سبک کوبیسم در معماری

  • سبک های هنری و معماری

    کوبیسم نقاشی کوبیسم سبکی است که نقاش با خطوط هندسی تصویرسازی می کند و سایه ها را در کار خود محو می کند. در سبک کوبیسم سعی می شود تمام جنبه های قابل رؤیت و غیرقابل رؤیت یک پدیده و موضوع بطور همزمان در نقاشی نمایش داده شود. به همین دلیل نقاشی کوبیسم، انتزاعی و دور از واقعیت به نظر می رسد. درواقع، کوبیسم هنر آبستره است. هانری ماتیس (H. Matisse) نخستین کسی بود که نام «کوبیسم» را به این سبک نقاشی اطلاق کرد و دلیل این نامگذاری این بود که چون نقاش سبک کوبیسم تصویر موردنظر خود را به صورت اشکال هندسی نمایش می دهد، معمولاً تصاویر مکعب شکل در نقاشی آنان دیده می شود و عبارت «کوبیسم» نیز مرکب از کلمه «کوب» (Cube) به معنای «مکعب» است. پیکاسو (Picasso) (۱۹۷۳ـ۱۸۸۱) از پیشگامان و مؤسس و بانی این سبک نقاشی بود. دورن (Derain) و براک (Braque) نیز از دنباله روهای او در این سبک نقاشی محسوب می شوند.کوبیسم ادبی آثار گیوم آپولینر (Guillaume Apollinaire) (۱۹۱۸ـ۱۸۸۰) متولد شد. او در ابتدا از پیروان سبک سمبولیسم بود ولی همراهی او با مکتب سمبولیسم با ضعف و زوال این مکتب مقارن شد. به همین دلیل آپولینر از این مکتب کناره گرفت. سپس علاقه اش به هنر نقاشی و دوستی او به پیکاسو دلایلی شدند برای اینکه او مبتکر نوعی کار ادبی ـ هنری شود که «کوبیسم ادبی» نام گرفت و بطور همزمان با کار کوبیسم ادبی، او از مروجها و مبلغهای مکتب سوررئالیسم نیز بود. کارهای آپولینر از نوع کالیگرام (Calligramme) و ایده ئوگرام (I deogramme) است یعنی متنهایی که ترتیب و شکل حروفچینی و نگاشتن آنها مشخص کننده و بیانگر موضوع و مضمون درونشان است. درواقع نوعی اندیشه نگاری است.آپولینر اغلب اشعار خود را بنابر محتوا به اشکال مختلف مانند حروف الفبا، قلب، کراوات، سیگار، ساعت، انگشتان دست و... می سرود. زیرا معتقد بود، علاوه بر این که خواننده بایداز موضوع و مضمون متن لذت ببرد، باید برای او از نظر دید هم لذتبخش باشد و در این صورت درک خواننده از مطلب بیشتر می شود. آپولینر در متنهای خود، نشانه گذاری را از بین می برد تا بتواند متن را نسبت به وزن و ریتم انعطاف پذیرتر کند.مضامین و رموز اشعار آپولینر باتوجه به تصویرسازی های او به راحتی قابل کشف است. بیان زیبایی بی پایان فصلها، ابراز احساسات و حالتهای روحی خود، شکوه از گذشت زمان همچون آبی روان، تاوان عشق، گله از عشقهای زهرآگین و نگریستن به زن از دریچه کمال از جمله موضوعات و مضامین آثار ادبی آپولینر است که در مجموعه شعر او به نام "Alcods" کاملاً محسوس و قابل درک است.از دیگر طرفداران و پیروان کوبیسم ادبی می توان ژان کوکتو (Jean Cocteau)، ماکس ژاکوب (Max Jacob)، آندره سالمون (Andre Salmon) و پیرروردی (P. Reverdy) ...



