عقبماندگی و محدودیت عملکرد اجتماعی - عقب ماندگی اجتماعی
عقبماندگی و محدودیت عملکرد اجتماعی
عقب ماندگی ذهنی به معنای نقص هوشی در اوایل زندگی است که با محدود شدن عملکرد اجتمایی همراه است. با اقدامات آ موز شی و اجتمایی میتوان یک زندگی طبیعی در خارج از بیمارستان را برای این افراد فراهم کرد. این اقدامات شامل ثبت نام در مدارس ویژه, انجام کارهای خانه داری و صنایع دستی و حمایت از افراد معلول و خانواده آنان است.
▪ آمار
در جمعیت ۱۵ تا ۱۹ سال شیوع موارد متوسط و شدید حدود ۳ تا ۴ مورد در ۱۰۰۰ است. این شیوع از سال ۱۹۳۰ اندکی تغییر کرده، اما بروز موارد شدید به علت مراقبتهای خوب نوزادی و جنین ی تا حد یک سوم تا یک دوم کاهش یافته است. علت ثابت ماندن شیوع, زندگی طولانیتر افراد عقب مانده ذهنی است. ...
عقب ماندگی اجتماعی
▪ بیماریهای جسمی
شایعترین حالت در موارد شدید و بسیار شدید عقبماندگی ذهنی دیده میشود که اکثرا ناتواناییهای حسی یا حرکتی یا صرع دارند. فقط یک سوم این افراد تحرک دارند و یک چهارم به دیگران وابسته هستند. مشکلات شنوایی و بینایی مانع دیگری برای توانایی شناختی است. ناتوانیهای حرکتی که شایع نیز است عبارتند از: اسپاستیسیتی، اتاکسی، آتتوز
▪ اثر عقب ماندگی ذهنی بر خانواده
به محض تشخیص عقب ماندگی ذهنی در نوزاد والدین دچار استرس میشوند. برخی کودک را نمیپذیرند. گرچه این طرد کردن مدت طولانی دوام ندارد، معمولاً تشخیص پس از سال اول گذاشته میشود. والدین مجبورند امیدها و انتظارات خود را تغییر دهند که گاهی باعث افسردگی طولانی والدین همراه با احساس گناه، شرم و خشم میشود.
سرانجام اکثر والدین با وضع خود تطابق پیدا میکنند. این والدین نیازمند حمایت طولانی مدت هستند.
▪ واکنشها به وقایع استرس زا
واکنش افراد عقبمانده مشابه افراد عادی است. با این حال آنان استرس را بیشتر در رفتار خود نشان میدهند تا در کلمات. تحریکپذیری، آژیتاسیون ترس یا رفتارهای دراماتیک ممکن است نشانه یک اختلال حاد استرس باشد.
همیشه باید این نکته را در نظر داشت که گاهی این واکنش به یک بیماری جسمی تشخیص داده نشده است.
▪ مشکلات رفتاری
مشکلات رفتاری کودکان عقبمانده ذهنی نسبت به کودکان عادی در سنین بالاتری رخ میدهند و بیشتر طول میکشند، گرچه طی زمان بهبود مییابند.بسیاری از عقب ماندگان ذهنی, پرفعالیت و حواس پرت تکانشی هستند. مشکلات جدیتر عبارتند از خود آزاری و رفتارهای اوتیسم ی
( مثل فعالیتهای تکراری بیهدف) این مشکلات جدی در عقب ماندگان ذهنی شدید شایع است(۴۰ درصد کودکان و ۲۰ درصد بزرگسالان). در تعداد کمی از بیماران، رفتارهای تهاجمی به حدی شدید است که احتمال آ سیب به خود بیمار و مراقبت وی وجود دارد که به آن رفتارهای چالشی برانگیز میگویند.
