شعر در غم از دست دادن مادر

  • به مناسبت مراسم يكمين سالگرد از دست دادن مادر عزيزم

    مادرجان: با تو مي‌شد از افق‌ها پر كشيد با تو مي‌شد زندگي را سر كشيد با تو مي‌شد رازهاي عشق گفت با تو مي‌شد هر سحر با گل شكفت با تو مي‌شد روح‌ها را تازه كرد با تو مي‌شد عشق را اندازه كرد با تو مي‌شد برتر از مهتاب بود با تو مي‌شد در زلال آب بود با تو مي‌شد محو روي يار بود با تو مي‌شد از خدا سرشار بود با تو مي‌شد چشم دل را باز كرد تا دل عرش خدا پرواز كرد مي‌شد از كويت به عليين رسيد تا دل گلدسته‌هاي دين رسيد دريغا تا بود محبتش نمي‌دانستيم شكرانه‌ي رحمتش نمي‌دانستيم افسوس چون رفت تازه آگاه شديم دردا كه كرامتش نمي‌دانستيم روحت شاد مادر عزيزم



  • متن پيام تسليت

      خبردرگذشت(…..)عزیز چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست خداوند قرین رحمتش فرماید   از شنیدن خبر فوت(…..) بسیار متاثر شدم بنده این واقعه دردناک رو خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدونید   کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام  ضایعه درگذشت مادر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوند متعال روح پاکش را با سرورش فاطمه زهراء محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید   کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام  ضایعه درگذشت پدر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوند متعال روح پاکش را با مولایش علی (ع) محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید   در غم از دست دادن عزیزان به سوگ نشستن صبری میخواهد عظیم ، برای شما و خانواده محترمتان صبر و شکیبایی و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستارم .   فقدان ….بزرگوارتان ما را نیز اندوهگین ساخت. غفران و رحمت الهی برای آن عزیز از دست رفته و سلامتی و طول عمر با عزت برای جناب عالی از پروردگار متعال خواهانیم.   همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود…همراهتان از سفر ماند سیلی سهمگین باور شاید نه ..سختی راه را مینماید که بایستی تنها رفت صبری باید تا آرامشی زاید ترک یارتان بر شما تسلیت باد تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگ شما از خداوند صبر برای شما و خانواده محترم خواهانم امیدوارم که غم آخر زندگیتان باشد اندوه ما در غم از دست دادن ان عزیز بزرگوار در واژه ها نمیگنجد تنها میتوانیم از خداوند برایتان  صبری عظیم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم درگذشت (…..) گرامیتان را به شما و خانواده محترم تسلیت عرض میکنم و آرزوی صبر و سلامتی برایتان دارم از خداوند منان خواستاریم که به شما صبرعطا نماید مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـتدرگذشت…..گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم . جناب آقا/ خانم …..اندوه بی پایان ما از این واقعه دردناک قابل وصف نیست مصیبت وارده به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض مینمایم تحمل سوگ فقدان( مادر-پدر- ...

