گنج های پیداشده

  • گندمان (مختصر تاریخچه)

    بنام اوکه سزاوار سناست. گندمــان شهر من است              خطــه عشق و رنج کوچه هایش خشتــی               خشت آن هم از گنج مردمــانش عاشـــــق                 عشق درس روز است هرکه عاشق گشته                 درجهان پیروزاست علی محمد آزادگان گندمانی



  • اعجاز قرآن****تخته چوب پیداشده از کشتی نوح که نام اهل بیت روی آن حک شده!!!

    اعجاز قرآن****تخته چوب پیداشده از کشتی نوح که نام اهل بیت روی آن حک شده!!!

    در ژوئیه 1951 م. گروهی از دانشمندان معدن شناسی روسی برای معدن یابی، مشغول زمین کاوی بودند که ناگهان به تخته چوبهایی پوسیده برخوردند و پس از کاوش بیشتر معلوم شد که آنجا چوبهای بسیاری درزمین وجود داشته که گذشت زمان آنها را کهنه و پوسیده ساخته است و از علائمی دریافتند که باید این چوبها غیر عادی و مشتمل بر راز نهفته ای باشند. این بود که با دقت کامل، زمین را شکافتند و در نتیجه تخته چوبهای پوسیده و چیزهای دیگری از آنجا در آوردند و در آن میان، تخته چوبی مستطیل شکل یافتند که همه را به حیرت انداخت. زیرا در اثر گذشت زمان، کهنگی و پوسیدگی به تمام چوبها راه یافته بود جز این تخته که چهارده اینچ طول و ده اینچ عرض داشت و حروفی چند بر آن منقش بود. دولت روس، برای تحقیق و بررسی درباره این تخته چوب در 27 فوریه 1953 کمیته ای تشکیل داد که اعضای آن باستانشناسان و استادان شناخت زبانهای باستان به نامهای زیر بودند: 1) سولی نوف، استاد بخش زبان دانشگاه مسکو 2) ایفاهان خینو، استاد زبانهای باستان دانشکده رچاینا 3) میثانن لوفارتگ، رئیس اداره باستان شناسی 4) تانمول گورت، استاد زبان دانشکده کیفزو 5) دی راکن، عتیقه شناس و استاد دانشگاه لنین 6) ایم احمد کولاد، ناظم اداره تحقیبق زتکومن 7) میجر کولتوف، ناظر دفتر تحقیقات دانشکده استالینبالاخره پس از هشت ماه تحقیق و کاوش، اسرار آن تخته چوب برای کمیته کشف گردید و معلوم شد که این تخته چوب، از کشتی حضرت نوح علیه السلام است که برای تیمن و مددخواهی چیزهایی بر آن نوشته و بر کشتی نصب کرده است. در وسط تخته یک تصویر پنجه مانندی وجود داشت که عباراتی چند به زبان سامانی بر آن نگاشته بود که اینجا مشاهده میکنید: کمیته تحقیق پس از هشت ماه فکر و دقت و زحمت نوشته مذکور را خواندند و به حروف روسی در آوردند. سپس استاد زبان باستان شناسی بریتانیا آقای ان. اف. مکس آن را به زبان انگلیسی چنین ترجمه کردند: Oh! My God! My Helper! Keep my hand with mercy and with your holy bodies: Mohammad, Alia, Shabbar, Shabbir, Fatema They all are biggests and honorables. The world established for them. Help me by their names. You can reform to right. ای خدای من! ای مددکار من! به لطف و مرحمت خود به طفیل ذوات مقدس محمد، ایلیا، شبر، شبیر و فاطمه، دست مرا بگیر. این پنج وجود مقدس از همه با عظمت تر و واجب الاحترام هستند و تمام دنیا برای آنان برپا شده است. پروردگارا به واسطه نامشان مرا مدد فرمای. تو میتوانی [همه را] به راه راست هدایت نمایی.این واقعه در سه مجله اروپایی زیر به چاپ رسید:1) ماهنامه Starof Bartania چاپ لندن، ژانویه 1954 2) مجله Manchester Sunlight، 23 ژانویه 1954 3) مجله London Weekly Mirror، 1 فوریه 1954برگرفته از کتاب: علی و پیامبران نوشته علامه حکیم ...

