متن نمایشنامه برای روز معلم

  • متن نمایشنامه برای سن دبستان

       افراد اجرا شش نفر 1-    دو نفر نخل ؛ نخل جوان و نخل پیر 2-    کرکس – لاک پشت – حارث و راویی اول نمایش افکت – سوسوی صبح پخش می شود عمو نخل: زود باشید , بیدار شید , چقدر می خوابید ؟ امروز روز مهمیه؟ نخل جوان: ( به زور چشماشو رو باز کرده , برگهای خودش را تکان می دهد و با خمیازه می گوید ) چی شده عمو نخلِ پیر؟ صبح ِ به این زودی چرا صدامون می کنی؟ مگر امروز چه خبره؟ عمو نخل: ( با حالت ذوق و شوق فراوان می گوید ) امروز همون روز موعوده , روزی که این همه وقت منتظرش بودم. لاک پشت: ( با حالت خمیده و خمیازه کشیده سلانه سلانه سرش را از لاکش بیرون اورده و با حالت کشدار می گوید: ) از پپپپپپپیری به سرت زده ! چرا نمی زاری یه ذره درست و حسابی بخواااابیم؟ نخل جوان ( با حالت شاداب و خنده رو و سر حال می گوید: ) لاکی جون تو که همیشه خوابی, تو دیگه چرا از بی خوابی ناراحتی ؟ لاپشت با حالت بی تفاوت به نخل جوان نگاه می کند. کرکس کچله: ( با حالت بی ادبانه و پررو می گوید) ای بابا... کِی ما از دست این نخل مردنی راحت می شیم؟ نخل جوان : ( به کرکس چشم غره می رود و بعد با حالت مهربان از نخل پیر می پرسد: ) عمو جونم امروز چه خبره که باید این قدر زود بیدار شیم؟ عمو نخل با حالت انتظار به افق نگاه می کند و جوابی نمی دهد. نخل جوان: ( با حالتی که نشان می دهند طاقتش کم شده و مشتاق میگه ( با با به من هم بگین چه خبره ؟ مُردم از کنجکاوی . این چه اتفاقیه که شما ازش باخبرین و من بی خبرم؟؟؟ عمو نخل: سحری که خواب بودم هدهد خوش خبر اومد و مژده ی....... نخل جوان : وسط حرف عمو نخل می پره و فریاد می زنه با خوشحالی و شور فراوان : دارن میان ؟ دارن میان ؟ بالاخره زمانش رسید؟!! یعنی دارم به آرزوم می رسم؟!!! یعنی من ..... نخل پیر: تمام مدت با اشتیاق به او نگاه می کنه و سرش را به علامت تایید تکان می دهد.   قصه گو: بچه های عزیز ماجرا از اونجایی شروع شده بود که چند وقت پیش هدهد برای اهل برکه خبر آورده بود که پیامبر و مسلمونا برای آخرین حج به مکه رفتند و ممکنه در برگشت از مسیری که از کنار برکه می گذره عبور کنند و از همون روز تا حالا نخل پیر و نخل جوان روز شماری می کردند. و آرزو داشتند که پیامبر را وقتی از کنار برکشون عبور می کنه ببینند. و برای چند دقیقه کوتاه هم که شده از وجودش لذت ببرند البته باید این رو هم بگم که لاکی حتی به این خبر هم عکس العمل نشون نداد و کرکس کچله هم از اینکه کاروانیا مزاحمش می شن خیلی غرغر کرد . اما نخل جوان و نخل پیر خیلی مشتاق این روز بودند و امروز که به آرزوشون می رسیدند حق داشتند که این قدر هیجان زده باشند.   نخل جوان: کِی می رسن. نخل پیر: با خوشحالی پاسخ می ده: تا قبل از ...



