جزئیات مذاکره اصلاحطلبان با روحانی
جزئیات دیدار اصلاحطلبان با روحانی با حضور آقای جهانگیری در انتخابات چیست؟ اسحاق جهانگیری چه کارکردی برای اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت؟ چرا در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ کاندیدای اصلی یعنی حسن روحانی، ابراهیم رئیسی و محمود احمدینژاد با کاندیدای پوششی در انتخابات حضور پیدا کردهاند؟ حسن روحانی با چه چالشهایی در فضای انتخاباتی از سوی رقبا مواجه خواهد شد؟ برای پاسخ به این سوالات با دکتر محمدجواد حقشناس، استاد دانشگاه و چهره برجسته جریان اصلاحات گفتوگو کردیم.
دکتر حقشناس معتقد است: «در انتخابات پیش رو دوگانه قالیباف-رئیسی در مقابل دوگانه روحانی-جهانگیری و همچنین دوگانه احمدینژاد- بقایی قرار خواهند گرفت که احتمال کنارهگیری هر کدام به سود دیگری در فضای انتخابات وجودخواهد داشت. به همین دلیل یکی از ویژگیهایی که انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ را نسبت به انتخابات گذشته متمایز میکند حضور سه کاندیدای پوششی در کنار گزینههای اصلی جریانهای سیاسی بوده است که میتواند فضای پیچیدهای را در انتخابات ترسیم کند». در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
چرا احمدینژاد بهرغم توصیه رهبر معظم انقلاب در انتخابات ثبت نام کرد؟ این اقدام وی چه پیامدهایی برای او به همراه خواهد داشت؟
احمدینژاد از زمانی که در فضای سیاسی ایران مطرح شده است همواره به دنبال این بوده که تصویری غیرقابل پیشبینی از خود به نمایش بگذارد. این وضعیت حتی در سابقه احمدینژاد در گذشته و زمانی که در سطح ملی مطرح نشده بود نیز وجود داشت و وی همواره تمایل داشت خود را به شکل غیر قابل پیشبینی مطرح کند. این وضعیت در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ نیز وجود داشت. موضوع حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری از مدتها پیش در فضای سیاسی کشور مطرح شده بود.
با این وجود با توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر عدم حضور در انتخابات همگان گمان میکردند احمدینژاد به توصیه مقام معظم رهبری تمکین میکند و در انتخابات ثبت نام نمیکند. این در حالی بود که رفتار غیرقابلپیشبینی احمدینژاد دوباره در انتخابات ریاست جمهوری۹۶ بروز و ظهور کرد و وی بهرغم توصیه مقام معظم رهبری و پیشبینیهای طیفهای مختلف سیاسی در وزارت کشور حاضر شد و در انتخابات ثبت نام کرد. بسیاری از فعالان سیاسی دیروز نردبان بالارفتن احمدینژاد در فضای سیاسی ایران شدند و با همه ظرفیت خود از وی حمایت میکردند امروز که ماهیت وی برای همگان روشن شده است از گذشته خود پشیمان هستند که چرا در گذشته چنین اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. از سوی دیگر این افراد در شرایط کنونی نگران آینده احمدینژاد هستند و احساس میکنند احمدینژاد ممکن است هزینههای بیشتری را به جریان اصولگرایی و نظام وارد سازد.
در شرایط کنونی احمدینژاد به استخوان در گلوی اصولگرایان تبدیل شده است که نه میتوانند وی را از گلو بیرون بیندازند و نه اینکه وی را قورت بدهند. به نظر من اصولگرایان یک عذرخواهی بزرگ به مردم برای حمایت از احمدینژاد بدهکارند و باید هر چه زودتر از مردم عذرخواهی کنند. این در حالی است که اصولگرایان به جای اینکه از مردم عذرخواهی کنند همچنان از حمایت خود از احمدینژاد در گذشته دفاع میکنند و امروز نیز که ماهیت وی برای همه روشن شده است برای برائت از وی مسابقه گذاشتهاند. مساله مهم این است که احمدینژاد هیچ تغییری نکرده است و هنوز هم همان فردی است که در سال۸۴ به ریاست جمهوری رسید. با این وجود اصولگرایان تغییر کردهاند و همگی از کسی که روزی همه ظرفیت خود را در اختیارش گذاشتند، برائت میجویند.
