حسابداری نفت و گاز


منابع طبیعی :
منابع طبیعی از لحاظ تئوری به آن گروه از داراییهای بلند مدت اطلاق می شود که در طبیعت  وجودداشته و نظیر داراییهای عملیاتی مشهود دارای ویژگی منافع آتی است . منابع طبیعی غالبا به عنوانداراییهای تحلیل رونده خوانده شده که به طور فیزیکی در فرایند تولید  مورد استفاده قرار می گیرند .
 استخراج یا بهره برداری از منابع طبیعی موجب تغیییر فیزیکی شده و به نسبت بهره برداری ارزشخود را از دست می دهند. از نمونه های بارزآن می توان مواردی مانند جنگلها و منابع طبیعی,منابعنفت و گاز طبیعی و انواع ذخایر معادن (طلا,نقره ,زغال سنگ...)را نام برد.
 مهمترین مسائل مربوط به این داراییها:
1-تعیین بهای تمام شده منابع طبیعی
2-مستهلک نمودن بهای تمام شده منابع طبیعی ,می باشد.
بیانیه شماره 19 FASB مخارج بهای تمام شده منلبع طبیعی (نفت و گاز) را شامل 5 طبقه می داند:
1-مخارج تحصیل:  شامل هزینه تحصیل حق امتیاز جهت اکتشاف,  استخراج و بهره برداری از منابعطبیعی,قرارداد های استیجاری بلند مدت و یا سایر روشهای تحصیل مالکیت حق امتیاز می باشد.
2-مخارج اکتشاف:  شامل کلیه هزینه های تحقق یافته طی فرایند جستجو برای کشف  منابع طبیعی  کهدر بر گیرنده مواردی مانند حفاری چاههای آزمایشی,مخارج نمونه برداری و تجزیه تحلیل آن می باشد.
3-مخارج تولید:  شامل  کلیه هزینه های تحقق یافته برای استخراج  فیزیکی  منابع طبیعی مانند هزینهدستمزد برای عملیات چاههای نفت می باشد.
4-مخارج تکمیل عملیات :  شامل کلیه مخارج تحقق یافته جهت فراهم کردن امکانات و  وسایل  برایاستخراج,جمع آوری و انبار کردن فراورده های منابع طبیعی می باشد. 
5- مخارج مربوط به تهیه امکانات و تجهیزات  پشتیبانی:  مخارج تجهیزات و امکانات مصرفی برایفعالیت های تولیدی نفت و گاز شامل تجهیزات  زلزله  نگار و تجهیزات حفاری , تجهیزات ساختمانی,وسائط نقلیه ,تعمیر گاه و انبار می باشد.
بعضی از حسابداران ,منابع طبیعی را به عنوان دارایی مشهود مانند معادن و برخی دیگر منابع طبیعیرا جزء دارایی نا مشهود در ترازنامه گزارش می نمایند.
نکته:داراییهای زیستی مولد(گله های شیری,درختان میوه,تولیدات کشاورزی)که قابلیت برداشت بیشاز یکسال دارند,بر مبنای بهای تمام شده شناسایی می شوند. 
دو روش مطرح در حسابداری نفت و گاز عبارتند از :
1- بهای تمام شده کامل(full cost)
2- کوششهای موفق(successful efforts )
 به کار گیری دو روش بهای تمام شده کامل و کوششهای موفق در عمل تفاوت هایی دارد و دلیل اصلیاین  تفاوت ها  اختلاف در نحوه  تعریف مراکز هزینه می باشد . تفاوت اصلی این  دو  روش  نحوه یبرخورد با هزینه های اکتشافی است که منتج به کشف ذخایر نفت و گاز نمی شود. در روش بهای تمام شده کامل تمامی مخارج اکتشاف صرفنظر از کشف یا عدم کشف ذخایر نفت و گاز سرمایه ای محسوبمی گردد .
