متن تعزیه ترکی

  • پاسخ سوال یکی از بازدید کنندگان

    سوال :سبک درجزین یعنی چی؟ جواب: یکی از سبک های تعزیه ترکی میباشد که از زمان های قدیم تعزیه خوانان با این سبک تعزیه را شروع میکردند ولی امروز به دلیل پیشرفت تعزیه خوانان عزیز و خواندن تعزیه ترکی بر روی سبک های مختلف و بر روی دستگاه های موسیقی از سبک درجزین استفاده نمیکنند.******************************************************************سوال دوم:سلام منظورتونو نمی فهمم. مثلاً چرا الان ذاکرین ساوه متن نسخه هاشون با تعزیه خوانان آذری زبان یا زنجانیا فرق میکنه؟ مثلا تو ساوه نسخه ی حضرت زینب با نسخه های دیگه فرق میکنه؟ یا نسخه ی شمر که آقای بیگدلی می خونن با نسخه ی شمر ساوه فرق میکنه؟جواب:سلام .به دلیل فرق داشتن زمینه های نسخه های ذاکرین. بیشتر ذاکرین شهرستان ساوه از زمینه نسخه درجزین استفاده میکنندو استاد بیگدلی از زمینه درجزین استفاده نمیکند چون به گفته خودشون  به دلیل خارج بودن دستگاه موسیقی از این زمینه استفاده نمیکنند .امروزه بیشتر ذاکرین از زمینه های زنجان.قم و اندکی از زمینه اراک استفاده میکنند.زمینه اراک یکی از زمینه های سخت در تعزیه ترکی میباشد.ودر آخر استاد بیگدلی یکی از بهتزین مخالف خوانان آذری زبانان میباشند که 70 مجلس را به طور کامل هم اشقیاء و هم اولیاء آن را حفظ می باشند و این عزیز حافظ 9 جزء از قرآن کریم و حافظ سیصد حدیث از بزرگان دین است.آرزوی موفقیت روزافزون را برای این ذاکرین عزیز ازطرف انجمن تعزیه خوانان آذری زبان خواستاریم.



  • نسخه شمر ابن ذوالجوشن

    قان ایدوب قانلار آلار طبال دینی ترک ایتدیم آتوب ایمانی اولدوم لا اوبال ایندی دونم شستوه طبال طبلیوی یاخشی چال   بو حسینون باشینه بیلم سلطنت دعواسی وار بی خبر دور باشیمین مین شور وغوغاسی وار طبلوی طبال یاخشی چال باشیمدا ری سوداسی وار عشق اولا به به بوگون دنیا یزیدون عشقینه اهر منلر عرصه میدان آلان گوندی بو گون داوطلبلر قان توکوب جاملار آلان گوندی بو گون پهلوان لار خلعت زیبا آلان گوندی بو گون سنده چال آل خلعتی زیبا یزیدون عشقینه   طبال اولدوم عجب شاد سسونن احسن اوجالوب گویلره فریاد سسونن باشدان ایاقه آهن فولاد سسونن چال چال چال طبلی دونوم گوزلرون تستونه طبال   قانیلن الوان ایدوم کرب و بلا گلزارینی باغلاروق بو عترت زهرایه سویولارینی یاندوراق نار عطشده مرتضی قیزلارینی عرشه چخسون بانگ وا ویلا یزیدون عشقینه   منم فرمانده پیر امیر عدوانم بو دریای بلا ایچره نهنگ بحر عمانم بوگون بو روز عاشورا لوای حقی سیندرام یرینده پرچم ابوسفیانی وردورام دل پیغمبری غمگین ایدوب قانیله دولدورام   زمان ما سلف چخمور خیالیمنن منیم هرگز اودورکی سینمه ورام دمادم تعنه ونهفس زمان ما سلف قانلار آخوب دشت وبیابانه اوقدری زحمت ورنجی ویروبلار قوم سفیانه ایا هل یاران بیلون بو حکم ایچره دور بوگون قاضیم فرماندهم هر امیرم اجرادور بوگون چون قسم یاد ایلیوب قرآنه من آند ایچمیشم نور من بیر یرده ظلمت چکوب تار ایدمیشم بتدنه قرآن تفسیر ایدوب وردوم ورق گورمدوم سفیان آدین ثبت ایلیه رب الخلق گل وانسان مضر من لحمدین ان من علق قویمیوب تعبییض انسانه یقین رب الخلق آتلانوب گلدوب بلا صحراسینه بوجسین ابن علی دعواسینه دوشموشم ری مولکونون سوداسینه بغضیمی من بولدوروم بوچولده من آل یاسینه ایندی فرمان ایلرم بو چولده قوم مبتله ذره ای رحمت اتمرم او زاده پیغمبره کربلا دشتینده من شورو قیامت ایلورم شهر بو دنیا گرکدور مذهبی من نیلورم طالب حکم ایالت اولموشام زاده هرجانیدن حکم ریاست آلمیشام استخاره ایلدوم آیات قرآنه اوزوم آیه سفک والدما ئیلق اولوب روشن گوزوم قوی سوزی واضح دیوم اولسون عیان خوش گلیبدور استخارم اولمشام ایندی روان سیز بوگون جنگ احد قانلار ینی یاده سالون انتقام قانلاری الان آلون بدریده صفینیده قانلار آخوب بو عداوتلر مگر یادان چخوب تادلق طبلون بوگون من وردوروم یارو انصار حسینی یکسره تاقر دروم بدرو صفین قانینی بوردا تمامن آلدوروم قارداشی عباسینین قولارینی تا سالدوروم مجلس ایچره زینبی ساخلادروم اصغرینی حلقون گرک اوخلاندروم چون تمرود ایلیوب عمربن امام وقتینه ایستیور لطمه ورا بو آل سفیان تختینه قانیله اوچ یوز بویوک عالم بوگون ...

