تاریخ دقیق ورود هفت سین به مراسم نوروزی - هفت سین در هصر صفوی

تاریخ دقیق ورود هفت سین به مراسم نوروزی
 
نوروز همچون مسافری است عزیز و پررمز و راز، که همه ساله در زیباترین و اعجاب انگیزترین فصل سال برای تدارک سور و سات یک جشن باشکوه، به یمن تولد دگرباره طبیعت و تبلور حیات، آهسته آهسته وارد شهر و خانه ها می شود! و همه چشم انتظار آمدنش، به پیشواز می روند: خانه تکانی می کنند، نو وزیبایی را جایگزین کهنه گی و پلشتی می کنند. تاریکی را پس زده، آتش می افروزند و شادی برپا می کنند، لباس پاکیزه و نو بر تن کرده و به پاس آمدنش هدیه به یکدیگر پیشکش می کنند، و حتی مردگان را نیز در این شادی بی نصیب نمی گذارند، خوانی از عصاره سلامت ی، برکت، معنویت، روشنایی، حیات و پاکی می گسترانند و آن را به نام عدد اهورایی و مقدسی چون هفت، متبرک می کنند و با حضور در کنار آن، در نخستین لحظات حلول سال نو، هر چه نیکی و خوبی است را برای خود و خانواده شان رقم می زنند...

هفت سین در هصر صفوی

هفت سین در هصر صفوی

شاید به جرأت بتوان گفت که در بین سلسله آیین های نوروزی، «هفت سین» راز آلو د ترین و فلسفی ترین سنتی است که در پس هر «سین»اش، بس رازها و معرفت ها نهفته است. ولی به نظر می رسد آن را نیز بی توجه به فلسفه وجودش، به مانند بسیاری از رسوم کهن، با اطمینان به اعمال و اقوام آبا و اجدادمان، و فقط با این توجیه که حضور «هفت سین»، خوش یمن و نبودش بدشگون است، اجرایش می کنیم. «هفت سین» بخش لاینفک نوروز است که با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند. همه به نوعی هفت سین را می ستایند و نسبت به آن ارادت می ورزند، از مدتها قبل در تب و تاب تدارک وسایل سفره «هفت سین» می افتند، سبزه می نشانند، ماهی قرمز به تنگ کرده و تهیه سمنو و سنجد و سیب و سکه و چندین سین دیگر را جزو واجبات امور قرار می دهند و آنها را ساعتی قبل از شروع سال جدید در سفره ای که آیینه و کتاب مقدس و شمع فروزان، صدرنشین آن هستند، با وسواسی خاص، می چینند و حول آن را خوش یمن ترین مکان برای شروع سال جدید می دانند.
و اعجاب انگیز اینکه تأثیر مادی و معنوی آیین های نوروزی بر شؤونات مختلف زندگی ایرانیان تا حدی است که توانسته در لابه لای هیاهوی سرسام آور زندگی شهرنشینی و ماشینی امروزی که در آن، هر آنچه متعلق به گذشته است محکوم به فراموشی است. دوام آورده و ایفاکننده کارکردی بس مهم در گردآوردن افراد خانواده به دور هم و ایجاد صلح و دوستی و گرمی روابط آنها باشد. نوروز تمام اعضای خانواده را از دور و نزدیک به خانه فراخوانده و بر سر سفره «هفت سین» می نشاند و «هفت اصل خردورزی، سلامت ، خوش خلقی، صبر و مقاومت، قناعت و احترام به حقوق دیگران، پذیرش ناملایمات و شادابی در زندگی روزمره را در هنگام حلول سال نو در جان و دلمان جاری می سازد.»(۱)
اما رمز این همه شکوه و زیبایی چیست؟ «هفت سین» و آنچه متعلق به آن است مانند تمامی مراسم و آیین های باستانی مان در هاله ای از افسانه و اسطوره قرار دارد که می توان برایش اسطوره ها، نظرات و رازهای بسیار و متنوعی یافت که هر کدام به نوبه خود در خور توجه هستند. ولی با یک دید اجمالی در خصوص تفسیر و دریافت معانی «هفت سین»، دو پرسش به ذهن می رسد: یکی اینکه از بین میلیاردها اعداد، چرا عدد هفت؟ و دیگر اینکه چرا سین؟
