تحریر، زینت آواز است


اخبار,اخبار فرهنگی وهنری,حسام الدین سراج

تحصیل در فضای دانشگاه تا عالی‌ترین درجه و فراگیری موسیقی ایرانی و ادامه آن به صورت حرفه‌ای با نوازندگی سنتور و سه‌تار از ویژگی‌های جالب و کم نظیر خواننده اصفهانی موسیقی سنتی معاصر است که تاکنون آلبوم‌های زیادی را با همکاری با گروه‌های مختلف در عرصه موسیقی سنتی روانه بازار کرده و البته تجربه اجراهای مختلف صحنه‌ای را در مقام خواننده در داخل و خارج از ایران داشته است. .

 حسام‌الدین سراج، خواننده کم حرف و محجوب موسیقی سنتی ایران است که آهسته و پیوسته کار می‌کند و از زمان ورود به عرصه خوانندگی در موسیقی ایرانی تا امروز دست از کار و تلاش مستمر نکشیده است. با این هنرمند کم‌گوی و گزیده‌گوی، مصاحبه‌ای درباره برنامه‌هایی که در سال ۹۶ دارد، انجام داده‌ایم.

 

شما مدت بسیاری است در سکوت خبری کارهایتان را پی می‌گیرید در حال حاضر روی چه آثاری کار می‌کنید؟

جدیدترین اثری که مشغول کار روی آن هستیم «ایران من» نام دارد. شعر قطعه ایران من از زنده یاد حسین منزوی است. در کنار این قطعه، از شعر شعرایی همچون آقای هوشنگ ابتهاج، حافظ و مولانا هم استفاده شده. الان مراحل پایانی کار روی این آلبوم است. مراحل ضبط آلبوم به پایان رسیده و در مرحله میکس است. ان‌شاءالله بعد از ماه مبارک رمضان ایران من منتشر می‌شود.

 

به‌عنوان هنرمندی که هم آواز برایش اهمیت داشته و هم در عین حال کارهایش با روح زمانه ارتباط خوبی داشته از حال و هوای این اثر هم بگویید.

سعی شده کار مخاطب پسند باشد. هم جوان‌هایی را که علاقه‌مند به موسیقی هستند و هم علاقه‌مندان به موسیقی سنتی را راضی کند.

 

درباره کنسرت‌هایی که قرار است بعد از این برگزار کنید هم برایمان بگویید؟

قرار است بزودی چند برنامه در شهرهای مختلف کشور و البته تهران اجرا کنیم، اما هنوز نمی‌توانم تاریخ دقیقی را برای این اجراها بگویم، چون هنوز به‌طور قطعی تاریخ کنسرت‌ها مشخص نشده است. اجرای کنسرت هم منوط به این است که چه زمانی تالار وحدت را به ما بدهند. البته روز عید فطر را به ما وقت داده بودند که چندان مناسب نبود، بنابراین منتظر باز شدن وقت مناسبی هستیم تا بتوانیم در تهران روی صحنه برویم.

 

برای اجرای کنسرت، کدام اشخاص یا گروه‌ها را به همکاری دعوت خواهید کرد.

در حال حاضر داریم با دوستان گروه بیدل و گروه سور فعالیت می‌کنیم. در گروه سور، آقای مولانیا آهنگسازی‌ها را انجام می‌دهد. دوستان حاضر در گروه سور از جوانان با استعداد و توانمند عرصه موسیقی هستند و اعضای گروه بیدل هم از دوستان قدیمی و از نوازندگان با سابقه و استادان موسیقی ایرانی هستند.

 

برای کسی چون شما که کارنامه مشخصی در زمینه موسیقی دارید و البته در میان مخاطبان به عنوان خواننده آواز ایرانی شناخته شده اید، چه مسیری باید طی شود که در آثار گذشته و البته امروزش بتواند دو طیف طرفداران موسیقی سنتی و علاقه‌مندان جوان آن را با خودش همراه کند؟

این روزها حفظ کردن این دو وجه کاری بسیارسخت است چون موسیقی امروز کاملا از مدار قدیمی خودش خارج شده است. آن چیزی هم که وزارت فرهنگ و ارشاد و تا حدودی سازمان صداوسیما به آن اهمیت می‌دهند بیشتر همان موسیقی پاپ است. البته موسیقی پاپ هم باید در جامعه رواج داشته باشد هرچند با توجه به صحبت‌هایی که قبلا هم با شما در این‌باره داشتیم، موضوع مورد بحث رعایت اندازه این نوع از موسیقی در جامعه است. از نظر من در شرایط کنونی با کار و تلاش است که می‌شود موسیقی مورد نظر ما را حفظ کرد و اشاعه داد.

