نقاشی کودکان

 

v    رنگها در نقاشی كودكان

وانشناسان به طرقمختلف درباره کودکان تحقیق کرده اند که یکی از مهمترین آنها تجزیه و تحلیل نقاشیهای کودکان است. نقاشی، کودک را در مراحلی که حواث اطراف خود را دسته بندی و عرضهمی کند و روند تکامل یافته ای را از زمان خط خطی کردن ساده تا زمانی که خطوط معنیدار و مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منطقی را رسم می کند می توان چیزی شبیهخواب و رویا معنی کرد. نقاشی مانند خواب و رویا به کودک فرصت می دهد اطلاعات واعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا و سپس آنها را دوباره تنظیم کند.

در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیت ها رها کرده درحالی ناخدا آگاهانه درباره مسائل، کشفیات و مشکلات و دلهوره هایش صحبت می کند. بههمین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم در آن به کودکان ازسنین پایین کمترین کپی و تقلید کردن از مدل را بیاموزیم مرتکب اشتباه شده ایم. درنقاشی کودک خطی که بر تصویر صورت برادر کشیده است یا حذف شدن، به کارگیری رنگ خاص،از میان بردن یا بیش از حد بزرگ جلوه دادن بعضی حوادث، همگی حکایت از نشانه ها وعلائمی می کند که دارای معانی روشن هستند و بزرگسالان با کمی شناخت و دقت قادر بهمشاهده و تعبیر آن می شود.

v   
رنگها:

درک کودک از رنگ به طور معمول پس از 2 سالگی صورت می گیرد. در دوره خط خطی کردن رنگ برای کودک نقش جنبی دارد.

تخیلات و حالتهای عاطفی کودکان تعیین کننده رنگ در نقاشی آنهاست نه واقعیت بیرونی رنگ. ازینرو هرگز نباید کودکان را به سبب اینکه رنگهایشان منطبق با طبیعت و واقعیت نیست زیر سوال برد و شخصیت و احساسات آنها را نادیده گرفت.

تحمیل رنگ به کوکان به معنی آلوده کردن و از بین بردن اصالت کار آنهاست. آنها را باید آزاد گذاشت تا با توجه به  دنیای خود و عواطف و احساسات و میل باطنی خویش٬ هر طور که دوست دارند رنگها را به کار گیرند.


بین نقش رنگ و زندگی عاطفیکودک با در نظر گرفتن دوران تکاملی او یک حالت متوازی است.

 

 

رنگ آمیزی نکردن قسمتی از موضوع نقاشی به وسیله کودک نشان دهنده ی خلاء عاطفی و گاهی دلیل بر گرایش ضد اجتماعی اوست.

تجربه نشان داده کودکان سازگار در نقاشی های خود به طور متوسط از 5 رنگ مختلف بهره می گیرند٬ در حالیکه کودکان گوشه گیر یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.

 

به طور کلی کودکان رنگها را دیرتر از نام اشیاء یاد می گیرند.  رنگ قرمز اولین رنگی است که کودک به طور صحیحی از آن نام می برد.

معمولا رنگهای مورد پسند کودکان به ترتیب: قرمز- زرد- آبی و سبز می باشد.

v    نماد رنگها

رنگ همیشه معرف و وسیله یی برای بیان و ارتباط احساسات و عقاید بوده و هست. به طوری که می توان با زبان رنگها صحبت کرد.از طرف دیگر رنگ در زندگی روزمره معنی و اهمیت خاصی پیدا کرده است. اگر ما بخواهیم دیواراطاق را رنگ کنیم رنگی انتخاب می کنیم که به نظرمان دلپذیر باشدو رنگهایی را که به نظرمان دل انگیز نیست مورد استفاده قرار نمی دهیم. در زبان روزمره نیز از اصطلاحاتی مثل: همه چیز را سیاه دیدن، از عصبانیت قرمز شدن و غیره زیاد استفاده می کنیم. این نشان می دهد که هر رنگی تحت تأثیر فرهنگهای مختلف و عوامل جسمی و روان، و دارای معانی خاصی است.

