قواعد عربی دوم انسانی

  • قواعد درس دوم عربـﯽ دوم انسانی

    انواع جمله: جمله دو نوع است : جمله اسميه ، جمله فعليه جمله فعليه : جمله اي است كه غالباً با فعل شروع مي شود جمله فعليه دو ركن دارد.الف : فعل ب: فاعل فعل : به انجام دادن كاري يا داشتن حالتي در زمان معين دلالت مي كند فاعل همان انجام دهنده كار (فعل) است.فاعل : در عربي حتماً بايد بعد از فعل بيايد و اگر قبل از فعلي بيايد ديگر فاعل ناميده نمي شود و نام ديگري دارد كه فاعل هميشه رفع مي گيرد و به عبارت ديگر فاعل هميشه دو نوع است و علامت رفع غالباً ( -ٌ يا –ُ ) است.فعل از جهت ( مذكر و مؤنث) با فاعل خود مطابقت مي كند.فعل از جهت (مذكر و مؤنث) با فاعل خود مطابقت مي كند.هر گاه فعل در آغاز جمله بيايدف به آن جمله ي فعليه مي گوئيم.در صيغه هاي غايب هر گاه فاعل به صورت اسم ظاهر بيايد، فعل به صورت مفرد مي آيد.هر گاه فاعل به صورت اسم ظاهر نيامده باشد، فعل همراه ضميري مي آيد كه همان ضمير فاعل استدر صيغه هاي مخاطب و متكلم همانند همه زبانها – فاعل به صورت ضمير مي آيد. مانند : اكتُبُ (انا) – تَكْتبون َ ( و) تكتبين (ي )به فعل هايي كه معناي آنها با فاعل كامل مي شود، لازم مي گوئيم.به فعل هايي كه علاوه بر فاعل ، به مفعول نيز نياز داشته باشد متعدي مي گوييم.مفعول از دو راه تشخيص مي دهيم؟1. تشخيص از راه معنا2. تشخيص از راه علامتقدم نخست براي تشخيص مفعول به همچون ساير نقش ما ، مهم معناي عبارت است. در زبان عربي مفعول به نيز داراي علامتي است كه به وسيله آن مي توان مطمئن شد كه تشخيص ما صحيح بوده و كلمه مورد نظر مفعول به است.علامت اختصاصي مفعول به معمولاً فتحه ( -َ -ً ) است يعني مفعول به پيوسته منصوب مي باشد.مفعول به معمولاً بعد از فاعل مي آيد.ضمير منفصل منصوب ( ايّاك و ...) ونيز ضمايز متصل به هر سه قسم كلمه‌، با فعل بيايندف غالباً مفعول به هستند       جار و مجرور : به حروفي از قبيل مِنْ (از) في (در) الي (به سوي) لي(براي ) علي (بر روي) بِ (با) كَ (مانند) عن (از) حروف جر ، به اسم پس از آنها مجرور و به هر دو جار و مجرور مي گوئيم.حروف جز تنها قبل از اسم مي آيند. جمله اسميه : جمله اي است كه غالباً با اسم شروع مي شود و دو ركن داردمبتدا، خبر1. مبتدا : اسمي كه غالباً در ابتداي جمله مي آيد و درباره آن خبر مي دهيم مانند (المؤمن) در جمله (المؤمن صبورُ)2. خبر : كلمه يا كلماتي است كه غالباً بعد از مبتدا مي آياد و درباره مبتدا خبرمي دهد و معني جمله را كامل مي كند. مانند : (صبور) در جمله المؤمن صبورٌ اعراب مبتدا و خبر هردو رفع است و به عبارت ديگر مبتدا و خبر مرفوع هستند و علامت رفع آنها غالباً ( -ٌ يا –ُ ) است.خبر معمولاً از لحاظ مذكر و مؤنث از مبتدا تبعيت مي كند.جاءَ الطالبُ : فعل و فاعل الطالبُ جاء : مبتدا ...