منطق زیر بنای این روش ماهیت احتمالی فعالیت های اکتشافی است. زیرا برای دستیابی به ذخایری در یک منطقه  ممکن است حفر تعداد زیادی چاه  اکتشافی ضرورت داشته باشد .  بنابراین تمامی مخارجفعالیت های اکتشاف را می توان در بهای تمام شده چاههای موفق منظور کرد. اما در روش کوششهایموفق تنها مخارج اکتشافی که منتج  به  کشف چاه های قابل استخراج  شده است سرمایه ای محسوبمی شود و سایر مخارج اکتشاف که منتج به نتیجه ای نشده است بلادرنگ به هزینه منظور می گردد .
تفاوت های مفهومی بین روش بهای تمام شده کامل(FC) و روش کوششهای موفق(SE)
در کشور آمریکاهر دو روش جزء روش های پذیرفته حسابداری محسوب می شوند.تفاوت اصلی ایندو روش اندازه مرکز هزینه ای است که برای تصمیم  گیریهای مربوط  به تلقی  مخارج اکتشافی بهعنوان دارایی یا به عنوان هزینه مورد استفاده قرار می گیرد.
در بکارگیری روش بهای تمام شده کامل  ,بزرگترین مرکز هزینه می تواند یک  کشور و یا حتی یکقاره باشد و تمامی مخارج کشف ذخایر نفت و گاز صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت در یک  محلخاص,سرمایه ای محسوب می شود.اما در روش کوششهای موفق ,کوچکترین مرکز هزینه ممکن میتواند یک ملک یا یک میدان نفتی باشد وتمامی مخارج حفر یک چاه به حساب هزینه منظور شود مگراینکه در آن ملک ذخایر نفت و گاز کشف گردد.
بکارگیری هر دو روش در نهایت  به نتایج  حسابداری یکسانی  منتج  می شود زیرا در هر دو حالت,مخارج انجام شده و ذخایر کشف شده یکسان است. اما زمان بندی شناسایی این نتایج ,در هر یک ازروشهای مورد بحث بطور با اهمیتی متفاوت خواهد بود.
بطور کلی می توان  اظهار داشت که در شرکت های بزرگ و با سابقه در صنعت نفت و گاز ,روشکوششهای موفق بکار گرفته می شود. در حالی که در شرکت های کوچکتر و کم سابقه ,روش بهایتمام شده کامل مرجح محسوب می گردد. زیرا در شرکت های بزرگ,اثر هموار سازی سود در روشبهای تمام شده کامل,در مقایسه با شرکت های کوچک ,قابل توجه نمی باشد.
انعطاف موجود در بکارگیری این دو روش موجب شد کهFASB در مناسبت هریک از دو روش باز
نگری وبه شرح زیر اظهار نظر کند:
هیچیک از روشهای کوششهای موفق و بهای تمام شده کامل ,در زمان کشف منابع , معیار و نشانهموفقیت محسوب نمی شود . در هر دو روش ,موفقیت(شناخت درآمد) در زمان فروش شناسایی میگردد.بنابراین ,می توان گفت که بکار گیری هر دو روش گزارش موفقیت رابه تاخیر می اندازد و یامبهم می کند و این نتیجه حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی وپیروی از مفهوم تحقق درآمد می باشد.
 