برخی از تحلیلگران سیاسی قبل از ثبت نام احمدینژاد براین باور بودند که انتخابات به صورت دوقطبی بین آقای روحانی و رئیسی برگزار میشود. آیا حضور احمدینژاد در انتخابات سبب سه قطبیشدن انتخابات خواهد شد؟
اگر شورای نگهبان صلاحیت احمدینژاد را تایید کند ما با یک انتخابات دوقطبی بین آقای روحانی و احمدینژاد مواجه خواهیم بود. در چنین شرایطی بقیه کاندیداها از جایگاه مهمی در انتخابات برخوردار نخواهند بود و فضای انتخاباتی بین آقای روحانی و احمدینژاد تقسیم خواهد شد.
به هر حال آقای احمدینژاد دارای پایگاه رای در بین برخی از اقشار مردم است که میتواند این پایگاه رای را به یک جریان اجتماعی تبدیل کند و در انتخابات از آن استفاده کند. از سوی دیگر احمدینژاد با روش خاص خود امکان به صحنه کشاندن۳۰ تا ۴۵درصد افرادی که معمولا در انتخابات شرکت نمیکنند را نیز خواهد داشت. نمونه بارز عبور از خط قرمزها را میتوان در سخنان وی در خوزستان مشاهده کرد. سخنان احمدینژاد در خوزستان به صورت کاملا حسابشده، با برنامه و به صورت دوپهلو عنوان شد. به نظر میرسد احمدینژاد با استفاده از این نوع گفتمان تلاش میکند برای خود جریان اجتماعی شکل بدهد تا بتواند در مقابل جریان حامی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری قرار بگیرد.
احمدینژاد با استفاده از این استراتژی دنبال چه اهدافی است؟
احمدینژاد استعداد این را دارد از منتهاالیه راست سیاسی و راست رادیکال به منتهاالیه چپ سیاسی و چپ رادیکال تبدیل شود. این مساله را به خوبی میتوان از مواضع ایشان، آقای مشایی و آقای بقایی در ماههای اخیر مشاهده کرد. به عنوان مثال نامه آقای مشایی به رئیس دولت اصلاحات و همچنین موضع احمدینژاد درباره مساله حصر که عنوان کرد این مساله به من مرتبط نیست، نشان دهنده تغییر موضع احمدینژاد در این مقطع زمانی است. به همین دلیل ممکن است رفتار و اقدامات احمدینژاد و نزدیکانش در آینده برایش گران تمام شود.
در ماههای اخیر از مواضع احمدینژاد و نزدیکان ایشان چنین به نظر میرسد که وی بیش از آنکه به سمت اصولگرایان تمایل داشته باشد، تلاش میکند به اصلاحطلبان نزدیک شود. دلیل این مساله چیست؟
به نظر من احمدینژاد قصد نزدیک شدن به اصلاحطلبان را ندارد و بیشتر به دنبال شکل دهی یک جریان سوم در فضای سیاسی کشور است. احمدینژاد که دارای خاستگاه اصولگرایی است در شرایط کنونی برای نشان دادن تمایز خود نسبت به اصولگرایان چنین وانمود میکند که فاقد دیدگاههایی است که اصولگرایان به اصلاحطلبان دارند. وی با این حربه تلاش میکند با فاصله گرفتن از اصولگرایان خود را به عنوان ضلع سوم فضای سیاسی کشور معرفی کند. احمدینژاد هیچ گونه قرابتی با جریان اصلاحات ندارد. با این وجود وی به دنبال پررنگترکردن تفاوتهای خود با جریان اصولگراست.
چرا اصلاحطلبان تصمیم گرفتند اسحاق جهانگیری در کنار حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند؟ جهانگیری چه کارکردی در انتخابات خواهد داشت؟
بنده این ایده را چند ماه پیش در شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات مطرح کرده بودم. به نظر من جریان اصلاحات مانند همه انتخابات ریاست جمهوری بعد از سال۷۶ باید یک و یا چند نماینده برای تاثیرگذاری در فضای انتخابات و تشریح و تبیین گفتمان اصلاحات در انتخابات داشته باشد. این در حالی است که آقای روحانی دارای خاستگاه اصولگرایی است و هیچ گاه خود را اصلاحطلب معرفی نکرده است.
