مجمع المداحین

  • نزول لقب امیرالمومنین...

    نزول لقب امیرالمومنین...

    نزول لقب اميرالمومنين از سوي خداوند متعال و اعتراض منافقان به حجة‌الوداع بازميگرديم، آنروز آخرين روزى بود كه آخرين پيامبر الهى در مكه معظّمه حضور داشت و سحرگاه آنروز همه بايد از مكه خارج مى‏شدند و به سمت غدير خم حركت مى‏كردند.حجه الوداع وقايع زيادى را در خود گنجاند. ابتدا جبرئيل نازل شد و لقب «اميرالمؤمنين» را به‌عنوان لقب اختصاصى براى على بن ابى‏طالب‏عليهما السلام آورد و خود او نيز با همين لقب سلام كرده، عرض كرد: «السلام عليك يا أميرالمؤمنين».اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: «يا رسول اللَّه، صدا را مى‏شنوم ولى كسى را نمى‏بينم!»حضرت پاسخ داد: «اين جبرئيل است كه از سوى خداوند تحقق آن‌چه به من وعده داده را آورده‌است».به‌دنبال آن، پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على‏عليه السلام روند و به ايشان «السلام عليك يا أميرالمؤمنين» بگويند. بزرگان اصحاب آمدند و همان‌گونه سلام كردند. فقط عمر و ابوبكر به عنوان اعتراض به پيامبر صلي الله عليه و آله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناك شده، فرمود: «حقى از طرف خدا و رسولش است، خداوند اين دستور را به من داده‌است». ** بحار الانوار: ج 37 ص 111. مناقب ابن شهر آشوب: ج 2 ص 224. كتاب سليم: ص 730. منبع:http://www.ghadirie.com  



  • حدیث ثقلین

    حديث ثقليندر روز10 ذی الحجه پيامبر صلي الله عليه و آله بايد پس از بيتوته شبانه در منا، جمرات سه‌گانه را رمى نمايد. اين رمى جمرات يادگار تنفر از شيطان است كه با پرتاب سنگ‏هايى اظهار مى‏شود. پيامبر صلي الله عليه و آله پس از رمى جمرات نماز ظهر و عصر را در مسجد خيف خواند و سپس خطبه مهمى ايراد كرد و فرمود*:«خدا آباد كند زندگى كسى را كه به گفتار من گوش فرادهد و آن را در قلب خود جاى دهد و حفظ نمايد و به كسانى كه نشنيده‏اند برساند. اى مردم، حاضران به غايبان برسانند، چه بسيار كسانى كه علم را منتقل مى‏كنند ولى خود معناى آن را نمى‏دانند، و چه بسيار كسانى كه علم را به افراد عالم‏تر از خودشان منتقل مى‏كنند. اى مردم، من دو چيز گرانبها (ثقلين) در بين شما مى‏گذارم. پرسيدند: چيست؟ فرمود: كتاب خدا و عترتم اهل بيتم. خداى لطيف خبير به من خبر داده‌است كه اين دو از يكديگر جدا نمى‏شوند تا سرِ حوض كوثر بر من وارد شوند، مانند اين دو انگشتم - و حضرت دو انگشت سبابه را كنار هم قرار داد - و نمى‏گويم مانند اين دو - و حضرت انگشت سبابه و وسط را كنار يكديگر قرار داد - و فرمود: يعنى يكى بر ديگرى مقدّم نيست و بر آن فضيلت ندارد.آگاه باشيد كه هركس به آن دو متمسك شود نجات يافته و هركس با آن مخالفت كند هلاك شده‌است. آگاه باشيد! به زودى مردانى از شما بر سرِ حوض كوثر نزد من وارد مى‏شوند ولى آنان را از من دور مى‏كنند. من مى‏گويم: پروردگارا اصحابم، به من گفته مى‏شود: يا محمد، اينان بعد از تو بدعت گذاشتند و سنت تو را تغيير دادند و من هم مى‏گويم: دور باشند! دور».پيامبر صلي الله عليه و آله در چنين جاى مهمى ثقلين را معرفى كرد و آنان را در كنار يكديگر قرار داد و همه را امر به تمسك به آن‌ها نمود. مسلمانان در اين روز كلام حضرت را شنيدند و با حق عظيم اهل بيت‏ عليهم السلام آشنا شدند.همچنين حضرت در كلام ديگرى فرمود:«اى مردم، دروغ بستن به من زياد شده‌است و بعد از من هم زياد خواهدشد. هركس عمداً بر من دروغ ببندد جايگاه خود را در آتش آماده كند. هرگاه حديثى از من به شما رسيد آن را بر كتاب خدا و سنت من عرضه كنيد. آن‌چه با كتاب خدا و سنت من موافق بود بپذيريد، و آن‌چه با كتاب خدا و سنت من مخالف بود آن را قبول نكنيد».*** كافى: ج2 ص403. امالى مفيد: ص186. بحارالانوار: ج2 ص148. سنن‏ابن‏ماجه: ج1 ص84 . سنن ترمذى: ج 5 ص 662 . مسند الشاميين: ج 1 ص 291.** احتجاج طبرسی:ص246.منبع:http://www.ghadirie.com/  

