مقدمه برای اغاز انشا

  • چند شعر و مقدمه برای انشا

    یک شعر در رابطه با موضوع خرس: ای خدایی که خالق خرسی                          از اینکه به ما میرسی مرسی برای موضوع کیش: قلم خیس بر می دارم و انشای کیش را به نام خدای خویش آغاز می کنم بعداْ بازم می ذاریم



  • انشاء نویسی در ابتدایی

    مقدّمه:استحضار دارید که هر چه نوشتار به گفتار نزدیک تر و ساده تر باشد فهم آن برای خواننده آسانتر است . ساده نویسی خود هنری است ارزنده و درخور ستایش که از هر نویسنده ای بر نمی آید . این پندار که ساده نویسی ، نویسنده را از سبک نویسندگی اش دور می کند درست؟ نیست!مثال(داستان راستان شهیداستاد مطهری)ـ برای اینکه به اهمیّت و راز و رمز «نوشتن» پی ببریم{چه در دیکته و چه در املا و انشا}ناگزیر باید بدانیم آن روی سکّه که خواندن می باشد .{پیش نیاز نوشتن خواندن است}چگونه صورت می گیرد و اگر با دید وسیع و علمی بنگریم بایستی به خواندن توجّه و اهمیّت  مضاعف معطوف نماییم{یعنی : خوب بخوانیم تا خوب بنویسیم}سوال: کدام نوشته به نظر شما ارزش خواندن را دارد؟جواب: نوشته ای ارزش خواندن را دارد که سرانجام کارِ خواننده اش را به «اندیشه،تفکر واداشته و در خور تجزیه و تحلیل ، کاربُردی ، تاثیر گذاری همراه داشته و بالاخره  به شکوفایی استعداد و        و نهایتاً به هدف و مقصودمان همان انشا نویسی است » برساند.·       تعریف انشا و هدف از تدریس آن:ـ انشا در لغت به معنی ایجاد ، پرورش ، ابداع و خلق کردن است.آنچه را که امروزه فنّ انشا گفته می شود از نخستین معنای آن«ایجاد» گرفته شده است.ـ یعنی انشا به معنی ایجاد کلام ، سخن و نگارش آن است و معادل فارسیِ انشا«دبیری» است که به معنی منشی گری و کتابت  می باشد و دبیری فنّی است که انسان به وسیله آن می تواند محتویات خود را روی کاغذ بیاورد.ـ تعریف علمی انشا: انشا یعنی درست اندیشیدن درباره ی موضوعی و آن را روی کاغذ پیاده کردن است .ـ تعریف انشا در اصطلاحِ ادبیّات به چه معنی است؟در اصطلاح  ادبیّات ، انشا عبارت است از : نگارش جملات و عباراتی که افکار نویسنده را به صورت روشن و زیبا بیان کند ، که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوش آیند و مطلوب باشد.·       انشا از نظر لغوی :انشا در لغت به معنی آفریدن ، آغاز کردن و از خود چیزی نوشتن است و در اصطلاح ادب پارسی انشا نویسی عبارت است از :بیان خاطره ها ـ پندارها ـ خیال ها ـ  احساس ها ـ عقیده ها ـ مشاهده ها و اندوخته های فکری و ذهن از راهِ نوشتن .ـ برای نویسنده ویژگی هایی بر شمرده اند که برخی  از آنها فطری و ذاتی و برخی دیگر اکتسابی است .ـ انشا نویسی تقریباً «همان مقاله نویسی» است.ـ ساده نویسی یکی از شرایط خوب نویسندگی است.·       نحوه ی آموزش انشا:·       مقدمتاً باید عرض کنم برای آموزش، عشق و علاقه و تعامل می خواهد مصداق شعر معروفِ:(در رَهِ منزل لیلی که خطرهاست به جان                              شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی)ـ معلّم باید عشق، سوز، علاقه، خلاّق ...

