نقاشی دربارهی طبیعت

  • مسابفه نقاشی بین المللی کودکان آمریکای شمالی توسط UNEP

    مسابقه نقاشی بین المللی کودکان در بخش محیط زیست (ICPC) توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)، بنیاد مبتنی بر صلح جهانی و محیط زیست کشور ژاپن، شرکت بایر و نیکون سازمان یافته است. امسال موضوع نقاشی "جامعه سبز" بود که کودکان از سن 6 تا 14 از شمال امریکا برای خلق آثار هنری شرکت داشتند. این نقاشی ها منعکس کننده نگرانی ها و آرزوهای آنها در مورد حفاظت از محیط زیست و جوامع خود، محیط های شهری، جنگل ها، اقیانوس ها و جو بود. در تاریخ 4 ژوئن 2012، آمریکای شمالی از پنجمین نمایشگاه سالانه ICPC هنری خود پرده برداری کرده و آثار را در معرض دید عموم در محل یادبود کتابخانه مارتین لوتر کینگ جونیور واشنگتن تا 31 جولای، 2012 گذارده است.  برای مشاهده نقاشی های منتخب این لینک را  http://www.bayerus.com/MSMS/2012_ICPC_packet.pdf  مشاهده نمایید.    



  • بهار فصل جوانی

      بهار ،فصل جوانی نوشته : محمد رضا عباس زاده-چاپ شده در شماره مخصوص نوروز ۱۳۸۹-مجله جوانان  امروز   بهار فصل جوان گشتن و جوش و خروش شادمانه طییعت است و از این بابت است که بهار و جوانی را با هم مقایسه می کنند و شباهت هایی عجیب میان فصل بهار و فصل جوانی یافت می شود . اولین شباهت همان تغییرات ناگهانی و هورمونی است که در بدن شخصی که وارد سن جوانی می شود ،اتفاق می افتد ؛در بهار هم به یکباره طبیعت از خواب زمستانی بیدار می شود و شور و نشاطی عجیب در میان پرندگان ،حیوانات و گیاهان بوجود می آید . این تغییرات، هم در دوران جوانی و هم در فصل بهار سیل آسا و در مدت زمان کمی روی می دهد طوری که تماشاگر و ناظر خود را حیرت زده می نماید . شباهت بعدی تنوع طلبی فصل بهار است . بهار فصل سبزی و سرخی گل ها و ساقه ها و رنگ شاد و تند قهوه ای تنه درختان است . فصل رنگ و نقاشی و جمال گل ها و نغمه سرایی بلبلان عاشق است . بهار، دخترک عاشق پیشه و تنوع طلبی است که از یکنواختی و سردی زمستان به تنگ آمده و دنبال گردش و شور و تحرک است . دنبال زیبایی و طراوت و پاکیزه گی است جوانان هم در این دوران دنبال چیزهای تازه و نو می روند و علاقه شدیدی به مد و لباس های تازه و جدید دارند .می خواهند از نقطه و مکانی که در آن هستند به حرکت در آیند ،سیر و سفر کنند و ناشناخته ها و تازه های دنیای اطراف خود را بیابند و درک کنند؛ همچون بهار که به ظاهر خود بسیار اهمیت می دهد و به آرایش طبیعت می پردازد ، آنان نیز تمایل شدید به آراستن لباس و ظاهر خود دارند . بقیه در ادامه مطلب بهار فصل عاشق شدن است .فصل عشق پر سوز و گداز بلبل به گل و نغمه سرایی عاشقانه بلبلان مست و عاشق . فصل بیدار شدن احساس و رویا های پاک و با طراوت است . جوانی هم فصل رویا و عشق و نغمه سرایی عاشقان دل خسته است . بیشتر نویسندگان و شاعر ها  نقطه آغاز عشق و عاشق شدن قهرمانان خود را در فصل بهار قرار می دهند .از جمله این نویسندگان که علاقه خاصی به فصل بهار دارد آنتوان چخوف نویسنده نامدار روسی است که در اکثر داستان هایش، فصل بهار را فصل بیدار شدن نیروی عشق در دل ها قرار داده است . بهار فصل تلاش و کوشش است . فصل کاشت محصول برای کشاورزان . آنها در این فصل با تلاشی طاقت فرسا و فراوان به کشت و زرع پرداخته و غرق کوشش و جنب و جوش هستند . جوانی هم فصل نیرومندی و سلامت است که باید این نیرو و توان را در جهت ساختن آینده ای روشن و پر بار به کار برد و اگر جوانان در این دوران به دنبال کار و تلاش نباشند ،در سنین بالا محصول خوبی درو نخواهند کرد . جوانی بهترین دوران برای سازندگی و اندوختن است .سستی و تنبلی در این زمان آینده ای تاریک به دنبال دارد ...

