گزارشی از دلایل برخی اصولگرایان برای احیای دوره «نخست وزیری»


اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , اصولگرایان

ثبت‌نام تعداد زیاد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اگر چه در هر دوره حرف و حدیث‌هایی را به میان می‌آورد، اما رکورد زنی ثبت‌نام‌ها در دوره دوازدهم انتقادها و ارائه پیشنهادها در این باره را بیش از پیش کرده است. 1636 نفر برای انتخابات پیش رو ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد حدود 30 نفر چهره‌های شناخته شده هستند و پیش‌بینی می‌شود مثل دوره‌های گذشته تعداد زیادی از ثبت‌نام‌کنندگان رد صلاحیت شوند.

 به گزارش ایران  ؛در این میان عمده پیشنهادها اصلاح قانون انتخابات است امری که رئیس مجلس در جلسه روز یکشنبه مجلس هم به آن اشاره و تأکید کرد که بهارستان طرحی در این خصوص تهیه و تصویب کرده اما شورای نگهبان آن را رد کرده است. آنگونه که علی لاریجانی در نطق پیش از دستور خود گفت شورای نگهبان با استناد به آنچه آیین‌نامه داخلی و اختیارات خود می‌داند طرح مجلس را تأیید نکرده است.

 

این مهم البته موضوع حقوقی پر بحثی است که آیا تعیین شرایط نامزدهای ریاست جمهوری در حیطه وظایف نهاد قانونگذار (مجلس) است یا جزو اختیارات شورای نگهبان. بررسی این مهم مجال دیگری می‌طلبد.با این حال یکی از چهره‌های اصولگرا که همزمان معاونت امور استان‌های صدا و سیما را نیز عهده دار است برای برون رفت از وضعیت نابسامان ثبت‌نام‌ها پیشنهاد اصلاح یا تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی را مطرح کرده است. در نظام‌های ریاستی که نظام سیاسی ایران هم بیشتر شبیه آن است، نخستین شخص اجرایی کشور رئیس جمهوری است که با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود. در نظام‌های ریاستی رئیس جمهوری در برابر مجلس پاسخگو نیست البته در نظام سیاسی ایران رئیس جمهوری با وجود انتخاب مستقیم از سوی مردم در برابر مجلس هم پاسخگو است.

 

در مقابل نظام‌های پارلمانی قرار دارند که نخست‌وزیر مقام اصلی اجرایی است. نخست‌وزیر هم توسط مجلس انتخاب می‌شود. احزاب البته در سیستم‌های پارلمانی لازمه اصلی است و رقابت در انتخابات بین احزاب درمی‌گیرد و هر حزبی که اکثریت را در مجلس به‌دست آورد، این حق را دارد که نخست‌وزیر را انتخاب کند.

علی دارابی از چهره‌های شاخص و مؤسسان جمعیت ایثارگران و معاون سیمای جمهوری اسلامی در زمان ریاست عزت‌الله ضرغامی در یادداشتی که در کانال تلگرامی‌اش با عنوان «انتخابات سُخره یا وجهه؟!» منتشر کرده، در کنار پیشنهاد اصلاح قانون انتخابات، حرکت به سوی نظام پارلمانی و دو مجلسی را راهبردی‌تر دانسته است.

 

وی با اشاره به تعداد زیاد ثبت‌نام‌کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری نوشته است:  «اصلاح قانون اساسی و تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی اگر چه قانون اساسی نیاز به اصلاحات جدی دارد که در این باره به تفصیل در کتاب آینده پژوهی انقلاب اسلامی، بیم‌ها و امیدها (چاپ دوم – امیرکبیر) سخن گفته ام. اما در خصوص ریاست جمهوری اگر بخواهیم توزیع مناسب اختیارات و قدرت را با مکانیزم قانونی در میان نهادهای قدرت تقسیم کنیم، حتماً باید به این سمت حرکت کرد.»