باید گفت تاریخ دقیق ورود «هفت سین» به مراسم نوروزی دقیقاً مشخص نیست اما در متأثر بودن این آیین از جایگاه ویژه عدد هفت در فرهنگ ایران زمین، هیچ شکی نیست. «یکی از قدیمی ترین اسنادی که نشانگر نماد هفت سین است مطلبی است که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه ذکر کرده است؛ بدین توضیح که «چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران سبز شدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دوره ای تازه) آمده است. پس هر کسی ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند.»(۲)
همواره در تمامی فرهنگ ها و مذاهب، برخی از اعداد در حوزه باورها و اعتقادات مردم، علاوه بر ارزش کمی، دارای ویژگی های کیفی نیز هستند؛ تا آنجا که ایدئولوژی و جهان بینی معتقدان به آنها را شکل می دهد. اعدادی چون چهل، هفت، سه، سیزده که هر کدام با داشتن خصلت هایی همچون مقدس، خوش یمن، بدیمن، نحس و ... رفتار، اعتقادات و عملکرد مردم را تحت تأثیر قرار داده و زمینه ساز آیین ها و مراسم بسیاری می گردد و نوعی در هم تنیدگی بین این آیین ها و اعداد به وجود می آید. چنانکه فیثاغورث و پیروانش نیز متذکر شده اند: «تمام جهان هستی براساس اعداد ساخته و پرداخته شده اند» (وجدانی، ،۱۳۸۰ ص ۱۱۶) که در میان این اعداد خاص، هفت از نظر وسعت و اهمیت، جایگاه خاصی را در بین اکثر ملیت ها و پیروان ادیان گوناگون به خود اختصاص داده و عددی است مقدس و برگزیده. به طوری که از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده (۳) اغلب در امور ایزدی و نیک و گاه در امور اهریمنی و شر به کار می رفته است. وجود عواملی مانند تعداد سیاره های مکشوف جهان باستان و همچنین رنگ های اصلی، هفته، اعتقاد به هفت طبقه بودن زمین و آسمان ، تمام شدن آفرینش هستی در روز هفتم و ... مؤید رجحان و جنبه ماوراء طبیعی این عدد گردیده است و این امر در ایران نیز به طور برجسته ای نمایان است و در طول تاریخ ایران (چه پیش از اسلام و چه پس از آن) در اعتقادات، باورداشت ها، مراسم و آیین ها، ادبیات و حتی لغت و تعبیرات عامیانه مردم و ... همواره شاهد حضور و نقش این عدد خاص هستیم.
طالع بینی آریایی، در معرفی این عدد چنین آورده که: «عدد ،۷ نماد و جوهره از خودگذشتگی، اخلاق مداری، اشراق و شفقت، پاکی، روشنایی، ذات منزه آفریدگار، نیروی آفرینش و جهان هستی و معنویت است. عدد سحر آمیز هفت، همگام با تحرک ات هستی است و خرد را پیروز می کند و هر کسی طالعش را تحت تأثیر عدد هفت بداند آن را خوش یمن می داند...» تعریفی که انعکاس نظر و دیدگاه اقوام آریایی در خصوص جایگاه و ویژگی مثبت و خارق العاده عدد هفت است.
و صادق هدایت نیز متوجه متفاوت بودن این عدد شده و در کتاب «نیرنگستان» می نویسد: «عدد هفت دارای خاصیت و اعتبار مخصوصی است و در همه افسانه ها و قصه های قدیمی به آن برمی خوریم. در قصه ها، هفت کفش آهنی و هفت عصای آهنی، هفت آسمان ، هفت روز هفته، هفت گنبد بهرام، هفت خوان رستم، هفت سین، هفت دختران، هفت اختران، هفت کشور و غیره.»