تدوین استاندارد های مربوط به حسابداری نفت و گاز:
حسابداری و گزارشگری مالی برای صنعت نفت و گاز برای مدت طولانی مورد مطالعه تدوین کنندگاناستاندارد های حسابداری بوده است. مثلا یکی از صاحبنظران حسابداری اظهار داشته است:
در تاریخچه حسابداری ,هیچگاه انتخاب یک روش حسابداری از بین روشهای پذیرفته شده ,به اندازهانتخاب بین بهای تمام شده کاملو کوششهای موفق جلب توجه نکرده است.
 
تاریخچه تدوین استاندارد های مربوط به حسابداری نفت و گاز:
اولین  مطالعه تحقیقات حسابداری در باره حسابداری نفت و گاز تحت عنوان   ARS#11   درسال
1969میلادی انتشار یافت و پیشنهاد کلی آن ,بکارگیری روش کوششهای موفق به جای روش بهایتمام شده کامل بود.
در سال 1972 میلادی , کمیسیون اوراق بهادار آمریکا (SEC) اعلام کرد شرکت هایی که روش
کوششهای موفق را بکار نمی گیرند لازم است در صورت های مالی خود سود خالصی را که در صورتبکارگیری این روش حاصل می شد افشا کنند.اگرچه متعاقب این الحاقیه ,کمیسیون مزبور الزام مزبوررا برداشت اما آشکار بود که روش کوششهای موفق را مرجح می داند.
در سال 1977,تشکیلات FASBبا انتشار استاندارد شماره 19 (SFAS#19)روش بهای تمام شده
 کامل را حذف و بکارگیری  روش کوششهای موفق را الزامی کرد  .  اما در مقابل  فشارهای سیاسی, کمیسیون اوراق بهادار آمریکا مجددا بکارگیری هر یک از دو روش مورد بحث را مجاز دانست . در  نتیجه در سال 1979, FASBنیز به موجب SFAS#25 الزام به استفاده از روش کوششهای موفقرا لغو کرد.
 
