ضروری ترین نیاز جهان اسلام (مفهوم , اهمیت و نقش وحدت اسلامی از نگاه استاد شهید آیت الله مطهری)


.

باری , برای رفع این تفرقه و ایجاد اتحاد باید اقدام کرد , چنانکه بزرگان دنیای اسلام از جهان تسنن و جهان تشیع , مانند علامه شیخ عبدالمجید سلیم و علامه شیخ محمود شلتوت , آیه الله بروجردی و امام خمینی (ره ) اقدامات اساسی و موثر انجام داده اند و ما باید این بنا را برپایه هایی که آن ها بنیان نهاده اند بسازیم تا جهان اسلام عظمت و اقتدار از دست رفته خود را بازیابد. نگاهی به آثار استاد مطهری نشان می دهد که این موضوع از موضوعات مورد توجه آن مصلح متفکر بوده است و نظرات موثری خصوصا دراینکه مقصود از وحدت اسلامی چیست , ابراز داشته اند , و شاید نیمی از راه به همین وسیله یعنی روشن شدن مفهوم « وحدت اسلامی » پیموده شود. اینک نگاهی داریم به آرا استاد در این موضوع . در مقاله « الغدیر ووحدت اسلامی » به قلم ایشان که در یادنامه علامه امینی به چاپ رسیده است می خوانیم :

«مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصر ما , اتحاد و همبستگی ملل و فرق اسلامی را , خصوصا در اوضاع واحوال کنونی که دشمن از همه جوانب بدانهاهجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعه خلافات کهن و اختراع خلافات نوین است , از ضروری ترین نیازهای اسلامی می دانند. اساسا چنانکه می دانیم وحدت اسلامی واخوت اسلامی , سخت مورد عنایت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهم مقاصد اسلام است . قرآن وسنت وتاریخ اسلام گواه آن می باشد.

مقصود از وحدت اسلامی چیست آیا مقصود این است : از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود , و مفترقات همه آن ها کنار گذاشته شود , و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد یا اینکه وحدت اسلامی , به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد , و مقصود از اتحاد مسلمین , اتحاد پیروان مذاهب مختلف , در عین اختلافات مذهبی , در برابر بیگانگان است

مخالفین اتحاد مسلمین , برای اینکه از وحدت اسلامی , مفهومی غیرمنطقی و غیر علمی بسازند , آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می کنند تا در قدم اول , با شکست مواجه گردد , بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی , حصر مذاهب به یک مذهب , و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آن ها که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی , نیست . منظور این دانشمندان , متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان .

این دانشمندان می گویند مسلمین مایه وفاق های بسیاری دارند که می تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را می پرستند و همه به نبوت رسول اکرم ایمان و اذعان دارند. کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است . با هم و مانند هم حج می کنند و مانند هم نماز می خوانند و مانند هم روزه می گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می دهند و داد و ستد می نمایند وکودکان خود را تربیت می کنند و اموات خود را دفن می نمایند و جز در اموری جزئی , در این کارها با هم تفاوتی ندارند.

مسلمین همه از یک نوع جهان بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و دریک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه دار شرکت دارند. وحدت در جهان بینی , در فرهنگ , در سابقه تمدن , در بینش و منش , در معتقدات مذهبی , در پرستش ها و نیایش ها , در آداب و سنن اجتماعی خوب , می تواند از آن ها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت های عظیم جهان ناچار در برابر آن ها خضوع نمایند , خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تاکید شده است . مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آن ها را به یکدیگر مربوط می کند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته استفاده نکنند

از نظر این گروه از علمای اسلامی , هیچ ضرورتی ایجاب نمی کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی , صلح و مصالحه وگذشتی درمورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند , همچنانکه ایجاب نمی کند که مسلمین در به اره اصول و فروع اختلافی فیمابین , بحص و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزی که وحدت اسلامی , از این نظر , ایجاب می کند , این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه توزی در میانشان پیدا نشود یا شعله ورنگردد متانت را حفظ کنند , یکدیگر را سب و شتم ننمایند , به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند. منطق یکدیگر را مسخره نکنند , و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. ودرحقیقت لااقل حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام , لازم دانسته است , در به اره خودشان رعایت کنند : « ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن»

برای برخی این تصور پیش آمده که مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند , مانند شافعی و حنفی , می توانند به اهم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرارگیرند , اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند به هیچ وجه نمی توانند با یکدیگر برادر باشند. از نظر این دسته , اصول مذهبی , مجموعه ای به هم پیوسته است و به اصطلاح اصولیون ازنوع « اقل و اکثر ارتباطی » است , آسیب دیدن یکی عین آسیب دیدن همه است . علیهذا آنجا که مثلا اصل « امامت » آسیب می پذیرد و قربانی می شود , از نظر معتقدین به این اصل , موضوع وحدت و اخوت منتفی است . و به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمی توانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان به فشارند و در یک جبهه قرار گیرند , دشمن هرکه باشد.

