گروه 5sos

  • beside you part 7

    - خب ....بیاین بشینیم سوال بپرسیم از هم . یعنی مثلا من به هری می گم : اون روز با فاطی حرف می زدی چی می گفتی شیطون ؟ بد اون می گه داشته به فاطی ابراز احساسات می کرده ! هری : خیلی عو/ضی و اشغالی ! - به من چه خودم شنیدم هری : گوشات به خر رفته ... نسبت دارین با هم ؟ لوک : هری جان اگه گا/له رو نبندی خودم گل می گیرمش لویی : حالا دعوا نکنین ... اه اه - خب دو ردیف شین رو به روی هم بشینین البته همه می تونن از هم سوال کنن خب از هری شروع می کنیم هری : خب بگو اون روز که لوک برای اولین بار گفت دوستت داره ت دلت چی گفتی ؟ - من دقیقا همین جملات رو گفتم : بابا خوابی اس/گل تو از این شانسا نداری بیدار می شی می بینی همون گ/هی موندی که بودی ! بد خودمو زدم دیدم بیدارم ! همه زدن زیر خنده ! نوبت لوک بود لوک : خب اشتون جان چرا وقتی کیمیا اومد خیلی تحویلش گرفتی ؟ اشتون : چون کیمیا ضریب هوشیش و کلا رفتارش از 4 کلم هم خونه ی من بهتره کلوم بود! کلوم : نایل چرا اصلا دوست / دختر نداری ؟ تو که مشکل دختر نداری ! نایل : کی گفته ؟ من تا حالا با دو تا دختر بودم ... ولی خب هنوز هالی رو بیشتر از همشون دوست دارم ولی اخه اون که منو دوست نداره دیگه کلوم : خودم واست درستش می کنم لیام : سوفیا چرا بهم نگفتی که بهم خیا/نت کردی ؟ یهو جو کلا پوکید . رنگ از صورت سوفیا پرید سوفیا : م ... من نمی ... دونس...تم چ...طوری بگم ... لیام : مهم نیس خوشبخت باشین سوفیا : یعنی تو به همین راحتی می گی مهم نیس ؟ لیام : می دونم دوسش داری جلوتو نمی گیرم ... سوفیا بلند شد و رفت ... بهتر شرش کم ! کیمیا : لیام تو هنوز دنیل رو دوس داری ؟ لیام : با تموم قلبم ولی من قلبشو شکستم. من لیاقتشو نداشتم - اهک بچه ها بازی کردیم شاد شیم اینطوری شد بلند شین یکم بریم بیرون یه بادی به کلتون بخوره شاید عقل نداشتتون بیاد سر جاش اشتون : بیاین یکم بریم پارک ! من هوس سرسره بازی کردم هری : خاک تو سرت که بعد 20 سال حدودا زندگانی کودک درونت تازه داره رشد می کنه - منم میام اشتون ... اخه من هم این بازی هارو دوس داشتم هم که می خواستم این هری رو ضایع کنم ... زین : هری تو که موهات سفید شده نیا ! انگار چند سالته بلند شو بریم ... بدو ! خلاصه همه رفتیم سمت پارک بغل خونه همون اول من پریدم روی تاب اشتون رو سرسره کلوم و زین رفتم الاکلنگ بقیه هم یا سرسره سوار شدن یا تاب های چند نفری هری هم که ... بچه همون اول با لویی و کیمیا و لوک رفتن تاب چند نفره داشتیم بازیمون رو می کردیم که یهو هری اقا شروع کرد به جیغ زدن ! بد به اشتون می گه کوچولو فاطی : چی شده ؟ هری : من نمی تونم از این تابه بیام بیرون - خخخخ یعنی چی ؟ هری : مر/ض یعنی پام گیر کرده با هزار بدبختی و مشقت پای اقا هری رو در اوردیم ! بابا لنگ ...