  • قواعد درس دوم عربی سوم انسانی

    در این درس نیز به شرح و یادآوری بعضی از نکات وقواعدی  که قبلاً مطالعه کرده اید درسال های گذشته می پردازیم. 1 – اعراب فعل مضارع،  : می دانید که فعل مضارع در حالت عادی مرفوع است اما با آمدن حروف ناصبه و جازمه تغییراتی در اعراب آن ایجاد می شود. حروف ناصبه عبارتند از «اَنْ – لَنْ – کی – حتّی – لِ» که فعل مضارع به دنبال این حروف منصوب شده و حروف جازمه عبارتند از «لَمْ – لمّا – لا – لِی – ان – مَنْ – ما – اینما »و فعل مضارع به دنبال این حروف مجزوم می شوند . فعل معلوم و فعل مجهول: فعل مجهول فعلی است که فاعل آن مشخص نیست یا برای گوینده اهمیت ندارد. در زبان فارسی برای ساختن فعل مجهول از فعل کمکی شدن استفاده می کنیم.اما در زبان عربی چگونه فعل مجهول می سازیم؟ شما قبلآً با ساخت فعل مجهول آشنا شده اید . 1-فاعل را حذف می کنیم 2- مفعول را بجای فاعل قرار می دهیم(نائب فاعل) 3- حرکات وصیغه فعل رامتناسب با نائب فاعل تغییر می دهیم مانند: کَتَب التلمیذُ الدرس (فعل معلوم است چون فاعل معلوم است اما درجمله  کُتِبَ الدرسُ (فعل مجهول است چون فاعل مشخص  ومعلوم نیست) به فعل های زیر توجه کنید. معلوم : قتَلَ : کشت مجهول : قُتِلَ :‌کشته شد معلوم : یَعْرِفُ : می شناسد مجهول : یُعْرَفُ :‌شناخته می شود 2 – نواسخ مبتدا و خبر : برخی افعال و حروف معنای جدیدی به جمله اسمیه می دهند. این ادوات علاوه بر معنای جدید، می توانند بر اعراب مبتدا و خبر تأثیر بگذارند. به جدول زیر توجه کنید. النواسخ:چهاردسته اند که دراعراب اسم واعراب خبرتغییراتی ایجاد می کنند 1- الافعال الناقصه  : صار - لیس - مادام -  کان - اصبح - مازال 1)اسم مرفوع                        2)خبرمنصوب 2- الحروف المشبهة بالفعل  : لیت - اَنَّ - اِنَّ -  لکنَّ - لعل - کانَّ 1)اسم منصوب                       2)خبرمرفوع 3- افعال المقاربة  : کاد – عسی أخذ  جَعل 1)اسم مرفوع                        2)خبرمنصوب 4- النافیة للجنس  : لا 1) اسم محلا منصوب (مبنی بر فتح )                       2)خبرمرفوع خبر حروف مشبهة بالفعل می تواند «مفرد، جمله یا شبه جمله » باشد. 3 –صفت و مضاف الیه : صفت کلمه ای است که موصوف خود را توصیف می کند. صفت از لحاظ اعراب، جنس، جمع یا مفرد بودن ،تابع موصوف خود است. مانند : نورٌ مبینٌ (صفت) یا المؤمنونَ الصالحون (صفت) مضاف الیه کلمه ای است که به مضاف اضافه می شود تا آن را واضح تر کند. مضاف الیه از لحاظ اعراب مجرور است و اعراب آن به مضاف بستگی ندارد مانند : کتابُ المعلّمِ (مضاف الیه) یا مطلعُ الفَجْرِ (مضاف الیه) 4 – مفعول فیه ، اسم مصغّر و اسم منصوب : منظور از مفعولٌ فیه همان ظرف مکان یا ظرف زمان است. ...

