قرص متيل ارگونوين

  • لیست داروهای مورد تعهد ماما

    قرص:ويتامين B1 و B6 -فروس سولفات - فوليک اسيد-هيوسين-ديکلوفناک - استامينوفن-ايبوپروفن -ALMg - Almg.s -دايمتيکون-دايجستيو-کنتراسپتيو LD،HD و تری فاز يک (حداکثر 3 بسته)-نيستاتين-متيل ارگونوين-مترو نيدازول وپنی سيلين-قرص واژينال:کلوتريمازول - نيستاتين-تريپل سولفا و مترو نيدازول   کپسول:هماتينيک - مفناميک اسيد - فلوکو نازول - دا کسی سيکلين - آمپی سيلين و آموکسی سيلين و سفالکسین فقط 500 ميلی گرمی   شربت:هيدروکسيد منيزيم - ALMg - Almg.s   قطره:دايمتيکون   آمپول:ويتامين B6 و هيوسين   شياف:ديکلوفناک - استامينوفن - هيوسين و آنتی همورئيد   پماد يا کرم:آنتی هموروئيد - فلو سينو لون- تريا مسينولون ساده و NN - کلوتريمازول و دکسپانتنول   ژل يا کرم واژينال:کلوتريمازول - بتادين - تريپل سولفا 



  • معروفترین داروهای بدنسازی تزریقی

      تستسترون سايپيونات testosterone cypionateسايپيونات يكي از انواع تستسترون با عملكرد بالا در بدن مي باشد . اين نوع تستسترون در دنيا بيشتر از ساير تستسترون ها استفاده مي شود و قدرت بيشتري نسبت به تستسترون انانتات يا همان دپوت مي دهد و از لحاظ رديابي شدن در تست هاي كنترل دوپينگ از طريق خون كم خطر ترين نوع تستسترون مي باشد و رديابي آن از طريق ادرار 3 ماه و از طريق خون بسيار مشكل مي باشد .اين تستسترون معمولا با داروهاي ديگر مانند استن مكزيكي تركيب ميشود و جواب بهتري ميدهد . اما به طور جداگانه هم ميتوان براي افزايش قدرت و حجم از اين دارو استفاده كرد . موثر ترين دوز مصرفي اين دارو 300 تا 2000 ميليگرم در هفته مي باشد . كه البته براي حرفه اي ها توصيه ميشود . اما بهتر است افراد آماتور در دوز هاي 200 تا 600 ميليگرم استفاده كنند .دوز مصرف : 300-2000 ميليگرم در هفتهماندگاري در تست هاي كنترل دوپينگ : 3 ماهزمان فعاليت دارو در بدن : 15-16 روز [/code] RE: استروئیدهای تزریقی - Perspolis -سوستانون sustanonاين دارو استرئيدي بسيار پر طرفدار در بين حرفه اي ها مي باشد و از تركيب 4 نوع تستسترون ساخته شده است كه در كنار هم بسيار عملكرد خوبي دارند . اين دارو در خون فعاليت بالايي دارد . اين دارو هم در افزايش قدرت و هم در افزايش حجم بسيار موثر مي باشد . كمترين دوزي كه باعث تاثير سوستانون مي باشد 250 تا 500 ميلي گرم در هر 10 روز مي باشد . چون دوره اثر بخشي سوستانون نسبت به ساير تستسترون ها نظير سايپيونات و انانتات كه نياز به تزريق هفتگي دارد بيشتر بوده و در مبتديان نيازي به تزريق هر هفته نمي باشد و به عقيده بسياري از كارشناسان تزريق هر 10 روز يك بار سوستانون نيز خالي از تاثير نمي باشد و همچنين اين داروي تركيبي عوارض جانبي كمتري نسبت به خيلي از استرئيد ها دارد از اين رو يك تركيب معجزه آسا مي باشد .همچنين گفته مي شود سوستانون كمتر به غدد داخلي آسيب مي زند و ترشح آنتي بادي هاي بدن كه در مقابل مصرف داروهاي خارجي در بدن ترشح مي شود كمتر است به طوريكه در مورد سوستانون مي توان گفت كه عوارضي ندارد يا عوارض آن بسيار نا چيز است . در دوره هاي حجم مصرف هم زمان سوستانون با داروهاي خوراكي مثل وينسترول و آناوار (اكس اندرلون) تاثير خوبي دارد و مصرف هم زمان با اين داروها نيز عوارض جانبي كمي دارد .سوستانون در آمپول هاي 250 ميلي گرمي در بازار موجود مي باشد و از تركيب 4 نوع تستسترون زير ساخته شده است :تستسترون پريپيونات 30 ميلي گرم + تستسترون فنيل پريپيونات 60 ميلي گرم + تستسترون ايسوكاپروات 60 ميلي گرم + تستسترون دكانوات 100 ميلي گرمكه در مورد تركيب بالا گفته شده كه موثر ترين داروي تركيبي مي باشد و پس از ...