  • تقویت انشای دانش آموزان

       مقدمه : توصیف وضعیت موجود     همتم بدرقه  راه کن ای طایر قدس            که دراز است ره مقصد و من نو سفرم <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />  در حیطه زبان آموزی, چهار رکن اصلی گوش دادن – صحبت کردن  خواندن و نوشتن امروزه در دنیا به عنوان یک قانون مسلم پذیرفته شده , در آموزش تمامی زبان های دنیا و برنامه های آموزشی مدنظر قرار می گیرد. در این چهار قدم به ترتیب نوشتن جایگاه چهارم را به خود اختصاص داده , چرا که سه امر گوش دادن و صحبت کردن و خواندن برای نوشتن مقدمه و پیش سازمان دهنده , و زمینه بوده و بالاترین سطح را به خود اختصاص داده است. از آنجایی که مقطع ابتدایی پایه ای برای مقاطع دیگر بوده , ما نیز چند سالی در این مقطع تدریس کرده ایم. امروزه در امر زبان آموزی نگارش از اهمیت بالایی برخوردار است , مخصوصاً در پایه سوم که اولین پایه ای است که به صورت مستقل انشا نوشته می شود , چون در پایه دوم از جمله نویسی استفاده می گردد , این جملات اکثراً مرتبط با هم نیستند و هر یک به طور جداگانه نوشته می شود و بیشتر نحوه و ساختار جمله , منظم کردن جملات در هم ریخته , کوتاه سازی , ترکیب جملات ساده یا جمله سازی با کلمات ساده مد نظر است . برای دانش آموزان نوشتن جملات و متن به صورت مرتبط در پایه سوم با توالی مناسب مشکل می باشد. بیشتر آموزگاران نوشتن انشا ا در زمره تکالیف نگریسته و در پایان این ساعت درس موضوعی را برای نوشتن انشا مطرح می کنند و برای جلسه بعد منتظر نوشتن انشا از سوی دانش آموزان می شوند. چون دانش آموزان خود قادر به نگارش نیستند لاجرم به اولیای خود متوسل شده از آنها حتی نه به عنوان کمک ؛ بلکه کسی که باید متن انشا را بصورت کامل برای آنها دیکته نمایند نگاه می کنند که این امر برای ما نیز در دوره تحصیل بارها اتفاق افتاده و چه بسیار کودکانی که برای نوشتن انشا توسط اولیا سرخورده و تنبیه شده اند , و صدمات جبران ناپذیری را تحمل نموده اند که حاصل ایـن شیـوه نـگارش ها در بـررسـی هایی فعلی و بروندادهای این مدارس که همان فارغ التحصیلان هستند که با مدارک بالا قادر به نوشتن خواسته های خود در قالب جملات و بصورت مکتوب نیستند. انشاهای نوشته شده در منزل , چون توسط اولیا یا افرادی بوده که از نظر سطح علمی بالاتر از دانش آموزان است , در سطح بالای گروه سنی وی بوده و حتی محتوا و کلمات نوشته شده برای دانش آموزان قابل تفهیم نیست. این روند موجب نارضایی اولیا نیز می گردد, این نوع انشاها حتی در حین قرائت چندان مورد توجه دانش آموزان دیگر کلاس قرار نمی گیرد. موضوعات ارائه شده برای انشا چندین سال است که روش سنتی خود را طی نموده که همان توصیفی ...