  • متن مکالمه امام حسین (ع)

     متن کامل امام حسین (ع) خدایا پر ملالم من شهید اشقیایم من وئرن یتمیش ایکی قوربان حسین کربلایم من امام مبین سلام علیک کی ای جوان سعادت نشان علیک سلام اولا منیله بوگون هم زبان علیک سلام بو گلمگونده ندور مطلبون مگر کیمسن من ستم زدیه قیل بیان علیک سلام   کوفیه آپارام یولین کسورسن او شاهین آناسیدور زهرا برادر حسن المجتبی امام هدا اولورما بیر کس یول کسمگه دلاور ناس یانیمدا سد سکندر کیمی دوروب عباس  

  • نسخه ی تعزیه ی شهادت حضرت عباس

    مجلس تعزيه شهادت حضرت عباس فرهنگ: مجلس تعزيه شهادت حضرت عباس در زمینه اراک و منسوب به میرانجم است. زينب:«عباس علمدارم نور بصر زينبترسم كه شود نيلي معجر به سر زينبتا سايه تو باشد ما پرده‌نشين باشيمبعد از تو به غارت رفت معجر ز سر زينب»اي ماه بني‌هاشم خورشيم لقا عباساي نور دل حيدر شمع شهدا عباسابن‌سعد:اي شهنشاهي كه چون بر صدر زين ماواكنيبا اشاره رستخيز محشري برپا كنيسيد قرآن نسب طاها لقب ياسين حسببايد اينك سرخط مافوق ما امضاء كنييا كه بنما بيعت ما را ز جان و دل قبوليا كه عباست روان بر جانب ميدان كنيكه هل من مبارز مني حسين تشنه جگرمبارزي بفرست يا حسين سوي لشگرامام حسين:(اي سميع و صانع و ستار رب العالمينكينه‌هاي خفته را بيدار از عدوان ببينيا علي يكدم نگه بر حال فرزندت حسينكربلاي پر بلا را تنگ چون زندان ببينعلي‌اكبر:اي زمين كربلا تو حال اكبر را ببينكودكان را تشنه لب اندر سر خاك ببينآمده بابم حسين اندر زمين كربلادور او را لشگر بي حد و مر يكسر ببينزينب:(اختر برج دو عالم اي شه دنيا و ديندر زمين كربلا اين ظلم بي‌پايان ببين يك طرف باشد حسينم بي‌كس و بي‌اقربايك طرف احباب او را بي‌سروسامان ببينعباس:اي ولي حضرت خلاق رب‌العالميناي پناه بي‌كسان بي‌شمري اعدا ببين)(يا علي چندان مسافت از نجف تا كوفه نيست)سر برآر از قبر ما را بي‌سروسامان ببينما در اين صحرا غريب، بت‌پرستان مي‌كشندانتقام نهروان از شاه مظلومان ببينامام حسين:«بيا نزد من اي زينب الم پرور»كه مطلبي به شما دارم اندر اين محضرزينب:چه مطلب است بفرما تا روا سازمحصول مطلبت از عين مدعا سازمامام حسين:كجاست نور دو چشمان حيدر صفدركجاست قوت جان حسين ايا خواهربمن بگو چه خبر داري از سلاله ناسبگو به نزد من آيد برادرم عباسزينب:چه زينبي شده‌ام هم قرين آه و نوافقان و آه ز درد و فراغ كرببلااي علمدار سپاه خسرو گردون و قاردر حضور سرور لب تشنگان پايي گذارعباس: اسلام اي در اذل شيرازه بند كاف