تحقیقات مشاهده ای انجام شده درباره حسابداری نفت و گاز:
تحقیقات انجام شده به در خواست    FASBدر اولین تحقیق انجام شده , با تعدادی از اشخاصی کهتصمیمات سرمایه گذاری و اعطای اعتبار را اتخاذ می کنند مصاحبه شد و نتیجه بررسی این بود کهبکار گیری روشهای بهای تمام شده کامل و کوششهای موفق تاثیری بر تصمیم گیریهای آنان نداشتهاست.
در تحقیق دوم که توسط کارشناسان FASB انجام شد کوشش گردید که همبستگی بکار گیری روشبهای تمام شده کامل و کوششهای موفق با دو روش تخصیص مالیاتی مربوط به اختلاف های زمانبندیموضوع (SFAS#19)  ارزیابی شود. نتیجه این تحقیق نیزهیچ گونه همبستگی بین دودسته روشهایمذکور را نشان نداد.
در تحقیق سوم کوشش شد که تاثیر وادار کردن برخی از شرکت ها به جایگزینی روش بهای تمام شدهکامل با روش کوششهای موفق,بر توان آنان برای جذب سرمایه ارزیابی شود. نتایج این تحقیق ,تفاوتبا اهمیتی را بین دو روش مزبور نشان نداد .
در تحقیق چهارم , با 27 نفر از مدیران ارشد شرکت های نفتی نسبتا کوچک و متوسط تلفنی مصاحبهشد . منظوراز این مصاحبه , دریافت نظر این مدیران در باره تاثیر بکار گیری روش کوششهای  موفقبر توان جذب سرمایه شرکت آنان بوده است.هیچ یک از مدیران مصاحبه شونده, تاثیر منفی بکارگیریروش کوششهای موفق را در جذب سرمایه باور نداشتند.
بطور کلی ,نتایج بدست آمده از تحقیقات مذکور در بالا ,زمینه را برای حذف روش بهای تمام شده کاملدر SFAS#19 فراهم کرد.سایر تحقیقات مشاهده ای انجام شده در برخی از تحقیقات نشان داده شده است که حذف روش بهایتمام شده کامل تاثیری بر نتایج اقتصادی و یا قیمت و بازده سهام شرکت هایی که این روش را بکارگرفته اند نداشته است . در برخی از تحقیقات دیگر , تاثیر منفی حذف روش بهای تمام شده کامل برقیمت سهام شرکت های مربوط مشاهده شده است.
در تحقیقات دیگری مشاهده شده است که شرکت هایی که اهرم عملیاتی بالایی دارند روش بهای تمامشده کامل را ترجیح می دهنددر مواردی که تاثیر مثبت یا منفی بکار گیری روش های مزبور مشاهده شده است نمی توان دربارهدلیل یا دلایل این تاثیر اظهار نظر قطعی کرد.برسی تحقیقات موردبحث درکل نشان می دهد که انگیزهاصلی ترجیح  روش بهای تمام شده کامل بر روش کوششهای موفق , تاثیر بکارگیری روش اول برافزایش سود است.
ارتباط SFAS#19 با مبانی نظری:
ضابطه کلی مبانی نظری یعنی فایده در تصمیم گیری ,هدف اصلی از تدوین و انتشار SFAS#19 بودهاست.
اطلاعات مربوط به واحد های انتفاعی ,در صورت قابل مقایسه بودن می تواند برای تصمیم گیری های استفاده کنندگان مفید تر واقع شود. بنا بر این , به منظور افزایش فایده اطلاعات در تصمیم گیری ها,مقرر شد که شرکتهای فعال در صنعت و گاز ,روشهای یکسانی را بکار گیرند.
در بیانیه شماره دومبانی نظری,دو ویژگی کلی یعنی قابلیت اعتمادو مربوط بودن مطرح شده است که در صورت احراز آنها , اطلاعات مالی مفید خواهد بود .  این  دو ویژگی  , تاثیر عمده ای بر تدوینSFAS#19 داشته است.در صنعت نفت و گاز ,باور عمومی بر این است که رویداد با اهمیت,کشفذخایرنفت و گاز می باشد. FASBنیزروشی را که کانون توجه آن کشف ذخایرقرار دارد (حسابداریارزش اکتشاف) را برسی کرد اما نپذیرفت.
نکته اصلی روش حسابداری ارزش اکتشاف این است که نفت و گاز هنگام کشف شدن بر مبنای ارزشبرآوردی آن ثبت شود .در این روش ,ارزش اکتشاف به عنوان درآمد حاصل از فعالیت های اکتشافی وهمچنین به عنوان موجودی برای فعالیت های تولیدی آتی ثبت می گردد . هنگامی که ذخایر به فروشمی رسد ,موجودی نیز به حساب سود و زیان منظور می شود.
FASB  روش حسابداری ارزش اکتشاف را به دلیل فقدان قابلیت اعتماد در فرایند اندازه گیری