  • گندمان باستانی پهنایی به پهنای تاریخ

    بنام اوکه سزاوار سناست. گندمــان شهر من است              خطــه عشق و رنج کوچه هایش خشتــی               خشت آن هم از گنج مردمــانش عاشـــــق                 عشق درس روز است هرکه عاشق گشته                 درجهان پیروزاست علی محمد آزادگان گندمانی گندمان نام شهریست در دامان پرمهر زاگرس بختیاری و از محال اربعه و چهارگانه استان چهارمحال و بختیاری می باشدومصداق آن در این شعر هویدا و مبرهن است که: خواهی اردانی محال اربعه باشد کجا                هست آن لار و کیار و میزدج با گندمان  پیشینیه تاریخی این شهر به قدمت تاریخ سرزمین ایران است طبق گمانه زنی هایی که درسال 1372شمسی در دامنه تپه باستانی بهرام گور گندمان از سوی میراث فرهنگی استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت مجسمه های سفالی در اشکال حیوانات اهلی پیدا شد که براساس لایه های ابسیدین روی آنها قدمتی با حدود 5هزار سال ق م را نشان دادو نوع زندگی و معیشت مردمان این خطه را کشاورزی و دامداری با توجه به آب فراوان و خاک حاصل خیز و مرتعهای پهناور نشان داد.در کتب اخبارالبلدان و تاریخ دفینه های ایران و تاریخ قاجاریه و سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی وتاریخ گزیده از حمدالله مستوفی راجع به این سرزمین متمدن و بافرهنگ و تاریخی صحبت به میان آمده است.در زمان اشکانیان و ساسانیان حاکمی به این منطقه فرستاده شدکه این شهر را به عنوان ضرابخانه کشوری نمایان کرد و حتی سکه های پیداشده از زمان شاپوراول دلیل این امر است و آثار قلعه های متعدد در بخش گندمان هم این موضوعات را ثابت کرده است.تمدن الیمایی نیز جزءتمدنهای گندمان بوده است و نمونه مقبره ها و گورهای این قوم هویداست.(بردگوری).زمانیکه آفامحمدخان قاجار بعداز مرگ کریمخان زند شیراز را به سمت استرآباد(گرگان) ترک کردتاایل قاجار را با خود به قصد جنگ با آخرین فرمانروای زند لطفعلی خان در شیراز همراه و همگام سازد ،هنگام برگشت به سمت شیراز با اردو و سپاه در چمنزارهای گندمان اتراق کرد و درتاریخ قاجاریه بنام چمن گندمان نام برده شده است.هنگامی که شاه عباس اول به قصد جنگ با پرتغالیها عازم جنوب ایران شد از این منطقه آبادنام برده است(تاریخ زندگانی شاه عباس اول اثر نصراله فلسفی)حتی سینه به سینه این نقل از زمان شاه عباس شده است که سپاه شاه عباس در کنار امامزاده مادر و دختر گندمان در لب چشمه های مادر و دختر اتراق کرده بودند که چون شب شدصدای قورباغه نگذاشتند سپاه شاه بخوابندجوانی گندمانی از تیر و طایفه عشیرقلی که اصالتا گندمانی هستند(رسولی/مختاری/صمدی/طاهری امروزی)از کنار چشمه ها رد می شده است شاه از وی می خواهد که راهکار دهد یا جایی دیگر برایشان ...

  • تمدن عیلام

    تمدنی راکه عیلام می نامیم درحوزه رودخانه کارون به وجودآمد. این کشورازنواحی وولایاتی مشتمل شده بودازجمله خوزستان ، لرستان ، پشت کوه وکوههای بختیاری . این مملکت ازسمت مغرب به دچله وازسمت مشرق به قسمتی ازفارس وازطرف شمال به کوههای بختیاری وازطرف جنوب نیزبه خلیج فارس محدود می شد . عیلام دراوج ود ازسمت مغرب به بابل وازمشرق به اصفهان می رسید . شهرهای مهم آن عبارت بود از: شوش درنزدیکی اندیمشک که ازجمله قدیمی ترین شهرهای جهان بود ماداکتو درنزدیکی رودخانه کرخه ، خایدالو درخرم آبادکنونی واهواز . درهزاره چهارم قبل ازمیلاددردشت سوزیان ( استانی که مرکزآن شوش بود ) که امتدادطبیعی دشت بین النهرین می باشدزندگی شهرنشینی آغازشداقوامی که پیش ازتسلط آریایی هابه فلات ایران درسرزمین بین النهرین تشگیل دولت دادندعبارتنداز : عیلامیان ، سومریان ، آکدیان ، بابلیان وآشوریان .این دولت ها هرکدام به نحوی باتاریخ عیلام ارتباط داشتند پروفسورگیرشمن درموردتمدن عیلام می نویسد : درطی آخرین قرن های پیش از3000 ق.م تمدنی درشوش پدیدآمد که هرچندتحت نفوذقوی بین النهرین قرارگرفت خط مخصوص خودرا که به نام عیلامی مقدم خوانده می شود ایجادکردومعاصرعهدجمدت نصردردشت مجاوربین النهرین بود .  دمرگان تاریخ عیلام رابه دوقسمت تقسم کرده است : دوران قبل ازتارخ وقرون تاریخی .اعصارقبل ازتاریخ عیلام نیزبه دودوره تقسیم می شودکه هردوره جزء عهدحجراست زیرادراین اعصاراسباب فلزی یافت نشده است .اشیایی که درتمدن مربوط به این دوره کشف شده است ازسنگ وگل کوزه است که روی آنهارابانقاشی هایی مزین ساخته اند اوبامقایسه این اشیابااشیایی که درمصر کشف شده معتقداست که این وسایل مربوط به هشت هزارسال ق.م است ولی به نظرکینگ شباهت این ظروف سفالی به ظروف سفالی مصری سطحی است وطرزساخت وظاهرآن شباهت به ظروف واشیایی داردکه درماورای دریای خزرواسترآبادودره گز پیداشده ازاین جهت حدس زده است که شایدعیلامی هاازجانب شمال آمده باشند . محتملا این تمدن درسرزمین های دورترنیزمنتشرشده ومابین ماورای دریای خزروعیلامی ها وسومری ها ارتباطی بوده است بنابراین به درستی برای مامشخص نیست که این مردمان ازکجا آمده اند.تحقیقات دمرگان نشان می دهدکه برطبقه فوقانی عهدحجر وسایلی به دست آمده که متعلق به مردمی باتمدن عالی تربوده است اینهابربومیان غلبه نمودندوخانه های آنان راویران کردندوپس ازخاکریزی برخانه های آنهابناهای تازه ایراساختند. ازمیان اشیای پیداشده بندرت ظروف سفالی دیده می شودوبیشتراشیاازمرمرسفیدبوده است که روی آنهانقاشی شده است .همچنین گلدانهای لعابدار ولوحه هایی به ...

