متن مجری گری برای جشن

  • نمونه متن های مجری

     متن مجری و عوامل هنری جشن تکلیف ـ دبستان یاس نبی(س) ـ اسفند 1389 ·        کلاکت 1 : لحظه ورود بچه ها : ـ آهنگ: خوش آمدید توسط مسئول کامپیوتر گذاشته می شود. ·        میکی موس ها:درب در یکی به بچه ها گل می دهد و یکی سجاده کیفی را ü      عروسک:ــــــــــــــــ ü     مجری: ـــــــــــــــــ   ·        کلاکت 2: شروع برنامه: (با نشستن بچه ها و تشویق حضار) ـ آهنگ: ــــــــــــــــــــ ·        میکی موس ها: پرده را می کشند و روی صحنه دنبال عروسک می گردند. ü     مجری: به صحنه می آید و انگار حواسش به بچه ها نیست دنبال عروسک می گردد و می گوید: خدایا این شاپرک کجاست؟ و... دیر کرده و از این حرفها... یک دفعه بچه ها را می بیند و جا می خورد و می گوید ای وای سلام بچه ها شما کی اومدید راستی شاپرکو ندیدید؟ بیایید با هم صداش کنیم  شاپرک   شاپرک ü     عروسک:اول نیست ... بعد از صدا زدن مجری و بچه ها می آید.... بله بله چه خبره مگه چی شده؟ ü     مجری: انگار یادت نیست قرارمون چی بود؟ شکوفه ها... جشن .... یادت نیست؟(این ها را بلند اما مثلا با حالتی می گوید که بچه ها نفهمند اما بچه ها می فهمند) ü     عروسک: وای یادم رفته بود... همین جاست؟ همین ها هستند؟ ای وای وای چقدر شکوفه... ü     مجری: نمی خوای به بچه ها سلام کنیم؟ ü     عروسک : چرا آخه سلام کردن هفتاد تا صواب داره که همه اش برای سلام کننده است و یکیش برای جواب دهنده ü     مجری: پس معطل چی هستی شروع کنیم؟ ـ آهنگ: شعر شروع هر کار سلامه پخش می شود.(مسئول کامپیوتر) ·        میکی موس ها: روی صحنه با صدای آهنگ شروع به حرکت می کنند انگار دارند شعر می خوانند. ü     عروسک و مجری می گویند:  بعد از تمام شدن آهنگ  دست و هورا و همه دست می زنند. ü     مجری با احساس و فرزانه ای: متن ادبی به نام خدا ü        (اوّل هر کار به نام خداست آن که از او، عالم هستی به پاست می گشایم زبان به نام خدا  که ز نامش جهان شده برپا.  (و سلام به مسئولان، والدین و بچه ها ) سلامی بهمجری                                                                                     عروسک با تو گر خواهی سخن گوید خدا                                                     قرآن بخوان تا شود روح تو با حق آشنا                                                            قرآن بخوان عترت احمد زقرآنش نمی گردد جدا     تا بیابی معنی این نکته را             قرآن بخوان در ابتدای برنامه ها زینت می دهیم جلسه مان را با تلاوت آیات نور .. از حاملان قرآن دعوت می کنیم به جایگاه تشریف بیاورند.و این شعر را رسا و بلند می خواند: (من يک باغ بزرگ مي ...



  • متن مجری گری

    متن مجری گری جشن فارغ التحصیلی متن خیر مقدم و مجریگری روز پدر متن مجريگري ميلاد امام علي (ع) متن مجری گری ( نیمه شعبان ) متن مجری گری نمونه متن کارت دعوت نیمه شعبان متن برای مجریان عمومی روز مادر و روز زن تقدیر نامه روز معلم 2 تقدیر نامه روز معلم مطالبی برای مجری گری روز معلم متن مجری روز معلم / استاد /12 اردیبهشت (متن مجری ولادت حضرت محمد (ص)) (متن مجری ولادت امام جعفرصادق (ع)) متن مجری همایش قرانی متن کارت دعوت غدير خم متن کارت دعوت غدير خم متن مجری متن مجري گري ماه مبارك رمضان ( شب هاي قدر ) متن کامل مجری گری نیمه شعبان