و اما در اعتقاد زرتشتیان که قبل از اسلام، دین رسمی مردم ایران بوده و تأثیر و جایگاه خاصی در اعتقادات، باورها و آداب و رسوم مردم ایران دارد، وجود هفت امشاسپند و هفت عامل شر (سر دیوان) (۴) و داشتن هفت آتشکده مقدس (۵) و تقدس هفت ستاره و هفت آسمان و ... بازگوکننده تقدس و ارزش عدد هفت در آن و مبنا و مدار بسیاری از اعمال وآیین های مذهبی و ملی شان نظیر سفره هفت سین است.برخلاف جزء اول نام این آیین (هفت) درخصوص جزء پایانی آن، نظرات متنوعی وجود دارد: بسیاری در خصوص وجه تسمیه هفت سین خوان نوروزی، آن را اشاره ای بر هفت فرشته کیش زرتشتی می دانند که در نزد ایرانیان بسیار ارجمند و والا است و هر یک از سین های خوان هفت سین را نماینده یکی از این فرشته ها می دانند و می گویند: هر یک از آن هفت خوانی را که ایرانیان به هنگام نوروز می چیدند، نماینده یکی از این هفت سپنتا (مشه سپنته ‎/ امشاسبند) است و چون تلفظ سپنتا دشوار بوده، تنها به گفتن «هفت سین» بسنده کرده و رفته رفته «هفت سین» را در یک خوان گردآوردند.
و به نظر دکتر مهرداد بهار، آیین «هفت سین» در ارتباط با تقدس هفت سیاره مؤثر بوده است و گمان بر این بوده که اگر کسی هر هفت را دراختیار داشته باشد، نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت می شود. (۶)
ولی در برخی نوشته ها از سفره «هفت سین» سخن رفته و در توجیه آن، اظهارمی دارند که در روزگار ساسانیان، قابهای منقوش، زیبا و گرانبهایی از جنس کائولین به ایران آورده می شد، که بعدها به نام کشوری که از آن می آمد، «چینی» نامیده شد و درتغییر گویش به صورت «سینی»‎/ «صینی» رواج پیداکرد. در این دوران برای چیدن خوان نوروزی از همین ظروف منقوش بهره می گرفتند. هفت ظرف از این ظرف ها را به نیت هفت امشاسپند، پر از نقل و قند و شیرینی می کردند و بر سر خوان های نوروزی می گذاشتند و از این رو خوان نوروزی به نام «هفت سینی» نام گرفت که بعدها با حذف «ی» نسبت، همان «هفت سین» امروزی شد. (۷)
ولی نظریه ای با رد این مسأله با تأکید بر این موضوع که ایرانیان باستان تماس چندانی با چین نداشتند، معتقد است که «هفت چین» همان «هفت سین» است و تضادی بین این دو وجود ندارد و منظور از «هفت چین» به دو معنای آن بازمی گردد: یکی اینکه هفت چیزی که باید بر سفره چیده شود و دیگر به معنی هفت گونه چیزی که از درخت چیده شده باشد. (هفت روییدنی از کشتزار چیده شده). حتی بعضی سیر تغییر «چین» به «سین» را اینگونه توجیه می کنند که در ایران باستان، به هنگام نوروز و فرودآمدن فروهرها از آسمان ، ایرانیان هفت سفره (هفت خوان) می چیدند و این واژه نخست هفت چین بوده و پس از حمله تازیان، چون تازیان حرف (چ) را نمی توانستند بگویند آن را هفت سین گفتند.
و نظر جالبی که درحاشیه این مطلب می آید این است که هفت را فراتر از معنای عددی اش می دانند و با درنظرگرفتن معنایی از «هفت» در فرهنگ ادبیات شفاهی و محاورات عامیانه مردم ایران که به معنای «بسیار» متداول است، معتقدند «هفت چین» به معنای «بسیار بچین» است.(۸)
گروهی دیگر می گویند هفت سین در آغاز هفت شین بوده است و با قائل بودن قدمتی کهن برای آن، معتقدند در زمان ساسانیان، سفره هفت شین رواج داشته است و رودکی سمرقندی این هفت شین را چنین توصیف کرده است.
عید نوروزی، مردم ایران
می نهادند از زمان کیان
شهد و شیر و شراب و شکر ناب
شمع و شمشاد و شایه اندر
که با آمدن اسلام و تغییر برخی آواها در گفتار و معتقدات دینی مردم ایران،به هفت سین تبدیل گردیده است و برای تأیید این گفته، شراب را مثال می زنند که به دلیل حرام بودنش در مذهب اسلام، سرکه جایگزین گردیده است!
