سونامی سرطان تا دهه آینده - سونامی سرطان در ایران

سونامی سرطان تا دهه آینده


دکتر علیرضا موسوی یکی از پزشکان و متخصصان کشور است که سال‌ها در زمینه مبارزه با گسترش سرطان در کشور فعالیت داشته است او در سال‌های گذشته دبیر شبکه ملی تحقیقات سرطان کشور بوده است و هم اکنون نیز عضو کمیته راهبردی همین شبکه و استاد دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی است.
آینده جامعه ما را در زمینه بیماری سرطان چگونه می‌ بینی د؟

سونامی سرطان در ایران

سونامی سرطان در ایران

ما در ۱۰سال آینده جمعیتمان مسن خواهد شد. بالا رفتن سن جمعیت به این ترتیب با سرطان پیوند می‌خورد که سرطان از بیماری‌هایی است که با طی شدن روندی از زمان خودش را نشان می‌دهد یعنی اینکه مواجهه با بیماری تابعی از طی زمان است که در سنین پیری قاعدتا خودش را نشان می‌دهد. به فرض شما اگر الان خودتان را نپوشانید سرما می‌خورید ولی یک جوان باید ده سال، بیست سال سیگار بکشد تا علائم سرطان خودش را نشان بدهد. تاثیر این موضوع زمانی مشخص می‌شود که فرد چهل تا پنجاه سال سن دارد. بنابراین در دهه آینده که جمعیت ‌ما از سمت جمعیت جوان به سمت جمعیت پیرحرکت می‌کند رشد سرطان را بیشتر خواهیم دهید.
از طرف دیگر رشد و گسترش تکنولوژ‌ی‌های جدید باعث آشنایی بیشتر مردم کشور ما با سبک زندگی و تغذیه غربی شده است. ذائقه غذایی و سبک زندگی غربی نیز به شکل پرخطری همراه با مصرف چربی‌ها، گوشت ‌ها، عدم تحرک و سایر عوامل با زندگی فعلی ما آمیخته است.
قاعدتا با توجه به این توضیحات در دو سه دهه آینده بیست درصد رشد سرطان را شاهد خواهیم بود.
آیا الگوی سرطان نیز تغییر خواهد کرد؟
باید دقت کنید که در گذشته شاهد دو الگوی سرطان بوده‌ایم، الگوی اول، الگوی جهان سومی و فقیر سرطان است و الگوی دوم الگوی کشورهای پیشرفته و غنی است. سرطان ‌های این دو کشور با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال سرطان کشورهای در حال توسعه در گذشته سرطان مری، معده و این نوع سرطان ‌ها بوده است اما با تغییر ساحت‌های زندگی و گسترش الگوی زیست غربی قاعدتا نوع الگوی سرطان ‌ها به نوع سرطان ‌های غربی نزیک‌ می‌شود و پیش‌ بینی می‌شود سرطان ‌های معده و مری کم شود و در عوض سرطان ‌هایی مثل سرطان رود بزرگ، سرطان پستان و سرطان پرستات و البته سرطان ‌های مغزی گسترش یابند.
البته باید گفت که در بسیاری موارد این پیش بینی قابل رویت است و این تبدیل و تغییر صورت در انواع سرطان ‌ها کاملا مشهود است به طوری که سرطان ‌های مری، سرطان رحم ، معده کاملا در دهه‌های اخیر کاهش یافته است.
آیا الگوی جنسیتی سرطان هم تغییر خواهد کرد؟
در هر شرایطی مرد‌ها همیشه بیشتر در معرض سرطان قرار دارند، چرا که همانگونه که اشاره کرده‌ایم این بیماری محصول مجاورت زیاد و مخرب با یک پدیده آ سیب ‌زننده است و چون مرد‌ها این مجاورت را بیشتر تجربه می‌کنند، چرا که حضور اجتماعی بیشتری دارند قاعدتا سرطان در مرد‌ها کماکان بیشتر خواهد بود.
آیا آمار دقیقی از تعداد افراد مبتلا به سرطان در کشور وجود دارد؟
سرطان یک بیماری قابل گزارش در کشور است، یعنی هر پزشکی با تشخیص هر مورد سرطان باید آن را به نظام پزشکی کشور گزارش دهد همچنان که پزشکان موظف هستند در مورد فلج اطفال گزارش کنند و این یعنی یک سیستم جامع برای این بیماری وجود دارد اما به دلیل عدم توزیع مناسب امکانات یا به تعبیری بهره‌ وری نامناسب از این امکانات آمار دقیقی از تعداد واقعی سرطان ی‌ها وجود ندارد اما ازطریق محاسباتی که در این حوزه انجام می‌شود حداقل هفتاد هزار مورد تولید سرطان به صورت روزانه خواهیم داشت! که این آمار بر مبنای آمار وزارت بهداشت است که از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر با سرطان مواجه خواهند شد.