  • سردرد و راههاي درمان آن

    هيچ دو نفري را پيدا نمي كنيد كه توصيف كاملا يكساني از درد بخصوص سر درد داشته باشند. امروزه داروهاي گوناگون در كنار روشهاي غير دارويي، براي جلوگيري ، توقف و درمان سر درد كاربرد دارند. سر درد انواع مختلفي دارد كه عبارتند از :<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> 1-    سر دردهاي  ناشي از گرفتگي عضلات ( Tension type    ) شيوع اين سر درد در سنين 20 تا 40 سال مي باشد و مدت يك تا 2 ساعت طول مي كشد. علائم آن عبارتند از احساس فشار ادامه دار در تمام سر ( فشار بدون ضربان) ، همراه بودن با درد و سفتي گردن بيشترين شكايت اين افراد به صورت قرار گرفتن يك باند در اطراف سر يا گير كردن سر در يك گيره است!!! ساير علائم آن تنفس كوتاه ، يبوست ، تهوع ، كاهش وزن ، خستگي ، سرگيجه ، گريه بي دليل و كاهش ميل جنسي مي باشد. استرس، اضطراب ، خستگي يا مصرف داروهاي مختلف بخصوص داروهاي كافئين دار مي تواند باعث بروزاين نوع سر درد شوند. بهترين راه درمان غير دارويي خواب كامل در محيطي دور از استرس و اضطراب است. درمان دارويي اين سر درد عبارتست از مصرف : ناپروكسن، ايبوبروفن ، ديكلوفناك ، متوكاربامول ، باكلوفن ، استامينوفن ، آمي تريپتيلن، نورتريپتيلن ، ايمي پيرامين ، فلوكستين و ترازودون   2-  سردردهاي ميگرني كلمه ميگرن از كلمه  Hemi carina گرفته شده است كه به معني وسط سر است. دليل علمي بروز ميگرن تغيير سايز عروق داخل يا روي سطح مغز مي باشد. اما عواملي همچون : ارث ،  استرس ، خستگي مفرط، كم خوابي يا زياد خوا بي ، احساس گرسنگي زياد ، مصرف كافئين ، قرار داشتن در دوره قاعدگي  و مصرف مواد غذايي مختلف مثل : گوشت به مقدار زياد ، غذاهاي چيني ، سس سويا ، پيتزا، هات داگ ، بادام زميني ، جگر مرغ ، شكلات و الكل در بروز آن بسيار موثر هستند. سر درد ميگرني در زنان شايعتر از مردان است ( حداقل 3 برابر ) ( بدليل تاثيرات هورموني)  و علائم آن عبارتست از درد تپش دار يك طرفه در سر يا پشت سر، تشديد سر درد با مواردي مثل تابش نور ، نگاه كردن به عقب و سرو صدا ، احساس تهوع و تشديد سر درد با انجام فعاليت هاي فيزيكي . شروع سر درد ميگرني از 13- 12 سالگي است و حداقل چند ساعت تا چند روز طول مي كشد.   سردرد ميگرني از جمله سردردهاي مزمن است لذا زندگي در محيطي آرام و بدون استرس در كاهش آن بسيار موثر است. در زمان شروع درد بستن چشمها ، يك دم و باز دم عميق ، تنفس آرام و شل كردن عضلات مي تواند به كاهش درد كمك كند. درمان دارويي: ناپروكسن، آمي تريپتيلن، نورتريپتيلن ، ايمي پيرامين ، فلوكستين ، متيل ارگونوين ، دي هيدرو ارگوتامين ، ارگوتامين ، سيپروهپتادين ، آسپرين ، استامينوفن ، ايبوبروفن ، ديكلوفناك و متيل پردنيزولون.   3-سردردهاي ...