قسمت عمده یی از معانی نمادین رنگ به سنتها و محیط های اجتماعی خاصی که در آن زندگی می کنیم بستگی دارد. یک رنگ در یک نظام اجتماعی مشخص، ممکن است دارای مفهومی باشد که در نظام دیگر معنی متضاد آن را بدهد. بطور مثال در بعضی قبایل موزابیک، سیاه رنگ خوشی و شادی است. رنگ قرمز تقریباً در همه جا، معنای قدرت را القاء می کند. زیرا با خون که نماد زندگی است، همرنگ است. اهالی بومی کاله دو دنیای جدید، بر دسته شمشیرشان همیشه یک پر قرمز که نشانگر قدرت و مردانگی است، نصب می کنند. در مذهب اهالی تبت رنگ قرمز نشانگر شیطان و ابلیس و رنگهای سفید و طلائی مخصوص ربانیت الهی است.

دربارۀ رنگهای مختلف می توان بسیار سخن گفت وی موضوعی که بیشتر مورد نظرماست، محتوای روان آنهاست. همه مردم تمایز بین رنگهای گرم ( قرمز، زرد، نارنجی) و رنگهای سرد (سبز، آبی، بنفش) را می شناسد، از نظرروانی این دو گروه رنگ عمیقاً با هم توفیر دارند. رنگهای گرم، تحریک کننده، سبب فعالیت و جنب و جوش، الهام دهنده روشنی و شادی و زندگی، و مولد حرکت هستند. در حالیکه رنگهای سرد، برعکس موجد حالتهای انفعالی، سکون بی حرکتی و تلقین کننده غم و اندوه هستند. بنابراین طبق گفته "کانونسیکی" رنگ، یک ارزش ذاتی دارد و دارای خصوصیات حرکت و صدا است.

برای کودکان در سنین مختلف، نماد رنگها تغییر نمی کند و او به وسیلۀ نقاشی اش به ما می گوید که چه حسی می کند و یا چه فهمیده است. ولی شیوه احساس و درک کودک در همه سنین یکسان نیست و با گذشت زمان تغییر می کند. جهان رویایی تدریجاً کم می شود و جایش را به جهان عقلانی می دهد. درسنین 10-12 سالگی که کودک در یک مسئله عمیق می شود و یا اشکال دوران کودکی اش را تغییر می دهد و مووضع را با عمق بیشتری بیان می کند اگرچه سبک بیان خود را تغییر نمی دهد بلکه هر تکنیک، مواد، اداراک، عمل ابتدائی تر باشد اثر پدید آمده بیشتر عام پسند خواهد بود.

بنا به نظر یونگ، جهان هنر، مذهب و افسانه ها و اسطوره ها با رمزی سازی های شدید درآمیخته اند.

v    شناخت رنگ توسط کودکان

"
قدرت بینائی نوزاد با تشخیص تاریکی از روشنایی آغاز می شود سپس حرکت را تشخیص می دهد و آنگاه شکل اشیاء توجه او را جلب می کند. شناخت رنگها آخرین مرحله است. تشخیص تاریکی از روشنایی اولین مرحله و ابتدائی ترین احساس بینائی است.

علاقه واقعی کودک نسبت به رنگ اززمانی شروع می شود که او سعی در کشیدن شکلهایی می کند. در این مرحله که تا هفت یا هشت سالگی به درازا می کشد، کودک برای استفاده از رنگها فقط تحت تأثیر احساسات خود عمل می کند. به همین دلیل رنگ انتخاب شده ممکن است هیچ ارتباطی با رنگ خاص شیی مورد نظرش نداشته باشد. مثلاً اتفاق می افتد که کودکی چمن و سبزه را به رنگ بنفش نقاشی می کند زیرا کودک می خواهد سبزه و چمن را نشان دهد و در عین حال رنگ بنفش را دوست دارد این اختلاف رنگ گاه ناشی از طریقی است که کودک اشیاء و رنگ آنها را می بیند. ممکن است رنگ نارنجی برای او نشان دهنده تحرک و شادی باشد بنابراین اگر او بخواهد چیزی را نشان داهد که برایش انعکاس عاطفی دارد آن را نارنجی رنگ می کند.

