انشا در مورد گل

  • انشا درباره ی نفت نویسنده: امرو هیچستانی(حسن انصاری)

    انشا درباره ی نفت راستش این بار هر چه فکر کردم، شعرم نیامد. هر چه هم تلاش کردم قافیه های دیگران را پس و پیش کنم، طرفی نبستم. با خودم گفتم حالا که این طور است، به یاد دوران کودکیم انشایی درباره ی نفت بنویسم: نفت مایعی است صنعتی که نباید آن را بر سر سفره برد زیرا مصرف غذایی ندارد و به خشک شدن روده ها و مرگ تدریجی یک رؤیا می انجامد. البته این روزها که برنج هم کم کم از سفره ها خارج شده است، بعید نیست که آدمی گرسنه نان خشکه ی خود را در نفت خرد کرده ترید(تلیت)نفتی بسازد. وقتی صحبت از نفت می شود، آدم به یاد فرآورده های نفتی هم می افتد. یکی از این فرآورده ها گاز است. گاز ماده ای است پخّاش(پخش شونده) که آن را در کپسول می کنند و مردم منطقه ما آن را بر دوش می گیرند و یا بر پشت موتور می گذارند و یا اگر خجالتی باشند، در پشت ماشین خود می گذارند تا پیدا نباشد و دیگران با دیدن آن غصه نخورند. البته اگر گاز را بر دوش خود حمل کنند، بهتر است زیرا سال گذشته وزنه برداران استان ما در مسابقات وزنه برداری مقام آوردند و احتمالاً دلیل اصلی اش همین تحمل وزن کپسول بر دوش خویش بوده است. دوش در ادبیات فارسی یک واژه ی ایهام گونه است با سه معنی متفاوت: یکی از معنی آن، دیشب است؛ مثلاً حافظ می گوید: "دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند" این معنی کلمه دوش، وقتی به خاطر آدم خطور می کند که شبانه برق رفته باشد و صبح روز بعد، بخواهد برای کَس و کارش و آشنایانش تعریف کند که دوش(دیشب)بر او چه گذشته است؟دومین معنی دوش، دوش حمام است که البته این روزها به دلیل کم آبی، کاربرد خود را از دست داده است و تشت و پیاله جای آن را گرفته. دیگر از معانی دوش، همان است که بر آن کپسول می گذاریم. البته کپسول یک معنی دیگر هم دارد و آن هم نوعی دارو است. هنگام خرید دارو باید دقت داشته باشیم که تقلبی نباشد، زیرا این روزها که چه عرض کنم؟ این سال ها تقلب زیاد شده است. آن وقت که ما بچه بودیم، تقلب عبارت بود از این که کسی درس نخوانده در امتحان، نمره کسب کند. یعنی چیزی شبیه رانت خواری خودمان. اما امروزه دیگر تقلب از حوزه مدرسه به حوزه های دیگر نیز کشیده شده است. یکی از این حوزه ها که تقلب به آن راه پیدا کرده، حوزه ی انتخاباتی دشتستان است که بحمدالله انتخاباتش باطل شد والا معلوم نبود که این آرای تقلبی، چه سرنوشت شومی را برای مردم دشتستان رقم می زد. نام دشتستان بی نماینده همواره برافراشته باد. راستی این واژه ی برافراشته ما را به یاد آقای افراشته، استاندار مستعفی بوشهر می اندازد که اکنون رئیس سازمان اداری مجلس شده است. من یک نظریه دارم که حقیقتش نمی دانم چقدر درست و کارآمد باشد. زیرا با قانون آشنایی ...