  • ثنویت در دین زرتشتی آری یا نه ؟

    حمزه رامین/منتقدان و بعضا مخالفان دین زرتشتی به پدیده ای به نام « ثنویت » یا « دو خدایی » در این دین معتقدند . به اعتقاد این محققان ، در دین زرتشتی دو خدای هم تراز و هم پایه به نام های « اهورا مزدا » و « اهریمن » وجود دارند که اولی خدای خوبی ها و نیکی ها و دومی خدای پلیدی ها و زشتی ها است . آنان در برداشت های خود از این دین به این موضوع معتقدند که این دو خدا به اعتقاد زرتشتیان از همان اول وجود داشته اند و با هم در مبارزه بوده و هستند . به اعتقاد نگارنده برای شناخت دقیق هر دینی باید به گفتار ، کردار و پندار مبلغ اولیه آن دین ( رسول آن دین ) توجه کرد . از آنجایی که دین مورد بحث ما دین زرتشتی است و بر کسی هم پوشیده نیست که پیامبر این دین حضرت زرتشت و کتاب مقدس این دین هم اوستا است ، بنابراین باید برای تحقیق و پژوهش در مورد دین مذکور به سراغ گفته های پیامبر این دین که در بخش گات های اوستا آمده است رجوع نمود . ( البته ما به تناوب و در حد نیاز از دیگر بخش های اوستا هم مطالبی نقل میکنیم اما تاکید ما بر بخش « یسنا » ی اوستاست که گات ها در آن واقع شده است ) در یسنای 28 بند 5 چنین آمده است : « اهورامزدای یگانه آن کسی است که بزرگتر از همه است . » در یسنای 44 بند 7 آمده است : « مزدا اهورا خدای دانا و مقدس است . » در یسنای 28 بند 8 آمده است : « ای کسی که آرزوهای ما از تو برآورده شده و امید بهشت ما به سوی توست . » هم چنین در یکی از دعاهای زرتشتیان چنین آمده است : « خشنودی اهورامزدا و ستایش به نام مقدس او سزاست که بوده ، هست و خواهد بود . خداوندی که حاکم بر روح است و به ذات خود یکتا و قائم است . اهورایی که بزرگترین و داناترین آفریننده و پرورش دهنده و افزون کننده و بخشاینده است . مقدس و دادگر و قادر مطلق است . » در یسنای 12 بند 1 آمده است : « من ( زرتشت ) اهورامزذا را آفریننده همه چیز میدانم و استوارم بر اینکه او نیکی و راستی محض است ، فروغ مند است ، دانا و تواناست و همه نیکی ها از اوست . نظم و قانون طبیعت که در سراسر گیتی دیده میشود از او بوجود آمده است و کره های درخشان از فروغ بی پایان او درخشانند . » خب دوستان ! از شما دعوت میکنم که یک بار دیگر عبارات بالا را خوانده و درباره آن بیندیشید . در عبارت اول بدون شک واژه های « یگانه » و « بزرگتر » بیش از دیگر کلمات بار معنایی دارند . یک بار دیگر توجه کنید ! حضرت زرتشت معتقد است که « اهورامزدا » یگانه یعنی یکتا ، تنها و بدون شریک است و از آنجا که زرتشت میگوید : « بزرگتر از همه » پس این همه شامل اهریمن هم میشود . بنابراین اگر اهورامزدای زرتشت از اهریمن بزرگتر است ، دیگر نمیتوان او را هم تراز و شریک اهورامزدا دانست ؛ بلکه ...