آقای «رئیسی» از جو انتخابات بیرون بیا


اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

آقای رئیسی لباس دین و روحانیت به تن داشت اما حدی را نگه نداشت و ستادهای او، به سازماندهی افراد و تهیه جزواتی اقدام کرد که حسن روحانی را به عنوان گسترش دهنده همجنس بازی در کشور و مخالف دین و قرآن معرفی می کرد و با وارونه نمایی سند 2030 ، دولت روحانی را درصدد فرهنگ زدایی اسلامی از کشور، توصیف کرده و او را فریفته فرهنگ غرب برمی شمرد.

 گاهی اوقات در عالم سیاست، سخنانی از جانب سیاستمداران صادر می‌شود که مرغ پخته را پس از تأمل و تفکر در موضوع، به خنده وامی‌دارد. سخنانی که احتمالا ناشی از جاهل فرض نمودن مستمعین است. در این موارد، گوینده می‌کوشد به نحوی سخن بگوید که حقایق را وارونه جلوه دهد و ژست افرادی را به خود بگیرد که جز حرکت در مسیر حق، هدفی برای خود تعیین نکرده‌اند.

 

اگر فرد گوینده، خویشتن را در جامه متشرعین به جامعه قالب کرده باشد در کلام خویش، مدام از واژه «تکلیف» برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت اهداف خویش بهره می‌گیرد و چون توان اقدام علنی برای مقابله با مخالفین را ندارد به فضاسازی روی می‌آورد و تا آنجا که در توان اوست خود را به «عصمت» نزدیک‌تر ساخته و مخالفین خویش را «باطل محض» جلوه می‌دهد.

 

در طی روزهای اخیر، سید ابراهیم رئیسی که در «قمار بزرگ» انتخابات، توسط مردم ایران، شایسته منصب ریاست جمهوری تشخیص داده نشد و درنتیجه؛ مناصب بزرگ‌تری که برای آینده خویش در نظر گرفته بود را نیز از دست داد در مصاحبه با خبرگزاری‌های وابسته به اصولگرایان، به تداوم رویه مظلوم‌نمایی خویش پرداخته و به نحوی بر حسن روحانی و عملکرد او در انتخابات تاخته است که گویا خویش را در جایگاه «معصوم» فرض کرده است و روحانی را در جایگاه «ملحد». 

 

گویا سید ابراهیم رئیسی، مردم ایران را فراموش‌کار تصور کرده است که این‌گونه به وارونه‌گویی حقایق، اقدام می‌کند.

 

سید ابراهیم رئیسی گفته است: «حتی صداوسیما که باید ملی و فراجناحی باشد، به دلایلی ازجمله گروکشی‌ها در خصوص بودجه و گاهی گرایش‌های خاص تحلیلی، در مقاطع نزدیک به انتخابات متأسفانه به روابط عمومی و ستاد تبلیغی دولت تبدیل‌شده بود که این وضع در شأن سازمانی با مأموریت‌های ملی نیست.»

 

چه کسی باور می‌کند که این سخنان، از جانب جناب رئیسی بیان‌شده باشد؟ آیا منظور وی، صداوسیمای کشور دیگری است یا منظور، همان صداوسیمایی است که نمازهای جماعت او را در ایام منتهی به انتخابات به طور زنده پوشش می‌داد و میتینگ‌های تبلیغاتی او را اطلاع‌رسانی می‌کرد و ادعاهای تبلیغاتی او را در قالب برنامه‌های تولیدی خود، انجام‌شدنی توصیف می‌کرد و به سیاه‎نمایی اقدامات دولت و تخریب دستاوردهای آن و بزرگنمایی مشکلاتی که حسن روحانی وارث آن بود می‌پرداخت؟

 

آیا صداوسیمایی که مدیران سطوح عالی آن، از حامیان جلیلی در انتخابات گذشته و از هواداران رئیسی و مرتبطان ستادهای او در انتخابات اخیر بودند به روابط عمومی و ستاد تبلیغی دولت تبدیل‌شده بود یا اینکه همین صداوسیما با بودجه ملت علیه اقدامات منتخب ملت در طی سال‌های گذشته قیام کرده بود؟

 

این ادعا که صداوسیما به دلیل گروکشی در بحث بودجه، به حامی دولت در انتخابات تبدیل‌شده بود همان‌قدر مضحک است که گفته شود برخی نهادهای انقلابی به دلیل گروکشی در بحث بودجه، به حامی روحانی در انتخابات مبدل گشته بودند.