به همین دلیل وجود یک شخصیت اصلاحطلب در کنار ایشان و برای تبیین و تشریح گفتمان اصلاحات برای افکار عمومی لازم و ضروری بود. در نتیجه اصلاحطلبان تصمیم گرفتند از پتانسیل آقای جهانگیری برای این مساله استفاده کنند و از ایشان دعوت کردند در انتخابات ثبت نام کنند. از سوی دیگر این دغدغه برای اصلاحطلبان وجود داشت که اگر آقای روحانی به تنهایی در انتخابات شرکت کند، با اتفاقات غیرمنتظره و از جمله رد صلاحیت احتمالی ایشان چه کار باید کرد.
این در حالی است که صلاحیت آیتا... هاشمی به عنوان یکی از استوانههای نظام در انتخابات ریاست جمهوری تایید نشد و از سوی دیگر این اتفاق برای آیتا... سیدحسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان نیز رخ داد. در نتیجه اصلاحطلبان این وضعیت را پیشبینی کردند که ممکن است به هر دلیل کاندیدای مورد نظر آنها مورد تایید شورای نگهبان قرار نگیرد. به همین دلیل تدبیر لازم در این زمینه اتخاذ شد و با صحبتهایی که با آقای جهانگیری شد ایشان را ترغیب کردند که در انتخابات ثبت نام و در کنار آقای روحانی با اصولگرایان رقابت کند. از سوی دیگر برای حضور آقای جهانگیری در انتخابات با آقای روحانی نیز مشورت صورت گرفت و آقای روحانی نیز با رضایت خاطر قبول کردند که آقای جهانگیری در انتخابات حضور داشته باشند.
آقای روحانی و جهانگیری به مدت چهار سال در دولت با هم همکاری داشتند و به خوبی با روحیات و اخلاقیات یکدیگر آشنا هستند. به همین دلیل به خوبی میتوانند در رقابتهای انتخابات به صورت مکمل یکدیگر رفتار کنند و به نتیجه مطلوب دست پیدا کنند. بدون شک اگر آقای روحانی به حضور آقای جهانگیری در انتخابات رضایت نمیدادند این اتفاق هیچ گاه رخ نمیداد. البته آقای روحانی تا روز آخر ثبت نامها نیز به حضور آقای جهانگیری رضایت نداده بودند. با این وجود به دلیل اتفاقاتی که در زمان ثبت نامها رخ داد و برخی افراد به صورت غیرقابل پیشبینی در انتخابات ثبت نام کردند، آقای روحانی در روز آخر رضایت دادند که آقای جهانگیری نیز در انتخابات ثبت نام کنند.
جزئیات مذاکرات اصلاحطلبان و آقای روحانی برای ورود آقای جهانگیری چیست؟
هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری قبل از عید نوروز با آقای روحانی دیدار کردند و با تحلیل و تشریح فضای انتخاباتی به آقای روحانی توصیه کردند که بهتر است در کنار ایشان آقای جهانگیری نیز در انتخابات حضور داشته باشند. با این وجود صبح روز شنبه یعنی آخرین روز ثبت نام نیز بخشی از هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات با آقای روحانی دیدار داشتند و برای حضور آقای جهانگیری در انتخابات با ایشان گفتوگو و مذاکره کردهاند. براساس شنیدهها گویا آقای روحانی در ابتدا با حضور آقای جهانگیری در انتخابات موافق نبودند اما پس از مشاهده شرایط انتخابات و گوشدادن به استدلال اصلاحطلبان در نهایت به این کار رضایت میدهند.
دیدگاه شما درباره حضور محمدباقر قالیباف بهرغم دوبار شکست در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ آیا وی در انتخابات حضور پیدا کرده که در نهایت به سود آقای رئیسی کنارهگیری کند؟
آقای قالیباف به همراه آقای محسن رضایی که از حوزههای رفتاری مشابهی برخودار هستند از جمله افرادی هستند که هیچ گاه در فضای سیاسی ناامید نمیشوند و همواره برای رسیدن به هدف خود تلاش میکنند. به نظر من در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ با سه دوگانه مختلف مواجه هستیم که در نوع خود آرایش سیاسی انتخابات را پیچیده کرده است. در انتخابات پیش رو دوگانه قالیباف-رئیسی در مقابل دوگانه روحانی-جهانگیری و همچنین دوگانه احمدینژاد- بقایی قرار خواهند گرفت که احتمال کنارهگیری هر کدام به سود دیگری در فضای انتخابات وجود خواهد داشت. به همین دلیل یکی از ویژگیهایی که انتخابات ریاست جمهوری سال۹۶ را نسبت به انتخابات گذشته متمایز میکند حضور سه کاندیدای پوششی در کنار گزینههای اصلی جریانهای سیاسی بوده است که میتواند فضای پیچیدهای را در انتخابات ترسیم کند.