  • سبک امپرسیونیسم

                           در ابتدا در سال 1874 م.، عده‌ای از نقاشان فرانسوی که مونه، سزان، دگا، رنوار و سیسلی از این دسته به شمار می‌آیند، نقاشی‌های خود را عرضه کردند و به عنوان سردمداران این سبک مطرح شدند. سپس به تدریج عده‌ای دیگر از هنرمندان همچون ادوارد مانه، پیسارو و بازیل به این سبک پیوستند، به طوری که هنرمندان بزرگی که تعدادی از آنان، بعدها از بنیان‌گذاران سایر سبک‌های بزرگ هنری بودند به این جریان هنری پیوستند؛ افرادی همچون گوگن، وان گوگ، کاندینسکی، هنری ماتیس، مونش و پیکاسو از این دسته هنرمندان هستند که هر یک از آنان، خود به وجودآورنده دیگر سبک‌های هنری در تاریخ هنر تلقی می‌شوند. گوگن پس از این دوره، به سوی هنر بدوی گرایش یافت یا فردی همچون پل سزان و پیکاسو به سوی کوبیسم گرایش یافتند و یا وان گوگ، اکسپرسیونیسم و هنری ماتیس، فوویسم را بنا نهادند.نکته جالب توجه این است که بسیاری از این بزرگان، پیش از تأسیس سبکی جدید، تحت تأثیر امپرسیونیسم بودند و شاید به سبب ویژگی‌های این سبک و یا به خاطر این که چیزی در این سبک نیافتند به سوی سبک جدید گرایش پیدا نمودند.  هنرمندان امپرسیونیست در این دوران بر خلاف هنرمندان گذشته، نقاشی خود را در محیط‌های کارگاهی و بسته انجام نمی‌دادند و برای خلق اثر هنری به فضای آزاد، در کنار رودخانه‌ها، جنگل‌ها، محیط‌های طبیعی و یا کافه‌ها و مکان‌های عمومی می‌رفتند و به نقاشی می‌پرداختند، امری که پیش از آن بی‌سابقه بود. موضوع نقاشی‌ها برگرفته از طبیعت و شواهد اطرافشان بود،  به گونه‌ای که استفاده از میزان نور و چگونگی صحنه‌های طبیعی، تفاوت تابش نور و در حالت‌های متفاوت روز به چه صورتی باشد، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سبک امپرسیونیسم به شمار می‌رفت. هنرمندان این سبک به دنبال ترسیم تصاویر لغزان و گذرای طبیعت بودند، تصاویری که به طور پایدار و ثابت در طبیعت به چشم نمی‌خورد و با ارتعاشات لغزان نور، به ادراک و حس بینننده تیزبین امپرسیونیسم می‌آمد و خیلی زود هم زوال می‌یافت.       تأثیر سبک‌های پیشین بر امپرسیونیسمسبک امپرسیونیسم، بعد از دو سبک رمانتیسم و رئالیسم شکل گرفت، دو جریانی که یکی بر بیان احساسات، عواطف و تخیلات هنرمند در آثار هنری تأکید داشت و دیگری بر بیان واقعیت صرف و آنچه در پیرامون ما هست، تأکید می‌نمود. هنرمندان امپرسیونیست به هر دو سبک یادشده توجه داشتند و مولفه‌های هنری موجود در آن سبک‌ها را در آثار خویش استفاده می‌نمودند. امپرسیونیست‌ها از طرفی به توصیف و ترسیم عالم واقعیت می‌پرداختند و از طرف دیگر واقعیت را آن چنان که هست، ترسیم ...

  • کوبیسم :