  • اربعین حسینی

    اربعین حسینی

    بسم رب الحسین عاشقی یعنی  سر وپا شور وشین                  اربعینی بی ابالفضل حسین کاروان سرافراز عشق فردا دیگر بار به نینوا می رسد چهل روز است که زینب برادران عزیز خود را ندیده است لبیک یا حسین  حسین وزینب دیدار تازه می کنند علمدار حسین که بعد از عباس باوفا  زینب بود چه زیبا علمداری کرد . فردا دیدار فرزند و پدر است فرزندی که به امر خدا در کربلا بیمار بود فرزندی که نگهبان او هنگام غارت اموال حسین عمه اش زینب بود. فردا روزی است که تاریخ کربلا از زبان امام معصوم برای جابر بازگو می شود... امام می فرماید: جابر اینجا بود که حربن ریاحی راه را بر ما بست اما.... جابر اینحا بود که پدرم به نماز ایستاد... جابر اینجا بود که علی اکبر را قطعه قطعه کردند و پدرم توان بلند شدن... جابر اینجا بود که فرزدان عمه م زینب را.... جابر.... .......... جابر اینجا بود که عمویم عباس راهی علقمه شد اما صدای یا اخا ادرک اخا به گوش رسید.... جابر اینجا صدای گریه ی علی اصغر به گوش میر سد... جابر اینجا سنگ بر پیشانی.... جابر خیمه ها آتش گرفت... جابر............. سلام ما به اربعین فرا رسیدن اربعین امام مظلوممان حسین بر تمام آزادگان جهان تسلیت باد

