اي گهر كاني منمن كه آب تو ز سر چشـمه دل ميـدادمآب و رنگت چه شد، اي لاله نغماني من؟من يكي مرغ غزل خوان تو بودم، چه فتادكه دگر گوش ندادي به توا خواني من؟گنج خود خوانديم و رفتي و بگذاشتيماي عجب تعد تو با كيست نگهباني من؟

  • اس ام اس و پیامک روز پدر و روز مادر : پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"...

    آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن.وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن.وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...به سلامتي همه مادراي دنيا... ---------------------------- پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند مرد باشند ! -------------------- شرمنده مي کند فرزند را ، دعاي خير مادر ، در کنج خانه ي سالمندان ... --------------------  خورشيدهر روزديرتر از پدرم بيدار مي شودامازودتر از او به خانه بر مي گردد ! --------------------  به سلامتيه مادرايي که با حوصله راه رفتن رو ياده بچه هاشون دادنولي تو پيري بچه هاشون خجالت ميکشن ويلچرشونو هل بدن !!! --------------------   سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ،نه مرگ ،نه ترس ،سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛ --------------------   سلامتيه اون پسري که.....10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت..... 20سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت....... ... ... ... .. 30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه...!!!..باباش گفت چرا گريه ميکني..؟..گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد...! :( --------------------   هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردمکه با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود… ولي پدر ...... ... ... ...يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکندخم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاستفقط هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد …بياييد قدردان باشيم ...به سلامتي پدر و مادرها --------------------  (( قند )) خون مادر بالاست .دلش اما هميشه (( شور )) مي زند براي ما ؛اشک‌هاي مادر , مرواريد شده است در صدف چشمانش ؛دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مرواريد!حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد!دستانش را نوازش مي کنم ؛ داستاني دارد دستانش .   -------------------- دست پر مهر مادرتنها دستي ست،که اگر کوتاه از دنيا هم باشد،از تمام دستها بلند تر است...   --------------------   پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟پسر ميگه : من..!! ... ... ...پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!!پسر ميگه : بازم من شيرم...پدر عصبي مشه دستشو از رو شونه پسرش بر ميداره ميگه : من شيرم يا تو!!؟؟پسر ميگه : بابا تو شيري...!!پدر ميگه : چرا بار اول و دوم گفتي من حالا ميگي تو ؟؟پسر گفت : آخه دفعه های قبلي دستت رو شونم بود فکر کردم يه کوه پشتمه اما حالا...به سلامتي هرچي پدره   -------------------- مادرتنها کسيست که ميتوان "دوستت دارم"‌هايش رااا باور کردحتي اگر نگويد... --------------------   --------------------   مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! ...

  • شعر درباره مادر - -fereydoun moshiri-madar -sher-irani

    شعرهایی درباره مادر شعر مادر  از فریدون مشیری تاج از فرق فلک برداشتن ، جاودان آن تاج  بر سرداشتن : در بهشت آرزو ره یافتن، هر نفس شهدی به ساغر داشتن، روز در انواع نعمت ها و ناز، شب بتی چون ماه در بر داشتن ، صبح از بام جهان چون آفتاب ، روی گیتی را منور داشتن ، شامگه چون ماه رویا آفرین، ناز بر افلاک اختر داشتن، چون صبا در مزرع سبز فلک، بال در بال کبوتر داشتن، حشمت و جاه سلیمانی یافتن، شوکت و فر سکندر داشتن ، تا ابد در اوج قدرت زیستن، ملک هستی را مسخر داشتن، برتو ارزانی که ما را خوش تر است : لذت یک لحظه "مادر" داشتن ! ****نوشته شده امروز  5 شننبه  3-6-2010از پریسا بصیری برای  مادرش مادر از پریسا بصیری جز تو  ، گر  گیرم  کسی یارم شود کی چو تو بی باک   غمخوارم شود  ما همه جوییم یاری مهربان کی شود یاری  که چون مادر شود هرکه میخواهد بفهمد  عشق تو  هیچ راهی نیست مگر  مادر شود نوشته در5 شننبه  3-6-2010 **2-شعر مادر از ( ایرج میرزا):گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموخت شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر لب من بر غنچه گل شکفتن آموخت پس هستن من ز هستن اوست تا هستم و هست دارمش دوست شد مکتب عمر و زندگی طی مائیم کنون به ثلث آخر بگذشت زمان و ما ندیدیم یک روز ز روز پیش خوشتر آنگاه که بود در دبستان روز خوش و روزگار دیگر می گفت معلمم که بنویس گویند مرا چو زاد مادر ، پستان به دهن گرفتن آموخت گویند که می نمود هر شب تا وقت سحر نظاره من می خواست که شوکت و بزرگی ، پیدا شود از ستاره من می کرد به وقت بی قراری، با بوسه گرم چاره من تا خواب به دیده ام نشیند شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت او داشت نهان به سینه خود تنها به جهان دلی که آزردخود راحت خویشتن فدا کرد در راحت من بسی جفا برد یک شب به نوازشم در آغوش تا شهر غریب قصه ها برد یک روز به راه زندگانی دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت در خلوت شام تیره من او بود و فروغ آشیانم می داد ز شیر و شیره جان قوت من و قوت روانم می ریخت سرشک غم ز دیده چون آب بر آتش روانم تا باز کنم حکایت دل یک حرف و دو حرف بر زبانم  الفاظ نهاد و گفتن آموخت در پهنه آسمان هستی او بود یگانه کوکب منلالایی و شور و نغمه هایش ، بودند حکایت شب منآغوش محبتش بنا کرد ، در عالم عشق مکتب من با مهر و نوازش و تبسم ، لبخند نهاد بر لب من ، بر غنچه گل شکفتن آموخت این عکس ظریف روی دیوار، تصویر ...