گروه اول به این گروه پاسخ می دهند , می گویند : دلیلی ندارد ما اصول را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته بشماریم و از اصل « یاهمه یا هیچ » در اینجاپیروی کنیم . اینجا جای قاعده « المیسور لایسقط بالمعسور » و « مالایدرک کله لایترک کله » است . سیره و روش شخص امیرالمومنین علی علیه السلام برای ما بهترین و آموزنده ترین درس هاست , علی علیه السلام راه و روشی بسیار منطقی و معقول که شایسته بزرگواری مانند او بود اتخاذ کرد.

او برای احقاق حق خود از هیچ کوششی خودداری نکرد , همه امکانات خود را به کاربرد که اصل امامت را احیا کند , اما هرگز از شعار « یا همه یاهیچ » پیروی نکرد. برعکس , اصل « مالایدرک کل لایترک کله » را مبنای کار خویش قرار داد.

علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود , بلکه کاری حساب شده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت . چرا قیام نکرد حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدای منت های آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مانوستر بود.علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام , در آن شرایط , ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است . خود کرارا به این مطلب تصریح می کند.

در یکی از نامه های خود به مالک اشتر(نامه 62 از نامه های « نهج البلاغه » ) می نویسد : « من اول دست خود را پس کشیدم , تا دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمد(ص ) دعوت می کنند. پس ترسیدم که اگر به یاری اسلام ومسلمین برنخیزم شکاف یا انهدامی دراسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چند روزه بسی بیشتر است .

در شورای شش نفری پس از تعیین وانتخاب عثمان به وسیله عبدالرحمان بن عوف , علی علیه السلام شکایت و هم آمادگی خود را برای همکاری اینچنین بیان کرد :

شما خود می دانید من از همه برای خلافت شایسته ترم , و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین رو به راه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد , مخالفتی نخواهم کرد وتسلیم خواهم بود.

اینها می رساند که علی اصل « یا همه یا هیچ » را دراین مورد محکوم می دانسته است . نیازی نیست در به اره روش و سیره علی علیه السلام در این موضوع بیشتر بحث شود , شواهد ودلائل تاریخی دراین زمینه فراوان است . »

همچنین استاد مطهری در مقدمه کتاب امامت و رهبری درباره مفهوم « اتحاد اسلامی » می گوید : « مفهوم اتحاداسلامی که در صدسال اخیر میان علما و فضلای مومن و روشنفکر اسلامی مطرح است این نیست که فرقه های اسلامی به خاطر اتحاداسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فرق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند. چه این کار نه منطقی است و نه عملی .

چگونه ممکن است از پیروان یک مذهب تفاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین , از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود آن را جز متن اسلام می داند صرف نظر کند در حکم این است که از او بخواهیم به نام اسلام از جزئی از اسلام چشم بپوشد.

پابند کردن مردمی به یک اصل مذهبی و یا دلسردکردن آن ها از آن , راه های دیگر دارد و طبیعی ترین آن ها منطق وبرهان است با خواهش و تمنا و به نام مصلحت , نه می توان قومی را به اصلی مومن ساخت و نه می توان ایمان آن ها را از آن ها گرفت .

ما خود شیعه هستیم وافتخار پیروی اهل البیت علیهم السلام را داریم . کوچک ترین چیزی حتی یک مستحب و یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم . نه توقع کسی را در این زمینه می پذیریم و نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بردارند. آنچه ما انتظار و آرزو داریم این است که محیط حسن تفاهم به وجود آید تا ما که از خود اصول و فروعی داریم , فقه و حدیث و کلام و فلسفه و تفسیر و ادبیات داریم بتوانیم کالای خود را به عنوان بهترین کالا عرضه بداریم تا شیعه بیش از این درحال انزوا به سر نبرد وبازارهای مهم جهان اسلامی به روی کالای نفیس معارف اسلامی شیعی بسته نباشد.

اخذ مشترکات اسلامی و طرد مختصات هر فرقه ای نوعی خرق اجماع مرکب است و محصول آن چیزی است که قطعا غیر از اسلام واقعی است , زیرا بالاخره مختصات یکی از فرق جز متن اسلام است و اسلام مجرد از همه این مشخصات وممیزات و مختصات وجود ندارد.