  • براي آموزگارم(به بهانه ي روز معلم)

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />    آموزگارم ، تو باغباني مي پروراني بذروجودم ، با مهرباني با درسهايت ديو جهالت از من گريزد اندرزهايت ، بهر وجودم ، شد پاسباني من غرقه بودم در بحر غفلت دستم گرفتي  اي ناجي من، من همچو قايق ، تو بادباني  بر خوان ِ دانش من ميهمانم  تو اي معلم ، خود ميزباني كار تو باشد، ارشاد انسان همكار ِ  خوب ِ  پيغمبراني   *******************************************************************     هر سال  روز دوازدهم ارديبهشت  ، مارا به ياد معلماني مي اندازد كه در طول دوران تحصيلمان با آنان سرو كار داشته ايم . 12 ارديبهشت سالگرد شهادت معلمي والا مقام است،يعني استاد شهيد مرتضي مطهري . نام و يادش گرامي باد.  به بهانه ي روز معلم ،مي خواهم يادي داشته باشم از چند معلم بسيار عزيز كه از آنها چيزهاي زيادي آموختم.  ياد معلم كلاس اول ابتدايي ، سركار خانم كوهي به خير كه اولين حروف الفبا را از او آموختم . هميشه در بين معلمان  چندتن از آنها بيشتر در يادها مي مانند. آقاي يدالله منزوي يكي از اين معلمانست. ايشان در دوران دبيرستان دبير ادبيات ما بودند. آنقدر با علاقه و با دلسوزي تدريس مي كردند كه من به ادبيات علاقه مند شدم. هنوز هم پس از سالها اشعاري را كه سر كلاس مي خواندند و معني مي كردند و از لحاظ دستوري تجزيه و تحليل مي نمودند، به خاطر مي آورم و بايد اعتراف كنم كه وقتي بعد از ده سال كاردر آموزش و پرورش، تصميم گرفتم كه در كنكور سراسري شركت كنم ، و توانستم رتبه ي نسبتاً خوبي كسب كنم ، به خاطر درسهايي بود كه در كلاسهاي ايشان آموخته بودم. اين معلم هرگز دانش آموزان را سرزنش نمي كرد ، كم كاري و وقت گذراني در برنامه اش نبود، مطالعه و افزايش معلومات از خصوصيات بارز او بود. هر وقت به كتابخانه ي عمومي شهرمان مي رفتيم ، او را سرگرم مطالعه مي ديديم  او هميشه براي سؤالات ما جواب صحيح داشت. اميدوارم هر كجا كه هستند، سالم و سرزنده باشند و خداي مهربان هم از ايشان راضي باشد. معلم ديگري كه مي خواهم يادي از او بكنم، استاد ارجمندم سركار خانم ربابه  تقوي هستند. ايشان در دانشگاه اصفهان و در دانشكده ي علوم تربيتي، تدريس مي كردند. رفتار ، گفتارو حتي نگاه ايشان برايم درس بود.فروتني، ادب و نزاكت ايشان هرگز از يادم نمي رود. معلومات فراواني داشتند و با دلسوزي و تعهد كار مي كردند. وقتي به مدارس كودكان استثنايي منتقل شدم ، بيشتر به خاطر درسهايي كه از ايشان آموخته بودم توانستم با اين گروه از بچه ها كنار بيايم. يادش به خير و خداوند حافظ و نگهدار او و خانواده اش باشد. در مركز تربيت معلم  دختران شيرازهم استادان خوبي داشتم. خانمها  ميثميان، امتياز، بذرافشان ...

  • متن نمایشنامه«روز معلم»:

