غدد فوق‌ کلیوی و اعمال آن، غده، غدد لنفاوی، غده تیروئید، غدد - درمان گیاهی کم کاری غده فوق کلیه

سلامت - پزشکی - غده فوق‌ کلیوی و اعمال آن

کلیه ‌ها در بدن ما دو عضو کوچک هستند. روی هریک از این دو عضو، اعضای کوچک ‌تری قرار گرفته اند که ما به شدت به آن ها نیاز داریم. نام این دو عضو کوچک، غدد فوق کلیوی (آدرنال) است. هر غده فوق کلیوی، هورمون های زیادی در بدن ما ترشح می ‌کند که در این مطلب به آن ها خواهیم پرداخت.

غدد فوق کلیوی، بافت‌ هایی هستند که سلول‌ های آن ها برای ترشح موادی ویژه، تخصص یافته ‌اند. این غدد از جمله غدد داخلی بدن بوده و محل آن ها در بالای هر کلیه و چسبیده به آنهاست.

غدد فوق کلیوی از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده که هر بخش را می‌ توان یک غده کاملا مستقل‌ دانست.

درمان گیاهی کم کاری غده فوق کلیه , برای.تروید.پرکار.جه.جیزهای.را.نه.نابد.خوید , ایا پرکاری غده فوق کلیه باعث تعریق بیش از حد میشود

درمان گیاهی کم کاری غده فوق کلیه

 

1- بخش قشری

این بخش از سه لایه تشکیل شده است. هر لایه یک گروه هورمون ترشح می ‌کند، اما از نظر شیمیایی، تمام هورمون‌ های بخش قشری جز گروهی از چربی‌ ها به نام "استروئید"‌ هستند.

از جمله هورمون ‌های این بخش، "آلدوسترون" و "کورتیزول" است:

کورتیزول (Cortisol)


کورتیزول در ترمیم زخم ‌ها ، رفع التهاب بافت ‌ها، تجزیه پروتئین ‌ها و تبدیل آن ها به قند، مقابله با شرایط ناگوار بدنی و محیطی مانند بیماری، عفونت میکروبی، شوک‌ های عصبی و عاطفی، گرما و سرما دخالت دارد و به کمک بدن می ‌آید.
به علت پخش گیرنده‌ های کورتیزول در نقاط مختلف بدن، این هورمون، آثار فیزیولوژیک وسیعی را در همه جای بدن موجب می ‌شود. مهم ‌ترین اثر کورتیزول، افزایش مقاومت بدن در مواقع استرس و تداوم حیات است.

هنگامی که گلوکز ( قند خون ) مورد احتیاج نباشد، کورتیزول باعث افزایش ذخیره گلیکوژن (ذخیره قندی) در کبد و به مقدار کمتر در عضلات و قلب می ‌شود. ولی در شرایط بی ‌غذایی موجب می‌ شود که بافت‌ های مهم بدن، گلوکز کافی دریافت کنند. اگر فردی از خوردن غذا خودداری کند، پس از مدتی ذخیره گلوکز تمام می ‌شود، در صورتی که وجود گلوکز برای فعالیت مغز ضروری است. در چنین شرایطی کورتیزول از طرق مختلفی قند خون را افزایش می ‌دهد.

آلدوسترون (Aldostrone)


آلدوسترون در تنظیم میزان سدیم خون دخالت می ‌کند. از زمان قدیم می ‌دانستند که اگر غده فوق کلیوی جانوری را بردارند، جانور پس از چند روز می‌ میرد. اکنون معلوم شده است که علت مرگ، دفع بیش از حد سدیم از کلیه ها است که به دلیل فقدان آلدوسترون صورت می ‌گیرد. اگر به جانور فاقد غده فوق کلیوی، مقدار زیادتری نمک خورانده شود، از مرگ آن جلوگیری می ‌شود.
2- بخش مرکزی

این بخش، هیچ ارتباطی به بخش قشری ندارد. در واقع، بخش مرکزی غده فوق کلیوی را می ‌توان جزئی از دستگاه عصبی سمپاتیک دانست، زیرا این اعصاب به سلول ‌های بخش مرکزی وارد شده اند و هر بار که دستگاه عصبی سمپاتیک تحریک می گردد، این سلول ‌ها نیز تحریک می‌ شوند و هورمون آدرنالین آزاد می ‌کنند. این هورمون همراه با جریان خون به رگ‌ ها، ماهیچه‌ ها، قلب و مغز می ‌رسد و موجب تقویت و تشدید آثار اعصاب سمپاتیک می‌ شود.