و نونبهر تعظيم تو خسم پشت سپهر نيلگونالسلام اي عرش دوش مصطفي ماواي توالسلام اي آسمان هفتمين شد جاي توالسلام اي مهد جنبان‌ت جناب جبرئيلچيست فرمانت بفرما تو به اين عبد ذليلامام حسين:عليك من بتو اي نور چشم اشرف ناسيگانه گوهر بحر شجاعت اي عباسعباس رشيد من ايا نور دو چشمان«برادر يكي مشك و برو جانب عدوانبر گوي بر آن قوم حسين گفته شما را كس آب نبندد به روي گبر و نصاراآبي كه بود مهريه حضرت زهرا»از بهر چه بستيد به روي عترت طاهاعباس:بفرمان تو اي سرور به جان منت پذيرم منبر آن روباه صفت‌ها چون غضنفر شير گيرم مننه پيچم سر من از فرمان نه انديشم من از عدواناگرچه نيست هم رزمم هزاران رستم ...

  • ورودی شمر به زبان عربی

    ورودی شمر به زبان عربی وصلت الی الارض الذی تهدمت فیه ارکان الهدی و قتل فیه ابن علی المرتضی وصلت الی الارض الذی توأمان فیها عیش و البلا ، خوف و الرجاء لاحول و لا قوه الا بالله -------- ایها الجیشی اعلموا انا شمر بن ذوالجوشن جئت جبارخمار سفاک یضع دماء من عینی و یضع شراب من شیبی فاعرفوا و فتجنبوا منی ------- عجبا یاللعجب بهذا الارض الخائف اشم رائحه دماء من احجاره و اشم رائحه المصطفی من ترابه اللهم الجعل عواقب الامورنا خیرا ------ هذا خیام الحسینی بخ بخ لهذا الخیام المزکا یرفع نور علی نور الی العرش المعلا یطوفون ملائک حول هذا الحریم و یبکون بمصیبه العظیم اضرب اضرب بنقاره العظیم ------ ویلتا وا ویلتا اسمع صوت العطاشی من خیام و الحواشی من سکینه من رقیه من صغیر الکربلاء واحسرتا واحسرتا تب یدا بن سعد لعین اضرب اضرب بنقاره الحزین ------- هذا خیام الاحمدی لا لا خیام الاکبری فتبارک الله احسن الخالقین اضرب اضرب بنقاره الحزین ------- ایها القوم هذا خیام القاسمی بخ لابن المجتبی عرسه عین العزاء فتبارک الله احسن الخالقین اضرب اضرب بنقاره الحزین ------- الحذر الحذر هذا خیام الحیدری لالا لعباس صفدری فتبارک الله احسن الخالقین اضرب اضرب بنقاره الحزین ------- هذا خیام الاسودی کان من بنت العلی اف لکم یا عسگری فتبارک الله احسن الخالقین اضرب اضرب بنقاره الحزین ------- الهی و ربی ، یا حی و یا ستار اغفر ذنوبی و مع جمله حضار ثم بانی و الذاکر و میرحسین ، راقم اشعار ------- ای ذاکر دلخسته و شبه پسر جوشن غدار از لفظ عرب بیش مگو و تو بگو فارسی آن لولوی شهوار کوبید شما طبل ستم فرقه کفار

  • متن تعذیه حر در سجاس تعذیه تخت

    به زودی نسخه تعذیه حر قسمت مربوط به تخت در این وبلاگ قرار داده خواهد شد.