البته این نظریه درهاله ای از ابهام قراردارد. زیرا شمع و شراب و شهد سه واژه تازی هستند که پارسی آنها سپندار، باده و انگبین است و هیچیک از اینها در زبان پارسی با شین آغاز نمی شوند. پس این مطلب و چیزهایی را که درآن به عنوانهفت شین از آنها نام برده شده است، نمی تواند پایه و اساس مستندی داشته باشد و شاید موارد هفت شین اینها نباشد (مثلاً منظور هفت روییدنی باشد که با حروف شین آغاز شود) ولیکن نباید به یکباره این باور را نادیده گرفت و به دور انداخت. (۹)
همچنین بنا به اسناد تاریخی، یکی از اشکال «هفت سین»، «هفت قل» بوده. نقل است در زمان صفویه، بنا بر معتقدات مذهبی خود، سینی هفت قل می ساختند و برروی آن هفت آیه از قرآن کریم را که با کلمه «قل» آغاز می شد، کنده کاری می کردند.
علاوه بر آن، برخی از هفت میم نیز سخن به میان می آورند و حتی امروزه در برخی از روستاهای فارس و خراسان سفره ای با هفت جز که با «میم» شروع می شود: مدنی ( لیمو شیرین )، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، ماست و مویز.
ولی امروزه، آنچه که درخوان نوروزی، با وجود تفاوت های مختصری (براساس ویژگی های اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی مناطق) به نام «هفت سین» متداول است، همان سفره هفت سینی است که «هفت» چیز با مطلع «س» (سنجد، سیب، سبزه، سمنو، سیر، سرکه و سماق ) هسته اصلی آن راتشکیل می دهد و خیر و برکت و زیبایی آن با حضور کتاب مقدس (مسلمانان: قرآن و زرتشتیان: کتاب اوستا)، گلاب، اسپند، سکه، آیینه، شمع، تخم مرغ های منقوش و جام آبی که ماهی سرخی میهمان آن است، مضاعف می شود.
جزء به جزء آرایه های این سفره که بازتاب ذوق اصیل ایرانی است، محتوایی بس زیباتر از ظاهرش دارد. «هفت سین» حامل معنا و مفهومی رمزگونه و تمثیلی از بینش و آرزوهای مردم ایران است. بهترین جای خانه، مکان گستراندن بساط هفت سین است. سفره ای (پارچه ای) سفید و بی آلایش، میزبان اصلی خانواده هفت سین است.
«خود سفره هفت سین، سمبل امشاسبند سپندارمذ است. این امشاسبند در نقش مادی خود نگهبان زمین است و حافظ تمامی اشیای هفت سین تا این باور را در ذهن ما تقویت کند که جهان پیوسته د رحم ایت قدرتی والا است و هیچ جایی برای ناامیدی در سرتاسر گیتی نمی توان یافت.(۱۰)
سنجد میوه ای بهشتی و نمادی از عشق و دلدادگی (عطر و برگ و شکوفه درخت سنجد را محرک عشق و دلباختگی می دانند)، زایش (طبیعت) و خردگرایی است.
سیب (سرخ) نیز همانند سنجد، عطیه ای بهشتی و نمادی از عشق و دلدادگی و همچنین نماد زایش و دارایی و تندرستی است. معروف است «هرکس روزانه یک سیب بخورد، وی را به طبیب نیازی نیست» در قدیم، روستاییان سیب را در خم های ویژه ای نگهداری می کردند و پیش از نوروز به یکدیگر هدیه می دادند.