    «بسم الله الرحمن الرحیم»   موضوع:نمایشنامه ی گروهی دانش آموزان مدرسه ی زانیاران در رابطه با روزمعلم.   اعضای نمایش: 1- نقش اول:محمّدمحمودیان(عه زه) 2- نقش دوم:معین فاطمی(مه زه) 3- دوست اول:صادق کریم پور(به سه) 4- دوست دوم:کاوان صالحپور(سیفون) 5- خانم معلم:آریا کمالی(به سه متی قه یرفن) 6- دخترخانم معلیم:پرویزامینی(بهاره قه یرفن) 7- شاگرد زرنگ ولی بی نظم:مبین کریم پور(انیشتن) 8- مرد فارس:کمال شریفی   کارگردان و تهیه کننده:محمّد محمودیان                                                                                                                                                 نمایشنامه: عه زه له سه ر که لاس خه وی لیکه وتووه.مه زه ی برای دی و ده بینی که عه زه خه وتووه.«مه زه»،«عه زه» هه ل ئه ستینی و پیی ده لی:«ئه وه چیه بو خه وتوی؟».عه زه ئه لی:«وه للا که سی لی نه بوو منیش بی طاقه ت بومو،خه وم لی که وت».عه زه تماشای مه زه ئه کاتو ده بینی سه رو وه ضعی شره.له به ر خویه وه ده لی:«ئه ی خوا،خه لک برایان هییه ئیمه ش برامان هییه».مه زهئه لی:«بو چی بووه؟».عه زهئه لی:«ئه مه چییه به سک ته وه؟».مه زه چاوی به تا گوره ویییک به پشتینه که وه ی ئه که وی، خه را له ی ئه کاته وه و فریی ئه دات. له و لاوه دوو دانه له رفیقه کانیان دین و ده لین:«سلام».عه زه و مه زه   ئه لین:«عه له ی که سه لام». به سه ئه لی:«ئه ری ئیوه خه وتان نایا؟».   هه موویان ئه لین:«توزی.»له و لاوه سیفون ئه لی:«ئه مرو ده رس چی مان هه یه؟».عه زه ئه لی:«عه ن گه لیسی،به لام بیستو مه،مه علیمی عه ن گه لیسی یه که مان له خوا به زیابی نه خوشه و نایاته وه.».هه موویان بی جگه عه زه ده قریشکینن و ئه لین:«له خوا به زیابی به شکم یه ک،دوو مانگی که ش هر وابی.». له و لاوه کابرایکی فارس دیت و ده لی:«ببخشید اینجا مدرسه ی ناقص العقله؟».عه زه ئه لی:«لاچن من فارسیم قه وییه ئه لان جوابی ئه یه مه وه.». عه زه ئه لی:«بفرمییو؟».کابراکه ش ئه لی:« ببخشید اینجا مدرسه ی ناقص العقله هاست؟».عه زه ئه لی:«اه ره وه للا.».کابراکه ش ئه لی:«اسمتون چیه؟».عه زه ئه لی:«من عزه.».کبراکه ش ئه لی:«از آشنایی با شما خوشبختم.».عه زه ئه لی:«تشکوری لوطفت می نموییم.».کابراکه ش ئه لی:«میشه منو تا دفتر مدیر راهنمایی کنید.».عه زه ئه لی:«پس اینا همش ماستاو بود؟».کابراکه ش ئه لی:«تو بیا من بهت پول میدم.».عه زه ئه لی:«تو خوا بَ راستِ؟،هینه،چند میدی؟».کابراکه ش ئه لی:«50تومان بهت می دم،50000نه50تومان.».عه زه ئه لی:«کوورَ برو باوِ،نابود میشی.»دووایی  عه زه ئه یکاته ده ره وه و مه زه بوی ئه چی و پوله که ی به شه ق لی ئه ستینی. له و لاوه خانمیک دی ...