  • مطالب مجری گری برای جشن دهه فجر

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} مطالب مجریگری برای جشن دهه فجر متن مجری دهه فجر انقلاب ، شعر دهه فجر ، سرود انقلابی اشعار و متن های مناسبتی دهه فجر با سلایق مختلفسحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت: «برخیز که آن خسرو شیرین آمدقدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمدمژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای خُتَن آهوی مشکین آمد»گریه، آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرَس عاشق مسکین آمدمرغ دل باز هوادار کمان ابرویست ای کبوتر! نگران باش که شاهین آمدساقیا! می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمدرسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمدچون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمدهمدلان ، همنفسان ، عاشقان سلام، سلامی چو بوی خوش آشنایی ، سلامی از دیار احساس در لفافه ای از مهر و محبت و در طبقی از عطر گل یاس پیشکش حضور پر لطفتان و درودی چون گلواژه ی سرخ عشق به پاکی صداقت چشمانتان تقدیمتان باد.سلام بر فجر و سلام بر فجر آفرینان میدان عشقپرهای بافته را بگشا که تندیسی به لطافت نسیم روی امام، چونان تمثیلی جاندار از این دیار می گذرد و با تبسمی پاک، عشقی بی آلایش را از دروازه ی شرق عبور می دهد تا خورشیدی را به طلوعی دوباره فراخواند.پرهای بافته را بگشا که تیغه های نور در رگهای ظلمت می دود . دانه های مدفون را به تجربه ای نیازموده دعوت می کند. اکنون باغ در انتظار مولودی جدید است.پرهای بافته را بگشا تا برای محشریان پلی از پیغام عبودیت سازیم و سرود پیروزی و آمدن آفتابی سرخ را همگی به یک آهنگ بخوانیم.ایران مجری /گنجور مجریان و سخنوران / پردیس سخن/ متن مجری دهه فجر انقلابطلوع فجر ظفر از افق دوباره دمید/ سرشک شادی از چشم هر ستاره چکیدسیاهی از دل شب رفت و داد مرغ سحر/به عاشقان حقیقت سروش فتح نویدسپاه دشمن از بیم لشکر توحید/ ز دشت حادثه از خوف جان ...

  • متن مجریگری

    به نام بهار آفرين روزگاران و با ياد زيباترين بهار ايّام روزگارمان اجازت از صاحب خانه آي... پرستوهاي زيباي باغ زندگي... چلچله‏هاي خوش خرام آسمان ولايت، كودكانم! در اعماق آبي آسمان آرزو كه پر مي‏زنيد... اندكي آن سوي‏تر را بنگريد... آن گوشه بخش باختر را... آنجا... همانجا را مي‏گويم... جانب سامرا را نظر بيافكنيد، طلايه‏هاي پر فروغ نور چه زيبا بر بستر نسيم آرميده و به آسمان پر مي‏كشد. فرشتگان را مي‏بينيد كه هر كدام طبقي از تحفه‏هاي بهشتي بر سر نهاده، در كوچه پس كوچه‏هاي شهر، بر آستان خانه‏اي سر فرود مي‏آورند، خاك درش را توتياي ديده مي‏كنند، و خود را به تبرّك، خاك راه طفلي مي‏كنند و باز به آسمان پر كشيده و خبر به ديگران مي‏رسانند و باز دسته‏اي ديگر... بگيريد، آستان در را ببوسيد و داخل شويد، مراقب باشيد، شرط ادب هماره به جاي آريد، در محضر سلطان سلاطين روزگار حاضر مي‏شويد. نمي‏گويم بترسيد، نه... او مهرباني از تبار مهربانان است... فقط صورت و سيرتتان را به زينت خضوع و خشوع بيارائيد. اينجا غوغاي نور است، فرياد شاديست، خاطره انگيزترين لحظه طربست، جشن است، سرور است، آن قنداقه سپيد را در دامن آن بانوي پاك مي‏بينيد، زيباترين گل وجود است كه در دامان از گل زيباتر نرگس نشسته است. در اين خانه هرچه ديديد تعجب نكنيد، اينجا غم و شادي به هم آميخته است، آن بزرگواراني كه مي‏بينيد همه زانوي ادب زده‏اند و از ژرفاي دل شادند، مي‏خندند، پيامبرانِ سلف الهي هستند و آن گرامي سالارشان و سرورمان سيد انبيا و اولياء محمد مصطفي صلّي اللَّه عليه و آله مي‏باشد كه گاه خنده مي‏زند و گاه گل اشگ از گونه پاك مي‏كند. اگر بانويي را ديديد كه غرق نور حيا و عفّت و عصمت است و اگر ديديد دستي به پهلو گرفته و قنداقه سپيد به دستي ديگر، آن ياس سپيد باغ عترتست. اگر ديديد كه مخفيانه از پدر مي‏گريد، حتماً قنداقه را كه ديده است، ياد جانسوز دو طفل، درياي آرام قلبش را خروشان نموده، يكي آن كه به قنداق نرسيد و پرپر شد - محسن - و ديگر آن كه در قنداق در دست پدر خون ازحنجر ازگل نازك‏ترش به آسمان پريد - اصغر - راستي كودكانم... حالا كه به اين خانه راهتان دادند، قدر بدانيد... نيكوترين فرصت زمانه را به دست آورده‏ايد، هركسي را اين بخت و اقبال نمي‏دهند. جوهرتان پاك بوده كه قابل فيض شده‏ايد، »ورنه هر سنگ و گلي لؤلؤ و مرجان نشود« شايد ديگر نصيبتان نگردد، اين بار هم نمي‏دانيم چه شده كه در به رويتان گشوده‏اند. خيل مشتاقان را ديديد كه پشت در پشت صف كشيده‏اند... تا شايد گوشه از از در باز شود و رايحه دل انگيزي از درون، مشام جانشان را تازه گرداند. پس با دستان ...