سبزه سبز شدن دانه، نماد امشاسپند امرداد است. مردم بر این باورند که فروهر نیکان باعث بالیدن و سبز شدن دانه ها به هنگام بهار می شود و نشان خوش اخلاقی، خرمی، فراوانی، رویش (حیات)، شادابی و رنگ سبزش، رنگ ملی و مذهبی ایرانیان است و حضورش بر سر سفره، طلب شادابی، فراوانی کیسه و خوش خلقی در سال نو!«ایرانیان رسم کاشتن سبزه و دانه رویاندن را به هنگام گردش سال کهنه به نو، همچون آیین نوروزی به جمشید (پادشاه سلسله پیشدادی) نسبت می دهند و باور دارند که جمشید پس از سرکوب اهریمن و پیروانش، که برکت را از مردم در روی زمین گرفته بودند و باد را نمی گذاشتند که بوزد و درختان برویند، به زمین بازگشت و این روز را نوروز نامیدند. هر چوب و درختی که خشک شده بود باز رویید و سبز شد و هر شخص از راه تبرک به این روز در تشتی جو کاشت. سپس این رسم ایرانیان پایدار ماند، که روز نوروز درکنار خانه هفت صنف از غلات، در هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند. (۱۱)
سمنو تهیه شده از جوانه تازه رسیده گندم، یادآور بخشی از آیین های باستانی و سمبل زایش دوباره بهار و مظهر باروری، برکت و قدرت و مبارزه با ضعف است. چرا که اعتقاد بر این است چون فروهرها عامل روییدن گیاهان و جوانه زدن آنها هستند، خوردن این جوانه های بارور، سبب نیرومندی و باروری درتمام سال می گردد.
سیر از دیر زمان با خاصیت فراوان، به عنوان دارویی جادویی شناخته شده است. به انضمام فایده گندزدایی، نمادی است از تندرستی و پاکیزگی و همچون اسپند دفع کننده ارواح زیانکار است. (۱۲)
و با توسل به معنای آن در ادب فارسی که کافی، پر و انباشته است، آن را مظهر مناعت طبع، استغنا و امتناع از تجاوز به حق دیگران می دانند.
سرکه نیز همچون سیر در برگیرنده خواص شفابخش اعجاب انگیزی است و آن را مظهر تندرستی، باروری و برکت می دانند. نظری است که می گوید: « سرکه ، آب انگور تخمیر شده است. درخت انگور مظهر باروری و برکت است و آب انگور به منزله خون این روح نباتی است بنابراین سرکه را برای آن در سفره «هفت سین» می گذارند تا خون برکت دهنده این روح نباتی به آنها سرایت کند و آنها را بارور و پربرکت کند.» علاوه بر آن در کتاب «نوروز و فلسفه هفت سین» با تأکید بر سابقه آن در فرهنگ وادبیات ایرانی، از سرکه به عنوان نماد صبر، پذیرش ناملایمات، نماد رضا و تسلی یاد می شود.
سماق به عنوان هفتمین سین سفره، نماد صبر و بردباری، تحمل دیگران و محرک شادی در زندگی است. همانگونه که در ادبیات فارسی، اصطلاح « سماق مکیدن» کنایه از منتظر ماندن است و در پی خواص دارویی اش (مفید جهت رفع تراخم و جوش های پلک چشم و تسکین فشار و حرارت و کاهش اوره) نشانی از سلامت ی را نیز با خود به همراه دارد.
این هفت سین، میهمانان اصلی سفره نوروز هستند که گاه همراهانی نیز در کنار خود می پذیرند: آیینه را که به همراه کتاب مقدس (مایه تبرک و تقدس سفره نوروزی) صدرنشین سفره سپید نوروزی است و مظهر پاکی و صداقت و بازتاباننده هستی ازلی، بخت، سرنوشت و روشنایی،(۱۳) شمع را که در پی تقدس آتش در آیین زرتشت خوش یمن است ونشانه فروزش و روشنایی و زداینده تاریکی و سیاهی و افروختنش به شمار اعضای خانواده طلب روشنای شمع عمر آنهاست. سکه را که گاهی در شمارسین های اصلی قرار می گیرد و نمادی از ثروت و دارندگی است و منسوب به امشاسبند شهریور (نگهبان فلز). تخم مرغ (۱۴) را که نمادی از نطفه، آفرینش و زایندگی و پوستش نمادی از آسمان و طاق کیهان است. ماهی که آب (مظهر روشنایی و حیات) را به میهمانی هفت سین می آورد و یادآور اسفندماه (۱۵) است و نماد آناهیتا (فرشته آب و باروری) و وجود آن در سفره نوروزی باعث برکت و باروری در سال نو می گردد و بسیاری موارد دیگر که هر کدام حامل معنایی در خور توجه هستند و چه حیف است این همه زیبایی و فلسفه را تنها از روی عادت و فقط به خاطر زیبایی شان بچینیم! و چه زیباست وقتی که در پای خوان نوروزی حلقه زده و با دعا و آرزوهای نیک، لحظه شمار رسیدن سالی نو هستیم، از ظاهر آن مجمع اهورایی بگذریم و به درون آن و آنچه از گذشتگانمان با خود دارند سفر کنیم و در پس سنجد، سیب، سبزه، سمنو، سیر، سرکه و سماق هفت سین سعادت، سیادت، سلامت ، سخاوت، سپیدروزی، سرفرازی و سرخوشی را بازیابیم.