  • غدیر در تاریخ طبری

      طبری و طرق حدیث غدیر(رسول جعفریان)      در پست بعدی این مطلب به صورت فایل pdf در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت. آنهایی که با نام محمد بن جریر طبری آشنا هستند، تاریخ طبری وی را نیز در یاد دارند، اثری که از جمله منابع معتبر در سیره نویسی و تاریخ نگاری اسلام به شمار می آید. همچنین تفسیر طبری بر قرآن کریم نیز از جمله آثار ماندگار و مورد استفاده ای است که از این مورخ و مفسر نامدار به یادگار مانده است. به تازگی و به کوشش رسول جعفریان مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام، متن عربی کتاب «فضایل علی ابن ابی طالب(ع) و کتاب الولایة» طبری تصحیح و از سوی «انتشارات دلیل» روانه بازار نشر شده است. این کتاب کم حجم، بخش های به جای مانده از کتاب اصلی است که تا کنون به دست آمده است. آقای جعفریان بر این اثر مقدمه عالمانه ای نگاشته اند که در آن به اهمیت این اثر از دیدگاه مورخان و فقیهان و سیره نویسان بنام اسلام اشاره شده است. بخش های مهمی از این مقدمه با اندکی تلخیص و البته حذف برخی از ارجاعات و اشارات عربی ایشان از نظر شما گرامیان می گذرد. محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری آملی(224310) محدث، مفسر، فقیه و مورخ برجسته سنی مذهب قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری، شخصیت و عالمی شناخته شده است که درباره او تحقیقات و مطالعات فراوانی صورت گرفته و نیازی به تکرار آن در اینجا نیست (1) . در مقایسه او و نوشته هایش با آنچه که از عالمان بغداد این قرن می شناسیم، بدون تردید می توان برتری وی را در بیشتر زمینه های علمی مانند فقه، (2) حدیث تفسیر و به ویژه تاریخ بر معاصرانش تشخیص داد. به علاوه، در تاریخ تفکر سنی، به لحاظ کثرت تألیفات خوب و ماندنی، تنها می توان او را در ردیف برخی از بزرگترین مؤلفان سنی مانند خطیب بغدادی، ابن جوزی، شمس الدین ذهبی و ابن حجر قرار داد. نفوذ چشمگیر نوشته های او، به ویژه دو کتاب تاریخ و تفسیر او بر آثاری که پس از او نگارش یافته، برای شناخت برجستگی او کافی است. ما درباره معتقدات مذهبی او در جای دیگری به تفصیل سخن گفته و شرایط مذهبی ناهنجار حاکم بر بغداد را که سبب شد تا طبری در برابر حنابله و افراطیون اهل حدیث قرار گیرد شرح داده ایم (3) بدون مطالعه آن مطالب دست کم نمی توان دلیل تمایل طبری را به نگارش اثری تحت عنوان کتاب الولایه را که گردآوری طرق حدیث غدیر است دریافت. حنابله بغداد که دشمنی با امام علی علیه السلام را از دوران اموی به ارث برده بودند، به صراحت به انکار فضائل امام می پرداختند. این انکار به حدی بود که خشم ابن قتیبه عالم محدث سنی اهل حدیثی را برانگیخت. (4) به علاوه، نگرش حدیثی و اخباری عثمانی مذهب ها و اصرارشان ...

  • علی کیست؟

    بسم الله الرحمن الرحیم اشعار زیر را از کتاب امیر المومنین پاسخ می دهد نوشه ی مهدی دانشمند نوشته ام خیلی زیباست پیشنهاد می کنم تا آخر مطالعه فرمایید.    من کی ام من کی ام حبل المتینم،من کی ام حق الیقینم          من کی ام باب المرادم، من کی ام فتح المبینم من کی ام کهف المرادم، من کی ام حصن حصینم     من کی ام شیرین کلامم، من کی ام شور آفرینم من کی ام مهر سپهرم، من کی ام ماه زمینم                          من علی عالی اعلی امیر المومنینم من کی ام من نار ونورم، من کی ام من عشق وشورم      من کی ام عیسی و چرخم، من کی ام موسی و طورم من کی ام پیدا وپنهان، من کی ام نزدیک ودورم     من کی ام من عرش و فرشم، من کی ام من خلدو حورممن کی ام من اصل وفرعم، من کی ام من ماء وتینم                من علی عالی اعلی امیر المومنینم من کی ام دریای جودم، من کی ام پیر وجودم           من کی ام جان رکوعم، من کی ام روح سجودم من کی ام سر قیامم، من کی ام رمز قعودم          من کی ام ایمان ودینم، من کی ام غیب و شهودم من کی ام آغاز و پایان؛ من کی ام یار ومعینم                     من علی عالی اعلی امیر المومنینم من کی اممن ذوالفقارم، من کی ام من ذوالکمالم      من کی ام با اهل دردم، من کی ام در اهل حالم من کی ام جان رسولم، من کی ام جانان عالم               من کی ام مولای قنبر، من کی ام پیر بلالم من کی ام مسکین نوازم، من کی ام ویران نشینم                  من علی عالی اعلی امیرالمومنینم من کی ام در آسمانم، من کی ام در کهکشانم     من کی ام پیدا چو جسمم، من کی ام پنهان چو جانم من کی ام بالای وهمم، من کی ام فوق بیانم              من کی ام روح وجودم، من کی ام جان جهانم من کی امسر تا به پا معراج رب العالمینم                       من علی عالی اعلی امیر المومنینم من کی ام خیر العبادم، من کی ام روح الفوادم           من کی ام دارالسلامم، من کی ام باب المرادم من کی ام لطف و لطیفم، من کی ام جود و جوادم        من کی ام عبدالودودم، من کی ام رب الودادم من کی ام عین الحیاتم، من کی ام حق الیقینم                   من علی عالی اعلی امیرالمومنینم من کی ام جان جهانم، من کی ام جانان جانم            من کی ام کهف الامانم، من کی ام غوث زمانم من کی ام نور عیانم، من کی ام سر نهانم                      من کی ام ماه مکان ها در زمین و آسمانم من کی ام ممدوح خلق اولین وآخرینم                           من علی عالی اعلی امیرالمومنینم من کی ام فصل الفصولم؛ من کی ام اصل الاصولم         من کی ام باب الائمه، من کی ام صهر رسولم من کی ام میر دوعالم، من کی ام زوج ...