  • قواعد درس پنجم عربـﯽ دوم انسانی

    درس پنجم : اعراب محلـﯽ و تقديرﯼ اعراب محلـﯽ در سال اول توضيح داده شده است . در اعراب تقديرﯼ ، كلمه هيچ كدام از موارد سابق الذكر نيست . يعنـﯽ نه ضمه ، فتحه و كسره مـﯽ گيرد كه اعرابش ظاهرﯼ واصلـﯽ باشد، نه مثنـﯽ، جمع مذكرسالم و . . است كه اعراب فرعـﯽ شامل حالش گردد، نه كلماتـﯽ مانند ضمير، اسم اشاره و . . است كه اعراب محلـﯽ داشته باشد . بلكه آخرآن به گونه اﯼ است كه آن حركات را درتقدير دارد. به بيان ديگر بايد حركات ضمه ، فتحه و كسره را بپذيرد ، اما نمـﯽ تواند ! يعنـﯽ فرض مـﯽ كنيم كه آن حركت ها را داراست . در تركيب به اين صورت عنوان مـﯽ نماييم : تقديراً مرفوع ، تقديراً منصوب ، تقديراً مجرور . اسم هاﯼ مقصور : در تمام حالات رفع و نصب و جرجاءت كبرﯼ . (كبرﯼ : فاعل و تقديراً مرفوع)رأيتُ كبرﯼ . ( كبرﯼ : مفعول و تقديراً منصوب)سلّمتُ علـﯽ كبرﯼ . (كبرﯼ : تقديراً مجرور به حرف جر)اسم هاﯼ منقوص : فقط در دو حالت رفع و جر ( يعنـﯽ ضمه و كسره نمـﯽ گيرد.) كلماتـﯽ كه شامل جاء القاضِي . (القاضِي : فاعل و تقديراً مرفوع)اعراب تقديرﯼ سلّمتُ علـﯽ القاضِي . (القاضِي : تقديراً مجروربه حرف جر)مـﯽ گردند اسم هاﯼ مضاف به ياء متكلم : در تمام حالات رفع و نصب و جر كتابي علـﯽ المنضدة . (كتاب : مبتدا و تقديراً مرفوع)وضعتُ قلمي علـﯽ كتابي .(قلم:مفعول و تقديراً منصوب ؛ كتاب :تقديراً مجروربه حرف جر) فعل هاﯼ مضارع مختوم به الف (مقصوره) : فقط در حالت رفع و نصب مانند : يَنهَـﯽ ، يَبقـَﯽ ، يَفنـَﯽ ، أنْ يَنهَـﯽ، لنْ يَبقـَﯽ، حتـﯽ يَفنـَﯽو.. فعل هاﯼ مضارع مختوم به ياء و واو : فقط در حالت رفع مانند : يَهدِي ، يَشفِي ، يَروِي و . . يَدعُو ،‌ يَشكُو ، يَرجُو و . . ** توجّه : الف- اسم هاﯼ مقصورِ بـﯽ ال با تنوين فتحه مـﯽ آيند ؛ كه البته بازهم مقصورند واعرابشان تقديرﯼ:جاء فتـﯽً . (فتـﯽ : فاعل و تقديراً مرفوع)رأيتُ فتـﯽً . (فتـﯽ : مفعول و تقديراً منصوب)سلّمتُ علـﯽ فتـﯽً . (فتـﯽ : تقديراً مجرور به حرف جر)ب- اسم هاﯼ منقوص ِ بـﯽ ال با تنوين كسره مـﯽ آيند (غيرازحالت نصب ) ؛ كه البته بازهم منقوصند واعرابشان تقديرﯼ :جاء قاض ٍ . (قاض ٍ : فاعل و تقديراً‌ مرفوع)سلّمتُ علـﯽ قاض ٍ . (قاض ٍ : تقديراً مجرور به حرف جر) ** توجّه : اسم هاﯼ مقصورومنقوص درحالت مثنـﯽ ، جمع سالم مذكر يا جمع سالم مؤنث (در حالت نصب) ، همچنان داراﯼ اعراب فرعـﯽ مـﯽ باشند . مثنـﯽ مانند : جاءَ الفـَتـَيان ِ (يا : فـَتـَيان ِ). جاء القاضِـيان ِ (يا : قاضِـيان ِ). رأيتُ الفـَتـَيـَيْن ِ ( يا : فـَتـَيـَيْن ِ) . رأيتُ القاضِيَـيْن ِ ( يا : قاضِيَـيْن ِ).سلّمتُ علـﯽ الفـَتـَيـَيْن ِ( يا : فـَتـَيـَيْن ِ) . سلّمتُ علـﯽ القاضِيَـيْن ...

