ناکامی مامور قلابی در اخاذی +عکس


مردی که با جعل نام رئیس یکی از کلانتری‌های تهران، با تهدید سرنگ آلوده به‌دنبال اخاذی از پیرمردی بود ناکام ماند. 

به گزارش جام‌جم، چند روز پیش فردی با پلیس تماس گرفت و برای دستگیری مردی که به جان پیرمردی افتاده بود کمک خواست.

 

ماموران برای نجات پیرمرد راهی محل درگیری شدند. آنها با حضور در آنجا مشاهده کردند، اهالی پیرمرد را نجات داده و در حال کتک زدن مرد جوان هستند. آنها به محض دیدن ماموران، او را تحویل پلیس دادند.

 

متهم بازداشت شده همراه شاکی به کلانتری منتقل شد. شاکی در جریان تحقیقات می‌گفت مرد جوان اخاذ است، اما متهم جوان مدعی بود که اشتباهی دستگیر شده است.

 

همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه ششم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران، متهم و شاکی برای ادامه تحقیقات به دادسرا منتقل شدند.

 

پیرمرد شاکی به قاضی پرونده گفت: من اقامت آمریکا دارم و در رفت و آمد به ایران هستم. فرزندانم در خارج ازکشور زندگی می‌کنند. چند روز پیش زمانی که در خانه بودم مردی با تلفن همراهم تماس گرفت و مدعی شد رئیس یکی از کلانتری‌‌های شمال تهران است. ابتدا حرف‌هایش را باور نکردم، اما زمانی که به آن کلانتری زنگ زدم و نام رئیس کلانتری را جویا شدم، متوجه کذب ادعای وی شدم. ساعاتی بعد دوباره همان مرد تماس گرفت و مدعی شد، از تمام شرایط زندگی‌ام و اسرار خانواده‌ام با خبر است اگر به او پولی نپردازم، با پرونده‌سازی زندگی‌ام را نابود می‌کند.

 

شاکی ادامه داد: در تماس‌های بعدی تهدیدم کرد که باید سر قرار حاضر شوم در غیر این صورت بلایی بر سر خانواده‌ام می‌آورد. از ترس جانم به محل قرار در حوالی ولنجک رفتم. نیم ساعتی که منتظر شدم مردی جوان به من نزدیک شد و کنارم نشست. او مدعی بود، رئیس کلانتری است و تهدیدهای قبلی‌اش را تکرار کرد. به زور از من پول خواست. زمانی که به او پول ندادم، سرنگی را از جیبش درآورد و به سمتم گرفت. او تهدیدم کرد اگر به او پول ندهم این سرنگ آلوده را به من تزریق می‌کند. 50 هزار تومانی را که همراهم بود، به او دادم. آن مرد همچنان از من پول بیشتری می‌خواستم. با هم درگیر شدیم و او در حال کتک زدن من بود تا پول بیشتری بگیرد. با صدای فریادهایم مردم سر رسیدند و مرا نجات دادند.

 

متهم جوان در تحقیقات گفت: من پلیس نیستم. به‌طور اتفاقی یک روز که مسافر جابه‌جا می‌کردم، همین پیرمرد را در خیابان دیدم که خودرویش خراب شده بود. او با راننده‌ای که برای تعمیر آمده بود، درباره شرایط زندگی‌اش و این‌که فرزندانش در خارج از کشور زندگی می‌کنند، حرف می‌زد. وقتی داشت تلفن خانه‌اش را به او می‌داد، آن را یادداشت کردم. بعد از چند روز وسوسه شدم از او اخاذی کنم که در اجرای نقشه‌ام ناکام ماندم. نتوانستم با سرنگ آلوده از او اخاذی کنم. اشتباه کردم و وسوسه پولدار شدن مرا گرفتارکرد.

 

برای متهم قرار قانونی صادر شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.

 

اخبار حوادث  ,خبرهای   حوادث ,حوادث  روز