  • 20 روش آموزش انشا نویسی در کلاس درس

    1- روش « تداعی و شاخه بندی »          به این صورت که معلّم از دانش آموزان می خواهد تمام کلماتی را که در مورد یک موضوع به ذهنشان می رسد ؛ بیان کنند . این کلمات براساس نزدیکی به یکدیگر در چند شاخه روی تخته سیاه نوشته می شود . حال می توان از دانش آموزان خواست با توجّه به کلمات موجود انشای خود را بنویسند. این روش که فعّالیّت تخیلی فکر را صورت می بخشد ، یکی از مشکل ترین مراحل انشانویسی یعنی به جریان انداختن فکر در باب موضوع را آسان می سازد.  2- روش استفاده از موضوعات تخیّلی                     به دانش آموزان می گوییم که در هنگام نوشتن انشاهای تخیّلی هرچه مبالغه ها بزرگ تر و جدّی تر باشد نمره ی بیش تری می گیرند.  خود نیز یکی از کارهای شگفت انگیز و عجیب و غریب را تعریف می کنیم و یا موضوعات جدید می دهیم مثل : اگر خرگوش بادپا بودیم... و بعد به دانش آموزان می گوییم شما می توانید موضوع هایتان را تغییر دهید و هرآن چه را می خواهید بنویسید.      به عنوان مثال : به جای « اگرخرگوش بودم ...» می توانید بگویید «اگردرخت بودم...»     3- روش « تعیین مخاطب »         بدون در نظر گرفتن مخاطب ، نوشتن ممکن به نظر نمی رسد . نویسنده با هر تصویر تازه ای که از عکس العمل خواننده و مخاطب خود در نظر می آورد محتوای نوشته ی خود را به تناسب تغییر می دهد . لذا نوشتن را به پینگ پنگ ذهنی بین نویسنده و مخاطب  تشبیه کرده اند .  نوشتن نامه به دوست ، یا  شخصیّتی اجتماعی یا تاریخی موجب می شود کودک از مرکز نوشته ی خود فاصله بگیرد و به نوشته ی بالغ دست یابد.    4- روش « کل نگری »      معّلم می تواند در کلاس  توجّه دانش آموزان را به  این نکته جلب کند که از جملات مجزّا و در ظاهر بی ارتباط با یکدیگر کم کم به سمت کلّ نوشته که حاوی جملات منظّم ویک دست است حرکت کنند .  مطالعه ی داستان ها این توانایی را به مرور در دانش آموزان ایجاد می کند و آنان رابطه ی منطقی بین آغاز ، میانه و پایان داستان را مشاهده می کنند.    5- روش همیاری    در انشانویسی  مزایای استفاده ازروش همیاری عبارتنداز:  - عزّت نفس دانش آموزان تقویت می شود؛ - تمایل دانش آموزان به مدرسه ، بیشتر می شود؛ - دانش آموزان خود را در سرنوشت خودو دیگران سهیم می دانند ؛ - روش درون گروهی و برون گروهی دانش آموزان افزایش می یابد ؛ - مهارت های تحمّل یکدیگر و هم زیستی را تجربه می کنند؛ روش اجرا  :      دانش آموزان را درگروه های نامتجانس (ضعیف – قوی ) تقسیم بندی کنید ؛ محتوای درس جدید ر ابا توجّه به تعداد دانش آموزان کلاس تقسیم بندی کنید . برای مثال : یک کلاس28  نفری را به 7 گروه 4  نفره تقسیم بندی کنید . درس را به چند قسمت تقسیم ...

  • انشا نویسی در مقطع ابتدایی

    انشا نویسی در مقطع ابتدایی مقدّمه: استحضار دارید که هر چه نوشتار به گفتار نزدیک تر و ساده تر باشد فهم آن برای خواننده آسانتر است . ساده نویسی خود هنری است ارزنده و درخور ستایش که از هر نویسنده ای بر نمی آید . این پندار که ساده نویسی ، نویسنده را از سبک نویسندگی اش دور می کند درست؟ نیست!مثال(داستان راستان شهیداستاد مطهری)ـ برای اینکه به اهمیّت و راز و رمز «نوشتن» پی ببریم)چه در دیکته و چه در املا و انشا(' ناگزیر باید بدانیم آن روی سکّه که خواندن می باشد .(پیش نیاز نوشتن خواندن است) چگونه صورت می گیرد و اگر با دید وسیع و علمی بنگریم بایستی به خواندن توجّه و اهمیّت  مضاعف معطوف نماییم(یعنی : خوب بخوانیم تا خوب بنویسیم) سوال: کدام نوشته به نظر شما ارزش خواندن را دارد؟ جواب: نوشته ای ارزش خواندن را دارد که سرانجام کارِ خواننده اش را به اندیشه،تفکر واداشته و در خور تجزیه و تحلیل ، کاربُردی ، تاثیر گذاری همراه داشته و بالاخره  به شکوفایی استعداد و نهایتاً به هدف و مقصودمان همان انشا نویسی است  برساند.   تعریف انشا و هدف از تدریس آن: ـ انشا در لغت به معنی ایجاد ، پرورش ، ابداع و خلق کردن است. آنچه را که امروزه فنّ انشا گفته می شود از نخستین معنای آن«ایجاد» گرفته شده است. ـ یعنی انشا به معنی ایجاد کلام ، سخن و نگارش آن است و معادل فارسیِ انشا«دبیری» است که به معنی منشی گری و کتابت  می باشد و دبیری فنّی است که انسان به وسیله آن می تواند محتویات خود را روی کاغذ بیاورد.   ـ تعریف علمی انشا: انشا یعنی درست اندیشیدن درباره ی موضوعی و آن را روی کاغذ پیاده کردن است . ـ تعریف انشا در اصطلاحِ ادبیّات به چه معنی است؟ در اصطلاح  ادبیّات ، انشا عبارت است از : نگارش جملات و عباراتی که افکار نویسنده را به صورت روشن و زیبا بیان کند ، که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوش آیند و مطلوب باشد.   انشا از نظر لغوی : انشا در لغت به معنی آفریدن ، آغاز کردن و از خود چیزی نوشتن است و در اصطلاح ادب پارسی انشا نویسی عبارت است از : بیان خاطره ها ـ پندارها ـ خیال ها ـ  احساس ها ـ عقیده ها ـ مشاهده ها و اندوخته های فکری و ذهن از راهِ نوشتن  ـ برای نویسنده ویژگی هایی بر شمرده اند که برخی  از آنها فطری و ذاتی و برخی دیگر اکتسابی است . ـ انشا نویسی تقریباً «همان مقاله نویسی» است. ـ ساده نویسی یکی از شرایط خوب نویسندگی است.   نحوه ی آموزش انشا: مقدمتاً باید عرض کنم برای آموزش، عشق و علاقه و تعامل می خواهد مصداق شعر معروفِ: (در رَهِ منزل لیلی که خطرهاست به جان                  شرط اوّل قدم آن است که مجنون باشی) ـ معلّم باید عشق، سوز، علاقه، خلاّق ، صبور ، ...

