عاقبت قناعت به هنر، قطعه هنرمندان است!


اخبارفرهنگی  ,خبرهای  فرهنگی ,کاظم راست‌گفتار

 

کاظم راست‌گفتار، چند فیلم تجاری و سرگرم‌کننده خوش رنگ و لعاب در کارنامه دارد که زمان اکران با استقبال مخاطبان مواجه شدند؛ عروس خوش‌قدم، پسر تهرونی و زنان ونوسی، مردان مریخی. فیلم نقاب (با نام قبلی پوکر) سوژه و ساختاری جسورانه و جذاب داشت و اکران و توزیع همزمان سی‌دی‌های غیرمجاز آن حاشیه‌هایی ایجاد کرد. راست‌گفتار حالا شش سال بعد از چک، با فیلم آشوب به سینما برگشته است؛‌ فیلمی پربازیگر و پرماجرا که چیزهای خوبی برای تماشا دارد و راستش را بگویم، از آن چیزی که انتظار داشتم، بهتر بود.

 

وقتی آشوب را دیدم، کار سخت و پرزحمتی در ساخت به نظر رسید و حتی به دلیل تعدد ماجراها و سیر طولانی قصه، قابلیت تولید یک سریال را هم داشت.

 

اتفاقا یک مینی سریال هم از این فیلم داریم که بعدا در شبکه نمایش خانگی توزیع می‌شود.

 

چک را ســـال 90 ساختید؛ چرا چند سال دور از فیلمسازی بودید؟

از فضای فیلمسازی دور نبودم. بعد از چک مقداری درگیر تلویزیون بودم و چند برنامه و تله‌فیلم برای صدا و سیما ساختم. ضمن این که همین فیلم آشوب، یک پروژه سنگین بود که ساخت آن از سال 93 تا الان طول کشید. پیش‌تولید، هماهنگی، برنامه‌ریزی و فراهم کردن شرایط ساخت کارهای تاریخی، سختی‌های خودش را دارد. همچنین این فیلم نیاز به جلوه‌های ویژه بصری داشت که آنها هم زمانبر و سنگین بود.

 

ایده نوشتن و ساخت آشوب از کجا آمد؟

فکر می‌کنم ایده و موضوع این فیلم، یک درد مشترک بین همه آدم‌هایی است که در کشور ایران با صداقت، درستکاری و نیت درست می‌آیند و فکر می‌کنند می‌توانند با مجموع فعالیت‌هایشان تغییری در شرایط موجود ایجاد کنند، اما درگیر مسائلی می‌شوند که تبدیل می‌شوند به شخصی که در این فیلم می‌بینید.

 

اگر شما می‌بینید، بی‌اخلاقی بر جامعه و روشنفکران ما حاکم می‌شود و ارزش‌های اجتماعی جای خودش را به ارزش‌های فردی می‌دهد و منافع فردی نسبت به منافع اجتماعی اولویت پیدا می‌کند، به خاطر این است که همین روندی را که شخصیت اصلی فیلم آشوب طی می‌کند، خیلی‌ها در واقعیت طی کرده‌اند. کسانی که این فیلم را می‌بینند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند، ممکن است شرایطی مشابه شخصیت اصلی را طی کرده باشند. حتما کسانی هستند که همچون او در نوجوانی و جوانی آرزوهایی داشتند، اما به دلیل برخورد با شرایط صعب و سخت، بخشی یا همه آنها را از دست دادند. درنهایت آدم به جایی می‌رسد که باید کلاه خودش را سفت بچسبد که باد نبرد! وقتی اخلاق از بین می‌رود، هر عملی مجاز می‌شود. تنها چیزی که در همین مناظره‌های نامزدهای ریاست جمهوری وجود نداشت، همان چیزی است که گمشده جامعه ماست: اخلاق.

 

این نگاه کمی بدبینانه نیست؟ واقعا نمی‌توان از طریق هنر، به پیشرفت خوبی در زندگی رسید؟ آیا همه کسانی که مثل فرهاد فیلم شما صاحب استعداد و هنری هستند، برای پیشرفت در زندگی لاجرم باید مسیر دیگری را انتخاب کنند؟

همین فرهاد رفت جلو و دیدید که نشد. خود شما یکی، من هم یکی! همه کسانی که به هنر قناعت کردند و دنبال حفظ اخلاق بودند، الان در قطعه هنرمندان خوابیده‌اند! اینهایی که پیشرفت کرده‌اند و خیلی موفق هستند، دقیقا همان‌هایی هستند که مرزبندی‌های اخلاقی را زیرپا گذاشتند و با بی‌اخلاقی رشد کردند و به اینجا رسیدند.

 

فیلمتان بــه خاطـر تعدد چهره و استفاده از بازیگران شناخته شده حتی در نقش‌های کوتاه، رئال مادریدی است برای خودش!

(می‌خندد) به این دلیل حتی برای نقش‌های کوتاه هم از بازیگران بزرگ استفاده کردیم، چون این فیلم بازیگرمحور است و دیالوگ بعضی شخصیت‌ها کم، بنابراین بازیگران باید به قدری خوب بازی کنند و خوش بدرخشند که در همان یک پلان یا یک سکانس در ذهن تماشاگر باقی بمانند. مساله دیگر این که همه این دوستان عاشق فیلمنامه شدند و برای بازی در این فیلم جلو آمدند. یعنی کسی را وادار نکردیم که حتما اینقدر پول بگیر و بیا بازی کن. ضمن این که همان بحث درد مشترکی که گفتم هم نقش مهمی در این همراهی و همکاری داشت.