  • شعر برای مجالس ختم و در سوگ پدر

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4   سالی گذشت و ما همه محزون آن شبیم کز داغ جانگداز فراقت به سر زدیم پدر به وسعت بیکران دریای مهر تو در خون نشسته و در غم شناوریم   آسمان امروز ببار، اينجا گلي پژمرده گشت از غم داغ رخش، يک محفلي افسرده گشت آسمان امروز ببار، ما صد جگر سوزانده ايم چون پدر از بين ما رفت، قلب ما هم مرده گشت     پدرم بارش باران خدا بودپدرم حاکم پيمان وفا بود پدرم جلوه ايمان و رضا بود پدرم بر سر ما مرغ هما بود پدرم در همه حال کارگشا بود پدرم آيت آينده ما بود     درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست بر دل غم زده و بغض پر از فریادم بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست     پدرم در سوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته می گرید تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه به یادت چشم، چون ساغر بشکسته می گرید       خواهید که مرا سوی نگارم ببرید پیوسته به زیر این شعارم ببرید با مهر حسین آمده ام من به جهان با یاد حسین از این دیارم ببرید   از عرش صدای ربنا می آیدفریاد خوش خدا خدا می آید فریاد که درهای بهشت باز کنید میهمان خدا پیش خدا می آید       رفت تا نامش از گرد زمین پاک بماند آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند       آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال، شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه ای و در خواب شدند       چه سخت است در دل گريستن و سخنی بر زبان نراندن ، چه سخت است بدون او زيستن و چهره پرمهر خندان، باصفا و صميمی او را در خاک جستن ، اکنون که به تقدير و مشيت الهی در فراق پرواز روح بلند پدری مهربان مي سوزيم ، از تو مي خواهيم ما را در همه حال صبور و بربار قرار دهی             حال ما در هجر بابا، کمتر از یعقوب نیستاو پسر گم کرده بود و ما پدر گم گرده ایم       پدرم سالی نبودی، قرن ها بر من گذشت در جهان هر چه خوشی بود، رفت و دیگر برنگشت رستم افسانه هایم، بابک بی هم مثال چون که رفتی، تیر  غم شهبال دنیایم شکست     ز غوغاي جهان رستيم و رفتيمکتاب زندگي بستيم و رفتيمنداي ارجعي از حق شنيديمجوابش يا علي گفتيم و رفتيم       مردان حقیقت که به حق پیوستند از قید تعلقات دنیا رستند چشمی به تماشای جهان بگشودند دیدند که دیدنی ندارد، بستند   آن که با روح خدا، همسفر دلها بود آن که در خلوت اندیشه خود، با ما بود زنده با عشق خدا بود و بقا یافت ز مرگ مردنی داشت که چون زندگیش زیبا بود     ای دریغا راد مرد لطف و رحمت درگذشتاسوه صبر و تلاش و کار و همت درگذشت او که با عشق علی قلبش به ...

  • در سوگ عزيزان ازدست رفته گريه كن

    شايد يكي از طبيعي ترين راههاي مقابله با كاهش غم و اندوه همين گريه كردن باشد اشك ريختن در فراق عزيزان ،غم و غصه را از درون بيرون مي كند.و تنها كاري است كه  از دستمان بر مي آيد.آن زماني كه ديگر او دستش از اين دنيا فاني كوتاه شده است. گاهي انسان در اين مواقع چنان بستوه مي آيد كه ديگر هيچ چيز رنگ و بوي گذشته را نمي دهد و همه چيز در تصورش تيره و تار ديده مي شود اگر چه در روز هاي اول غم از ذست دادن غزيز از دست رفته بسيار سخت است اما پس از گذشت روزهها،و ماهها رفته رفته انسان با واقعييت كنار آمده و بجز تن دادن به تقدير و سرنوشت و اينكه راضي است به رضاي خداوند چيز ديگري برايش معني نخواهد داشت. و كم كم سازگار شده  و به زندگي طبيعي باز مي گردد. داغ مادر،پدر،همسر و فرزند و برادر يا خواهر ،پدر بزرگ و مادر بزرگ هركدام ويژگي خاص  خود را دارد. شخص وقتي مادر يا پدرش را از دست مي دهد در حقيقت پيوندش با گذشته قطع مي شود اما زماني كه همسرش را از دست مي دهد ارتباط او با زمان حال قطع مي گردد ولي هنگامي كه فرد فرزندش را از دست مي دهد بگونه اي است كه آنچه را كه بعنوان آرزو و يا فرصت هايي كه در زندگي خود به آنها نرسيده بود در وجود فرزندش جاري و ساري مي ديده  ولي اكنون همه ي اين رويا ها و اميد ها را او با خود به گور برده و در واقع آينده آنها مخدوش مي گردد. بقول يكي از دوستان : بدي طول عمر اينه كه آدم شاهد فوت بسياري از دوستان آشنايان و... است و اين در روحيه او تاثير مي گذارد. بهر حال مرگ واقعييتي انكار نا پذير و همه يه  روزي بدنيا مي آيند و روزي ديگر دار فاني را ودا خواهند گفت شايد اگر گفته اند كه تولد آغاز مرگ است سخن بيهودهاي نباشد اما با همه ي اين احوال انسان تا زماني كه زنده است بايد با اميد زندگي كند و از لحظه لحظه ي زندگي لذت ببرد  چون هر ثانيه اي كه گذشت بهيچ وجه قابل بازگشت نخواهد بود خداوند همه ي اموات و رفتگان را بيامرزد.                                                                                         نويسنده