  • چند نسخه ترکی از شمر

    جهت دریافت کلیک کنید۱ جهت دریافت کلیک کنید۲ جهت دریافت کلیک کنید۳

  • نسخه شمر و منقذ تعزیه حضرت علی اکبر (ع)

    نونهال چمن کرب بلا بسم الهبهترین همه ی خلق خدا بسم الهای ستمکش نه ز جدّ پدرت می ترسمنه حیا میکنم از خیر نساء بسم الهوقت آن شد که ره مفسده از سر گیرم تیغ در کف ز پی کشتن اکبر گیرم جنتُ کوثر طوبا همه را نقد دهم دوزخ هاویهُ ویل سراسر گیرم ای شاه که خرگاه توسر برده به کیوان وی خادم درگاه تو فقفورُ سلیمان برگرد سرا پرده ات از بهر طلایه پر در پر هم بافته از حوریُ غلمان این لشکر بی حد که رسد از چپ و از راست مشکل بگذراند که بیرون ببری جانصل علی محمدُ صل علی  علی صل علی محمد از این ماه منجلی صل علی محمد از این رتبهُ شکوه گویند دو آفتاب نگنجد به کشوری این نور درخشان که گردیده نمایان صد نور تجلی شده زین ماه درخشان گویا که بود نور رخ احمد مرسل گردیده نمایان بسوی لشگر عدوان ای شمر مرو پیش به ترس از رخ احمد ما را نبود جنگ به آن ختم رسولانلیکن برم پیش ببینم چه بود نام شاید که بود نور خداوند جهانبان بر گو تو به من نام خودُ جدُ پدر را تا نیک شناسیم تو را ای شه خوبانشانه یک مو اگر از کاکل اکبر فکند دل این جمع پریشان همه یکسر شکند بوی این زلف اگر باد برد سوی تتار تا قیامت به جهان رونق عنبر شکند هر که منع دل لیلا بکند سنگدل است داغ فرزند جوانی دل مادر شکند بیا ای شمر یکدم مشورت با عقل دانا را رها کن از کف خود دامن گبر ترسا را ببین این ظلم کردن سر بریدن آل احمد را مروّت می پسندد خود نمائی این ستمها را نه واللهی نه باللهی غلط کاریست پروا کن مرنجان از شرار تیغ خود قلب سیما را حسین دیگر ندارد یاوری غیر از علی اکبر بمیدان می فرستد شاه دین آن سرو رعنا را اگر اکبر شود کشته حسین از غصّه می میرد یقین از غصّه بر هم می زند افلاک بالا را نمی دانم چه باید کرد مستم یا که هُشیارم ز جا برخیز تا کی مست هستی ای ستمکارا بکش خنجر بُکش اکبر بزن آتش به خشک ُتر بسوزان از شرار تیغ قلب زار لیلا را الا یا ایها الاعراب خاشعنی لمطلوبکفاطلبی کلیمونی سلیمونی لمقصودک عراقُ کوفیُ شامی یزید مرتد کافر محبّ آل بوسفیانُ خصم آل پیغمبرمنظور تو چیست ای نکوناماز پادشه است حکم بر ماکوته نکنم ز جنگ اصلامن شرم نباشدم ز داوراز اهل قریشم ای نکوفرشمرم به جهان نموده مادرعلی اکبر ای شیر جنگی چرا نیائی برون یکدم از خیمه هامنقذ مره ای شجاع محیل بکجا می روی باین تعجیلرفت منقذ که کار خود سازد علی اکبر بخون طپان سازدمنقذ می روم در کنار نخلستان علی اکبر به خون کنم غلطانمی کشم او را اگر عیسی اگر موسی بود می کشم او را اگر داود اگر یحیی بود می کشم او را اگر پیغمبر است گر چه می دانم علی اکبر استای شبیه نبی ای علی اکبر وی تازه نهال باغ حیدر تا چند به عرصه گاه میدان تازی تو سمند همچو گردان باز ...