چرا آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد؟
همانطور که اشاره کردم این بیماری باید گزارش شود اما وزارت بهداشت ساختار جمع‌آوری چنین گزارش‌هایی را ندارد. خود این قضیه باعث می‌شود که یک پاتولوژیک یا پزشک چندان به دنبال ارجاع گزارش خود نباشد بنابراین نه پزشک گزارش می‌کند نه وزارت بهداشت تلاش می‌کند که گزارشات را جمع آوری کند.
آیا سرانه پزشک بیمار در این عرصه مناسب است؟ آیا امکانات بهداشتی که در مواجه با این بیماری از سوی وزارت بهداشت تهیه شده است جواب‌گوی مشکلات در این حوزه هست؟
در کشور ما به طور کلی سرانه پزشک سرانه بدی نیست اما توزیع ما بسیار نامشخص است. در تهران امکانات بدی وجود ندارد و به تعبیری همه چیز سرجای خودش قرار دارد اما این موضوع فقط مختص تهران است و هستند استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان که یک دستگاه رادیوتراپی در کل استان نیست و بیمار سیستانی مجبور می‌شود به تهران بیاید. به تعبیر بهتر مشکل‌ ما در نبود امکانات نیست مشکل در توزیع امکانات است و اگر در چنین حوزه‌ای توزیع ناقص حل شود قاعدتا مشکل بهروری هم مرتفع خواهد شد.
آیا فعالیت وزارت بهداشت در زمینه توجه به آمارفزاینده رشد سرطان در کشورمناسب بوده است؟
مشکل بتوان گفت که دراین حوزه ایراد اصلی متوجه وزارت بهداشت است، ایران مانند بسیاری از کشور‌ها ذیل برنامه‌های جهانی سلامت فعالیت می‌کند و از آنجایی که تمرکز این برنامه‌ها در سطح جهانی بر روی بیماری‌های عفونی بوده است به تبع ما هم در این حوزه مشغول تهیه مقدمات و استراتژی‌ها لازم بوده‌ایم و کارنامه موجود هم کارنامه قابل دفاعی است. با توجه به تمرکز جهانی روی بحث بیماری‌های غیر عفونی وضعیت پیگیری مسائل مربوط به سرطان شتاب بیشتری گرفته است. همان‌طور که می‌دانید اخیرا سازمان ملل در این زمینه قطع‌نامه‌ای داشته است با عنوان «کاهش و یا کنترل بیماری‌های مزمن» این قطع‌نامه‌ تصویب شده و ایران هم به آن پیوسته است. در این قطع‌نامه پیش‌ بینی شده است که دولت‌ها به سمت کاهش عوامل خطرساز در بیماری‌های مزمن غیرعفونی پیش بروند، عمده تمرکز این برنامه نیزبر روی سرطان است.
آیا امواج و پارازیت‌های ماهواره‌ای و رادیولوژی درافزایش میزان سرطان موثرند؟ محافل علمی در این زمینه چه نظری دارند؟
بحث پارازیت‌های ماهواره‌ای کمی دچار حاشیه‌های غیرعلمی شده است و البته بحث جدیدی هم نیست، لهستان کشوری است که در فضای جنگ سرد ما بین آمریکا و روسیه قرار گرفت، مردم این کشور چهل سال پارازیت‌های ماهواره‌ای سنگین شوروی را تجربه کرده‌اند ولی جالب این است که هیچ تحقیق علمی ارتباط بین سرطان و پارازیت‌ها را نشان نمی‌دهد! این بحث فقط مختص به کشور ما نبوده است
آیا آمادگی در کشور وجود دارد که بتواند در مقابل موج سرطان در دهه آینده مقاومت کند؟
اولین نکته اینکه سرطان ‌های گوارشی در آینده مهم‌ترین مشغله ذهنی ما در این حوزه خواهد بود و مسئله بعدی اینکه ایران به لحاظ پزشکی کشور بسیار پیشرفته‌ای است. خیلی از کسانی که خارج از ایران زندگی می‌کنند برای مداوا به کشور باز می‌گردند چراکه هم هزینه این خدمات در کشور در مقایسه با سایر کشور‌ها به نحوه بسیار مناسبی پایین است و هم اینکه ما قدرت ارائه خدمات مناسبی داریم. اما نکته مهم ماجرا‌‌ همان است که قبلا اشاره کردم؛ در زمینه اداره بیمار ما نیاز به فعالیت بیشتری داریم به تعبیری باید بین امکانات، توزیع امکانات، بیمار و ساختار مداوا هماهنگی بیشتری صورت پذیرد.


