فاصله زندگی تا مرگ

"زندگی جاده است، و اگر ازش پرت افتادی یا خواستی میان‌بر بزنی، خداحافظ: جاده گم شد، تمام شد!و جاده بلندتر یعنی زندگی طولانی‌تر اصل ادامه سفر است، نه رسیدن به مقصد؛گذشته از این‌ها، مقصد که همیشه یکی است: مرگ."۱

ادبیات روسیه همیشه چشمه جوشانی است که در طی ادوار مختلف اسامی ماندگاری را به ادبیات جهان معرفی کرده است.  وجود آب و هوایی خاص، زبان بسیار غنی و رخدادهای تاریخی و سیاسی عجیب این کشور شرایط بسیار مناسبی را برای استعدادهای روسی پدید آورده تا خود را به جهان معرفی کنند.  در چند دهه گذشته وجود یک کشور کمونیستی و فضای بسته و خفقان آور اتحاد جماهیر شوروی از سویی موجب فرار مغزهای این کشور  و از سویی دیگر موجب ناشناخته ماندن تعدادی از نویسندگان جوان شوروی شد.  پس از فروپاشی و با استقلال یافتن جمهوری های دیگر فضای بازتری برای عرض اندام نویسندگان نسل جدید پدید آمد. در میان جمهوری های استقلال یافته بدون شک اوکراین یکی از مهم ترین آنها بود.  فضای سیاسی متشنج بعد از فروپاشی در اوکراین و وجود مافیای بسیار قدرتمند که گاه با دولت نیز همکاری می‌کرد موضوعات جذاب و بکری را برای نویسندگان این کشور پدید آورد تا در دنیای ادبیات خود را به جهان بشناسانند.  از آن جمله آندری کورکف نویسنده اوکراینی است.

کتاب مرگ و پنگوئن به  رویدادهای دهه 90 میلادی اوکراین پس از فروپاشی می‌پردازد.  ویکتور نویسنده جوان داستان های کوتاه و عاشق نویسندگی است.  پس از رد داستانهایش از سوی مجلات مختلف یکی از روزنامه او را برای کاری عجیبی دعوت به همکاری می کند.  از ویکتور دعوت می شود تا برای شخصیت‌های مهم آگهی ترحیم بنویسد و نکته جالب اینکه افرادی که برای آنها آگهی ترحیم نوشته می‌شود کماکان زنده اند و همگی از افراد مهم و صاحب و نفوذ اوکراین هستند.  ویکتور با کار جدیدش در کنار میشا، پنگوئن خانگی اش زندگی جدید خود را آغاز می‌کند.

شخصیت های داستان همگی تنهایند.  ویکتور در طول داستان بارها تاکید می شود شخصیت تنهایی است.  میشای پنگوئن نیز پزشک ها اعلام می کند افسردگی دارد و تنهاست.  رئیس بعد از فرار جایی جز ویکتور ندارد.  افسر پلیس –سرگئی- با اولین تماس تلفنی با ویکتور دوست می شود و . . میشا و ویکتور تنهایی خود را با یکدیگر تقسیم کرده‌اند.  به نظر می‌رسد همه اوکراین تنها هستند و این مافیای پنهان است که آن‌ها را پیوند داده است.  ورود سونیا –دختر میشای نا پنگوئن و از عناصر اصلی ترورها- قرار است تنهایی ویکتور را پایان دهد. سونیا یک شبه به زندگی ویکتور وارد می شود.  انطباق راحت سونیا با زندگی ویکتور و کنجکاوی کمتر او در مورد پدرش نشان می دهد شاید این اولین بار نیست که این دختر به نزد غریبه ایی گذاشته می شود.  ویکتور در بین تمایل به تنهایی و احساس وظیفه به سونیا گرفتار می شود. از سویی نمی تواند از تنهایی خود بگذرد و از سویی نمی تواند سونیا را بی پناه گذارد.

"سونیا برگشت طرف تلویزیون و ویکتور پشت میز آشپزخانه نشست تا فکر کند در مورد زندگی اش و نقش سونیا در آن.  گویا نقشی است که به چشم نمی آید اما در عین حال مقیدش می کند که مواظبش باشد و فکر او رهایش نکند.  البته به شرطی که مواظب بودن چیزی بیشتر از رسیدن به وضع غذا و دو سه کلام صحبت نباشد.  حضور سونیا در آپارتمان از جنس حضور میشای پنگوئن بود. . . "

نویسنده با خونسردی خاص خود در روایت تمام این فضاها را به راحتی به مخاطب منتقل می کند.

ولی ماجرای اصلی کتاب لایه های پنهان داستان است.  ویکتور همانطور که عنوان شد به نویسندگی ترحیم رجال مشهور مشغول می‌شود.  او نمی داند‌ برای که و چه آگهی‌ها را می‌نویسد و صرفن یک پیک از طرف رئیس می‌آید آگهی ها را می‌گیرد و در روزنامه بعد از مرگشان چاپ می شود.  زندگی ویکتور به دو نیم تبدیل می شود.  "زندگی‌اش دو شقه شده بود. نیمه‌ایی که می‌دانست در آن چه خبر است و نیمه‌ایی که هیچ خبری از آن نداشت.  در آن نیمه تاریک ماه چه می‌گذشت؟چه خبر ها بود؟. . . "

