کساني که تلاش ميکنند از ترامپ، جورج بوش بسازند
حمله موشکي هفته گذشته آمريکا به سوريه در پي حمله موشکي شيميايي به اين کشور، بيانگر رويکرد جديد آمريکا به پرونده سوريه است. حملهاي که ناگهاني بود و بسياري از کارشناسان از انجام آن شوکه شدند؛ بهويژه که با شعارهاي دونالد ترامپ و اظهاراتي که درباره سوريه ميزد، تناقض آشکار داشت.
بسياري از طرفداران راست افراطي دونالد ترامپ، انجام اين حمله را به سخره گرفته و آن را خلاف شعارهاي او در کارزار تبليغاتياش براي انتخابات رياستجمهوري آمريکا دانستهاند. راستگرايان افراطي ميگويند عمدتا آمريکا نبايد در مسائل داخلي کشورهاي ديگر دخالت کند و بههيچوجه نبايد اشتباه مقامات قبلي آمريکا در جنگ نظامي با کشورهاي ديگر را تکرار کند. آنها حتي به دولت باراک اوباما خرده ميگيرند که با دخالت نظامي در ليبي، فريب دستگاه سياست خارجي و سازمان امنيت خود را خورد که تلاش ميکردند با بزرگنمايي خطر معمر قذافي، رهبر ليبي، او را وارد جنگي جديد کنند. آنها ميگويند که با ورود آمريکا به جنگ ليبي، تروريسم در جهان تشديد شد و دامنه آن به کشورهاي ديگر ازجمله مصر و تونس، کشورهاي همسايه ليبي و سوريه و عراق و از آنجا به اروپا و آمريکا رسيد.
با اين استدلال آنها ميگويند دونالد ترامپ که در کارزار تبليغات انتخاباتياش وعده داده بود، بههيچوجه وارد جنگ نظامي در خارج از آمريکا نميشود و در سرنگوني حکومتهاي کشورهاي ديگر دخالت نميکند با حمله موشکي به سوريه، خلفوعده کرد و وارد همان مسيري شد که پيش از او رؤسايجمهوري قبلي آمريکا رفتند. ترامپ گفته است که وارد جنگ سوريه نخواهد شد و نيرو به اين کشور نخواهد فرستاد اما معلوم نيست رئيسجمهوري که در قريب به صد روز از آغاز به کارش تا اين اندازه تناقض داشته، تا چه اندازه ميتوان به اظهاراتش اعتماد کرد.
در اين ميان، بسياري بر اين اعتقادند که آنچه ترامپ دستور انجام آن را داد، به توصيه پيشکسوتهاي محافظهکار جمهوريخواه بود که بهنوعي ميخواستند از يک سو دولت جمهوريخواه او را با دولت دموکرات باراک اوباما، رئيسجمهوري سابق متفاوت نشان دهند و بگويند او رئيسجمهوري مقتدر است که دربرابر نقضهاي آشکار سکوت نميکند؛ ازسويديگر، مهر تأييدي بزنند بر اينکه دونالد ترامپ دستنشانده روسها- آنطور که پيشازاين شايع شده بود و گفته ميشد به قدرت رسيدن او به دنبال دخالت روسها در انتخابات رياستجمهوري آمريکا بوده است- نيست.
برخي نيز ميگويند درحقيقت، برخي از چهرههاي جمهوريخواه که درواقع منتقد سرسخت او هستند، به بهانه اينکه با حمله به سوريه ميتواند اتهام همدستي با روسيه را از خود دور کند، او را فريب دادند و قانع کردند که آن حمله موشکي را انجام دهد. به اعتقاد اين دسته از تحليلگران، با اين کار جمهوريخواهان توانستند ضمن فاصلهانداختن ميان دونالد ترامپ با ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه تا اندازهاي خود را از اين نگراني که ترامپ با پوتين عليه منافع آمريکا و به سود منافع روسيه همدست خواهد شد، آسوده کنند.
در اين ميان، توجه به آرا و نظرات برخي از اين چهرههاي تأثيرگذار در عرصه سياسي آمريکا قابلتوجه است؛ چهرههايي نظير آنتوني کوردزمن که او را استراتژيست آمريکا در جنگ عراق در مبارزه با تروريسم در دوران جورج بوش پسر، بهويژه در سالهاي 2006 تا 2008 ميدانند. به اعتقاد بسياري از صاحبنظران، کوردزمن که به جمهوريخواهان تمايل دارد در کنار ريچارد هاس، يکي ديگر از چهرههاي تأثيرگذار در عرصه سياست خارجي ايالات متحده، در هدايت دستگاه سياست خارجي جديد آمريکا به رهبري دونالد ترامپ نقش بسزايي دارند. به گفته برخي کارشناسان، آنها هستند که سکاندار عرصه سياست خارجي آمريکا هستند و تلاش ميکنند فرمان هدايت دولت آمريکا را از دستان دونالد ترامپ، رئيسجمهوري کارنابلد و ناوارد در عرصه سياست خارجي بگيرند.
کوردزمن پيشازاين نيز طرحهايي را در عراق و سوريه براي مبارزه با تروريسم از يک سو و سرنگوني حکومت بشار اسد از سوي ديگر، به دولتهاي جورج بوش پسر و باراک اوباما ارائه داده بود. همچنين گفته ميشود که او از چهرههاي تأثيرگذار در دخالت نظامي آمريکا در ليبي بوده است. حالا او ميرود به يکي از چهرههاي مؤثر پشتپرده سياست خارجي آمريکا، بهويژه در استراتژي نبردهاي ميداني تبديل شود.