آیا جمنا موفق شد تمرکز اصولگرایان را برای حضور در انتخابات بالا ببرد؟آیا رئیسی میتواند مورد اجماع طیفهای مختلف اصولگرایی قرار بگیرد؟
به نظر من جمنا بیش از اینکه اجماع نهایی اصولگرایان را افزایش بدهد، یک تشکل از پیش برنامهریزی شده بوده که تصمیمات خود را از قبل گرفته بوده است. به همین دلیل نیز آقای جلیلی حاضر نشد در این تشکل حضور پیدا کند و نسبت به سازوکارهای آن اعترض جدی داشت. از سوی دیگر آقای فتاح نیز سازوکار جمنا را نمیپذیرفت و نسبت به حضور در لیست تهیه شده علاقه نشان نداد. این در حالی است که جمنا با کنارگذاشتن گزینه حزب موتلفه اسلامی یعنی آقای میرسلیم نشان داد که برای همپوشانی و اجماع نیامده است و به این وسیله به مصوبه حزب موتلفه اسلامی بیاعتنایی کرد. به همین دلیل شکاف بین حزب موتلفه و جمنا میتواند سبب چنددستگی در پایگاه رای اصولگرایان شود. تشکل جمنا بیشتر یک سازو کار ظاهری است تا اینکه یک تشکیلاتی باشد که به صورت مدنی شکل گرفته است. در نتیجه آقای رئیسی که گزینه اصلی جمنا است کار بسیار سختی در انتخابات پیش رو خواهد داشت.
آیا اصلاحطلبان برای بیان دغدغههای خود برای حمایت از آقای روحانی با ایشان مذاکره کردند؟جزئیات این مذاکرات چیست؟
در این زمینه یک جلسه بین هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری برگزار شد و پس از این آقای محمد شریعتمداری به نمایندگی از آقای روحانی در جلسات شورای عالی سیاستگذاری شرکت کردند و وظیفه انتقال دیدگاههای دو طرف را برعهده داشتند. با این اوصاف جریان اصلاحات تا قبل از نوروز دیدگاههای خود را درباره حمایت از آقای روحانی تکمیل کرد. در واقع وقتی تصمیم نهایی در این زمینه اتخاذ شد، آن را به افکار عمومی اعلام کردند. با این وجود اعلام حمایت جریان اصلاحات از آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به معنای این نیست که اصلاحطلبان در کنار آقای روحانی گزینه مستقل وارد رقابتهای انتخاباتی نکنند. البته برخی از اصلاحطلبان با معرفی کاندیدای پوششی در کنار آقای روحانی موافق نبودند و معتقد بودند وجود کاندیدای پوششی ممکن است باعث شکسته شدن آرا و دودستگی در پایگاه رای اصلاحطلبان شود. با این وجود اکثریت اصلاحطلبان براین باور بودند که در شرایط کنونی و با توجه به آرایش سیاسی اصولگرایان عقل سیاسی حکم میکند که اصلاحطلبان در کنار آقای روحانی یک کاندیدای پوششی نیز داشته باشند.
مهمترین چالشهای پیش روی آقای روحانی در فضای انتخابات چیست؟
آقای روحانی کار سختی در انتخابات پیش رو خواهند داشت. از یک طرف کاندیداهای اصولگرا از تمام ظرفیت خود استفاده خواهند کرد تا دولت آقای روحانی را مورد نقد قرار بدهند و از طرف دیگر برخی از حامیان آقای روحانی به دلیل برآورده نشدن برخی از مطالباتشان ممکن است دیدگاه دیگری نسبت به آقای روحانی پیدا کرده باشند. در نتیجه کار برای آقای روحانی راحت نخواهد بود و ایشان باید از تمام قدرت و ظرفیت خود برای پیروزی در انتخابات استفاده کند.
اخبار سیاسی - آرمان