نپذیرفت.فرایند اندازه گیری شامل برآورد مقدار ذخایر ,مبلغ و زمان بندی مخارج توسعه ذخایر ,زمانبندی تولید ذخایرمخارج تولید , مالیت بر درآمد , قیمت های فروش و فاکتور تنزیل می باشد . به دلیلابهامات قابل ملاحظه ای که در برآورد های بالا موجود است ,FASBقابلیت اعتماد صورت های مالیمبتنی بر این برآورد ها را کافی ندانست. بنابر این انتخاب محدود به دو روش بهای تمام شده کامل وکوششهای موفق گردید.
در این انتخاب نیز روش کوششهای موفق که به نظر هیات منتج به ارائه اطلاعات مربوط تر می شودپذیرفته شده است. 
عوامل سیاسی :
بسیاری از عوامل دولتی  , در کشور آمریکا بر این باور بودند که پذیرفتن روش کوششهای موفق وحذف روش بهای تمام شده کامل بر خلاف سیاست های کلی دولت است و موجب  کاهش توان رقابتشرکت های نفتی و کم شدن فعالیت های اکتشافی و توسعه ذخایر نفت و گاز می شود. اعضای FASBبر این باور بودند که منافع ملی در صورت محدود کردن تنوع روش های پذیرفته شده بهتر حفظ خواهدشد.
بر اثر فشار های سیاسی در کشور آمریکا ,   SECبکار گیری روش بهای تمام شده کامل به عنوانروشی پذیرفته شده مطرح وقصد خود را مبنی برالزام روش حسابداری شناخت ذخایر در آینده آشکارکرد.
هیات استاندارد های حسابداری مالی نیز متعاقب انتشار نظر کمیسیون اوراق بهادار,طی استانداردشماره 25 بکارگیری الزامی روش کوششهای موفق را لغو کرد. این استاندارد نمونه ای از تاثیرعوامل سیاسی بر تدوین استاندارد های حسابداری در آمریکا محسوب می شود.
حسابداری شناخت ذخایر:
به دلیل اینکه اطلاعات مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی برای تصمیم گیری های اقتصادی کافی نیستکمیسیون اوراق بهادار آمریکا(SEC)روش حسابداری شناخت ذخایر را مطرح کرد.این کمیسیون ,سهدلیل اصلی به شرح زیر را برای توصیه روش مزبور ارائه کرده است:
1-حسابداری مبتنی بهای تمام شده تاریخی نمی تواند اطلاعات کافی را درباره وضعیت مالی و نتایجعملیات تولید کنندگان نفت و گاز فراهم و ارائه کند .
2-در کنار صورت های مالی اساسی لازم است اطلاعات اضافی ارائه شود تا بتوان وضعیت مالی ونتایج عملیات یک شرکت فعال در صنعت نفت و گاز را ارزیابی و با سایر شرکت های این صنعتمقایسه کرد.
3-برای امکان پذیر ساختن ارائه اطلاعت مفید برای تصمیم گیریها روش حسابداری مبتنی بر ارزشیابیذخایر نفت و گاز مورد نیاز است.
 روش ارزشیابی مورد نظر کمیسیون مزبور به شرح زیر است:
1- برآورد زمان بندی تولید آتی ذخایر اثبات شده بر اساس وضعیت اقتصادی جاری
2- بر آورد درآمد فروش آتی با استفاده از بر آورد بند یک بالا و قیمت های جاری نفت وگاز که تنهابرای افزایش قیمت های قراردادی تعدیل شود.
3-برآورد سود خالصبا استفاده از برآورد بند 2 بالاو کسر مخارج توسعه و تولید ذخایر اثبات شده بر اساس میزان مخارج جاری
4-تعیین ارزش فعلی سود خالص سالهای آینده با تنزیل برآورد بند سه بالا بر مبنای نرخ 10%.
این روش توصیه شده با انتقاد های زیاد دست اندرکاران صنعت نفت و گاز مواجه شداغلب انتقادات نیزبا توجه به بیانیه های شماره یک و دو مبانی نظری انجام می شد . برخی مربوط بودن چنین اطلاعاتیرا مورد سوال قرار دادندزیرا ارزش متعارف اموال نفت و گاز شرکت های مربوط را در بر نمیگرفت.علاوه بر این در این روش به جای کل ذخایر تنها ذخایر اثبات شده مد نظر قرار می گیرد کهموجب لحاظ نشدن مقادیر معتنابهی از ذخایر می شود. ضمنا ,تغییرات آتی قیمت های نفت و گاز ومخارج توسعه و تولید نیز مد نظر قرار نمی گرفت. توصیه تنزیل نرخ 10% نیز کاملا اختیاری بود.در تحقیقات متعدد درباره این روش آشکار شد که افزایش نسبی مربوط بودن اطلاعات در مقابل از دسترفتن ویژگی قابلیت اعتماد اطلاعات به شکلی قابل ملاحظه توجیه پذیر نیست .در نتیجه این تحقیقات,کمیسیون اوراق بهادار آمریکا تصمیم گرفت که ارائه چنین اطلاعاتی را در صورت های مالی اساسیالزامی نکند.
 
