متن روضه محرم

  • متن روضه های 10 شب محرم

    شب اول ورودیه هنگامي كه كاروان اباعبدلله ع به محلي رسيد، ديدم اسب نجيب او به يكباره ايستاد. هرچه مي‌خواست كه اسب حركت كند، نكرد. حضرت شش اسب از اسبهاي خود را عوض كردند؛ ولي اسبها هيچ يك قدم از قدم برنداشتند، همين كه حضرت اين حالات را ديد پرسيد: اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند:غاضريه. فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ عرض كردند: نينوا. فرمود: غير از اين دو اسم، اسمي ديگر نيست؟ عرض كردند: شاطِي الفرات. فرمود: اسم ديگر هم دارد؟ عرض كردند: بلي «كربلا» هم مي‌نامند. همين كه امام نام كربلا را شنيد، صدا را به آه بلند كرد و گريه بسيار كرد.۱ آنگاه خطاب به اصحابش فرمود:در همين مكان خيمه‌ها را برپا كنيد؛ چون خيمه‌ها بر پا شد، زينب هراسان به سوي برادرش آمد و فرمود: اين بيابان را خوف‌ناك مي‌بينم، چرا كه خوف عظيمي از آن به من روي آورده است.۲ پس باز فرمود به زينب كه واقعه شهادت من و اصحابم در همين مكان مي‌باشد؛ آنگاه زينب س بي‌هوش بر زمين افتاد.۳ ۱. مقتل شوشتري ص ۱۲۴. ۲ . رياحين الشريعه ج 3 ص ۷۷. ۳.روضه الحسین ص ۵۲. ................................................................................................................................................................... شب دوم در شب دوم محرم معمولا مداحان گریز به روضه امام حسین ومظلومیت ایشان میزنند عده ای از حضرت سکینه عده ای از شهادت مسلم و یا عده ای روضه از ورود امام حسین به کربلا روضه میخوانند . لذا اینجانب روضه ای سوزناک از زبان حضرت سکینه س برایتان نوشته ام التماس دعا اوج غم و اندوه امام حسين ع در روز دوّم و سوّم و روز و شب عاشورا، به اصحاب و اهل بيت خود فرموده بود: من كشته مي‌شوم شما برويد. در يكي از روزها ( به غير از عاشورا) ۱ ، عليا جناب سكينه خاتون مي‌فرمايد: بعد از آنكه پدر بزرگوارم فرمود: در نزد ما اهلبيت رسالت مكر و خدعه حرام است. هر كس ميل به نصرت و ياري ما ندارد در اين شب تار برود و هر كس مي‌خواهد ياري ما بكند به دادن جانش، تا با ما باشد در درجات عاليه جنان. جدّم به من خبر داد، كه فرزندم حسين ع كشته مي‌شود به طفّ كربلا، غريب، تنها، تشنه. هر كس او را ياري كند پس به تحقيق مرا و قائم از ولد او را ياري كرده. و هر كس ياري كند به زبان خودش، در جمع ما خواهد بود در قيامت. حضرت سكينه س فرمود: هنوز پدر بزرگوارم كلام خودش را تمام نكرده بود كه مردم ده ده، بيست بيست رفتند. باقي نماند با او مگر كمتر از هشتاد نفر، زياد از هفتاد. نگاه به طرف پدر بزرگوارم كردم. ديدم سرش را به زير انداخته با كمال غم و اندوه. چون آن حال را ديدم، گريه گلويم را گرفت ردش كردم و ساكت شدم. مي‌فرمايد: به خيمه برگشتم، اشكم جاري بود،عمّه‌ام امّ كلثوم نگاه به من كرد و فرمود: براي ...



  • متن روضه شب نهم محرم- حضرت عباس (علیه السّلام)