«اصلاح قانون اساسی و تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی اگر چه قانون اساسی نیاز به اصلاحات جدی دارد که در این باره به تفصیل در کتاب آینده پژوهی انقلاب اسلامی، بیم‌ها و امیدها (چاپ دوم – امیرکبیر) سخن گفته ام. اما در خصوص ریاست جمهوری اگر بخواهیم توزیع مناسب اختیارات و قدرت را با مکانیزم قانونی در میان نهادهای قدرت تقسیم کنیم، حتماً باید به این سمت حرکت کرد.».

 

پیشنهاد این چهره شاخص جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی اگر چه ناظر بر اصلاح وضعیت ثبت‌نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است اما به نظر می‌رسد سویه‌های دیگری را مد نظر دارد چه برای اصلاح این وضعیت مورد انتقاد همان پیشنهاد اول یعنی اصلاح قانون انتخابات عملیاتی‌تر به نظر می‌رسد. تغییر نظام ریاستی به پارلمانی در حالی از سوی دارابی مطرح شده که نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده در ادوار مختلف بعد از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، اصولگرایان ناکام بوده‌اند. مرحوم هاشمی در دوره اول نامزد بی‌رقیبی بود که می‌توان او را مورد حمایت هر دو جناح رسمی کشور در آن زمان دانست.

 

در دوره دوم هم رقیب اصلی هاشمی احمد توکلی بود که نامزدی اصولگرا بود. در دوره انتخابات هفتم که رقابت جدی بین جناح راست و چپ آن زمان (اصولگرا و اصلاح‌طلب به تعبیر امروز) در گرفت، اصولگرایان شکست سنگین و غیر منتظره‌ای خوردند و در دور هشتم هم این اصلاح‌طلبان بودند که موفق به حضور در پاستور شدند. انتخابات دور نهم هم در حالی محمود احمدی‌نژاد در نهایت انتخاب شد، که نامزد رسمی طیف‌های اصولگرا علی لاریجانی بود و در کنار او محمد باقر قالیباف هم مورد حمایت طیف‌های دیگری از اصولگرایان بود. در این دوره اگر چه اصلاح‌طلبان برنده نتیجه رقابت نبودند اما نامزد‌های اصول گرایان هم راه به جایی نبردند. محمود احمدی‌نژاد اگر چه بعد از انتخاب مورد حمایت اصولگرایان قرار گرفت اما در زمان رقابت انتخاباتی حتی از سوی جمعیت ایثارگران که عضو شورای مرکزی آن بود هم مورد حمایت قرار نگرفت. در دوره دهم نیز اگر چه احمدی‌نژاد مورد حمایت اصولگرایان بود اما بسیاری از چهره‌های شاخص این جناح بعدها گفتند که از سر ناچاری و برای جلوگیری از پیروزی میر حسین موسوی به احمدی‌نژاد رأی داده‌اند. از همین زاویه بود که طیف‌هایی از اصولگرایان بلافاصله منتقد جدی رئیس دولت دهم شدند.

 

به تعبیر دیگر احمدی‌نژاد نه در دوره نهم و نه در دوره دهم نامزد مطلوب اصولگرایان نبود.انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم اصولگرایان با چند نامزد (محمد باقر قالیباف، سیعد جلیلی، محسن رضایی و علی اکبر ولایتی) وارد عرصه شدند. اما در این دوره هم که با اعتماد به نفس بیشتری پا به رقابت گذاشتند چیزی جز ناکامی نصیب‌شان نشد و حسن روحانی نامزد مورد حمایت اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها وارد پاستور شد. در انتخابات پیش رو هم سید ابراهیم رئیسی، محمد باقر قالیباف، علیرضا زاکانی، حمید رضا حاجی بابایی و محمد مهدی زاهدی با تابلو اصولگرایی عزم رقابت با حسن روحانی نامزد اعتدالی‌ها و اصلاح‌طلبان کرده‌اند. نکته قابل تأمل اما اینکه ناطق نوری، علی لاریجانی و علی اکبر ولایتی از چهره‌های شاخص اصولگرا که خود زمانی نامزد این مجموعه سیاسی بوده‌اند، وارد سازوکار انتخاباتی اصولگرایان نشده و از روحانی اعلام حمایت کرده‌اند.