  • انشایی در مورد انشاء

    انشایی در مورد انشاء

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> چه شبی بود، مادرم باز رو انداخت که باید چند انشایی برای خواهرت بنویسی، رفتم دیدم خواهرم دوباره برگه‌هایی از انشا در مورد فصول، طبیعت و موضوعاتی دیگر را در دست گرفته و حفظ می‌کند. چاره‌ای نبود، قلم را برداشتم و در مورد آزادگان به دلیل تناسب روز مطلبی نوشتم، اسراف موضوع بعدی بود، دیگر حوصله‌‌ام سر رفت، بقیه را به فردا صبح موکول کردم، راستش یاد دوران تحصیلات خودم افتادم، زنگ انشا جزء بدترین ساعات درسیم بود. و هنوز هم تفاوتی ایجاد نشده، بچه‌های این نسل هم از نوشتن می‌ترسند، نمی‌دانند چه بنویسند، چگونه و از کجا آغاز کنند؟ چگونه ادامه بدهند و چگونه به پایان برسانند؟ حالا تصور بکنید در این فضا که مدیران و معلمان و آموزش و پرورش هیچ نوآوری و شکوفایی نداشته‌اند، و نتوانسته‌اند از دامنه این بحران بکاهند، کودکان باید در مورد نوآوری و شکوفایی انشا بنویسند.     انشایی از انشاء   همه دارند عرق می‌ریزند، صورت‌ها در هم فشرده است، کاغذها را خط خطی می‌کنند وگلوله‌های مچاله شده را پرت می‌کنند توی سطل آشغال.یکی زل‌زده به پنجره، فکرش به جایی نمی‌رسد، یکی ته مدادش را گاز می‌گیرد و پلک‌هایش را روی هم فشار می‌دهد، یکی می‌گوید من هیچ چی به فکرم نمی‌رسد، آن یکی می‌گوید چند خط باید باشد، یکی مدام لب‌ها و گاهی هم ناخن می‌جود   معلم دفترش را ورق می‌زند، محکم دستش را روی میز می‌کوبد و با صدای بلند می‌گوید ساکت کلاس گرم است، بچه‌ها کت‌شان را در می‌آورند، هی روی صندلی جابجا می‌شوند، غر می‌زنند، از دست هیچ کس کاری بر نمی‌آید، زیاد فرصت ندارند، الان زنگ می‌خورد، بالاخره دانش‌آموزان از روی ناچاری کاغذهای خط خطی و نوشته‌های درهمشان را جمع می‌کنند و می‌دهند دست معلم وقت تمام شد. این کلاس، کلاس انشا بود     آب، بابا   سرمشق‌های آب، بابا یادمان رفت رسم نوشتن با قلم‌ها یادمان رفت گل کردن لبخندهای همکلاسی در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت ترس از معلم، حل تمرین، پای تخته آن روزهای بی‌کلک را یادمان رفت   راه فرار از مشق‌های زنگ اول ای وای ننوشتیم آقا یادمان رفت آن روزها را آن قدر شوخی گرفتیم جدیت تصمیم کبری یادمان رفت شعر خدای مهربان را حفظ کردیم یاش بخیر اما خدا را یادمان رفت   در گوش‌مان خواندند رسم آدمیت آن حرف‌ها را زود اما یادمان رفت فردا چه کاره می‌شوی، موضوع انشا ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت دیروز تکلیف آب بابا بود و خط خورد تکلیف فردا نان و بابا  یادمان رفت

  • موضوعات پیشنهادی انشا (توصیفی - توضیحی)