  • پاسخ به 10 شبهه ی غدیر خم

    10شبهه غدير برگرفته از سایت سنتدر این قسمت سعی داریم به برخی از شبهات وارده بر حدیث غدیر پاسخ بگوییم:شبهه اول:چون اهل سنت نتوانسته اند در سند حدیث غدیر تشکیک کنند در کلمه مولا اشکال کرده اند که در جمله من کنت مولاه موجود است. کلمه مولا دارای معانی مختلف از جمله سرپرست و صاحب اختیار،دوست،همسایه،عبد و... می باشد. لذا گفته اند: منظور پیامبر(صلی الله علیه و آله) این است که هر کس من دوست اویم علی(علیه السلام) نیز دوست اوست.پاسخ:ردّیه اول: در آیه تبلیغ حکم شدیدی برای عدم رساندن این مطلب قرار داده شده که خداوند می فرماید: اگر نرسانی وظیفه رسالت خود را انجام نداده ای و دوستی چندان مساله مهمی نیست که اینچنین تهدیدی برای آن قرار داده شود و شایسته این مقام تنها مساله خلافت است و در ادامه آیه می آید که خدا تو را از (آزار) مردم حفظ می کند. مگر دوستی خطر ایجاد می کند؟ این مساله خلافت است که خیلی ها به آن طمع داشتند و بخاطر آن ممکن بود به پیامبر(صلی الله علیه و آله) آسیب برسانند. در ضمن طبق احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله) مردم قبل ازغدیر خم به دوستی پیامبر(صلی الله علیه و اله) با امیرالمومنین(علیه السلام) آگاه بودند، بنابراین غدیر خم موردی نداشت. و در آیه اکمال که در مورد روز غدیر نازل شده می فرماید: دین شما را برایتان کامل کردمو مردم امروز نا امید شدند. آیا با دوستی امیر المومنین(علیه السلام) مردم از از بین بردن دین مایوس شدند یا این مساله امامت و خلافت بود که امتداد نبوت است؟ردّیه دوم: پیغمبر(صلی الله علیه و اله) قبل از گفتن من کنت مولاه فرمودند: من اولی بکم من انفسکم؟ یعنی چه کسی نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است و امر او را بر امر خودتان مقدم می کنید؟ مردم گفتند: خدا و پیامبرش(صلی الله علیه و آله). بعد فرمودند: من کنت مولاه، یعنی هر کس من نسبت به او از خودش سزاوارترم زین پس، علی (علیه السلام) نسبت به او از خودش سزاوارتر است و صاحب اختیار اوست. آیه 6 سوره احزاب بر این مطلب دلالت می کند: النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم.ردّیه سوم: روز غدیر گرمای شدیدی داشت بطوری که مردم ردای خود را زیر پا و بالای سر خود نگاه می داشتند و روا نیست بگوییم مردم در این گرمای شدید حدود سه روز برای بیعت معطل شدند برای مساله نه چندان بزرگی مانند دوستی.ردّیه چهارم: افراد حاضر در روز غدیر از این کلمه خلافت الهی را فهمیده اند و مانند عمر ابن خطاب تبریک گفتند یا مانند حسّان ابن ثابت شعر در مدح مولا گفتند که در شعر گفت: حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) امام و هادی برای ماست.ردّیه پنجم: تبادر ازحاقّ  لفظ:لفظ ولیّ و مولا اگر چه در لغت دارای معانی متعددی است ولی ...