 

آقای رئیسی در ادامه افاضات خویش گفته است: «حقیقتاً خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم؛ چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرفِ رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه می‌دارد؛ نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه می‌دارد؛ ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس‌‌جمهور را حفظ خواهد نمود؛ خوب، در انتخابات و خصوصاً ده روز آخر هر سه محاسبه ما به هم خورد.»

 

به نظر می‌رسد آقای رئیسی به این نتیجه رسیده است که اگر دست به فرافکنی بزند اقدامات او و حامیانش در انتخابات، از یادها خواهد رفت و بدین ترتیب، بهتر می‌تواند اقدامات مخرب خویش علیه دولت را ادامه دهد؛ چراکه مگر می‌شود به این سرعت، حجم تخریب‌ها و تهمت‌ها و هتاکی‌ها به حسن روحانی و دولت یازدهم را فراموش کرد که توسط ستاد رئیسی مدیریت می‌شد؟

 

آقای رئیسی لباس دین و روحانیت به تن داشت و مدام به آمارهای دروغ، متوسل می‌شد، مدام تکذیبیه ادعاهای او از جانب نهادهای مسئول صادر می‌شد و مدام وعده‌های خلاف واقع او که فقط برای جمع‌آوری آراء بیان می‌شد توسط صاحب‌نظران رد می‌شد.

 

آقای رئیسی لباس دین و روحانیت به تن داشت اما حدی را نگه نداشت و ستادهای او، به سازمان‌دهی افراد و تهیه جزواتی اقدام کرد که حسن روحانی را به‌عنوان گسترش‌دهنده هم‌جنس‌بازی در کشور و مخالف دین و قرآن معرفی می‌کرد و با وارونه نمایی سند 2030، دولت روحانی را درصدد فرهنگ‌زدایی اسلامی از کشور، توصیف کرده و او را فریفته فرهنگ غرب برمی‌شمرد.

 

سید ابراهیم رئیسی که از سال‌های ابتدایی انقلاب در کشور، دارای مسئولیت قضایی بوده است حریم نظام را نگه نداشت و با توسل به آمارهای خلاف واقع قاچاق و وضعیت فقر و بسیاری مسائل دیگر، علاوه بر اینکه نظام اسلامی را ناکارآمد جلوه داد بلکه با خلاف واقع گویی، رئیس‌جمهور کشور را نیز متهم به دروغ‌گویی کرد.

 

اصول اخلاقی انتخابات اقتضا می‌کرد با دین و نمادهای آن در تبلیغات انتخاباتی، برخورد ابزاری نشود، از امام رضا (ع) و متبرکات منصوب به بارگاه ایشان، استفاده تبلیغاتی نشود، از آبروی محرومین برای ساخت پله ترقی در انتخابات، بهره‌برداری نشود، با شعار پرداخت پول، به فریب مردم پرداخته نشود و برای کسب رأی و جذب اقبال مردمی، باطن حقیقی در پشت ظاهری فریبنده و غیرواقع پنهان نشود و با تتلوها عکس یادگاری برای انتشار گرفته نشود و بسیاری موارد دیگر که متأسفانه توسط مدعیان فعلی، رعایت نشد.

 

آقای رئیسی فراموش کرده است که فرمان آتش را علیه دکتر روحانی، خودش صادر کرد و اینک شاکی است که چرا شکست‌خورده است. او فراموش کرده است که در مناظره اول و دوم، او بود که ادعاهای خلاف واقع خویش را تکرار می‌کرد و حسن روحانی هیچ نمی‌گفت، فراموش کرده است که در سخنرانی‌هایش و سخنرانی اعضای ستادش، آنچه از هتاکی میسر بود به روحانی و دولتش نثار شد، فراموش کرده است که در انتخابات، با شعارهایی وارد گود رقابت شد که با عملکرد پیشین او مطابقت نداشت و چنین موضوعی برای حسن روحانی، اظهر من الشمس بود، لذا روحانی تصمیم گرفت در مقابل این رویه بایستد و پس از مناظره دوم، در قالب سخنرانی‌ها و ارائه مطالب، مصمم شد واقعیات صحنه انتخابات را نمایان سازد و با یادآوری سوابق و افکار اصلی سید ابراهیم رئیسی، به روشنگری در موضوع غیرواقعی بودن و غیرعملی بودن شعارهای او بپردازد و جواب ادعاهای او را بدهد. 