  • آغاز با نام خدا در اشعار فارسی

    مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان  بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم  مُرسله پیوند گلوی قلم   خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید   لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حیّ توانا اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید ...

  • انشا نویسی در ابتدایی

           بسم الله الرّحمن الرّحیم *مطالبی در خصوص انشا نویسی در مقطع ابتدایی* ـ مقدّمه: استحضار دارید که هر چه نوشتار به گفتار نزدیک تر و ساده تر باشد فهم آن برای خواننده آسانتر است . ساده نویسی خود هنری است ارزنده و درخور ستایش که از هر نویسنده ای بر نمی آید . این پندار که ساده نویسی ، نویسنده را از سبک نویسندگی اش دور می کند درست؟ نیست!مثال(داستان راستان شهیداستاد مطهری) ـ برای اینکه به اهمیّت و راز و رمز «نوشتن» پی ببریم{چه در دیکته و چه در املا و انشا} ناگزیر باید بدانیم آن روی سکّه که خواندن می باشد .{پیش نیاز نوشتن خواندن است} چگونه صورت می گیرد و اگر با دید وسیع و علمی بنگریم بایستی به خواندن توجّه و اهمیّت  مضاعف معطوف نماییم{یعنی : خوب بخوانیم تا خوب بنویسیم} سوال: کدام نوشته به نظر شما ارزش خواندن را دارد؟ جواب: نوشته ای ارزش خواندن را دارد که سرانجام کارِ خواننده اش را به «اندیشه،تفکر واداشته و در خور تجزیه و تحلیل ، کاربُردی ، تاثیر گذاری همراه داشته و بالاخره  به شکوفایی استعداد و        و نهایتاً به هدف و مقصودمان همان انشا نویسی است » برساند. ·       تعریف انشا و هدف از تدریس آن: ـ انشا در لغت به معنی ایجاد ، پرورش ، ابداع و خلق کردن است. آنچه را که امروزه فنّ انشا گفته می شود از نخستین معنای آن«ایجاد» گرفته شده است. ـ یعنی انشا به معنی ایجاد کلام ، سخن و نگارش آن است و معادل فارسیِ انشا«دبیری» است که به معنی منشی گری و کتابت  می باشد و دبیری فنّی است که انسان به وسیله آن می تواند محتویات خود را روی کاغذ بیاورد. ـ تعریف علمی انشا:  انشا یعنی درست اندیشیدن درباره ی موضوعی و آن را روی کاغذ پیاده کردن است . ـ تعریف انشا در اصطلاحِ ادبیّات به چه معنی است؟ در اصطلاح  ادبیّات ، انشا عبارت است از : نگارش جملات و عباراتی که افکار نویسنده را به صورت روشن و زیبا بیان کند ، که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوش آیند و مطلوب باشد. ·       انشا از نظر لغوی : انشا در لغت به معنی آفریدن ، آغاز کردن و از خود چیزی نوشتن است و در اصطلاح ادب پارسی انشا نویسی عبارت است از : بیان خاطره ها ـ پندارها ـ خیال ها ـ  احساس ها ـ عقیده ها ـ مشاهده ها و اندوخته های فکری و ذهن از راهِ نوشتن . ـ برای نویسنده ویژگی هایی بر شمرده اند که برخی  از آنها فطری و ذاتی و برخی دیگر اکتسابی است . ـ انشا نویسی تقریباً «همان مقاله نویسی» است. ـ ساده نویسی یکی از شرایط خوب نویسندگی است. ·       نحوه ی آموزش انشا: ·       مقدمتاً باید عرض کنم برای آموزش، عشق و علاقه و تعامل می خواهد مصداق شعر معروفِ: (در رَهِ منزل لیلی که خطرهاست به جان                              ...