پی نوشتها:
۱- دادخواه، سیدمحمد علی (۱۳۸۳): «نوروز و فلسفه هفت سین»، تهران: فواد، چاپ سوم، ص۱۵۲
۲- همان منبع، ص۱۳۶.
۳- نقل است قدیمی ترین قومی که به عدد هفت توجه کرده، قوم «سومر» است. آنها متوجه سیارات شده و آنها را می پرستیدند. علاوه بر قوم سومر، در آیین مهریان، میترایی، دین یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام و بسیاری آیین ها و مذاهب دیگر نیز عدد هفت از قداست و احترام والایی برخوردار است (صادق زاده، بهمن، «هفت در پهنه فرهنگ و دین»، مجله کیهان فرهنگی، شماره،۱۳۳ خرداد و تیر،۶۹ ص۷۰).
۴- هفت امشاسبدان: اهورامزدا، بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ یا اسفند، خورداد، امره تات یا امرداد و هفت دیوان: اکومن، ایندره، ساوول، ناهیه، تبریز، زیریز و آئشمه
۵- هفت امشاسبدان: اهورا مزدا، بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ یا اسفند، خورداد، امره تات یا امرداد و هفت دیوان: اکومن، ایندره، ساوول، ناهیه، تیریز، زیریز و آئشمه
۶- روح الامینی، محمود (۱۳۷۶)، «آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز» تهران: آگاه
۷- www. Peyvand. Persianblog.comمقاله «نوروز ۷۰۲۶ میترایی».
۸- نام این هفت آتشکده عبارتند از: آذرمهر _ آذرنوش _ آذربهرام _ آذرآیین _ آذرخرداد _ آذربرزین _ آذرزردهشت
۹- از آنجایی که تلفظ این دوحرف (سین _ شین) بسیار به هم نزدیک است، برخی از محققان بر این باورند که در ابتدا، این دوحرف، یک حرف بوده است.
۱۰- دادخواه، سیدمحمد علی (۱۳۸۳): «نوروز و فلسفه هفت سین»، تهران: فواد، چاپ سوم، ص۱۶۳
۱۱- عصری، سمانه (۱۳۸۴): «در خوان نوروزی و هفت سین ایرانیان»، میراث خبر: گروه فرهنگ (نقل از آثارالباقیه ابوریحان بیرونی)
۱۲- البته برخی از خانواده های زرتشتی در سفره هفت سین سیر نمی گذارند، چون آن را به خاطر بوی بدش «انگره مینو» (مربوط به روان بد) می دانند.
۱۳- از نظر واژه شناسی از ریشه ادونک که معنی شکل و دیدار آمده است. در نخستین روز نوروز که انسان کیهانی بر اثر آمیختن فروهر مینوی با نیروهای دیگر شکل می گیرد، باید نماد آن در خوان نوروزی باشد تا شکل پذیری آسان گردد. از این رو یک آیینه را در بالای خوان نوروزی و آیینه دیگر را زیر تخم مرغ می گذارند.
۱۴- در گذشته، رسم بر این است که یکی از تخم مرغها را بر روی آیینه می گذارند و اعتقاد دارند که در هنگام تحویل سال وقتی که گاو آسمان ی کره زمین را از شاخی به شاخ دیگر خود می افکند، تخم مرغ بر روی آیینه خواهد جنبید.
۱۵- اسفندماه در برج حوت (ماهی) است و به هنگام نوروز برج حوت به حمل (شتر) تحویل می شود، از این رو نمادی از آخرین ماه سال در خوان نوروزی گذاشته می شود. به نظر می رسد خوردن ماهی در شب عید نشانی از این باشد.
 
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها


,