وضعیت جاری در حسابداری نفت و گاز:
کمیسیون اوراق بهادار نیز در سال 1981 میلادی اعلام کرد که روش حسبداری شناخت ذخایر را بهعنوان روشی بالقوه نمی شناسد.FASB  سرانجام در سال 1982 اقدام به انتشار استاندارد شماره69 تحت عنوان افشا در باره فعالیت های تولید نفت و گاز کردکه از دسامبر همان سال لازم الاجرا بود.استاندارد مزبور از دو لحاظ حایز اهمیت است.اولا, این استاندارد در مورد شرکت هایی که سهام آنهادر بورس معامله نمی شود و یا فعالیت های تولید نفت وگاز آنان قابل توجه نیست لازم الاجرا نمی باشد.
ثانیا ,استاندارد مورد بحث معرف توسعه ای دیگر در مفهوم گزارشگری مالی می باشد. زیرا اطلاعاتمالی را اضافه بر صورت های مالی اساسی و یادداشت های همراه الزامی می کند.
موارد افشای خواسته شده در استاندارد مزبور به شرح زیر است:
1- مقادیر ذخایر اثبات شده نفت و گاز
2-مخارجی که در ارتباط با فعالیت های تولید نفت و گازسرمایه ای محسوب شده اند.
3- مخارج انجام شده برای تحصیل اموال نفت و گاز,اکتشاف و فعالیت های توسعه.
4- نتایج عملیات برای فعالیت های تولید نفت و گاز.
5-معیار گردش وجوه نقد آتی تنزیل شده مرتبط با ذخایر اثبات شده نفت و گاز با احتساب نرخ تنزیل10 درصد.
معیارگردش وجوه نقد آتی تنزیل شده به شرح زیر محاسبه می شود:
- برآورد جریان وجوه نقد آتی از محل ذخایر اثبات شده بر مبنای ارزشهای جاری
- کسر می شود:
برآوردمخارج آتی توسعه و تولید برمبنای ارزشهای جاری.
مالیات بر درآمد مرتبط با جریان ورود وجه نقد بر مبنای نرخ های جاری.
-تنزیل مبلغ بدست آمده بالا بر اساس نرخ 10 درصد.
سرانجام در سال 1986 مجددا کمیسون بورس اوراق بهادارآمریکا حذف روش بهای تمام شده کامل راتوصیه کرد . دلایل ارائه شده نیز مربوط به یکنواختی روشها و تکرار مطالب  SFAS#19 بود . امادلیل اصلی این تغییر موضع,عوامل سیاسی بوده است.
نکات قابل توجه در مورد منابع طبیعی :
1-چنانچه منابع طبیعی (معدن...)به صورت استیجاری باشد ,و شرایط قرار داد مستلزم این باشد کهزمین بعد از بهره برداری و استخراج به مالک آن تحویل گردد,ارزش تخلیه(اسقاط)صفر میباشد.
2- اگر قرارباشد,پس از خاتمه قرار داد اجاره ,زمین به حالت اولیه برگشت داده شود,و شرکت انتظارداشته باشد که مبلغ یک میلیون ریال جهت برگرداندن زمین به حالت اولیه هزینه نماید , در این حالتمبلغ یک میلیون ریال جزء بهای تمام شده معدن جهت استخراج به حساب آمده ,و طی دوره استخراجمستهلک می شود.مبلغ یک میلیون  ریال هزینه برگشت زمین به حالت اولیه بر مبنای روش تولید درهر دوره مالی محاسبه و به عنوان یک بدهی به حساب ذخیره هزینه پرداختنی استهلاک  زمین معدنثبت و در زمان تحقق ,این حساب (ذخیره) بدهکار شده ,حساب وجوه نقد بستانکار می گردد.
روش حسابداری تخصیص مخارج منابع طبیعی :
الف) روش کوششهای موفق:
در این روش کلیه مخارج مربوط به تحصیل و اکتشاف مربوط به عملیات کارگاههای موفق به حسابمنابع طبیعی منظور شده , و کلیه مخارج مربوط به عملیات کارگاههای ناموفق که منتج به نتیجه اینشده باشد بلادرنگ به هزینه های دوره مالی منظور می گردد.از آنجا که واحد تجاری نمی داند کدامپروژه توام با موفقیت و کدام پروژه با عدم موفقیت همراه خواهد بود , به همین دلیل کلیه مخارجمربوط به اکتشاف و تحصیل ,به حساب دارایی انتقالی به دوره آتی ثبت , و در صورت تحقق پروژههایی که با موفقیت همراه می باشند ,از حساب دارایی انتقالی به دوره آتی به حساب منابع طبیعی منتقلمی شود.
کلیه مخارج توسعه مربوط به پروژه های موفق جزء بهای تمام شده منابع طبیعی و کلیه مخارج مربوط به پروژه های ناموفق که درحساب دارایی انتقالی به دوره آتی ثبت شده به حساب هزینه منتقل میگردد
 