    کوبیسم :    همان زمان که سزان ضابطه یا هدف هنری خویش را در گفته زیر خلاصه کرد، باید همه مشهودات را با واسطه حجمهای هندسی منتظم چون استوانه، کره، مخروط به تصویر در آورد، و . . . زمینه برای ظهور شیوه حجمگری یا کوبیسم آماده شد و به همین دلیل است که سزان به حق پدر مکتب کوبیسم خوانده می شود.                       مکتب کوبیسم و یا به معنای لغوی آن مکعب گری در سال 1907 با اجرای و نمایش تابلو دوشیزگان آوینیون توسط پیکاسو پایه گذاری ش، گرچه آن تابلو به دید مردم نابه هنجار می نمود و هم از نظر پیکاسو کاری ناتمام از نظر هنری.                    با پا به عرصه گذاشتن مکتب کوبیسم، ضوابط دیرینه هنرهای نقاشی و پیکره تراشی از پایۀ و بن دگرگون شد، و ابتکار و اهتمام بزرگترین هنرمندان زمان را  به  خود موقوف ساخت، کوبیسم در قیاس با دیگر جنبش های هنری پیش از خود، گسست مثبت تری از  اصول و شیوه رنسانس  محسوب می شود،  کوبیسم  از یک سو به هنر  پیش از یونان چشم دارد و از سوی دیگر به آینده و راه پیش رو هنری.   باید گفت آنچه کوبیسم را از مکتبهای دیرین متمایز می دارد این است که کوبیسم هنر تقلیدگری نیست، بلکه هنری است ادراکی که می تواند تا مرحله آفرینش تعالی یابد.       آرکیپنکو پیکره ساز روسی در باره تاثیر کوبیسم بر مجسمه سازی و معماری این چنین می گوید : کوبیسم حجمهای محدب و مقعر را به ترکیب هنری در آورد، و فضاهای پر و خالی را چون عنصری کمالبخش بر آنها افزود. تجزیه هر شکل به اجزاء سازنده اش از اهدافی بود که کوبیسم به آن دست یافت.      کوبیسم به سه دوره تقسیم می شود دوره اول که به کوبیسم اولیۀمعروف است به تابلوهایی گفته می شود که بین سالهای 1905 تا 1908 کشیده شده اند، مرحله دوم آن که به کوبیسم تحلیلی معروف است، تاکید بیشتری به فرایند جستجوی بصری دارد، هنرمندان سعی می کردند تا مجموعه ای از نقاط دید و پرسپکتیوهای مختلف را در اثر خود ارائه کنند در در این آثار توجه به رنگ یا تقریباً نادیده انگاشته می شد و یا شدیداً به چند مایه رنگ آبی، خاکستری، یا قهواه ای روشن که هماهنگ با سنگینی     حجم های موجود در نقاشی است محدود می شدند.                                            دوره سوم کوبیسم که به کوبیسم ترکیبیخوانده می شود، رنگ واپس می نشیند و هنرمند با کلاژ کلمات حروف وبافت های نامقبول سطح تابلو را پر می کند. معمولاً از سطوح واقعی همچون کارتن، کاغذ دیواری یا روزنامه در سطح کار نقاشی استفاده می شود.  در مجموع کوبیسم جنبشی در نقاشی و مجسمه سازی بود که بعدها نیز در معماری تاثیر گذاری خود را به نمایش گذاشت. از کوبیسم به عنوان یکی ...

  • سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری)

    سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری) رئالیسم کوبیسم امپرسیونیسم........ آرابسک یا اسلیمی : نقوش گیاهی پیچک وار و درهم تنیده که مشخص ترین نقشمایه ی تزئینی هنر اسلامی است .دراواخر سده های میانه(قرون وسطی)این الگو و نقوش در اروپا به عنوان (مغربی (morasques) ) رواج یافت.اما درسده ی16 که اروپا به تدریج به هنر دنیای اسلام علاقه مند شد واژه ی آرابسک ظهور کرد .با این حال قدمت این نقوش بسیار کهن تر از دوره ی اسلامی است , زیرا نمونه هایی از آن را می توان در هنر هلنی وبه ویژه در هنر آسیای صغیر مشاهده کرد.اولین صورت اسلامی این نقوش نخست در حدود سال 1000 میلادی ظهور کرد و پس از آن مشخصه ی اصلی تمامی آثار هنرمندان شد که درآن جذابیت خاص و رمزآلود می دیدند. زیرا-حداقل درعرصه ی نظریه-مذهب آنان ,بازنمایی موجودات زتده را منع کرده بود .این اصطلاح همچنین در مفهوم گسترده تربه نقوش متشکل از خطوط در هم تنیده ی گل وگیاه و پیکر های تخیلی که توسط برخی از تزئین پردازان در دوره ی رنسانس به کار می رفت استفاده می شد . اکسپرسیونیسم :نقاشی اکسپرسیونیستی وگرایش فلسفی نهان پشت آن صرفا به مکتب نقاشی آلمانی سده ی بیستم که با همین نام شهرت دارد محدود نمی شود .اکسپرسیونیسم عمیقا درتاریخ نژادشمالی ریشه دارد و بسیار متاثر از گرایشاتی است که معمولا به عنوان رمانتیک از آن یاد می شود .اما اکسپرسیونیسم به عنوان توصیفی سبک پردازانه از هنر مدرن معمولا برای توصیف جنبش های هنری مشخصی در آلمان بین سال های 1905تا دهه ی 1920اطلاق می شودو به دو گروه عمده تقسیم میگردد :گروه پل که ویژگی کاملا آلمانی داشت و در1905 در شهر درسدن شکل گرفت ودیگری سوارکار آبی که جهانی تر بود ودر 1911 در مونیخ تشکیل شد .هنرمندان اکسپرسیونیست با بکار بردن روش و فنون مختلفی چون فنون مختلف چاپ ومجسمه سازی بر احساسات شخصی نسبت به موضوع تاکید بسیار داشتند .خود موضوعات آثارشان هم حائز اهمیت بود و غالبا به موقعیت و شرایط انسانی مربوط بود و از رنگ های خام -درخشان,پر تضادونامرتبط با موضوع نقاشی -استفاده می شد که به ظهور تجلیات گسترده تر تمایلات فردی میدان می دادا کسپرسیونیست ها بر خلاف معاصرین فرانسوی خوذ یعنی فووها که از رنگ به گونه ای استفاده میکردند که به نقاشی هایشان آرامش و نشاط می بخشید , برخی آثارشان چنان تاثیر گذارندکه موجب می شوند از ناآرامی به خود بلرزیم . اگر موضوع اثر منظره باشد هنرمند با رویکردی پرسو ء ظن روبروست که فرسنگ ها از هنر کلاسیک فاصله دارد .در اکسپرسیونیسم احساسات درونی به بیرونی تجلی می کند وبه دیگران منتقل می شود .اما در تاریخ و نقد هنر این اصطلاح به سبکی اطلاف می شود که در آن قراردادها ...