  • دلنوشته های جدید و بسیار زیبا همراه با عکس

    دلنوشته های جدید و بسیار زیبا همراه با عکس

    حواست هست؟ شهریور است ... کم کم فکر باد و باران باش ... شاید کسی تمام گریه هایش را برای پاییز گذاشته باشد ...   پس از گرفتن دســــت هایت تمام دنیا را لمس می کنم ... تــا شاید عشــق به همه سرایت کند ...! کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه بیشتر از همه تنهاست، اون رو تنها نذارید. بهتون نیاز داره ولی هیچ وقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره...!! گاهی فکر میکنم کار تو سخت تر از من است... من یک دنیا دوستت دارم و تو زیر بار این همه عشق قد خم نمیکنی.....! رفتار عاشقـــــانه ی زن را بایــد از دلتنگـــــــــــــــیش فهمید ... از شـــوقُ بی تابیـــــش برای دیدار ... از حس کودکانــــه اش برای آغــــــــوش .../. رشته محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد ... زندگی خالی نیست‌ مهربانی هست‌، سیب هست‌، ایمان هست ... آنکه می رود فقط می رود .. ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام این ها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود .... آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه ..... سلام هــــــــوای بـارانی! از آدما دلگـــیر نشو ... تهمت زدن طبیعت آدم‌هاست ... وقتی به هوای بارانی میگویند ... خــــــراب ...!   یکرنگ بمان ... حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی که ... مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند .   این روزها " دوستـــــت دارم " ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد ! و گونه کسی را سرخ نمیکند !   این روزها صدای ثانیه ثانیه فراموش شدنم را می شنوم ...   ذهنم پر از تو ؛ و خالی از دیگران است ! اما [!] کنارم خالی از تو ؛ و پر از دیگران است ...   همیشه دوستت خواهم داشت مادر کودکش را شیر می دهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن می آموزد وقتی کمی بزرگتر شد ... کیف مادر را خالی می کند تا بسته سیگاری بخرد بر استخوان های لاغر و کم خون مادر راه می رود تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود وقتی برای خودش مردی شد پا روی پا می اندازد و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید : عقل زن کامل نیست ...   آدم باید یکی رو داشته باشه ساعت دو نصفه شب بهش اس بزنه بگه دلم گرفته ... اونم بگه قربون دلت برم ... وگرنه بقیه زندگی به کوفتم نمی ارزه! وقـتی تــــــو بـا مـنی ... تـرافیـــک میتــونه زیبــاترین مکــــــث عالـم باشــه ... چیزی ...

  • سوالات کتاب درسی تاریخ هنر جهان (تالیف جدید 1390) – فنی و حرفه ای کلیه رشته های هنر بجز رشته معماری