  • سپاس معلم

    به نام خدا<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> 12 ارديبهشت ماه، يادآور شهادت معلم شهيد استاد مرتضي مطهري است. در اين روز علاوه بر بزرگداشت آن استاد بزرگوار،از معلمان و فرهنگيان كشورمان نيز تجليل مي شود. دانش آموزان دبستاني در اين روزها شور و شوق خاصي دارند. آنها با دادن هديه، دل معلمهايشان را به دست مي آورند. اميدوارم همه ي دست اندركاران امر تعليم و تربيت معلمان واقعي باشند و خداي متعال به آنها اجر و پاداش معنوي عطا فرمايد. بنده هم در طول سالها خدمتم در آموزش و پرورش چندتايي لوح تقدير و هديه هايي را به همين مناسبت دريافت كردم، اما اين هدايا تنها در آشپزخانه به كار آمدند؛ زيرا مديران محترم به مناسبت اين روز بزرگ ، كاسه و بشقاب و ماهيتابه و امثال آن را اهدا مي نمودند. چندبار پيشنهاد كردم كه به جاي اينگونه وسايل بهتر است كتابهاي مناسب بخرند تا معلمان با مطالعه ي آنها بر معلومات خويش بيفزايند؛ اما اين پيشنهاد باعث شد كه بيشترهمكاران چهره درهم بكشند و بگويند: ما كه وقت كتاب خواندن نداريم، اينجا با بچه ها سر و كله مي زنيم و در منزل هم بايد توي آشپزخانه غذا بپزيم و كاركنيم...خلاصه در مدارسي كه كار كردم ، تجليل از مقام معلم اينگونه بود. همسر بنده هم مدير دبستان بود. او نيز هرسال كادوهايي از همان نوع كه ذكرش رفت به همكارانش كه بيشتر آنها خانم معلم بودند مي داد. از او مي پرسيدم تو چرا كتاب هديه نمي دهي؟ مي گفت يكسال ديوان حافظ به همكارانم دادم چندان خوششان نيامد و سال بعد نماينده ي معلمان پيشنهاد كرد كه ظرف پيركس برايشان بخرم و اين سنت يعني انتخاب هديه روز معلم توسط نماينده ي معلمان تا زمان بازنشستگي همسرم ادامه داشت. سال گذشته مدير مدرسه اي كه در آن كار مي كردم خواست تا در روز معلم از بنده كه ازاول مهر به افتخار بازنشستگي نائل شده بودم ، تقدير نمايد.آقاي مدير يك دست قابلمه ي پيركس زير بغل بنده گذاشت و گفت اين به مناسبت تقدير از زحمات چندين ساله ي شما در اين مدرسه اهدا مي گردد. با اينكه تاقبل از بازنشستگي ،تمام كارهاي مربوط به كامپيوتر و نوشتن تشويقنامه هاي همكاران هميشه به عهده ي من بود و من هرچه مي خواستند  مفت و مجاني ،برايشان با كامپيوتر خودم مي نوشتم و پرينت مي كردم و تحويل مي دادم، اما آقاي مدير به خودش زحمت نداد تا حتي با دستخط خودش چند جمله اي در تقدير از اين حقير كه به تصديق خودشان از معلمان منظم و وظيفه شناس مدرسه اش بودم بنويسد و يادگاري بدهد. به هرحال اين روز معلم هم براي خودش ماجراهايي دارد. وقتي دخترم كلاس آمادگي بود، يك روز اوايل ارديبهشت ماه به خانه آمد وگفت: مربيمان گفته براي روز معلم ...

