جملات زیبا برای شروع سخنرانی

  • اشعار زیبای فارسی برای شروع سخنرانی

                                                             مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان  بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم  مُرسله پیوند گلوی قلم   خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید   لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع ...



  • اشعار برای شروع سخنرانی

    مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم/ هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن / نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان / بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم/ مُرسله پیوند گلوی قلم   خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرت های باریک / به روز آرندۀ شب های تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید / شب و روز آفرین و ماه و خورشید   لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز /  بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم /  جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل / بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی /  کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری / بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده /  در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر/  عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده / با نور خود آشناییم ده   هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو / هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز/  در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند /  انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود /  مبدع و آفریدگار وجود   شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست/ زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی / همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست / تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک / ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای / چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای / نباشد همی هم تو باشی به جای   اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید/ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن/توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون/خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت/ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای  / خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر / فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را / نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد   بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر/ کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت/ به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز / به درگاه او بر زمین نیاز   غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا / صانع پروردگار ...

  • یک متن زیبا برای سخنرانی حذاب "به نام قانون دانه ی سیب "

    قانـــون دانــــه! همه چیز در زندگی به هم مربوط است. روش تفكر شما روی روحیة شما مؤثر است، روحیة شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه رفتن شما روی نحوة گفتارتان اثر می‌گذارد، نگاهی به درخت ســـیب بیندازید. شاید پانـــصد ســـیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟» اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می‌دهد. به ما می‌گوید: «اکثر دانه‌ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می‌خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.» از این مطلب می‌توان این نتایج را بدست آورد: - باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری. - باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی. - باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی. - باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی. وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم. قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت. در یک کلام: افراد موفق هر چه بیشتر شکست می‌خورند، دانه‌های بیشتری می‌کارند. همه امور به هم مربوطند آیا دقت كرده اید كه هر وقت به طور منظم ورزش می‌كنید، میل به غذاهای سالم تر و بهتر دارید؟ آیا دقت كرده اید كه وقتی غذاهای سالم تر و بهتری می‌خورید انرژی بیشتری دارید و طبعاً دوست دارید كه ورزش كنید؟ همه چیز در زندگی به هم مربوط است. روش تفكر شما روی روحیة شما مؤثر است، روحیة شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه رفتن شما روی نحوة گفتارتان اثر می‌گذارد، روش حرف زدنتان روی طرز فكرتان مؤثر است! تلاش برای پیشرفت در یك بُعد زندگی بر سایر ابعاد زندگی اثر می‌گذارد. وقتی در خانه خوشحال هستید، در محل كار نیز احساس شادی بیشتری خواهید كرد و وقتی سر كار شاد باشید در خانه نیز شاد خواهید بود. اینها به چه معناست؟ - اینكه برای پیشرفت در زندگی می‌توانید از هر نقطه مثبتی شروع كنید. می‌توانید با برنامه ای برای پس انداز، نوشتن لیست اهدافتان، رژیم غذایی یا تعهد برای گذراندن وقت بیشتر با فرزندانتان شروع كنید. این كار مثبت منجر به نتایج مثبت دیگر هم می‌شود، چون که همه امور به هم مربوطند. - مهم نیست كه تلاشی كه جهت «پیشرفت» می‌كنید كجا صرف می‌شود. مهم این است كه شروع كنید. - عكس این قضیه هم صادق است. یعنی اگر یك بعد زندگی شما خراب شد، سایر ابعاد هم به زودی خراب می‌شود. باید به این مسأله دقت خاصی داشته باشید. در یک کلام هر كاری كه انجام می‌دهید به نوبه خود اهمیت دارد زیرا بر امور دیگر نیز ...

  • جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (3)

    جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت " پیش از آنكه پاسخی بدهی با یك نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چند نفر "" كار بزرگ وجود ندارد، به شرطی كه آن را به كارهای كوچكتر تقسیم كنیم "" كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش بدنبال می آید"" انسان همان می شود كه اغلب به آن فكر می كند "" همواره بیاد داشته باشید آخرین كلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد "" تنها راهی كه به شكست می انجامد، تلاش نكردن است "" دشوارترین قدم، همان قدم اول است "" عمر شما از زمانی شروع می شود كه اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید "" آفتاب به گیاهی حرارت می دهد كه سر از خاك بیرون آورده باشد "" وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است كه شما چیز زیادی از آن نخواسته اید "جملات زیبا و محرک و معجزه گر دیگر... » جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (8) » جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (7)» جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (6) » جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (5) » جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (4)» جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (2) » جملات زیبا و انرژی بخش برای موفقیت (1)

  • یک سخنرانی زیبا از استیو جابز

    متن سخنراني زيباي استيو جابز در جشن فارغ التحصيلي دانشجويان استنفرد سال ۲۰۰۵     مفتخرم امروز در يكي از بهتريم دانشگاه هاي دنيا در اين جشن فارغ التحصيلي با شما هستم.اگر بخواهم حقيقت را بگويم ، من هرگز از دانشگاه فارغ التحصيل نشدم .و اين نزديكترين برخورد من با جشن فارغ التحصيلي است .امروز ميخواهم سه داستان از زندگي خودم را براي شما تعريف كنم. داستان اول درباره وصل كردن نقطه هاست .من از دانشگاه ريد در شش ماه اول خارج شدم .ولي تا ۱۸ ماه بعد به دانشگاه رفت و آمد ميكردم .اين سوال هست كه با اين وجود چرا ترك تحصيل كردم ؟اين قضيه برميگردد به قبل از تولد من ،مادر واقعي من جوان بود ، فارغ التحصيل از دانشگاه و مجرد .و تصميم گرفت مرا براي سرپرستي به خانواده ي ديگري واگذار كند .مادر من مصمم بود كه مرا به زوجي با تحصيلات دانشگاهي بسپارد .به اين ترتيب همه چيز مهيا بود تا من پس از تولد توسط يك وكيل و همسرش به فرزندي پذيرفته شوم .اما آنها پس از تولد من تصميم گرفتند تا يك دختر را به سرپرستي خود قبول كنند .به اين ترتيب پدر و مادر من كه در ليست انتظار بودند در نيمه شب تماس تلفني دريافت كردند .كه به آنها گفته شد ما يك پسر خارج از نوبت داريم ، آيا او را به فرزندي قبول ميكنيد ؟و آنها پاسخ دادند حتما .مادر واقعي من بعدها متوجه شد كه مادر من تحصيلات عاليه ندارد و پدر من هم هيچگاه از دبيرستان فارغ التحصيل نشده است .مادر واقعي من هم نامه موافقت واگذاري مرا امضا نكرد .بعد تنها با اين شرط راضي شد كه پدر و مادر من قول دادند كه مرا به دانشگاه خواهند فرستاد .و اين شروع زندگي من بود و هفده سال بعد من به دانشگاه رفتم .اما دانشگاهي را انتخاب كردم كه به گراني دانشگاه استنفورد بود .و تمام پس انداز والدين من صرف شهريه دانشگاه مي شد .بعد از شش ماه ديدم كه ارزشش را ندارد .نمي دانستم كه در زندگي خود چه خواهم كرد ، و نميدانستم دانشگاه چه كمكي خواهد كرد تا زندگي ام را شكل دهم .و من در دانشگاه در حال خرج كردن تمام پس اندازي بودم كه والدينم در طول عمر خود اندوخته بودند .و در اين شرايط تصميم گرفتم تا از دانشگاه خارج شوم .و اطمينان داشته باشم كه همه چيز در زندگيم رو به راه خواهد شد .اين مضوع در آن زمان تا حدودي وحشتناك بود اما اكنون كه به گذشته نگاه ميكنمميفهمم كه اين تصميم يكي از بهترين تصميماتي بود كه تاكنون گرفته اماز زماني كه از دانشگاه خارج شدم قادر بودم تا از گذراندن دروسي كه علاقه اي به آنها نداشتم اجتنباب بورزم.و شروع به انجام كارهايي كردم كه واقعا دوست داشتم .همه چيز ايده ال نبود . من خوابگاه نداشتم .به اين دليل كف اتاق دوستانم ميخوابيدم .بطريهاي خالي ...