آدرنالین

به طور کلی آدرنالین همزمان با تحریک اعصاب سمپاتیک ترشح می ‌شود و موجب فراهم آوردن نوعی حالت آماده باش برای بدن می گردد تا شخص بتواند در مقابل اتفاقات ناگهانی یا ناگوار، آمادگی قبلی داشته باشد (مانند موارد ستیز، فرار یا ...).

در چنین حالاتی ترشح آدرنالین موجب می ‌شود که فعالیت قلب و فشار خون زیادتر شود و خون رسانی افزایش یابد. آدرنالین، موجب باز شدن رگ‌ های عضلات شده و خون رسانی را به این اعضا افزایش می ‌دهد. از سوی دیگر، تاثیرآدرنالین بر کبد باعث می ‌شود که قند خون بالا برود و انر‍ژی مورد نیاز برای ماهیچه‌ ها و اعصاب تامین شود.

تاثیر هورمون های مختلف غده فوق کلیوی بر بدن

اثر بر سیستم عصبی


تغییرات میزان کورتیزول سبب تغییراتی در آستانه حس ‌ها، حافظ ه، هوش و تمرکز مغزی می ‌شود. کمبود کورتیزول باعث افسردگی ، خمودگی و ندرتا روان پریشی و نیز تغییراتی در حس ‌های شنوایی، چشایی و بویایی می‌ گردد.
این تغییرات احتمالا از طریق کاهش جریان خون مغزی و تاثیر بر هدایت پیام ‌های عصبی و تحریک ‌پذیری سلول‌ های عصبی ایجاد می‌ شوند.

آثار ضد التهابی


کورتیزول با کاهش نفوذپذیری مویرگ‌ ها، از نشت پلاسما به‌ داخل بافت‌ ها جلوگیری کرده و سبب کاهش التهاب و نیز التیام سریع ‌تر زخم‌ ها می‌ گردد.
همچنین کورتیزول در متابولیسم مواد پروتئین ی و چربی‌ ها، در حفظ فشار خون طبیعی، مقاومت عضلات، افزایش اسید معده ، تکامل رشد ریه در جنین ، جذب آب و سدیم در کلیه ‌ها، کاهش لنفوسیت ‌های خون و در بعضی از حیوانات در شروع و ادامه زایمان نقش موثری ایفا می ‌کند.

اثرات آلدوسترون


کاهش دفع سدیم از ادرار، افزایش دفع پتاسیم و یون هیدروژن از ادرار، افزایش جذب آب در کلیه و جلوگیری از هدر رفتن آب بدن.
آثار آندروژنی (هورمون جنسی مردانه)


در بخش قشری غده فوق کلیوی، چند هورمون جنسی نر (آندروژن) و به مقدار کمتری هورمون‌ های جنسی ماده (استروژن و پروژسترون) ساخته می‌ شوند.
این آندروژن‌ها در آقایان، به رشد اندام‌ های جنسی در دوران کودکی کمک می‌ کنند، ولی در خانم ها اثرات کمی دارند. بخش زیادی از رشد موهای زیر بغل و زهار در زنان ناشی از عمل این هورمون ‌ها است.

اگر این آندروژن ها در خانم ها بیشتر از حد طبیعی ترشح شوند، نشانه‌ هایی از صفات ثانویه جنسی مردانه مانند بم شدن صدا، پرمویی، کاهش رشد پستان ‌ ها و بزرگ شدن کلیتوریس در آنها ظاهر می ‌شود که به آن "سندرم آدرنوژنیتال" گویند.

کاهش و افزایش هورمون های بخش قشری غده فوق کلیوی

کمبود هورمون ‌های بخش قشری غده فوق کلیوی (هیپوکورتیکوئیدی) باعث بروز بیماری "آدیسون" و افزایش غیرطبیعی آن ها (هیپرکورتیکوئیدی) موجب بیماری "کوشینگ" می‌ شود.

در بیماری آدیسون که در اثر تحلیل و کوچک شدن بخش قشری غده فوق کلیوی ایجاد می ‌شود، حجم و فشار خون و بازده قلبی کاهش می ‌یابد و ضعف و رخوت عمومی همراه با پیگمانتاسیون (ایجاد لکه‌های قهوه ‌ای و سیاه) در نواحی نازک پوست به ویژه در لب‌ ها و نوک پستان ‌ها دیده می‌ شود. اگر این بیمار درمان نشود، طی مدت چند روز تا چند هفته، به علت ضعف شدید و شوک گردش خون ی فوت خواهد کرد.

در بیماری کوشینگ که از رشد بیش از حد بخش قشری غده فوق کلیوی وجود می‌ آید، بافت چربی در نواحی گردن و پشت افزایش می ‌یابد، ولی دست‌ ها و پاها لاغر می‌ شوند، ضعف عضلانی عارض می‌ شود، و پوست نازک و استخوان ‌ها شکننده می گردند، و افسردگی و اضطراب و اختلال در حافظ ه نیز ایجاد می‌ شود. به علاوه صورت این بیماران به حالت پف کرده و دارای جوش‌ های فراوان و موی زیاد دیده می ‌‌شود.

