طرح اره مویی برج ایفل

  • طرح های معرق و مشبک چوب 6

    اگر می خواهید یک معرق کار موفق شوید باید جسم سالمی داشته باشید پس قبل از هر چیزی از حوادث ناشی از کار جلوگیری نمایید و ایمنی را در حد بالای خود رعایت کنید. اکنون به برخی از مسئولیت ها و وظایفی که یک معرق کار باید در طول کار آنها را انجام دهد اشاره می کنیم. 1. انتخاب چوب جهت مصارف کاربردی آن 2. تشخیص و استفاده از وسایل و ابزار معرق کاری 3. برشکاری در معرق 4. نصب طرح بر روی تخته سه لایه 5. سنباده کاری دستی چوب 6. ساخت بتونه و عملیات بتونه کاری 7. رنگ کاری پشت کار با استفاده از پیستوله 8. برشکاری نئوپان و تخته چند لایه ریز کار معرق با استفاده از دستگاه اره گرد دستی برق بوم کردن چوبهای معرق، بکار بردن پلی استر در معرق، ساب زدن و پرداخت رنگ زمینه (خمیر مشکی) و پولیش کاری رنگ (روی کار) معرق... در این قسمت با توجه به اوقات فراغت و تمایل اشخاص به فراگیری هنر معرق، ۲۰ طرح زیبا از طرح های این رشته هنری از سایت وزین پرشین گرافیک انتخاب، آپلود و تقدیم دوستداران می شود. روی شماره های زیر کلیک کنید و تا باز شدن کامل طرح صبور باشید!... طرح های معرق یک - دو - سه - چهار - پنج - شش - هفت - هشت - نه - ده - یازده - دوازده - سیزده - چهارده - پانزده - شانزده - هفده - هیجده - نوزده - بیست...



  • برج ایفل

    برج ایفل

    هوالشافیبا سلام دوباره به همه دوستان عکس های برج ایفل رو که قرار بود بزارم توی این پست قرار میدم. برج ایفل ساخته شده رنگ شده و شما میتونین بنا به نظر خودتون هر رنگ دیگه ای و یا بدون رنگ بسازینش.                      http://www.bargozideha.com/static/portal/69/694789-828610.jpghttp://www.bargozideha.com/static/portal/37/375454-839184.jpghttp://www.bargozideha.com/static/portal/64/644724-198345.jpghttp://www.bargozideha.com/static/portal/83/834828-920120.jpghttp://www.bargozideha.com/static/portal/49/493174-314761.jpghttp://www.bargozideha.com/static/portal/56/564326-642166.jpg یا حق.

  • کارهای معرق خودم

    طرح صلوات   طرح بسم ا.. طرح برج ایفل طرح پل طرح جعبه جواهر طرح سبد گل طرح اژدها طرح یا فاطمه طرح قاب عکس طرح وان یکاد طرح جاگلدانی طرح فرغون طرح جادستمال کاغذی طرح ماشین قدیمی طرح ماشین جیپ طرح ن والقلم طرح ساعت دیواری طرح طاقچه دیواری کوچک

  • رمان اناهیتا

    - کورش تو به آنیتا حسادت می کردی! مگه نه؟!ثمره با صدا خندید و کورش انگار به گذشته های دور فکر می کرد گفت: تا قبل از به دنیا اومدن انیتا،من تمام محبت صبا رو متعلق به خودم می دونستم ... اون برای من یک رقیب جدی بود ... خب بچه بودم و از وقتی یادم میومد صبا با وجودیکه خودش دختر بچه کم سن و سالی بود اما مثل یک مادر به من رسیدگی می کرد و من بینهایت بهش وابسته بودم ... اول که پای جهانگیر وسط اومد فکر می کردم صبارو از دست می دم،اما اون پنهان و آشکارا از من دست نکشید . می فهمیدم وابستگی اون هم به من کم نیست.بخصوص که حس می کردم صبا علاقه چندانی به شوهرش نداره ... اما وقتی آناهیتا به دنیا اومد من یک رقیب سرسخت پیدا کردم.صبا واقعا عاشق دخترش بود ... وقتی فهمیدم جهانگیر اون رو با خودش از کشور خارج کرده ته دلم خوشحال شدم.احساس می کردم دوباره صبا و محبتش مال من می شه ... اما صبا انگار دیگه حتی مال خودش هم نبود!ثمره با افسوس گفت: طفلکی مامان! چقدر ناراحتی کشیده!بالاخره خرید لباس هم تمام شد و همه از چهره گرفته نوید فهمیدند که آناهیتا لباس مناسبی انتخاب نکرده.وقتی راحله را جلوی در خانه شان پیاده می کردند،آناهیتا هم از ماشین پیاده شد.مقابل او ایستاد و در حالیکه نگاهش را از چشمان راحله می دزدید گفت: متأسفم! امیدوارم نارات نباشی ... من یه کم نِروس شدم ... خب ... یک کم وقت باید باشه تا من همه چیزهای اینجا رو بفهمم.هر دو کاملا هم قد بودند و فرار از نگاه یکدیگر کمی سخت بود.راحله دستش را جلو برد و گفت: نِروِس نه! عصبی،بعد هم عیبی نداره.شاید تو هم حق داشتی ناراحت بشی.من باید اول برات توضیح می دادم که چرا قصد دارم راهنماییت کنم.آناهیتا دست او را فشرد و گفت: دیگه تموم شد! مهم نیست.فردا می بینمت! وقتی در ماشین نشست کورش گفت: کار خیلی خوبی کردی. راحله دختر خوبیه و قصد بدی نداشت.فقط می خواست کمکت کنه.-آره. من ازش خوشم میاد.قیافه اش مهربون هست.بالاخره شب میهمانی رسید.صبا دیگر حرفی خاص با آناهیتا نزده بود ...نمی خواست احیانا ناراحتی پیش بیاید.باید هر طور بود در مقابل اقوام و آشنایان آبرو داری می کردند.بخصوص که همکاران و دوستان خودش و منصور هم دعوت داشتند و او نمی خواست تصویر نامناسبی از دخترش در چشم دیگران جلوه کند.مقابل آینه ایستاد.تناسب اندامش با وجود اینکه چهل و یک سال که از سنش می گذشت در کت و دامن نباتی رنگش،مشخص بود.او گرچه در سالهای اخیر کمی اضافه وزن آورده بود اما هنوز مقبول و خوب به نظر می رسید.دستی به موهایش که ساده پشت سر جمع شده بود کشید و تار مویی را پشت گوش داد.با باز شدن در چشم از خود برداشت و به منصور که در کت و شلوار و کراوات سرمه ای تیره و پیراهن کمی ...