    سلام . با توجه به اینکه کتاب تاریخ هنر جهان تازه تالیف شده و نمونه سوال های نهایی سال های قبل تقریبا بلا استفاده شده است، نمونه سوالاتی را که از آغاز امسال برای امتحانات هنرجویانم طرح کرده ام را در اختیار  هنرآموزان و هنرجویان عزیز می گذارم. امیدوارم استفاده کنید.   فصل1- آغاز هنر - نقاشی های غار لاسکو  به چه سبکی کار شده اند؟ - نقاشی های غار لاسکو مربوط به کدام گزینه از گزینه های زیر است؟                     1. جادوی شکار                2.آیین باروری        3.هردو مورد - در کدام منطقه آسیا نخستین  دهکده های دوره نوسنگی شکل گرفته است؟ - تندیس های زنانه که از دوره نوسنگی برجا مانده است نمایانگر چیست؟چرا؟ - از چه زمانی سفالینه ها از تقارن منظمی برخوردار شده اند؟ چرا؟ -  اهمیت سازه استون هنج انگلستان در چه بوده است؟ - کدام اقوام به عنوان اقوام بدوی یا ابتدایی شمرده می شوند؟ - دو مورد از خصوصیات تندیس های افریقایی را بنویسید. - در نقاشی های مردم کدام منطقه علاوه بر شکل ظاهری ، اندام های داخلی نیز مثل قلب نقاشی می شود؟ - نقاشی روی شن  مربوط به کدام تمدن است و به چه منظور انجام می شود؟ - کدام یک از عبارات زیر درست و کدام یک  اشتباه است؟              نقاشی آیینی روی شن مربوط به هنر سرخپوستان امریکای شمالی است.              مهمترین قالب هنر افریقایی ساخت معابد است.              هدف از نقاشی ارهای پارینه سنگی ایجاد آیین جادو و باروری بوده است. - تندیس الهه مادر در دوره نوسنگی نشانه زادو ولد و .............. بوده است. - هدف از ترسیم نقاشی در غارهای لاسکو و آلتامیرا چه بوده است؟ - نقش ماسک در جوامع بدوی چه بوده است؟ - مهم ترین قالب هنری قاره افریقا ................. و ........................ است. - نقاشی اشعه ایکس چیست و مربوط به هنر کدام منطقه از جهان است؟ - سه مورد از خصوصیات شیوه تصویرنگاری موجودات بر روی سفالینه های دوره نوسنگی را بنویسید. - نخستین دهکده های عصر نوسنگی در کدام مناطق شکل گرفته اند؟ - تندسی های چوبی کدام یک از اقوام زیر شهرت بیشتری دارد؟    1. سرخپوستان              2. افریقایی ها                       3. اسکیموها                  4. غارنشینان - دو مورد از خصوصیات نقاشی های غار لاسکو را بنویسید. - نقاشی های غار لاسکو  به چه منظور ترسیم شده است؟ - چرا تندیس های زنانه زیادی از دوره نوسنگی بر جای مانده است؟ - از چه زمانی سفالینه ها از تقارن منظمی برخوردار شدند؟ چرا؟ - کاربرد سازه های استون هنج انگلستان در چه بوده است؟ - نقاشی روی شن مربوط به کدام تمدن است و به چه منظور انجام می شده است؟ فصل2- هنر میانرودان - اولین بنای کشف شده ...

  • باز هم چند شعر زیبا در باره امام رضا(ع)

           ضامن آهو افسانه شعبان نژادکاش من یک بچه آهو می شدممی دویدم روز و شب در دشتهاتوی کوه و دشت و صحرا روز و شبمی دویدم تا که می دیدم تو را کاش روزی می نشستی پیش من می کشیدی دست خود را بر سرمشاد می کردی مرا با خنده اتدوست بودی با من و با خواهرمچونکه روزی مادر م می گفت تو دوست با یک بچه آهو بوده ایخوش به حال بچه آهویی که تو توی صحرا ضامن او بوده ایپس بیا من بچه آهو می شوم بچه آهویی که تنها مانده استبچه آهویی که تنها و غریبدر میان دشت و صحرا مانده استروز و شب در انتظارم پس بیادوست شو با من مرا هم ناز کنبند غم را از دو پای کوچکمبا دو دست مهربانت باز کن سید سعید هاشمیصحن حرم از نسیم پر بوداز پرپر یا کریم پر بودخورشید دوباره بوسه می زدبر چهره مهربان گنبدگنبد پر از آفاتاب می شدآهسته غم من آب می شدرفتم طرف ضریح او بازتا پر شوم از هوای پروازاطراف ضریح گریه ها بوددلهای شکسته و دعا بوددلها همه زیر بارش اشکمانند کبوتری رها بودعطر گل یاس در دل من عطر صلوات در فضا بود   کوچه های خراسان قیصر امین پورچشمه های خروشان تو را می شناسندموجهای پریشان تو را می شناسندپرسش تشنگی را تو آبی، جوابیریگهای بیابان تو را می شناسندنام تو رخصت رویش است و طراوتزین سبب برگ و باران تو را می شناسنداز نشابور بر موجی از «لا» گذشتیای که امواج طوفان تو را می شناسنداینک ای خوب فصل غریبی سر آمدچون تمام غریبان تو را می شناسندکاش من هم عبور تو را دیده بودمکوچه های خراسان تو را می شناسند   حرم دوباره یک غروب دلنشین دوباره یک صدا،صدای سبزدوباره می پرد کبوتریبه دور گنبد حرمدوباره چشمهای من پر از نگاه کاشی و ستاره می شودکنار حوضدوباره ذهن من پر از صدای بالهای یک فرشته می شودنگاه کن!من آن کبوترمبه دور گنبد طلایی اشچه عاشقانه می پرم     موسیقی غریبی حمید هنرجوروی این گنبد طلا و قشنگ خانه ای دارم از شکوفه و نورخانه پاک و روشنی دارمزیر باران دانه های بلورزیر این گنبد طلایی هستصحن مردی که ضامن آهوستآه، گوش تمام مردم شهرپر موسیقی غریبی اوستدوست من! بگو که تا حالاچند دفعه به مشهد آمده ای؟اشکی از چشم خسته ریخته ای؟بوسه ای بر ضریح او زده ای؟تا بیایی دوباره می شنویعطر پاک گلاب، از هر سومی چکد قطره اشکی از چشمتباز با یاد ضامن آهودر هوا بوی بال پیچیدهدر زمین، عطر غنچه های دعاشهر مشهد همیشه لبریز استاز صمیمیت امام رضاروز و شب، کار من فقط این است:حرف او، با پرنده ها گفتنپر زدن در نگاه گنبد نورزیر لب یا رضا رضا گفتن بالهایم پر از نوازش اوستچون شب و روز بر سر حرممراستی خوش به حال من، آریبچه ها، من کبوتر حرمم ... بوی زیارت مهری ماهوتی دور سقاخانه می گردد نسیم ...