گذشته از همه این ها , طراحان فکر عالی اتحاد اسلامی که در عصر ما مرحوم آیه الله العظمی بروجردی قدس الله سره در شیعه و علامه شیخ عبدالمجید سلیم وعلامه شیخ محمود شلتوت در اهل تسنن در راس آن قرار داشتند , چنان طرحی را در نظر نداشتند. آنچه آن بزرگان در نظرداشتند این بود که فرقه های اسلامی درعین اختلافاتی که در کلام و فقه وغیره با هم دارند به واسطه مشترکات بیشتری که در میان آن ها هست می تواند در مقابل دشمنان خطرناک اسلام دست برادری بدهند و جبهه واحدی تشکیل دهند. این بزرگان هرگز در صدد طرح وحدت مذهبی تحت عنوان وحدت اسلامی که هیچ گاه عملی نیست نبودند.

در اصطلاحات معمولی عرف , فرق است میان حزب واحد و جبهه واحد , وحدت حزبی ایجاب می کند که افراد از نظر فکر و ایدئولوژی و راه و روش و بالاخره همه خصوصیات فکری به استثنای مسائل شخصی یک رنگ و یک جهت باشند.اما معنی وحدت جبهه این است که احزاب و دسته جایت مختلف در عین اختلاف در مسلک و ایدئولوژی و راه و روش , به واسطه مشترکاتی که میان آن ها هست در مقابل دشمن مشترک در یک صف جبهه بندی کنند. و بدیهی است که صف واحد در برابر دشمن تشکیل دادن با اصرار در دفاع از مسلک خود و انتقاد از مسلک های برادر و دعوت سایر برادران هم جبهه به مسلک خود به هیچ وجه منافات ندارد.

آنچه مخصوصا مرحوم آیه الله العظمی بروجردی بدان می اندیشید این بود که زمینه را برای پخش و انتشار معارف اهل البیت درمیان برادران اهل سنت فراهم کند و معتقد بود که این کار جز با ایجاد حسن تفاهم امکان پذیر نیست .توفیقی که آن مرحوم در طبع برخی کتب فقهی شیعه در مصر به دست خود مصریان در اثر حسن تفاهمی که به وجود آورده بود کسب کرد از مهم ترین موفقیت های علمای شیعه است .جزاه الله عن الاسلام والمسلمین خیرالجزا.

به هر حال طرفداری از تز « اتحاد اسلامی » ایجاب نمی کند که در گفتن حقایق کوتاهی شود. آنچه نباید صورت گیرد کارهایی است که احساسات و تعصبات وکینه های مخالف را برمی انگیزد امابحث علمی سر و کارش باعقل و منطق است نه عواطف و احساسات .

خوشبختانه در عصر ما محققان بسیاری در شیعه پیدا شده اند که از همین روش پسندیده پیروی می کنند. در راس همه آن ها علامه جلیل آیه الله سیدشرف الدین عاملی و علامه کبیر آیه الله شیخ محمد حسین کاشف الغطا وعلامه بزرگوار آیه الله شیخ عبدالحسین امینی مولف کتاب شریف الغدیر راباید نام برد.

سیره متروک و فراموش شده شخص مولای متقیان علی علیه السلام , قولا وعملا , که از تاریخ زندگی آن حضرت پیداست بهترین درس آموزنده در این زمینه است .

علی علیه السلام از اظهار و مطالبه حق خود و شکایت از ربایندگان آن خودداری نکرد , به اکمال صراحت ابراز داشت و علاقه به اتحاد اسلامی را مانع آن قرار نداد. خطبه های فراوانی در نهج البلاغه شاهد این مدعی است . در عین حال این تظلم ها موجب نشد که از صف جماعت مسلمین در مقابل بیگانگان خارج شود. در جمعه و جماعت شرکت می کرد , سهم خویش را از غنائم جنگی آن زمان دریافت می کرد , از ارشاد خلفا دریغ نمی نمود , طرف شور قرار می گرفت و ناصحانه نظر می داد.

در جنگ مسلمین با ایرانیان که خلیفه وقت مایل است خودش شخصا شرکت نماید علی پاسخ می دهد : خیر شرکت نکن , زیرا تا تو در مدینه هستی دشمن فکر می کند فرضا سپاه میدان جنگ رااز بین ببرد از مرکز مدد می رسد ولی اگر شخصا به میدان نبرد بروی خواهند گفت : « هذااصل العرب » ریشه وبن عرب این است .نیروهای خود را متمرکز می کنند تا تو را از بین ببرند و اگر تو رااز بین ببرند با روحیه قویتر به نبرد مسلمانان خواهند پرداخت . (1)

علی در عمل نیز همین روش را دارد. از طرفی شخصا هیچ پستی را از هیچ یک از خلفانمی پذیرد , نه فرماندهی جنگ و نه حکومت یک استان و نه اماره الحاج و نه یک چیز دیگر از این قبیل را , زیرا قبول یکی از این پستها به معنی صرف نظر کردن او از حق مسلم خویش است و به عبارت دیگر کاری بیش از همکاری و همگامی وحفظ وحدت اسلامی است .اما در عین حال که خود پستی نمی پذیرفت مانع نزدیکان وخویشاوندان و یارانش در قبول آن پستها نمی گشت , زیرا قبول آن ها صرفا همکاری و همگامی است و به هیچ وجه امضای خلافت تلقی نمی شود . (2)

سیره علی در این زمینه خیلی دقیق است و نشانه متفانی بودن آن حضرت در راه هدف های اسلامی است . در حالی که دیگران می بریدند او وصل می کرد , آن ها پاره می کردند و او می دوخت .