ب)روش بهای تمام شده کامل:
در این  روش فرض بر این است که کلیه مخارج  تحصیل و اکتشاف مربوط به کارگاه های موفق وناموفق به حساب دارایی انتقالی به دوره آتی ثبت می شود ,در نهایت ,دارایی انتقالی به دوره آتی بهحساب منابع بیعی منتقل می گردد. مخارج تکمیل عملیات مربوط به پروژه های موفق به عنوان بخشیاز بهای تمام شده منابع طبیعی ثبت می شود.
 
مقایسه روش های حسابداری منابع طبیعی:
1-ارزش تخصیص یافته به دارایی منابع طبیعی در روش بهای تمام شده کامل بیش ازروش کوششهایموفق می باشد . از آنجا که , در روش کوششهای موفق , مخارج تحصیل , اکتشاف و توسعه تکمیلعملیات پروژه های نا موفق جزء هزینه های جاری تلقی شده , در نتیجه سود, در دوره مالی که اینهزینه ها تحقق یافته کمتر می باشد.
2- در روش بهای تمام شده کامل ,از آنجا که ,مخارج بیشتری به دارایی منابع طبیعی تخصیص یافته,بنا براین ,هزینه ناشی از تحلیل منابع طبیعی بیش از روش کوششهای موفق می باشد.
3-با توجه به این که در روش کوششهای موفق ,هر گونه مخارج تولید در طی دوره مالی ,جزء بهایتمام شده موجودی منظور می شود, بنا براین با اصل مقابله هزینه ها با درآمد ها تطابفق دارد. اما در روش بهای تمام شده کامل, چون کلیه مخارج تولید در هر دوره مالی به حساب هزینه منظور می شود, بنابر این با مفهوم تطابق هزینه با درآمد مغایرت دارد.


مطالب مشابه :


حسابداری نفت

انجام خدمات حسابداری - حسابداری نفت - انجام کلیه امور حسابداری و مالی واحدهای تجاری و شرکت ها




حسابداري نفت

حسابداری نفت يکی از مهمتری و خیلی ها از جمله من و شما امسال در ارشد شرکت کردن ولی خوب




حسابداری نفت و گاز

دو روش مطرح در حسابداری نفت و گاز ارزش متعارف اموال نفت و گاز شرکت های مربوط را در بر




حسابداری نفت

حسابداری نفت . نفت یکی از مهمترین صادرات کشور ما را تشکیل می دهد . بخش عمده ای از درآمد ملی و




دانلود سوالات استخدامی رشته حسابداری شرکت نفت

dljp - دانلود سوالات استخدامی رشته حسابداری شرکت نفت - برترین مرکز تخصصی کنکور - پروژه های




حسابداری نفت

Accounting and Auditing - حسابداری نفت - نفت یکی از مهمترین صادرات کشور ما را تشکیل می دهد .




سوالات تخصصی رشته حسابداری شرکت نفت (کاردانی)

وبسایت تخصصی مهندسی برق - سوالات تخصصی رشته حسابداری شرکت نفت (کاردانی) - پروژهای مهندسی برق




حسابداری چیست

حسابداری و مدرسه عالی حسابداری شرکت ملی نفت و موسسه عالی شرکت‌ها و دولت




حسابداری منابع طبیعی و نفت و گاز

حسابداری ارشد دانشگاه اصفهان - حسابداری منابع طبیعی و نفت و گاز - مقالات و اسلایدهای




برچسب :