پرسپولیس مثل پلاسکو فرو ریخت / طرف نهایت قدش اوایل شکم رحمتی است!


اخبارورزشی,خبرهای  ورزشی , پرسپولیس

هنرمند کشورمان گفت: «طرف نهایت قدش اوایل شکم مهدی رحمتی است... من نمی‌دانم اینها چطور و با چه سابقه‌ای جلوی مهدی می‌ایستند!»

 به گزارش  جام نیـوز، سامان گوران از آن دسته از هنرمندانی است که با صراحت در مورد تمایلش به رنگ‌ها صحبت می‌کند. هنرمند خوب کشورمان که علاقه خاصی به تیم استقلال و رنگ آبی دارد، رفیق فابریک سیدمهدی رحمتی نیز محسوب می‌شود.

 

سامان برای مهدی آن هم بعد از برد جالب استقلالی‌ها سورپرایزی فراهم کرده بود، که موضوع را از زبان خودش می خوانید:

 

* به‌عنوان یک استقلالی باورت می‌شد نتیجه دربی این‌چنین شود؟

- راستش باورم نمی‌شد. تا قبل از بازی هم خیلی‌ها می‌گفتند که پرسپولیس خیلی قوی‌تر از استقلال است اما داستان دربی فرق می‌کند و ما کلی به این تیم امیدوار بودیم. وقتی استقلال گل اول بازی را خورد، ترس ورمان داشت. ولی وقتی گل دوم را زدیم، حسابی خیال‌مان راحت شد. من خیلی دوست داشتم تا نتیجه بازی چیزی غیر از این شود، اما همین هم خیلی خوب بود.

 

* مثلا دوست داشتی نتیجه بازی چه شود؟

- اگر چهارتا می‌شد خیلی خوب بود. ولی گویا مدت‌هاست که طالع استقلال را روی سه گل بسته‌اند.

 

* پس دربی هشتاد و چهارم حسابی به تو چسبید.

- بله... پرسپولیس مثل ساختمان‌ پلاسکو ریخت.

 

* تا جایی که می‌دانم قبل از بازی همه شما در خانه مهدی رحمتی جمع شده بودید و در آنجا دربی را تماشا می‌کردید.

- ما اکثرا یک جا جمع می‌شویم و بازی‌ها را آنجا می‌بینیم؛ چه ببریم و چه ببازیم، دور هم جمع می‌شویم و از دیدن فوتبال لذت می‌بریم.

 

* تا جایی که من دیدم کیک هم خریده بودید. (خنده)

- (خنده)... کیک هم می‌خریم. اگر ببریم که به بهانه برد تیم‌مان کیک را می‌خوریم و اگر هم ببازیم برای خوردنش یک بهانه‌ای پیدا می‌کنیم.

 

* بعضی‌ها فکر می‌کردند که برای مهدی (رحمتی) تولد گرفته‌‌اید.

- نه... تولد مهدی چند وقت پیش بود.

 

* برگزاری این مراسم و سورپرایز کردن مهدی هم نقشه تو بود؟

- ما گهگاه از این کارها می‌کنیم و برای این بازی نقشه‌مان این بود که مهدی را سورپرایز کنیم. وقتی مهدی وارد شد و همه ما را با هم دید، حسابی سورپرایز شد و حتی تلفنش را هم قطع کرد.

 

* پیراهن مهدی چه شد؟ او را از حسینی گرفته بود یا نه؟

- مهدی پیراهن‌هایش را نگه می‌دارد ولی به خاطر اینکه در دربی پیراهنش را به مجید حسینی داده بود، نتوانسته بود آن را بگیرد. (خنده) البته نگران نباشید... حسینی آن را می‌شوید و می‌آورد.

 

* در مورد درگیری مهدی و سیدجلال حسینی هم حرف و حدیث‌های زیادی مطرح شد.

- مهدی هم از این بابت خیلی ناراحت بود. می‌گفت که با سیدجلال کلی رفیق بوده و دلش نمی‌خواسته که چنین اتفاقی بیفتد. البته تا جایی که در تصاویر هم مشخص بود اول سیدجلال ضربه‌ای را به مهدی زده بود. مهدی می‌گفت اگر سیدجلال رفاقتی این کار را کرده و همه‌چیز از روی شوخی بوده، پس نباید از واکنش او ناراحت شود. اما اگر سیدجلال جدی زده که داستانش فرق می‌کند. به‌هر حال من فکر می‌کنم اگر ماجرا در حد مهدی رحمتی و سیدجلال حسینی باقی می‌ماند، خیلی بهتر بود. اینها با هم رفیق بودند و حداقل اندازه‌‌های‌شان بهم می‌خورد. دخالت بعضی‌ها حسابی توی ذوق می‌زد!

 

* چطور؟

- دو، سه نفر خیلی خودشان را قاطعی ماجرا کردند... طرف نهایت قدش اوایل شکم مهدی رحمتی است... من نمی‌دانم اینها چطور و با چه سابقه‌ای جلوی مهدی می‌ایستند!

 

* نذر مشهدتان و امام رضا (ع)‌ چه می‌شود؟

- نذر مشهد سر جایش است. بعد از بازی با السد به مشهد رفتیم و امام هشتم را زیارت کردیم. ان‌شاءالله برای پنجشنبه یا جمعه هم به مشهد می‌رویم تا نذرمان را ادا کنیم.