  • روز معلم مبارک باد

    به نام خدا    در اهمیت علم و دانش و آموزش آن به دیگران همین بس که پیامبر گرامی ما به علی (ع)فرمودند: اگر یک فرد به وسیله ی تو – به مددالهی-طریق هدایت را بازیابد و به حق رهنمون گردد،پر ارزشتر و بهتر از آن است که مالک شتران سرخ موی فراوان باشی. و نیز در جمع  یاران خود فرمودند: خداوند جانشینان مرا مشمول لطف و مرحمت خود قرار دهد.یاران عرض کردند:جانشینان شما چگونه مردمی هستند؟فرمود کسانی هستند که سنت و روش مرا احیا نموده و آن را به بندگان خدا تعلیم می دهند. همچنین فرمودند: کسی که دوست می دارد نگاهش بر چهره ی کسانی افتد که از آتش دوزخ در امانند،باید به متعلمان و دانشجویان بنگرد.سوگند به کسی که جانم در ید قدرت اوست،هر شاگرد و دانشجویی که-به منظور تحصیل علم-به در خانه ی عالم و دانشمند رفت و آمد می کند، در هر گامی که برمی دارد،ثواب و پاداش عبادت یک ساله ی عابد برای او منظور می گردد. و برای هر قدمی که در این مسیر می نهد،شهر و دیار معمور و آبادی را در بهشت برای او آماده می سازد.و برای او که بر روی زمین راه می رود،زمین نیز برای او طلب آمرزش می کند.در تمام لحظات،آنگاه که روزش را به شامگاهان می پیوندد و شامگاهان را به روز می رساند، مشمول رحمت و مهر و آمرزش الهی است.فرشتگان آسمانی گواهی می دهند که اینگونه شاگردان پویای علم و جویای بینش الهی،از شکنجه ی آتش دوزخ آزاد و در امانند. در حدیث دیگری از ایشان چنین می خوانیم: نزدیک ترین مردم به مقام و مرتبت نبوت،عبارت از دانشمندان و مجاهدان راه حق می باشند. با توجه به سخنان نبی مکرم اسلام(ص)درمی یابیم که تعلیم و نشر علم ،الزامی است و باید عالم و دانشمند،این  سرمایه ی پرارزش را برای استفاده ی مردم ، در اختیار آنان قرار دهد. روز دوازدهم اردیبهشت ماه، یادآور شهادت استاد و معلم شهید مرتضی مطهری است. برای این شهید عزیز علو درجات آرزو می کنیم و این روز بزرگ را به همه ی معلمان تبریک می گوییم و امیدواریم  شایسته ی نام معلم باشیم و بتوانیم این  مسئولیت خطیر، یعنی تعلیم و تربیت را به نحو احسن انجام دهیم. انشاالله.   منبع احادیث:آداب تعلیم و تعلم در اسلام،نگارش دکتر سید محمد باقر حجتی کرمانی

  • تشریح محتویات سی دی صبحگاه گنجینه بسیار ارزشمند جهت مدیران-مربیان -دبیران ومشتاقان اهل علم

    تشريحمحتوياتسيديصبحگاهگنجينهبسيارارزشمندجهتمربيان،دبيرانومشتاقاناهلعلم سی دی صبحگاه 1(متن قابل چاپ) •          دارايتقويميكسالهشمسيوقمري :كهدرموردهركدامازروزهايسال  ومناسبتهايموجوددارايمطالبيازقبيلتوضيحمناسبت،شعر- بيانرواياتواحاديثميباشدكافياستكهبررويروزمشخصيكليككردهتامناسبت  آنروزوتوضيحاتپيرامونآن  بهنمايشدربيايد . •          گالريتصاوير: دارايتصاويربسيارزيبا  وقابلذخيرهكردنجهتاستفادهبهعنوانپشتزمينهوياهراستفادهديگر •          شيوهنامهايامالله : توضيحمفصلپيرامونتعريفاياما... – انواعاياما -.. اصولحاكمومفهومايامالله •          تقويماجرايي : شاملجدولتقويممناسبتهايشمسيبههمراهاولويتبرنامهريزيواجراييسهمقطع •          برنامههايعمومي:  شاملتوضيحپيراموننحوه  تشكيلستادياكميتهبرنامهريزي  واجرايمراسم – آمادهسازيمحيطوفضايموجوددرآموزشگاه – وظايفستادمدرسه – تزييناتمدرسه- اصولرنگآميزيمدرسه – اصولآمادهسازيگروهسرود – چگونگيبرنامهريزي  برايپذيراييازمراسمومناسبتها – نحوهتهيهامكاناتلازم – نحوهدعوتازاولياء -  نحوهانجامامورتبليغي -  مبانيآمادهسازيگروهتئاتر  نحوهتركيببنديواجرايسرود  بيانشرايطسخنراني – بيانمفصلتكنيكمصاحبهنحوهبرگزاريجلساتپرسشوپاسخ- روشاهدايهديه – شيوهبرگزاريانواعاردو –نحوهتشكيلانواعنمايشگاههايفرهنگيوهنري –روشتهيهروزنامهنگاري  واصولحاكمبرآنو..... •         برنامههاياختصاصي : فهرستاياما... خاصوتوضيحمفصلپيرامون  نحوهبرگزاريايناياما...  شامل : هفتهدفاعمقدس – بازگشاييمدارس –هفتهتربيتبدني –هفتهتربيت –هفتهكتاب –دههفجرانقلاباسلامي – هفتهقران –سالگردتاسيسامورتربيتي –روزجمهورياسلاميايران –روزجهانيكتاب –روزجهانيبهداشت –هفتهمعلم-  سالگردارتحالامام – ماهمباركرمضان –ماهمحرمالحراموصفر – هفتهوحدت –اعياد –شهادتهاووفاتها •        مقطعپيشدبستاني :  شاملاشعار  اماماندوازدهگانه – اذان –امامخميني –شكرخداوند –تمثيلبهاروقيامت -  خداوند – راستگويي –پدرومادر – كمكبهفقرا –نظافت –بچههايايران – وسايلشخصي –جمعه –وضو –سرودجمهورياسلامي –سلام –بچهمسلمان –راستگويي –دعا –ورزش –كيفمدرسه –روزهايهفته –خيابان –پلهوايي –پاييز –اصولدين –چراغراهنمايي –نماز – سلام – مسواكزدن –پدرومادر –شعرچهاردهمعصوم – امامزمان –پليس –آتشنشان –رفتگر –خلبان •      متن نمايشنامه هاي ويژه مقطعراهنمايي :   اينمقطعشامل : خودسازي –تلاشوپشتكار –امانتداري –فلسطين –جبران •        توضيحآيههايقراندرقالبشعر  ...

