از نختابی حاج رحیم تا قالی بافی اعتماد

قزوین از دیرباز، جایگاه معتبری در صنعت ایران زمین داشته است. شاید قدیمی ترین سندی که می توان با استناد به آن، این جایگاه را مورد توجه قرار داد، گزارشی است که «سر جان ملکم» در سال 1800 میلادی در باره وضع تولیدات صنعتی ایران و از جمله قزوین ارایه داده است.

وی در این گزارش آورده است؛ «کالاهای تولیدی ایران که مورد نیاز تمام نواحی امپرتوری است عبارتند از؛ انواع مختلف ابریشم، پارچه های پنبه ای ضخیم، پارچه های کم رنگ و پر رنگ، قالی، نمد، پارچه های پنبه ای، شال کرمان، پارچه های زری و غیره، شمشیر و سایر سلاح های نظامی، زین و ساز و برگ اسب، چرم، آلات شیشه ای، پوست گوسفند و بره، وسایل آهنی، اجناس طلایی و نقره ای و میناکاری».

تصویر کارخانه آرد ابریشمی یا «آرد ایران» که در بیرون دروازه شیخ آباد بنا شده بود

«سرجان ملکم» در همین گزارش، قزوین را یکی از مراکز تولید کالاهای بازگانی و صنعتی ایران ذکر کرده و تاکید می کند؛ خوشبختی قزوین در موقعیت آن خوابیده که بازار تمام تجارت سواحل دریای خزر است». با این وصف کاملا مشخص می گردد که صنعت قزوین در گذشته ای نه چندان دور در مقایسه با شهرهای دیگر ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، در این میان، موقعیت جغرافیایی این شهر به عنوان شاه راه ارتباطی و پل دسترسی مناطق شمالی، شمال غرب و غربی کشور به مرکز کشور و نیز بازار گسترده داد و ستد و تجارت، اهمیت آن را دوچندان ساخته بود.

در کتاب سرزمین های خلافت شرقی نیز، زوایای دیگری از رونق صنعتی قزوین بیان گردیده است. هرچند مشخص نیست آنچه که اشاره شده مربوط به چه دورانی بوده است؛ «از قزوین عباهای خوش دوخت و همچنین خورجین های چرمی که به کار مسافران می آید و انواع کمان برای تیراندازی و نعناها صادر می گردد».

با توصیفی که «کنت دو سرسی» در سال 1840 در باره صنایع قزوین اشاره می کند، جایگاه تولیدات صنعتی این شهر در بازار داخلی، بیشتر مشخص می گردد. وی در سفرنامه اش می نویسد؛ «در این شهر شمشیرهای خوب ساخته می شود و پارچه های پنبه ای ضخیم آن نیز شهرت دارد و این محصول را بیشتر به مردم ناحیه کردستان می فروشند».

با آنچه به اجمال اشاره رفت، کاملا موقعیت قزوین در صنعت کشور مشخص می گردد، اما واقعیت این است که نه تنها صنایع تولیدی در قزوین، بلکه در کل کشور بیش از آنکه در کارگاه هایی با کارگران متعدد و در چرخه ی گسترده فعالیت های صنعتی شکل بگیرد، به کارگاه هایی محدود و متکی بر استادکاران و کارگرانی معدود استوار بوده است. روندی که آرام آرام و از اواخر دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار، با گسترش ارتباطات تجاری و آمد و شدهای ایرانیان با اروپا و نیز پاره ای از تحولات جهانی از جمله؛ جنگ جهانی اول و حضور اتباع روسیه در ایران دستخوش تغییرات تدریجی گردید و به ایجاد کارگاه هایی بزرگ برای تولیدات صنعتی منتهی گردید.

نخستین اقدام در ایجاد کارخانه در قزوین به سال 1907 م (1325 ه. ق) باز می گردد. در این سال، حاجی سید ابوالقاسم رضوی اصفهانی با ماشین آلات روسی اقدام به ایجاد یک آسیای بخاری در بیرون دروازه دربکوشک کرد. جالب آنجا بود که طعم آرد تولیدی نخستین کارخانه صنعتی قزوین، در مقایسه با آرد آسیاب های قدیمی، به مزاق مردم این شهر خوش نمی آمد و رغبتی به آن نشان نمی دادند.

فضای داخل کارخانه آرد رضوی در بیرون دروازه درب کوشک – سال 1294 شمسی

ایجاد واحدهای صنعتی مکانیزه، البته تنها به کارخانه آرد حاجی ابوالقاسم محدود نگردید و چند سال بعد، نخستین «کارخانه ریسندگی» نیز توسط آلمانها در قزوین پایه گذاری گردید. براساس گزارش کنسول روسیه در تبریز، کارخانه مزبور در سال 1914 م (1332 ه. ق) برای افزودن بر ظرفیت تولیدی خود مبلغ دو هزار پوند از دولت آلمان کمک مالی گرفته است.