  • AFTER_anna todd

    افتر after نوشته آنا تاد که نیازی به معرفی ندارد. در واقع مشهور ترین فن فیکشن در رابطه با هری استایلز است و در فن فیک ها رتبه 1 را دارد. تسا یانگ دختر 18 ساله ای است با زندگی ساده نمره های خوب و یک دوست-پسر دوست داشتنی.زندگی اون روال عادی داره تا اینکه با پسری متفاوت به اسم هری روبرو میشود با یک عالم تتو و اخلاقی عجیب و.... نکات + : 3 کتاب 100 قسمتی با 3 میلیون بازدید :کتاب آن امسال چاپ شد :برای کسانی که درتی فن فیک میخونن و عاشق رمان های عشقی طولانی اند مناسب نکات _ :کسانی که از درتی فن فیک بدشون میاد نخونن :مواظب باشین مادر و پدرتون نخونن :طولانی و کش داده شده در دعواها    

  • قسمت 24

    245 دقیقه بعد-ع چیزه..آهنگ نمیذاری؟هری-باشه(بعدم مشغول ور رفتن با دکمه های ضبط ماشین شد)منم داشتم حدس میزدم ک الان چ آهنگی می خواد بذاره...شاید آهنگای خودشون...آهنگای مایلی یا شایدم 5SOS یا مثلا...هری-بیا اینم آهنگمن متعجب بش خیره شدم چون هیچ صدایی نمیشنیدم ک ی دفه صدای پیانو ماشینو پر کرد....من پیانو خیلی دوست داشتم خیلی بیشتر از خیلی اما برای وقتایی ک به آرامش احتیاج دارم نه الان!الان من ب ی آهنگ باحال احتیاج دارم ک هیجاناتمو تخلیه کنم!-میشه ی چی دگ بذاریهری-مثلا چی؟-خب ی چیزی ک باحال باشههری زیر لب ی اکی بلغور کرد و باز مشغول بازی با دکمه های ضبط شد...داشتم  بیرون و نگا میکردم ک با صدای جیغ خیلی بدی ب خودم اومدم و سیخ نشستم سر جام...اول فک کردم شاید با یکی تصادف کردیم یا شایدم ی طرفدار هریو دیده اما خوب ک دقت کردم دیدم هری آهنگ راک گذاشته....دستامو گذاشتم رو گوشام و بلند گفتم-خاموشش کن!هری صدای اهنگ و کم کرد و گفتهری-چرا؟-چون ک بنده گفتم ی آهنگ باحال ن این!اینو تو قبرستون بذاری مرده ها تو گور سکته می زنن دیگه من ک زندمهری-خب...!فک نکنم اون موزیکی ک مد نظر تو هستو داشته باشم...-مرده شورتو ببرن(فارسی گفتم)همینطور ک فارسسی ب هری فوش میدادم هنزفری مو با گوشیم از تو کولم در آوردم.........داشتم آهنگ Hearts Upon Our Sleeve از 5SOS  و گوش میکردم ک هری دستشو جلو صورتم تکون داد!..آهنگو استپ زدم و گفتم-بله؟هری-صداشو کم کن کر نشی-صداش خیلیم خوبههری-هر جور دوس داری(تا می خواستم استپ و باز کنم دوباره گفت)5SOS گوش می کنی؟-آره!هری-فنشونی؟-خب نه ب طور کامل!تو گروه فقط لوک و اشتون و میشناسم اما تقریبا همه ی آهنگاشونو حفظم!:دیهری-کودومشونو بیشتر دوس داری؟-خب چبدونم...شاید لوکو...قیافش باحاله یعنی ی جور خاصیههری-لوک؟فک نمی کردم اینقد بدسلیقه باشی!-سلیقه ی تو خوبه بسه!حالا چرا؟هری-خب اون,اون چیزی نیست ک نشون میده  -ب درک!حالا انگار ازم خواستگاری کرده منم دارم فک می کنم ک جواب مثبت بدم یا نه!هری-ب هر صورت گفتم ک بدونی...-خیلی بده آدم پشت سر دوستش حرف بزنه..نوچ نوچ نوچهری- من فقط میخواستم چشاتو باز کنم!-اوه اوه!خوب شد چشامو باز کردی وگرنه جواب + بش میدادم !هری-ههههههههههه...پس دستم درد نکنه!-اره ی جوراییهری-دیانا عینکمو از تو داشبرد بده!کور شدمعینکشو از تو داشبرد درآوردم...قشنگ ب نظر می رسید,,برا همین زدم و خودمو تو آینه بغل ماشین نگاه کردم..هری-عینکمو بده!-نمیدم...خیلی بم میاد!هری-برگرد ببینمتبرگشتم طرفش...-میخوای عینک خودمو بدم بت؟؟؟؟هری-فک کنم تنها راه همینه چون تو ک عینکمو پس نمیدیعینکو از تو کیفش درآوردمو دادم بشهری-دیییییییییییییییانننننننننننا-بلللللللللللللللللللللله؟هری-من ...