  • متن مجری گری ماه محرم

    متنی زیبا مجری ماه محرم متن مجری محرم ،شعر محرم ،مطالب برای اجرای محرم – امام حسین متن مجری گری ( راویان عاشورایی ) متن و شعر محرم : جدید عالم همه قطره اند و دریاست حسین خوبان همه بنده اند ومولاست حسین ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ازبس که کرم دارد و آقاست حسین به نام شاهد و مشهود  و به نام یکتای شهادت آفرین صاحبدلان و همراهان دل آگاه  سلام ما را از عشق حسین (ع) و یارانش در ماه پر سوز و گداز محرم  الحرام پذیرا باشید . باز محرم آمد ، با هاله ای خون رنگ و با صلابتی شب  مسکن . سر محرم را عاشقان و محبان حسین (ع) می دانند آنانکه به همراه کاروان حسینی از مکه به کربلا سفر کرده اند همچون علی اکبر ، فرزند جوان حسین (ع) که در مسیر راه به همه ی جوانان پیام داد : آنگاه که در راه حق باشیم ، ما را از مرگ باکی نیست ” وحسین (ع) این چنین اعلام کرد : ” انی لا اری الموت الا السعاده ولا الحیاه مع الظالمین الا کبریا ” مرگ را جز سعاد ت نمی بینم وزندگی با ستمکاران را جزخواری نمی دانم ” ======================= متن پیشنهادی یک: سِرّ محرم را عاشقان و محبان حسین (ع) می دانند آنانکه به همراه کاروان حسینی از مکه به کربلا سفر کرده اند همچون علی اکبر ، فرزند جوان حسین (ع) که در مسیر راه به همه ی جوانان پیام داد : آنگاه که در راه حق باشیم ، ما را از مرگ باکی نیست ” وحسین (ع) این چنین اعلام کرد : ” انی لا اری الموت الا السعاده ولا الحیاه مع الظالمین الا کبریا “  = ” مرگ را جز سعاد ت نمی بینم وزندگی با ستمکاران را جزخواری نمی دانم “.   متن پیشنهادی  دو: یا ایتها النفس المطمینه ۲۷- ارجعی انی ربک راضیه مرضیه ۲۸ – وادخلی فی عبادی ۲۹ – وادخلنی جنتی ۳۰  – (سوره فجر۲۷ – ۳۰) الا این که با یاد پروردگار رسیدی به آرامشی و قرار                      بیا این زمان سوی یزدان خویش به سوی خدا گام بگذار پیش که هستی تو خشنود از کبریا زتو نیز راضی است یکتا خدا              کنون در صف بندگانم درآی به باغ بهشتم تو می کن سرای  