کودکان پس از آنکه رشد کرده و سن و قدرت جسمانی شان بیشترشد قدرت تشخیص رنگها نیز در آنها افزایش می یابد و هر رنگی برای آنها معنی ومفهوم خاصی پیدا می کنند. "کودک به طور طبیعی به رنگهای روشن، شاد و امیدبخش علاقمند و ازرنگهای تیره و ناامید کننده گریزان هستند. کودکان تن های3 مختلف یک رنگ را تشخیص نمی دهند. بلکه همه درجات مختلف قرمز رابه رنگ لاله می بیند. تن های گوناگون آبی در دنیای پیرامون برایش یک رنگ است. آبی دریا و از رنگ زرد جز شعاع های خورشید نمیشناسد. رنگ شناسی کودک رابطۀ مستقیمی با اشیاء مورد تماس وی دارد.

طبق تحقیقی که کوک (1931) انجام داده است "کودکان دو ساله قادرند رنگهای را که به اسم نمی شناسند با هم جور کنند.

"
این مطلب نشان میدهد که کودکان به رنگهای اشیاء موجود درمحیط توجه دارند وحتی بعضی مواقع این اشیاء از طریق زبان رنگی خود با کودک ارتباط برقرار می کنند. البته پس از یک دورۀ مشخص سنی رنگ در ذهن کودکان تثبیت می گردد و به حدی این درک رشد می نماید که از لحاظ روانشناسی رنگها و تأثیر پذیری آنها در کودکان 5 ساله به بالا همانند افراد بالغ می گردد.

"
اگر کودکان را که دارای سن های مختلف می باشند برگزینیم و به هریک تعدادی اشکال هندسی که دارای رنگهای مختلفند نشان دهیم که آنها را از نظر شکل و اندازه خواه از لحاظ رنگ با یکدیگر مقایسه کنند، خواهید دید که انتخاب کودکانی که به دو سال و نیم نرسیده اند بر پایه شکل و اندازه است (دراین موقع رنگ را کاملاً تشخیص نمی دهند) و انتخاب کودکانی که از دو سال ونیم تا چهار سال ونیم را دارند براساسی رنگ است در این سن علاقه به رنگ زیاد و رشد درک رنگ در شرف تکامل است لیکن پس ازاین سن به بعد مجدداً شکل و اندازه توجه کودک را جلب می کند و تقریباً دارای همان ادارک خواهد شد که در اشخاص بالغ وجود دارد.

پس از آنکه کودکان با رنگها آشنایی نسبی پیدا کردند نسبت به هر رنگی واکنش نشان می دهند به صورتی که بعضی از رنگها را نسبت به بعضی دیگر ترجیح می دهند رنگها در بوجود آمدن مسائل مختلف روانی کودکان بسیار مؤثر می باشند به طوری که "رنگ در ایجاد التهاب یا آرامش کودکان بیش از افراد بالغ تأثیر گذار بوده و طبعاً در شخصیت پردازی مؤثر است. گاه تأثیرات به جا مانده از نحوه برخورد رنگ در زمان کودکی تا پایان عمر باقی می ماند. اصلاح املاء کودک و یا دفترچه ریاضی وی با خط قرمز توسط معلّم جذابیت و کشش خاصیت هشداردهی این رنگ همان گونه که در چراغ قرمز خیابان دیده می شود انجام می پذیرد.

چنانچه اشاره شد از طریق رنگ شناسی می توان شخصیت کودکان را نیز درک نمود در واقع "بچه ها عموماً به رنگهای گرم چون سرخ و نارنجی عشق می ورزند و کودکان سلطه جو به رنگهای سرد.