در بهار سال 1913 م (1331 ه. ق)، دومین کارخانه آسیاب بخاری قزوین با ظرفیت تولیدی 8 پود آرد در ساعت توسط «ترگریگوریان» از اتباع ارمنی روسیه در این شهر راه اندازی شد و به این ترتیب با ایجاد واحدهای صنعتی مکانیزه و مدرن، بر اهمیت جایگاه تولیدات صنعتی قزوین که سابقه ای دیرینه در تولیدات صنعتی کشور داشت، افزوده شد.

حذف قاجاریه از عرصه حاکمیت کشور و تغییراتی که در سازمان های اداری کشور به وجود آمد، سبب گردید تا یک رشته فعالیت های گسترده ساختمانی و راه سازی و صنعتی پا گرفته و در شهر قزوین نیز کارخانه هایی که در دهه قبل راه اندازی شده بودن رونق یافته و کارخانه های جدیدی نیز ایجاد شوند که در نتیجه زمینه اشتغال گروهی را مردم فراهم آورند.

از جمله کارخانه هایی که عمدتا به بخش صنعت پارچه بافی مربوط بودند و در این دوره در قزوین بنیانگذاری شدند می توان به کارخانه های؛ نختابی و پارچه بافی حاجی رحیم آقا قزوینی، کارخانه پارچه بافی آذربایجان، کارخانه کورواغلی و همچنین آسیاب های بخاری اشاره کرد که در ادامه به صورت کوتاه به وضعیت این واحدهای تولیدی پرداخته می شود؛

کارخانه نختابی و پارچه بافی قزوینی
حاجی رحیم آقا قزوینی، صاحب این کارخانه که ساکن تبریز بود، از بازرگانان معروف کشور به شمار می رفت و با علاقه در کار ایجاد واحدهای صنعتی کوشش می کرد در سال 1306 شمسی، اقدام به یک کارخانه پارچه بافی در شهر قزوین کرد که با نام خود او شناخته می شد. محل این کارخانه در شمال شهر، بین خیابان های عدل، فردوسی و خیام قرار داشت.

در این کارخانه که بزرگترین واحد تولیدی در نوع خود در قزوین بود و با سرمایه 000/500/8 ریال با وارد کردن ماشین آلات مورد نیاز از آلمان راه اندازی شد 520 نفر مشغول به کار شدند. این کارخانه در هر شبانه روز دویست هزار کیلوگرم نخ پشمی می کرد. در بخش پارچه بافی آن نیز، 350 نفر کارگر مشغول به کار بودند که سالیانه 300 هزار متر پارچه پشمی و کرکی می بافتند. در این واحد صنعتی، بخش های تراشکاری، آهنگری، نجاری و تعمیرات ماشین آلات نیز وجود داشت که مسوولین تعمیر و نگهداری و تامین نیازهای داخلی کارخانه را بر عهده داشتند.

کارخانه نختابی و پارچه بافی قزوینی گه از واحدهای صنعتی معتبر به شمار می رود بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران در سوم شهریور سال 1320، با مشکلات بسیار از جمله؛ نبود سرمایه کافی برای جایگزینی ماشین آلات جدید، کارشکنی شدید توده ای ها در فعالیت کارخانه و همچنین سرازیر شدن تولیدات مشابه خارجی به بازار ایران روبرو شد. با این وضعیت رفته رفته از اعتبار و حجم تولیدات کارخانه کاسته شد و سرانجام در سال 1324 تعطیل و سپس تخریب گردید.

کارخانه پارچه بافی آذربایجان
این کارخانه در سال 1316 شمسی با سرمایه 9 میلیون ریال توسط شرکت سهامی آذربایجان (خسروشاهی و شالچیلر) در نزدیکی دروازه درب کوشک در بنایی به مساحت سه هزار متر با استفاده از ماشین آلات وارداتی از آلمان، ایتالیا و انگلستان راه اندازی و شروع به کار کرد. محصول روزانه پارچه های نخی این واحد تولیدی که 320 نفر در آن مشغول به کار بودند 2500 متر بود. این کارخانه دارای چهار موتور 500 – 200 و هفتاد و پنج اسب بود و تا سال 1328، بخشی از برق مصرفی شهر را نیز تامین می کرد. کارخانه آذربایجان پس از 56 سال فعالیت در بخش نساجی و پارچه بافی، در اوایل دهه هفتاد تعطیل گردید و محل این واحد تولیدی نیز برای ایجاد واحدهای مسکونی و تجاری اختصاص یافت.