  • انشا آفرینشی نو

    مقدمه «انا انشانا هن انشا» (آیة‌25 سورة شریفة واقعه)هر دانشمند یا متخصصی برای انتقال نظریات خود به دیگران به نوشتن نیاز دارد، اگر دانشمندان قدیم، نتیجة پژوهش‌های خود را به کمک «نوشتن» به انسان‌های بعد از خود منتقل نمی‌کردند، بی‌گمان امروز، دانش بدین پایه از ترقی و کمال نمی‌رسید. در واقع، ما به کمک کتاب‌های گوناگون می‌توانیم از نتایج پژوهش‌ها و پیشرفت دانش‌های مختلف آگاه شویم. با بهره‌گیری از دانش‌های پیشینیان است که هر روز پیشرفت‌های بیشتری در علم و صنعت صورت می‌گیرد. راز حدیث نبوی نیز در همین نکته نهفته است که «قیدو العلم بالکتابه» (دانش را با نوشتن در اختیار بگیرید) (سلطانی گردفرامرزی، 1372: 2)کلاس درس دانش‌آموزان می‌تواند به‌جای آموختن قواعد نویسندگی، تمرین همان قواعد، پیدا کردن اصول موفقیت نویسنده‌های موفق و مطالعه با برنامة آثار آن‌ها و نقد و تحلیل این آثار باشد (رحمان‌دوست، 1384: 100). باید دانش‌آموزان را به مطالعة جدی و آگاهانه عادت داد. یکی از راه‌های اصلی تعلیم، مطالعة آگاهانة تحلیل متن است. تحلیل متن در حقیقت، مقدمة آموزش نویسندگی است و دانش‌آموز را با ساخت نوشته، شیوة بیان و فوت‌و‌فن‌های نویسندگی آشنا می‌سازد (احمد سمیعی، 1384: 104). انسان وقتی نوشتن می‌آموزد، به زبان دومی مجهز می‌شود که به جهاتی از زبان نخستین او مهم‌تر است. از دلایل این امر، آن است که آنچه بر زبان قلم جاری می‌شود، باز می‌ماند و به نسل‌های آینده انتقال می‌یابد. در حالی که زبان گفتار از این ویژگی ماندگاری برخوردار نیست و حاصل سخن با گفتار، بر امواج هوا سوار و محو می‌شود. (یوسفی، 1384: 138). ‌سازد (احمد سمیعی، 1384: 104). انسان وقتی نوشتن می‌آموزد، به زبان دومی مجهز می‌شود که به جهاتی از زبان نخستین او مهم‌تر است. از دلایل این امر، آن است که آنچه بر زبان قلم جاری می‌شود، باز می‌ماند و به نسل‌های آینده انتقال می‌یابد. در حالی که زبان گفتار از این ویژگی ماندگاری برخوردار نیست و حاصل سخن با گفتار، بر امواج هوا سوار و محو می‌شود. (یوسفی، 1384: 138). ریشة واژگانی انشا واژه انشا پیشینه‌ای عربی دارد اما کاربرد فراوان آن در زبان پارسی نشانگر ارزش و اهمیت آن است. در لغت‌نامة معین آمده است: انشا ansa (ع.، ف.: انشا) نشو (nos)؛ پروردگان، بالیدگان 1. آفریدن، ایجاد کردن؛ 2. ابتدا کردن، آغاز کردن؛ 3. از خود چیزی گفتن، خواندن و آوردن شعر از خویشتن، مق؟؟؟ انشا؛ 4. (اِمص) سخن‌پردازی، سخن‌آفرینی؛ 5. (1.) نوشتة مترسلانة فصیح و بلیغ (معین). انشا زنده کردن (لطائف) آفریدن، آغاز کردن و از خود چیزی گفتن و نام علمی است که دانسته شود بدان تراکیب عبارت ...