 

 

بیراه نیست اگر گفته شود پیشنهاد تغییر سیستم سیاسی به پارلمانی که در آن انتخابات ریاست جمهوری حذف می‌شود، چه بسا راهبردی اساسی برای از بین بردن ناکامی‌های مستمر اصولگرایان باشد. پیش از این در 13 مرداد 94 محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به پرسش روزنامه ایران که چرا اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری موفقیتی نداشته‌اند گفته بود: «بنده تحلیلی در این زمینه نداشته‌ام اما آنچه شما می‌گویید حرف درستی است. اینکه چطور در دوره‌های مختلف ریاست جمهوری با این مشکل مواجه بوده‌اند، تا به حال آسیب شناسی نشده و بهتر است که این موضوع بررسی شود.

 

به نظر می‌رسد در این رابطه کوتاهی شده است.» محمدرضا باهنر دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم در پاسخ به همین پرسش گفته بود: «شاید تخصص ما در انتخابات مجلس است.» وی البته تأیید کرده بود که «طبیعی است که اصولگراها مشکلاتی دارند. مثلاً در همان زمان حماسه دوم خرداد من گفتم که ما اصولگراها یکسری از ادبیاتمان را باید عوض می‌کردیم. بخشی از ما در شورای دوم خودمان را اصلاح کردیم و موفق هم شدیم.» غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز هم پیش ازاین  در ضرورت اصلاح رویکرد اصولگرایان گفته بود: «ما نیازمند بازنگری گفتمانمان هستیم. ولی این بازنگری گفتمان به معنای تجدید نظر در مبانی و اصول نیست. بلکه به معنای تغییر و اصلاح در ادبیات گفتمانی یا رویکردهاست. »

 

با این وصف به نظر می‌رسد پیشنهاد محمدرضا باهنر و غلامرضا مصباحی مقدم مبنی بر تغییر ادبیات اصولگرایان عملیاتی نشده است و مضاف بر آن سازوکارهای انتخاباتی آنها هم برای رسیدن به نامزد واحد و ارائه برنامه‌های قابل اجرا منتج به نتیجه رضایت بخش نبوده است. چنانکه در انتخابات پیش رو نامزد اصلی «جمنا» نهاد طراحی شده اصولگرایان برای رسیدن به نامزد واحد رسماً اعلام کرده که به صورت مستقل وارد انتخابات شده، محمدباقر قالیباف با جدایی از جمنا برای سومین بار نامزد انتخابات شده، زاکانی، حاجی بابایی و زاهدی هم رخت رقابت پوشیده‌اند.اما آنچه فقدان آن محسوس است برنامه قابل توجه اصولگرایان برای اداره کشور و جبران انتقادهای خود به دولت مستقر است.

 

بنابر این حال که نه گره فروبسته وحدت در این جناح باز می‌شود و نه به تعبیر محمدرضا باهنر ادبیات آن تغییر می‌کند که همنوا با مطالبات اکثریت جامعه شود، حذف صورت مسأله شاید بهترین راه برای بخش تندرو این جناح باشد. تغییر نظام سیاسی به پارلمانی که به گفته باهنر تخصص اصولگرایان است شاید پلی باشد برای حضور اصولگرایان در رأس قدرت اجرایی.