  • قواعد عربي دوم انسانی

    دانلود قواعد درسهاي اول و دوم دانلود قواعد درس سوم دانلود قواعد درس چهارم دانلود قواعد درس پنجم دانلود قواعد درس ششم دانلود قواعد درس هفتم دانلود قواعد درس هشتم دانلود قواعد درس نهم دانلود قواعد درس دهمدانلود قواعد درس يازدهمدانلود قواعد درس دوازدهمدانلود قواعد درس سيزدهمدانلود قواعد درس چهاردهمدانلود قواعد درس پانزدهمدانلود قواعد درس شانزدهم  

  • ترجمه دروس عربی دوم ادبیات وعلوم انسانی

                                 ترجمه دروس عربی دوم ادبیات وعلوم انسانی درس اول پروردگارا .. پروردگارا در دنیا و آخرت  به ما نیکی بده. پروردگارا ما و برادرانمان را که پیش از ما ایمان آوردند بیامرز و کینه کسانی را که ایمان آورده اند در دل ما جای نده.پروردگارا براستی که تو دلسوز و مهربان هستی . خدایا در دلم یقین و در دیدهام نور و در سینهام اندرز و بر زبانم شب و روز یادت را قرار ده و بینیازی مرا در خودم و میل مرا در آنچه نزد توست قرار ده، به مهربانیت ای مهربانترین مهربانان. درس دوم تو عطر یاسمنی ای نور آشکار            از خدای جهانیان و راه مستقیم             در درون صالحان تو در دلهای عاشقان چراغ یقین هستی. تو تپش دلهایی تو بوی خوش گل یاسمن هستی ای فرزند پیامبران! هرگاه آه و ناله بخاطر تو فزونی یابد. با نام شیرین تو فریاد برآوردیم           ای دوست  مؤمنان دائماً بخاطر تو صبر کردهایم               و سالها  انتظار تو را کشیده ایم زمین را پس از ستم ظالمان پر از عدل میسازی. اشک خوشحالی در مسجد در روزی از روزها یکی از صحابه سخن رسول گرامی (ص) را شنید که مسلمانان را نصیحت میکرد و آنها را تشویق به صدقه میکرد. در خانه وقتی آن صحابی به خانه کوچک خود برگشت و حصیر کهنه و کوزه سفالی خود را دید بسیار اندوهگین شد از اینکه نمیتواند صدقه دهد. پس از نماز دستهایش را بطرف آسمان بلند کرد درحالی که اشک از دیدگانش جاری بود. خداوندا تو میدانی که من چیزی ندارم که در راه تو صدقه دهم ولی پروردگارا من از هر کسی که  به من ناسزا گفته و بر من ستم روا داشته است راضی گشتم (درگذشتم) پس از تو میخواهم که رضایت مرا (گذشت) صدقه ای در  راه خود گردانی. در صبح پیامبر (ص) مسلمانان را خطاب کرد و فرمود: جبرئیل به من خبر داده است که یکی از شما آبرویش را صدقه داده است و خداوند صدقه او را پذیرفته و به وی بهشت را بشارت داده است. صحابی گفتار پیامبر (ص) را شنید و اشک از  چشمانش فرو ریخت  این بار آن اشک خوشحالی بود. درس سوم هیچ فرقی میان ثروتمند و فقیر نیست. مردی فقیر به یکی از صحابه سلام کرد و صحابی سلام او را با سردی جواب داد. بعد از مدتی مردی دارا به آن صحابی سلام کرد و صحابی از جای خود برخاست و سلام او را به گرمی جواب داد و با احترام به او دست داد و به او خوشآمد گفت ... وقتی خبر به رسول خدا(ص) رسید افسوس خورد وگفت: "هرکس فقیری مسلمان را، ببیند و بر او سلامی دهد که غیر از سلام وی بر ثروتمندان باشد خداوند عزّوجلّ را روز قیامت دیدار کند درحالی که او بر وی خشمگین است." مرد نیکوکار مردی نیکوکار مسجدی ساخت، بهلول از او درباره انگیزه ساخت مسجد سؤال ...