    الا ای جان من جانان من سقای طفلانم                   الا ای ماه من بی تو غریب این بیابانم به خون خویش غلطانی نمی پرسی که من مردم      ز بهر یاریم بر خیز ای خورشید تابانم که دردنیا شنیده ساقی لب تشنه ای جانا                مرا در سوگ بنشاندی الا ای راحت جانم                                     حسینت مانده بی پشت و پناه و لشکر و یاور                                      ببین با بی کسی ای جان من عازم به میدانم جعفر بن ابیطالب (جعفر طیار )برادر امیرالمؤمنین است ، در جبهة جنگ دستهایش را قطع کردند ، جعفر را شهید کردند ، خبر آوردند امیرالمؤمنین می آید رسول خدا به همه سفارش کرد کسی با علی حرف نزند ، داغ برادر سنگین است ، همین که امیرالمؤمنین آمد پیغمبر ، علی را بوسید ، فرمود: علی جان خدا صبرت بدهد برادرت را کشتند ، دستهایش را جدا کردند تا این خبر را علی شنید دست به کمرش زد فرمود : اِ نکسر ظَهری ، وَقَلَّت حیلَتی ،وَشَمَّت بی عَدّوی ، اکنون کمرم شکست ، چاره ام اندک  شد ، دشمنم زبان به سرزنش  من گشود 1. 1 . پرچم دار نینوا ، ص 178 . ---------------------------------------------------اشک عزا بریزید شام عزاست امشب                    نام حسین و عباس مشکل گشاست امشب باب الحوائج عبّاس حاجت دهنده ماست                             دارنده حوائج حاجت رواست امشب ای دیده گریه ها کن، ای دل تو ناله ها کن                      با سوز دل دعا کن وقت دعاست امشب ای که دلت شکسته ، غم به دلت نشسته                     ای دردمند خسته دردت دواست امشب باب الحوائج ما ، یا حضرت ابوالفضل                       آن دل که از تو دور است دور از خداست امشب مَرضای مسلمین را مد نظر بگیر تا                            این محفل از وجودش دارالشفاست امشب دلها همه پریشان ، هر دیده گشته گریان                  هر گوشه ای از ایران ، چون کربلا ست امشب امشب خدای قهار در ماتم علمدار جن و ملک عزادار ، شام عزاست امشب   امشب شب تاسوعاست ، شب عباس است ، امشب گرفتارها بگویند عباس ، مریض دارها بگویند عباس ، دردمندها بگویند عباس ، دسته جمعی برویم در خانه قمر بنی هاشم ، میوة دل ام البنین ، باب الحوائج است . کسی را ناامید نمی کند . حوائج را در نظر بگیرید ، فرج امام زمان را از خدا بخواهید ، از امام زمان نقل می کنند که فرمود : هر جا روضه عموم عباس خوانده شود من سراسیمه می آیم ، آقا یک نظری به ما کن ، آقا بیا می خواهم روضه عمو جان ترا بخوانم حود عباس فرمود : روضه مرا این طوری بخوانید هر کسی از بالای بلندی بیفتد ، اول کاری که می کند دستهایش را جلوی صورتش می گیرد حایل می کند تا ...

  • متن روضه ورود به كربلا (شب دوم محرم)

    متن روضه ورود به كربلا (شب دوم محرم)

    متن روضه ورود به کربلا - میرداماد                            کیست زینب همیشه بی همتا  نور مستور عالم بالا  کیست زینب نفس نفس حیدر کیست زینب تپش تپش زهرا  کیست زینب حسین پرده نشین کیست زینب حسن به زیر کسا  زود می گم و رد می شم،حواست و  جمع كن کیست زینب کسی چه میداند غیر آن پنج آفتاب هدی  کیست زینب تلاطم عباس کیست زینب تموّج دریا  کیست زینب فراتر از مریم  روشنی بخش هاجر و حوّا کیست زینب حجاب جلوه غیب صبر اعظم ، صلابت عظما ذوالفقار علی میان نیام  اوج نهج البلاغه ای شیوا خیالت و راحت كنم،اگه تا صبح هم بگم كیست زینب،باید دوباره همین رو بگم  قلمم بشکند چه می گویم  من و اوصاف زینب کبری ؟  من چه گویم که گفت اربابم  حضرت عشق ، التماس دعا  جانم زینب،یه جمله بسه،درخانه اگر كس است،یك حرف بس است،می خوای مقام زینب و بفهمی،امام زمانش بهش گفت،زینب جان فردا ،منو تو نماز شبت دعا كن،داداشت و دعا كن. السلام ای شکوه نام حسین دومین فاطمه ، تمامِ حسین  حالا این زینب فردا تموم غصه های عالم رو دلش می آد،مگه فردا چه خبره؟این زینب فردا یه لحظه ای می رسه،غم های عالم رو  روی سینه اش می بینه،كِی؟ اون موقعی كه دیدند،ذوالجناح حركت نمی كنه،عوض شد مركب های ابی عبدالله،روضه مو بخونم و یاعلی،روایت می گه هفت مركب برا حسین علیه السلام عوض كردند،اما باید بمونه،آخه اینجا كربلاست،همچین كه اون پیرمرد گفت:اینجا كربلاست،دیدن ابی عبدالله یه دست به محاسنش گرفت،یه نگاه به آسمون كرد،انا لله و انا الیه راجعون،اعوذباالله من الكرب و البلا، هاهُنا مسفك دمائنا،هاهُنا مقتل رجالُنا،اینجا كربلاست،همین جا می مونیم،زبون حال بگم برات،این جا می مونیم،اینجا خوبه، آب داره، نزدیك آبیم،آخه ما بچه كوچیك داریم،اینجا خوبه درختاش سایه داره،چیه؟ مگه من چی میگم؟خوبه،اون تپه رو می بینید،برید خیمه هارو پشت تپه ها بزنید،محفوظ باشه،كسی زن و بچه ام رو نبینه،بچه ها همه دارن بابا رو نگاه می كنن،هزار تا سئوال تو چشماشون نهفته است،مهمونی كه می گفتی همینه،مردم من ازشما سئوال دارم،یكی بلند شه جواب من رو بده،تا حالا مهمونی دعوتت كردن،معلومه كه دعوت شدی،چقدر آمادگی پیدا می كنی،خصوصاً مهمونی كه آدم با زن و بچه دعوت بشه،خودت باشی،هر لباسی شد می پوشی،هرجور باشه آماده می شی،اما زن و بچه بخوای ببری،سخته،زن وبچه ببری،حساسیت می ره بالاتر،حالا من ازت یه سئوال دارم،خداییش امشب رو این سئوال من فكر كن تا صبح،اگه با زن و بچه بری مهمونی راهت ندن،بهت بگن كی تو رو دعوت كرده،جلو زن و بچه ات چقدر خجالت می كشی؟هی بچه ها بهت می گن بابا چی شد،این همه قول دادی مهمونی ...