منبع: سلامت نیوز
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها

ما در ۱۰سال آینده جمعیتمان مسن خواهد شد. بالا رفتن سن جمعیت به این ترتیب با سرطان پیوند می‌خورد که سرطان از بیماری‌هایی است که با طی شدن روندی از زمان خودش را نشان می‌دهد یعنی اینکه مواجهه با بیماری تابعی از طی زمان است که در سنین پیری قاعدتا خودش را نشان می‌دهد. به فرض شما اگر الان خودتان را نپوشانید سرما می‌خورید ولی یک جوان باید ده سال، بیست سال سیگار بکشد تا علائم سرطان خودش را نشان بدهد. تاثیر این موضوع زمانی مشخص می‌شود که فرد چهل تا پنجاه سال سن دارد. بنابراین در دهه آینده که جمعیت ‌ما از سمت جمعیت جوان به سمت جمعیت پیرحرکت می‌کند رشد سرطان را بیشتر خواهیم دهید.
از طرف دیگر رشد و گسترش تکنولوژ‌ی‌های جدید باعث آشنایی بیشتر مردم کشور ما با سبک زندگی و تغذیه غربی شده است. ذائقه غذایی و سبک زندگی غربی نیز به شکل پرخطری همراه با مصرف چربی‌ها، گوشت ‌ها، عدم تحرک و سایر عوامل با زندگی فعلی ما آمیخته است.
قاعدتا با توجه به این توضیحات در دو سه دهه آینده بیست درصد رشد سرطان را شاهد خواهیم بود.
آیا الگوی سرطان نیز تغییر خواهد کرد؟
باید دقت کنید که در گذشته شاهد دو الگوی سرطان بوده‌ایم، الگوی اول، الگوی جهان سومی و فقیر سرطان است و الگوی دوم الگوی کشورهای پیشرفته و غنی است. سرطان ‌های این دو کشور با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال سرطان کشورهای در حال توسعه در گذشته سرطان مری، معده و این نوع سرطان ‌ها بوده است اما با تغییر ساحت‌های زندگی و گسترش الگوی زیست غربی قاعدتا نوع الگوی سرطان ‌ها به نوع سرطان ‌های غربی نزیک‌ می‌شود و پیش‌ بینی می‌شود سرطان ‌های معده و مری کم شود و در عوض سرطان ‌هایی مثل سرطان رود بزرگ، سرطان پستان و سرطان پرستات و البته سرطان ‌های مغزی گسترش یابند.
البته باید گفت که در بسیاری موارد این پیش بینی قابل رویت است و این تبدیل و تغییر صورت در انواع سرطان ‌ها کاملا مشهود است به طوری که سرطان ‌های مری، سرطان رحم ، معده کاملا در دهه‌های اخیر کاهش یافته است.
آیا الگوی جنسیتی سرطان هم تغییر خواهد کرد؟
در هر شرایطی مرد‌ها همیشه بیشتر در معرض سرطان قرار دارند، چرا که همانگونه که اشاره کرده‌ایم این بیماری محصول مجاورت زیاد و مخرب با یک پدیده آ سیب ‌زننده است و چون مرد‌ها این مجاورت را بیشتر تجربه می‌کنند، چرا که حضور اجتماعی بیشتری دارند قاعدتا سرطان در مرد‌ها کماکان بیشتر خواهد بود.
آیا آمار دقیقی از تعداد افراد مبتلا به سرطان در کشور وجود دارد؟
سرطان یک بیماری قابل گزارش در کشور است، یعنی هر پزشکی با تشخیص هر مورد سرطان باید آن را به نظام پزشکی کشور گزارش دهد همچنان که پزشکان موظف هستند در مورد فلج اطفال گزارش کنند و این یعنی یک سیستم جامع برای این بیماری وجود دارد اما به دلیل عدم توزیع مناسب امکانات یا به تعبیری بهره‌ وری نامناسب از این امکانات آمار دقیقی از تعداد واقعی سرطان ی‌ها وجود ندارد اما ازطریق محاسباتی که در این حوزه انجام می‌شود حداقل هفتاد هزار مورد تولید سرطان به صورت روزانه خواهیم داشت! که این آمار بر مبنای آمار وزارت بهداشت است که از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر با سرطان مواجه خواهند شد.
چرا آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد؟