 

در تیتراژ پایانی اسم بعضی از بازیگرهاست که در فیلم حضور ندارند، این چه قصه‌ای دارد؟

این به همان بحث سریال برمی‌گردد و بعضی از بازیگرهایی که نامشان در تیتراژ فیلم به چشم می‌خورد، در نسخه سینمایی نیستند، اما در آن سریال پنج، شش قسمتی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

 

چرا خودتان به جای شخصیت اصلی فیلم به عنوان راوی صحبت کردید و خود کوروش تهامی این کار را نکرد؟

از زمانی که فیلمبرداری به پایان رسید تا وقتی خواستیم صدای روایت را ضبط کنیم، مدت زیادی گذشت و در این زمان آقای تهامی از کار و آن شخصیت دور شده بود. بعد احساس کردم اگر بخواهد این کار را انجام دهد، باید خیلی روی صدایش کار کند تا به آن حس و حال برسد. ضمن این که راوی، سن و سال بالاتری نسبت به شخصیتی دارد که در طول فیلم دیدیم و 30 سال از ماجراها گذشته است. تصمیم گرفتم گوینده‌ای به عنوان راوی انتخاب شود. گوینده‌های متعددی از جمله آقای بهروز رضوی آمدند، اما گفتند این کار ما نیست، خود تو که اینها را حس کرده‌ای بگو. این‌طور شد که خودم بناچار این کار را انجام دادم. اما آنهایی که دیدند گفته‌اند نتیجه کار خوب شده، چون دیالوگ‌ها گفته نمی‌شود، بلکه از دلم برمی‌آید و خودم آنها را حس کرده‌ام.

 

وحید تاج (خواننده) هم انتخاب خوبی برای فیلم است و صدای او روی چهره تهامی نشسته، اما چرا خود تهامی که در موسیقی و خوانندگی هم توانایی دارد، تصنیف‌ها و ترانه‌های فیلم را نخواند؟

آقای تهامی صدای خوبی دارد، اما به نظرم صدای آقای تاج خیلی روی صورت ایشان نشسته و الان وضعیتی شبیه فردین و ایرج پیدا کرده است!

 

فیلم، چهره‌پردازی‌هـای خوبی دارد، اما گریم پیـری شخصیت عاطفه گودرزی (لیلا اوتــادی) خـوب درنیامده. چرا؟

این مساله را قبول دارم، اما با توجه به شرایط و سختی‌های فیلم، همه کارها را نمی‌توان صددرصد کنترل کرد. تازه ما از آقای شهرام خلج استفاده کردیم که از گریمورهای خوب تلویزیون و سینماست و خیلی هم برای این کار زحمت کشید، اما نتیجه همین است که می‌بینید.

 

چرا از زبان شخصیت همین عاطفه که شاعر است، شعرهای فروغ را می‌شنویم؟

فقط شعرهای فروغ نیست و ما از اشعار شاعران مختلف استفاده کردیم. قصدم این بود در این بخش ادای دینی به شعر نوی ایران داشته باشم. به طور کلی همه آنچه شما در فیلم می‌بینید زاییده ذهن من است، اما سعی شده برگرفته از اجزای واقعیت باشد. مثل اژدهاست، اژدها که واقعی نیست، اما شما برای مجسم کردن آن بالش را مثل بال خفاش تصور می‌کنید، پایش را شبیه تمساح کار می‌کنید، پوزه‌اش را مثلا شبیه مارمولک کار می‌کنید. یعنی با ترکیب جزئیات و عناصری از واقعیت، یک اژدهای خیالی درست می‌کنید. فیلم آشوب هم چنین چیزی است.

 

از اکران در این زمان راضی هستید؟

نه والله، راضی که نیستیم، اما این نوبت اکرانی است که به ما دادند و همین را هم با بدبختی گرفتیم.

 

حرف پایانی؟

امیدوارم مردم فیلم آشوب را ببینند و دوست داشته باشند. در این زمینه امید زیادی به پخش تیزرهای تبلیغاتی از رسانه ملی و تاثیرگذاری آنها دارم و امیدوارم حمایت تلویزیون از سینما که در زمان دکتر علی‌عسکری بیشتر از قبل هم شده، درباره فیلم ما هم ادامه داشته باشد.

 

از آموزگاری تا خوانندگی و وزیری!

کوروش تهامی در فیلم تاریخی و پرماجرای آشوب نقش آموزگاری ساده در نازی‌آباد را در سال‌های دور بازی می‌کند. او که استعدادی هم در هنر و خوانندگی دارد، هرچه تلاش می‌کند تا از این راه به جایی برسد، موفق نمی‌شود تا این که زمانه بازی دیگری برای او درنظر می‌گیرد و مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. او در نهایت وزیر می‌شود، اما در فیلم می‌بینید که به چه قیمتی. بجز تهامی، بازیگران دیگری چون آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، لیلا اوتادی، شهره لرستانی، فرهاد آئیش، همایون ارشادی، امیرحسین صدیق، داریوش فرهنگ، محمدرضا هدایتی، نادر سلیمانی، رامین ناصرنصیر، نیما فلاح، فخرالدین صدیق شریف، داریوش کاردان، رضا فیاضی، رضا بنفشه‌خواه، آشا محرابی، میرطاهر مظلومی و غلامحسین لطفی هم در این فیلم بازی می‌کنند.