 

اینک آقای رئیسی شاکی است که چرا حسن روحانی، شئونات ریاست جمهوری را رعایت نکرده است. شاید او منتظر بوده است که حسن روحانی در مقابل تمام اتهامات و خلاف‌واقع‌گویی‌ها، سکوت کرده و مسئولیت اداره کشور را به اشخاصی بسپارد که از واقعیات درونی آنان، آگاهی دارد.

 

سید ابراهیم رئیسی گفته است: «رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی‌سابقه‌ای، چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید. به نظر شما سخیف‌تر و خنده‌دارتر از این ادعا وجود دارد که می‌گفتند «اگر فلانی بیاید در خیابان‌ها و پیاده‌روها دیوار می‌کشد؟».«اینکه فرهنگ سیاسی مسئولان چنان تغییر کرده که همانند غربی‌ها برای کسب قدرت، کمیته عملیات روانی تشکیل می‌دهند و در آنجا برای نشر حداکثری دروغ و تهمت‌های عجیب‌وغریب برنامه‌ریزی می‌کنند و بعد هم که نتیجه می‌گیرند؛ نه‌تنها احساس گناه نمی‌کنند بلکه برای خودشان کف می‌زنند و می‌گویند «موفق شدیم.»، این یعنی فرهنگ سیاسی رو به انحطاط است.»

 

چه کسی باور می‌کند در دورانی که گستره فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تا روستاها نیز ادامه یافته است و صداوسیمای کشور نیز در ایام انتخابات، مدام در حال ارائه برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداها بوده است صدای سید ابراهیم رئیسی به بخشی از جامعه نرسیده باشد؟ 

 

اضافه کنید به عناوین گفته‌شده مواردی از قبیل تریبون‌های نماز جمعه، ارسال طلاب به روستاها، نذورات مذهبی، مبلغین مستقر در برخی نهادهای نظامی، اماکن متعلق به برخی نهادهای انقلابی و مواردی ازاین‌دست. آیا صدای رئیسی به بخشی از جامعه نرسیده است؟ آیا با چنین ابزار تبلیغاتی گسترده، می‌توان به تخریب آقای رئیسی پرداخت؟

 

حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی گفته بود برخی از افرادی که امروز از آزادی، دم می‌زنند، از کرامت انسانی سخن می‌گویند و از فضای مجازی دفاع می‌کنند، واقعیت درونی خویش را پنهان کرده‌اند و از همان قماشی هستند که در سال‌های نه‌چندان دور، می‌خواستند در پیاده‌روها، برای تفکیک جنسیتی دیوار بکشند. اینکه آقای رئیسی، مخاطب چنین موضوعی را شخص خود دانسته است بحث دیگری است.

 

علاوه بر این، حرکت جامعه به سمتی که در آن، از ناحیه ستاد انتخاباتی کاندیدایی، چنان در جامعه، دروغ پمپاژ شود که حتی رئیس‌جمهور کشور که مجتهدی شناخته‌شده است را مروج همجنسگرایی در مدارس معرفی کند و وعده‌های پولی دروغینی به محرومان داده شود تا آرای آنان خریداری شود حکایت از آن دارد که فرهنگ سیاسی برخی از افراد که ادعای دین‌داری نیز دارند همانند غربی‌ها در جهت کسب قدرت است و حتی پس از شکست نیز، شکست خویش را با کاربست واژه «تکلیف»، موفقیت محسوب می‌کنند.

 

سید محرومان! گفته است: «بااینکه بعد از نماز باعجله به سمت پرواز باید می‌رفتم، اما نشستم و 3 تا 4 دقیقه او (تتلو) را به خاطر ترانه‌ای که برای امام رضا (ع) خوانده بود، تحسین و تشویق کردم و رفتم. بعداً از دوستان شنیدم که ایشان تصویر این دیدار کوتاه را در فضای مجازی منتشر کرده.»

 

در رابطه با این موضوع نیز گفتنی‌ها وجود دارد اما سؤالاتی را باید از جناب رئیسی پرسید. سؤالاتی از این قبیل که آیا دیدار با تتلو در شب انتخابات، برای خدا بوده است یا خرما؟ و اینکه آیا تصاویر دیدار ایشان با محرومان در ایام منتهی به انتخابات نیز توسط تتلو منتشرشده است یا خیر؟

 

به نظر می‌رسد آقای رئیسی هنوز به این نتیجه نرسیده است که هرچقدر شناخت جامعه از او بیشتر شود آرای کمتری را نصیب وی خواهد کرد و لذا همچنان در فضای انتخابات، به سر می‌برد.

منبع: رویداد۲۴