  • قواعد درس سوم عربی سوم انسانی

    فعل باتوجه به ریشه وصیغه اول ماضی اگردر3حرف اصلی وریشه یکی ازحروف عله(وای)باشد فعل معتل نام دارد مانند وعد  قال    هدی  و.... وچناچه هیچکدام از3حرف اصلی حر عله نباشد فعل صحیح نام دارد مانند جلس   ذهب  کتب  و... فعل های معتل باتوجه به اینکه حرف عله حرف چندم باشدنام واسم خاصی پیدا می کنند 1-اگر اولین حرف از حروف اصلی فعل حرف عله باشد فعل معتل مثال نام دارد مانند وَجَدَ  و.... 2-اگر دومین حرف از حروف اصلی فعل حرف عله باشد فعل معتل اجوف نام دارد مانند  قال  و.. 3-اگر سومین حرف از حروف اصلی فعل حرف عله باشد فعل معتل ناقص نام دارد مانند  هَدَیَ و... به توضیحات بیشتر در ای زمینه توجه کنید 1-فعل ثلاثی از سه حرف اصلی تشکیل شده است که حروف اصلی هر فعل، در صیغه های مختلف آن ثابت و یکسان است. اما در میان  حرف الفبای عربی، سه حرف «الف» و «واو» و «یاء»  (وای)در صیغه های مختلف‌ حالت ثابتی ندارند.  فعلی را که یکی از سه حرف اصلی اش یکی از این حروف باشد «فعل معتل »‌می نامند. 2-اگر اولین حرف اصلی فعل حرف علّه باشد ، آن را «فعل مثال»‌می نامند. مانند وَهَبَ ،یَسِرَ ، اگر دومین حرف اصلی فعل حرف علّه باشد، آن را فعل اجوف می نامند. مانند قالَ ، عادَ 3-اگر سومین حرف اصلی فعل حرف علّه باشد،‌آن را فعل ناقص می نامند. مانند دعا ، هدی دانستیم که فعل معتل در صیغه های مختلف با تغییراتی(اعلال) همراه است . این تغییرات دارای قاعده های مخصوص است. حرف عله را می توان به یک عضو بیمار تشبیه کرد که وقتی در فعلی قرار گرفت باید به نحوی معالجه شود ! برای ایجاد سهولت در صرف فعل معتل از یکی از روش های زیر استفاده می شود: «ساکن نمودن حرف عله »اعلال به اسکان «تبدیل حرف عله به حرفی مناسب»اعلال به قلب «حذف حرف عله»اعلال به حذف 4 –اکنون به صرف «فعل مثال» وَجَدَ با حروف اصلی (و ج د ) توجه کنید. ماضی 6 صیغه غایب                             1-وَجَدَ                     4-وجدت      2-وجدا                    5- وجدتا      3-وجدوا                  6- وجدنَ 6 صیغه مخاطب                       7- وجدتَ                   10- وجدتِ    8-وجدتما                    11- وجدتما    9-وجدتم                   12- وجدتُنّ 2 صیغه متکلم                     13- وجدتُ                 14-وجدنا نتیجه 1 :‌فعل معتل مثال در زمان ماضی مانند فعل صحیح صرف می شود. مضارع 6 صیغه غایب                         - 1یجدُ                        4- تجد  2-یجدان                       5- تجدان  3-یجدون                      6- یجدنَ 6 صیغه مخاطب                         7- تجدُ                          ...