  • سبک کوبیسم

    واژه نامه:کوبیسماین اسم را لوئی واسل (منتقد هنری)به مسخره برروی یکی از بزگترین مکتبهای هنری جهان که موجب تحولی عظیم در جهان گشت گذاشت . او این اسم را از روی یکی از نقاشی های ژرژ براک که پر از مکعب های کوچک بود برداشت.کوبیسو را به دو مرحله تقسیم می کنند:۱-کوبیسم تحلیلی ۲- کوبیسم ترکیبیکوبیسم تحلیلی: که توجهی به رنگها نمی شد و تاکید بر روی فرایند جستجوی بصری در ویژگی های اساسی موضوعات آ تلیه ای به ویژه تصاویری از طبیعت بی جان می کند . هنرمند نقاشی اش را از زوایای مختلف می کشد (بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲).کوبیسم ترکیبی : رنگها ظهور می یابد و هنر مند از کلاژ و بافتهای نا مقبول سطح تابلو اش را پر می کند.کوبیسو رویکردی مثبت به هنر مدرن است .از یک سو به هنر پیش از یونان و از یک سو به آینده چشم دارد . کوبیسم را ابداع پیکاسو و ژرژ براک می دانند. آنها اشارات قرار دادی پرسپکتیو کوتاه نمایی و نقاشی از مدل را کنار گذاشتند و مصمم شدند که حجم و پیکره را در سطحی دو بعدی و بدون هیچ گونه ایجاد توهم بصری در خلق تصویری سه بعدی به نمایش بگذارند .لذا کوبیسم رویکردی آگاهانه است تا بصیرتی ناخوداگاه.دو عامل بر ظهور کوبیسم تاثیر به سزایی داشت :۱- تندیسهای آفریقایی ۲- و آثار متاخر سزان کوبیسم موجب پدید آمدن سبکهای هنری بسیاری مثل فوتوریسم اورفیسم ورتی سیسم خلوص گرایی و سرچشمه اصلی هنر انتزاعی گشت .از آنجا که در این سبک تاکید بیشتر بر نمایش ایده است تا نمایش واقعیت خود به یکی از بنیانهای گرایشات زیبایی شناختی سده بیستم بدل شد .