او تلويحا در يادداشتي که در وبسايت مرکز «استراتژيک و مطالعات بينالمللي» که رياست ميز استراتژي آن را بر عهده دارد، منتشر کرده، به اين موضوع اشاره کرده است. او در اين يادداشت ضمن دفاع شديد از حمله موشکي آمريکا به سوريه به سناريوهاي احتمالي پيشرو اشاره ميکند و نويد ميدهد که آيندهاي سخت با گزينههاي سختتر پيشروي سوريه است که ميتواند بسياري از معادلات جاري حاکم بر اين کشور را تغيير دهد. کوردزمن، همچنين به گونهاي چگونگي تشکيل مناطق امن (چيزي که ترامپ پيشازاين درباره آن صحبت کرده بود) را ميدهد که گويي خود معمار آن است.
در کنار کوردزمن، ريچارد هاس، رئيس شوراي روابط خارجي و از جمهوريخواهان دوآتشه از ديگر چهرههاي مؤثر و تأثيرگذار در عرصه سياست خارجي آمريکا محسوب ميشود که بسياري او را هزاردستان عرصه ديپلماسي آمريکا ميدانند. هاس، اولين کسي بود که بعد از شروع انقلابهاي عربي در تونس و مصر، ايده برکناري مبارک از قدرت و تشکيل يک دولت نظامي را مطرح کرد که طي چند روز به سياست رسمي آمريکا تبديل شد.
همچنين او در جريان حوادث شيميايي سوريه در سال 2013، بيشترين مخالفت را با ورود به جنگ کرد. در دوره ترامپ نيز از او بهعنوان يکي از نامزدهاي سمت وزير امورخارجه و بعدا نفر دوم وزارت امورخارجه آمريکا ياد ميشد. بررسي مواضع اعلامشده هاس قبل و بعد از اقدام نظامي عليه سوريه بهعنوان يکي از مؤثرترين نماينده نخبگان نهادي آمريکا، نشاندهنده اين است که حداقل در اقدام اخير، ترامپ براساس توصيه و طراحي اين نخبگان عمل کرده يا از پشتيباني آنها برخوردار بوده است.
ريچارد هاس در تاريخ پنجم آوريل، يعني دو روز قبل از حمله موشکي آمريکا در توئيتي نوشت: آمريکا بايد با پاسخي نظامي، ديناميسمهاي فعلي در اين کشور و خاورميانه را تغيير دهد و همچنين هنجارهاي جهاني به کارنگرفتن سلاحهاي کشتار جمعي را تقويت کند. هاس، نيمساعت بعد از توئيت اول در توئيت ديگري نوشت: اقدام نظامي به معني پيگيري سياست تغيير رژيم يا جنگ نخواهد بود بلکه به معني هزينهمندکردن اقدام سوريه و تکرارنشدن آن در آينده خواهد بود. هاس همچنين ساعاتي پس از انجام حمله به سوريه در توئيت خود نوشت: بيعملي اوباما در سال 2013، از او چهره يک کلانتر بيتفاوت را به نمايش گذاشت. اقدام اخير ترامپ، اين فرصت را به او ميدهد که اعلام کند کلانتري جديد وارد شهر شده است.
بهاينترتيب، به نظر ميرسد که نومحافظهکاران و چهرههاي تأثيرگذار در عرصه سياست خارجي آمريکا که عموما اتاق فکرهاي آمريکا را در اختيار دارند، ميروند تا سياست خارجي دونالد ترامپ را در دست بگيرند و او را از عمليکردن شعارها و طرحهايش در دوران انتخابات رياستجمهوري دور کنند و حتي ناکام بگذارند. ازاينرو، پيشبيني ميشود سياست خارجي ترامپ، رفتهرفته از دست او خارج شود و به دست عناصر پشت پردهاي بيفتد که بيش از همه تحتتأثير اتاقهاي فکر آمريکا هستند؛ بهويژه که در رأس وزارت امورخارجه آمريکا کسي حضور دارد که همانند رئيسجمهوري آمريکا، تجربهاي در سياست خارجي ندارد؛ اگرچه او را از چهرههاي زبردست در ديپلماسي نفتي در آمريکا ميدانند. نشريه وکس در اين رابطه مينويسد که گفته ميشود ايوانکا، دختر ترامپ و همسرش جرد کوشنر، ارتباطات تنگاتنگي با اين اتاقهاي فکر و انديشکدههاي فعال در عرصه سياست خارجي آمريکا دارند و آنها تلاش ميکنند از طريق اين دو، توصيههاي خود را به گوش رئيسجمهوري آمريکا برسانند.
پيش از اين ميگفتند هنري کسينجر، وزير امورخارجه اسبق آمريکا، زلماي خليلزاد، نماينده اسبق آمريکا در سازمان ملل و دنيس راس از چهرههاي مؤثر در سياست خارجي دونالد ترامپ هستند. همه اين افراد يا خود اتاق فکر و مراکز مطالعات استراتژيک دارند يا در اتاق فکرها از عناصر مؤثر و کليدي هستند. بهاينترتيب، سياست خارجي دونالد ترامپ، بيشازپيش رنگ و بوي جمهوريخواهانه به خود ميگيرد و احتمال دارد که بسيار شبيه دوره رياستجمهوري جورج بوش شود.
اخبار بین الملل - وقایع اتفاقیه