 

ضرورت تقویت نظام ریاستی /ناصر ایمانی / فعال سیاسی اصولگرا

مسائلی که به قانون اساسی باز می‌گردد می‌بایست در یک فضای آرام و بدون تنش طرح شود که قبل از انتخابات زمان و شرایط خوبی برای طرح این مباحث نیست،اما واقعیت این است که پارلمانی شدن ریاست قوه مجریه، در میان اصولگرایان مطرح نیست. باوجود این، معتقدم آنچه نیازمند آن هستیم حرکت از نظام پارلمانی به سمت نظام ریاستی است، زیرا در شرایط فعلی، وزیران پیشنهادی رئیس جمهوری از سوی مجلس تأیید یا رد یا استیضاح می‌شوند. این امر سبب کاهش قدرت رئیس جمهوری می‌شود که در نهایت به زیان کشور است. از این رو، با تغییر قانون اساسی، می‌توان شرایطی را تعیین کرد که انتخاب وزیران به عهده رئیس جمهوری باشد. اما این بحث‌ها، که نه اصولگرایانه است و نه اصلاح‌طلبانه باید در زمان دیگری غیر از انتخابات طرح شود

 

زدن خاکریز مردمسالاری /صادق زیباکلام / تحلیلگر مسائل سیاسی

ایده پارلمانی شدن ریاست قوه مجریه، همواره از سوی اصولگرایان مطرح بوده است. به این دلیل که رئیس جمهوری تنها شخصیتی است که مستقیماً از سوی مردم برگزیده می‌شود که اگر این امر نیز پارلمانی شود، به این معنی خواهد بود که هر سه قوه کشور در دست یک جریان سیاسی قرار می‌گیرد، زیرا نمایندگان مجلس گرچه با رأی مردم، اما آنان با موضوعی به نام تأیید صلاحیت‌ها مواجه هستند که این امر سبب محافظه کار شدن آنان در مجلس می‌شود. از این‌رو به نظر می‌رسد برخی با ابراز نارضایتی از ثبت‌نام مردم عادی در انتخابات، تلاش می‌کنند آخرین خاکریز مردمسالاری را هم کور کنند.

 

ضرورت بررسی بیشتر /اسماعیل کنعانی مقدم / فعال سیاسی اصولگرا

به نظر می‌رسد طرح این مباحث در شرایط فعلی، ناشی از تحولات ترکیه باشد که با رفراندوم، نظام ریاستی در این کشور تثبیت شد، اما باید در نظر داشت که نظام و شرایط سیاسی و اجتماعی ایران با ترکیه متفاوت است و نمی‌توان به این سهولت برای ایران نیز امری خلاف روندهای مرسوم تجویز کرد. ممکن است برخی مشکلات ثبت‌نام را لحاظ کرده باشند، اما واقعیت این است که نمی‌توان به خاطر یک اشکال نظام یک حاکمیت را تغییر داد، مضافاً اینکه تغییر قانون اساسی، شرایط خاص خود را دارد که در همین قانون پیش‌بینی شده است. اما همان طورکه رهبر انقلاب پیشتر مطرح کرده‌اند، این مباحث ابتدا باید در کرسی‌های آزاداندیشی طرح و بررسی شود. درغیر این صورت، با جوسازی چیزی تغییر نخواهد کرد.

 

نظام پارلمانی بدون حزب ممکن نیست /آذر منصوری / فعال سیاسی اصلاح‌طلب

نظام پارلمانی نیازمند الزاماتی چون تحزب، فضای آزاد رسانه‌ای و شفاف شدن چرخش قدرت در عرصه سیاسی کشور است که بدون تأمین این الزامات، نمی‌توان از پارلمانی شدن نظام سیاسی کشور سخن گفت. تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی بدون تحقق این الزامات، به معنای حرکت به سمت ضد دموکراسی است. زیرا در شرایط فعلی، دومین مقام کشور با رأی مستقیم مردم برگزیده می‌شود که تغییر این شرایط، به معنای محروم کردن مردم از حق تعیین سرنوشت خویش خواهد بود. از این رو معتقدم طرح چنین مباحثی، نه تنها ناشی از برداشت‌های ناقص از تجربه کشورهای دیگر است، بلکه اساساً مسأله‌ای سیاسی است. به این دلیل اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت انسجام رقیب، نتیجه صندوق رأی مطلوب آنان نخواهد بود.