ویکتور در فضای سیاه سیاسی اوکراین از هیچ چیز خبر ندارد.  همه چیز برای او تاریک است.  هر هفته آگهی‌هایی می‌نویسد و هفته بعد آن افراد به قتل می‌رسند و کشته می‌شوند.  روابط مقتولین و نقش آن‌ها در اجتماع توسط ویکتور به خوبی در روزنامه منعکس می‌شود.  ویکتور چند بار سعی می‌کند تا از رئیس خود بپرسد چه می‌کند و در چه موقعیتی قرار دارد ولی هر بار با این پاسخ که هر چه کمتر بداند برای او بهتر است روبرو می‌شود.  ویکتور به صورت اتفاقی از رویدادها تا حدودی سر در می‌آورد ولی خود را درگیر نمی کند.  خود را ندانسته آسوده تر می‌داند.  "عجب شوک هایی، چه کشفیات ناخوشایند و سوءظن های  به دنبالش، چه لحظاتی که بهتر است معمولی به حساب بیایند و روانه فراموش خانه شوند تا این که آدم با تیغ تحلیل سوراخ سوراخ شان کند! و بعد از همه این‌ها، انگار زندگی داشت روال معمولش را می‌یافت.  و اگر کسی بخواهد به آینده فکر کند باید در همین حالت معمول بودنش فکرش را بکند-آینده‌ایی که تنها با جنگیدن رو به جلو بدست می‌آمد . . . "

آندری کورکف

کورکف در کتاب مرگ و پنگوئن پرده از واقعیات تلخی از جامعه اوکراین دهه 90 بر می‌دارد. قتل های زنجیره ایی سیاسی در اوکراین بیداد می کند. افراد به شدت تحت نظر سازمان‌های جاسوسی هستند این سازمان‌ها که به صورت مافیایی عمل می‌کنند رابطه مشخصی با دولت ندارند. زندگی خصوصی معنایی ندارد.هر بار هر کدام از افراد بیرون به‌راحتی بدون کلید وارد خانه ویکتور می‌شوند و از خود نشانه‌ایی می‌گذارند. ارزش جان انسان‌ها بسیار پائین است. و به قول پشت جلد کتاب فاصله زندگی تا کشته شدن انسانها یک پنگوئن است. ویکتور وارد یک بازی سیاسی می شود. بازی که هیچ اطلاعی از آن ندارد و ناخواسته وارد می‌شود و فقط چشم بسته پیش می‌رود. تا زمانی که در پایان از تهدید واقعی جانش مطلع می‌شود دنبال کشفیات ناخوشایند نمی‌رود.و  جالب اینکه تمام این رخدادهای مهم و معمایی در اوج خونسردی روایت می‌شوند.

کتاب کورکف فضای تاریک و سیاهی دارد که با توجه به رویدادها اجتناب ناپذیر است. البته در دل این فضا طنز سیاهی نیز نهفته است.

در کل کتاب مرگ و پنگوئن کتاب جالبیست. برای خواننده ایرانی فضای آن نیز قابل لمس است. قصه کتاب پر کشش است هرچند در بخش‌های کوتاهی به ورطه تکرار افتاده و ممکن است حوصله مخاطب را سر ببرد.رویدادهای کتاب در پایان کتاب  به یکدیگر متصل می‌شوند. اصل ماجرا ها روشن می شود ولی مخاطب خود باید جزئیات آن را کشف کند. در طول کتاب نسبت به رد یا تایید فعالیت ویکتور مخاطب نمی‌تواند تصمیم بگیرد.

کتاب ارزش یک بار خواندن را دارد.

مرگ و پنگوئن

نویسنده:آندری کورکف

ترجمه :شهریار وقفی پور

انتشارات روزنه

284 صفحه

چاپ اول 1386

۱.تمامی جملاتی که به صورت ایتالیک نوشته شده است به نقل از متن کتاب است.

سعی کردم رویدادها را کلی بنویسم تا خواننده‌ایی که کتاب را نخوانده است داستان برایش لو نرود.

کتاب آئورا را خواندم.کتابی کوتاه ولی در عین حال پر معنی است. اگر نگویم بهترین کار فوئنتس است، می‌توانم بگویم از شاهکار‌های ادبیات است. توصیف جاودانگی عشق در این داستان را در کمتر اثر ادبی می‌توان دید. کتاب کم حجمی است و ارزش چند بار خواندن را دارد. خارج شدن از فضای کتاب تا مدت‌ها کار سختی است. نوشتن در موردش هم بسیار بسیار دشوار است و حداقل کار من نیست.

امروز 20 سپتامبر روز تولد آلکساندر هاربرد میچرلیش روانکاو و منتقد مشهور آلمانی است. این لینک را بخوانید

 


مطالب مشابه :


تهذیب و طرح های مذهبی - حاشیه

فروش انواع تهذیب و طرح های مذهبی با کیفیت 600 دی پی آی لایه باز و درج آگهی کاغذ ترحیم




لایه باز کارت ویزیت برق صنعتی

آگهی ترحیم; برای دانلود طرح لایه باز کارت ویزیت برق صنعتی بر روی لینک دانلود مراجعه نمایید.




آیا میدانید مهندسی عمران چیست ؟

و لایه باز برای کارت ویزیت و مشبک و معرق درج آگهی شما در این سایت با هزینه کاغذ ترحیم




سوالات متداول فتوشاپ سری2

2683. درخواست PSD آگهی ترحیم ! 2684. پلاگين خروجي xcf 2685. آموزش استفاده از طرح های لایه باز




فاصله زندگی تا مرگ

از ویکتور دعوت می شود تا برای شخصیت‌های مهم آگهی ترحیم بنویسد و لایه های باز کن منم




برچسب :