  • مجری گری جشن فارغ التحصیلی

    برای مجری گری جشن فارغ التحصیلی به نام جهاندار جان آفرین     حکیم سخن در زبان آفرین سلام یاران ! سلامی به گرمی آفتاب و به اولین اشعه تابناک صبحگاهی ، سلامی به وسعت دریا و به زیبایی آسمان، سلامی به بوی خوش نسیم یک صبح بارانی ، سلامی به زیبایی گل سرخی که بر روی چادر سفید زمین هر چشمی را شیفته خود می کند    و سلامی به زیبایی گل همیشه بهار به امیدی که همیشه بماند و بطراود ، نثارتان باد. ما نیز با برگزاری جشن فارغ التحصیلی، گل همیشه بهار را به خانه دلهایتان می آوریم تا همیشه پوینده و پاینده بمانید و با طراوت زندگی کنید. اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود. ******** یاران دیرین ! اذن دخول در محفل انس و علم مبارک بادتان. ********   دوستی: دوستی ستاره ای است درخشان که با پرتو دلفریب خود افق حیاط را روشن می کند ، وای از ان روز که این ستاره زیبا غروب کند و فروغ دلنواز عشق و دوستی از افق زندگی نابود شود و ظلمات یاس و تنهایی چون ابرهای سیاه ، روح ما را در میان گیرد. دوستی ، مظهر لطف و صفاست ، چون آتشی است که روح ما را می گدازد. بیا که تا نفسی هست ، یار هم باشیم به غنچه های محبت ، بهار هم باشیم ... بیا به ساز وفا بانگ عشق ، سر بدهیم به نام مهر و صفا سازگار هم باشیم ...به شادمانی هم ، بانگ شوق برداریم چو لاله ، لحظه ی غم ، داغدار هم باشیم به یک قرار نماند جهان، فریب مخور بدین قرار ، بیا !بیا !! بیقرار هم باشیم چرا به جور بکوشیم و دل بیازاریم که وقت دیدن هم، شرمسار هم باشیم سمند عمر، شتابنده است و فرصت ، تنگ بیا که تا  نفسی هست، یار هم باشیم مهدی سهیلی     شعر زیبای زیر را باید با احساسات خاص گویندگان خواند و تکرار بعضی از کلمات ایجاد هوش هیجانی خواهد نمود و  روحیه شما را ، اثر شعر ذیل دگرگون خواهد نمود.لطفاً تمرین و ممارست را فراموش ننموده و بر احساسات پاک و بی آلایش خود در موقع خواندن فائق آیید.   الوداع خاطره ها ، یادتان زنده و جاوید پر از  خاطره باد روزگاری که پر از خاطره بود            تلخ و شیرین ، زشت و  زیبا تلخشان شیرین ، یادشان شیرین تر شاد بودید یا که غمگین          فارغ از رنگ یا که رنگین هر چه بودید ، بمانید بجا ، خاطره ها الوداع خاطره ها ، یادتان زنده و جاوید پر از  خاطره باد چه قدر زیبا بود با شما ها بودن دوستانی چون گل مهربان چون گلبرگ بی ریا چون شبنم وای ! باید رفتن !   وای ! باید رفتن ! دل من می گیرد اشک در چشم ترم می شکند دست من می لرزد سخنی هیچ نمامده است بجا الوداع خاطره ها ، یادتان زنده و جاوید پر از  خاطره باد روز اول که شما را دیدم  ، روز اول که شما را دیدم با خودم می گفتم : کاش می ...