ترشح هورمون های بخش قشری غده فوق کلیوی

درد و ناراحتی ‌های عصبی و روانی باعث افزایش ترشح این هورمون ها می‌ شوند. همچنین ترشح این هورمون ‌ها در ساعات اولیه صبح زیاد و در هنگام غروب کم است.

دکتر هومن خلیقی
هفته نامه سلامت
برگرفته از وب سایت تبیان

1- بخش قشری

این بخش از سه لایه تشکیل شده است. هر لایه یک گروه هورمون ترشح می ‌کند، اما از نظر شیمیایی، تمام هورمون‌ های بخش قشری جز گروهی از چربی‌ ها به نام "استروئید"‌ هستند.

از جمله هورمون ‌های این بخش، "آلدوسترون" و "کورتیزول" است:

کورتیزول (Cortisol)


کورتیزول در ترمیم زخم ‌ها ، رفع التهاب بافت ‌ها، تجزیه پروتئین ‌ها و تبدیل آن ها به قند، مقابله با شرایط ناگوار بدنی و محیطی مانند بیماری، عفونت میکروبی، شوک‌ های عصبی و عاطفی، گرما و سرما دخالت دارد و به کمک بدن می ‌آید.
به علت پخش گیرنده‌ های کورتیزول در نقاط مختلف بدن، این هورمون، آثار فیزیولوژیک وسیعی را در همه جای بدن موجب می ‌شود. مهم ‌ترین اثر کورتیزول، افزایش مقاومت بدن در مواقع استرس و تداوم حیات است.

هنگامی که گلوکز ( قند خون ) مورد احتیاج نباشد، کورتیزول باعث افزایش ذخیره گلیکوژن (ذخیره قندی) در کبد و به مقدار کمتر در عضلات و قلب می ‌شود. ولی در شرایط بی ‌غذایی موجب می‌ شود که بافت‌ های مهم بدن، گلوکز کافی دریافت کنند. اگر فردی از خوردن غذا خودداری کند، پس از مدتی ذخیره گلوکز تمام می ‌شود، در صورتی که وجود گلوکز برای فعالیت مغز ضروری است. در چنین شرایطی کورتیزول از طرق مختلفی قند خون را افزایش می ‌دهد.

آلدوسترون (Aldostrone)


آلدوسترون در تنظیم میزان سدیم خون دخالت می ‌کند. از زمان قدیم می ‌دانستند که اگر غده فوق کلیوی جانوری را بردارند، جانور پس از چند روز می‌ میرد. اکنون معلوم شده است که علت مرگ، دفع بیش از حد سدیم از کلیه ها است که به دلیل فقدان آلدوسترون صورت می ‌گیرد. اگر به جانور فاقد غده فوق کلیوی، مقدار زیادتری نمک خورانده شود، از مرگ آن جلوگیری می ‌شود.
2- بخش مرکزی

این بخش، هیچ ارتباطی به بخش قشری ندارد. در واقع، بخش مرکزی غده فوق کلیوی را می ‌توان جزئی از دستگاه عصبی سمپاتیک دانست، زیرا این اعصاب به سلول ‌های بخش مرکزی وارد شده اند و هر بار که دستگاه عصبی سمپاتیک تحریک می گردد، این سلول ‌ها نیز تحریک می‌ شوند و هورمون آدرنالین آزاد می ‌کنند. این هورمون همراه با جریان خون به رگ‌ ها، ماهیچه‌ ها، قلب و مغز می ‌رسد و موجب تقویت و تشدید آثار اعصاب سمپاتیک می‌ شود.

آدرنالین

به طور کلی آدرنالین همزمان با تحریک اعصاب سمپاتیک ترشح می ‌شود و موجب فراهم آوردن نوعی حالت آماده باش برای بدن می گردد تا شخص بتواند در مقابل اتفاقات ناگهانی یا ناگوار، آمادگی قبلی داشته باشد (مانند موارد ستیز، فرار یا ...).

در چنین حالاتی ترشح آدرنالین موجب می ‌شود که فعالیت قلب و فشار خون زیادتر شود و خون رسانی افزایش یابد. آدرنالین، موجب باز شدن رگ‌ های عضلات شده و خون رسانی را به این اعضا افزایش می ‌دهد. از سوی دیگر، تاثیرآدرنالین بر کبد باعث می ‌شود که قند خون بالا برود و انر‍ژی مورد نیاز برای ماهیچه‌ ها و اعصاب تامین شود.