ابوسفیان فرصت رامغتنم شمرد خواست از نارضایتی او استفاده کند و انتقام خویش را به صورت خیرخواهی و احترام به وصیت پیغمبر به وسیله وصی پیغمبر از پیغمبر بگیرد , اما قلب علی آگاهتر از این بود که گول ابوسفیانها را بخورد , دست رد بر سینه اش زد و او را از خود راند.

در هر زمانی ابوسفیانها و حی بن اخطبها درکارند. درعصر ما انگشت حی بن اخطبها در بسیاری از جریانات نمایان است . بر مسلمین و بالاخص شیعیان و موالیان علی علیه السلام است که سیرت و سنت آن حضرت را در این زمینه نصب العین خویش قرار دهند و فریب ابوسفیانها و حی بن اخطبها را نخورند.»

با مفهومی که از بیان استاد مطهری از « وحدت اسلامی » دریافتیم و آن اینکه مقصود از وحدت اسلامی , وحدت مذهبی فرقه های مختلف اسلامی نیست بلکه هر فرقه ای می تواند و باید بر اصول خودپافشاری کند و در عین حال بر اساس مشترکات فراوان با سایر فرقه ها با آنها متحد باشد و جبهه واحدی را در مقابل دشمنان اسلام پدید آورند , می یابیم که اتحاد اسلامی یک خیال و رویای غیرعملی نیست , اندکی تلاش وتیزهوشی در برابر نقشه های تفرقه افکنی دشمن , ما را به این مقصود می رساند. امید است با تحقق کامل این هدف مقدس , شاهد عظمت واقتدار جهان اسلام باشیم .

پاورقی :

.1 نهج البلاغه , خطبه .114

.2 رجوع شود به شرح ابن ابی الحدید ذیل نامه 62 , سخن امام : فامسکت یدی حتی رایت راجعه الناس قد رجعت عن الاسلام .

مخالفین اتحاد مسلمین , برای اینکه از وحدت اسلامی , مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند , آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی , حصر مذاهب به یک مذهب , و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی , نیست . منظور این دانشمندان , متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان

مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصر ما , اتحاد و همبستگی ملل و فرقه های اسلامی را خصوصا در اوضاع و احوالی که دشمن از همه جوانب به آنها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعه اختلافات کهن و اختراع اختلافات نوین است , از ضروری ترین نیازهای اسلامی می دانند

 


مطالب مشابه :


اختلال شخصیت خود شیفته

به دو زبان فارسی و انگلیسی ترجمه لغت به کودک خود «پرخاشگری و کینه توزی




داستان حسنک وزیر

ترجمه آنلاین به انگلیسی های به اصطلاح مدرن این کینهتوزی سلطان




خود شیفته گی

لغت «خود شیفته» ترجمه این اصطلاح در روانشناسی خود «پرخاشگری و کینه توزی




راهنمایی و مشاوره از دیدگاه اسلام

مشاوره در مفهوم جدید و حرفه ای آن ترجمه واژه انگلیسی اصطلاح تخصصی آن و کینه توزی




خلاصه کتاب افکار عمومی توسط علی زهره وند

یعنی در ترجمه این اصطلاح دو خونسردی انگلیسی و پرکاری و خصومت و کینه توزی نسبت




انتقاد از هاشمی با رگه های خفیف داعشی

باسلام و ارادت محضر دوستان وکاربران محترم.وبلاک اینجانب شامل موضوعات روانشناسی،تربیتی




از انتظار کاذب تا انتظار راستین برای امام زمان (ع) (3)

در یکی از همین سایت های به اصطلاح کینه توزی را و با زیرنویس انگلیسی




راهنمایی از دیدگاه اسلام

به دو زبان فارسی و انگلیسی (ترجمه غرر و می‌کند و کینه توزی آدمی‌را افسرده می




ضروری ترین نیاز جهان اسلام (مفهوم , اهمیت و نقش وحدت اسلامی از نگاه استاد شهید آیت الله مطهری)

این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه توزی در و به اصطلاح ترجمه ای




برچسب :