  • متن مجري گري براي برگزاري مراسم دهه ي فجر

    متن مجري گري براي برگزاري مراسم دهه ي فجر

    متن براي مجري۳۱ سال از روزی که خبر تاریخی «امام آمد» در روزنامه های ایران چاپ شد می گذرد. از ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ که مردم نام امام خمینی را برای مردی از تبار خوبان برگزیدند. نامی که امروز ما او را به آن نام می شناسیم. افراد سرنوشت ساز در تاریخ کم نیستند. مردانی خوب یا بد. اما آنچه آنها را بزرگ می سازد عظمتی است که مردم آن را باور می کنند. روح الله خمینی، مردی بود که مردم او را به عنوان امام و رهبر برگزیدند. و تاریخ با این انتخاب تاریخی رقم خورد. *****   محمدرضا که روزى با کبکبه و دبدبه و دعوت از دهها شاه و رئیس جمهور از چهارگوشه جهان، در خرابه هاى تخت جمشید و درمقابل مقبره پاسارگاد و گور کوروش هخامنشى، خود را “شاه شاهان” مى نامید و از مردى که حدود دوهزار و پانصدسال پیش، مرده بود مى خواست که: “آسوده بخوابد، چون او بیدار است! ” روز بیست و ششم دى ماه ۱۳۵۶ هجرى شمسى باحالى زار و نزار براى رهایى از مجازات و ستمهاى سى و هفت‏ساله اش، از کشور گریخت و به دامان امریکا پناه برد و شاهپور بختیار نیز کوچکتر از آن بود که در حلقه ی مهره هاى از هم پاشیده امریکا در مقابل توفان سهمگین انقلاب اسلامى کارى از پیش برد. … و بدین سان سیر شگفت انگیز نهضت امام خمینى (س) که در تاریخ سیزدهم مهرماه ۱۳۵۷ هجرى شمسى به هجرت آن حضرت از نجف به پاریس و اقامت ۱۱۷ روزه امام در فرانسه انجامیده بود، به ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه بامداد روز پنجشنبه دوازدهم بهمن ماه ۱۳۵۷رسید که چهره ملکوتى امام خمینى (س) به عنوان رهبر موفق عظیمترین انقلاب دینى درعصر حاضر و قرون اخیر، پس از پانزده سال تبعید، برروى پلکان هواپیما در فرودگاه تهران ظاهرگشت . … و زمانى که امام آمد، دستانش پراز “نور” بود و دامانش پراز “آزادى” و “آزادگى” و زبانى که “حق” برجاى “باطل” نشاند . ولیالى مبارکه عشر که حدیث عشق و خون و آتش بود به فجر رهایى “یوم الله” الهى انجامید . سالگشت این نخستین دست آورد ثمره قیام طولانى و پررنج‏حماسه امام و مردم برامت اسلام مبارک باد!   *****   سولیوان*، در صفحه ۱۶۶ کتابش از بختیار، این چنین یاد مى کند: “فرداى روزى که بختیار در مقام نخست وزیرى مستقرشد براى اولین بار بااو ملاقات کردم . دراین ملاقات و دیدارهاى بعدى، بختیار را بیشتر شبیه یک فرانسوى با آداب و حرکات و رفتار فرانسویان یافتم تا یک ایرانى! او از زبانهاى خارجى منحصرا به زبان فرانسه صحبت مى کرد، لباس دوخت فرانسه به تن داشت و طرز بیان و حرکاتش شبیه یک جنتلمن فرانسوى بود! باوجود اینکه از گفتگوهاى خود با شاه، این طور استنباط کرده بودم که بختیار بیشتر، نقش یک “محلل” را براى خروج قانونى ...