تاثیر هورمون های مختلف غده فوق کلیوی بر بدن

اثر بر سیستم عصبی


تغییرات میزان کورتیزول سبب تغییراتی در آستانه حس ‌ها، حافظ ه، هوش و تمرکز مغزی می ‌شود. کمبود کورتیزول باعث افسردگی ، خمودگی و ندرتا روان پریشی و نیز تغییراتی در حس ‌های شنوایی، چشایی و بویایی می‌ گردد.
این تغییرات احتمالا از طریق کاهش جریان خون مغزی و تاثیر بر هدایت پیام ‌های عصبی و تحریک ‌پذیری سلول‌ های عصبی ایجاد می‌ شوند.

آثار ضد التهابی


کورتیزول با کاهش نفوذپذیری مویرگ‌ ها، از نشت پلاسما به‌ داخل بافت‌ ها جلوگیری کرده و سبب کاهش التهاب و نیز التیام سریع ‌تر زخم‌ ها می‌ گردد.
همچنین کورتیزول در متابولیسم مواد پروتئین ی و چربی‌ ها، در حفظ فشار خون طبیعی، مقاومت عضلات، افزایش اسید معده ، تکامل رشد ریه در جنین ، جذب آب و سدیم در کلیه ‌ها، کاهش لنفوسیت ‌های خون و در بعضی از حیوانات در شروع و ادامه زایمان نقش موثری ایفا می ‌کند.

اثرات آلدوسترون


کاهش دفع سدیم از ادرار، افزایش دفع پتاسیم و یون هیدروژن از ادرار، افزایش جذب آب در کلیه و جلوگیری از هدر رفتن آب بدن.
آثار آندروژنی (هورمون جنسی مردانه)


در بخش قشری غده فوق کلیوی، چند هورمون جنسی نر (آندروژن) و به مقدار کمتری هورمون‌ های جنسی ماده (استروژن و پروژسترون) ساخته می‌ شوند.
این آندروژن‌ها در آقایان، به رشد اندام‌ های جنسی در دوران کودکی کمک می‌ کنند، ولی در خانم ها اثرات کمی دارند. بخش زیادی از رشد موهای زیر بغل و زهار در زنان ناشی از عمل این هورمون ‌ها است.

اگر این آندروژن ها در خانم ها بیشتر از حد طبیعی ترشح شوند، نشانه‌ هایی از صفات ثانویه جنسی مردانه مانند بم شدن صدا، پرمویی، کاهش رشد پستان ‌ ها و بزرگ شدن کلیتوریس در آنها ظاهر می ‌شود که به آن "سندرم آدرنوژنیتال" گویند.

کاهش و افزایش هورمون های بخش قشری غده فوق کلیوی

کمبود هورمون ‌های بخش قشری غده فوق کلیوی (هیپوکورتیکوئیدی) باعث بروز بیماری "آدیسون" و افزایش غیرطبیعی آن ها (هیپرکورتیکوئیدی) موجب بیماری "کوشینگ" می‌ شود.

در بیماری آدیسون که در اثر تحلیل و کوچک شدن بخش قشری غده فوق کلیوی ایجاد می ‌شود، حجم و فشار خون و بازده قلبی کاهش می ‌یابد و ضعف و رخوت عمومی همراه با پیگمانتاسیون (ایجاد لکه‌های قهوه ‌ای و سیاه) در نواحی نازک پوست به ویژه در لب‌ ها و نوک پستان ‌ها دیده می‌ شود. اگر این بیمار درمان نشود، طی مدت چند روز تا چند هفته، به علت ضعف شدید و شوک گردش خون ی فوت خواهد کرد.

در بیماری کوشینگ که از رشد بیش از حد بخش قشری غده فوق کلیوی وجود می‌ آید، بافت چربی در نواحی گردن و پشت افزایش می ‌یابد، ولی دست‌ ها و پاها لاغر می‌ شوند، ضعف عضلانی عارض می‌ شود، و پوست نازک و استخوان ‌ها شکننده می گردند، و افسردگی و اضطراب و اختلال در حافظ ه نیز ایجاد می‌ شود. به علاوه صورت این بیماران به حالت پف کرده و دارای جوش‌ های فراوان و موی زیاد دیده می ‌‌شود.

ترشح هورمون های بخش قشری غده فوق کلیوی

درد و ناراحتی ‌های عصبی و روانی باعث افزایش ترشح این هورمون ها می‌ شوند. همچنین ترشح این هورمون ‌ها در ساعات اولیه صبح زیاد و در هنگام غروب کم است.

دکتر هومن خلیقی
هفته نامه سلامت
برگرفته از وب سایت تبیان


برای.تروید.پرکار.جه.جیزهای.را.نه.نابد.خوید , ایا پرکاری غده فوق کلیه باعث تعریق بیش از حد میشود