  • آشنایی با سبک های هنری

    آشنایی با سبک های هنری سورئالیسم(فرا واقع گرایی) فراواقع‌گرایی یا سوررئالیسم یکی از جنبش ‌های معروف هنری در قرن بیستم است.این جنبش در عمل با انتشار مجله‌ٔ انقلاب فراواقع‌گرا توسط برتون آغاز شد.ظهور سوررئالیسم زمانی بود که نظریه ‌های فروید روانشناس اتریشی درباره ضمیر ناخودآگاه و رویا و واپس‌زدگی (سرکوب)، فرهیختگان اروپا را به خود مشغول کرده بود.در سورئالیسم هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد"واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. از مشهور ترین هنرمندان سورئالیست، "سالوادوردالی" و "رنه ماگریت" هستند. سورئالیست ها می گویند بسیاری از تصورات و تخیلات و اندیشه های آدمی هست که انسان بر اثر مقید بودن به قید اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و رسوم و عادات از بیان آن ها خودداری می کند و این تصورات را به اعماق ضمیر پنهان خویش می راند.این قبیل افکار و اندیشه ها و آرزوها غالباً در خواب و رویا و در شوخی ها و حرف هایی که از زبان انسان می پرد تجلی می کند و سورئالیستم طرفدار بیان صادقانه و صریح این قبیل افکار و تصورات و اوهام و آرزوها است.سورئالیست ها فعالیت اصیل انسان را همان فعالیت رویا مانند ندای درونی دنیای ناخودآگاه می دانند. کوبیسم به عقیده بسیاری از مورخان هنر، کوبیسم به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذترین جنبش سده ی بیستم و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به مکعب اخذ شده. کوبیست ها کوشش می کنند تا کلیت یک پدیده (وجوه مختلف یک شی) را در آن واحد در یک سطح دو بعدی عرضه کنند، روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سطح های هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود. کوبیستها همچنین در تلاش بودند تا ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به صورت اشکال هندسی بیان کنند. بجز ژرژ براک و پابلو پیکاسو که از آن ها به عنوان آفرینندگان این سبک یاد شده است می توان از خوان گریس نیز نام برد. سمبولیسم سمبولیسم در لغت به معنای رمز گرایی و نمادگرایی است. سمبولیسم، جنبشی نامحسوس در هنر بود.سمبولیسم واقعیت محض را مبتذل و ناچیز می شمرد و مدعی بود که باید واقعیت را به شکل سمبول (نماد) شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارائه کرد. سمبولیست ها اصرار داشتند که هنر را از هرگونه کیفیت سودمند بزدایند و شعار "هنر برای هنر" (پارناسین) را ترویج دهند.هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است. نمادگرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست، بلکه باید انگارها را به مدد نمادها القا کرد. بر این اساس آنان عینیت را مردود ...

  • سبک های معماری

    سبک های معماری اکسپرسیونیسم انتزاعی جنبش هنری آمریکایی مربوط به دهه 40 که بر اهمیت  به کار گیری رنگ و فرم به شیوه ای غیر نمایشی تا کیدداشت. جکسون پالاک از بنیان گذاران این تحول تکنیکی است  که با پاشیدن مستقیم لکه های رنگی بر بوم  سعی در ارایه حالات نیمه خودآگاه ونگاه های درونی خود در واقعیت داشت.  ArtDecoآرت دکو سبکی هنری مربوط به دهه 1920 که از مشخصه های آن استفا ده از فرم های شکسته و منحنی و به کار گیری تزئینات تجسمی و رنگین  بود. ساختمان کرایسلر در نیویورک ارز نمونه های اصلی این هنر در معماری است . آرت نوو سبکی هنری مربوط به دهه آخر قرن نوزدهم مشتمل برمعماری  هنر های گرافیک و دکوراسیون داخل . این هنر با فرم های پیچشی و خطوط برجسته وساختاری نامتقارن همراه است .برخی منتقدین این سبک هنری را نقطه آغازین معماری مدرن می دانند...      مکتب  اش کن گروهی ازهنر مندان واقعگرای نیویورکی در اغاز قرن بیستم  که اصول آکادمیک موضوعی را کنار گذاشتند.این هنرمندان به تصویرکشیدن مناظر کثیف شهری و روزمره و حتی جنبه های  کریه زندگی را موضوع کار خود قرار دادند.  کلاژ تکنیکی در مجسمه سازی ونقاشی مدرن که با به کار گیری اشیای آماده  یافته ها و تکه های به هم چسبیده ترکیب بندی ای انتزاعی  پدید می آورد. کار های منحصر به فرد لوییس نولسون هر یک با ساختاری ویژه با استفاده از اشیایی جفت و جور شده شکل دهنده سبکی در مجسمه سازی بود. پابلو پیکاسو  تکنیک برش و چسباندن مواد طبیعی و صنعتی را به سطوح نقاشی شده یا خام گسترش داد.  مکتب باربیزن  (نقاشی مناظر) گروهی از نقاشان فرانسوی قرن نوزده که  نقاشی سنتی ( تعالی گرای) مناظر را کنار گذاشته و به نوعی غیر رسمی تر و واقع گرایانه با طبیعت برخورد کردند. آنان به شدت تحت تاپیر نقاشان آلمانی قرن هفدهم بودند. تئودور روسو از چهره های شاخص این دسته و پیشروی نقاشی در محیط باز وبر پایه مشاهده مستقیم  محیط پیرامونی خوداست...  باروک هنر ومعماری اروپایی قرن هفده وهیجده. جیوانی برنینی بزرگ ترین هنرمند این سبک هنری بر وحدت هنر های نقاشی , معماری و مجسمه سازی تاکید داشت ودر کارهایش بیننده را محصور تزئینات و  ویژ گی های کاملا تجسمی خود می کند.بااینکه این هنر در ایتالیا ودر خدمت کلیسا شکل گرفته و رشد کرد اما به  تدریج به سراسر اروپا راه یافت و حتی در معماری بنا های یادبود  همچون کاخ ورسای  از آن استفاده کردند.  هنر های زیبا سبکی پیچیده ورسمی در معماری که از مشخصه های آن می توان به تقارن و غنای تندیس ها وبرجسته کاری های تزئینی اشاره کرد.اداره قدیمی گمرک نیویورک در « بولینگ گرین» از این گونه بنا هاست.  هنر سیاهان یا ...