    1-      دوست دارید  به جای کدام  شخصیّت ادبی یا تاریخی  باشید  وچرا؟   2-           اگر کفش های بالدار  می داشتید به کجا ها  سفر می کردید ؟   3-           سفر به گذشته ، سفر به آینده   4-         جادّه های پر پیچ و خم  زندگی  را در آیینه  ی فردا چگونه می بینید ؟   5-           سفر خیالی  به اعماق  زمین  یا به اوج آسمان ها   6-           زمین سخاوتمند ، انسان بی تفاوت   7-           دست هایم  را دوست دارم زیرا ...   8-           دلی پر درد ، امّا زبانی خاموش   9-           و آن گاه که ...   10-      پشت درهای بسته   11-      مزرعه ای در انتظار باران   12-       اگر آرزو هایم  بر آورده  شود ...   13-      احساس شما  نسبت به خانواده   14-      آن جا  که بچّه ها  گرسنه و آواره اند !   15-      تصوّر شما  از زندگی  در آیینه ی فردا   16-      در انتظار عدالت   17-       چه موقع یخ های کینه آب می شود  ؟   18-       زندگی زیباست اگر ...   19-      اگر من ... بودم .   20-        موضوع زیررا در ده سطر  کامل کنید.                 نرم نرمک می رسد اینک بهار ...   21-       زنگ انشا زنگ دل ها   22-       وقتی بر بال خیال می نشینم   23-       یک خاطره ی سبز   24-      از زبان  یک آهو در حال فرار   25-       مسئله ای  که مرا همواره نگران  می کند  ...   26-       بچّه های خیابانی   27-       صد واژه ی  زیبا در مورد مادر   28-  لحظه ای که با تمام وجود  نیاز هایم  را با معبود خویش  در میان  می گذارم   29-      آن شب  که مادر بیمار بود   30-      چند پیامک ادبی بنویسید   31-       تعریف یکی از خواب ها   32-       چرا زنده ام   33-      چند لطیفه از خودتان بسازید .   34-       اگر فقط یکبار ببینمش ...   35- شعر ها و جمله هایی  که پشت کامیون ها نوشته  شده جمع آوری کرده و بنویسید .   36-       یادمون بمونه که .... یادمون باشه که ....   37-      سفر خیالی به بهشت   38-       نجوای  سحر گاهان   39-      گفت و گو های تنهایی من   40-   براساس ترجمه ی دعاهای مفاتیح (کمیل ، ندبه ، توسّل، ابوحمزه ، جوشن کبیر و...) یک نیایش ادبی بنویس .   41-      گفت و گوی ....... و......   42-        دل نوشته ای برای امام زمانم   43-      با قایق  شیشه ای  در اقیانوس  بیکران   44-      گل آفرینش   45-      دار قالی  46-   یک نامه ی سر گشاده  به شهیدان انقلاب اسلامی     47-  نامه ای به پدر بزرگ یا مادر بزرگم .       48-  نامه ای به خدا     49-  وقتی  ابر ها  می گریند .    50- حرف ها ی دلم  زیر قطرات باران   51-          زندگی یعنی ......       52-           لحظه ی سبز نیایش     53- ...

  • تقویت انشا نویسی دانش آموزان

    از آنجايي كه مقطع ابتدايي پايه اي براي مقاطع ديگر بوده , ما نيز چند سالي در اين مقطع تدريس كرده ايم. امروزه در امر زبان آموزي نگارش از اهميت بالايي برخوردار است , مخصوصاً در پايه سوم كه اولين پايه اي است كه به صورت مستقل انشا نوشته مي شود , چون در پايه دوم از جمله نويسي استفاده مي گردد , اين جملات اكثراً مرتبط با هم نيستند و هر يك به طور جداگانه نوشته مي شود و بيشتر نحوه و ساختار جمله , منظم كردن جملات در هم ريخته , كوتاه سازي , تركيب جملات ساده يا جمله سازي با كلمات ساده مد نظر است . براي دانش آموزان نوشتن جملات و متن به صورت مرتبط در پايه سوم با توالي مناسب مشكل مي باشد. بيشتر آموزگاران نوشتن انشا در زمره تكاليف نگريسته و در پايان اين ساعت درس موضوعي را براي نوشتن انشا مطرح مي كنند و براي جلسه بعد منتظر نوشتن انشا از سوي دانش آموزان مي شوند. چون دانش آموزان خود قادر به نگارش نيستند لاجرم به اولياي خود متوسل شده از آنها حتي نه به عنوان كمك ؛ بلكه كسي كه بايد متن انشا را بصورت كامل براي آنها ديكته نمايند نگاه مي كنند كه اين امر براي ما نيز در دوره تحصيل بارها اتفاق افتاده و چه بسيار كودكاني كه براي نوشتن انشا توسط اوليا سرخورده و تنبيه شده اند , و صدمات جبران ناپذيري را تحمل نموده اند كه حاصل ايـن شيـوه نـگارش ها در بـررسـي هايي فعلي و بروندادهاي اين مدارس كه همان فارغ التحصيلان هستند كه با مدارك بالا قادر به نوشتن خواسته هاي خود در قالب جملات و بصورت مكتوب نيستند. انشاهاي نوشته شده در منزل , چون توسط اوليا يا افرادي بوده كه از نظر سطح علمي بالاتر از دانش آموزان است , در سطح بالاي گروه سني وي بوده و حتي محتوا و كلمات نوشته شده براي دانش آموزان قابل تفهيم نيست. اين روند موجب نارضايي اوليا نيز مي گردد, اين نوع انشاها حتي در حين قرائت چندان مورد توجه دانش آموزان ديگر كلاس قرار نمي گيرد. موضوعات ارائه شده براي انشا چندين سال است كه روش سنتي خود را طي نموده كه همان توصيفي نمودن يك پديده يا فصل و ... يا مناسبت هايي از سال چون نـوروز و تعطيلات و ... است. اين موضوعات بعضاً آن قدر كلي هستند كه در حيطه دانش آموزان مقطع ابتدايي نيست. چگونگي اداره كـردن كـلاس ها بـا تـوجـه بـه كـم بـودن ظـرفيـت گوش دادن دانش آموز در مقطع ابتدايي بعد از دقايقي موجب سر و صدا و عدم تحمل شنيدن متن ها توسط كودكان مي گردد ,چون مطالب در خصوص موضوع واحد است و اكثر مطالب مشابه هست و هيچ جذابيت و تفنن تهيج خاصي نيست , بسيار خسته كننده و ملال آور مي شود , به طوري كه از طرف دانش آموزان فقط رفع تكليف تلقي مي گردد , به مثابه اي كه اگر در پايان ...