  • جملات کوتاه و زیبا در مورد محرم و امام حسین

    ———————————— دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین ———————————— السلام ای وادی کرببلا السلام ای سرزمین پر بلا السلام ای جلوه گاه ذوالمنن السلام ای کشته های بی کفن ———————————— کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی می شدیم السلام علیک یا ابا عبدالله … ———————————— کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد ———————————— دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده ی پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ایام عزا و غصه آغاز شود ———————————— نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند ———————————— دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم فردا که کسی را به کسی کاری نیست دامان حسین اگر نگیرم چه کنم —– —————— گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است. ———————————— پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟ آهی کشید و گفت ماه محرم است… ———————————— باز محرم رسید، ماه عزای حسین سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین ———————————— فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن ———————————— با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید مه سربلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد ———————————— باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است ———————————— هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا —————– —————— نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس ...

  • گلچین جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی

    گلچین جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی علی مزینانی یا علی شریعتی مزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی ‏ (آغاز زندگی در۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهک، سبزوار، خراسان – پایان زندگی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در ساوت‌همپتون) نویسنده، جامعه‌شناس، تاریخ‌شناس و پژوهشگر دینی ایرانی بود. دکتر شریعتی یک روشنفکر مسلمان انقلابی بود و سخنرانیها و کتابهای ارزشمندی از او به یاد گار مانده است. مهمترین ویژگی دکتر شریعتی به نظر می رسد شجاعت و فداکاری او در مبارزه با استبداد و زورگویی بود. جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش اول) آفتاب من نه در مشرق است نه در مغرب. در مشرق نیست؛زیرا سالهاست که از طلوعش گذشته است. از افق دور شده است. به اوج آسمان آمده است. در مغرب نیز نیست. او اهل غروب نیست. او خورشید بی غروب من است.---------------- من شکست نمی خورم. ایمان و دوست داشتن رویین تنم کرده اند. ---------- انسان به میزان بر خورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست بلکه درست به خاطر نیازهایی که در خویش احساس میکند انسان است--------------------  هر کسی به میزانی انسان تر است که نیازهای کامل تر ومتعال تر و متکامل تر دارد ادم های اندک نیاز های اندک دارند ادم های بزرگ نیازهای بزرگ ------------------ باید انسان بودن پاک بودن مسئول بودن و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن، وظیفه باشد بالاتر از ان صفت ادمی باشد باز هم بالاتر وجود ادمی باشد  ----------------- هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و اسارت انسان را به جنون مي كشاند هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن. اگر به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است.-----------------   دلی که از بی کسی غمگین است، هر کسی را می تواند تحمل کند، هیچ کس بد نیست. دلی که در بی اویی مانده است، برق هر نگاهی جانش را می خراشد.------------ هرگز نمی نالمنه ، من هرگز نمی نالم . قرن ها نالیدن بس است . می خواهم فریاد کنم . اگر نتوانستم ، سکوت می کنم . خاموش مردن بهتر از نالیدن است .   جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش دوم )--------- غم :  چه دشوار شده است دم زدن ! در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی است و ... " صدای هر گامی غم ! غم !"   تنهایی ، آزادی    من هرگز از مرگ نمي هراسيده ام  . عشق به آزادي ، سختي جان دادن را بر من هموار مي سازد . عشق به آزادي مرا همه عمر در خود گداخته است . آزادي معبود من است . به خاطر آزادي هر خطري بي خطر است . هر دردي بي درد است . هر زنداني رهايي است . هر جهادي آسودگي است . هر مرگي حيات است . مرا اينچنين پرورده اند من اينچنينم . پس چرا از فردا مي ترسم .  من تنهايي را از آزادي بيشتر دوست دارم! -----------  حرف های نگفتنی :   حرف هایی ...