 

درباره نوآوری و آنچه امروز با این نام دارد در زمینه موسیقی سنتی (ردیفی و دستگاهی) اتفاق می‌افتد نیز بگویید. از نظر حسام‌الدین سراج به چه جریان و نگاهی می‌توان واژه نوآورانه را اطلاق کرد؟

اصلا قرار نیست با توسل به هر چیزی این نوآوری رخ بدهد. قاعدتا این باور نمی‌تواند چندان صحیح باشد. به طور کل من گمان می‌کنم نوآوری باید دو منظر را مورد توجه قرار دهد؛ اول این که باید پشتوانه هنری و فرهنگی از گذشته به ارث برده باشد و در عین حال حرفی برای آینده ارائه کند. این کار بسختی اتفاق می‌افتد چون به کار و تلاش و اندیشیدن احتیاج دارد.

 

برای مثال در نظر بگیرید نوازنده‌ای بعد از سال‌ها تمرین تکنیکش را ارتقا داده است. آیا صرفا تند‌نوازی می‌تواند نشان‌دهنده این پیشرفت باشد و البته ارتباط مورد نظر با مخاطبان امروز موسیقی را برقرار کند؟ یا مخاطب به صرف سرعت در زخمه زدن به ساز نوآوری را در اجرای آن نوازنده درخواهد یافت و با کار او ارتباط برقرار می‌کند؟ جنس صدا، ملودی پردازی و اتفاقات زیادی باید در زمینه نوازندگی رخ دهد تا بتوانیم بگوییم نوازنده‌ای نوآوری کرده است. در زمینه آواز، آهنگسازی و عرصه‌ها و شاخه‌های هنر موسیقی و البته دیگر هنرها هم همین قضیه جریان دارد.

 

لطفا نظرتان را درباره تحریر و این که تعداد و گستردگی این تکنیک در موسیقی ایرانی تا چه حد می‌تواند نشان دهنده هنرمندی خواننده اثر باشد هم بگویید.

تحریر بخشی از آواز ایرانی است درست مثل کلمات در شعر. اگر تحریرها سرجای خودش نباشد و فقط پرتحریری آن هم از نوع نادرستش مورد توجه قرار بگیرد، ناجور می‌شود. البته گاهی هم ممکن است کم تحریر بودن کار را دچار مشکل کند. به هر صورت باید با توجه به شرایط و مقتضیات کار تحریرها اجرا شود و صرف کم تحریر یا پرتحریر به عنوان یک اصل نمی‌تواند متضمن کیفیت بالا یا پایین یک اثر در عرصه موسیقی سنتی باشد.

 

در بخشی از آثار اجرا شده از سوی شما در سال‌ها قبل که امروز هم شنیده می‌شود، ما نمونه‌های زیادی را سراغ داریم که هرچند تحریرهای متکلف و پر پیچ و خم را در خود ندارد اما بخوبی می‌تواند مهارت خواننده را نشان دهد و بر دل‌ها بنشیند...

امیدوارم که نگاه مردم هم به این ماجرا همین‌طور باشد که شما گفتید. در ادامه باید بگویم همیشه در همه هنرها ماجرا همین‌طور است. پیچیدگی ناخواسته و آنچه اصلا مورد تقاضای آن هنر نیست می‌تواند کار را مغلق کند و ارتباط مخاطبان و علاقه‌مندان را با آن اثر از بین ببرد. تحریر زینت آواز است، اصل آواز نیست. به نظر می‌رسد مصراع هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد بتواند بخوبی ماجرا را عیان کند. زینت باید در جایی به کار برده شود که همان نقش زیبایی بخشی را داشته باشد نه این که برعکس بر کلیت کار اثر مخرب بگذارد و اصل را هم از بین ببرد.