  • اصل مقدمه گویی در آموزش

    که ما در اینجا به بحث مقدمه یعنی موضوع نخست می پردازیم. ● مقدمه: در بحث از قانون های یادگیری به این نتیجه می رسیم که انسان مطلب تازه را وقتی بهتر و آسانتر یاد می گیرد که آمادگی لازم (بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی و تجربی) را داشته باشد یعنی هم خود را نیازمند یادگیری احساس کند و بتواند یاد بگیرد و هم میان تجربه های قبلی و موضوع تازه ارتباط برقرار شود. به همین سبب تدریس هر موضوعی با یک مقدمه آغاز می شود و در آن باید به نکات زیر توجه نمود. الف) هدف: معلم در بیشتر درس ها برای اینکه دانش آموزان را از فضای بازی به فضای درس بکشاند، از لحاظ روانی یا ذهنی برای موضوع درسی جدید آماده شان کند و دقتشان را برانگیزد و بی اختیار به درس جدید توجه نمایند، به مقدمه چینی می پردازد. ب) انواع مقدمه: مقدمه ممکن است به چند شکل باشد: گفتن داستانی که برای دانش آموزان تازگی دارد به شیوه جذاب و جالب. یا طرح چند پرسش با نشان دادن تصویر، نقشه یا نمونه ای که محور بحث یا مجموعه ای از پرسش ها باشند. با استفاده از یک رویداد فعلی واقعی مانند باریدن باران یا برف، پوشیدن لباس نو، صدای یک گربه یا سگ، آمدن یک دانش آموز جدید و... یا با یادآوری خاطرات دانش آموزان از روندهای تحصیل یا جشن و یا استفاده از حوادث سیاسی یا اجتماعی که در شهر، کشور و یا جهان اتفاق افتاده اند و... پ) شرایط مقدمه: مقدمه باید کوتاه باشد زیرا وسیله است نه هدف و مدت آن به نظر معلم بستگی دارد. همچنین باید آسان و مفهوم و با سطح سنی و ذهنی دانش آموزان متناسب باشد؛ بر تجارب و اطلاعات قبلی آنان مبتنی باشد؛ دقت و توجه آنان را برانگیزد و برای آموختن موضوع جدید تشویق نماید. ضمناً مقدمه هر درس باید طبیعی و به جا باشد بطوری که دانش آموزان آن را نامربوط به موضوع درس تلقی نکنند. در بحث از مقدمه درس یادآوری چند نکته زیر ضروری است: موفقیت بیشتر درس ها بر همان دقیقه های نخست شروع درس، شکل مقدمه، روش اجرای مقدمه و نتیجه ای که دانش آموزان از آن می گیرند بستگی دارد و اگر معلمی در این مرحله، توفیق پیدا نکند نه تنها در خود آن درس موفقیتی نخواهد داشت بلکه در سایر درس هایش نیز اثر منفی خواهد گذاشت و این خطر بسیار مهم برای معلم وجود دارد که دانش آموزان او را به عنوان معلم ضعیف بشناسد و تغییر و تعدیل این شناخت هم بسیار دشوار است. گاهی ممکن است نیازی به مقدمه نباشد زیرا ماهیت موضوع به مقدمه احتیاج ندارد که در این صورت معلم می تواند مستقیماً به موضوع درس وارد شود به عبارت دیگر، معلم است که باید نیاز یا بی نیازی به مقدمه درس را تشخیص دهد و خود را مقید و محدود نسازد چنان که بارها اشاره خواهد شد همه فعالیت های معلم ...