کارخانه کورواغلی
این کارخانه در سال 1312 در خیابان خیام قزوین توسط «هاکوپ کورواغلی» از مهاجران ارمنی ترکیه ایجاد شد و در سال 1318 با افزودن دستگاه پشم زنی و ریسندگی بر حجم فعالیت های آن افزوده گردید.

 نمایی از کارخانه روغن کرچک واقع در بیرون دروازه درب کوشک – سال 1301 شمسی

کارخانه کورواغلی که عمدتا از ماشین آلات مدرن آلمانی و بعضا آمریکایی استفاده می کرد در سال 13۳۴، تعداد ماشین آلات ریسندگی و بافندگی خود را تا دو برابر افزایش داد و با تغییرات مختلف توانست با رساندن ظرفیت تولیدی کارخانه به 1200 دوک ریسندگی و 25 دستگاه بافندگی، نقش و جایگاه مهمی در تامین نیازهای داخلی کشور به پارچه های ابریشمی، پشمی، نخی و همچنین پتو و کاموا ایفا کند.

فعالیت های این واحد صنعتی که حدود سیصد هزار متر پارچه در سال تولید می کرد و 170 کارگر زن و مرد در آن مشغول به کار بودند تا سال های نخست دهه 60 در داخل شهر ادامه داشت و سپس با انتقال کارخانه به شهرصنعتی البرز، فعالیت های تولیدی خود را استمرار بخشید.
 
آسیاب های بخاری قزوین
از سال 1311 شمسی به بعد، واحدهای تازه ای به آسیاب های تولید آرد که پیش از آن در اواخر دوران حاکمیت قاجاریه در قزوین راه اندازی شده بود افزوده شد. این کارخانه ها، علاوه بر تامین آرد مصرفی شهر، آرد مورد نیاز چند شهر دیگر را نیز تامین می کردند.

کارخانه های تولید آرد که «آرد ماشینچیان» و «آرد ایران» مهم ترین آنها بودند با بالا بردن توان صنعتی شهر و جذب نیروهای کار، نقش موثری در زندگی مردم قزوین داشتند که در آن سال ها، بلحاظ معشیت با مشکلات فراوانی رو به رو بودند.

کارخانه «آرد ماشین چیان» در سال 1311 توسط آقای صادق ماشینچیان با سرمایه یک میلیون و نهصد و پنجاه هزار ریال با استفاده از ماشین آلات وارداتی از آلمان در ابتدای جاده قزوین – همدان کمی بالاتر از دروازه رشت تاسیس شد. تولید روزانه این کارخانه که تا سالیان طولانی همچنان فعال بود روزانه 100 خروار آرد بود. هم اکنون بخش هایی از بنای سترک این واحد تولیدی که در آن زمان عظیم ترین بنای شهر قزوین به شمار می رفت، همچنان استوار برجای مانده است.

دو سال بعد در 1313 شمسی، کارخانه دیگری با عنوان آرد ابریشمی یا «آرد ایران» با شراکت آقایان حاج میرزا علی اکبر ابریشمی و یعقوب بخشنده با سرمایه یک میلیون و پانصد هزار ریال در بیرون دروازه شیخ آباد و در شرق خیابان سعدی در بنایی 5 طبقه ایجاد گردید. ماشین آلات آسیاب جدید از آلمان و روسیه وارد شد و با موتور 250 اسب قدرت، می توانست در هر 24 ساعت، 70 تن گندم در چهار نوع آرد کند.

این کارخانه به دستگاه «سنگ تراش» مجهز بود که سنگ های سه متری آسیا را برای خود و برای کارخانه های دیگر در تهران، رشت و تبریز تراش می داد. همچنین واحد تراشکاری و تعمیرات این واحد تولیدی از کیفیت بالایی برخوردار بود.

کارخانه «آرد ایران» دارای 14 انبار بزرگ به گنجایش پنجاه هزار خروار گندم بود و آرد تولیدی آن به استان های گیلان، خورستان و تهران صادر می شد. این کارخانه تا سال های بعد از دوران رضا شاه نیز کار می کرد و سپس با تعطیلی تدریجی، متروکه شد.

دیگر واحدهای تولیدی قزوین
دهه بیست شمسی را می توان دهه گسترش واحدهای صنعتی در قزوین برشمرد. دورانی که آلمانی ها موفق شدند به عنوان عامل اصلی حرکت صنعتی شدن در ایران و از جمله قزوین عمل کنند. عمده ماشین آلات کارخانه هایی که در این نوشتار به آنها اشاره شد به ویژه نخ تابی ها و پارچه بافی ها ساخت آلمان بودند.

در این دوره، به ویژه از سال 1305 به بعد، کارخانه های متعدد دیگری در زمینه خشکبار، روغن کشی، پنبه پاک کنی و دباغی در قزوین ایجاد شد که تا شهریور سال 1320، هنگام اشغال قزوین توسط ارتش سرخ شوروی در جریان جنگ جهانی دوم فعالیت می کردند.