  • ویژگیهای معلم موفق

    ویژگیهای معلم موفقویژگیهای معلم موفقبا توجه بهآیات، روایات، احادیث و سخن بزرگان« به نام انکه جان را فکرت آمو  خت »                                                                                                                                                                                                                               امام صادق (ع) می فرمایند :"تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیان دریاها وهر کوچک وبزرگی در زمین وآسمان خداوند ،برای آموزگار خوبیها طلب آمرزش می کند".ارزش و مقام معلم با توجه به این سخن امام صادق (ع) به خوبی نمایان می شود .کسی که عهده دار شغل انبیاء است ودارای چنین مقام عظیمی  علاوه بر آن چون با  دانش آموزان  سر و کار دارد  که  از او تأثیر می پذیرند، باید  در پی  کسب ویژگیهای مثبتی باشد که او را در راه حقیقی سعادت وموفقیت وکمال سیر دهد.در این مقاله سعی بر آن شده است که ویژگیهای یک معلم  موفق با توجه به آیات قرآن زندگی پیامبر و ائمه و احادیث وسخنان بعضی از بزرگان تاریخ عنوان شود تا با پرورش این ویژگیها در خود، همه ما در کسوت یک معلم موفق قرار بگیریم.   گرد آورنده:زینب رئیسیکارشناسی دینی وعربیمدرسه راهنمایی:عطیه 2گفتمش تو کیستی؟گفتا که من پروردگارم.         گفتمش یعنی چه ؟گفتا که من آموزگارم .         گفتمش آموزگاری کی بود پروردگاری ،گفت اگر باور نداری درنگر نیکو به کارم ،من نیم خالق، ولی سازنده ی اخلاق خلقم ،در مقام معرفت، سازنده چون پروردگارم.  ویژگیهای یک معلم موفق عبارتند از:1-ایمان به خداانسان برای پرواز به سوی کمال، نیاز به دو بال علم وایمان دارد و معلم که جاده  کمال را به شاگردانش می نمایاند باید ایمان داشته باشد . معلمی که ایمان   ندارد  بر حسب   ظاهر آگاهیهای خود را به شاگردانش منتقل می کند وشاگردانش از آن دانشها در امور دنیایی خود استفاده می کنند، اما اثری در کمال انسانی آنان نخواهد داشت.ممکن است کسی  تصور کند  تنها درسهای دینی معلم با ایمان می خواهد، در حالی که اگر مسائل ریاضی، فیزیک، شیمی ورزش و...را نیز یک انسان پاک وبا ایمان به شاگردان  بیاموزد  فهمش برای آنان راحت تر خواهد  بود .  زیرا مؤثر واقعی خداست وزبان انسان مومن را گویا تر می کند.دانشمندان بزرگی چون بوعلی سینا، جابر بن حیان وحتی داروین وکانت و...همه خداپرست بودند. بعضی از این دانشمندان  مشکلات علمی  خود را با استمداد  از خدای بزرگ حل می کردند.ابو علی سینا هر گاه در یک مسئله  دچار سرگردانی  می شد ، به مسجد می رفت  نماز می خواند و درهای بسته مسائل علمی به رویش باز می شد.متخصص ...