همانطور که اشاره کردم این بیماری باید گزارش شود اما وزارت بهداشت ساختار جمع‌آوری چنین گزارش‌هایی را ندارد. خود این قضیه باعث می‌شود که یک پاتولوژیک یا پزشک چندان به دنبال ارجاع گزارش خود نباشد بنابراین نه پزشک گزارش می‌کند نه وزارت بهداشت تلاش می‌کند که گزارشات را جمع آوری کند.
آیا سرانه پزشک بیمار در این عرصه مناسب است؟ آیا امکانات بهداشتی که در مواجه با این بیماری از سوی وزارت بهداشت تهیه شده است جواب‌گوی مشکلات در این حوزه هست؟
در کشور ما به طور کلی سرانه پزشک سرانه بدی نیست اما توزیع ما بسیار نامشخص است. در تهران امکانات بدی وجود ندارد و به تعبیری همه چیز سرجای خودش قرار دارد اما این موضوع فقط مختص تهران است و هستند استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان که یک دستگاه رادیوتراپی در کل استان نیست و بیمار سیستانی مجبور می‌شود به تهران بیاید. به تعبیر بهتر مشکل‌ ما در نبود امکانات نیست مشکل در توزیع امکانات است و اگر در چنین حوزه‌ای توزیع ناقص حل شود قاعدتا مشکل بهروری هم مرتفع خواهد شد.
آیا فعالیت وزارت بهداشت در زمینه توجه به آمارفزاینده رشد سرطان در کشورمناسب بوده است؟
مشکل بتوان گفت که دراین حوزه ایراد اصلی متوجه وزارت بهداشت است، ایران مانند بسیاری از کشور‌ها ذیل برنامه‌های جهانی سلامت فعالیت می‌کند و از آنجایی که تمرکز این برنامه‌ها در سطح جهانی بر روی بیماری‌های عفونی بوده است به تبع ما هم در این حوزه مشغول تهیه مقدمات و استراتژی‌ها لازم بوده‌ایم و کارنامه موجود هم کارنامه قابل دفاعی است. با توجه به تمرکز جهانی روی بحث بیماری‌های غیر عفونی وضعیت پیگیری مسائل مربوط به سرطان شتاب بیشتری گرفته است. همان‌طور که می‌دانید اخیرا سازمان ملل در این زمینه قطع‌نامه‌ای داشته است با عنوان «کاهش و یا کنترل بیماری‌های مزمن» این قطع‌نامه‌ تصویب شده و ایران هم به آن پیوسته است. در این قطع‌نامه پیش‌ بینی شده است که دولت‌ها به سمت کاهش عوامل خطرساز در بیماری‌های مزمن غیرعفونی پیش بروند، عمده تمرکز این برنامه نیزبر روی سرطان است.
آیا امواج و پارازیت‌های ماهواره‌ای و رادیولوژی درافزایش میزان سرطان موثرند؟ محافل علمی در این زمینه چه نظری دارند؟
بحث پارازیت‌های ماهواره‌ای کمی دچار حاشیه‌های غیرعلمی شده است و البته بحث جدیدی هم نیست، لهستان کشوری است که در فضای جنگ سرد ما بین آمریکا و روسیه قرار گرفت، مردم این کشور چهل سال پارازیت‌های ماهواره‌ای سنگین شوروی را تجربه کرده‌اند ولی جالب این است که هیچ تحقیق علمی ارتباط بین سرطان و پارازیت‌ها را نشان نمی‌دهد! این بحث فقط مختص به کشور ما نبوده است
آیا آمادگی در کشور وجود دارد که بتواند در مقابل موج سرطان در دهه آینده مقاومت کند؟
اولین نکته اینکه سرطان ‌های گوارشی در آینده مهم‌ترین مشغله ذهنی ما در این حوزه خواهد بود و مسئله بعدی اینکه ایران به لحاظ پزشکی کشور بسیار پیشرفته‌ای است. خیلی از کسانی که خارج از ایران زندگی می‌کنند برای مداوا به کشور باز می‌گردند چراکه هم هزینه این خدمات در کشور در مقایسه با سایر کشور‌ها به نحوه بسیار مناسبی پایین است و هم اینکه ما قدرت ارائه خدمات مناسبی داریم. اما نکته مهم ماجرا‌‌ همان است که قبلا اشاره کردم؛ در زمینه اداره بیمار ما نیاز به فعالیت بیشتری داریم به تعبیری باید بین امکانات، توزیع امکانات، بیمار و ساختار مداوا هماهنگی بیشتری صورت پذیرد.


منبع: سلامت نیوز
ویرایش و تلخیص:برگزیده ها


,