  • قواعد درس دوم عربی4 انسانی

    قواعد درس دوم : جامد و مشتق الجامد – المشتقاسم جامد: اسمي است كه از كلمه ي ديگري گرفته نشده باشد. مانند :‌القلم ، البيتاسم مشتق : كلمه اي است كه از كلمه ي ديگري گرفته شده باشد. مانند : يذهبُ ،الاستخراج ، المعلم، و اسم مشتق در اصطلاح آن است كه داراي معناي وصفي بوده و ريشه ي فعلي داشته باشد. مانند : عالم، عليم. اسم جامد : الف)مصدري : تمام مصدرها، ثلاثي مزيد و مجرد ، رباعي مجرد و مزيد ، جامد مصدري اند و جامد مصدري يعني امكان ساختن اسم مشتق از آن وجود داشته باشد. مانند :‌علم (عالم) ، اجتهاد(مجتهد) ، نصر (ناصر)ب) غيرمصدري : جامد غيرمصدري آن است كه امكان ساختن اسم مشتق از آن وجود ندارد، مانند :البيت ، الدّار ، القَلَم . انواع اسم هاي مشتق : 1 – اسم فاعل : ناصر ، ضارب (ثلاثي مجرد) ، معلّم ، مجتهد( ثلاثي مزيد)2 – اسم مفعول :منصور، مضروب (ثلاثي مجرد) ، مُرْسل ، مؤدّب ( ثلاثي مزيد)3 – اسم مكان :مسْجد، مَعْبد، مشْهد4 – اسم زمان : مغْرب، موْعد، مشرق5 – صفت مشبهه :‌وزن هاي مختلفي دارد مانند : فَعَل (حَسَن) ، فعيل (كريم)، فَعلان (كسلان) ، فَعل (عذْب)6– اسم مبالغه : وزن هاي مختلفي دارد. فعّال (جبّار) ، فعيل ( صدّيق) ، فَعِل (مظنِ)، فَعول (رؤف)7 – اسم تفضيل : در مذكر بر وزن «أفْعل» اكبر و در مؤنث بر وزن «فُعْلي» (كبري) مي آيد.8 – اسم آلت : برسه وزن مي آيد، مفْعل، مفْعلة ، مفْعال : مبْرد (سوهان) ، مكْنستة (جارو) ، مفتاح (كليد) نكته ها : 1 . هر اسم فاعل يا مفعولي كه معناي آن بر ثبات و پايداري و دوام دلالت كند ف صفت مشبهه است مانند : «مالك يوم الدين» «المؤمِنُ ماهِرُ القلب و محمود العَمَل»2 . صفت مشبهه اگر بر رنگ و عيب دلالت كند در مذكر بر وزن «اَفْعل» و در مؤنث بر وزن «فعلاء» نمي آيد مانند :رنگ ? اَحْمَر(سرخ) أبيَض – بيْضاء (سفيد)عيب ? اَعْرجْ ? عرْجاء (لنگ) أَعْوج – عوجاء (كج)3 – شرط اسم تفضيل آن است كه از فعل ثلاثي مجرد معلومي باشد كه بر رنگ و عيب دلالت نكند . مانند : اَعْلَمْ (داناتر) أَفْضَل ( فاضل تر)وقتي كه يكي از شرايط را نداشته باشد مصدر منصوب به آن به عنوان تمييز بعد از «شدّ» و «اكثر» و مانند آنها مي آيد.مصدر منصوبي كه بعد از اسم هاي تفضيل بيايد ، معمولاً تمييز است مانند :هُوَ اَشّدُّ اجتهاداً ? او مجتهدتر استهذا اكثَر سَوادأ ? اين سياه تر است.اَنْتَ اقلَّ مَرَضاً ? مريضي تو كمتر است.

  • جزوه قواعد عربی دوم انسانی

    قابل استفاده برای دانش آموزان سال دوم دبیرستان رشته انسانیبرای دریافت جزوه اینجا کلیک کنید.