  • تجربیات بالینی یک کارورز: همه وجدانم درد می کرد حس خوبی نبود و بدتر هم شد ...

    احساس خوب    احساس بد(معنوی)روز غمگینی بود از صبح دلم گرفته بود هوا هم دلش مثل هوای دل من ابری بود. بعد از حضور در بخش مشغول کارهای همیشگی شدم. علائم حیاتی و رگ گیری انجام دادم و مثل همیشه نبودم. ارتباطم با بیماران کم شده بود ولی باز گاهی می خندیدم و سعی می کردم مهربان تر رفتار کنم. همه چیز به آرامی سپری می شد. در حین بازگشت از صبحانه، مردی که جلو بخش روی صندلی نشسته بود و با صدای آرام  از روی قرآنی که در دست داشت می خواند گویی از این عالم و آدم ها فرسنگ ها فاصله گرفته بود. او هم انگار فهمیده بود ماها و بیمارستان ها همه وسیله هایی هستیم و اصل ماجرا دست کس دیگری است ... او به دنبال سرچشمه رفته بود!! با دیدن این صحنه حس خوبی در درونم جان گرفت و لبخندی بر لبان نقش بست گویی یاد خدا خاطرم را نوازشی داده بود و با حسی تازه وارد بخش شدم.گویی امید و جان تازه ای گرفته بودم به مادران در شیر دادن به کودکان شان کمک کردم و از دیدن لطف های پروردگار و حس زیبای مادری لذت می برد و گاهی درون تریتمنت که بودم به صندلی های بیرون بخش نگاهی می انداختم و یاد کلمات خدایی در دالان ذهنم می پیچید تا اینکه ساعت 12 شده بود و موقع نهار بود ... که ناگهان بیمار تخت 12 گفت من می توانم غذا بخورم آخر گفته اند چیزی نخورم. از انجایی که تعداد بیماران زیاد بود و مشکل همه را نمی دانستم به او گفتم صبر کن و سریعا به سراغ پروند و کاردکس بیمار رفتم  و در همین حین از پرستار مربوط نیز سوال کردم و او جواب داد: نه چیزی نخورد چون می خواهد برای ختم حاملگی به زایشگاه برود ناگهان چشمانم گرد شد و سوال کردم برای چه؟؟ بعد از خواندن پرونده بیمار متوجه شدم. مورد الیگو هیدروآمینوس بوده که در سونو آخر مایع آمینوتیک صفر شده بود و قرار بود جنین 24 هفته را از رحم او خارج کنند و خود بیمار این را نمی دانست! فقط به او گفته شده بود که باید به زایشگاه برود.به پرستار مربوط گفتم: چرا به بیمار چیزی نگفته اید او هم که گویی اصلا قضیه خیلی ساده و بی اهمیتی است گفت خوب چه فرقی می کند تو برو بگو.خودم را مسئول احساس کردم گفتم خودش باید موضوع را بداند. حق دارد. از تریتمنت به سمت تخت 12 راهی شدم در سرم پر از فکر بود گویی می خواستم خبر مرگ عزیزی را بدهم  اشک در چشمانم جمع شده بود چگونه باید برایش توضیح می دادم؟ دائم به ختم بارداری فکر می کردم و گاهی هم می پرسیدم از خدا چرا؟ ولی من به عنوان یک پرستار باید محکم تر می بودم و مراقبت از بیمار که فقط جسمی نیس باید از روح بیمارم نیز مراقبت کنم.خیلی زود خودم را بالای سر خانم ... بیمار تخت 12 رساندم دیدم با حالتي نگران منتظر نگاهم مي كرد. در همین حین ...