دختر خردسال شاهد قتل پدر


 

وقتی صدای بوق ماشین پدرم آمد مثل همیشه از خانه بیرون دویدم تا در پارکینگ را باز کنم اما دوست پدرم را دیدم که از ماشین –زانتیا- پیاده شده و به طرف پدرم شلیک کرد و او را کشت.

 

هنگام غروب، دختربچه‌ای با شنیدن صدای بوق خودروی پدرش با خوشحالی از اتاق بیرون دوید تا در پارکینگ را برایش باز کند غافل از اینکه مرد کینه‌جویی کمی دورتر و با یک سلاح کمری در آن‌سوی خیابان کمین کرده تا به محض پیاده شدن پدر از خودرو، او را به گلوله ببندد.

 

لحظاتی بعد به محض اینکه دختربچه در پارکینگ را باز کرد پدرش آماج گلوله‌های مرد انتقامجو قرار گرفت. براساس اوراق پرونده غروب روز 25 مهر 94 مأموران کلانتری فردیس کرج در جریان تیراندازی مرگباری در یکی از خیابان‌های منطقه قرار گرفتند و اطلاع یافتند در این جنایت مرد 48 ساله‌ای به نام «سعید» به قتل رسیده و دختر 7 ساله‌اش زخمی شده است.

 

مأموران پس از حضور در محل حادثه، برای یافتن سرنخ از عاملان جنایت به تحقیق از تنها شاهد حادثه پرداختند. «المیرا» دختر مجروح که بشدت وحشت‌زده و هراسان بود به مأموران گفت: وقتی صدای بوق ماشین پدرم آمد مثل همیشه از خانه بیرون دویدم تا در پارکینگ را باز کنم اما دوست پدرم را دیدم که از ماشین –زانتیا- پیاده شده و به طرف پدرم شلیک کرد و او را کشت. بعد هم تیری به دست من زد و با پسر ناشناسی که همراهش بود فرار کردند.

 

همسر مقتول نیز گفت: «میلاد» با شوهرم دوست بود و در اصفهان زندگی می‌کرد. او درگیر مشکلات مالی بود که به همراه زن و فرزندش مدتی به کرج آمدند و شوهرم برایشان خانه‌ای اجاره کرد اما وقتی فهمید میلاد تحت تعقیب پلیس است با هم درگیر شدند و برای هم خط و نشان کشیدند تا اینکه در مقابل خانه‌مان کمین کرد و همسرم را کشت و فرار کرد.

 

پس از کسب این اطلاعات، بازپرس شعبه اول دادسرای فردیس دستور ردیابی تلفن همراه مرد فراری را داد تا مخفیگاه او و همدستش شناسایی شود.سرانجام با گذشت 2 ماه، پلیس ردی از میلاد در اصفهان یافت و کارآگاهان برای دستگیر‌ی‌اش وارد عمل شدند.متهم 32 ساله وقتی خود را در محاصره پلیس دید، تسلیم شد و در بازجویی‌ها با اعتراف به قتل دوستش گفت: به همراه پسری جوان از اصفهان به کرج آمدم. به او گفته بودم با سعید اختلاف حساب دارم و همراهم شد. روز حادثه از دیوار خانه سعید بالا رفتم و چون ماشینش در حیاط نبود مطمئن شدم بزودی از راه می‌رسید. هوا داشت تاریک می‌شد که از راه رسید. اول یک تیرهوایی شلیک کردم تا بترسد و همین که از خودرو پیاده شد او را هدف قرار دادم که بر زمین افتاد اما متوجه دخترش نشدم و از مصدوم شدن او بی‌خبرم.

 

در حالی که میلاد از بیان انگیزه جنایت و علت اختلاف با دوستش طفره می‌رفت و حاضر نبود حرفی بزند، همدستش به بیان جزئیات ماجرا پرداخت. «حمید» -22ساله- در بازجویی گفت: من شاگرد مکانیک هستم و میلاد که برای تعمیر خودرواش به مغازه‌ صاحبکارم آمده بود با من طرح دوستی ریخت. او ادعا کرد از شخصی در کرج 65 میلیون تومان طلب دارد و از من خواست به عنوان راننده کمکی همراهش باشم اما در راه برایم تعریف کرد که مدت‌ها قبل مقدار 60 کیلوگرم تریاک خریده و مقداری از آن را شبانه به خانه‌اش برده اما به خاطر خستگی باقی مواد را در خودرو جا گذاشته و نیمه‌های شب آن را دزدیده‌اند. او به سعید شک داشت و با تهیه اسلحه می‌خواست از او انتقام بگیرد. من ترسیده بودم و هیچ نقشی در این حادثه نداشتم. بعد از قتل آن مرد با هم مشاجره کردیم و او گفت که نگران نباشم و مرا بی‌دردسر به ترکیه می‌فرستد.

 

حمید ادامه داد: به میلاد گفتم که اعتیاد دارم و او 12 روز مرا در کمپ بستری کرد. بعد با هم به ارومیه رفتیم تا از کشور خارج شویم. 4 روز منتظر ماندیم و میلاد مبلغ زیادی پول به قاچاقچیان انسان داد تا ما را به روستایی نزدیک مرز بردند اما دعوایشان شد و قاچاقچیان چند تیر به پای میلاد زدند بعد هم به مردم گفتند که ما از طرف داعش آمده‌ایم، مردم هم به ما حمله کردند و بعد به پایگاه بسیج تحویل‌مان دادند.

 

در دادگاه عمومی خوی 20 میلیون تومان وثیقه برای‌ آزادی‌مان صادر کردند تا زمان محاکمه‌مان برسد اما در مسیر انتقال ما میلاد از غفلت مأموران استفاده کرد و پا به فرار گذاشت. من هم 7 روز بازداشت بودم که قاضی دادگاه آزادم کرد و به اصفهان برگشتم اما صاحبکارم مرا اخراج کرد و بیکار شدم. این همه دردسر فقط به خاطر همراهی با میلاد بود و من هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم.

 

بازپرس دادسرای فردیس، میلاد و همراهش حمید را در رابطه با قتل عمدی سعید و تیراندازی به دخترش مجرم دانست و با صدور کیفرخواست پرونده را برای محاکمه آنها به دادگاه فرستاد.قرار است قاضی هدایت رنجبر و 2 قاضی مستشار شعبه اول دادگاه کیفری کرج بزودی رسیدگی به این پرونده را آغاز نمایند. 

 

اخبار  حوادث  - ایران