"
کودک از تولد 2-1 سالگی تنها تحت تأثیر رنگهای اشیاء اطراف خود می باشد و فقط متکی به احساسی است که ازاین نوع تحریک عصبی در وی بوجود می آید و تقریباً ادراک خاصی صورت نمی گیرد. ولی رنگهای پرانرژی چون قرمز او را جذب می کنند و این صرفاً به جهت بوجود آمدن هیجان خاصی است که در اثر انعکاس نورهای پر انرژی دروی بوجود می آید.

لذا "کودک بطور طبیعی به رنگهای روشن، شاد و امیدبخش علاقه مند و از رنگهای تیره و ناامید

کننده گریزان است. کودک، تن های مختلف یک رنگ را تشخیص نمی دهد او همه درجات مختلف قرمزرا به رنگ لاله می بیند. تن های گوناگون آبی در دنیای پیرامون، برایش، یکرنگ است، آبی دریا، و از رنگ زرد جز شعاعهای خورشید را نمی شناسد. رنگ شناسی کودک ارتباط مستقیمی با اشیاء مورد تماس وی دارد.

کودک درحین بزرگ شدن تدریجاً ارتباط میان اشیاء و رنگ حقیقی آنها را درک می کند. ولی در بدو امراین موضوع فقط درمورد چیزهایی است که برای او ارزش عاطفی دارند. به همین دلیل اگر مادرش موهای بورداشته باشد هرزنی را که نقاشی کند معمولاً موهایش را به رنگ بورمی کشد زیرا این برایش انباشته ازنیروی عاطفی است. با گذشت زمان بتدریج کودک متوجه تعداد بیشتری از اشیاء و رنگ آنها می شود.برای مثال کشف می کند رنگ آسمان را با آبی و برگ درختان سبز را می کند. به نظر کودک، رنگ جزء خواص اصلی هر شیی است و به همین دلیل وقتی برگ درختان مثلاً در پائیز زرد می شوند او باز هم آنها را رنگ سبز می زند. زیرا اوّلین باری که کودک متوجه برگ شده به رنگ سبز بوده و این موضوع تا هنگامی که با تجربه دیگری متوجه تغییر آن شود، در مغزش می ماند.

در سنین 11-12 سالگی که بی درنگ اشیاء قابل تغییر است بنابراین بهتر است که آنها را زودتراز موقع مجبور به درک این بینش نکنیم. زیرا چنانچه قبلاً گفتیم بکارگیری رنگ تنها از عوامل تکامل و پیشرفت فکری کودک نیست. بلکه به عوامل ژرف عاطفی نیز مربوط است. از طرف دیگر اگر کودک اشیایی را به رنگهایی عرضه کرد که با رنگ واقعی آنها تفاوت داشته باشد، یعنی خطایی از نظر تطبیق رنگ واقعی شی و رنگ نقاشی شده آن مرتکب شود، مسئله چندان مهمی نیست. زیرا از نظرهنری، رنگی که توسط نیروی روانی انتخاب شود پرارزش تراز رنگی است که با حقیقت بیرون مطابقت کند.

 


مطالب مشابه :


تاثیر آموزش ھنر بر خلاقیت کودکان

نقاشی برای کودکان برای آموزش جامعه و به دور از طبیعت به همراه مربی بی




انتزاع در نقاشی کودکان

آموزش نقاشی به کودکان از طبیعت است، تصور درهر دوصورت نقاشی برای او




نقاشی کودکان

به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر منطبق با طبیعت و واقعیت برای کودکان در سنین




روانشناسی نقاشی کودکان

كشیده شده برای نقاشی کودکان سازگار و ریشه در نقاشی نشانگر طبیعت عاشقانه و




معرفی اریک کارل

آموزش نقاشی به کودکان خلق آن ها.برای خلق یک نقاشی در اصل عکاسی از طبیعت در کتاب




نقاشی دیواری، ابزاری مناسب برای آموزش محیط زیست به کودکان

محیط زیست به کودکان برای نقاشی‌ها مربوط به نقاشی دیواری، آموزش محیط




کودکان محروم ازلذت کشف طبیعت رادریابیم!!

کودکان محروم ازلذت کشف طبیعت برای مشاهده کامل جهت پیشبرد اهداف آموزش و پرورش




برچسب :