  • معماری فتوریسم

    معماری فتوریسم

                                                          معماری فتوریسم طرح چیاتونه برای ساختار در کلان شهر ها «تصور زمان» در دهه نخستین قرن حاضر در علم فیزیک تغییری عمیق صورت گرفت که شاید مهمترین تغییر در این علم از زمان ارسطو و فیثاغورث تا آن زمان باشد. این تغییر، بیش از همه چیز، «تصور زمان» را دگرگون کرد. پیش از این دو تعبیر درباره ی «زمان» وجود داشت. نخست تعبیری عینی که زمان مستقل از اشیاء و پدیده های دیگر بی آنکه توجه شخص بدان تأثیر کند پیش می رود. دوم تعبیری ذهنی که زمان فقط به شخص بستگی دارد و به حواس او مربوط است. با آغاز نخستین دهه قرن نوزدهم تعبیری دیگر به وجود آمد که نتایج بسیار پر اهمیت بر آن مرتبت بود. نتایجی که امروز نمی تواند ناچیز و یا نادیده گرفته شود. به سال ۱۹۰۸ ریاضیدان بزرگ «هرمان مینکوسکی» در جامعه ی محققین علوم طبیعی در آلمان برای نخستین بار با اطمینان و به دقت اعلام کرد که تصور زمان از این پس تغییر می یابد. وی گفت: «فضا به تنهایی و زمان به تنهایی محکوم به نسیتی است و تنها وحدتی از این دو حیات آنها را میسر می دارد.» در عرصه ی هنر نیز مسائل مشابه ناشی از این تغییر به وجود آمد. با استفاده از بعد جدید: فضا – زمان، در شیوه های هنری اصیل مانند کوبیسم و فوتوریسم حزوه ی دید انسان وسعت یافت. از راستی یکی از نشان های فرهنگی جامع اینست که مسائل در دنیای فکر و عالم احساس مشترکاً و هم زمان با یکدیگر به وجود آیند. آغاز «فوتوریسم» در دوره ی رنسانس برخی از نقاشان تصور فضائی آن زمان: پرسپکتیو را در کارهای خود بیشتر با خطوط مصور می کردند و برخی دیگر بیشتر با رنگ.در دوره ی ما نیز تصور فضائی جدید: فضا – زمان در کار هنرمندان کوبیست با پژوهش در ایجاد «ترکیب »های فضائی به منصه ی ظهور رسید و در کار هنرمندان «فوتوریست» با پژوهش در حرکت. به گفته ی «یاکوب بورکهاردت» در ایتالیا «سکوتی مرگ بار» وجود داشت. این کشور پناهگاه آنهایی بود که از حقای قزمان حاضر می گریختند. هنرمندان «فوتوریست» شرمگین از این وضعیت کوشیدند با کارهای خود این سکوت را در هم بشکنند. هدف این هنرمندان بیرون آوردن هنر از انبارهای ظلمت زده ی موزه ها و دادن حیاتی تازه به آن بود. حیاتی که از افکار جدید مایه می گرفت و به زبان اصیل آن عصر ترجمه می گشت. «زندگی» شعار آنان بود و در تمام مظاهر آن از سیاست  و جنگ تا هنر و زیبائی حرکت، عمل و دلیری مورد توجه شان بود و از همین رو بی دلیل نبود که خود را «نخستین جوانان ایتالیا پس از قرن ها» می خواندند. بدین ترتیب کار این هنرمندان از ابتدا با ستیز شروع شد و با مبارزه به تبلیغ عقائد خود پرداختند. نقاش «مارینتی» ...