  • متن نمايشنامه//كلاس هوشمند//ويژه دانش آموزان

    نمایشنامه دانش آموزی   کلاس هوشمند   نوشته پژمان شاهوردی   ویژه دانش آموزان                               مکان :اتاقی از یک مدرسه که چند وسیله درسی در آن به چشم میخورد.شاید چیزی شبیه به انباری دبیرستان.سه دانش آموز که ما آنها را به نام های (س)  ( ر) ( م )می شناسیم سراسیمه وارد اتاق می شوند (شما برای این سه دانش آموز اسم انتخاب کنید.شاید نام خانوادگی بهتر باشد.مثلا سهرابی.محمدی.رضایی) {این نمایشنامه به صورتی نوشته شده که  جنسیت مطرح نیست.میشود هم با دختران هم پسران دبیرستان اجرا شود}   س:بدبخت شدیم م:بیچاره شدیم ر:پوستمون کنده است.من مطمینم که پوستمون رو میکنن م:ای خدا عجب غلطی کردیم س:غلطی کردیم یا کردی؟ م:خوب معلومه.کردیم. ر:چی چی رو کردیدیم.ما رو هم با خودت جمع نبند.همش تقصیر تو بود م:تقصیر من؟؟؟؟ س:بله تقصیر تو.اگه تو این نقشه رو نمی کشیدی الان ما به این روز نیفتاده بودیم.حالا چه خاکی  به سرمون کنیم ر:بهتره که قایم شیم م:آخه کجا؟اگه مدیر وقتی میومدیم توی این انباری دیده باشمون چی؟ ر:اگه دیده بود تا حالا پوستمون رو کنده بود.ندیده.بهتره همین جا قایم شیم تا آبها از آسیاب بیفته. س:هیچ معلوم هست داری چی میگی؟فقط کافیه که یکی بیاد اینجا اونوقت لو میریم ومدیر میاد سروقتمون و اونوقته که پرونده ها بره زیر بغل. ر://به س//آخه این نقشه بود که کشیدی؟ س:نقشه من درست بود ولی شما خرابش کردیت م:کی میگه ما خرابش کردیم.از قدیم گفتن انسان جائزالخطاست. ر:من می ترسم.مطمئنم تا حالا همه چی لو رفته.اصلا می دونی چیه ؟همین الان من میرم  و همه چیز رو به مدیر می گم. س:اگه بری ما بهش میگیم که تمام نقشه ها زیر سر تو بوده و تو ماها رو وادار به این کار کردی. ر:ولی حرف شما رو باور نمی کنه س:ولی یادت باشه که ما دو نفریم وتو یه نفر.همیشه ام رای با اکثریته ر:حالا که اینجور شد من میرم و میگم تا دیگه منو تحدید نکنی //می خواهد برود که صدای مدیر از پشت بلند گوی مدرسه به گوش میرسد// صدای مدیر:ر .س .م  سریع خودشون رو به دفتر معرفی کنن س:بفرما.همین رو می خاستی.می دونستم قبل از خودمون خبرمون می رسه.لابد مدرک جرم رو دیدن. ر:یعنی باید چیکار کنیم؟ م:اولین کار اینه که قبول کنیم که هر سه نفرما توی این اتفاق سهیم بودیم و هر اتفاقی افتاد باید برای سه نفرمون بیفته و شونه خالی نکنیم س:یعنی تا آخرش با هم باشیم ر:ولی من قبول ندارم س:آخه چرا؟؟؟؟؟ ر:چون من همدست شما نبوده ونیستم.در ضمن هزار بار هم به شما گفتم بیایت بی خیال شیم اما شما قبول نکردیت. م:ببینم کی بود که دیشب به خونه ما زنگ زد و گفت تنها راه ما اینه؟ ر:من بودم. س:به منم زنگ زدی.اصلا کسی که شعله این آتیش رو روشن کرد تو بودی.حالا ...