  • مختصری درباره جنگل های مانگرو یا حرا در جنوب ایران

    درختان حرا و چندل به ترتیب با نام های علمی Avicennia marina و Rhizophora macronata از راسته ی مالپیگیال و خانواده ریزوفوراسه آ می باشند که به مجموعه این دو درخت، گیاهان مانگرو گویند که در جنگل های جنوب ایران یا جنگل های خلیج فارس_عمانی قرار دارند در واقع ایران آخرین عرض جغرافیایی ست که مانگروها توانسته اند در آن رشد کنند و زنده بمانند . گیاهان مانگرو درختی اند و دارای ریشه های تنفس کننده یا پنوماتوفور هستند این گیاهان در نواحی گرمسیری و جزر و مدی  قرار دارند . گیاهان مانگرو در شرایط خاصی زندگی می کنند که از آن جمله می توان به نواحی آبی ، نمکی و جزر و مدی اشاره کرد که بستر آنها باید یک نوع خاک هوموسی به نام Mud می باشد و دمای هوا نیز نباید زیر ۴ درجه سانتیگراد باشد . از ویژگی های دیگر این خانواده می توان به تانن دار بودن، داشتن کرک های چندسلولی غده ای ، کاسبرگ و گلبرگ ضخیم گوشتی و میوه کپسول یا سته اشاره کرد . این گیاهان یک منبع تولید تانن و زغال نقاشی می باشند از چوب آنها در سوخت استفاده می شود مانگروها برای جوامع دریایی، غذا فراهم می کنند و زیستگاه های حیاتی برای تعداد زیادی موجودات دریایی اند ، آنها همچنین باعث تثبیت خطوط ساحلی شده و از مناطق داخلی در مقابل باد و جزر و مدهای شدید ناشی از طوفان های گرمسیری محافظت می کنند همچنین در جنوب شرق آسیا از این گیاهان برای بدست آوردن عسل استفاده می کنند و محلی برای پرورش میگوها می باشند . از مجموعه عواملی که در این سالها حیات جنگل های مانگرو را با خطر جدی روبرو کرده می توان به  آلودگی های نفتی و ساخت اسکله های تجاری و عبور و مرور شناور های نفتی در جنوب کشور اشاره کرد که این موضوع توجه ویژه متولیان امر را نسبت به یکی از دخایر ژنتیکی در جنوب کشور می طلبد .