  • سبک دیکانستراکشن در معماری ایرانی

    فراتر بیاندیشیم سمیرا سوزنگر   یکی از سبکهای معماری پست مدرنی که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران ایرانی قرار گرفته، سبک دیکانستراکشن می باشد. در کشور ما ابهامات و سؤالات زیادی در مورد این سبک وجود  دارد. به دلیل چند وجهی و جند بعدی بودن نگرش دیکانستراکشن معانی بیشماری، چون ساختار زدایی، شالوده شکنی، واسازی، بنیان فکنی، ساختار شکنی و بن فکنی در فارسی برای آن استخراج شده است. ژاک دریدا فیلسوف معاصر فرانسوی، پایه گذار این مکتب می باشد . وی با بیان مخالفت خود با ساختار گراها، اندیشه انسانها را به سوی دنیای چند بعدی سوق داد . ساختار گرایی واکنشی بود در مقابل ذهنیت مدرن که معتقد به شناخت ساختار زبان به عنوان عاملی مهمتر از ذهن بود، که امکان ارتباط انسان با دنیای خارج را فراهم می سازد. به عقیده دریدا، نوشتار نمی تواند ابزار خوبی برای انتقال پیام باشد و هر کس با خواندن آن می تواند برداشتی متفاوت از دیگری از مفاهیم آن داشته باشد. بنابراین در بینش دیکانستراکشن، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم که به تعداد خواننده متن، با برداشت ها و استنباط های متفاوت روبرو هستیم. موضوع دیگری که دریدا مورد نقد و بررسی قرار می دهد، تقابل دوگانگی هایی چون خوب و بد، زشت و زیبا، شب و روز، گفتار و نوشتار می باشد که در گذشته همیشه یکی بر دیگری ارجحیت داشته، اما در بینش دیکانستراکشن دلیلی برای ارجحیت یکی بر دیگری وجود ندارد و این خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود متفاوت از خوانندۀ دیگر در مورد آن تصمیم می گیرد . یکی از نهضت های هنری که با مفاهیم فلسفی سبک دیکانستراکشن قرابت زیادی دارد، نهضت هنری کوبیسم می باشد. کوبیسم نهضت هنری است که به سبب نو آوری در روش دیدن ، انقلابی ترین و نافذترین جنبش هنری سده بیستم به حساب می آید. تغییرات و دگرگونی که تقریباً از قرن نوزدهم آغاز شد، هم در علم و هم در هنر، زودتر از معماری آشکار گشت. یکی از دلایل این امر می تواند حضور بیشتر مردم، در معماری باشد تا در علم و هنر. به بیان روشن تر، دانشمند در آزمایشگاه خود برای تحقق آزمایش نیازی به حضور و نظر مردم ندارد. شاید نتایج حاصل از آزمایش در دراز مدت، بتواند زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد، اما دانشمند با مردم مستقیماً سروکار ندارد . این مسئله در مورد هنرمند آشکارتر می باشد. مثلاً یک نقاش در فضای کوچک اتاق خود می تواند اثری ماندگار خلق کند که مردم آن را در زندگی خود به کار نمی گیرند، بلکه از آن بهره فرهنگی و معنوی می برند . اما معماری در ارتباط مستقیم با مردم می باشد و یک معمار برای ساختن اثر خود باید به رعایت اصول فنی، خصوصیات ...