  • متن نوحه / نوحه نسيم بهشت ويژه آغاز ماه محرم

    در کوچه ها نسیم بهشت محرم استاین شهر بی مجالس روضه جهنم استپیراهن سیاه عزاداری شمازیباترین تجلی عشق مجسم استشکر خدا که هیئتمان باز دایر استشکر خدا که بر سر این کوچه پرچم استبیرون ندیده اید زنی استاده است؟بالش شکسته قدش هم کمی خم استلبخند تلخ فاطمه بر تک تک شمایعنی خوش آمدید و همان خیر مقدم استمن که ندیدمش دم در، خب شما چطور؟صد حیف سوی چشم گنهکار ما کم استپرواز می کنیم  از این پیله های تنگفصل بلوغ شیعه یقینا محرم استدر مجلس عزای امام قتیل اشکروضه به شور و واحد و نوحه مقدم استوحید قاسمی

  • متن روضه شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن مداح حاج محمود كریمی

    متن روضه شب پنجم محرم عبدالله بن الحسن مداح حاج محمود كریمی

    دستش به دست عمه و میخواست جان دهد میخواست پیش عمه عمو را صدا زند میدید حلقه حلقه همه چرخ می زنند تا زخم بر بهشت حیا، بی حیا زند  سنگی رسیده بوسه به پیشانی اش دهد دستی رسید چنگ به سمت عبا زند از بس كه ازدحام حرامی است نیزه دار نوبت گرفته است كه سر نیزه را زند حسین....روضه عبدالله روضه ی گوداله،مرد می خواد پای روضه اش پا میزنند راه نفس بند آوردند پر میکشند تا که کمی دست و پا زند  خون از شکاف وا شده فواره میزند وقتی ز پشت نیزه کسی بی هوا زند طاقت نداشت تا که صدای پدر شنید بابا برو ، برو نمان كه عمو ناله ها زند  دستش کشید و هرچه توان داشت میدوید تیغی ولی رسید که آن دست را زند از بس كه جا نبود در انبوه زخم ها در مانده بود حرمله تیر از كجا زند حسین....ای حسین...جلسه بانیش امام مجتبی است،امام مجتبی خدای صبره،ولی ما تو روضه ی بچه اش صبرمون طاق میشه،ای حسین.. یه جمله میگم دیگه نمیگم:امام سجاد خورد خورد،این بدن و از بدن بابا جدا میكرد...حسین...حسین آرام جانم،حسین روح و روانم،دیدی یه جا معركه میگیرند،یه بچه قدش كوتاهه میاد،میگه چه خبره؟میگن اینجا معركه گرفتن،از لای جمعیت میاد میگه برید كنار،خودش رو از زیر پای مردم رد میكنه،از لای این جمعیتی كه همه نیزه دستشونه،همه دارند داد میزنند،یه صدای بچه گونه میگه برید كنار،برید كنار، تا رسید  بالا سر عمو زخم و باید با دست نگه داری،اما یه زخم،نه، دو تا زخم،آخر دید نمیشه كاری كرد،سینه به سینه ی عمو چسباند،ای حسین،ارباب من حسین،آقای من حسین،عشق من حسین،دین من حسین،آی حسین..تو روضه بخون...آی حسین...خسته شدی؟مادرش یه لحظه صداش بند نمیآد،غریب مادر حسین....ای حسین،حسین،حسین،ای تشنه لب حسین بابام انگاری با عموم تو میدونه،میدونه سرتا پای عمو حسینم،پرخونه،پرخونه آخه بچه یك سالش بوده،باباش رفته،تو بغل حسین بزرگ شده،مردم بعضی ها یاوه گویی می كنند،برا اینكه نگن حسین به بچه هاش بیشتر میرسه،هر جا میرفت،این عبدالله بن الحسن باهاش بود،اینقدر حساسیت داشت،به زینب گفت: خواهر،نبینم صدای گریه ات بیاد،هوای این بچه رو داشته باش،خواهر من رفتم بچه ها رو به تو میسپارم،این بچه یادت نره،خواهر نكنه،بیای تو میدون،تا من زنده ام،خواهر به همه بچه ها بگو لباس اسیری تنشون كنن،این بچه رو،داشته باش،مهلاً مهلا،پایین اومد زیر گلوش رو بوسید،داشت میرفت،گفت:خواهر،این بچه رو،همچین دست از دست عمه كشید آستین پاره شد،كجا اومدی،حسین آرام جانم،حسین روح و روانم،امشب عاشوراست،امشب روضه ی گودال قتلگاهه،ذكر بگیر اروم بگیری،حسین آرام جانم،حسین روح و روانم                                        ...