 بنای کارخانه قالی بافی اعتماد قزوین – سال 1307 شمسی
در این عکس تنی چند از صاحبان و جمعی از هنرمندان، استادکاران و کارگران کارخانه و برخی از شخصیت های شهر حضور دارند.

از جمله دیگر واحدهای صنعتی که در این دوره در قزوین راه اندازی شد می توان به کارخانه های قالیبافی «اعتماد» و «سلامت» اشاره کرد که در نوع خود در کشور کم نظیر بودند و سهم فراوانی در گسترش صنایع در این شهر برجای گذاشتند.

کارخانه «اعتماد» به عنوان قدیمی ترین واحد تولیدی در عرصه فرش در کشور، اولین کارخانه در این زمینه در قزوین به شمار می رود. قالی و قالیچه های تولیدی این کارخانه که با اسلوب افشار و ترکمن و گرگان بافته می شد در ردیف بهترین و خوش نگارترین فرش های ایران محسوب می گردید که با تقلید از روی نقش و نگار آثار صفوی اصفهان و یا نقشه های خارجی و با استفاده از رنگ طبیعی بافته می شد.

کارخانه «اعتماد» دارای 191 دستگاه دایر تولید قالی و قالیچه با تولید سالانه 3700 متر مربع بود و علاوه بر فرش بافی، در امر تولید جوراب نیز فعالیت می کرد. در این واحد تولیدی، 47 مرد و 14 نفر زن به عنوان استادان نقاشی و قالی بافی و 661 زن و مرد به عنوان کارگر مشغول به کار بودند.

کارخانه قالیبافی سلامت که در سال 1310 آغاز به کار کرد دارای 51 دستگاه تولید قالی و سه دستگاه تولید قالیچه بود و سالیانه 911 متر قالی و قالیچه تولید می کرد. در این واحد تولیدی 18 نفر مرد و 16 نفر زن به عنوان استاد قالی و نقاشی و همچنین 115 زن و 75 نفر مرد به عنوان کارگر مشغول به کار بودند. از نکات قابل توجه این که متوسط حقوق کارگران در این کارخانه، بین 5 تا 8 ریال در روز بوده است.

روند تاسیس و راه اندازی واحدهای صنعتی در قزوین که از سال 1310 شمسی به بعد سیر پرشتابی به خود گرفت با شعله ور شدن آتش جنگ در کوران جنگ جهانی دوم و اشغال قزوین در شهریور 1320 توسط اشغالگران ارتش سرخ شوروی، متوقف و فعالیت واحدهای تولیدی نیز دستخوش تعطیلی و رکود شد. رکودی که تا سالیان طولانی علی رغم فعالیت های کم و بیش واحدهای نساجی و پارچه بافی، همچنان ادامه داشت و در سال های آغازین دهه چهل، با ایجاد شهر صنعتی البرز جای خود را  به صنایع تازه نفس تری البته عموما مونتاژ سپرد.

منابع؛
1- مینودر، سرهنگ محمدعلی گلریز، ج 1 ، نشر طه، سال 1371
2- سیمای فرهنگ و تاریخ قزوین، دکتر پرویز ورجاوند، ج 3، نشر نی، سال 1377
3- تاریخ اقتصادی ایران در عصر قاجار، ویراستار چارلز عیسوی، ترجمه یعقوب آژند، چاپ اول 1362


مطالب مشابه :


بافت{بافتنی با کاموا.پارچه.دستبند دوستی.قلاب بافی.تابلو فرش.شبه قالی}

فروشگاه کارهای خانگی - بافت{بافتنی با کاموا.پارچه.دستبند دوستی.قلاب بافی.تابلو فرش.شبه قالی




آشنایی با نخ و کاموا

آموزش بافتنی با دست (دومیل و قلاب بافی ) آشنایی با نخ و کاموا مثلا در زیر فرش یل زیر تشک




آموزش گونی دوزی : کوسن و روتختی گونی بافی

لوازم مورد نیاز گونی بافی : ۱٫ گونی به اندازه مناسب ۲٫ نخ کاموا( نخ فرش) ۳٫نوار تزیینی




آموزش معرق چوب،گلیم بافی، مبانی طراحی نقوش سنتی و.......

آموزش معرق چوب،گلیم بافی، مبانی آموزش بافت گلیم زیبا با کاموا سایت تخصصی فرش




تعالیم آستیاگ : آموزش بافت دستبند2

این کار یه چیز تو مایه های همون کاریه که موقع فرش بافی با با نخ کوبلنن ،طوسیه با نخ کاموا




از نختابی حاج رحیم تا قالی بافی اعتماد

شاید قدیمی ترین سندی که می توان با استناد به پتو و کاموا علاوه بر فرش بافی، در




برچسب :