  • 15 ایده برای علاقه مند کردن بچه ها به خواندن کتاب

    1. داستان‏گویی و کتابخوانییکی از روشهای مؤثر برای علاقه‏مند کردن بچه‏ ها به مطالعه ، «داستان‏گویی»  و «کتابخوانی» است. بچه‏ ها عاشق داستان ـ بخصوص داستانهای مهیّج و پرماجرا و شیرین ـ هستند (بخصوص کلاس سوم که در اوج هیجان قرار دارند) . بنابراین لازم است که ضمن آموزش ، در طول هفته، ساعتی از ساعات کلاسی را به «داستان‏گویی و کتابخوانی» اختصاص دهیم. از این طریق هم کششی نسبت به کتاب و مطالعه در او به وجود آورد و هم با آموزش بعضی نکات تربیتی در خلال داستانها، به تربیتِ روح و روانِ او بپردازد. در سالهای آخر دبستان می‏ توان جلسه‏ های داستان‏گویی را به «داستان‏خوانی» و در سالهای بالاتر، می‏توان کتابهای غیرداستانی را نیز برای آنان خواند (برای آنکه کودک یک بُعدی نشود و تمام مطالعه‏اش را به داستان منحصر نکند ).2. بردن كودكان به کتابخانهاگر معلم بتواند بچه‏ ها را برای رفتن به کتابخانه علاقه‏مند کند، یکی از مؤثرترین گامها را در راه الفت دادن ایشان با کتاب و مطالعه، برداشته است. این کار را می‏ توان از اواخر کلاس اول دبستان آغاز کرد. گاه نیز مُلزم کردن بچه‏ ها به تهیه گزارشی از کتابخانه محله یا... به عنوان انشا یا کارِ عملیِ کلاسی یا حتی نقاشی کتابخانه، می‏ تواند اقدامی مفید در جهت مأنوس کردن بچه‏ ها با کتابخانه باشد. 3. بردن كودكان به مؤسسه ‏های انتشاراتیاین کار که می‏ تواند با آشنا ساختن آنان با مراحل مختلف چاپ یک کتاب یا مجله همراه باشد، ضمن آنکه به بچه‏ ها معلومات تازه‏ ای می‏ دهد و موجب لذت بردن آنان از این بازدید خواهد شد، نقشی به‌‌ سزا در علاقه‏ مند كردن آنان به مطالعه خواهد داشت.بهتر است برای کودکی که ـ به هر دلیل ـ تازه مطالعه را شروع می‏کند، کتابهای ساده، اما شیرین و احیاناً مُهیّج و پرماجرا، و گاه صرفاً فکاهی و مفرّح انتخاب کرد؛ تا با این تمهید او به مطالعه علاقه پیدا کند.4. مُلزم ساختن دانش‌آموزان به مراجعه به کتابهایِ کمک درسیمعلم می‏تواند قبل از شروع هر درس، منابعی را که در آن، مطالبی مکمل آن درس خاص (در حد فهم دانش ‏آموزانش)، آمده است شناسایی، و پس از تمام شدنِ درس، آنها را به دانش‏ آموزان معرفی کند، و آنان را تشویق کند که برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در زمینه درس مذکور، به آن منابع مراجعه کنند. از طرفی، معلمان انشا، می‏ توانند با دادن موضوع هایی که نوشتن آنها نیازمند مراجعه به یک یا چند کتاب است، و معرفی آن کتابها، بچه‏ ها را وادار به مطالعه کنند. یا با دادن موضوعهایی مثل «بهترین کتابی که خوانده‏ام» و «فایده‏های کتاب را بنویسد»، یا «دلتان می‏ خواست جای کدامیک از قهرمانان داستانها ...