  • متن مجری عید غدیر خم

    شاپرك قصه گو آهاي آهاي قصه دارم قصه اي شنيدني قصه اي كه شاپرك روي گلبرگاي چندتا گل سرخ گل شاپسند و اطلسي و حتي گل ياس گفته بود بارها براي بچه ها مي دونين بچه هايي كه من مي گم كيا بودن ؟ بچه هاي خوشگل باغِ غدير بچه هاي با ادب جمع ميشدن دور گلا تا كه باز گوش بكنن به قصه هاي شاپرك بچه هاي جشن ما؛ دوست دارين گوش بكنين به قصه هاي شاپرك ؟ پس حالا حواسا رو جمع بكنين تاكه بگم قصه چي بود يكي بود يكي نبود زير اين چرخ كبود يه چشمه بود يه بركه بود يه كوه و يك رود خونه بود كنار بركه ي قشنگ چندتا درخت خرما بود هم چشمه و هم بركه هم كوه و هم رودخونه با اون درختْ خرماها همه با دوست بودن مهربون و با صفا كوه بلند و محكم تو گرماي تابستون سايه مي داد به چشمه چشمه به رود آب مي داد رودخونه آب رو مي برد تا كه به بركه مي داد بركه مي گفت درخت جون بيا از اين آب بخور درخت مي گفت بركه جون با دستاي بزرگم سايه مي دم رو سرت خلاصه اين چندتا دوست مهربون و فدا كار كنار هم خوش بودن صبح يه روزِ زيبا وقتي كه بيدار شدن اين دوستاي مهربون به هم سلامي كردن يه صبح به خيري گفتن يه هو صدايي اومد كوه قوي صدا زد: آهاي درخت خرما اون دورا رو نگاه كن تو هم داري مي بيني چيزي رو كه من مي بينم ؟ درخت نگاهي انداخت اون دور دورا انگاري يه عده آدم بودن درخت خوب صدا زد آره دارم مي بينم يه كاروانِ گويا اما چه قدر زيادن ! تا حالا اين قدر آدم يك جا باهم نديدم ! بركه به اون درخت گفت انگاري مهمون داريم مردمي كه مي بينين از مكه بر مي گردن اون جوري كه مي دونم پيش ماها مي مونن حاضر بشيم زودِ زود مهمون خيلي عزيزه آهاي آهاي رود خونه چشمه جونم، درخت جون بايد كه مهمونا رو تحويلشون بگيريم آخه اينجا غديره بهشت اين كويره هر كي كه اين جا مياد شاد مي شه و بعد ميره توي همين گير و وير درخت خوب خرما فرياد كشيد واي خدا نگاه كنين به اون جا ميون اون مردما پيغمبر خدا هست چشمه ي با صفا گفت خداي من يعني من اون حضرت رو مي بينم ؟! رودخونه موجي برداشت فرياد كشيد آخ جونم پيمبرو كه ديدم چشمِ خودم رو حتما به پاهاشون مي ذارم درخت و كوه هر دوتا با شادي و سر صدا گفتن الهي كه ما قربون حضرت بشيم بركه سوالي پرسيد : با خوشحالي صدا زد آهاي درخت خرما من شنيدم هر كجا پيغمبر خدا هست امير مومنين هم كنارشون همون جاست تو رو خدا درخت جون نگاهي كن دوباره ببين امير ما رو اون جا مي شه ببيني درخت دوباره چرخيد نگاهي كرد به صحرا وقتي كه خوب نگاه كرد به بركه ي مهربون جواب رو اين جوري داد : پيمبر رو الآن من دارم دو تا مي بينم !! بركه ي خوب و دانا خنديد و گفت به دوستش : دوست عزيز و خوبم دوتا پيمبر كه نيست ! اونايي كه مي بيني يكي حبيب خداست ...

  • جشن عاطفه ها

    جشن عاطفه ها فرصتی برای مهرورزی و عدالت ورزی امروز چشم به راه دستهاي نوازشگري است که همواره به بهانه اي، مهرباني را بين خود و همنوع خود تقسيم مي کنند. آری امروز 8 مهر ماه، روز برگزاري جشن عاطفه هاست. يک روز نمادين که طي آن، اقشار مختلف جامعه براي دستگيري از همنوع خود تلاش می کنند.از همين رو، جشن عاطفه ها، جشن نيکوکاري، و...، تنها بهانه اي است براي نزديک شدن دلها به يکديگر، تنها فرصتي است براي حضور پربار و محبت آميز مردم، تا اين حقيقت بر قشر آسيب پذير و محروم جامعه آشکار شود که ما هستیم و شاید تنها فرصتی باشد تا همه فرزندان ايران را فرزندان خود بدانيم و در این فرصت از دریای ثروتی که به قیمت فقر محرومان اندوخته ایم، قطره ای را به نا داران اعانه دهیم . اگر چه تصویر روشن نابرابری و تبعیض را بی پروا و با غرور و افتخار و لبخند نشان می دهیم ولی باید اذعان داشت جشن عاطفه ها ، کمکی به تحقق و اجرای عدالت نمی کند و در حقیقت دانش آموزان محروم و محکوم به تدریس در مدارس بی امکانات دولتی با  کتاب و دفتر و لباس و کفش و غذا  با دیگران برابر نمی شوند و به حق خود نمی رسند! چراکه با شکم گرسنه و کیف کهنه و کفش پاره و شلوار وصله دار، بر روی نیمکت های رنگ و رو رفته، در کلاسهای شیشه شکسته، پای تخته سیاه کهنه می شود نشست، و با شوق و خنده و بی غصه، بر روی کاغذهای کاهی می توان نوشت، اگر که عاطفه را نمی شود تقدیم کرد فقط می توان تقسیم کرد و در حقیقت  جشن حقیقی عاطفه ها، همان جشن عدالت است.  جشن عاطفه ها در آخرین روز هفته دفاع مقدس یادآدر دوران انقلاب و سالهای سخت و تلخ جنگ تحمیلی است . ایامی که در آن جشن عاطفه ها رنگ دیگر داشت، جشن عاطفه ها در آن دوران، جشن خون و شهادت و ایثار بود، و اما این جشن مهرماهی ما، میراث بی عدالتی است و فرصتی برای مهرورزی و عدالت پیشگی... 