  • شعر :

    آن  گنج نهان در دل خا نه پدرم  هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود هر جا که زمن نا م و نشانی طلبید ند آوازه نامش سند معتبر م بود قلبم شده رنجور زهجر تو مادر فکرم شده اینگونه پریشان تو ما در هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوته زدا مان تو مادر مادر م فردا که زهرا پا به محشر می نهد    در صف خد متگزارانش ترا جا می دهد باز ان جا هم مرا م مادری را پیشه گیر جان مو لا پیش زهرا دست ما را هم بگیر در چمن هر ورقی دفتر حا ل دگر است حیف با شد که زکا ر همه غا فل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا بگزاف گر شب وروز دراین قصه مشکل باشی گرچه راهی ا  ست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی مادر مادرم ای رفته در خوابی دراز یا سهایت توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایق های آن دنیا بساز    شعر سنگ قبر در این بخش سعی شده است تا انواع شعر سنگ قبر و شعر سنگ قبر ارائه شود. هر کدام از بخش های بر اساس گروه های موضوعی تفکیک شده است. شعر سنگ قبر گوناگون شعر سنگ قبر ۱ آن گنج نهان در دل خانه پدرم هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود هر جا که زمن نام و نشانی طلبیدند آوازه نامش سند معتبرم بود شعر سنگ قبر ۲ قلبم شده رنجور زهجر تو مادر فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوته زدامان تو مادر شعر سنگ قبر ۳ مادرم فردا که زهرا پا به محشر می نهد در صف خدمتگزارانش ترا جا می دهد باز ان جا هم مرام مادری را پیشه گیر جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر شعر سنگ قبر ۴ در چمن هر ورقی دفتر حال دگر است حیف باشد که زکار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا بگزاف گر شب وروز دراین قصه مشکل باشی گرچه راهی ا ست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی شعر سنگ قبر مادر شعر سنگ قبر ۵ مادرم ای رفته در خوابی دراز یاس هایت توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایق های آن دنیا بساز شعر سنگ قبر ۶ مادر گمان مبر زخیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم شعر سنگ قبر ۷ این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز شعر سنگ قبر ۸ مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش افسانه شادی وخوشی گشته فراموش شعر سنگ قبر ۹ ای خاک تیره مادر ما را عزیزدار این نور چشم ماست که در برگرفته شعر سنگ قبر ۱۰ مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم شعر سنگ قبر ۱۱ اینجا بهشت ارزو در زیر خاک است ارامگاه مادری مظلوم وپاک است شعر سنگ قبر ۱۲ مادرم غم تو.همنفسم شد به جان تو با این غم بزرگ چه خاکی بر سر کنم شعر سنگ قبر ۱۳ مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز هرکجا می نگرم روی ...

  • اس ام اس خبر و تسلیت فوت و مرگ

    اس ام اس خبر و تسلیت فوت و مرگ Condolences feet

  • فوت پدر عزیزم

    انا لله وانا الیه راجعونامروز دردناکترین ر وز زندگی ام رقم خورد  پدر عزیز وبزرگوارم حجت السلام والمسلمینمروج الاحکام سلاله السادات حاج سید علی راستبود (راستگو)پس از سالها بیماری وخانه نشینی واخیرا" هم یک ماه بستری شدن دربیمارستان صبحگاه روز اول ماه صفر نفاب در رخ خاک برکشید ومارا از نعمت زیبای پدری محروم نمودودر اعلا علیین مهمان انبیاءواهل بیت (ع) گردیدروحش شاد وقرین رحمت واسعه حقتعالی بادمراسم تشیع جنازه  روز یکشنبه  ساعت 2 بعد ازظهر کاشان  میدان جهاد ـ بلوار دانش ـ کوچه شهید رحیمی زارع  ازمسجد النبی (ص)زیدی ـ بطرف زیارت درب زنجیر آرامگاه ابدی تشیع خواهد شد ختم اول  یکشنبه  شب ساعت 6 الی 8 در مسجد النبی(ص) زیدی مرکز هیئت حسینی (ع)ختم دوم دوشنبه  بعد ازنماز عشاء در مسجدالمهدی (عج)زیدی برگزار خواهد شدمراسم هفت روز پنجشنبه ساعت 2 الی 5/5 بعداز ظهر بر سر مزار پاکشدر کاشان خیابان محتشم زیارت درب زنجیر بازار کاشان برگزار خواهدشدانتظار حضور دوستان را دارمذاکرالحسین  سید رضا راستگو