علامهمجلسی

  • از «اوبامای‌مودب» تا «منتقدین‌ بزدل»! چه‌کسی لایق‌جهنم است؟

    رهروان ولایت ـ «نباید بگذاریم فضای جامعه به نحوی باشد که پرسشی، اندیشه‌ای و نقدی زیرزمینی شود. پرسش و نقد از بین نمی‌رود؛ اگر نگذاریم که ظهور و بروز یابد، به ناچار زیرزمینی می‌شود و این به نفع جامعه و کشور نیست؛ بگذارید فضا باز باشد تا هر کسی که پرسش و نقد دارد مطرح کند.»[1] «خداوندا، به تو پناه می‌برم از استبداد رأی ... و بستن دهان رقیبان و منتقدان»[2] «چه خوب است كه در زنگ انشاء، دانش‌آموزان یاد بگیرند از رییس جمهور انتقاد كرده، نقایص و كاستی‌هایی كه در كار او می‌بینند و در می‌یابند را مكتوب كرده و پیشنهادات خود برای رفع این كاستی ها را ارائه كنند»[3]این‌ها فقط سه نمونه از جملات مربوط به رییس‌جمهور محترم، درخصوص لزوم نقدپذیری و برخورد محترمانه با آرای مخالفان و منتقدان بود و همانطور که ملاحظه کردید آقای روحانی حتی برای دانش‌آموزان هم حق انتقاد از خودشان را محفوظ می‌دانستند و معتقد بودند که نقد را باید از همان دوران کودکی آموخت و به‌کار بست. در آموزه‌های اسلامی هم به ضرورت انتقادپذیری و برخورد مشفقانه با نصیحت دیگران، سفارش فراوانی شده است؛ تا جایی‌که امام معصوم که از هر خطا و عیبی، مصون است می‌فرماید: «بهترین دوستان نزد من کسانی هستند که عیوب و نواقص مرا به من هدیه دهند.»[4] و این، نشان از لزوم وجود یک فرهنگ ثابت و غیرقابل‌تغییر، در میان پیروان اسلام است. فایده‌ی انتقادپذیری و ضرر انتقادناپذیری هم در کلام امام سجاد(علیه‌السلام) به خوبی تبیین شده است. آن حضرت در روایتی عبرت‌آموز می‌فرمایند: «چه‌بسا اشخاصی که از بس خوبی آنها را گفتند و مدحشان نمودند، فریب خوردند و چه‌بسا افرادی که چون از عیب آنها چشم‌پوشی شد [و مورد انتقاد قرار نگرفتند] مغرور شدند.»[5] آن‌چه از رییس‌جمهور محترم در سطور ابتدایی این نوشته نقل شد(به همراه ده‌ها مورد مشابه) می‌توانست نویدبخش ایجاد فضایی آکنده از «احترام به نظر مخالف و منتقد» باشد تا در سایه‌ی آن، نخبگان و حتی عموم مردم بتوانند بدون هراس از برچسب‌زنی و سرکوب، به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود بپردازند. اما با هزاران تأسف باید گفت که فاصله‌ی میان حرف تا عمل شیخ حسن روحانی، بسیار زیاد و باورنکردنی است! چگونه می‌شود که شخصی از بستن دهان منتقدان، به خدا پناه ببرد ولی درعمل و برای بستن دهان آنها از برچسب‌هایی مثل «کم‌سواد»[6] و «افراطی»[7] استفاده کند؟ وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور، منتقدین را «بزدل» می‌نامد و برای آنها «رفتن به جهنم» را تجویز می‌کند[8] آیا در چنین شرایطی، سخن از بازگذاشتن فضای نقد -حتی برای دانش‌آموزان- ادعایی گزاف و مضحک نیست؟ تعجب ...