  • سورئالیست چیست؟

    سورئالیست چیست؟ سورئالیسم که ظهور آن به ۱۹۲۴ باز می گردد اساسا یک جنبش ادبی بود. این جنبش بر این اعتقاد که فعالیت عقلی صرفاً حوزه ی بسیار محدودی از تجارب ما را در بر می گیرد و در فراسوی آن دنیایی به همین واقعی وجود دارد که تصاویر آن در تاریکی رویاها و تخیلات نامنتظره ی ناخوداگاه ریشه دارد یا در حقیقت در حوزه ای که به قول «الدوس هاکسلی» جزیره ی متروک ذهن. «اندره برتون» با بنیان نهادن این جنبش داستان نویسان ، شعرا و نقاشان را به اکتشاف در این حوزه ها فراخواند. در نقاشی آثار حاصل از چنین نگرشی به دو نوع تقسیم می شدند در یک نوع به ذهن ناخوداگاه اجازه می دادند تا خطوط رنگ ها و فرم ها به حالتی هیپنوتیزمی انجام می شود و تصادف و شانس نقشی مهم تر از کنترل عقلی داشت. در نوع دیگر با ترکیب اشیا و محیط های آشنا و نا آشنا در حالتی رویاگونه بر ویژگی پرابهام تجارب بشری تاکید می گذارد. روش های نقاشی غالباً گویای نوعی وسواس و دقت در بازنمایی جزئیات است که جلوه ی از هم گسسته ی آن را افزایش می دهد.از روش خطای باصره به ندرت استفاده می شد تا اشیا بعید به نظر برسند. در حالی که کف اتاقی به بی نهایت می رسد زرافه ها و ترومپت ها می توانند به شادی مشتعل شوند. سورئالیسم در ویژگی جهان گستری با «دادائیسم» مشترک بود و در محدوده ی ملی نیز حتی قبال بیشتری یافت. تاثیر آن به عنوان یک جنبش گروهی نزدیک به بیست سال دوام آورد و حتی امروزه نیز می توان برخی از تاثیرات آن را مشاهده کرد چهره و جلوه ی محیط امروزی ما از بسیاری لحاظ مدیون سورئالیسم است. فرهنگ پاپ و رسانه های گروهی از روش های سورئالیستی برای جلب توجه ما به طلب کالاها سود می جویند. سورئالیسم که عقلانیت را به کنار گذاشت و دیدگاهای دادا و فرویدی را با یکدیگر تلفیق کرد از سنت «رومانتیسم» برخاسته است که خود در اروپایی پدید آمد که در تاریخ سده های تاریکی استبداد تجاوز تفتیش عقاید، جادو اشباع شده بود. در حقیقت تمامی گستره ی تجربه ی متافیزیک. رومانتیسم با نوعی رویکرد عجب انگیز به واقعیت عجین است. در گذشته تصور می شد که هنرمند به عنوان یک رسانه عمل کند و قدرت تخیل وی و قابلیت وی در فراخواندن فرشتگان و دیوان به عنوان یک عطیه ی سحرآمیز و جادویی مدنظر بود. اکسپرسیونیسم شمال بازگو کننده ی ترس نژادی که در ناخوداگاه نهفته است و از سوء ظن به ناشناخته ریشه می گیرد. تنها از طریق حواس و عقل است که با واقعیت ارتباط می یابیم. ما فقط آن چیزی را می بینیم که عقل ما اجازه ی دیدن ان را میدهد. زیرا تصور فرایند پیچیده ایست که توسط عقل راهبری می شود و توسط منابع مختلفی که از طریق محدودیت های محیطی آموزشی طبقاتی پدید ...