  • پیامک ولادت امام حسن مجتبی(ع) در ماه رمضان.

    پیامک ولادت امام حسن مجتبی(ع) در ماه رمضان.

    پیامک ( اس ام اس ) ولادت امام حسن مجتبی (ع)-مجریان می توانند بهره ببرند. پیامک ( اس ام اس ) ولادت امام حسن مجتبی(ع) تهیه کننده: علیرضا جمعه زاده مجری نیشابور زمینسلام بر لحظه‏هایی که تو را آوردند! سلام بر لب‏های رسول اللّه‏ که میلاد تو را به درگاه پروردگار، سبحه گفت و نام یگانه‏ات را از دست جبرئیل گرفت و در گوش عصمتت زمزمه کرد! سلام بر لبخند سرافراز علی علیه‏السلام ، که در طلوع تو اتفاق افتاد! سلام بر تو، امامتِ فردای پس از علی! سلام بر تو، شباهتِ بی‏شائبه محمدی! سلام بر اقیانوس کرامت و سخاوتی که از دامان «کوثر» و «ابوتراب» برخاست. تا خدا هست و خدايي مي کند، مجتبي مشکل گشايي مي کند. مهماني حق چه باصفا شد ميلاد امام مجتبي شد (اين عيد بر عاشقان مبارک) ماه رحمت، سفره اش گسترده شد زنده از فيضش جهان مرده شد آسمان پرگشته از شادي و شور آمده از لطف حق ميلاد نور ميلاد حسن(ع) خسرو دين است امشب شادي و سرور مؤمنين است امشب از يمن قدوم مجتبي(ع) طاعت ما مقبول خداوند مبين است امشب ميلاد نور، در نيمه ي ماه نور، بر عاشقان نور مبارکباد. شمس عفت زگريبان، قمر آورده برون نخله ي فاطمه، اول ثمر آورده برون بوالحسن را حسني داده خداوند و حسن از افق، رخ پي اهل نظر آورده برون آمد آن ماه که ماه رمضان کرد دو نيم چون نبي معجز شق القمر آورده برون ولادت باسعادت کريم اهل بيت، امام حسن مجتبي(علیه السلام) مبارک دوش بر گوشم رسيد اين مژده از جان آفرينم کايد از ره آن نگار دلنواز و نازنينم گفتم اي مه از کدامين آسمان باشي؟ بگفتا شمس ايوان ولايت، عُروَة الوثقاي دينم من همان ماه تمامم، جلوه ي ماه صيامم شاهد صلح و قيامم، وجه رب العالمينم طاعات قبول*عيدتون مبارک آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفي / نور دو چشم مرتضي فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن ولادت مظهر جود و کرم و بخشش، مبارک ... التماس دعا دلخواسته هایتان را آرزو كنید ؛‌میلاد كریم اهل بیت فرا رسیده است میلاد اولین گل بوستان علی و زهرا مبارک باد میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترین سردار لشکر حیدر و غریب شهر پیامبر تهنیت باد. روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید امشب از جام تولای وی افطار کنید میلاد کریم اهل بیت مبارک مهمانی حق چه باصفا شد میلاد امام مجتبی شد امام حسن: بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارك بنگر به مرتضی که در این ماه روزه را با بوسه از لب پسر افطار می کند امشب خوان ماه رمضان به یمن قدوم کریم اهل بیت گسترده تر است. هوشیار باشید که بی نصیب از کنارش ...