▪ عقب ماندگی ذهنی خفیف
۸۰ درصد افراد عقب ماندگی ذهنی در این گروه هستند. از نظر ظاهری طبیعی هستند و نقایص حسی و حرکتی آنان خفیف است. بنابراین عقب ماندگی ذهنی آنان تا شروع مدرسه تشخیص داده نمیشود. در سنین بزرگسالی میتوانند زندگی مستقلی داشته باشند. گرچه در مواردی مثل خانهداری، اشتغال و مواجهه با موقعیتهای استرس زا نیازمند کمک هستند.
▪ عقب ماندگی ذهنی متوسط
این گروه ۱۲ درصد کل بیماران را تشکیل می دهند , یادگیری زبانی در حد برقراری ارتباط کافی است و اکثرا میتوانند نحوه مراقبت از خود را یاد بگیرند. در دوران بزرگسالی اکثرا قادرند کارهای روزمره را انجام بدهند.
▪ عقب ماندگی ذهنی شدید
حدود ۷ درصد کل بیماران عقبمانده ذهنی، در این گروه هستند. رشد آنان در دوران پیش دبستانی شدید کاهش یافته است و بنابراین یادگیری آنان در مدرسه نیز همینطور است. البته بسیاری از آنان میتوانند نحوه مراقبت از خود را بیا موز ند و با جملات ساده ارتباط برقرار کنند. در بزرگسالی میتوانند وظایف سادهای را انجام دهند و فعالیتهای اجتمایی محدودی دارند. بسیاری از آنان دارای مشکلات جسمانی هستند. تعداداندکی از آنان توانایی شناختی ویژهای دارند که در حالت طبیعی نیازمند هوش بالاست مثل محاسبات ریاضی ذهنی یا حافظ ه قوی.
▪ عقب ماندگی ذهنی بسیار شدید
یک در صد عقب ماندگان ذهنی در این گروهند. تعداداندکی از آنان میتوانند کاملا از خود مراقبت کنند و نیز تعداد کمی میتوانند رفتارهای اجتمایی یا توانایی سخن گفتن داشته باشند.
▪ کودکان استثنایی
همواره یکی از دلایلی که ما نمیتوانیم اطلاعات کاملاً مربوط و جامعی در مورد کودکان و دانش آ موز ان استثنایی بدست بیاوریم اینست که معمولاً وقتی با کودک استثنایی مواجه میشویم ذهن ما به خاطر انباشته شدن، از غیر عادی بودن ذهنی یا جسمی کودک پیشداوری میکند و غالباً ویژگیهای خاصی که کودکان استثنایی دارند (نابینایی ـ ناشنوایی ـ عقب ماندگی و...) مشخصه اصلی آنها میشود. متأسفانه اکثر والدین از داشتن چنین فرزندانی احساس شرمندگی میکنند ودر قالب موارد سعی در مخفی کردن کودکشان در انظار عمومی دارند.
▪ تعریف کودک استثنایی
کودک استثنایی، اول یک کودک است. (انسان است با همه خصوصیات و صفات یک انسان و بعد کودکی است با خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان . و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان را با آن سازگار کنند. در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوتهای مشهودی موجود است، پس میتوان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است و کلمه استثنایی به طور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمیتواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه ا طلاق شود. بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً «کودک استثنایی» مینامیم، بدین معناست که کودک از نظر هوشی، جسمی، روانی و اجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت است و نمیتواند بهنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامههای آ موز ش و پرورش عادی ببرد. در اینگونه کودکان واکنشها، ویژگیهای خاص دارد، بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد و بهدلیل اینکه نمیتواند بر رفتارهای خود کنترل داشته باشد، یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند، چون از نظر شخصیتی نارس و نابالغ است، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آ موز ش و خدمات فوقالعادهای است. عنوان کودکان استثنایی در مکاتب امریکا و انگلستان فرق میکند. در امریکا به تمام کودکان ی که بهنحوی با کودکان طبیعی و همسن خود از نظر فکری، جسمی، عاطفی. عقلانی، رفتاری و... فرق داشته باشد، استثنایی گفته میشود و مسلماً با قبول این تعریف یک کودک نابغه ، نابینا، ناشنوا و عقب مانده ذهنی همه استثنایی هستند.
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها
,