  • مطالبی در مورد گل هدیه دادن

    مطالبی در مورد گل هدیه دادن

    آثار روانی هدیه دادنگل هديه‌ دادن به ديگران در بطن خود مفهوم و پيامی دارد كه ايرانيان از ديرباز اين مفاهيم را درك كرده‌اند.نقوش و حكاكی‌های به‌جا مانده از دوره ساسانيان نشان مي‌دهد گل دادن به ديگران در ايران باستان بسيار رواج داشته در يك سراميكی كه تصوير دو بانوي ساسانی روي آن حك شده است نشان میدهد اين دو بانو در دستشان گل «مارگاريت» دارند. حتی شايد قدمت اين امر پسنديده به دوره قبل از هخامنشيان برسد. در دوره پادشاهان هخامنشی به زنانی كه بيشتر از بقيه فرزند به دنيا مي‌آوردند گل و هديه‌های ديگر داده می‌شد دادن هديه و بطور كلی گل هديه دادن به ديگران براساس موقعيت فرهنگی و اجتماعي ملت‌ها با يكديگر فرق می ‌كند. گل دادن به ديگران در شهرها نسبت به روستاها با يكديگر متفاوت بوده و حتی مي‌توان گفت اين سنت از روستاها به شهرها انتقال پيدا كرده است در روستاها افراد به يكديگر گل محمدی می ‌دادند و حالا در شهرها به دليل تنوع گل‌ها نوع گلی كه به يكديگر هديه می ‌دهند متفاوت است. در ايران هنوز اين سنت پسنديده رواج دارد كه افراد هنگام نشان‌دادن عشق و علاقه‌شان به ديگری و نيز به منظور ابراز شادی شاخه و يا دسته گل هديه مي‌دهند كه البته هر يك از اين هدايا مفهوم خاص خود را دارند. گل، سمبل زيبايی است كه تمام حواس پنجگانه ما را درگير می‌كند انسان ذاتاً زيبايي‌ها را دوست دارد و چون گل سمبل زيبايي و طراوت است هديه‌دادن آن به ديگران همين پيام را به آنها انتقال خواهد داد. وقتي ما در يك مراسم عروسي به عروس و داماد گل هديه مي‌دهيم به نوعي پيام زندگي دوباره و دوباره متولد شدن را به آنها نويد مي‌دهيم. اين نكته را القا مي‌كنيم كه « تو دوباره متولد شده‌اي و چشمت را به روي زيبايي‌ها باز كرده‌اي »هدیه دادن : رسمی که نخستین بار از ایران برخاسته است کهن‌ترین نشانه‌ای که از رواج گل و استفاده از آن برای تزیین و هدیه دادن وجود دارد، نقش برجسته داریوش اول هخامنشی در تخت جمشید است در این نقش، داریوش بر اریکه پادشاهی نشسته و گلی در دست دارد. روی بسیاری از نقش‌های تخت جمشید این گل به چشم می‌خورد. از آنجایی که هدیه دادن یک سنّت قدیمی و اصیل ایرانی است و زیباترین و دلنشین ترین هدیه، گل طبیعی است. گلفروشان همیشه سعی بر آن داشته اند که با تهیه و تدارک زیباترین دسته گل ها و مجموعه های گل آرایی خود در مناسبت های گوناگونی ( هدیه روز مادر ، هدیه روز پدر ، هدیه ولنتاین ، هدیه تولد ، هدیه سالگرد ازدواج ...