  • آموزش حرف زدن با دخترها و دختر بازی ، عشق ، ازدواج ، نامزدی ، دوست دختر ، دوست پسر ، love ، دوستی ،

    رکز تخصصی طراحی و چاپچاپ عرفان (ادیب) چاپ در سنندج کردستان ایران و عراق - سلیمانیه و هولیر طراحی حرفه ای و چاپ انواع کارت ویزیت :یوی، سلفون براق، سلفون مات، لیبل ، کتان آلمانی، سوسماری، لمینت کوچک، لمینت براق بزرگ، لمینت مات بزرگ، لمینت برجسته، شیشه ای ، پی وی سی، سه بعدی، طراحی و چاپ ، تابلو -بنر و فلکس- پوستر - سربرگ - فاکتور و ....دفتر : سنندج - خيابان نمكي، پایین تر از شعبه مرکزی بیمه دانا ، ابتدای کوچه اتحاد چاپ عرفان (ادیب) کارگاه : شهرک صنعتی شماره 3 خیابان دوم گلزار غربی تلفن: 3280948 0871 همراه: 09183737553 (ادیب مرادی) برای اینکه بدونین چطور میشه با يه دختر دوست شد؟! بزارين يه چيزي رو بگم. هر پسري که به هر دختري در حالت عادي نزديک ميشه و فرضا ميخواد سر صحبت رو باز کنه, کامپيوتر ذهني دختر شروع به انجام محاسبات ميکنه و سعي در پيشبيني اهداف پسر از صحبت کردن رو ميکنه و معمولا اولين چيزي که به ذهنش ميرسه اينه : "سکس!". و هيچ دختري خوشش نمياد که يه پسر به اون به چشم يه موجود براي اهداف جنسي نگاه کنه. و طبيعتا اولين جواب اينه "نه!".خوب! پس چرا دخترها با پسرها دوست میشن؟! معلومه! چون يک درصد احتمال ميدن که اين پسر ميخواد با اونا "دوست" بشه. وقتي که من توي خيابون راه ميرم پيامهاي نامرئي زيادي رو روي هوا ميبينم که دخترها ميفرستن : "من به يه دوست احتياج دارم!". "کسي نيست که تو غم من شريک باشه؟". "کسي هست که منو به خاطر خودم بخواد؟!". پس بايد دوست شدن با دخترها آسون باشه؟ کاملا درسته!!! در حقيقت آسون تر از دوست شدن با يه پسره! شما فقط کافيه بتونيد اين پيام رو تو لحظات اول به دختر منتقل کنيد : "من ميخوام با تو دوست باشم". اما خوب, اينو که نميشه همينجوري گفت, بايد يه روش غير مستقيم براي اين کار پيدا کرد. يکي از راههاي نشون دادن اين کار اينه که چيزي در خود دختر و يا موقعيت فعلي پيدا کنيد که به جنسيت, ظاهر و يا هر چيزي که بشه ازش برداشت علاقه جنسي کرد ربطي نداشته باشه. مثلا از دخترها کمک بخواين!!! دخترها عاشق اينن که براي پسرها نقش فرشته نجات رو بازي کنند و معمولا در اين حالت گارد دفاعي خودشونو پايين ميارن. مثلا در يک کتابفروشي با دختري که مشغول ورق زدنه کتابيه در مورد اون کتاب سوال کنيد, خودتونو به کتاب و نه به اون علاقه مند نشون بدين. نشون بدين که حداقل توي اون لحظه خاص براتون مهم نيست که دارين با يه دختر صحبت ميکنيد! دخترها اينو ميفهمن و به شما اعتماد پيدا ميکنن. حالا قسمت بعدي چيه؟ اولا شما بايد در مرحله اول تونسته باشين يه کانال ارتباطي براي تماسهاي بعدي ايجاد کرده باشين که احتمالش خيلي هم کم نيست. واسه اينکه کاملا نشون بدين که منظور بدي ندارين, ...