  • 12بهمن سالروز ورود امام خمینی(ره) - دهه فجر

    12بهمن سالروز ورود امام خمینی(ره) - دهه فجر

    ۱۲ بهمن ۵۷ یک روز به یاد ماندنی برای مردم ایران یادش گرامی      کسی که  ماه  شب تار   بی قراران  شد                انیس جان  و  شفابخش قلب یاران شد نفوذ چشم و کلامش به جان اثر می کرد                همان  که  دلبر و  دلدار رهسپاران  شد نه قلب پیر و جوان پر شد  از محبت او                 صمیم   قلب   مصفای   نو نهالان   شد به سردی دی و بهمن که  ناله یخ میزد                 صفای  آمدنش   گرمی   بهـاران   شد وجود مردم  ایران  ز  دوریش  غمناک                 حبیب اهل دل  و  پیر  این جماران شد در آن زمان که ستم  پرده سیاهی بود                   امید  بخش    قلوب   امید واران   شد چنان که روز ورودش بهشت زهرا رفت                 گل  همیشه  بهاری  به  لاله زاران  شد خوشا صفای زمانی که  ماه  بهمن  بود                  تو  آمدی   و  دل  انقلاب  خندان  شد                                                                 «حمید»  اگر چه نبودی به دیدنت لایق                                     ولی به  غمزه چشمت ز جان نثاران شد  شعر: حمیدرضا فاطمی - 12 بهمن 1385   همه مطالب مرتبط با موضوع امام خمینی (ره) و دهه فجر  

  • گلچین اشعار زیبا در باره امام حسین (ع)

        *** سرش به نیزه به گل های چیده می ماند به فجر از افق خون دمیده می ماندیگانه بانوی پرچم به دوش عاشورابه نخل سبز ز ماتم تکیده می ماندمیان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلمبه آهویی که ز مردم رمیده می ماندشب است گوش یتیمان ز ضربت سیلیبه لاله های ز حنجر دریده می ماندرقیه طفل سه ساله که حوری حرم استبه آن که رنج نود ساله دیده می ماندامام صادق حق پشت ناقه ی عریانبه زیر یوغ چو ماه خمیده می ماندشوم فدای شهیدی که در کنار فراتبه آفتاب به خون آرمیده می ماندهلال یک شبه ی من، ز چیست خونینی؟نگاه تو به دل داغ دیده می ماندحکایت احد و اشک چشم خونینشبه اختران ز گردون چکیده می ماند    این شعر بسیار زیبا از شاعر دلسوخته اهل بیت آقای احد ده بزرگی می باشد .   *** باز هم شعر دیگری از استاد احد ده بزرگی   گل خوش رنگ و بوی من حسین است بهشت آرزوی من حسین است مزن دم پیش من از لاله رویان که یار لاله روی من حسین است من آن مداح مست سینه چاکم که ممدوح نکوی من حسین است همه در گفتگوی این و آنند ولیکن گفتگوی من حسین است سخن بی پرده می گویم زمستی می و جام و سبوی من حسین است چو مرغ حق که از حق میزند دم طنین های و هوی من حسین است از آن بر تربتش سایم جبین را که عز و آبروی من حسین است احد گوئی از آن باشد شعارم که پیر و نکته گوی من حسین است    ***   باز طوفانی شده دریای دل موج سر بر ساحل غم میزندباز هم خورشید رنگ خون گرفتبر زمین نقشی ز ماتم میزندباز جام دیده ها لبریز شد باز زخم سینه ها سر باز کرددر میان ناله و اندوه و اشکحنجرم فریادها آغاز کردمی نویسم شرح این غم نامه راداستان مشک و اشک و تیر رامی نویسم از سری کز عشق دوستکرد حیران تیغه شمشیر راگوئیا با آن همه بیگانگیآب هم با تشنگان بیگانه بوددر میان آن همه نامردمیاشک آب و دیده ها پیمانه بودتیغ ناپاکان برآمد از نیامخون پاکی دشت را سیراب کردخون خورشید است بر روی زمینکآسمان تشنه را سیراب کردمی شود خورشید را انکار کرد؟زیر سم اسبها در خاک کرد؟می شود آیا که نقش عشق رااز درون سینه هامان پاک کرد؟گر نشان عشق را گم کرده ایمدر میان آتش آن خیمه هاستگر به دنبال حقیقت میرویمحق همینجا حق به روی نیزه هاستگریه ها بر حال خود باید کنیماو که خندان رفت چون آزاد شدما سکوت مرگباری کرده ایم ....او برای قرنها فریاد شدبازهم در ماتم روی حسینباز هم در سوگ آن آلاله ایمیادتان باشد حیات عشق را وامدار خون سرخ لاله ایم     ***   تا شعلة هجران تو خاموش کنم بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنمبسيار بکوشيدم و، نتوانستم  يک لحظه غم تو را فراموش کنماي کاش، دمي دهد امانم اين اشک  تا نقش تو را به ديده منقوش کنمآخر چه شود، شبي به خوابم آئي  تا جام محبت تو را ...